عبدالجبار ایرانی، ناصر آق،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در مطالعه حاضر، تاثیر تراکم ذخیرهسازی بر شاخصهای رشد و بقای تاسماهی ایرانی و فیلماهی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: تراکم ذخیرهسازی در مرحله اول مطالعه تاسماهی ایرانی در تیمارهای ۱ تا ۵ بهترتیب ۶، ۸، ۱۰، ۱۲ و ۱۴ عدد در لیتر (وزن اولیه ۱۱۶میلیگرم) و در مرحله دوم بهترتیب ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ عدد در لیتر (وزن اولیه ۲۲۱۸/۶ میلیگرم) بود. فیلماهیهای جوان ۵ماهه (وزن اولیه ۱۰۹/۹۵گرم) با تراکمهای ۸۰، ۱۰۰، ۱۲۰، ۱۴۰ و ۱۶۰ عدد در مترمکعب در مخازن ۲۵۰لیتری ذخیرهسازی شد.
یافتهها: افزایش تراکم ذخیرهسازی در هر دو گونه بر شاخصهای رشد و تغذیه تاثیر منفی داشت. در مرحله اول، تیمارهای ۱ و ۲ از نظر وزن نهایی نسبت به تیمار ۵، از نظر رشد ویژه نسبت به تیمارهای ۴ و ۵ و از نظر بازده غذایی نسبت به همه تیمارها اختلاف معنیداری داشت (۰/۰۵p<). در مرحله دوم، از نظر وزن نهایی و رشد ویژه، فقط بین تیمارهای ۳ و ۴ اختلاف معنیدار نبود. بازده غذایی تیمار ۱ به غیر از تیمار ۲ نسبت به سایر تیمارها بهطور معنیداری بیشتر بود (۰/۰۵p<). در فیلماهی از نظر وزن نهایی، رشد ویژه و بازده غذایی فقط بین تیمارهای ۳ و ۴ اختلاف معنیدار وجود نداشت و بیشترین مقدار آنها مربوط به تیمار ۱ بود.
نتیجهگیری: در مرحله اول و دوم تاسماهی ایرانی تراکم ذخیرهسازی ۱۰-۸ و ۲-۱ عدد در لیتر و در فیلماهیهای جوان تراکم ذخیرهسازی ۱۰۰-۸۰ عدد در مترمکعب مناسب بوده است.
زهره قادریفهلیانی، بهرام فلاحتکار، حمید علافنویریان، عبدالعلی راهداری،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات متقابل آسکوربیکاسید و تراکم بر عملکرد تولیدمثلی و میزان هورمونهای جنسی ماهی قزلآلای رنگینکمان انجام شد. در این راستا، شش تیمار شامل سه جیره غذایی حاوی مقادیر صفر، ۱۰۰ و ۱۰۰۰میلیگرم آسکوربیکاسید از نوع ال- آسکوربیل- ۲- پلیفسفات در هر کیلوگرم غذا در تقابل با دو تراکم ۴/۳۳کیلوگرم بر متر مکعب و ۲/۱۶کیلوگرم بر متر مکعب در سه تکرار و به مدت ۱۶ هفته بهمنظور پرورش مولدین در نظر گرفته شدند. تعداد ۸۱ عدد مولد ماده با وزن متوسط ۱/۵±۸۱۲گرم به حوضچههای پرورش (حجم ۹۱۰لیتر) معرفی شدند. در پایان هفته ۱۶ و هنگام آمادگی ماهیها برای تخمریزی، از هر تکرار تراکمهای بالا و پایین به ترتیب ۴ و ۲ مولد پس از خونگیری ماهیها برای سنجش غلظت هورمونهای جنسی پروژسترون، تستوسترون و استرادیول تخمکشی شدند. سپس پارامترهای مربوط به تولیدمثل شامل هماوریکاری، تعداد تخمک در هر گرم و قطر تخمک اندازهگیری و سپس لقاح انجام شد. طی دوره انکوباسیون، درصد لقاح و تلفات ثبت شد. نتایج حاصل حاکی از وجود اثر متقابل بین آسکوربیکاسید و تراکم و همچنین معنیداربودن این اثر در پارامترهای تولیدمثلی (تعداد در گرم تخمک، قطر تخمک، هماوریکاری و درصد لقاح) بود (۰/۰۵p<). در خصوص هورمونهای جنسی، تاثیر تیمارها بر مقدار هر سه هورمون و اثر متقابل آنها بر مقدار هورمونهای استرادیول و تستوسترون معنیدار (۰/۰۵p<)، ولی اثر متقابل تراکم و جیره بر مقدار پروژسترون معنیدار نبود (۰/۰۵p>). نتایج این مطالعه استفاده از مقادیر بالاتر آسکوربیکاسید در مولدین در مقایسه با دوران پرواری و همچنین نقش مثبت این ویتامین را در شاخصهای تولیدمثلی تایید میکند.
عبدالجبار ایرانی، ناصر آق،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: بهدلیل نقش حیاتی نرخ غذادهی بهینه در موفقیت و سودآوری پرورش یک گونه آبزی، نرخهای مختلف غذادهی در مراحل مختلف زندگی فیلماهی بررسی شد.
مواد و روشها: در مراحل اول تا چهارم میانگین وزن اولیه ماهیان به ترتیب ۸۵/۱، ۷، ۰۴/۱۱۲ و ۵۴/۳۰۰ گرم بود. نرخهای غذادهی بررسی شده در مرحله اول: ۵%، ۷%، ۹%، ۱۱%، ۱۳% و ۱۵% ، در مرحله دوم: ۲%، ۴%، ۶%، ۸%، ۱۰% و ۱۲%، در مرحله سوم: ۵/۱%، ۲%، ۵/۲%، ۳% و ۵/۳% و در مرحله چهارم: ۵/۱%، ۷۵/۱%، ۲%، ۲۵/۲% و ۵/۲% بود. طول دوره پرورش در مراحل اول و دوم هرکدام ۱۰ روز، مرحله سوم ۴۲ روز و مرحله چهارم ۵۶ روز بود.
یافتهها: تجزیهوتحلیلهای آماری دادهها نشان داد که در مرحله اول، نرخ غذادهی مناسب ازنظر شاخصهای رشد ۹% و ازنظر شاخصهای تغذیهای ۵% بود. در مرحله دوم نیز نرخ غذادهی بهینه ازنظر رشد و تغذیه متفاوت بود، بهطوریکه ازنظر رشد نرخ ۴% و ازنظر تغذیه نرخ ۲% مناسب بود. در مرحله سوم، بهترین نرخ غذادهی ازنظر شاخصهای رشد و تغذیه، ۵/۲% وزن بدن در روز بود. در مرحله چهارم، کمترین مقدار ضریب تبدیل غذایی در نرخ غذادهی ۵/۱% مشاهده گردید و ازنظر شاخصهای رشد، بین هیچکدام از تیمارها اختلاف معنیداری نبود.
نتیجهگیری: در مراحل اول، دوم و سوم شاخصهای رشد و تغذیه بهشدت تحتتأثیر نرخهای غذادهی قرار گرفتند. در مرحله چهارم، نرخهای غذادهی بر شاخصهای تغذیهای تأثیرگذار بودند ولی بر رشد تأثیر قابلتوجهی نداشتند.
محمد هرسیج، حسین آدینه، رسول ملک نژاد، حجت الله جعفریان، مهدی اسدی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: در این مطالعه اثر سطوح مختلف استفاده از کرم میلورم (Tenebrio molitor L., TM) بر عملکرد رشد و تغذیه، ترکیب بدن و آنزیم های گوارشی ماهی قزلآلای رنگین کمان Oncorhynchus mykiss بررسی شد. ماهیان (میانگین وزنی ۲۷/۰ ±۵۸/۸ گرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی در ۴ تیمار و هر یک با ۳ تکرار جایابی شدند.
مواد و روشها: ماهی قزلآلا با سطوح مختلف ۰، ۱۵، ۳۰ و ۶۰ درصد (TM۶۰, TM۳۰, TM۱۵ ,TM۰) جیره غذایی (با احتساب ۵۰% رطوبت) از کرم زنده به مدت ۳۰ روز استفاده نمودند.
یافتهها: در پایان آزمایش، بین تیمارها در عملکرد رشد و بهرهوری تغذیه تفاوت معنیدار وجود داشت. نتایج نشان داد که با افزایش سطح رژیم غذایی از ۰ تا ۶۰ درصد پارامترهای رشد و بهرهوری غذایی نیز افزایش یافت. ضریب تبدیل غذایی (FCR) بهطور معنیداری در ماهیان تغذیه شده با سطوح بالای کرم (TM۶۰) کاهش یافت. تیمارهای تغذیه شده با TM بیشترین مقدار پروتئین و کمترین مقدار چربی در مقایسه با تیمار شاهد داشتند. آنالیز آنزیمهای گوارشی نشان داد که مقادیر آمیلاز، پروتئاز و لیپاز بین تیمار شاهد و سایر تیمارها تفاوت معنیدار آماری دارد. فعالیت پروتئاز و آمیلاز در ماهیان تغذیه شده TM۶۰ (بترتیب ۰۴/۴± ۳۰/۸۷ و ۱۰/۴۰± ۱۶/۷۱۹) در مقایسه با تیمار TM۰ بیشتر بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که استفاده از ۶۰ درصد کرم زنده (TM۶۰) به جای جیره پایه میتواند باعث بهبود رشد، ترکیبات لاشه و آنزیمهای گوارشی شود.
ندا میرحسینی، رضا داورنژاد، احمد حلاج ثانی، ادگار کنویوروپا، امید توکلی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: امروزه استفاده از ریزجلبکها برای تولید مواد فعال زیستی و دارویی بسیار مورد توجه است. کربن یک ماده ضروری برای رشد ریزجلبک Spirulina maxima محسوب میشود. یافتن بهترین منبع کربنی و غلظت برای رسیدن به مقادیر بالا زیستتوده در کوتاهترین دوره کشت بسیار ارزشمند است بنابراین در این مطالعه تاثیر منابع کربنی (کربنات و بیکربنات سدیم، گلوکز و ملاس) با غلظتهای مختلف (۱۶، ۲۴ و ۳۲ گرم بر لیتر) بر میزان رشد و تولید زیستتوده بررسی شد. روشها: کشت در قالب ۱۱ تیمار و ۳ تکرار در محدوده دمایی آزمایشگاه (۳±۲۸ درجه سانتیگراد)، شدت نور ۱۰۰ ±۱۳۵۰ لوکس (نوردهی ۲۴ ساعته) انجام گردید. حداکثر ضریب رشد ویژه و زمان دوبرابر شدن مطابق با روش مدلسازی غیرخطی با کمک نرمافزار Wolfram Mathematica در فاصله اطمینان ۹۹% محاسبه گردید. یافتهها: بیشترین میزان غلظت زیستتوده در بالاترین غلظت (برحسب گرم بر لیتر) در ۵ روز اول به ترتیب متعلق به نموهای ملاس (۰۸۳/۳)، گلوکز (۰۹۴/۲)، کربنات سدیم (۸۶۹/۰) و بیکربنات سدیم (۸۳۵/۰) است. افزایش غلظت نمونهها بجز گلوگز از ۱۶ تا ۳۲ گرم بر لیتر در محیط کشت سبب افزایش زیستتوده شد. اگرچه نمونه رشدیافته در ملاس دارای بالاترین میزان غلظت زیستتوده در روزهای ابتدایی میباشد اما بیشترین تاثیر بر ضریب رشد ویژه متعلق به نمونه گلوگز است. نتیجهگیری: منبع کربنی و غلظت آن تاثیر بسزایی بر رشد زیستتوده دارد و گلوکز با غلظت ۲۴ گرم بر لیتر بعنوان منبع کربنی جایگزین موثر بر رشد انتخاب شد. کلیه نمونهها در بالاترین غلظت کمترین تاثیر را بر ضریب رشد ویژه داشتهاند.
مریم امیری رسکتی، سکینه یگانه، خسرو جانی خلیلی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر استفاده از اسانس پوست لیموترش (Citrus limon) در جیره غذایی بر رشد، فراسنجههای خونی، برخی از فراسنجههای بیوشیمیایی سرمی و آنزیمهای کبدی ماهیان جوان قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: برای این منظور ۱۴۴ قطعه قزلآلای رنگینکمان با وزن متوسط ۴۱/۰± ۰۵/۹۵ گرم به طور تصادفی در ۴ تیمار حاوی سطوح مختلف اسانس پوست لیموترش شامل صفر (شاهد)، ۲۰۰، ۴۰۰ و۶۰۰ میلیگرم اسانس پوست لیموترش بر کیلوگرم جیره ذخیره و به مدت هشت هفته تغذیه شدند. یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین میزان فاکتورهای رشد در تیمار حاوی ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم اسانس پوست لیموترش مشاهده شد (۰۵/۰>p). افزودن اسانس در جیره، فراسنجههای خونی به جز MCV، MCH و MCHC و سرمی به جز گلوکز، تریگلیسرید و کورتیزول را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد (۰۵/۰>p) آنزیمهای کبدی ALT و AST در تیمارهای حاوی اسانس و LDH در تیمارهای حاوی ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم اسانس تفاوت معنیداری با تیمار شاهد نداشت (۰۵/۰<p)، اما میزان ALP در تیمارهای حاوی اسانس افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد (۰۵/۰>p). نتیجهگیری: به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از ۴۰۰ میلیگرم اسانس در جیره ماهی قزلآلای رنگینکمان میتواند بدون تاثیر منفی بر کبد موجب بهبود رشد، فراسنجههای خونی و برخی از فراسنجههای سرمی گردد.
افشین عادلی، سیامک یوسفی سیاهکلرودی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
حمایتهای دولت در جلب سرمایهگذاری پرورش ماهیان دریایی خلیج فارس زمینههای توسعه شیلات ایران را فراهم نموده است. سیباس به عنوان گونهای ارزشمند در بازار جهانی ضمن کمک به امنیت غذایی و صادرات، با پرورش در قفسهای دریایی امنیت فراساحلی را هم برای کشور به ارمغان دارد. تولیدی بالغ بر ۲۶ هزار تن ماهی دریایی در پنجساله منتهی به سال ۹۸ و رشد ۴۵ درصدی آن در جنوب ایران نوید موفقیتهای بیشتری برای آنست. تحقیق با مروری بر جایگاه ایران در تولید ماهیان دریایی سیباس در آبهای جنوبی کشور نقاط قوت، ضعف و نقاط فرصت و تهدید آن را شناسایی نموده است. بنابراین با خودکفایی در تامین بچهماهی و نهادهها، تقویت آموزش و تحقیقات در زمینه ماهیان دریایی، ساماندهی بازار داخل و پایش مستمر بازار بینالملل، سنجش آلودگی و پیامدهای زیست محیطی آن و توسعه زنجیره پشتیبان صنایع پسین و پیشین آن خواهد توانست توسعه پایدار آن را محیا سازد.
سارا پورحسین سارمه، بهرام فلاحتکار،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: هدف از این مطالعه ارتقا دانش در زمینه کنترل محیطی چرخه تولیدمثل و بهبود راندمان تولید ماهی سوف سفید (Sander lucioperca) از طریق تعیین اثرات دوره های نوری مختلف بر عملکرد تولیدمثل و کیفیت تخم و لارو بود.
روش ها: ۳ دوره نوری شامل روشنایی مطلق (L۲۴)، تاریکی مطلق (D۲۴) و ۱۲ ساعت روشنایی و ۱۲ ساعت تاریکی (D۱۲L:۱۲) با شدت نور ۶۳۰ لوکس در ۳ تکرار به مدت ۴۰ روز بر مولدهای سوف سفید با میانگین وزنی ۳/۵۵ ± ۱۳۶۷ گرم اعمال گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد تولیدمثل سوف سفید از دوره های نوری تاثیر می پذیرد. مولدهایی که در دوره نوری L۲۴ قرار داشتند زودتر از مولدهای سایر دوره های نوری تخمریزی کردند. بیشترین تخمریزی مولدها در صبح در دوره نوری L۲۴ (۵/۳ ± ۷/۶۶%) و کمترین تخمریزی در شب متعلق به دوره های نوری D۲۴ و D۱۲L:۱۲ بود که در شب اقدام به تخمریزی نکردند. اگرچه پارامترهای تکثیر مانند درصد لقاح و تعداد تخمک در گرم تفاوت معنی داری را در تیمارهای مختلف نوری نشان ندادند اما زمانبندی تخمریزی و کیفیت تخم تفاوت معنی داری را به نمایش گذاشتند.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق به کاربرد موثر دوره های نوری در تغییر زمانبندی تخمریزی، تولیدمثل و القای تخمریزی خارج از فصل مولدهای سوف سفید اشاره دارد و به صراحت ثابت می نماید که می توان عملکرد تولیدمثل مولدهای سوف سفید را با استفاده از یک دوره نوری موثر به طور قابل توجهی تحریک و اصلاح نمود.
احمد احمدی، نصراله احمدی فرد، احمد ایمانی، سجاد پیرسا، بهروز آتشبار،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
در مطالعه حاضر تاثیر فیتوهورمون جیبرلین روی برخی فراسنجه های فیزیولوژیک ریزجلبک Tetraselmis suecica بررسی شد. کشت جلبک در شرایط استاندارد با محیط کشت گیلارد، دمای ۲±۲۵ درجه سانتیگراد، شدت نور ۱۶:۸ (روشنایی/ تاریکی)، شوری ۲۵ میلی گرم درلیتر و هوادهی ۲۴ ساعته به مدت ده روز انجام شد. هورمون جیبرلین با غلظت های ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۶۰ میلی گرم در لیتر به محیط کشت جلبکها اضافه گردید سنجش فاکتور رشد، رنگدانهها، فاکتورهای فتوسنتزی و ترکیبات بیوشیمایی در مرحله رشد فاز لگاریتمی انجام گرفت. براساس نتایج بیشترین میزان رشد سلولی در تیمار ۶۰ میلیگرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده شد اگرچه در سایر تیمارها نیز تفاوت معنیداری با کنترل مشاهده شد(P<۰/۰۵). بیشترین میزان پروتئین و کربوهیدرات در تیمار ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده شد(P<۰/۰۵). میزان چربی کل نیز از ۲۳/۱۵ در کنترل به ۵۳/۱۸ در تیمار ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین افزایش یافت(P<۰/۰۵). پتانسیل آنتیاکسیدانی، رنگدانهها، فاکتورهای فتوسنتزی و وزن خشک نیز در غلظت ۶۰ میلی گرم درلیتر هورمون جیبرلین نسبت به کنترل تفاوت معنی داری نشان دادند(P<۰/۰۵). بیشترین میزان کلروفیل a و b در غلظتهای ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده گردید. (P<۰/۰۵) با توجه به یافتهها میتوان گفت هورمون جیبرلین پتانسیل بالایی در تقسیم سلولی، تراکم نهایی، پتانسیل آنتیاکسیدانی، اندازه سلول و ترکیبات بیوشیمیایی ریزجلبک Tetraselmis suecica دارد. همچنین جلبک فوق الذکر میتواند نامزد مناسبی برای لارو آبزیان دریایی، داروها، آنتی اکسیدانها و منبع غنی از ترکیبات در سوختهای زیستی مطرح باشد.
غلامعلی اکبرزاده چماچایی، شیوا آقاجری خزایی، محمد درویشی، سیامک بهزادی، رامین کریم زاده،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
در مطالعه حاضر اثرات احتمالی ناشی از فعالیت پرورش ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) در قفس بر ساختار جمعیتی ماکروبنتوزها در محدوده استقرار قفس های واقع در منطقه ریگوی جزیره قشم استان هرمزگان طی یک دوره پرورش در سال۱۳۹۷مورد بررسی گرفت. میانگین تغییرات (خطای استاندارد±میانگین) مربوط به فراوانی کل جمعیت ماکروبنتوزها در محل استقرار قفسها و ایستگاه شاهد بترتیب برابر با (۱۹۱۵۴±۵۲۷۶۵) و (۲۱۰۰۲±۵۰۶۴۲) عدد در مترمربع بوده است. نتایج نشان داد که از بین جنس های شناسایی شده Ammonia sp. با فراوانی نسبی ۴۱/۷۳ صدم درصد در محل استقرار قفس ها نسب به ایستگاه شاهد و جنس های Archasterope sp. ،sp. Spirolochulina،sp. Nephtys بترتیب با فراوانی های ۹/۶۳ ،۱/۴۹ و ۶/۱۲ درصد درایستگاه شاهد نسبت به محل استقرار قفس ها از فراوانی و غالبیت بیشتری برخوردار بوده اند. نرخ بارگذاری مواد آلی در بستر محل استقرار قفس ها تحت اثر فعالیت های پرورش ماهی قابل توجه بوده و در برخی از زمان ها با ایستگاه شاهد اختلاف معنی داری را از خود نشان داد (P<۰,۰۵). بطور کلی در زمان مورد مطالعه فعالیت های مربوط به پرورش ماهی در قفس برساختار جمعیتی ماکروبنتوز ها در منطقه مورد مطالعه بی اثر بوده است.
مینا جلالی، نعمت الله محمودی، علیرضا فلاح نصرت آباد،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف تحقیق پیش رو، بررسی امکان جایگزینی کود شیمیایی فسفر (سوپرفسفات تریپل) با کودهای زیستی بهعنوان یک رویکرد دوستدار محیطزیست بود. در این تحقیق، امکان جایگزینی کود سوپرفسفات تریپل با باکتری حلکننده فسفات Pseudomonas deceptionensis سویه Persian۱۰، در ۱۰ تیمار با دو فاکتور باکتری (در دو سطح تلقیح و عدم تلقیح) و کود شیمیایی (در پنج سطح ۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰% میزان توصیه شده کود در استخر) در شرایط آکواریوم مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل: ۱: ۱۰۰% کود+ باکتری، ۲: باکتری، ۳: ۲۵% کود+ باکتری، ۴: ۵۰% کود+ باکتری، ۵: ۷۵% کود+ باکتری، ۶: ۱۰۰% کود، ۷: ۷۵% کود ، ۸: ۵۰% کود، ۹: ۲۵% کود، ۱۰: شاهد (بدون کود و باکتری) بود. در روزهای ۰، ۲، ۷، ۱۲و ۱۷ تراکم باکتری، فسفر محلول، آنزیم فسفاتاز و pH اندازهگیری شد. نتایج نشان داد فسفر همه تیمارها در روزهای مختلف روند افزایشی داشت و همزمان با آن، در مقدار pH روند افزایشی و در جمعیت باکتری و میزان آنزیم فسفاتاز روند کاهشی مشاهده شد. بیشترین مقدار فسفر محلول آب در تیمار ۴ و ۵ مشاهده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده، کاربرد ۵۰% کودشیمیایی فسفات+ باکتری حلکننده فسفات را میتوان بهعنوان نسبت مناسب برای باروری استخرهای پرورش ماهی و کاهش مصرف کودهای شیمیایی توصیه نمود.
زهرا محمودی، محمد کاظمیان، اقبال خواجه رحیمی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین غلظت بهینه حمام نمک در کاهش باکتریها در سطح اندامهای خارجی و بهبود رشد ماهیان جوان اوزونبرون پرورشی در قالب سه تیمار با غلظتهای ۵، ۱۰ و ۱۵ گرم در لیتر و یک گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد ۲۰۰ عدد ماهی با میانگین وزن ۵۰۰ گرم در ۸ حوضچه بتنی ۳۰۰۰ لیتری با دبی ورودی آب ۵/۰ لیتر در ثانیه به مدت ۶۰ روز مورد آزمایش قرار گرفتند. حمام نمک هر ۱۵ روز با دوزهای موردنظر به مدت ۳۰ دقیقه انجام شد. بر اساس نتایج، اختلاف معنادار آماری در کلیه شاخصها به استثناء اندازه طول نهایی مشاهده شد. پارامترهای رشد و تغذیهای در تیمار ۱ افزایش معنادار آماری را نشان داد (p<۰,۰۵) و تیمار ۳ از میزان رشد کمتری نسبت به سایر تیمارها و گروه شاهد برخوردار بودند. تغییرات آماری معناداری در میزان پروتئین کل، آلبومین و همچنین باکتریهای کل پوست و آبشش در بین تیمارها مشاهده نگردید (p>۰,۰۵) ولی به لحاظ عملی بیشترین میزان پروتئین کل و آلبومین در تیمار ۱ و کمترین میزان در تیمار ۳ نسبت به سایر تیمارها و گروه شاهد و بیشترین تعداد باکتریهای کل در تیمار ۳ و کمترین میزان در تیمار ۱ مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد استفاده از حمام نمک با شوری ۵ گرم در لیتر شرایط مساعدتری در جهت کاهش چسبندگی و غلبه پاتوژنها و بهبود روند رشد ماهیان جوان اوزونبرون پرورشی را فراهم میسازد.
فراز پنجوینی، کوروش سروی مغانلو، راحله طهماسبی، احمد ایمانی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
در تحقیق حاضر اثرات افزودنی ویتامین C، آستازانتین و لسیتین سویا بر فراسنجههای یونی (پتاسیم، سدیم، کلسیم و منیزیم) و بیوشیمیایی (پروتئین کل، کلسترول و گلوکز) مایع تخمدانی و اثر تحریک کنندگی آن بر مدت زمان تحرک اسپرم در ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius) بررسی شد. بدین منظور ۹ جیره آزمایشی مختلف: C۰A۰L۰ (صفر میلیگرم بر کیلوگرم ویتامین C، صفر میلیگرم بر کیلوگرم آستازانتین و صفر درصد لسیتین سویا)، C۳۰۰A۵۰L۰، C۷۰۰A۱۰۰L۰، C۰A۵۰L۶، C۳۰۰A۱۰۰L۶، C۷۰۰A۰L۶، C۰A۱۰۰L۹، C۳۰۰A۰L۹ و C۷۰۰A۵۰L۹ ساخته شد و مولدین (۰۵/۰±۵۱/۲ کیلوگرم) بهمدت چهار ماه تغذیه شدند. پس از حصول رسیدگی جنسی و تخمکشی، مایع تخمدانی برای سنجش فراسنجههای یونی و بیوشیمیایی جدا شد. به منظور بررسی اثر تحریک کنندگی مایع تخمدانی بر تحرک اسپرم، پس از اسپرم کشی، مقدار ۱ میکرولیتر از اسپرم با مایع تخمدانی ماهیان آزمایشی و آب شیرین (به عنوان تیمار شاهد) زیر میکروسکوپ مطالعه و مدت زمان تحرک اسپرم با زمانسنج ثبت شد. بررسی نتایج نشان داد که بیشترین مقادیر یونهای سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم به ترتیب در ماهیان گروه C۳۰۰A۱۰۰L۶، C۳۰۰A۱۰۰L۶، C۰A۱۰۰L۹ و C۳۰۰A۱۰۰L۶ بدست آمد که با تیمار C۷۰۰A۵۰L۹ اختلاف معنیداری داشت (p<۰,۰۵). همچنین بیشترین میزان پروتئین، کلسترول و گلوکز در تیمارهای C۷۰۰A۵۰L۹، C۰A۵۰L۶ و C۰A۱۰۰L۹ مشاهده شد که با تیمار C۰A۰L۰ اختلاف معنیداری داشت (p<۰,۰۵). کمترین مدت زمان تحرک اسپرم در آب شیرین (۲۵/۲±۹۶/۴۳ ثانیه) بدست آمد که باسایر تیمارها اختلاف معنیداری داشت (p<۰,۰۵)؛ به علاوه بیشترین زمان تحرک اسپرم در تیمارهای C۳۰۰A۱۰۰L۶ و C۰A۱۰۰L۹ (به ترتیب ۰۳/۲±۷۶/۸۰ و ۷۹/۱±۷/۸۰ ثانیه) مشاهده شد.
امیر حسین ولیپور، عبدالمحمد عابدیان کناری، مهدی طبرسا،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
در این تحقیق تأثیر پلیساکاریدهای حاصل از میکروجلبک اسپیرولینا Spirulina platensis بر عملکرد رشد، ترکیب بدن و پاسخ ایمنی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی شد.. در این راستا ۱۸۰ قطعه بچه ماهی (میانگین وزنی ۵/۰±۲۲/ ۱۷گرم) در پنج تیمار آزمایشی ( با سه تکرار) توزیع شدند. تیمارها شامل سطوح مختلف پلی ساکارید در مقادیر صفر (شاهد) ، ۵۰۰ ، ۱۰۰۰،۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ میلیگرم در کیلوگرم غذا بود. در شاخص های رشد (وزن نهایی ، افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه ، کارایی پروتئین ،ضریب تبدیل غذایی و فاکتور وضعیت) هیچ تفاوت معنی داری در بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. بیشترین و کمترین میزان پروتئین لاشه به ترتیب در تیمار غذایی حاوی ۵۰۰ میلیگرم پلیساکارید و شاهد مشاهده شد که با هم اختلاف معناداری داشتند. میزان اسید چرب عضله بدن ماهیان تفاوت معنی داری را در بین تیمارها نشان نداد. بیشترین و کمترین میزان فعالیت لیزوزیم سرم به ترتیب در تیمارهای ۲۰۰۰ میلیگرم پلیساکارید و شاهد، و بیشترین و کمترین میزان فعالیت همولیتیک کمپلمان سرم به ترتیب در تیمارهای حاوی ۳۰۰۰ میلیگرم پلیساکارید و شاهد مشاهده گردید. در مجموع استفاده از پلیساکارید استخراج شده از میکرو جلبک در جیره غذایی به طور معناداری منجر به بهبود رشد ماهی قزل آلای رنگین کمان نگردید اما بهبود جزیی در تیمار ۵۰۰ میلی گرم پلی ساکارید در کیلو گرم غذا مشاهد شد. از نظر شاخص های ایمنی تیمارهای ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ میلی گرم پلی ساکارید در کیلو گرم غذا عملکرد مناسبی داشتند و می توان در مواقع لزوم استفاده نمود.
تکاور محمدیان، سکینه مشجور، سعیده لطفی، حسن بخشی، رضا قانعی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
امروزه بنابر اثبات وجود ترکیبات پلی فنولی با خواص ضداکسیدان در پوست انار، بررسی پتانسیلهای کاربردی آن در سلامت مواد غذایی و فرآوردههای شیلاتی در کانون توجه محققین قرار گرفته است. در مطالعه حاضر، تأثیر تجویز خوراکی عصاره الکی پوست انار(Punica granatum L.) (غلظت:mg/kg ۶۰۰) بر تغییرات عملکردی سیستم دفاع ضداکسیدانی و فراسنجههای بیوشیمیایی سرم خون بچه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) طی یک مواجهه ۴۵ روزه با تنش تراکم ذخیرهسازی پایش گردید. در این راستا، ماهیان در ۶ گروه (۳ گروه تیمار و ۳ گروه شاهد) با سطوح مختلف تراکم ذخیرهسازی (۳، ۵ و۱۰ کیلوگرم در مترمکعب) به صورت تصادفی و در سه تکرار دستهبندی شدند. در انتهای دوره تیمار، خونگیری از ماهیان و تهیه سرم انجام پذیرفت. نتایج این تحقیق افزایش معنیداری را در فراسنجههای بیوشیمیایی (فسفر، کلر، منیزیم، کلسیم و تریگلیسرید) و نیز سطوح فعالیت برخی آنزیمها و ترکیبات ضداکسیدانی نظیر SOD و MDA سرم خون بچه ماهیان نسبت به گروه شاهد نشان نداد، ولی در مورد شاخصهای استرسی چون گلوکز، کلسترول و نیز فعالیت ضداکسیدانها نظیرCAT و GSH تغییرات معنیدار بود. بنابر یافتههای ارائه شده تجویز خوراکی مکمل غذایی عصاره پوست انار، جهت مصرف در مراکز پرورش متراکم ماهیان کپور معمولی قابل توصیه می باشد.
زینب صداقت، حسین آدینه، محمد هرسیج، محمد فرهنگی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
فناوری بایوفلاک بهعنوان یک سیستم پرورش برای کاهش اثرات زیست محیطی تولید ماهی در نظر گرفته میشود. در مطالعه حاضر تاثیر نانوذرات زئولیت بر کیفیت آب، عملکرد رشد، آنزیمهای گوارشی و پاسخ ایمنی ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) پرورش یافته در شرایط بایوفلاک مورد بررسی قرار گرفت. بچه ماهیان (وزن اولیه ۳۶/۰± ۹۹/۷ گرم) در ۴ تیمار تقسیم شدند و با ۴ سطح از نانوذره زئولیت بهمیزان ۰ (شاهد)، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ میلیگرم در کیلوگرم جیره غذایی در سیستم بایوفلاک (NZ۱، NZ۲ و NZ۳) بهمدت ۶۰ روز تغذیه شدند. نسبت کربن به ازت (۱:۱۵) با استفاده از ساکارز تامین گردید. پارامترهای کیفیت آب مانند ترکیبات نیتروژنی در طول دوره آزمایش اندازهگیری شد. پایان دوره آزمایش، بالاترین شاخصهای رشد و کمترین ضریب تبدیل غذایی در جیره ۵۰ میلی گرم در کیلوگرم (NZ۱) به دست آمد. فعالیت پروتئاز روده در تیمارهای NZ۱ و NZ۲ بهطور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود، و بیشترین فعالیت لیپاز و آمیلاز مربوط به تیمار NZ۱ بود. جیرههای ۵۰ و ۱۰۰ نانوزئولیت در شرایط بایوفلاک بهطور قابل توجهی فعالیت سیستم ایمنی ماهی را افزایش دادند. مطالعه حاضر نشان میدهد که مکمل غذایی با ۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم نانوذرات زئولیت در سیستم بایوفلاک بهطور قابل توجهی باعث افزایش عملکرد رشد، آنزیمهای گوارشی و پاسخ ایمنی در ماهی کپور معمولی در مخازن پرورش ماهی می شود.
عبدالجبار ایرانی، ناصر آق،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
سیستمهای تفریخ چرخشی و باز از نظر ماکروالمنتهای مهم (کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم)، برخی میکروالمنتها (آهن و سرب)، بار باکتریایی و برخی شاخصهای کیفی تخمها و لاروهای قزلآلای رنگینکمان بهطور مقایسهای بررسی گردید. یک سیستم چرخشی و یک سیستم باز برای انکوباسیون تخمها و نگهداری لاروهای دارای کیسه زرده قزلآلای رنگینکمان طراحی شد و تخمهای لقاحیافته با تراکم ۵۰۰۰ تخم در هر سبد با چهار تکرار تحت شرایط استاندارد تا زمان جذب کیسه زرده نگهداری شدند. طی این مدت، بار باکتریایی و مواد معدنی با تناوب یک هفته اندازهگیری شد. همچنین درصد چشمزدن، درصد تفریخ، شاخصهای رشد و بازماندگی لاروها بررسی شد. در سیستمهای باز و چرخشی، نرخ چشمزدگی بهترتیب ۷۵/۷۹% و ۰۱/۷۹% و نرخ تفریخ بهترتیب ۳۱/۷۰% و ۶۵/۶۳% بود. مقادیر یونهای کلسیم، منیزیم و سدیم در هردو سیستم طی دوره انکوباسیون و لاروی تغییرات معنیداری نداشت. مقادیر پتاسیم طی دوره انکوباسیون تخم در سیستم چرخشی بهطور معنیداری بیشتر از سیستم باز بود. مقادیر آهن در سیستم چرخشی بیشتر از سیستم باز بود و در هردو سیستم طی دوره آزمایش روند افزایشی داشت. بار باکتریایی در سیستم چرخشی در تمامی روزهای بررسیشده بهطور معنیداری بیشتر از سیستم باز بود.
باوجود برخی اختلافها بین دو سیستم، سیستم تفریخ چرخشی طراحیشده، بهدلیل سادگی، مصرف اندک آب و کارایی قابل قبول آن، برای اکوباسیون تخمها و پرورش لاروهای دارای کیسه زرده در تفریخگاههای قزلآلای رنگینکمان قابل استفاده است.
آذین فهیم، محمدرضا کلباسی، عبدالمحمد عابدیان کناری، محمد صادق ثابت،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات ترکیب اسیدهای چرب در ریزجلبک Nannochloropsis oculata تحت تنشهای فیزیکوشیمیایی (شدت نور و شوری) میباشد. در همین راستا میزان رشد، میزان کلروفیل و کاروتنوئید، آنالیز تقریبی و پروفایل تغییرات اسیدهای چرب ریزجلبک دریایی N. oculata تحت دو تنش متقابل شوری (۱۵، ۲۵ و g/l۴۰) و شدت نور (Lux ۱۵۰۰و Lux ۱۰۰۰۰) که در انتهای فاز لگاریتمی اعمال شدند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که با توجه به اعمال تنشها پس از تکمیل رشد، میزان رشد در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری نداشت (P > ۰,۰۱). همچنین با وجود اینکه بیشترین میزان لیپید تحت تیمار شوری g/l ۴۰ و شدت نور Lux ۱۵۰۰ حاصل شده است، بیشترین میزان اسیدهای چرب اشباع (SFA) تحت تیمار شوری g/l ۱۵ و شدت نور Lux ۱۰۰۰۰، بیشترین میزان اسیدهای چرب تک غیراشباع (MUFA) تحت تیمار g/l۲۵ و شدت نور Lux ۱۰۰۰۰ و بیشترین میزان اسیدهای چرب چندغیراشباع (PUFA) تحت تیمار g/l۱۵ و شدت نور Lux ۱۰۰۰۰ هر سه بعد از گذشت ۴ روز از اعمال تنش حاصل شده. با توجه به تأثیرپذیری ترکیبات اسیدهای چرب در ریزجلبک N. oculata میتوان با تحت کنترل قرار دادن شرایط کشت، به بیشترین میزان از انواع اسیدهای چرب دلخواه مطابق با اهداف مورد نظر دست یافت.
غلامعلی اکبرزاده چماچایی، فرشته سراجی، هادی کوهکن، سیامک بهزادی، محمد درویشی، سیده لیلی محبی نوذر،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
در این تحقیق اثرات احتمالی ناشی از فعالیت پرورش ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) در قفس بر ساختار جمعیتی فیتوپلانکتون ها در محدوده استقرار قفس های واقع در جزیره قشم مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از آب در سه ایستگاه بصورت ماهانه طی یک دوره پرورش شش ماهه از ماه مهر لغایت اسفند سال ۱۳۹۷ صورت گرفت. نتایج نشان دادکه فراوانی کل جمعیت فیتوپلانکتون ها در محل استقرار قفس ها نسبت به ایستگاه شاهد از افزایش معنی داری برخوردار بوده است (P<۰,۰۵). در آب های مجاور محل استقرار قفس های پرورش ماهی سطح تروفیکی در حالت مزوتروف بالا (۵<)، خطر یوتریفیکاسیون (۴<) و ضریب کارآیی تروفیک بالا بوده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمون سیمپر از بین ۴۱ جنس شناسایی شده ، جنس Sp. Noctiluca (در محل استقرار قفس ها) با فراوانی نسبی ۳۷/۸۲ درصد و درصد مشارکت ۸/۲۱ صدم درصد در فصل پاییز از شکوفایی بالا و سپس جنس های Chaetoceros sp. ، Nitzschia sp. و Coclodinium sp. بترتیب با فراوانی نسبی کمتر از ۱۰ درصد در عدم تشابه ساختار جمعیتی فیتوپلانکتون ها بین ایستگاهها نقش بسزایی داشته اند. بطورکلی در این مطالعه اثرات ناشی ازفعالیت های مربوط به پرورش ماهی بر ساختار جمعیتی فیتو پلانکتون ها بی اثر، ولی باعث افزایش برخی از جنس ها، مواد مغذی قابل دسترس، سطح تروفی، احتمال رخداد شکوفایی مضر جلبکی در محل استقرار قفس ها گردیده است.
سید مرتضی حسینی، سید حسین حسینی فر، عیسی شریف پور، ملیکا قلیچ پور، عباسعلی آقایی مقدم، محمود حافظیه،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر افزودن Bacillus subtilis (IS۰۲) به جیرهغذایی بر بقاء، شاخصهای بیوشیمیایی و بافتشناسی بچهماهی نورس کپور دریایی، Cyprinus carpio، در مواجهه با تنش شوری انجام شد. بچهماهی کپور (میانگین ۱/۱ گرم) به مدت ۱۵ روز با جیرههای غذایی حاوی صفر (شاهد)، ۱۰۸ × ۵/۲ (پرو-۸) و ۱۰۹ × ۵/۲ (پرو-۹) cfu/g پروبیوتیک تغذیه و سپس به طور مستقیم به آب لبشور منتقل و پس از ۳ و ۱۰ روز نمونهگیری شدند. بقاء در همه تیمارها بالای ۹۶ درصد بود. مقدار رطوبت و پتاسیم بدن تحت تاثیر زمان نمونه برداری بود به این ترتیب که مقدار رطوبت پس از تنش شوری به طور معنیداری کاهش یافت ولی مقدار پتاسیم به طور معنیداری افزایش یافت. سدیم بدن در تیمار پرو-۸ در خلال تنش تغییر معنیدار نداشت و تیمارهای پروبیوتیک مقدار کلراید کمتری نسبت به شاهد قبل و بعد از تنش شوری داشتند. افزودن پروبیوتیک به جیره باعث افزایش فعالیت گلوتاتیون ردوکتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، و غلظت گلوتاتیون احیائی شد در حالی که غلظت مالون دیآلدهید را کاهش داد. پروبیوتیک باعث تجمع گلبولهای سفید در بافت کلیه شد. آسیب بافتی چشمگیر و مهمی در مقایسه با شاهد در آبشش و کلیه بعد از تنش شوری مشاهده نشد. این تحقیق نشان میدهد که کپور دریایی نورس توانایی تحمل انتقال مستقیم به آب دریای خزر را بدون غنیسازی جیره با پروبیوتیک دارد. ولی، پروبیوتیک باعث تحریک ایمنی در کلیه، تقویت تنظیم یونی و افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی در ماهی می شود که می تواند اثرات مفیدی در شرایط میدانی داشته باشد.