پولین شهره، مریم عزیزخانی، فهیمه توریان،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: با توجه به اهمیت نقش باکتریهای عامل مسمومیت غذایی به لحاظ تهدید بهداشت عمومی و ایجاد خسارات اقتصادی، این پژوهش با هدف بررسی وجود باکتریهای عامل مسمومیت غذایی در چند گونه از ماهیان باارزش تجاری جمعآوریشده از فروشگاههای استان مازندران صورت گرفت.
مواد و روشها: بدینمنظور ۲۰۰ نمونه ماهی بستهبندیشده منجمد متعلق به گونههای قزلآلا، کیلکا، فیتوفاگ و شیرماهی (۵۰ نمونه از هر گونه ماهی) از فروشگاهها خریداری و در مجاورت یخ به آزمایشگاه منتقل شد. نمونهها از نظر شمارش کلی باکتریهای هوازی، شمارش اشرشیا کلی، شمارش استافیلوکوکوس اورئوس، جستوجوی سالمونلا و شمارش ویبریو پاراهمولیتیکوس طبق روشهای استاندارد ملی ایران مورد آزمایش قرار گرفتند.
یافتهها: در هیچیک از نمونههای مورد بررسی، سالمونلا و ویبریو پاراهمولیتیکوس مشاهده نشد. مقایسه نتایج بهدستآمده با حدود مجاز استاندارد ملی ایران نشان داد تعداد کلی باکتریهای هوازی و استافیلوکوکوس اورئوس در تمامی نمونهها در محدوده مجاز استاندارد ملی ایران بود. تعداد اشرشیا کلی در ۱۴٪ نمونههای قزلآلا، ۲۰٪ کیلکا، ۲۰٪ فیتوفاگ و ۱۰٪ نمونههای شیرماهی بیشتر از حد مجاز استاندارد بود که این مساله با توجه به اهمیت بیماریزایی سویههای گوناگون اشرشیا کلی در انسان، بر لزوم کنترل آلودگیهای میکروبی ماهیان بستهبندیشده تاکید مینماید.
نتیجهگیری: نتایج بررسیهای میکروبی ماهیهای خام منجمد جمعآوریشده از فروشگاههای شهرهای مختلف استان مازندران میتواند رضایتبخش تعریف شود، زیرا اکثریت نمونهها با استانداردهای مرجع مطابقت دارند.
نیما شیری، مصطفی اخلاقی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
تحقیق پیش رو با هدف بررسی سمیت نانو اکسید مس (CuO) و نانو اکسید روی (ZnO) در شرایط آزمایشگاهی بر روی برخی باکتری های بیماری زا در ماهیان پرورشی و همچنین زیست سنجی در قزل آلای رنگین کمان انجام شده است. بدین منظور، حساسیت برخی از آنها نسبت به نانوذرات اشاره شده به همراه یک آنتی بیوتیک مرجع (فلورفنیکل) از طریق روش نفوذ چاهی، و مقادیر حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC)/ حداقل غلظت باکتری کشی (MBC) آنها با تکنیک Microdilution تعیین شدند. از سویی دیگر، آزمایش سمیت کشنده به جهت محاسبه میانه غلظت کشنده (LC۵۰) بر روی تعدادی قزل آلای رنگین کمان (g ۶/۷ ± ۳/۵۵) به صورت ایستایی و در ۹۶ ساعت متوالی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تجزیه واریانس و رگرسیون پروبیت بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از این بودند که نانوذرات اکسید مس و اکسید روی به ترتیب در رقت های بیشتر از µg/ml ۱۸/۰ و ۲۴/۰ توانستند که رشد Streptococcus iniae را به طور معنیداری مهار نمایند یا آن را از بین ببرند. مقایسه مقادیر LC۵۰-۹۶h نانو اکسید روی (µg/l ۴/۱۰۷) با نانو اکسید مس (µg/l ۳/۱۰۲) نشان میدهد که نانو اکسید مس از ظرفیت مسموم کنندگی بیشتری برخوردار است. بر اساس یافته های آزمایشگاهی، حساسیت باکتریهای S. iniae و Lactococcus garvieae به نانو اکسید روی تقریبا نزدیک به فلورفنیکل بوده است. ولی به نظر میرسد که بکارگیری مستقیم غلظت موثر نانوذرات فلزی بر عوامل باکتریایی بیماری زا میتواند سبب بروز مرگ و میر ناشی از مسمومیت در ماهی قزلآلا شود.
رضا کاظم پور، عادل حقیقی خیابانیان اصل، ابراهیم اعلایی، سیده شیوا علوی نژاد،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
آلودگی نفتی آبهای سطحی علاوه بر ایجاد اختلال در عملکرد فیزیولوژیک ماهیان منجر به صدمات جبران ناپذیری برسلامتی انسان طی انتقال از طریق زنجیره غذایی میگردد. در نتیجه بررسی امکان تجمع هیدروکربنهای نفتی در بافتهای خوراکی ماهیان اهمیت ویژهای می یابد. در این مطالعه نمونههای ماهی شانک زرد باله Acanthopagrus latus (Houttuyn, ۱۷۸۲)با استفاده از تلههای طعمه دار از منطقه خور موسی در خلیج فارس، جمع آوری شده و پس از بیست روز سازگاری با شرایط آزمایشگاهی مرکز تحقیقات آبزی پروری جنوب ایران در مخازن حاوی ۳۰۰ لیتر آب دریا به پنج گروه با دو تکرار تقسیم شدند. سپس گروهها در معرض غلظتهای صفر، ۲، ۴، ۸ و ۱۶ درصد فاز محلول نفت خام (water soluble fraction) قرار گرفتند. نتایج بررسی میزان هیدروکربنهای نفتی کل در بافت آبشش و کلیه نشان دهنده افزایش معنی دار در روزهای ۱۰ و ۲۰ آزمایش بود که این مقدر با بالا رفتن غلظت WSF نیز افزایش یافت (P<۰,۰۵). در حالی که در بافت کبد و عضلات در هیچ یک از گروههای مواجهه، با درنظر گرفتن زمان مواجهه و غلظت WSF، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (P>۰,۰۵). نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده امکان تجمع TPH در بافتهای آبشش و کلیه ماهی شانک زرد باله تحت تاثیر غلظت و مدت زمان مواجهه با WSF بود. فلذا با توجه به ارزش اقتصادی بالای خانواده شانک ماهیان، ارائه روشهای مدیریتی مناسب برای کنترل ورود آلایندههای نفتی به آبهای خلیج فارس ضروری به نظر میرسد.
لفته محسنی نژاد، نسیم زنگویی، حسین هوشمند، سید محمد موسوی، مینا آهنگرزاده،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
باکتری آئروموناس هیدروفیلا یک عامل بیماریزای فرصت طلب و مسئول گستره وسیعی از بیماریهای باکتریایی در ماهیان پرورشی گرمابی میباشد.در پژوهش حاضر تأثیر سطوح مختلف کورکومین(Curcumin) در جیره غذایی بر بازماندگی و مقاومت در برابر عفونت با باکتری آئروموناس هیدرو فیلا (Aeromonas hydrophila) در ماهی کپور معمولی کپور معمولی (Cyprinus carpio) به روش تزریق صفاقی موردبررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف کورکومین بودند (تیمار ۱:فاقد کورکومین (شاهد) تیمار ۲: غلظت ۲/۰ تیمار ۳: غلظت ۴/۰ تیمار ۴: غلظت ۶/۰ تیمار ۵: غلظت ۸/۰ تیمار ۶: غلظت ۱درصد سطوح مختلف کورکومین با خوراک مخصوص کپور ماهیان مخلوط گردید. تعداد ۳۶۰ عدد ماهی کپور معمولی) با وزن متوسط) ۷/۴±۵۰ گرم به شش گروه به شش گروه) هر گروه ۶۰ ماهی و ۲۰ ماهی در هر تکرار) تقسیم شدند. ماهیها به مدت ۸ هفته با این خوراک تغذیه گردیدند. تیمارها در انتهای دوره با باکتری زنده آئروموناس هیدرو فیلا به مدت ۱۰ روز تحت مواجهه با غلظت Cfu/ml۱۰از آئروموناس هیدرو فیلا قرارگرفته و تلفات بعد از چالش بین تیمارها مقایسه گردید.
تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه شاهد مقاومت آنها در برابر بیماری باکتری زنده آئروموناس هیدرو فیلا افزایش یافت (p<۰,۰۵)بین تیمارهای آزمایشی تیمار ۸/۰ و ۱ درصد کورکومین بیشترین تاثیر بر آئروموناس هیدرو فیلا داشت . در کل با در نظر گرفتن نتایج افزودن ۸/۰ و ۱ درصد کورکومین به جیره غذایی پاسخ بهتری نسبت به افزایش مقاومت در برابر عفونتهای باکتریایی آئروموناس هیدرو فیلا نسبت به دیگر تیمارها از خود نشان داد.
الهه افشاری پور، قباد آذری تاکامی، سید محمد جلیل ذریه زهرا، عباسعلی مطلبی، شاپور کاکولکی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
در این تحقیق اثربخشی ۴ نوع واکسن کشته شده ضد ویروس نکروز عصبی
(VNN) همراه با سه نوع ادجوانت به دو روش غوطه وری و تزریقی مورد ارزیابی قرار گرفت. ۵۴۰ ماهی ۱۰-۷ گرمی ازون برون
) stellatus Pallas ۱۷۷۱ Acipenser ( برای انجام آزمایش تهیه شد. واکسیناسیون در دو مرحله به فاصله یک ماه انجام شد که پس از یک ماه از دومین تکرار، مواجه سازی با ویروس زنده حاد انجام پذیرفت. در طی این مدت میزان مرگ و میر گروه های غوطه وری و تزریقی به ترتیب ۹/۱۲ درصد و ۸/۱۹ درصد در مقایسه با ۱۰۰ درصد مرگ و میر در گروه کنترل بود. خون گیری جهت ارزیابی فاکتور های ایمنی (سوپراکسید دیسموتاز، لیزوزیم) در چهار مرحله به ترتیب قبل از واکسیناسیون اول در دوره آداپتاسیون، بعد از واکسیناسیون اول، بعد از واکسیناسیون دوم به فاصله یک ماه از اولین واکسیناسیون و بعد از مواجهه سازی با ویروس زنده حاد انجام شد تا تغییرات در زمان قبل و بعد از مواجهه سازی با ویروس مشخص گردد.
نتایج نشان داد که واکسیناسیون به روش غوطه وری در گروه واکسینه شده با واکسن حاوی ادجوانت
IMS ۱۳۱۲ SEPPIC به طور قابل توجهی سطوح بالاتری از میزان سوپراکسید دیسموتاز
IU/MI ۱۷۴۵
(p<۰,۰۵) و لیزوزیم

۴۰/۶
(p<۰,۰۵) را نسبت به بقیه گروه ها نشان داد که کارایی بهتر آنرا در مقایسه با سایر واکسن های دیگر نشان می دهد. لذا می توان واکسن کشته با ۷۵% ادجوانت
IMS ۱۳۱۲ SEPPIC جهت واکسیناسیون علیه بیماری نکروز عصبی ویروسی را توصیه نمود.
عیسی شریف پور، رامین پورزاهدی، ابوالفضل سپهداری، شاپور کاکولکی، سلطنت نجار لشگری،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
این مطالعه به منظور پایش و ارزیابی عوامل خطر محیطی و مدیریتی در بروز بعضی از بیماریهای ویروسی خاص ازابتدای سال ۱۳۹۶ تا شروع تابستان سال ۱۳۹۷ در یکی از مزارع پرورشی شهرستان فیروزکوه در استان تهران اجرا گردید. بازدید از مزرعه هر ماه دوبار با رعایت کلیه اقدامات ایمنی زیستی به عمل آمد و برخی عوامل فیزیکی و شیمیایی آب به صورت روزانه ثبت گردید. نمونه گیری از کلیه محموله های تخم چشم زده وارد شده از خارج از کشور و نیز از لارو ها پس از شروع شنای فعال و جذب کیسه زرده برای انجام تست RT-PCR جهت تشخیص آلودگی های ویروسی بعمل آمد. آزمایش های ویروس شناسی، باکتری شناسی، انگل شناسی و قارچ شناسی در مزرعه پرورشی و آزمایشگاه انجام شد. تمامی مشاهدات بالینی، ماکروسکوپی و میکروسکوپی و نیز کلیه عوامل مدیریتی تولیدی، بهداشتی، عوامل فیزیکی و شیمیایی موثر در بروز بیماری های ویروسی بررسی و ثبت گردید. در مشاهدات بالینی از ماهی ها علایمی نظیر کم اشتهایی، تجمع در حاشیه و نزدیک خروجی استخر، لاغری، بیرون زدگی یک طرفه و دو طرفه چشم، تجمع و رسوب رنگدانه ملانین، زخم های پوستی، خونریزی در ناحیه بطنی و چشمی، خون ریزی های سرسوزنی در ناحیه بطنی، مدفوع رشته ای، تلفات بالا و ماهیان در حال مرگ فراوان دیده شد. نتیجه بررسیهای آزمایشگاهی نشان داد که بچه ماهی های قزل آلا آلوده به ویروس IHN بوده و نتیجه تست آنها مثبت اعلام شد. این بیماری موجب تلفات حدود ۸۰% بچه ماهی های حاصل از تخم های چشم زده وارداتی شد. موارد تلفات دیگری نیز با علل متفاوت از جمله: حمله شب هنگام سمور آبی، تردد کارکنان مزرعه در دیگر مزارع و انتقال آلودگی، عدم ضدعفونی خودروها هنگام ورود و خروج و مسمومیت شدید غذایی در بچه ماهیان ثبت شد. با توجه به نتایج این تحقیق، دستورالعمل های علمی و کاربردی جهت کاهش مخاطرات محیطی و مدیریتی موثر در بروز بیماری ها ارائه شد.
کرانه پریزاده، عبدالحسین دلیمی اصل،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
تاکنون تحقیقات بسیار محدودی در مورد انگلهای ماهی کفشک گرد در کشور انجام شده است. در پژوهش حاضر، آلودگی های کرمی دستگاه گوارش ۵۰ قطعه ماهی کفشک گرد در طول فصل تابستان سال ۹۵ در بندرعباس مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها پس از تهیه و انتقال به آزمایشگاه از لحاظ مورفومتری مورد بررسی قرار گرفتند. روده ماهیان جداسازی و با قیچی درون پلت باز شد و محتویات روده و محوطه بطنی با میکروسکوپ لوپ مورد مطالعه قرار گرفت. سپس انگل های جدا شده در فرمالین ۵% و یا الکل اتانول ۷۰% فیکس و با آزوکارمن رنگ آمیزی شدند. این انگل ها با استفاده منابع معتبر شناسایی شدند. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، از ۵۰ عدد ماهی مورد آزمایش فقط تعداد ۵ ماهی (۱۰%) آلوده به انگل بوده اند. بدین ترتیب که در ۱۰% ماهیان، ترماتود Plagiocirrus primus و در ۲% آنها بصورت توام ، ترماتود Lepocreadioides zebrini و سستود Scolex pleuronectis شناسایی شدند. این نتیجه نشان می دهد که در فصل تابستان در سواحل بندرعباس آلودگی این نوع ماهی به انگلهای کرمی خفیف می باشد. با توجه به سوابق پژوهش های انجام شده در مورد این ماهی، انگل P. primus برای اولین بار از سواحل خلیج فارس گزارش می شود.
امیرحسین اسماعیلی، نازیلا یگانه،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
این مطالعه در پی دریافت گزارشی از تلفات در بچهماهی خاویاری گونه استرلیاد (Acipenser ruthenus) یک مزرعهِی پرورش ماهی واقع در شهرستان ساری-مازندران در فروردین ماه سال ۱۴۰۰، به منظور جداسازی و شناسایی عامل بیماریزا در بچه ماهی خاویاری استرلیاد (A. ruthenus) پرورشی بیمار صورت پذیرفت. نمونه برداری از ۲۰ قطعه بچه ماهی گونهی استرلیاد (A. ruthenus) بیمار انجام شد. علائم بالینی ثبت شد و به دنبال آن، کالبدشکافی، نمونهبرداری از بافتهای کلیه و کبد، کشت باکتریایی، تست بیوشیمیایی،آزمون حساسیت دارویی، جداسازی ژنوم و توالییابی ژن Sr RNA۱۶ انجام شد. جدایهی مورد آزمون با ۱۴۱۸ جفت باز (bp) به عنوان سویهای غیرمتحرک از باکتری A. veronii شناسایی شد و در بانک جهانی ژن ( NCBI) با نام Aeromonas veronii TMU۰۰۰۱۲۶ ثبت گردید. این سویه از باکتری نسبت به آنتیبیوتیک فلورفنیکل حساسیت و نسبت به آنتیبیوتیکهای تری متوپرایم-سولفامتوکسازول، اکسیتتراسیکلین، داکسیسیکلین و فسفومایسین مقاومت نشان داد. نتایج نشان دادند که سویهی غیرمتحرک این باکتری نیز همانند سویهی متحرک آن، عامل بیماری و ایجاد تلفات در ماهی خاویاری استرلیاد (A. ruthenus) شد. طبق مطالعات در دسترس، ممکن است این مطالعه را بتوان اولین مطالعه بر روی بیماری ماهی خاویاری گونهی استرلیاد (A. ruthenus) با در نظر گرفتن بیماریزایی سویه ی غیرمتحرک گونهی A. veronii در نظر گرفت.
فاطمه قانعی، مهران لقمانی، امید کوهکن،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
تجمع نانوذرات در محیط و آب به دلیل کاربرد وسیع آنها در صنایع، کشاورزی، پزشکی و داروسازی نگرانی روزافزونی را درباره محیط زیست و افزایش مواجهه با نانوذرات در اکوسیستم ها و انسان ایجاد کرده است. ﻧﺎﻧﻮذرات اکسیدآهن ﺑﻪ راﺣﺘﯽ وارد ﺟﺮیﺎن ﺧﻮن شده و در بافت های مختلف تجمع یافته و باعث بروز صدماتی در این بافت ها می شوند. لذا در این پژوهش به بررسی تغییرات بافت روده ماهی کفال خاکستری (M. cephalus) و تجمع بافتی در مواجهه خوراکی با نانوذرات اکسید آهن پرداخته شد. تعداد ۱۱۰ قطعه ماهی جوان کفال خاکستری پس از ۲هفته سازگاری در چهار گروه زمانی ۱، ۷، ۱۴ و ۲۸ روزه تیماربندی شدند و یک گروه نیز به عنوان شاهد درنظر گرفته شد. کفال ماهیان دوبار در روز نانوذرات اکسیدآهن را به میزان ۱۵ میلی گرم بر کیلوگرم بصورت متصل به غذا دریافت کردند. نتایج نشان داد اگرچه میزان آهن بافتی تنها در گروه ۲۸روزه افزایش معنادار داشت، اما مصرف نانوذرات اکسیدآهن تقریبا در تمام گروهها باعث افزایش تجمع بافتی آهن در روده می گردد. مطالعه بافتی روده نشان دهنده تغییراتی از قبیل افزایش تعداد و اندازه سلولهای جامی، تخریب ساختار ریز پرزها، خونریزی و درجاتی از نکروز بود که شدت و گستردگی تغییرات ایجاد شده در بافت روده با بیشتر شدن زمان مواجهه افزایش یافت. این مشاهدات نشان داد که مصرف نانوذرات اکسیدآهن بر عملکرد روده تأثیر منفی گذاشته و باعث تجمع آهن و بروز صدمات وابسته به زمان می گردد.
عبدالرزاق سیاهویی، سراج بیتا، جواد قاسم زاده،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
امروزه رهاسازی مداوم آلاینده های زیستمحیطی به بومسازگانهای آبی، این محیطها را به شدت آسیبپذیر نموده و آنها را به انباری برای این مواد سمی مبدل ساخته است، بنابراین بررسی اثرات این آلایندهها بر آبزیان ضروری میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان سمیت نیترات نقره و مشاهده تغییرات رفتاری میگوی وانامی طی مواجهه با آن انجام شد. برای تعیین سمیت از روش استاندارد سازمان همکاری و توسعه اقتصادی استفاده شد. در ابتدا توان زیستی و بقاء میگوی وانامی پس از دو هفته سازگاری با شرایط آزمایشگاه بررسی شد، سپس با انجام آزمایشات مقدماتی، مقادیر واقعی حدکشندگی نیترات نقره بدست آمد. به منظور تعیین غلظت کشندگی میانی، میگوها به مدت ۹۶ ساعت در معرض غلظتهای ۰۲۵/۰، ۰۵/۰، ۱/۰، ۲/۰، ۴/۰ و ۸/۰ میلیگرم در لیتر نیترات نقره قرار گرفتند و تلفات آنها به صورت روزانه هر ۲۴ ساعت ثبت شد و میزان غلظت کشندگی میانی، غلظت بدون اثر بازدارنده، حداقل غلظت موثر و حداکثر غلظت مجاز بر اساس میزان تلفات محاسبه شد. طی آزمایش توان زیستی و بقاء هیچ گونه تلفاتی تا ۹۶ ساعت مشاهده نشد و مقدار بقاء میگوها ۱۰۰% بود. میزان غلظت کشندگی میانی، غلظت بدون اثر بازدارنده، حداقل غلظت موثر و حداکثر غلظت مجاز به ترتیب برابر با ۰۸۴/۰، ۰۲/۰، ۰۲۵/۰ و ۰۰۸۴/۰ میلیگرم در لیتر تعیین شد. در غلظتهای مختلف نیترات نقره، میگوها رفتارهایی از قبیل شنای غیر طبیعی، حرکات سریع پاهای شنا، آمدن به سطح آب، پیچیدن بدن به دور خود و در نهایت از دست دادن تعادل نشان دادند.
احمد عرفان منش، مجید خانزاده، بابک بیک زاده،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
در این مطالعه ایمنیزایی واکسنچندظرفیتی استرپتوکوکوزیس/لاکتوکوکوزیس و یرسینیوزیس در ماهی قزلآلای رنگینکمان در مزرعه بررسی شد. ۹۰۰ ماهی با میانگین ۵±۵۰ گرم به سه تیمار و سه تکرار) تیمار تزریقی، تیمار غوطهوری و گروه شاهد) تقسیم شدند. ماهیان به مدت ۶۰ روز نگهداری و نمونه برداری در روزهای ۳۰ و ۶۰ انجام شد. سپس ماهیان به مدت ۱۴ روز با سه باکتری استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری به صورت جداگانه به چالش کشیده شدند. نمونهبرداری برای ارزیابی فعالیت لیزوزیم، کمپلمان، عیار آنتیبادی و نرخ بقا صورت پذیرفت. نتایج حاکی از افزایش معنادار فعالیت لیزوزیم و کمپلمان سرم در روزهای ۳۰ و ۶۰ نمونهبرداری در گروههای واکسینه نسبت به گروه شاهد افزایش بود (P<۰,۰۵). عیار آنتیبادی علیه استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری در روزهای ۳۰ و ۶۰ نمونهبرداری در گروههای واکسینه افزایش معناداری را نسبت به گروه شاهد داشت (P <۰,۰۵).درصد بقای نسبی پس از ۱۴ روز چالش با استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری در گروه تزریقی به ترتیب (۷۰، ۶۰ و ۶/۷۶٪) بود که نسبت به گروه شاهد معنادار بود (P<۰,۰۵). همچنین درصد بقای نسبی در گروه غوطهوری با استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری به ترتیب (۳۰، ۶/۳۶ و ۳/۵۳%) بودکه فقط در گروه غوطهوری با استرپتوکوکوس اینیایی معنادار بود (P<۰,۰۵). به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که استفاده از واکسن چندظرفیتی به روش تزریقی و غوطهوری اثرات قابل توجهی بر ایمنی و میزان بقای قزلالای رنگین کمان دارد. با این حال، روش تزریق موثرتر و مناسبتر از روش غوطهوری است.
راضیه هاشمی، هانیه رستم زاد، مسعود ستاری،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف از این مطالعه، تولید و بررسی فیلم هوشمند هشدار دهنده عفونت باکتریایی برپایه کیتوزان می باشد. بدین منظورمحلول کیتوزان _ صمغ عربی (۱ به۲) تهیه شد و غلظت های مختلف آنتوسیانین ( ۵/۰، ۷۵/۰، ۱گرم) به محلول اضافه شد و نمونه شاهد بدون افزودن آنتوسیانین در نظر گرفته شد. سپس محلول های تهیه شده در ظروف مورد نظر ریخته شده و به مدت ۲۴ ساعت در انکوباتور در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد خشک شدند. جهت بررسی ویژگیهای فیزیکی فیلم تولید شده، شاخصهای درصد رطوبت، درصد حلالیت، ضخامت و جذب آب فیلم های تولید شده مورد سنجش قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی تغییرات فیلمهای تهیه شده در برابر باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس و پسودوموناس آئروژینوزا پرداخته شد. بیوفیلمهای کیتوزان/صمغ حاوی غلظتهای مختلف آنتوسیانین به اندازه ۱×۱سانتیمتر بریده شدند و بهمدت ۶۰ دقیقه بر روی محیط کشت حاوی باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس و پسودوموناس آئروژینوزا قرار داده شدند و با استفاده از دستگاه رنگسنج تغییر رنگ فیلم ها بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده، کمترین و بیشترین میزان رطوبت فیلم به ترتیب در تیمار شاهد و تیمار حاوی ۷۵/۰ درصد آنتوسیانین به دست آمد که با دیگر تیمارهای آزمایشی اختلاف معنیداری داشتند (۰۵/۰>p). همچنین درصد حلالیت در بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری داشت و تیمارهای آزمایشی حاوی غلظتهای ۰، ۷۵/۰و ۱درصد آنتوسیانین نسبت به تیمار شاهد، درصد حلالیت کمتری داشتند و کمترین میزان آن در تیمار ۱ درصد آنتوسیانین مشاهد شد میزان ضخامت فیلم نیز در بین تیمارهای آزمایشی، اختلاف معنی داری نشان داد به طوریکه بیشترین و کمترین میزان آن به ترتیب در تیمار شاهد و تیمار ۱ درصد آنتوسیانین مشاهده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از جذب آب در زمان های مختلف (۱۰، ۲۰، ۲۵، ۳۰ دقیقه)، کمترین و بیشترین میزان جذب آب مربوط به تیمار شاهد و تیمار حاوی ۱ درصد آنتوسیانین بود. براساس نتایج به دست آمده، بیشترین میزان تغییر رنگی فیلم ها در محیط کشت حاوی باکتری پسودوموناس آئروژینوزا در تیمار حاوی ۵/۰ درصد آنتوسیانین حاصل شد؛ حال آنکه در مورد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس بیشترین تغییر رنگ ایجاد شده در تیمار حاوی ۱ درصد آنتوسیانین مشاهده شد. باتوجه به آزمون های انجام شده بهترین فیلم تولید شده از نظر خصوصیات فیزیکی، فیلم ۱ درصد آنتوسیانین، از نظر تغییررنگ در پاسخ به رشد باکتری پسودوموناس آئروژینوزا تیمار ۵/۰ درصد آنتوسیانین و برای پاسخ به رشد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس تیمار ۱ درصد آنتوسیانین گزارش شد.
سعیده سرحدی، ایمان سوری نژاد، محسن گذری،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
ارزیابی فعالیت ضد میکروبی باکتریهای موجود در اکوسیستم آبزی پروری نخستین مرحله از مطالعات غربالگری باکتریهای پروبیوتیک است. هدف از مطالعه حاضر دستیابی به باکتریهای روده میگوی پرورشی سفید غربی دارای فعالیت ضد میکروبی در مقابل باکتریهای بیماریزا در شرایط برون تنی و درون تنی بود. نمونه برداری از سایت های پرورش میگوی تیاب جنوبی و تیاب شمالی در ۳ مرحله انجام شد. نتایج شمارش باکتریهای قابل کشت نشان داد در سایت تیاب جنوبی میانگین فراوانی تعداد باکتریها در نمونه های روده میگو از CFU/gr ۱۰۶ × ۶۶/۳ در مرحله نخست نمونه برداری به CFU/gr ۱۰۶ × ۶۳/۴ در مرحله سوم رسید. با روند مشابهی، تغییرات این میزان در سایت تیاب شمالی از CFU/gr ۱۰۶ × ۱۶/۴ تا CFU/gr ۱۰۶ × ۱۶/۶ نوسان داشت. ارزیابی فعالیت ضد میکروبی باکتری های جداسازی شده (جدایه) با استفاده از روش انتشار از چاهک نشان داد بترتیب ۹، ۶، ۴ و ۳ جدایه در مقابل بترتیبV. alginolyticus ، V. harveyi ، V. parahaemolyticus و P. aeroginosa فعالیت ضد میکروبی نشان دادند. نتایج ارزیابی حداقل غلظت بازدارنده عصاره متابولیت های استخراج شده با استفاده از روش میکرودایلوشن نشان داد این میزان از µg/ml۳۱۲ تا µg/ml ۱۲۵۰ متغیر بود. حداقل غلظت کشنده باکتریایی عصاره های مذکور در محدوده µg/ml۳۱۲ تا µg/ml ۱۲۵۰ ثبت شد. ترکیب عصاره جدایه های (INT ۴۴+ IST ۶)، (IST ۳۴+ IST ۶)، (IST ۲۲+ IST ۱۵) و (IST ۲۲+ INT ۶۶) فعالیت ضد میکروبی بالاتری نسبت به عصاره منفرد نشان داد.