جستجو در مقالات منتشر شده



حاجی محمد شیرمحمدلی، مجید محمد نژاد،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
مقادیر ترکیب شیمیایی در بدن آبزیان به نوع تغذیه، محیط زندگی، سن و جنس موجود زنده بستگی دارد. از طرفی دانستن میزان ترکیبات شیمیایی به انتخاب گونه مناسب برای تغذیه انسان و صنایع غذایی کمک می نماید. در این بررسی میزان تغییرات کیفیت گوشت ماهی کپور پرورشی در وزنهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد ۲۵ عدد ماهی کپورپرروشی ۲ ساله در طی سال دوم پرورش از گرو‌ه‌های مختلف وزنی از ۵۰۰ گرم تا ۱۶۰۰ گرم مورد بررسی قرار گرفتند. اندازهگیری میزان پروتئین، چربی، خاکستر و ماده خشک گوشت ماهیان در آزمایشگاه مواد غذایی انجام پذیرفت. نتایج بررسی نشان داد که میانگین پروتئین گوشت ماهی کپور پرورشی ۱۰۶/۲±۲۰۹/۱۰ درصد، چربی ۹۳۷/۰±۴۲۹/۹ درصد، خاکستر ۱۹۸/۰±۴۰۷/۱ درصد و ماده خشک ۶۲/۱±۰۳/۲۱ درصد می‌باشد. ضمن اینکه نتایج تحقیق حاضر بیان می¬کند که بین فاکتورهای کیفی گوشت ماهی کپور پرورشی در وزن‌های مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد (P> ۰,۰۵). نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد هیچ ارتباطی بین ترکیبات مغذی (پروتئین، چربی، خاکستر، ماده خشک) گوشت و وزن ماهی کپور معمولی و جود ندارد و وزن ماهی تاثیری بر کیفیت گوشت آن ندارد، بنابراین هیچ تفاوتی در گوشت ماهی کپور در اوزان مختلف از لحاظ ارزش غذایی وجود ندارد.
مرضیه عباسی، بهرام فلاحتکار، علی بانی، بهروز حیدری،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

دمای آب عامل اصلی زیست محیطی حاکم بر توسعه تخم ماهی می­باشد. در این مطالعه، تاثیر دمای انکوباسیون بر درصد لقاح، نرخ تخم گشایی و رشد در ماهی قرمز (Carassius auratus) بررسی شد. تخم کشی و اسپرم کشی با تزریق اواپریم و با روش تکثیر مصنوعی انجام شد. تخم­ها در چهار دمای ثابت (۲۱، ۲۴، ۲۷ و ۳۰ درجه سانتی­گراد) با ۳ تکرار برای هر تیمار دمایی لقاح داده شده، انکوباسیون شده و ۴۰ روز در همان دما­ها پرورش یافتند. لارو­ها در همان آکواریوم­هایی که تفریخ شده بودند و تحت همان شرایط دمایی به مدت ۴۰ روز رشد یافتند. نتایج نشان داد که هیچ تفاوت معنی داری در درصد لقاح تخم­های انکوباسیون شده در دما­های مختلف مشاهده نشد اما بیشترین درصد لقاح (۹۷%) در دمای ۲۴ درجه سانتی­گراد و کمترین درصد لقاح (۹۴%) در دمای ۲۱ درجه سانتی­گراد دیده شد. بیشترین زمان لازم برای چشم زدگی و تخم گشایی در دمای ۲۱ درجه سانتی­گراد و کمترین زمان مورد نیاز در دمای ۳۰ درجه سانتی­گراد ثبت شد (۰۵/۰ P <). بالاترین درصد تخم گشایی (۴/۷۴%) در دمای ۲۴ درجه سانتی گراد دیده شد و با افزایش دمای آب، درصد تخم گشایی کاهش یافت (۰۵/۰ P <). اگرچه تیمار دمایی ۳۰ درجه سانتی­گراد بیشترین رشد طولی، وزنی و نرخ رشد ویژه را نسبت به سایر تیمار­های دمایی نشان داد اما بالاترین میزان ناهنجاری (۱۳%) نیز در این تیمار دیده شد. در مجموع، بهترین دمای انکوباسیون تخم ماهی قرمز دمای ۲۴ درجه سانتی­گراد و بهترین دما برای پرورش لارو دمای ۲۷ درجه سانتی­گراد است.
حسن صحرایی، ساناز عالیه، حامد رائیجی، سیدعلی اکبر هدایتی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

همزمان با گسترش روزافزون فناوری ‌نانو، نگرانی‌‌های بسیاری در مورد خطرات احتمالی نانو مواد برای سلامتی انسان، محیط‌زیست اکوسیستم‌های آبی به‌وجود آمده است. دو فاکتور مهم در سمیت این قبیل مواد، ترکیب شیمیایی و اندازه بسیار کوچک آنها است. همچنین از شاخصهای مهم و قابل اطمینان در بررسی وضعیت سلامتی و کنترل زیستی آبزیان بخش بافت‌شناسی و پارامترهای خون میباشد. از اینرو در تحقیق حاضر به بررسی اثرات غلظت‌های تحت حاد نانو ذرات اکسید مس بر بافت آبشش و برخی فاکتورهای خونی ماهی کلمه (Rutilus rutilus) پرداخته شد. این آزمایش در ۳ تیمار و یک گروه شاهد که هر تیمار شامل۳ تکرار و هر تکرار شامل۷ قطعه ماهی بود در طی ۴۲ روز در غلظت‌های مختلف (۱۰ ،۴۰ ،۸۰ppm) بروی بچه ماهیانی به وزن تقریبی ۴۲±۲  گرم انجام گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که بافت آبشش دارای عوارضی از قبیل هیپرپلازی، اتصال تیغه‌های ثانویه‌ی مجاور،کوتاه شدن لاملها، تورم سلول‌های سنگفرشی، آنوریسم لاملایی بود، همچنین میزان گلبولهای قرمز با افزایش غلظت نانواکسید مس کاهش معنیدار داشت. گلبولهای قرمز از ۲/۱۱±۰/۰۰۴ در گروه شاهد به ۱/۹۸±۰/۰۰۵ در تیمار آخر، میزان هماتوکریت از ۱/۳۷±۰/۰۱۱ به ۱/۳۴±۰/۰۰۱ و هموگلوبین از ۷/۸±۰/۱ به ۶/۹±۱/۳۲ دارای کاهش معنیدار هستند. میزان هماتوکریت خون کاهش یافت که این کاهش بین گروه شاهد با سایر تیمارها معنی‌دار بود. از نتایج بدست آمده چنین می‌توان استنباط کرد که نانو ذرات مس حتی در غلظت‌های تحت حاد باعث بروز آسیب‌های در سطح بافت‌ها بخصوص بافت آبشش ،و ایجاد تغییراتی در سطح فاکتورهای خونی ماهی میشوند، که این تغییرات میتواند به دلیل اثرات مخرب این نوع نانو ذره بر اندامهای خون‌ساز مانند کبد و کلیه باشد. بنابراین نتیجه گیری قطعی در این خصوص نیازمند تحقیقات بیشتر و وسیعتر بر روی همین گونه وگونه‌های دیگر است.
مجید محمدنژاد،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

 اهداف: پارامترهای هماتولوژیک و بیوشیمیایی، شاخص­های ارزشمندی برای پایش سلامتی ماهی و پاسخ­های فیزیولوژیک، وضعیت تغذیه و شرایط محیطی موثر بر سلامت ماهی است. در این بررسی، مقایسه­ شاخصهای خونشناسی و برخی فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی سرم خون مولدین نر و ماده ماهی کپور دریایی مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش­ها: بدین منظور خونگیری از دو گروه مولدین نر و ماده به تعداد ۱۴ قطعه ماهی از هر گروه انجام پذیرفت.
یافته­ها: نتایج حاصل از این مطالعه در مورد فاکتورهای خونشناسی نشان داد که از لحاظ تعداد گلبولهای قرمز(RBC) ، هموگلوبین(Hb) ، هماتوکریت(Hct) ، حجم متوسط گلبول قرمز (MCV)، غلظت متوسط هموگلوبین گلبولی (MCH)، میزان غلظت متوسط هموگلوبین گلبولهای قرمز (MCHC)، تعداد گلبولهای سفید(WBC) ، مونوسیت و گرانولیست اختلاف معنی­دار آماری در دو جنس نر و ماده وجود ندارد (P> ۰,۰۵). نتایج این بررسی نشان داد از لحاظ میزان گلوکز، کلسترول، کلسیم و کورتیزول در بین دو جنس نر و ماده کپوردریایی اختلاف معنی­دار آماری وجود دارد (P< ۰,۰۵). بطوریکه میزان گلوکز و کلسترول در جنس نر و میزان کلسیم و هورمون کورتیزول در جنس ماده بیشتر بود. ضمن اینکه از لحاظ مقدار تری گلیسرید، توتال پروتئین، آلبومین، سدیم و پتاسیم در بین دو جنس نر و ماده کپوردریایی اختلاف معنی­دار آماری وجود ندارد (P> ۰,۰۵).
 نتیجه­گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می­دهد که جنسیت ماهی کپوردریایی در زمان بلوغ بر شاخصهای خونشناسی ماهی تاثیری ندارد اما می­تواند بر برخی از فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون ماهی کپوردریایی مانند گلوکز، کلسترول، کلسیم و هورمون کورتیزول تاثیر گذار باشد.
سعید شهبازی ناصراباد، سید علی اکبر اکبر هدایتی، عطا مولودی صالح،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

 سموم مالاتیون و دیازینون از سموم ارگانوفسفره بسیار پرکاربرد در مزارع زراعی و به خصوص در شمال کشور می­باشد. در تحقیق حاضر ابتدا با تعیین دامنه غلظت کشنده سم دیازینون و مالاتیون و محاسبه میزان مرگ و میر ماهیان کپور سرگنده در زمان­های ۲۴، ۴۸، ۷۲ و ۹۶ ساعت، سمیت کشنده آن با روش پروبیت آنالیز محاسبه گردید و سپس با توجه به میزان LC۵۰ به دست آمده، به منظور بررسی اثرات این سموم بر پارامترهای خونی ماهی کپور سرگنده آزمایشی جداگانه طراحی شد که در آن ماهیان کپور سرگنده را در ده تیمار با ۳ تکرار (۴ غلظت متفاوت سم دیازینون، ۴ غلظت متفاوت سم مالاتیون و ۱ تیمار شاهد برای هر سم) به مدت ۷ روز در معرض غلظت­های مختلف تحت کشنده سموم مورد نظر (۵/۱۲، ۲۵، ۵/۳۷ و ۷۵ درصد از غلظت کشنده (LC۵۰ ۹۶h) قرارگرفتند، پس از ۷ روز خونگیری از ماهیان انجام شده، برخی پارامترهای هماتولوژی نظیر هماتوکریت، هموگلوبین، شاخص­های گلبول قرمز، تعداد کل گلبولهای سفید و قرمز و شمارش افتراقی گلبولهای سفید (درصد لنفوسیت، مونوسیت، نوتروفیل و ائوزینوفیل) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تعیین سمیت حاد نشان داد که سم دیازینون برای ماهی کپور سرگنده نسبت به سم مالاتیون اثر کشندگی بیشتری دارد، همچنین نتایج حاصل از بررسی شاخص­های هماتولوژی ماهیان کپور سرگنده در معرض سم دیازینون، کاهش معنی­دار گلبول­های قرمز و سفید را با افزایش میزان غلظت سم نشان داد (۰۵/۰>P)، همچنین با افزایش میزان سم دیازینون، نوتروفیل­ها و لنفوسیت­ها به طور معنی­داری به ترتیب افزایش و کاهش یافتند (۰۵/۰>P).
فهیمه طلابیان، مرتضی کمالی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر استامینوفن بر سنجه­های خونی و بیوشیمایی خون بچه ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان در یک دوره ۴ روزه طرح ریزی شد. برای این منظور مجموعا ۳۰۰ قطعه بچه ماهی با وزن متوسط  ۵/۲ ± ۵۲/۱۲  گرم به صورت تصادفی در مخازن۱۰۰لیتری توزیع گردیدند. بچه ماهیان به مدت ۴ روز تحت ۵ تیمار مختلف استامینوفن شامل ۰، ۰۱/۰، ۱/۰، ۱ و ۱۰ میلی­گرم در لیتر استامینوفن قرار گرفتند. سنجه­های خون­شناسی و بیوشیمیایی خون بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان در رویارویی با استامینوفن مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس نتایج به­دست آمده افزایش معنا‌داری در تعداد گلبول­های سفید خون در غلظت mg/L۱۰ در مقایسه با گروه کنترل و سایر تیمارهای آزمایشی مشاهده شد. براساس نتایج به­دست آمده افزایش معنا‌داری در تعداد گلبول­های سفید خون در غلظت mg/L۱۰ در مقایسه با گروه کنترل و سایر تیمارهای آزمایشی مشاهده شد. همچنین بیشترین تعداد گلبول­های قرمز، هموگلوبین، حجم متوسط هموگلوبین (MCV) و هماتوکریت نیز در گروه کنترل و کمترین میزان آن نیز در غلظت mg/L۱۰ مشاهده و کاهش معناداری برای این شاخص­ها ثبت گردید. غلظت متوسط هموگلوبین گلبول قرمز (MCHC) نیز در هیچ یک از تیمارهای آزمایشی اختلاف معناداری نشان نداد. افزایش معناداری در فعالیت آنزیم لیزوزیم و کمپلمان(ACH۵۰) سرم خون در بچه ماهیان طی رویارویی با استامینوفن مشاهده شد. نتایج به­دست آمده از میزان کورتیزول و گلوکز نیز کاهش معناداری در میزان این شاخص­ها نشان داد به طوری که بیشترین میزان کورتیزول و گلوکز اندازه­گیری شده در گروه کنترل و کمترین میزان آن نیز در غلظت mg/L۱۰   مشاهده گردید.

نگین امین، سیده آیناز شیرنگی، حدیثه کشیری، حجت الله جعفریان، حسین آدینه،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
به دلیل اهمیت فرایند تنظیم اسمزی در موفقیت رهاسازی بچه ماهیان کلمه دریای خزر (Rutilus caspicus)، حفظ و بازسازی ذخایر آنها، تحقیق حاضر با هدف بررسی توان این ماهیان (با میانگین وزنی ۰۱۸/۰ ± ۴/۱) در تحمل شوری آب دریای خزر به روش­های انتقال مستقیم و تدریجی در دو زمان کوتاه مدت (۲۴ ساعت) و بلندمدت (۲۱ روز) انجام شد. بدین منظور، ۳۶۰ قطعه بچه ماهی کلمه در سه گروه: ۱) افزایش ناگهانی شوری (انتقال مستقیم به آب دریای خزر)، ۲) افزایش تدریجی شوری (اهر ۲۴ ساعت به میزان ppt ۳) و ۳) گروه شاهد (آب شیرین) در ۹ تیمار آزمایشی (هر یک با ۳ تکرار) بطور تصادفی توزیع شدند. به­منظور بررسی تنظیم یونی، میزان اسمولالیته و یونهای Na+، K+ و Cl- در ماهیان مورد سنجش قرار گرفت. برخی از پاسخ­های ایمنی نسبت به افزایش شوری (ایمونوگلوبین کل و فعالیت لیزوزیم) و شاخص­های استرس (کورتیزول و گلوکز) در بدن ماهیان نیز اندازه گیری شد. بر اساس نتایج بدست آمده، ماهیان در هر دو تیمار افزایش شوری درصد بقائ بالایی نشان دادند. تمامی پارامترهای مرتبط با تنظیم یونی پس از افزایش اولیه، در انتهای آزمایش مجددا کاهش یافتند. به علاوه، روند تغییرات میزان کورتیزول و ایمونوگلوبین در تیمارهای مورد آزمایش متضاد هم بود که نشان دهنده کاهش پاسخ استرس و افزایش سیستم ایمنی بدن ماهیان در هر دو روش انتقال شوری است. بنابراین، بچه ماهیان کلمه (۲-۱ گرم) قابلیت انتقال مستقیم به داخل دریای خزر را دارند.
نسترن پوراحمدی، فهیمه طلابیان، مرتضی کمالی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده:
در مطالعه حاضر، اثر سمیت دو غلظت ۱/۰ و ۱ میلی­گرم در لیتر دی­اتیل­هگزیل­فتالات(DEHP)، بر برخی سنجه­های غیر اختصاصی موکوسی کپور معمولی  (Cyprinus carpio) بررسی شد. ۱۸۰ عدد بچه ماهی کپور معمولی به وزن ۲۲/۲+۶۰/۱۷ گرم از مراکز پرورش ماهیان گرمابی تهیه و پس از انتقال به حوضچه­ های ۱۰۰ لیتری قرار داده شدند. آزمایش شامل سه تیمار و سه تکرار طراحی شد. در انتهای دوره پارامترهای  لایزوزیم، آلکالین فسفاتاز، پروتئینن محلول و ایمونوگلوبولین موکوس پوست ماهی کپور اندازه­ گیری و ارزیابی شد. نتایج نشان داد که میزان سنجه­ های لایزوزیم، آلکالین فسفاتاز و ایمونوگلوبولین موکوس پوست ماهی کپور معمولی در رویارویی با DEHP با افزایش غلظت و مدت زمان رویارویی،  کاهش یافت و میزان پروتئین محلول کل موکوس پوست ماهی کپور معمولی در رویارویی با DEHP با افزایش غلظت و مدت زمان رویارویی،  افزایش یافت. با توجه به  حساسیت موکوس پوست ماهی نسبت به آلاینده­ها و سموم میتواند نشانگر زیستی مناسبی برای نشان دادن آلاینده­ها و سموم باشد و مصرف زیاد مواد پلیمری مانند فتالات استرها میتواند هشداردهنده برای سلامتی آبزیان و انسان­ها باشد.

صفحه ۱ از ۱