جستجو در مقالات منتشر شده
مهدی نادری جلودار، عارفه سادات میرحجازی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: این مطالعه به منظور تعیین استراتژی غذایی ماهی غیر بومی قزل آلای رنگین کمان فرار کرده از قفس های دریایی مستقر در سواحل مازندران صورت گرفت.
مواد و روش ها:تعداد ۹۰ عدد نمونه از این گونه در فاصله زمانی مهر ۱۳۹۶ تا اردیبهشت ۱۳۹۷ از پره های صیادی ماهیان استخوانی غرب و مرکزی سواحل مازندران جمع آوری گردید. نمونه های ماهی زیست سنجی شدند و با استفاده از فلس تعیین سن شدند.
یافته ها:به ترتیب فراوانی نسبی اقلام غذایی شامل Balanus glandula ، Clupeonella cultriventri، Cerastoderma lamarcki ، Neogobius fluviatilis ، caspia Atherina ، Chelon saliens ، hilaris Chinavia، Taxiphyllum barbieri ، Rutilus kutum، Cumacea، caspius Syngnathus و Gasterosreus aculeatus بودند. نتایج نشان داد که طیف غذایی این گونه در بخش مرکزی بیشتر از غرب، شاخص سیری در جنس ماده بیشتر از نر و در گروه های سنی بالای + ۲ و + ۳ بیشتر از گروه سنی بالای یکسال (+ ۱) بود(۰۵/۰P>). شاخص سیری خصوصا در بهار شدیداً افزایش پیدا نمود، درصد فراوانی B. glandula بیشتر از C. cultriventris بوده، ولی اهمیت نسبی آن کمتر از C. cultriventris بود (۰۵/۰P>).
نتیجه گیری:این ماهی از رفتار گوشتخواری برخوردار بوده و از طیف گسترده غذایی استفاده نمود، لذا امکان رقابت غذایی این گونه با بسیاری از گونه های ماهیان دریای خزر نظیر Salmo caspius وجود دارد. بدین ترتیب تحت تأثیر سازگاری ها و مکانیزم های رفتاری، فیزیولوژیک و بوم شناختی C. cultriventri و B. glandula در تغذیه ماهی اهمیت بیشتری داشت.
مهدی قدرتی شجاعی، علی طاهری میرقائد، ملیکا مشهدی فراهانی، نسترن دلفان، مریم ویجت،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش تولیدات اولیه گیاه حرا Avicennia marina به همراه منابع غذایی دیگر در تغذیه گونه لچه آروارهبلند Thryssa setirostris در بومسازگان مانگروی ذخیرهگاه زیستکره حرا با استفاده از ایزوتوپهای پایدار کربن (δ۱۳C) و نیتروژن (δ۱۵N) بود.
مواد و روشها: منابع غذایی اولیه شامل برگ سبز و زرد Avicennia marina، میکروفیتوبنتوزها، ذرات آلی معلق و ذرات آلی رسوب جمعآوری و مورد سنجش ایزوتوپی قرار گرفتند. ترکیب ایزوتوپی ماهیان، با نمونهبرداری از بافت عضله پشتی ماهیها (بدون استخوان و بدون پوست، ۵گرم) تعیین شد.
یافتهها: اختلاف معنیداری بین ایزوتوپهای کربن و نیتروژن منابع غذایی اولیه مشاهده شد ( ۰,۰۵p<)، در حالی که این اختلاف بین برگهای سبز و زرد حرا معنیدار نبود (۰,۰۵p>). میانگین ایزوتوپ کربن و نیتروژن گونه لچه آروارهبلند به ترتیب ۱۵/۹۳- واحد در هزار و ۱۳/۰۱ واحد در هزار به دست آمد. به کمک مدل سیمر (SIMMR)، میزان مشارکت تولیدات برگ سبز و زرد درخت حرا در تغذیه T. setirostris به ترتیب حدود ۱۰ و ۱۵% تعیین شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نقش تولیدات اولیه گیاهان حرا در اقلیم خشک خلیج فارس، در تغذیه T. setirostris و یا موجوداتی که مورد تغذیه این ماهی قرار میگیرند، محدود است.
پریما حاجی علیزاده، محسن صفائی، رضا ندرلو، مهدی قدرتی شجاعی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی توزیع زمانی و مکانی خرچنگ Opusia indica در ذخیرهگاه زیستکره حرا در خلیجفارس صورت گرفت. نمونهبرداری بهصورت فصلی (چهارفصل) از زمستان ۱۳۹۷ تا پاییز ۱۳۹۸ انجام شد. نمونهبرداری در پنج منطقه و در هر منطقه از سه زیستگاه با استفاده از کوادرات فلزی به ابعاد ۲۵*۲۵ سانتیمتر صورت گرفت. در هر زیستگاه، عوامل محیطی شامل دما، شوری، اکسیژن محلول، اسیدیته به همراه میزان مواد آلی و دانهبندی رسوبات اندازهگیری شد. نتایج نشان دادند با افزایش پیچیدگی زیستگاه فراوانی و زیستتوده گونه Opusia indica روند کاهشی دارد. بیشترین فراوانی و زیستتوده ازنظر فصلی، به ترتیب در زمستان و پاییز و کمترین فراوانی و زیستتوده در بهار مشاهده شد که اختلاف معنیداری در بین زیستگاهها و فصول وجود داشت (P < ۰,۰۵). شوری در بین زیستگاهها اختلاف معنیداری را نشان داد، اما دارای تغییرات فصلی نبود. درحالیکه دما در بین زیستگاهها اختلاف معنیداری را نشان نداد اما دارای تغییرات فصلی بود. در میزان اکسیژن محلول و اسیدیته در بین زیستگاهها و در بین فصول تفاوت معنیداری مشاهده گردید. تغییرات معنیداری بین زیستگاهها و فصول در دانهبندی رسوب مشاهده شد درحالیکه مقدار مواد آلی فقط اختلاف بین زیستگاهها را نشان داد. همچنین، تحلیل همبستگی کندال بین عوامل محیطی (دما، شوری، اکسیژن محلول و اسیدیته) با فراوانی و زیستتوده نشان از وجود همبستگی معنیدار بین این عوامل محیطی داشت، اما بین فراوانی و زیستتوده با میزان مواد آلی هیچ همبستگی معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصله کمک به درک بهتر وضعیت اینگونه در بومسازگان مانگرو میکند.
بهزاد شکوه، ایمان سوری نژاد، زهرا قاسمی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
اهمیت گونههای حرا در دنیا غیر قابل انکار است و کاشت مصنوعی حرا یک راه حل مطلوب در راستای حفاظت از گونههای حرا است. درختان حرا خدمات اکولوژیک حیاتی به ما ارائه میدهند و یکی از اصلی ترین ویژگیهای آنها، پالایش زیستی فلزات سنگین است. در تحقیق حاضر اثرات کاشت درختان حرا در پارک ولایت بندرعباس بر آلودگی، جذب و ریسک اکولوژیک فلزات سنگین آرسنیک، مس، آهن، نیکل، سرب، وانادیوم و روی در رسوبات سطحی آن منطقه بررسی شد. بر این اساس، ۳۰ نمونه رسوب از دو منطقه نمونهبرداری موازی دارای حرا و فاقد حرا تهیه شد و هر منطقه نمونهبرداری شامل بخشهای بالا، میانه و پایین بود. در آزمایشگاه نمونهها پس از خشک شدن توسط آون با الک ۶۳ میکرونی الک و در محلول هیدروکلریک اسید و نیتریک اسید هضم شدند. غلظت فلزات سنگین آرسنیک، مس، آهن، نیکل، سرب، وانادیوم و روی توسط دستگاه ICP مشخص گردید. فاکتورهای مورد بررسی، ریسک اکولوژیک خطرناکی را برای آرسنیک و سرب نشان دادند که ریسک بالاتری در نمونههای بدون حرا مشاهده شد. مقایسه نتایج با سطوح راهنمای رسوب و دیگر مطالعات غلظت خطرناک آرسنیک را نشان دادند. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که حرای مصنوعی تأثیر معنی داری بر الگوی جذب فلزات سنگین داشته است (p-Value < ۰,۰۵). آنالیز مولفههای اصلی (PCA) نشان داد که آرسنیک و سرب غالباً از نشت محصولات نفتی و پسابهای صنعتی منشاء میگیرند درحالیکه مس، آهن، نیکل، وانادیوم و روی غالباً منشاء طبیعی و زمین شناسی دارند.
شیوا آقاجری خزایی، رضا دهقانی، آرش حق شناس، غلامعلی اکبرزاده چماچایی، سیامک بهزادی، محمد درویشی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
.مطالعه حاضر در جهت کسب اطلاعات لازم از وضعیت، تنوع، فراوانی و پراکنش بزرگ بیمهرگان کفزی آبهای مناطق ساحلی در استان هرمزگان و بررسی وضعیت چرای ماهیان کفزی از بزرگبیمهرگان کفزی پیریزی شده است. بدین منظور نمونهبرداری در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ و هر سال یکبار در فصل پاییز انجام شد. در این تحقیق درمجموع تعداد ۱۲۵ جنس و ۱۰۴ گونه متعلق به ۸۵ خانواده، ۳۱ راسته، ۹ رده و ۷ شاخه از بزرگبیمهرگان کفزی شناسایی شدند. بررسی ردههای شناساییشده نشان داد که سختپوستان (Malacostraca) بیشترین فراوانی را در تمامی ایستگاههای نمونهبرداری شده دارا است. بهمنظور دستیابی به وجود رابطه احتمالی بین پراکنش و یا تنوع بزرگبیمهرگان کفزی با پراکنش و فراوانی سپرماهیان، آزمون CCA انجام پذیرفت. محتویات معده سپرماهیان موردبررسی قرار گرفتند. در محتویات معده Maculabatis randalli سختپوستان (۲۵/۹۳ IRI%) بیشترین میزان را داشتند. این الگوی تغذیهای برای دو گونه Himantura walga و M. gerrardi نیز تکرار شد با این تفاوت که دوکفهایها (Bivalvia) در گونه M. gerrardi در مرحله اول اهمیت قرار گرفتند (۳۳/۳۱ IRI%). همچنین تجزیهوتحلیل سطح تغذیهای برای هر سه گونه انجام شد که نشان میدهد هر سه گونه در دسته شکارچیان میانه در زنجیره غذایی قرار دارند که در این خصوص جایگاه مشترکی داشتند. با توجه به نتایج، برخی از بزرگبیمهرگان کفزی شناساییشده در این پژوهش ارتباط معنیداری با ماهیان کفزی دارند که بررسی نحوه ارتباط دقیق آنها نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
صدیق عزیزی، رضا ندرلو، عدنان شهدادی، محمد شریف رنجبر،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
پهنههای گلی، در مرز بین خشکی و دریا واقع شدهاند که در زمان مد زیر آب میروند و در زمان جزر از آب خالی میشوند. برای جانواران نقبزن، به ویژه خرچنگها، پهنههای گلی علاوه بر محل لانهسازی، محل تغذیه نیز میباشد. این مطالعه با هدف بررسی ریخت و ساختار و تخمین تراکم خرچنگ Leptochryseus kuwaitense با استفاده از نقب آنها در زمستان ۱۴۰۱ در پهنه گلی خورخوران، انجام شد. برای این کار پهنه گلی بالای حرا به سه منطقه بالای جزرومدی (ایستگاه یک)، میان جزرومدی (ایستگاه دو) و پایین جزرومدی (ایستگاه سه) تقسیم شد. نتایج مطالعه نشان داد که پراکنش نقبها در منطقه میان جزرومدی بیشتر از دو منطقه دیگر بود که احتمالا به دلیل میزان رطوبت بیشتر و فشار انسانی کمتر باشد. قطر دهانه نقبها در سه منطقه بر اساس اندازه ورودی از ایستگاه یک به سمت ایستگاه سه بیشتر بود به طوری که بین ایستگاه یک و ایستگاه سه دارای اختلاف معنیداری بود. ریخت و ساختار نقبها در ایستگاه سه دارای انشعاب بود، که احتمالا به دلیل رقابت با سایر گونه میباشد.
سیامک بهزادی، علی سالارپوری، هادی کوهکن، محمد درویشی، سجاد پورمظفر، فرشته سراجی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
استفاده از زیستگاه مصنوعی یکی از راههای بازسازی ذخایر ماهیان بوده، که مطالعه دانهبندی رسوبات بستر و مواد جامد محلول از مولفه های مهم در مبحث مکانیابی آنها میباشد. بدین منظور در هر یک از دو حوضه شرقی و غربی خلیج شهر جاسک، سه ایستگاه با سه تکرار در اعماق ۱۸ متر انتخاب، و بافت بستر توسط دستگاه نمونهبرداری گرب مدل ون-وین با سطح مقطع ۰۴/۰مترمربع، و از تلههایرسوبگیربا قطر ۳۵/۱۲ سانتیمتربرای مطالعه مواد جامد محلول،در فصول تابستان و زمستان ۱۴۰۲، استفاده شد.کمینه مواد جامد محلول با میانگین و انحراف معیار۴۶/۰±۹/۲۵(میلیگرم بر لیتر)،(ایستگاه چهارم، حوضه شرقی، زمستان ۱۴۰۲)، و بیشینه آن با ۶۲/۰±۳۹/۳۶(میلیگرم بر لیتر)،(ایستگاه سوم، حوضه غربی، تابستان ۱۴۰۲)، برآورد گردید. از آنجائیکه دو مولفه مورد مطالعه، در انتخاب محل استقرار سازهها دارای همبستگی شدید بوده نمیتوان اهمیت هر یک را جداگانه در نظر گرفت، اما در وهله اول استحکام بستر(دانهبندی) مهمترین فاکتور در استقرار سازهها بوده که موفقیت اکولوژیکی و بیولوژیکی اجتماعات نشست یافته و آبزیان متحرک (آینده زیستی) و همچنین آینده خود سازهها (غیر زیستی)، بدان متکی میباشد، و مواد جامد محلولمیتواند در مراحل بعدی اهمیت قرار گیرد. بنابراین، در حالیکه هیچ عدد "ثابتی"، از مواد جامد محلول و دانهبندی رسوبات بستر برای معرفی بهترین مناطق جهت استقرار سازهها در خلیج جاسک نتیجهگیری نگردید، با توجه به دادههای بدست آمده و بر اساس دامنه "بهینه" این مولفه ها، یک پهنهدر حوضه غربی، و دو پهنه در حوضه شرقی بهعنوان مناطق بهینه استقرار سازهها معرفی میگردد.