جستجو در مقالات منتشر شده



مهدی غلامعلی فرد، بنیاد احمدی، پریسا نوری،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

تولیدات اولیه به عنوان شاخص کلیدی در ارزیابی بوم­سازگان آبی محسوب می­شود که می­تواند مستقیما روی ترسیب کربن اثر گذارد. با توجه به تغییرات اقلیمی و پویایی محیط­زیست، تولیدات اولیه به صورت مکانی و زمانی در بوم­سازگان­های مختلف تغییر یافته است. به همین منظور، برای درک و پایش این تغییرات مهم­ترین پارامترهای تاثیرگذار بر مولفه از جمله، دمای سطحی آب، کلروفیلa و شکوفایی جلبکی و تغییرات آنها طی سری زمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده­های مربوط به کلروفیلa، دمای سطحی آب (SST) و تولید خالص اولیه از تاریخ ژانویه ۲۰۰۳ تا دسامبر ۲۰۱۸ از سنجنده MODIS-Aqua و از مدل VGPM به منظور برآورد تولیدات اولیه در محدوده مطالعاتی استفاده شد. پس از انجام پیش­پردازش و استخراج الگوریتم سری زمانی با استفاده از رویه­های من کندال (Mk-Tau) و تایل سین (Theil-Sen) روند تغییرات مشخص گردید سپس با استفاده از تصاویر رنگی کاذب، بلوم­های جلبکی در منطقه خلیج­فارس و دریای عمان شناسایی و مقدار غلظت کلروفیلa در محدوده­ی جلبکی و خارج از این محدوده مشخص گردید. نتایج حاصل از تحلیل روند با رویه تایل سین نشان داد که نرخ تغییرات برای کلروفیل در همه مناطق به استثنای منطقه پنج کاهشی است، بیشترین مقدار در منطقه پنج (۱۹/۰-) مشاهده گردید که با میزان نرخ تولیدات خالص اولیه مطابقت داشت. همچنین نتایج حاصل نشان داد که بیشترین مقدار تولید خالص اولیه در منطقه یک در مارس (۳۰۸۱ گرم کربن/متر مربع/روز) و کمترین آن نیز ژوئن و جولای (به ترتیب ۵۴۰ و ۶۹۰ گرم کربن/متر مربع/روز) که با مقدار غلظت کلروفیلa مطابقت دارد. با وجود همبستگی ظاهری، بین دمای سطحی آب و کلروفیلa و همچنین بین کلروفیلa و تولید خالص اولیه، رابطه علت و معلولی وجود ندارد و برای شکوفایی جلبکی و تولیدات خالص اولیه عوامل دیگری جز کلروفیلa می­تواند در نظر گرفته شود.
مریم کریمیان، امید بیرقدار کشکولی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

کلروفیلa رنگدانه اصلی فیتوپلانکتونی است که به عنوان یک شاخص زیست­توده فیتوپلانکتونی و منعکس­کننده تولید اولیه در محیط دریایی است. روند تغییرات در مجموعه داده­های سری­زمانی در طول دوره مطالعه می­تواند الگوهای عمومی تغییرات و همچنین تغییرات احتمالی در آینده را نشان دهد. در این پژوهش از داده­های سطح ۳ (۴ کیلومتر) غلظت کلروفیلa خلیج­فارس و دریای­عمان برای سال­های ۲۰۱۸- ۲۰۰۳ استفاده گردید. داده­ها در محیط ۵.ArcGIS۱۰ به فرمت رستر تبدیل و سپس مقادیر عددی هر پیکسل در نرم افزار R (version ۴,۰.۲) استخراج گردید. داده­های مفقوده در داده­های کلروفیلa مشاهده شد، برای حل این مشکل از الگوریتم DINEOF و از آزمون ناپارامتریک من-کندال و سنس­استیمیتور به منظور تحلیل روند­های غلظت کلروفیلa استفاده شد. نتایج نشان داد که حداکثر غلظت کلروفیلa در ماه­های سپتامبر (۰۹/۰ تا ۷۵/۱۸ میلیگرم بر متر مکعب) و اکتبر (۲۳/۰ تا ۰۳/۱۸ میلیگرم بر متر مکعب) و حداقل مقدار غلظت کلروفیلa در ماه­های می (۲۲/۰ تا ۷۴/۵ میلیگرم بر متر مکعب) و ژوئن (۲۰/۰ تا ۱۲/۵ میلیگرم بر متر مکعب) است. شیب روند غلظت کلروفیلa در ۱۶ سال مورد مطالعه در اکثر مناطق منفی و فاقد معنی­داری بود. این تحقیق ارائه یک توصیف کلی از تغییرات غلظت کلروفیلa و شیب تغییرات آن بر اساس مشاهدات ماهواره­ای است. با این­حال، تحقیقات بیشتر بر اساس مشاهدات درجا برای دستیابی به کمّیت بهتر مورد نیاز است.

شهناز کالجی، محمد اکبری‌نسب، عباس عینعلی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

جبهه دمایی در سطح دریا، مرز بین دو توده آب با ویژگی‌های دمایی متفاوت را ترسیم می‌کند. یک جبهه دمایی، مناطقه‌ای کم عرض است که ویژگی‌های توده آب مانند دما در آنجا بهشدت تغییر کرده و همین موضوع عامل شناسایی آنها است. جبهه‌های دمایی از منظر شیلاتی، تغییرات اقلیمی، ویژگی‌های زیستی و غیرزیستی آب دریا و همچنین پدیده‌های مانند فراجوشی، پیچک و غیره حائز اهمیت است. بنابراین در این پژوهش، جبهه‌های دمایی دریای کاسپین به‌مدت پنج سال از ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ با استفاده از تصاویر سنجنده مادیس بررسی شد. برای تشخیص و آشکارش جبهه‌های دمایی از الگوریتم کنی (Canny) در محیط متلب بهره‌گیری شد. علاوه بر مقایسه مکانی جبهه‌های دریای کاسپین، هر سال نیز به سه بازه زمانی چهار ماهه تقسیم و جبهه‌های دمایی هر دوره با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که جبهه‌های دمایی شمال دریای کاسپین، در دو دوره سپتامبر تا نوامبر و مارس تا می حضور پایدار داشته، اما در دیگر ماه‌ها به صورت پراکنده و گسسته ظاهر می‌شوند. تنها حضور مستمر سالانه جبهه‌ها در شرق کاسپین جنوبی، ماه مارس است، درحالی‌که در غرب کاسپین جنوبی، بجز در آگوست، جبهه‌ها به صورت پایدار شناسایی شدند. الگوی جبهه‌ها در شرق و غرب کاسپین میانی با یکدیگر متفاوت است. به‌طور کلی جبهه‌ها در دوره زمستانی، عمدتا خوشه‌ای اما در دوره تابستانی آشکارتر و منسجم‌تر هستند. تعداد جبهه‌های کاسپین جنوبی در دوره پیش‌تابستانی کمتر از دیگر دوره‌ها است. جبهه‌های دمایی دریای کاسپین عمدتا در محل تشکیل امواج داخلی و پیچک‌ها و  محدوده‌های پرشیب نزدیک ساحل شناسایی شد.
 

صفحه ۱ از ۱