جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای ابراهیم زاده


دوره ۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف این مقاله بررسی میزان شناخت مدرسان زبانهای خارجی از نقش فرایند یادگیری و آموزش زبان با استفاده از راهبردها و ابزارهای الکترونیکی تحت وب در حوزه زبان خارجی است. در این راستا ابتدا با بهره گیری از روش تحقیق اسنادی ماهیت زبان در ارتباطات الکترونیکی تحت شبکه تارگستر جهانی و روشهای مطرح در بهبود توسعه توانش زبانی و ارتباطیزبان آموزان در آموزش بر خط (online) بررسی شد و سپس با توجه به اهمیت آشنایی مدرسان رشته زبان بویژه در بخش آموزش و ترجمه زبانهای خارجی و آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان با نقش آموزش الکترونیکی، میزان آشنایی مدرسان زبان با راهبردها و ایزارهای فناوری مطرح در آموزش برخط ، با استفاده از روش تحقیق توصیفی – پیمایشی مورد سنجش قرارگرفت. نتیجه حاصل از نظرسنجی از ۶۸ مدرس زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و فارسی از ۷ دانشگاه سنتی و مجازی در این تحقیق مشخص کرد که اکثریت مدرسان زبان خارجی شناخت مناسبی از ابزارها و راهبردهای الکترونیکی موجود رشته خود ندارند. با توجه به نیاز کشور به ارتباط متخصصان با شبکه های علمی جهان به منظور دستیابی و یا انتقال دانش و تسلط آنها به حداقل یک زبان خارجی جهانی، برنامه ریزی و تهیه الگویی مناسب جهت تربیت مدرس آموزش الکترونیکی و بر خط زبان خارجی می تواند گامی اساسی برای ارتقاء سطح دانش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور وهمچنین توسعه زبان فارسی در شبکه های علمی- آموزشی و فرهنگی در جهان باشد.
مهدی نادری جلودار، ابوالقاسم روحی، مجید ابراهیم زاده،
دوره ۷، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: سس‌ماهیان بزرگ‌سر در معرض خطر انقراض قرار دارند که هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ حفاظتی دارای اهمیت هستند. درباره ماهیان سد شهیدرجایی ساری و رودخانه تجن مطالعات بسیار کمی صورت گرفته است. جمعیت قابل توجهی از سس‌ماهی بزرگ‌سر در سد و بالادست آن حضور دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی‌های رشد و استراتژی تغذیه‌ای سس‌ماهی بزرگ‌سر در مخزن پشت سد شهیدرجایی ساری انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش تجربی، روی ۱۸۰ قطعه سس‌ماهی‌ بزرگ‌سر موجود در سد شهیدرجایی ساری طی چهار فصل سال‌های ۹۴-۱۳۹۳ اجرا شد. نمونه‌ها در فرمالین ۱۰% تثبیت شدند و فاکتورهای زیستی و تغذیه‌ای مرتبط با رشدونمو مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزارهای SYSTAT ۹ و Excel ۲۰۰۳ صورت گرفت.
یافته‌ها: نسبت جنسی نر به ماده ۱/۱۴ به ۱ بود. الگوی رشد این گونه آلومتریک منفی بود (×L۲.۸۸۸۰۱۵/۰=w؛ ۲/۸۸۸=b). در جنس نر آلومتریک مثبت و در جنس ماده نیز آلومتریک منفی بود. میانگین طول و وزن جنس نر و ماده اختلاف معنی‌داری داشت (۰/۰۵>p) و رابطه بین طول و وزن در ماهیان تصاعدی بود. این گونه با آهنگ رشد ۰/۱ به حداکثر طول پیش‌بینی‌شده نزدیک می‌شود که حداکثر طول تخمینی برای ماهی ۱۳۸/۶سانتی‌متر به دست آمد. شاخص رفتار تغذیه‌ای برای گروه‌های سنی زیر ۴ سال، رژیم غذایی علفخواری (۰/۱±۲/۴=RLG) را نشان داد و بعد از بلوغ به سمت رژیم غذایی همه‌چیزخواری متمایل شد (۰/۶±۱/۲=RLG).
نتیجه‌گیری: الگوی رشد گونه سس‌ماهی بزرگ‌سر آلومتریک منفی است و در تمامی فصول از رژیم غذایی همه‌چیزخواری برخوردار است.


دوره ۱۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده

پلی گاما گلوتامیک اسید یک بیوپلیمر سودمند، زیست سازگار، و زیست تخریب پذیر می‌باشد. چنین خواصی باعث توسعه استفاده از این ترکیب در صنایع مختلف مثل زیست پزشکی، زیست داروئی، زیست فناوری، و مهندسی بافت شده است. محدودیت توسعه صنعتی پلی گاما گلوتامیک اسید، هزینه‌ی بالای تولید آن است. برای کاهش هزینه های تولید از راهکارهای مختلفی مثل: بهینه‌سازی محیط کشت با استفاده از ترکیبات ارزان قیمت، توسعه فرایندهای کارآمد کشت غیرمداوم و غیرمداوم همراه با خوراک‌دهی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا یک محیط کشت غیرمداوم کارآمد برای تولید پلی گاما گلوتامیک اسید از سویه باکتریایی باسیلوس لیکنی فورمیس ATCC ۹۹۴۵a توسعه داده شد. سپس با روش خوراک‌دهی پالسی و بهینه‌سازی آن، تولید پلی گاما گلوتامیک اسید افزایش داده شد. با توسعه یک محیط کشت بهینه، تولید این محصول در کشت غیر مداوم از g/L ۱۱ به g/L ۴۷ افزایش یافت. سپس با استفاده از راهبرد خوراک‌دهی پالسی سیترات (پیش‌ساز γ-PGA) بهینه‌سازی شده، تولید محصول به g/L ۵/۵۹ افزایش داده شد، که از بالاترین مقادیر تولید هست که با این سویه گزارش شده است. برای بهینه‌سازی خوراک‌دهی دو پالسی، اثر زمان های خوراک‌دهی، غلظت محلول ذخیره سیترات، و زمان افزودن محلولهای کلسیم و منگنز روی تولید γ-PGA بررسی و بهینه‌سازی شدند. در انتها نیز ساختار شیمیایی پلی گاما گلوتامیک اسید به وسیله FTIR مورد تایید قرار گرفت و بررسی خواص شکل شناسی آن با SEM یک نانو-ساختار ایده آل برای کاربردهای زیستی را نشان داد.

دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: کامپوزیت زیست تخریب‏پذیر پلی کاپرولاکتون/ نشاسته می‏تواند به منظور مهندسی بافت استخوان مورد استفاده قرار گیرد. تأثیر ترکیب درصد اجزا بر خواص این کامپوزیت دارای اهمیت است. مواد و روش‏ها: کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته با ترکیب درصد پلی کاپرولاکتون ۸۰/ نشاسته ۲۰، پلی کاپرولاکتون ۷۰/ نشاسته ۳۰ از طریق حل کردن در کلروفرم و تبخیر حلال ساخته شد. نتایج: ترکیب شیمیایی کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته به کمک انتقال فوریه فروسرخ مشخصه‏یابی شد. به منظور بررسی زیست‏فعالی کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته ایجاد هیدروکسی آپاتیت روی سطح در محلول شبیه‏سازی شده بدن ارزیابی شد. نتایج حاصل از آزمون فشاری بیانگر این بود که ضریب کشسانی و استحکام فشاری این داربست در حد استخوان ترابکولار انسان است. میزان کاهش جرم نمونه‏ها در آب و همچنین سرعت تخریب نشاسته در محلول بافر فسفات سالین ارزیابی شد و بررسی‏ها بیانگر این بود که وجود جزء نشاسته و درصد آن بر سرعت تخریب تأثیر می‏گذارد. همچنین آزمون‏های MTT و آلکالین فسفاتاز نشان داد که این کامپوزیت سمّیتی ندارد و فعالیت‏های استخوانی سلول‏های استئوسارکوما رده G-۲۹۹ را افزایش می‏دهد. نتیجه‏گیری: با توجه به افزایش رشد و فعالیت سلول‏های استخوانی و توانایی تشکیل آپاتیت روی سطح کامپوزیت و همچنین خواص مکانیکی آن، این کامپوزیت دارای این پتانسیل است که به عنوان جایگزین‏های استخوان استفاده شود. به علاوه سرعت تخریب‏پذیری کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته با تغییر در ترکیب درصد اجزای سازنده آن قابل کنترل است و می‏توان از این کامپوزیت به عنوان داربست مهندسی بافت استخوان استفاده کرد. نمونه با درصد جرمی ۷۰/۳۰ به علت پاسخ سلولی مناسب‏تر و خواص مکانیکی بهتر نسبت به نمونه ۸۰/۲۰ بهینه محسوب می‏شود.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۷ - ( دی ۱۳۹۹ )
چکیده

در این پژوهش تولید نوشیدنی پروبیوتیک سلامت بخش بر پایه عناب از طریق تخمیر بوسیله لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس دلبروکی مورد ارزیابی قرار گرفت. کینتیک رشد و مصرف سوبسترا ، تولید اسیدهای آلی، تغییرات pH و زنده­مانی پروبیوتیک­ها در طول نگهداری در سرما مورد ارزیابی قرار گرفته است. عناب استفاده شد. تخمیر تحت شرایط میکروائروفیل در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد به­مدت ۷۲ ساعت انجام شد. نتایج نشان داد باکتری توانایی رشد در نوشیدنی عصاره عناب را دارد و در انتهای تخمیر جمعیت میکروبی به CFU/mL ۱۰۸  افزایش یافت. باکتری­های استفاده شد در این پژوهش pH نمونه­های تخمیری را به میزان قابل توجهی کاهش دادند و به حدود ۵/۳ رساندند. تغییرات مصرف قندهای گلوکز و فروکتوز، توسط لاکتوباسیلوس پلانتاروم در سطح ۰۵/۰ افزایش معنی­دار پیدا کردبه طوری که از  ۸/۴ و ۴/۴ به ترتیب به  ۳/۳ و ۱/۳رسید. لاکتوباسیلوس پلانتاروم توانایی زنده­مانی بیشتری نسبت به لاکتوباسیلوس دلبروکی نشان داد، در انتهای هفته سوم جمعیت میکروبی لاکتوباسیلوس پلانتارومCFU/mL  ۱۰۱× ۲/۳ شد در حالیکه لاکتوباسیلوس دلبروکی زنده مشاهده نشد. در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت نوشیدنی عناب تخمیر شده توسط لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس دلبروکی جایگزین سلامت افزای مناسبی برای مواد غذایی حاوی پروبیوتیک می­باشد.
 

دوره ۱۸، شماره ۱۱۹ - ( دی ۱۴۰۰ )
چکیده

نوربیکسین بخش محلول در آب رنگدانه طبیعی آناتو است که دارای خواص درمانی، ضدسرطانی و آنتی­اکسیدانی می­باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر ضد میکروبی نوربیکسین تجاری ۱ درصد (که در به طور گسترده در صنعت غذا مورد استفاده قرار می­گیرد) بر باکتری­­های کلستریدیوم اسپورژنز، استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسایتوژنز، اشریشیا کلی، سالمونلا تیفی موریوم و باسیلوس لیشنی فرمیس انجام شد. در این پژوهش برای ارزیابی اثر ضدمیکروبی و اثر بازدارندگی عصاره نوربیکسین از دو روش چاهک دیفیوژن (Well diffusion) و دیسک دیفیوژن (Disk diffusion) در غلظت­های۲، ۴، ۶ و ۸ درصد نوربیکسین (۱ درصد) استفاده گردید. نتایج حاصل از روش چاهک نشان داد که استافیلوکوکوس اورئوس با میزان mm ۷۴/۲۲ و باکتری کلستریدیوم اسپورژنز با میزان mm ۴۴/۱۴ بترتیب بیشترین و کمترین حساسیت را از خود نشان دادند. نتایج حاصل از روش دیسک نشان داد که بیشترین میانگین قطر هاله بازدارندگی نوربیکسین در همه غلظت­های مورد آزمون بر روی باکتری لیستریا مونوسایتوژنز با میانگین قطر mm ۰۹/۱۹  بود و بعد از آن مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس در غلظـت ۴ درصـد با قطر mm ۲۱/۱۸بود. همچنین مشاهده گردید که در روش دیسک دیفیوژن، نوربیکسین توانست در غلظت­های ۴ و ۸ درصد از رشد باکتری اشریشیا کلی (mm ۰۹/۹) نیز جلوگیری نماید. بر اساس نتایج حاصله مشخص شد که نوربیکسین هم بر باکتری­های گرم مثبت و هم گرم منفی اثر بازداندگی دارد و این اثر بر باکتری­های گرم مثبت بیستر از انواع گرم منفی بود. بنابراین با توجه به مضرات نگهدارنده­های سنتزی و با توجه به خواص منحصر بفرد رنگدانه نوربیکسین تجاری نظیر طبیعی و ایمن بودن، دارا بودن خواص ضد میکروبی و درمانی و همچنین مقاومت حرارتی خوبی که به دلیل ساختمان آپوکاروتنوئیدی طی فرآوری از خود نشان می­دهد، می­توان از این رنگدانه بعنوان یک نگهدارنده طبیعی ضد باکتریایی و دارای خواص سلامت بخشی در مواد غذایی مختلف استفاده نمود.

دوره ۲۰، شماره ۱۳۶ - ( خرداد ۱۴۰۲ )
چکیده

زنده مانی پروبیوتیک‌ها طی فرایند تولید محصولات غذایی با چالش‌های مختلفی رو به رو می یاشد. یکی از فرایندهای نوظهور تولید محصولات غذایی استفاده از چاپ سه‌بعدی  بوده که تا کنون اثر این فرایند بر زندمانی پروبیوتیک ها چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این پژوهش اثر ریزپوشانی بر زنده مانی سلول ها طی فرایند چاپ سه بعدی و پخت کوکی (بر پایه ضایعات حاصل از فراورده های قنادی) بر زنده مانی سلول ها مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا شرایط تولید دانک نیز با تغییر درصد محلول های آلژینات سدیم و کلسیم کلرید بهینه سازی گردید. سپس، اثر ریزپوشانی با درصد های مختلف دانک (۱۰،۵،۰%) بر سفتی بافت خمیر به عنوان فاکتور مهم در چاپ پذیری خمیر نیز بررسی شد . در نهایت میزان زنده مانی سلول ها طی فرایند چاپ و پخت (دمای C ° ۱۵۰  و  C ° ۱۸۰ به مدت ۱۰ دقیقه) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تصاویر تهیه شده نشان داد که با افزایش غلظت محلول سدیم آلژینات و کلسیم کلرید یکنواختی و کرویت دانک ها افزایش می یابد. کارایی درونپوشانی دانک بر پایه آلژینات در این روش بکار ۴۱/۸۹%  بود. بهینه درصد دانک جهت برخورداری از ویژگی مطلوب چاپ پذیری خمیر و کوکی پخته شده ۵% (وزنی-وزنی) گزارش شد. ریزپوشانی باعث افزایش درصد زنده‌مانی پروبیوتیک ها  طی چاپ سه بعدی و پخت گردید. بدین صورت که درصد زنده مانی پروبیوتیک های ریزپوشانی شده () بعد از چاپ سه بعدی و پخت (دمای C ° ۱۵۰  ) به ترتیب ۸۶/۹۶% و  ۵۸/۶۲% بود. این در حالیست که درصد زنده مانی برای نمونه حاوی سلول های آزاد () به ترتیب برابر با ۷۷/۶۰% و ۰۵/۴۳% اعلام شد. با این وجود هیچ سلول زنده پروبیوتیک در هر دوی شرایط آزاد و درون پوشانی در دمای دمای C ° ۱۸۰ مشاهده نشد.
 

دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

در این مقاله به تجزیه و تحلیل عددی رفتار اتصال ستون  CFST مدفون شده در فونداسیون تحت بارگذاری ترکیبی محوری-خمشی پرداخته شده است. ابتدا مدل اجزاء محدود پیشنهادی توسط نتایج آزمایشگاهی تحقیقات قبلی تحلیل و مقایسه شده که نتایج نشان داد که آسیب موضعی، الگوهای خرابی و منحنی هیسترزیس با هم مطابقت داشتند. در ادامه مطالعه دقیق پارامتریک برای ارزیابی رفتار چرخه‌ای اتصال CFST مدفون شده در فونداسیون با متغیرهای قطر به ضخامت طول مدفون شدگی، مقاومت فشاری بتن و نحوه اتصال ستون CFST به فونداسیون انجام شده است. بر اساس نمودارهای هیسترزیس حاصل شده از مطالعه پارامتریک مدل‌های عددی، مقادیر شاخص‌های سختی، مقاومت، شکل‌پذیری و انرژی برای نمونه‌ها محاسبه و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد با استفاده از مدل اجزاء محدود پیشنهادی، در اتصال ستون CFST به فونداسیون با صفحه ستون نسبت به ستون CFST در حالت مدفون رفتار چرخه‌ای ضعیف‌تری حاصل شده است. علاوه بر این، استفاده از سخت‌کننده‌ها در پای ستون مدفون در فونداسیون نسبت به حالت بدون سخت کننده رفتار هیسترزیس بهتر و با استهلاک انرژی بالاتری را از خود نشان داده است. با افزایش مقاومت بتن، تغییرات در حلقه‌های نمودار هیسترزیس، مقاومت جانبی و سختی جانبی، عملکرد شکل‌پذیری و اتلاف انرژی تجمعی نیز افزایش کمی داشته است. حالت‌های آسیب در اتصال ستون CFST به فونداسیون دارای صفحه ستون، در حالت مدفون شده بدون سخت کننده و با سخت کننده دیسکی، بصورت شکستگی لوله فولادی در پای ستون است. آسیب در حالت اتصال ستون CFST مدفون شده با سخت کننده طولی، بصورت ترک خوردگی قطری بتن روی فونداسیون است. افزایش ضخامت لوله فولادی و شرایط مدفون شدگی ستون CFST با سخت کننده اثر مثبتی بر روی حلقه‌های هیسترزیس اتصال CFST به فونداسیون ایجاد کرده و این نوع اتصال توانسته است مقاومت جانبی، سختی جانبی، شکل پذیری و انرژی تجمعی اتلافی را به طور قابل توجهی بهبود بخشد.
 
[۱] Concrete Filled Steel Tube


صفحه ۱ از ۱