۱۳ نتیجه برای دباغ
دوره ۱، شماره ۲ - ( تایستان ۱۳۹۹ )
چکیده
امروزه کشورها برنامهریزیهای خود درزمینه معماری را بهگونهای انجام میدهند تا به کمک معماری بومی و اقلیمی بتوانند علاوه بر آنکه ساکنین خود را از عوامل اقلیمی نامطلوب مثل باد، سرما و گرمای شدید محافظت کنند؛ به کمک طراحی مناسب آسایش را برای ساکنین به ارمغان بیاورند. معماری بومی هر دو کشور نپال و ایران بهعنوان الگویی گرانقدر از طراحی منطبق با اقلیم به شمار میرود اقلیم سرد و کوهستانی این دو کشور شرایط ویژهای را برای ساکنین ایجاد کرده است. هدف از نگارش این پژوهش ثبت الگوهای طراحی اقلیمی دو کشور و مقایسه تطبیقی این دو الگو بهمنظور ارائه راهکارهای نوین برگرفته از معماری بومی است. از این منظر مقاله حاضر کمک شایانی به پژوهشگران و طراحان این حوزه میکند. این پژوهش برگرفته از منابع کتابخانهای، اسنادی و آماری، به روش تحلیلی و پژوهشی و درنهایت نتیجهگیری تطبیقی، با رویکرد ترویجی و با اهداف کاربردی است. پس از جمعآوری و ثبت و تطبیق الگوهای طراحی اقلیمی دو کشور نتایج حاصل شد. درنهایت راهکارهای معماری بومی نپال که منطبق با معماری بومی و اقلیمی بود بهمنظور راه گشای معماری بومی ایران در جهت حصول آسایش ساکنین ارائه شد. امید است با استفاده از این راهکارها، در حفظ محیطزیست و صرفهجویی در مصرف انرژی گامی روبهجلو برداشته شود.
آسیه محمدیان، احسان کامرانی، عبدالرضا دباغ، حسین رامشی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
تأثیر دو غلظت شوری ۳۵ و ۴۰ واحد در هزار بر پارامترهای تغذیهای (شاخص رودهای، مواد آلی و بازده جذب) و رفتار نقب زدن روزانه خیار دریایی، Holothuria parva، بررسی شد. برآیند کلی نتایج، اختلاف معنیداری را بین شاخص رودهای در بخشهای ابتدایی و انتهایی روده خیار دریایی در دو شوری نشان نداد، اما بیشترین میانگین میزان شاخص رودهای ، مواد آلی و بازده جذب برای شوری ۴۰ در هزار محاسبه شد. بنابراین بهنظر میرسد این خیار دریایی در وضعیت شوری ۴۰ در هزار نسبت به وضعیت شوری ۳۵ در هزار دارای فعالیت تغذیهای بهتری باشد.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
تا امروز آنچه را که به عنوان نشانهشناسی معماری، میشناسیم زیرمجموعهای از نشانهشناسی هنر و در سایۀ مفاهیم آن، فاقد نمودی مستقل است. باتوجه به مفاهیم نظری معماری و همسویی با اندیشههای زبانشناختی و نشانهشناسی، نیاز به بازتولید و تدوین نشانهشناسی معماری مشهود است. بدین منظور ابتدا مفاهیم زبانشناسی و نظریات نشانهشناسان مورد بازشناسی قرارگرفته و سپس به مدلسازیشان پرداختیم. با این رویکرد معماری چون متنی فضایی مورد خوانش قرار گرفته که در پیکرۀ خود از لایههای متعددی تشکیل شدهاست. این لایهها به صورت سیستمی و فرآیندی با یکدیگر در ارتباط بوده و متن معماری را به وجود میآورند. اندیشههای مربوط به کارکرد، مسائل اقتصادی، زمان، مفاهیم زیباشناختی، مسائل اجتماعی-فرهنگی، مفاهیم هرمنوتیکی لایههای سیستمی و مفاهیم مربوط به آموزش، تجربیات، موضوعیت، کارفرما، دیدگاه معمار لایههای فرآیندی معماری را شکل میدهند. خوانش نشانهشناختی معماری، به دنبال بازتولید طرح بر اساس ارتباط بین این لایهها و بر اساس برداشت مخاطب است. در این مقاله پس از بررسی نظریات نشانه شناسان، مدل نشانه شناسی معماری، مبتنی بر مبانی نظری معماری و نظریات نشانه شناختی، مطرح شد. سپس مدل ارائه شده در خوانش سه بنای مسجد معاصر تهران(مسجد دانشگاه تهران، مسجد الغدیر میرداماد، مسجد دانشگاه تربیت مدرس) مورد آزمون قرار گرفت.
دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده
اندیشههای فلسفی و زبانشناختی گادامر و ریکور در هرمنوتیک فلسفی پیرامون چگونگی تحقق فهم، بسیار مهم هستند. مفاهیم «آمیزش افقها» از گادامر و «فهم خود از طریق دیگری» از ریکور مهم ترین مسائل مطرح شده در این حوزه به شمار می روند. این دو مفهوم فلسفی در پی دستیابی به فهم بینفرهنگی هستند. از سوی دیگر، استراتژیها و رویکردهای دوگانهباورانه ترجمه در قالب دوگانهباوری بومیسازی/ بیگانهسازی ونوتی و نظریاتی مشابه آن نتوانسته اند راه را برای تفاهم بین فرهنگها هموار کنند. این مقاله می کوشد با تکیه بر آرای یاد شده گادامر و ریکور این معضل دوگانه باورانه نظریه ترجمه را رفع کند. با تکیه بر این نظر گادامر که هر فهمی در زبان رخ میدهد و این نظر ریکور که بشر با وجود تنوع های گوناگون وحدتی خاص دارد، ترجمه به عنوان پدیدهای زبان شناختی و فرهنگی بازاندیشی میشود که می تواند در نزدیکی فرهنگی و زبانی انسانها و دستیابی به گونهای از وحدت بینفرهنگی تأثیری بسزا داشته باشد. در نتیجه، این پژوهش بر آن است که در مقابل رویکرد دوگانهباورانه بومیگرایی- بیگانهسازی به ترجمه، ترجمه را از زاویه دید هرمنوتیک فلسفی به مثابه نوعی فهم بینفرهنگی معرفی کند و رویکرد نوینی را درباره پدیده ترجمه پیشنهاد کند که همزمان توجه به دو فرهنگ دخیل در فرایند ترجمه و پاسداشت و احترام فرهنگ دیگری را لحاظ میکند.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
در طی قرون متمادی شهرها همیشه جوامع بشری را در راستای دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که شهرها، بر خاف ابزارها و ماشین هایی که بر مبنای طراحی های دقیق شکل گرفته اند، ابزارهای جمعی هستند که ظهور آنها، مبتنی بر برنامه ریزی های دقیق نبوده و بسیاری از ویژگی های آنان به سادگی و به خودی خود متجلی شده است .
بنابراین دیگر برنامه ریزی و مدیریت شهرها به شکل فعلی آن ، نمی توانند پاسخگوی این پیچیدگی ها باشد، لذا مدیریت منسجم این عدم قطعیت ها؛ مستلزم برنامه ریزی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف بهبود مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. این امر، نیازمند ایجاد فضاهای دیجیتالی، سازمانی و فیزیکی بوده که از طریق ابداع و خلاقیت مبتنی بر ترکیبی از مهارت های شناختی فردی و سیستم های اطلاعاتی سازماندهی می شوند. این مقاله به دنبال آن است تا ابعاد مختلف هوش شهری و مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند را برپایه یک مدل مفهومی انسجام یافته تبیین نماید، روش این پژوهش توصیفی بوده و برپایه جمع آوری اطلاعات اسنادی و متون مرتبط با این حوزه تدوین شده است؛ در همین راستا، در گام نخست شهر هوشمند و مفاهیم مرتبط با آن ارائه شده، در گام بعد، مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند برپایه جمع بندی دیدگاه های صاحب نظران این عرصه؛ در قالب مؤلفه ها و عوامل پایه ای هوشمندسازی شهرها در سه دسته مؤلفه ها ی کلیدی)مردم، عوامل نهادی و زیرساختی(دسته بندی شده و سه عامل مهم)هوش،یکپارچگی و نوآوری( به عنوان پیش شرط های اساسی جهت ایجاد جوامع هوشمند در نظر گرفته شده اند که مجموعه این عوامل و پیش شرط ها در قالب یک مدل به تصویر کشیده شده است و نهایتاً در گام پایانی پژوهش ، چگونگی هوشمندسازی شهرها بر مبنای ابعاد و مؤلفه های مدل تدوین شده، تشریح می گردد.
دوره ۷، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۳۵)- ۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه سخنرانی علمی کلاسی مهمترین شیوه تدریس در دانشگاهها است. با توجه به ازدیاد مطالب شفاهی و بصری بیانشده در طی یک سخنرانی علمی و اهمیت بخشی از این مطالب در ارزیابی پایانترم، دانش چگونگی پررنگ یا کمرنگ کردن مطالب در این سخنرانیها میتواند برای فارسی آموزان مفید واقع شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کمرنگ کردن یا بیاهمیت جلوه دادن مطالب در سخنرانیهای علمی فارسی است. این پژوهش بهطور ویژه سعی دارد تا با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و مبتنی بر یک رویکرد پیکره محور، نقشهای کلامی نشانگرهای مطالب کم یا بیاهمیت را بررسی نماید. این نشانگرها از ۶۰ سخنرانی مندرج در پیکره فارسی سخن استخراج شدند. پس از استخراج، نشانگرها ازلحاظ نقش کلامی دستهبندی شدند. نتایج پژوهش حاکی از این است که: ۱) پنج نقش کلامی برای نشانگرهای نکات کماهمیت یافت شد. این نقشها عبارتاند از: «سازماندهی کلام»، «تعامل با مخاطب»، «پوشش موضوع»، «وضعیت مطلب» و «ارتباط با امتحان». ۲) از این پنج دسته نشانگر، «پوشش موضوع» و «وضعیت مطلب» به ترتیب بیشترین شمار را به خود اختصاص دادند. ۳) «سازماندهی کلام»، «تعامل با مخاطب» و «ارتباط با امتحان» کم تکرارترین نشانگرها بودند. بهطورکلی، نتایج بدست آمده نشان میدهد که کمرنگ کردن مطالب در سخنرانی علمی لزوماً مستلزم تعامل با مخاطب و یا تقسیم کلام به نکات مهم و غیر مهم نیست. در عوض، مطالب غیرضروری سخنرانی را میتوان با استفاده از عباراتی که بهصورت صریح یا تلویحی بین آنچه ارائهدهنده میخواهد پوشش بدهد یا بگذرد مرز ایجاد میکنند، کم یا بیاهمیت جلوه داد.
دوره ۸، شماره ۱ - ( Spring & Summer ۲۰۰۶ ۱۳۸۴ )
چکیده
هدف: از آنجا که استفاده از نخ سیلک ساخته کارخانه سوپا مورد بحث و تردید قرار گرفته است، این پژوهش به منظور بررسی اختلافات احتمالی ما بین نخ سیلک سوپا و اتیکون برای بخیه زدن پوست موش صحرایی انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه از ۶۰ عدد موش صحرایی سفید نژاد اسپراگن- دولی با متوسط سنی ۳ ماه و متوسط وزنی g۲۵۰ استفاده گردید. موش ها به طور تصادفی به دو گروه ۳۰ تایی تقسیم شدند. تحت بیهوشی عمومی و پس از آماده سازی جراحی، شکافی به طول تقریبی cm۵ از ناحیه خلفی غضروف خنجری به طرف عقب بر روی پوست و لایه پانیکولوس ایجاد شد؛ این شکاف در گروه ۱ با نخ سیلک ۰/۳ ساخت کارخانه سوپا و در گروه ۲ با نخ سیلک ۰/۳ ساخت کارخانه ایتکون با الگوی ساده تکی دوخته شد. روز ۶ بعد از عمل ۱۵ عدد از موش های هر گروه قربانی شدند و برای تهیه مقاطع هیستوپاتولوژی از ناحیه زخم، نمونه برداری به عمل آمد. روز ۱۳، ۱۵ عدد باقی مانده از موش های هر گروه قربانی شدند و برای تهیه نمونه هیستوپاتولوژی و بیومکانیک مورد استفاده قرار گرفتند. مقاطع هیستوپاتولوژی به وسیله هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شد و در آنها بازسازی اپیتلیوم، آکانتوز، سن بافت جوانه گوشتی، نوع درماتیت، پرخونی و حضور سلول های غول پیکر مد نظر قرار گرفت. بر این اساس اختلاف معناداری بین دو گروه در روزهای ۶ و۱۳ مشاهده نگردید (۰۵/۰ P>). در مطالعات بیومکانیک براساس منحنی نیرو- تغییر طول حاصل از کشش نمونه ها به وسیله دستگاه استروگراف، فاکتورهای زیر محاسبه شد: حداکثر استحکام کششی، کرنش Strain در نقطه تسلیم، کرنش در نقطه نیروی حداکثر، سفتی بافت و حداکثر انرژی جذب شده. از نظر خواص بیومکانیک نیز اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهده نگردید (۰۵/۰ P>).
نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده در این مطالعه استفاده از نخ های سیلک تولید شده به وسیله کارخانه سوپا به جای نخ های اتیکون پیشنهاد می شود.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: در دوره صفویه به سبب رویکرد حکومت نسبت به مقوله حیات جمعی و توجه به مساله وحدت ملی و یکپارچگی جامعه، تحولات ویژهای در نوع و نحوه بروز فعالیتهای اجتماعی مشاهده میشود. از این رو بررسی تاثیرات حکومت صفوی بر شکلگیری فضاهای شهری، امری مهم است. همچنین روند تبدیلشدن پلهای ساختهشده در این دوران، نظیر پلهای اللهوردیخان و خواجو، به بستر فعالیتهای جمعی و نقش حکومت در آن مورد نظر است.
ابزار و روشها: در این مطالعه با روش تاریخی- تفسیری، سفرنامههای دوران صفوی بهمنظور استخراج فعالیتهای اجتماعی مطالعه شده است. سپس با تبیین نقش حکومت در این قبیل فعالیتها، به بررسی علل عاملیت حکومت در برگزاری رویدادهای اجتماعی مختلف پرداخته و به دنبال آن، ایجاد پلهای اللهوردیخان و خواجو توسط حکومت بهعنوان محل بروز رفتارهای جمعی مردم مورد تحلیل قرار گرفته است.
یافتهها: از آنجایی که مشروعیت حکومت صفوی در گرو وحدت ملی است، قلمروی عمومی بهعنوان عرصه ارتباطات جامعه، به صحنه بروز رویدادهای ملی و مذهبی تبدیل میشود و حکومت صفویان، متولی برپایی و شکلگیری بسیاری از رخدادهای اجتماعی شده است. بنابراین برای تحقق این امر فضاهایی نظیر میدان نقش جهان، خیابان چهارباغ، پل اللهوردیخان و خواجو در این دوران شکل گرفتهاند.
نتیجهگیری: پلهای شهری دوران صفوی یعنی اللهوردیخان و خواجو به بستر فعالیتهای اجتماعی مردم و شاه بدل شده است و به جای کارکرد صرف گذر، با معماری ویژه خود، فضای جمعی مهمی را در ساختار شهر اصفهان شکل دادهاند.
دوره ۱۶، شماره ۹۷ - ( اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده
درخت بلوط در بسیاری از مناطق ایران به وفور یافت میشود و معمولا میوه آن به هدر میرود و یا به مصرف دام میرسد. با توجه به ویژگیهای سلامتزایی میوه بلوط، هدف از این پژوهش بررسی اثر آرد بلوط (جایگزین شده در سطوح ۳۰-۰% با آرد برنج، آرد و نشاسته ذرت) در قالب طرح آمیخته بر روی ویژگی های شیمیایی، تغذیهای، بافتی و حسی بیسکوئیت فاقد گلوتن برای بیماران سلیاکی میباشد. نتایج حاصل نشان داد که میزان رطوبت، خاکستر، فیبر خام، کربوهیدرات، ظرفیت آنتیاکسیدانی و محتوای فنل کل نمونههای حاوی آرد بلوط در مقایسه با نمونه شاهد افزایش قابل توجهی داشت. با افزایش آرد بلوط میزان کالری نمونههای بیسکویت فاقد گلوتن کاهش یافت. سفتی و انرژی نفوذ بیسکویتها با افزایش میزان جایگزینی آرد بلوط در فرمولاسیون افزایش یافت. با توجه به نتایج ارزیابی حسی، افزایش میزان آرد بلوط تا ۲۰% مورد قبول بود ولی در سطوح بالای مصرفی، پذیرش کلی نمونههای بیسکوئیت کاهش یافت. نتایج حاصله نشان داد که کاربرد آرد بلوط برای غنی سازی و افزایش ارزش تغذیهای محصولات پختی فاقد گلوتن میتواند مفید باشد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۲ - ( فروردین ۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده
روغنهای خوراکی طی حرارت دادن، پختن و سرخ کردن در معرض تغییرات فیزیکوشیمیایی قرار میگیرند، لذا با توجه به اهمیت بالای این مساله و تصور عموم از سلامت روغنهای تهیه شده در فروشگاههای روغنکشی در سطح شهر، این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه پایداری حرارتی روغنهای کنجد تهیه شده به روش پرس مغازهای و صنعتی انجام گرفت. نمونههای روغن کنجد از چهار مرکز روغن کشی شهر اهواز تهیه و پایداری آنها در مدت ۱۲ روز در طی فرایند حرارتی با آزمونهای، عدد اسیدی، پراکسید، آنیزیدین، توتکس و یدی به جهت بررسی پایداری اکسایشی و همچنین اندازهگیری ترکیب اسیدهای چرب با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی، انجام و با استانداردهای ملی ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد اسید لینولئیک C۱۸:۲)) به میزان ۷۲/۴۲- ۵/۴۱ درصد و اسید اولئیک (C۱۸:۱)، ۴۷/۳۹- ۵/۳۸ درصد بیشینه اسیدهای چرب موجود در روغنهای کنجد مورد مطالعه بود که ترکیب اسیدهای چرب تمامی نمونهها در دامنهی تعیین شده توسط استاندارد ملی ایران قرار داشت. نتایج آزمونهای اعداد اسیدی، یدی، پراکسید، آنیزیدین و توتکس همگی نشان دهندهی اختلاف معنیداری نمونه روغن کنجد تهیه شده به روش صنعتی با سایر روغنهای تهیه شده به روش پرس مغازهای بود و عملکرد بهتر روغن صنعتی را در سطح معنیداری ۵ درصد نشان داد. با تفسیر دادهها و نتایج میتوان دریافت که روغنهای کنجد تهیه شده به روش صنعتی پایداری حرارتی بالاتری نسبت به روغنهای تهیه شده به روش پرس مغازهای دارند و جهت مصارف حرارتی مناسبتر میباشند.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
کیک به عنوان یک میان وعده پرطرفدار در بین افراد مختلف جامعه بخصوص کودکان و نوجوانان است. این محصول پرانرژی بایستی دارای بافت متخلخل، حفرههای ریز با دیواره نازک باشد تا از بـازار پسندی قابل قبولی برخوردار گردد. بنابراین انجام تحقیقات و سرمایه گذاری جهت رسیدن به کیفیت مطلوب و افـزایش مانـدگاری از طریـق کـاربرد افزودنیهایی نظیر آنزیم، امولسیفایر و غیره لازم به نظر میرسد. در همین راستا، جهت بهبود کیفیت کیکهای فنجانی (که سریعتر از سایر کیکها آماده میگردد)، اثر دو فاکتور گلوکز اکسیداز
(۰، ۱۰، ۵۰ و ۱۰۰ پی پی ام) و امولسیفایر داتم
(۰، ۵/۰ و ۱ درصد) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آن بیانگر افزایش محتوای رطوبتی نمونههای حاوی امولسیفایر داتم در مقابل کاهش افت وزنی ناشی از پخت و بهبود حجم و بافت کیک از نظر کاهش سفتی و افزایش پیوستگی و ارتجاعیت بود. از طرف دیگر، آنزیم گلوکز اکسیداز افزوده شده از شدت کاهش سفتی تیمارها بواسطه عملکرد امولسیفایر داتم کاست. این در حالی بود که افزودن آنزیم گلوکز اکسیداز به فرمولاسیون کیک سبب بهبود پارامترهای رنگ پوسته و ارزیابی حسی شد. بنابراین، آنزیم گلوکز اکسیداز و امولسیفایر داتم باعث بهبود ویژگیهای حسی و کیفی کیک فنجانی گردید.
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
تحلیل قابلیت اعتماد سازهها با در نظر گرفتن تصادفی بودن متغیرهای هندسه، مصالح و بارگذاری، راهنمای مناسبی جهت طراحی در مهندسی سازه میباشد. از روش اجزاء محدود تصادفی به منظور تحلیل سیستم سازهای با در نظر گرفتن عدم قطعیت در سیستمهای تصادفی، استفاده میشود. حل معادلات اجزاء محدود تصادفی منجر به محاسبه تمامی پاسخهای محتمل سازه با در نظر گرفتن همهی متغیرهای تصادفی سیستم سازهای میشود. به دلیل تاثیر عدم قطعیت در پاسخ سیستمهای سازهای، انجام تحلیل قابلیت اعتماد ضروری است. با اینحال به علت محدودیت روشهای کلاسیک تحلیل قابلیت اعتماد، نیاز به محاسبه شاخص قابلیت اعتماد بر اساس تابع چگالی احتمال پاسخ وجود دارد. در این پژوهش با ترکیب روش اغتشاش و تغییرمتغیر و بدون وجود محدودیت نوع توزیع آماری متغیرهای تصادفی، تابع چگالی احتمال صریح پاسخ سازه محاسبه میشود. با محاسبه تابع چگالی احتمال پاسخ استاتیکی سازه، احتمال خرابی و شاخص قابلیت اعتماد به طور مستقیم به دست میآید. در اجزاء محدود تصادفی، به دلیل ثابت نبودن خصوصیات متغیرهای تصادفی در سازه، نیاز به تعریف یک تابع همبستگی بین متغیر تصادفی در المانهای مختلف میباشد. بنابراین شاخص قابلیت اعتماد به عنوان معیار همگرایی مشبندی با در نظر گرفتن مقیاس نوسانات و تابع همبستگی متغیرهای تصادفی در المان های مجاور، در نظر گرفته میشود. در هر تعداد المان، شاخص قابلیت اعتماد سازه با استفاده از تابع چگالی احتمال صریح پاسخ و تابع ظرفیت سازه محاسبه شده تا در تعداد مشخصی از المانها به همگرایی برسد. در این مطالعه تحلیل اجزاء محدود تصادفی در حالت استاتیکی خطی برای یک نمونه تیر و یک نمونه ستون طره انجام میگیرد و متغیرهای هندسه، مصالح و بارگذاری به صورت تصادفی با توزیعهای آماری واقعی مطابق پیشینه موضوع در نظر گرفته میشوند. همانگونه که مطابق اجزاء محدود کلاسیک قابل انتظار است، در تعداد بیشتر المانها و مشبندی ریزتر، شاخص قابلیت اعتماد مقادیر بزرگتری دارد. در نظر گرفتن مقیاس نوسانات کمتر برای متغیرهای تصادفی، موجب میشود شاخص قابلیت اعتماد در مقدار بزرگتری همگرا شود درحالیکه در مقیاس نوسانات بزرگتر به دلیل همبستگی بیشتر متغیر تصادفی در المانهای مجاور، در تعداد کمتری از المانها، همگرایی اتفاق میافتد. همچنین نتایج تابع چگالی احتمال پاسخ با روش صریح در مقایسه با روش شبیهسازی مونتکارلو تطابق مناسبی را نشان میدهد. مزیت استفاده از شاخص قابلیت اعتماد به عنوان معیار همگرایی در مشبندی اجزاء محدود تصادفی، در نظر گرفتن همهی پاسخهای محتمل سازه به جای استفاده از پاسخ متوسط سازه در طراحی میباشد.
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( بهمن ۱۴۰۲ )
چکیده
در این پژوهش، به منظور ارزیابی انعطافپذیری و در نتیجه منطقه مناسب کارپذیری آلیاژ نوین تیتانیوم Ti-۳Al-۸Mo-۷V-۳Cr(Ti-۳۸۷۳)، آزمایش کشش گرم در مناطق دوفاز آلفا بتا و تکفاز بتا با نرخ کرنش ۱/۰ بر ثانیه در محدوده دمای oC ۶۵۰ تا۸۵۰ انجام شد. به منظور برقراری ارتباط میان تحولات ریزساختاری و انعطافپذیری، ریزساختار نمونهها قبل و پس از تغییرشکل گرم توسط میکروسکوپهای نوری و الکترونی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان انعطافپذیری حاصل از آزمایش کشش گرم آلیاژTi-۳۸۷۳، در محدوده دمایی oC ۶۵۰ تا ۷۵۰ به دلیل وقوع استحاله فازی آلفا به بتا و حذف تدریجی فاز آلفا، از ۳۳% به ۵۴% افزایش یافت و حداکثر میزان انعطافپذیری آلیاژ در دمای oC ۸۵۰ به میزان ۷۱% بدست آمد. بررسیهای ریزساختاری، مرزدانههای کشیده شده و مضرس شده را نشان داد که حاکی از وقوع بازیابی دینامیک است. همچنین دانههای تبلور مجدد یافته در ریزساختار نمونه تغییر شکل یافته در دمای oC ۸۵۰ مشاهده شد. لذا میتوان بیان نمود مکانیزم ترمیم آلیاژ Ti-۳۸۷۳ هنگام آزمایش کشش گرم، بازیابی دینامیک و در ادامه اندکی تبلور مجدد دینامیک است. در نهایت بررسی نتایج انعطافپذیری پژوهش حاضر نشان داد که محدوده دمایی مناسب تغییر شکل آلیاژ Ti-۳۸۷۳ ، oC ۸۰۰ تا۸۵۰ است.