۸۴ نتیجه برای عاطف
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
رمانهای تاریخی شاهینطلایی (۱۳۳۶) و شرارههای شهر اترار (۱۳۷۰) روایتگر زندگی جلالالدین خوارزمشاهاند. برخلاف متون تاریخی کهن که فرایند کنشی ساده و قابل پیشبینی توسط کنشگر مرکزی قهرمان در آنها رخ میدهد، در این آثار با خلق شخصیتهای کنشیار و ضدکنشگر، کنشها از جریان اصلی خود منحرف شده، به آسیبهای کنشیِ انحراف، جایگزینی، خطای کنشی و ... بدل شدهاند. هدف این پژوهش بررسی چگونگی انحراف کنشها درون روایت و آسیبهایی مانند خطای کنشی (ضدکنش)، تغییر کنشی یا حتی فروپاشی کنشی است. بدین منظور از نظریۀ نظام گفتمانی کنشی گرمس برای بررسی روایتهای کنشی مرتبط با شخصیت جلالالدین در دو رمان تاریخی شاهینطلایی و شرارههای شهر اترار استفاده شدهاست. در رمان شاهینطلایی انحراف کنشی بهصورت دگرگونی کنش و نابودی کنش توسط کنشیارها دیدهمیشود؛ جاییکه برای رسیدن جلالالدین به ابژۀ ارزشی و حفظ جان او تلاش شدهاست. در این رمان با توجه به ابژۀ ارزشی «معشوق» و «وطن» جلالالدین پادشاهی «عاشقپیشه» و «وطندوست» ترسیم میشود. در شرارههای شهر اترار انحراف کنشی بهصورت دگرگونی کنش و جایگزینی کنش است. بیشتر شخصیتهای داستان و خود جلالالدین نقش ضدکنشگر را دارند و برای دوری جلالالدین از ابژۀ ارزشی و نابودی او تلاش میکنند. در این رمان ابژۀ ارزشی «خوشگذرانی» باعث فراموشی ابژۀ ارزشی «وطن» شده و جلالالدین پادشاهی «هوسران» به تصویر کشیده شدهاست. فهم دقیق تاریخ ایران در دورۀ مغول و پس از آن، و نیز شناخت سوگیریهای نویسندگان آثار ادبی و تاریخ در گرو شناخت جریانهای فکری مورخان آن است. دستاوردهای این پژوهش پژوهشگران ادبی و تاریخی را در این مسیر مدد میرساند.
اردوان فرهادی امیری، علیرضا شامرادی، محمدعلی سالاری علی آبادی، عاطفه مرادیه،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
شناسایی وتأثیرعوامل محیطی برروی تراکم وپراکنش خارپوستان در منطقه جزرومدی جزیره خارک طی چهار فصل ودرپنج ایستگاه بررسی گردید. درهرایستگاه سه ناحیه فراساحلی، میان ساحلی وفروساحلی درنظرگرفته شد. عوامل محیطی دما، شوری و مواد آلی سنجش شدند. بیشترین و کمترین دما به ترتیب در فصول تابستان (۲۸/۰±۹۴/۳۵) و زمستان (۳۹/۰±۳۴/۱۸) و بیشترین و کمترین شوری به ترتیب در فصول زمستان (۱۴/۰±۶/۴۴) و بهار (۱۸/۰±۳۷) ثبت شد. بیشترین درصد کل مواد آلی (TOM) در فصل تابستان (۷۱/۰±۶۳/۹) و کمترین درصد در فصل پاییز (۱۵/۰±۳۹/۳) مشاهده گردید. به طور کلی چهار گونه خارپوست شناسایی گردید که عبارت بودند از: Holothuria atra، Echinometram athaei، Ophiothrix sarignyi و Asterina burtoni. بیشترین تراکم و تنوع در فصل بهار و کمترین آن در فصول تابستان و زمستان مشاهده شد. فراوانترین خارپوست شناسایی شده در کل سال مربوط به گونه Echinometram athaei بود.
مریم عاطف، بهرام فلاحتکار،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
تأثیر استرس بر رشد، میزان کورتیزول بدن و عملکرد تولیدمثل ۹۰ عدد ماهی ماده گوپی (Poecilia reticulata) نابالغ (۰/۰۳ ± ۰/۲۹ گرم) در ۳ تیمار و ۳ تکرار به مدت ۳۰ روز بررسی گردید. تیمارها شامل گروه شاهد (بدون دستکاری)، استرس دستکاری (نگهداری روزانه در تور به مدت ۲ دقیقه) و ماهیان تغذیه شده با کورتیزول (۵۰۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم غذا) بود. پس از این مدت، به هر کدام از تیمارها به تعداد ماهیان ماده باقی مانده، مولدین نر برای جفتگیری و القای تولیدمثل اضافه شد. طبق نتایج حاصل، اختلاف معناداری در شاخص رشد بین تیمارها مشاهده نشد. میزان تلفات و غلظت کورتیزول در دو تیمار استرس دستکاری و تغذیه شده با کورتیزول بهطور معناداری از گروه شاهد بالاتر بودند (۰/۰۰۱=p). تعداد جنینهای شمارش شده نیز دارای اختلاف معناداری با یکدیگر بودند، بهطوریکه حداقل و حداکثر مقدار آن بهترتیب در تیمار تغذیه شده با کورتیزول و تیمار کنترل مشاهده گردید (۰/۰۰۰=p). بنابراین، چنین دستکاریهایی اثرهای منفی بر روی درصد بقا و عملکرد تولیدمثلی دارد و میتواند میزان کورتیزول کل بدن را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین اندازهگیری کورتیزول کل بدن میتواند معیار مناسبی برای ارزیابی وضعیت فیزیولوژیک ماهیان کوچک آزمایشگاهی محسوب شود.
دوره ۳، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
زبان بهمثابه شکلدهنده ساختمان داستان در تحلیل ساختار آن اهمیت ویژهای دارد. براساس این دیدگاه، ساختار زبان و چگونگی کاربرد و ارتباط زیباییشناسی و فرازبانی، نوع آن را در ارتباط با مضمون کلی اثر مشخص میسازد. زبان حماسی- که یکی از ارکان اساسی این متون است- قابلیتهای ساختاری همچون بهکارگیری کلمات، نحو کلام، لحن متناسب با فضا و حس حماسی در سطوح مختلف آوایی، لغوی و غیره را دارد.
در ادب شفاهی نیز افزونبر زبان ساده و یکدست قصهها، حضور نقالان و سخنوران و دخل و تصرف آنان با ورود عناصر جدید در تدوین طومارها، سبب شده است تا بیشازپیش زمینه استفاده از ظرفیتهای زبان حماسی در پیوند با مضمون اصلی طومارها افزایش یابد. هفتلشکر نیز ازجمله طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که زمان کتابت آن به ۱۲۹۲ق برمیگردد. این اثر در اصل نام یکی از نبرد– روایتهای مشهور نقالی است که بهسبب شهرت بر یکی از طومارهای جامع نقالان نهاده شده است.
در این مقاله باتوجه به مضمون کلی هفتلشکر، ساختار حماسی آن در دو سطح آوایی و نحوی بررسی شده است. استفاده از واجهای انفجاری- انسدادی و ساختمان هجای کشیده در کنار کاربرد پربسامد مصوت کوتاه در سطح آوایی، وجود فضا و حس حماسی را برای خواننده بیشتر ملموس ساخته است. در ساختمان نحوی کلام نیز، تقدم فعل و جابهجایی دیگر ارکان جمله، همنشینی عناصر همنقش، فضاسازی با بهرهگیری نقال از لحن نمایشی، شگردهای کلامی- حرکتی و تکنیکهای شفاهی ازجمله عناصر شکلدهندۀ زبان حماسی هفتلشکر است. همچنین، ویژگیهای موسیقایی نقل شفاهی، همچون ارتفاع صوت و کاربرد مصوتهای بلند و کشیده در پایان جملات سؤالی و ندایی به افزایش آهنگ خیزان کلام و درنهایت زبان حماسی آن منجر شده است.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
هنر، به مثابه روح زمانه و بازتاب نگاه خاص هنرمند به پیرامون خود، زبان وطرز بیان خاصی برای انعکاس دیدگاه خود دارد. ظهور هنرهای گوناگون با ساختاری مشترک در هر عصر، بازتاب نگاه و اندیشه ذهنی ساختاری مشابهی میان آفرینندگان و هنرمندان آن است. گرچه بن مایه هر کدام از هنرها از ادبیات تا موسیقی عناصر مجزا و خاصی برای ارائه می طلبد؛ گاه در میان هنرهای گوناگون یک دوره اجتماعی، میتوان ساختار و سبک مشابه و مشترکی مشاهده کرد. یکی از دوره های مهم و تاثیرگذار هنر ایران یعنی عصر صفوی )قرن ۱۱ هجری، قمری( محمل مناسبی برای بروز شباهت های ساختاری میان دو هنر این دوره یعنی شعر )معروف به سبک هندی( و مینیاتور آن )مکتب اصفهان( فراهم آورده است؛ تا آنجا که می توان شباهت سبکی یکسان و غیرقابل انکاری را میان دو هنر یاد شده قائل شد.
بر این اساس در مقاله حاضر، با تکیه بر ادبیات و ویژگی های سبک شناسانه شعر سبک هندی به مقایسه آن با مینیاتور همان دوره پرداخته شده است. پس از بررسی ویژگیهای موردنظر و انطباق آن با وجوه زیرساختی در مینیاتور،در نهایت به نظام مندی مشترکی میان دو هنر دست یافتیم. غلبه مضمون بر موضوع دربرابر خط بر رنگ و غلبه محور جانشینی از جمله موارد مشابه ساختاری میان دو هنر مورد نظر است که به آن پرداخته شده است.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
ژن کلرپلاستیmatK ، که به عنوان ORF۵۰۹ شناخته شده ، دارای سرعت تکاملی بالا در سطوح نوکلئوتیدی و آمینواسیدی است. این ژن در کپی منفرد بزرگ ژنوم کلروپلاست و بین اگزون های ‘۵ و ‘۳ trnK (tRNA-lysine) در درون یک اینترون گروه II واقع شده است. اثر نور و مرحله نموی بر سطوح RNA و پروتئین matK، پیشنهاد کننده نقش کارکردی این ماچوراز مشهور است که به طور غیر مستقیم بر فتوسنتز اثر می گذارد. matK یکی از مناسب ترین ژن های کلروپلاستی برای حل روابط فیلوژنی و تکاملی در گستره ای از سطوح تاکسونومیک از سطح گونه تا جنس، تیره وحتی فرا تیره ای در میان گیاهان خشکی به ویژه نهاندانگان می باشد. این ژن به عنوان DNA بارکد، سطوح بالای تمایز را در میان گونه های نهاندانگان نشان داده است که می تواند به صورت تکی یا همراه با ژنهای دیگر برای شناسایی و معرفی گونه های ناشناخته استفاده شود
دوره ۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: مطالعات گسترده ای در خصوص رابطه فضاهای باز و عمومی محلات از یکسو و مفاهیم اجتماعی ساکنین و نیز فعالیتهای فردی و گروهی آنها انجام شده است. علیرغم تنوع مطالعات، اجماع کاملی در خصوص جنبه های مختلف تحقیق از مبانی تئوری تا ابزارهای سنجش و ارزیابی آن وجود ندارد. پژوهش حاضر تلاش میکند برای مطالعاتی که هدف آنها بررسی رابطه فضاهای باز و عمومی محلات و شاخصهای فردی و اجتماعی ساکنین است، مسیر یا مسیرهایی را معرفی کند.
روش ها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی اکتشافی بطور مشخص تئوری ها و رویکردهایی که مطالعات این حوزه میتوانند به آنها اتکا کرده و نیز روشها، متغیرها و مؤلفه هایی که میتوانند برای ارزیابی فضاهای باز و عمومی به کار گرفته شوند را معرفی کرده و قابلیت ها و کاستی های آنها را بیان میکند.
یافته ها: بررسی ها نشان داد ترکیبی از چند تئوری میتواند مبنای تحقیقاتی باشد که به رابطه ساکنین محلات و فضاهای باز و عمومی می پردازند و همچنین مدلهایی در جهت تفسیر رابطه بین متغیرها معرفی شد. پژوهش، متغیرهای فضاهای باز را در سه دسته تقسیم بندی کرده و شاخصهایی برای سنجش هر یک ارائه و همچنین سه روش برای سنجش این شاخصها مطرح کرده و نشان داد این سه روش میتوانند بصورت منفرد و یا ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری: ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات میتواند با روشهای متفاوت و در مسیرهای مختلفی انجام شود. انتخاب هر یک از این مسیرها که به تشریح آنها پرداخته شده بر اساس اهداف و سوالات هر تحقیق صورت می گیرد.
دوره ۵، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
موضوع این پژوهش فساد است که در ۱۷۶ کشور و بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۱۹۹۶ مطالعه شده است. مسئله پژوهش حاضر آن است که نمرات شاخص کنترل فساد در کشورهای نفتی نسبت به کشورهایی با اقتصادهای غیرنفتی پایین است و تفاوتپذیری نمرات کنترل فساد در میان کشورهای نفتی نیز قابلتوجه است. برای تبیین این مسئله دو سوال طرح گردیده: تفاوتپذیری فساد میان کشورهای نفتی و غیرنفتی چگونه قابل تبیین است؟ تفاوتپذیری فساد در درون کشورهای نفتی چگونه قابل تبیین است؟ برای پاسخ به این پرسش، با اتخاذ رویکرد تلفیقی و با استفاده از تئوریهای دولت رانتیر، نئوپاتریمونیالیسم و نونهادگرایی مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در پاسخ به سوالات پژوهش و بر طبق الزامات مدل مفهومی فرضیات تحقیق در قالب چهار گزاره آزمونپذیر در قالب منطق فازی طرح گردید. برای آزمون فرضیات تحقیق در مقام گردآوری دادهها و داوری در باب فرضیههای تحقیق از روش فازی بهره گرفته شد. در نهایت دادههای کمی گردآوریشده درجهبندی شد و تابع عضویت برای هر یک از سازههای پژوهش مشخص شد. بعد از تعیین تابع عضویت، رابطه فازی این سازههای تئوریک در قالب شروط علّی منفرد و ترکیبی مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفت. برای تبیین تئوریک تفاوتپذیری فساد از شروط علی ماهیت رانتیر دولت و کیفیت نهادهای سیاسی، کیفیت نهادهای اقتصادی، میزان آزادیهای سیاسی و میزان آزادیهای اقتصادی استفاده شده است. یافتههای حاصل از تحلیل توصیفی نشان میدهد وابستگی به رانت در قفقاز و آسیای مرکزی، خاورمیانه، شمال آفریقا و آمریکای جنوبی اهمیت بیشتری در تعیین تغییرات فساد و دیگر اجزا مدل مفهومی دارد. همچنین تحلیل تبیینی یافتهها نشان میدهد درآمدهای رانتی شرطی بیشتر کافی برای فساد سیستمیک است و کیفیت پایین نهادهای سیاسی بیشترین اهمیت را در تعیین میزان فساد بین ۱۷۶ کشور مورد بررسی دارد؛ چنانچه ناکارآمدی نهادهای سیاسی در ۹۰ درصد موارد منجر به فساد سیستمیک میشود. تحلیل استاندارد از طریق شاخص پوشش یکه به خوبی اهمیت ناکارآمدی نهادهای سیاسی را برای فساد سیستمیک نشان میدهد. بهطوری که ۴۳ درصد از تغییرات فساد تنها از طریق ناکارآمدی نهادهای سیاسی قابلتوضیح است. نکته دیگر آنکه کیفیت نهادهای اقتصادی و آزادیهای اقتصادی به تنهایی فساد را کنترل نمیکنند. این عوامل در کنار هم یا از طریق همراه شدن با یکی از شروط کارامدی نهادهای سیاسی یا آزادیهای سیاسی قادر به کنترل فساد هستند.
دوره ۵، شماره ۱۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هفت لشکر ازجمله نمونههای طومار جامع نقالان در عهد قاجار است که نقالی گمنام در سال ۱۲۹۲ق آن را کتابت کرده است. هفت لشکر در اصل نام یکی از نبرد- روایتهای مشهور نقالی است که از روی شهرت و رواج به یکی از طومارهای جامع نقالان نیز گفته شده است.
جنبه روایی متن عامل پیوستگی ادبیات و نمایش است. تقلید حالات و حرکات اشخاص بهوسیله راوی، متن را به سمت داستان گویی نمایشی رهنمون می سازد. در این میان دخل و تصرف های ذهنی- ساختاری نقال در متن طومار، علاوهبر تبیین جایگاه روایتگری او، شگردهای روایتی خاصی را درجهت افزایش توان نمایشی اثر فراهم ساخته است.
در مقاله حاضر ویژگیهای روایی طومار جامع نقالان بر اساس نظریه ژراژ ژنت و تأثیر آن در جهتدهی به ظرفیت نمایشی اثر، بررسی شده است. براین اساس، ساختمان روایتدرروایت در کنار شیوه های روایتی چون نظم و وجه یا حالت بهشکل گذشتهنگر و آینده نگر، شکلدهی کانون روایت و رابطه کانون با راوی دانای کل ازجمله ویژگیهای روایی اثر مورد بحث است که جهت دهی نمایشی متن را نیز فراهم ساخته است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۲۲)- ۱۳۹۴ )
چکیده
در این پژوهش با نگاهی نوین به «همدلی» و با تکیه بر نظریه روانشناسانی مانند راجرز و بنه، به ارائه الگویی نائل آمدهایم تا مدرسان زبان با بهکارگیری آن، موفق به برقراری همدلی با زبانآموزان شوند. همدلی، قابلیت ارزشمندی است که با ایجاد اعتمادی دوجانبه، فرآیند یادگیری ـ یاددهی را برای هر دو طرف لذتبخش میکند. در روانشناسی تربیتی، همدلی را اینگونه تعریف میکنند: «توانایی برقرار کردن ارتباط بهگونهای که مخاطب احساس کند، درک شده است». بهطور کلی همدلی، تعاملات انسانی را انعطافپذیر کرده و در حوزه آموزش نیز با ایجاد فضایی مطلوب در کلاس، روند یادگیری را بهبود میبخشد. با وجود حضور نگره همدلی از دهه هفتاد میلادی در نظریههای آموزش زبان در کشورهای غربی، همچنان در رویکردهای آموزشی ایران غایب بوده است. این تحقیق امکان شناخت مهارتهایی را فراهم میسازد که منجر به همدلی در کلاس زبان میشود. براساس مدل همدلیِ پیشنهادی، مدرس میباید، خود را به جای زبانآموز بگذارد، نیازهای زبانی او را مقدم بدارد، از پیشداوری بپرهیزد و احساس او را درک کند. تحقق همدلی در کلاس زبان، نیازمند تمهیدات و بسترسازیهایی است که اجرای کامل تمامی آنها در کلاس درس، بهعنوان تکنیکهای رسیدن به این مهم، راهی برای برقراری همدلی میگشاید. تهیه طرح درسی روشن و دقیق، استفاده از دفتر ارتباطی، گوش دادن پویا و بازگویی، ابراز احساس خود و دیگری و شناخت زبان بدن از جمله این تکنیکهای ارتباطی است که در این مقاله شرحی بر آنها رفته و در ادامه، با انجام پژوهشی میدانی میزان تحقق همدلی بین مدرس زبان و زبانآموزان مورد سنجش قرار گرفته است.
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۷ )
چکیده
دلایل وقوع مرگ و واکنش به آن برای شخصیتهای مختلف قصه متفاوت است. این مسئله وقتی برجسته میشود که قهرمان و یا محبوب او در میانۀ داستان مرده باشد. از آنجا که پایان خوش از ملزومات قصههای عامیانه است، راوی راهی برای جبران این مسئله مییابد و آن بازگرداندن مرده از مرگ است. در این نوشتار تلاش میشود، بنمایۀ بازگشت از مرگ و ارتباط آن با فرهنگ عامه در داستانها بررسی شود. جامعۀ آماری این تحقیق، شامل همۀ تیپهای قصههایی است که بنمایۀ بازگشت از مرگ دارند. ابتدا، با مطالعۀ کتاب طبقهبندی قصههای ایرانی نوشتۀ اولریش مارزلف، ۱۲ تیپ قصه شناسایی شدند. روایتهای مختلف این قصهها نیز به شیوۀ نمونهگیری در دسترس، از میان کتابهای قصههای عامیانه یافت و به روش تحلیل محتوا بررسی شدند. با مطالعۀ این قصهها مشاهده شد که راوی چه برای ایجاد تعلیق و زیباتر کردن داستان و چه برای رساندن پیامی خاص به مخاطب در داستان خود، از بنمایۀ بازگشت از مرگ استفاده کرده است. شیوۀ طرح این بنمایه، ریشۀ آن و این نکتۀ مهم که سیری تکاملی برای بیان این مطلب در قصهها وجود داشته، مهم است. گذر زمان، یافتههای تازۀ بشری و اتفاقات تاریخی، بیشک در طرح این قصهها مؤثر بوده است. در نهایت، از تحلیل محتوای روایتها میتوان نتیجه گرفت، هرچند طرح مسئلۀ بازگشت از مرگ در طول سالیان، شکلهای مختلفی به خود گرفته و سیر تحول آن از اسطوره به جادو و از جادو به دین بوده است؛ اما اصل موضوع، توانایی بازگشت از مرگ در روایتهای مختلف ثابت بوده است.
دوره ۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
طبیعت و عناصر آن در منظومه فکری بشر، نقشی محوری دارند. گیاه یکی از این عناصر طبیعی است که به شکل موازی و با خویشکاریهای مشابه در اساطیر ملل مختلف ظهور و بروز داشتهاست. این نقشمایهها به دلیل همراهی با آداب و رسوم آیینی و مقدساند. بازخوانی تطبیقی گیاهان اساطیری و خویشکاری آنها میتواند مبیّن نقش طبیعت بهویژه آشنایی با آبشخور مشترک آن در اسطورهسازی بشر باشد. این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی براساس رویکرد تطبیقی مکتب امریکایی تلاش کردهاست این وجوه مشترک و عملکرد مشابه را در طبقهبندی ژرژ دومزیل واکاوی کند. از نتایج تحقیق برمیآید که گستره خویشکاری گیاهان، از اسطورۀ آفرینش و نمودهای آن در اسطوره ایزدان نباتی، فرایند زایش و تولد دوباره قهرمانان اسطورهای و حتی خویشکاری آنها در دگردیسی و یا خاصیت الهی بخشیدن به انسانها؛ چون تعلق رویینتنی و نامیرایی به آدمیان تا اساطیر مرگ و رستاخیز گیاهی ابرانسانهای مقدس به ادراک مناسبات انسان و گیاه در اساطیر ملل و نسبت آنها در جهانبینی نظامهای سهگانه اجتماعی عصر اسطورهای تعلق دارد. بر اساس این الگو، اغلب روایات اسطورهای گیاه تبار جهان برآمده از بینش طبقه روحانیان است که برای طبقه فرودست (توده کشاورز و تولیدکننده) در جهت حفظ زایش، حیات و استمرار آیینی آنها به شکل فلسفه مقدس حیات و بقا ایجاد شده است.
افشین عادلی، رضوان قره خان، معظمه کردجزی، سامان احمد احمدنصراللهی، بهاره شعبانپور، عاطفه نعیمی فر،
دوره ۸، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: برای بازارپسندی و ترجیح مصرف دو نوع محصول مرطوبکننده دست (ژل آلژینات و کرم فوکوییدان) تولید شده از جلبک سارگاسوم، این مطالعه صورت پذیرفت و سپس با یک نمونه تجاری رایج به عنوان شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت.
روشها: ژل و دو نمونه کرم به صورت مجزا در ۳ قوطی ۱۰ گرمی برای ارزیابی توسط۳۰ نفر آماده شد. ارزیابی با مصرف یک هفتهای هر کدام و با فاصله زمانی یک هفته توقف مصرف انجام شد. پرسشنامه طراحی شده شامل سوالات جامعه شناختی و سوالاتی شامل ۱۲ ویژگی از محصولات بود که بر حسب ترجیح با ۳ درجه، رتبه بندی شد. در تحلیل رتبهبندیها از آزمون فریدمن و برای تشخیص محصول نهایی ترجیح داده شده از روش امتیازدهی استفاده شد.
یافتهها: از ویژگیهای کرم و ژل تولیدی، رطوبترسانی و ماندگاری آن در سطح معنیداری مورد پسند بود. بهطوریکه ژل بیشترین رطوبترسانی، و کرم بیشترین ماندگاری را داشت. مصرفکنندگان در انتخاب یک مرطوبکننده مناسب برای دست خود به ویژگی تغذیهکنندگی و آبرسانی پوست، ارگانیک بودن و نرم بودن بیشتر توجه میکردند. آنها قوطیهای ۲۵۰ گرمی را برای کرمهای مرطوبکننده میپسندند. در اولویت بندی این ویژگیها، تغذیهکنندگی، آبرسانی، اثر درمانی و ترمیمکنندگی پوست بالاترین رتبه را کسب کردند. در نهایت کرم مرطوبکننده فوکوییدان بالاترین بازارپسندی را کسب نمود.
نتیجهگیری:نمونه کرم تولید شده از فوکوییدان مستخرج از جلبک سارگاسوم در مقایسه با ژل آلژینات تولیدی از همین جلبک، به عنوان یک مرطوبکننده با ماندگاری مناسب و داشتن سایر ویژگیهای کرم پوست دست، میتواند یک محصول پذیرفتنی برای ساخت نمونه تجاری در بازار باشد.
دوره ۸، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۴۱)- ۱۳۹۶ )
چکیده
نظرگاه روایی بهعنوان الگوی نقادانه زبانشناختی- روایی، زمینه تحلیل گفتمان روایی را از طریق نحوه عرضهداشت گفتار درمتون ادبی بهدست میدهد. در این راستا دو داستان کوتاه بهکی سلام کنم؟ از سیمین دانشور و زنزیادی از جلال آلاحمد اگرچه بهدلیل مشابهت ظاهری در بهرهمندی از راوی اول شخص، انتظار مواجهه با نظرگاه روایی یکسان را برای مخاطب بهوجود میآورد؛ اما سازوکارهای زبانی- روایی متفاوت درون داستانها به همراه متعلق بودن نویسندگان به دو نوع گفتمان متفاوت تکنیکمحور و متعهد ادبیات معاصر ایران و جنسیت متفاوت آنان، بستر مناسبی برای تحلیل مقایسۀ نظرگاه روایی در دو داستان بهوجود آورده است. بهاین منظور هر دوداستان با توجه به الگوهای زبانشناختی- روایی، در دو سطح اجزا و نحو کلام برسی و این نتیجه حاصل شده است که در داستان به کی سلام کنم؟ خلاف داستان زن زیادی برای پیشبرد روایت از زمان افعال حال، عدم وجهیت منفی در سطح اجزای کلام، نظرگاه اول شخص مثبت قهرمان و کانونسازی درونی حاصل از آن استفاده شده و همچنین از کلام گسسته بهره برده است که این مشخصه ازجمله عوامل موفقیت دانشور درکانونسازی درونی درسطح نحو کلام تلقی میشود. این درحالی است که در داستان زن زیادی که از افعال گذشتۀ ساده و بعید، وجهیت منفی بههمراه بسامد بسیار پرسشهای بلاغی وجملات طولانی با سیری منطقی استفاده میشود، مشخصههایی وجود دارد که میان این داستان و به کی سلام کنم؟ فاصله ایجاد میکند، تا آنجا که از پسِ شخصیت زن که راوی درون داستانی نیز است، صدای آلاحمد شنیده میشود و باوجود تلاش آلاحمد، نظرگاه درونی حاصل از آن منفی و بیرونی بهنظر میرسد . همچنین حضور دو راوی درونی و بیرونی درنهایت به دو نوع مؤلف پنهان و گفتمان غالب حاصل از آن انجامیده است.
دوره ۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از مطالبات جامعه ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استقرار ارزشهای اسلامی در تمام شئون جامعه بهویژه تصمیمگیریهای حوزه مدیریت است. با نگاهی به متون مورد تدریس در مورد مدیریت و اصول آن، مشاهده میشود که این منابع آکنده از آموزههای ژاپنی و غربی بوده و در اغلب موارد در عمل سرلوحه اقدام مدیران سازمانهای جوامع اسلامی قرار میگیرد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا به مقایسه اصول مدیریت از دیدگاه اسلام و ژاپن پرداخته است. در نتیجه با مطالعه آیات قرآن کریم و سیره پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) بهخصوص نهجالبلاغه امیرالمؤمنین، نکات مطرح شده در مورد اصول مدیریت که شامل برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، هماهنگی، نظارت و ارتباطات میباشند، استخراج شده تا با معرفی آنها مساعدتی در سیاستگذاریهای سازمانهای جوامع اسلامی فراهم شود.
دوره ۹، شماره ۳ - ( پاييز ۱۴۰۰ )
چکیده
عطار تجربۀ والای عشق، خودیابی، خودشناسی و معرفت الهی را در کتابهای خود در اختیار همگان قرار داده است. او راه رسیدن به کمال را عبور از وادی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا میداند، او با خودشناسی و نشان دادن وجوه مختلف آدمی، کمال انسانی و رسیدن به سرچشمۀ عشق را برای انسانها تضمین میکند. مزلو با تعیین سطوحی برای نیازهای آدمی در تلاش است تا انسان خود شکوفا را معرفی نماید. عطار میکوشد تا جام وجود را از می صافی لبریز کند و از جامعۀ خود نیز غافل نمیماند، با توجه به بیان خواستهای آدمی از زبان پرندگان در منطقالطیر و شاهزادگان الهی نامه، بررسی تحلیلی - تطبیقی نظریۀ نیازهای مزلو و دو کتاب الهینامه و منطقالطیر پردهای دیگر از علم و شخصیت عطار و را برای ما بازگو خواهد کرد. عطار پس از تجربههای خود و رسیدن به من برتر، جامعۀ خود را نیز آگاهانه به رشد هرچه بیشتر و همه جانبهتر فرا میخواند، مزلو نیز با مطالعه بر روی اشخاص موفق در پی یافتن مفهوم کمی برای انسان کامل است. اشعار عطار، نمودار عملی و نظری او در رشد نیازها است.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
یاددهی/ یادگیری مهارت بینافرهنگی امروزه بخش مهمی از آموزش فرانسه بهعنوان زبان خارجی است. مهارت بینافرهنگی بهعنوان یک مهارت زیستی، توانایی اندیشیدن به فرهنگ خارجی و فرهنگ خودی با یک نگاه تازه و برخورد گشوده با موقعیتهای تفاوت فرهنگی را شامل میشود. تدریس این مهارت
بهسبب ماهیت ذهنیاش با انتقال دانش از مدرس به زبانآموز امکانپذیر نیست و لازم است که زبانآموز خود در موقعیت تبادل فرهنگی قرار بگیرد تا بتواند این مهارت را درونیسازی کند. در مورد زبانآموزان ایرانی که فرانسه را در کشوری غیر فرانسهزبان میآموزند، فراهم کردن این موقعیتها در کلاس درس یکی از مهمترین چالشهای مدرسان است.
با توجه به این مسئله که نگارش، بهویژه انواع خلاق و ذهنی آن، به رشد شخصیتی کمک میکند، در این مقاله ما سعی کردیم با طراحی یک سناریوی آموزشی بر اساس رویکرد بینافرهنگی کولتا، در قالب یک کارگاه نگارش خلاق، موقعیت مناسبی برای شکلگیری هویت بینافرهنگی دانشجویان فرانسه فراهم کنیم.
نوشتههای دانشجویان ازنظر کارکردهای شناختی، عاطفی و تخیلی نمره گزاری شدند. مقایسۀ بهعملآمده به کمک آزمون T مستقل بین گروه آزمایش و گروه کنترل نشان داد که اگرچه هر دو گروه موفق به ایفای نقش واسطۀ بینافرهنگی در سطح مطلوبی شده بودند، اما اعضای گروه آزمایشی، متنهای نسبتاً طولانیتر و خلاقانهتری نوشته بودند.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
جملۀ شرطی جملهای مرکب است که از دو بند شرط و جزای شرط تشکیل شده است. هدف ما در این پژوهش، بررسی جملههای شرطی زبان فارسی معاصر بر اساس ردهشناسی دکلرک و رید (۲۰۰۱) است. بر اساس این ردهشناسی معنایی، جهان ممکنِ بند شرط به دو دستۀ حقیقی و نظری تقسیم میشود. جهان ممکن نظری میتواند خنثی یا غیرخنثی باشد و غیرخنثی، به چهار نوع بسته، باز، غیرقطعی و ضدحقیقی تقسیم میشود. در تحقیق حاضر، تلاش میشود این انواع با توجه به پیکرهای بالغ بر ۲۸۶ جملۀ شرطی ـ که از ۱۰ کتاب داستانی معاصر استخراج شده است ـ بررسی شود و بسامد وقوع هر یک به تفکیک مشخص شود. تحلیل جملههای شرطی فارسی نشان میدهد که ساخت شرطی فارسی با ردهشناسی مذکور مطابقت دارد و جهان ممکن نظری باز، بالاترین بسامد وقوع را دارد و جهانهای ممکن خنثی، بسته، حقیقی، غیرقطعی و ضدحقیقی بهترتیب، بیشترین بسامد را بعد از جهان ممکن باز
بهخود اختصاص دادهاند. بالاتر بودن بسامد وقوع جهان ممکن باز از آنجا نشئت میگیرد که در این جهان ممکن، موقعیتی فرضی که احتمال وقوع دارد، در نظر گرفته میشود و قطعیتی دربارۀ وقوع آن وجود ندارد و این تعبیر با کارکرد ساخت شرطی بیشترین تطابق را دارد. همچنین، این تحقیق نشان میدهد که علاوه بر کلمات ربط شرطی معمول مانند «اگر، اگه، بهشرطی که، والاّ، وگرنه و حتی اگر، که، تا و چنانچه» کلمات ربط دیگری مانند «چه ... چه؛ همچین که، وقتی که، به مجرد اینکه، حالا که، فرضاً، ولو، وقتی، آنگاه که، هروقت، همین که» نیز در نقش کلمۀ ربط شرطی بهکار میروند.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از دشواریهای مخاطب در مواجهه با متون عرفانی، ناتوانی در درک تجربه زیستۀ عارف است. کشف چگونگی معنابخشی به جهان پدیدارها در گفتمان عرفانی بدون توجه به زبان و فهم علمی نشانههای زبانی ممکن نیست. اگر چونان هایدگر زبان را خانه وجود بدانیم، حقیقت عرفان نیز در زبان متجلی است، اما به دلایلی چون نقضان زبان عادی در بیان تجارب، موانع فهم مخاطب در درک حقیقت و تجارب عرفانی، دشواری موضوع و غیرعادی بودن تجارب عارف و... زبان عرفان دشواریاب و پیچیده مینماید؛ بهویژه اینکه در گفتمان عرفانی، عارف ـ سوژه بهعنوان کنشگر و روایتگر عرفان با ابژههایی متفاوت روبهروست. در یک سو، جهان حسی پدیدارها و تجربه حسی او قرار دارد و در سوی دیگر با تجربه ذهنی ـ عرفانی او مواجهایم که بخش بیواسطه و غیرقابل انتقال از تجربه زیستۀ اوست. جستار حاضر تلاش میکند به کمک آرای پدیدارشناسانه و مبانی زبانشناختی ـ فلسفی لاندوفسکی چگونگی فرایند معنابخشی به جهان پدیدارها را در دو نظام نگرشی وحدت شهودی و وحدت وجودی در گفتمان عرفانی رمزگشایی کند. عارف ـ سوژه با توجه به رویکرد وجودشناسی عرفان نظری از دریچه دو نگرش وجودی و شهودی، ارتباط خود با جهان ـ متن را به تصویر میکشد. او بهعنوان سوژه بهگونهای تازه به جهان پدیدارها معنا میبخشد و درنتیجه، فرایند متفاوتی برای زایش و یا دریافت معنا پیش رو خواهد داشت.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
DNA methylation detection by a novel fluorimetric nanobiosensor for early cancer diagnosis استفاده از کوانتوم داتها به عنوان پروبهای فلورسنت برای اهداف زیست شناسی سلولی، انتقال DNA، تصویربرداری زیستی، و درمان سرطان میباشد. روشهای زیستی سنتز نانوذرات نسبت به روشهای شیمیایی موثرتر و با محیطزیست سازگاری بیشتری دارند. در این تحقیق تولید کوانتوم داتها با استفاده از عصاره متانولی برگ گیاه فیسالیس انجام شد. نتایج بهدست آمده از طیف سنجی UV-Vis، TEM، FT-IR، فلورفتومتری، تولید زیستی کوانتوم داتها را با استفاده از فیسالیس تائید کرد. تغییر رنگ واکنش به نارنجی در عصاره متانولی یک نشانه از سنتز کوانتوم داتهای CdS در محلول واکنش بود. حداکثر پیک جذب نانوذرات توسط UV-Vis در محدوده ۶۰۰ نانومتر مشاهده شد. نتایج طیف نشری ثبت شده از سنتز سبز کادمیوم سولفید در شرایط pH مختلف نشان داد که سنتز کوانتوم دات های واجد باندهای نشری در طول موجهای ۴۷۵ و ۶۷۵ نانومتر بوسیله فیسالیس انجام شده است که نشان دهنده تولید کوانتوم داتهای با انداره مختلف بودند. نانوذرات تولید شده دارای شکل کروی با اندازه ۱۰-۲ نانومتر بودند. بر اساس آنالیز FT-IR، عامل احتمالی احیاء یون های CdS و تبدیل آن به کوانتوم داتها، فنولها و گروه های عاملی مختلف موجود در فیسالیس می باشد.