۲۵ نتیجه برای اسپیرولینا
دوره ۱۸، شماره ۱۱۴ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از این مطالعه تولید ژله سیب طبیعی غنی شده با جلبک اسپیرولینا و بررسی ویژگیهای رئولوژیکی، بافت، رنگ و ویژگیهای حسی آن بود. بنابراین چهار فرمول C, J۱, J۲, J۳)) حاوی ۰، ۷۵/۰، ۵/۱، ۳% میکروجلبک اسپیرولینا طراحی و ویژگیهای ذکر شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد کلیه نمونهها رفتار غالب جامد الاستیک را نشان دادند. همچنین عدم تقاطع منحنیهای مدول افت و ذخیره در فرکانسهای اعمال شده نیز نشان دهنده رفتار یک ژل معمول بود. اما با این حال مدول ذخیره نمونهها با افزایش درصد جلبک کاهش یافت. همچنین در نمونهها وابستگی مدول ذخیره به فرکانس دیده نشد اما با افزایش فرکانس مدول ذخیره خصوصا نمونه حاوی درصد بالاتر جلبک اسپیرولینا کاهش یافت که نشاندهنده رفتار مایعتر است. شاخصهای n و m نیز چنین رفتاری را تصدیق کرده و نشان دادند با افزایش غلظت جلبک استحکام ساختار ژل کاهش مییابد. دادههای مربوط به منحنی نیرو-زمان نیز اگر چه در محدوده یک ژله معمول هستند اما با این حال با افزایش درصد اسپیرولینا میزان سختی، چسبندگی، الاستیسیته و صمغی بودن کاهش و میزان پیوستگی افزایش نشان داد که روند نتایج مربوط به آزمون نوسانی دینامیک را حمایت کرد. همچنین نتایج مربوط به رنگ نمونه نشان داد با افزودن اسپیرولینا خصوصا در نمونه دارای ۳% جلبک متغیرهای L*، b* وC* کاهش قابل توجهی نشان دادند که نشان دهنده تیرهتر شدن نمونه است. تفاوت کلی رنگ بین نمونهها بیشتر از ۶ درجه بود که نشان دهنده گروههای رنگی متفاوتی بود. همچنین با افزایش درصد جلبک در نتایج حسی کاهش امتیازات ثبت شد. بطور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که استفاده از عصاره جلبک در محصول ژله با وجود اثر منفی بر اغلب ویژگیهای بافتی، رئولوژیکی و حسی آن نیازمند تحقیقات بیشتر و درک بهتر مکانیسم تشکیل ژل و اعمال تغییرات و بهینهسازی در فرمولاسیون و فرآیند است.
دوره ۱۸، شماره ۱۲۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
ﻣﺎﻫﻰ ﻳﻜﻰ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻬﻢ و ﺑﺎ ارزش ﭘﺮوﺗﺌﻴﻦ، ﭼﺮﺑﻰ و اﻧﺮژی ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میآﻳﺪ وﻟﻰ ﺑﺴﻴﺎر ﻓﺴﺎدﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ و ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﻏﺬاﻫﺎی ﮔﻮﺷﺘﻰ سریعتر ﻓﺎﺳﺪ میشود. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺮرﺳﻰ تأثیر ﭘﻮﺷﺶ ﻛﻴﺘﻮزان ﺣﺎوی ﻋﺼﺎرهی ﺟﻠﺒﻚ
Spirulina ﺑﺮ ﺣﻔﻆ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻓﻴﻠﻪ ﺗﺎزه ﻣﺎﻫﻰ
Huso huso در زﻣﺎن ﻧﮕﻬﺪاری در ﻳﺨﭽﺎل اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﻓﻴﻠﻪﻫﺎی ﺗﺎزه ﻣﺎﻫﻰ ﺑﺎ ﻣﺤﻠﻮل ﻛﻴﺘﻮزان (١ درﺻﺪ) ﺣﺎوی ١ درﺻﺪ ﻋﺼﺎره ﺟﻠﺒﻚ، ﺗﻴﻤﺎر ﺷﺪه و در ﻳﺨﭽﺎل ذﺧﻴﺮه ﺷﺪﻧﺪ. آزﻣﺎﻳﺸﺎت ﻣﻴﻜﺮوﺑﻰ و ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻰ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺎر ﻛﻞ ﺑﺎﻛﺘﺮﻳﺎﻳﻰ و ﺑﺎﻛﺘﺮیﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎدوﺳﺖ،
pH،
TBA و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ارزﻳﺎﺑﻰ ﺣﺴﻰ ﺑﻪ ﺻﻮرت دورهای ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ و ﺑﺮای عصارهی ﺟﻠﺒﻚ
DPPH اﻧﺪازه
ﮔﻴﺮی ﺷﺪ. ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی دارای ﭘﻮﺷﺶ ﺣﺎوی ﻋﺼﺎرهی ﺟﻠﺒﻚ، ﻣﻴﺰان ﺑﺎر ﺑﺎﻛﺘﺮﻳﺎﻳﻰ ﻛﻞ
cfu/ml ۱۰
۶
۵۶/۲ بود و در روز ﭘﻨﺞ ﻫﻨﻮز در داﻣﻨﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل ﺑﺮای ﻣﺼﺎرف اﻧﺴﺎﻧﻰ ﻗﺮار داﺷﺖ وﻟﻰ در نمونههای ﺷﺎﻫﺪ cfu/ml ۱۰
۷
۸۱/۳ در روز ﭘﻨﺞ ﺑﻮد ﻛﻪ ﻓﺮاﺗﺮ از ﺣﺪ ﻣﺠﺎز میﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻘﺎدﻳﺮ ﺑﺎﻛﺘﺮیﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎدوﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﻴﻤﺎر ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻌﻨﻰ داری اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﻴﻤﺎر دارای ﭘﻮﺷﺶ ﻛﻴﺘﻮزان ﺣﺎوی ﻋﺼﺎره داﺷﺖ و ﻣﻘﺎدﻳﺮ TBA در فیلههای ﺷﺎﻫﺪ از ﺗﻴﻤﺎر اول ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻌﻨﻰداری ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻮد در ﺻﻮرﺗﻰ ﻛﻪ ﻣﻘﺎدﻳﺮ
pH در ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺎ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺗﻴﻤﺎر ﺷﺪه، اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻌﻨﻰدار ﻧﺪاﺷﺖ. اﻳﻦ ﺑﺮرﺳﻰ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﻮﺷﺶ ﻛﻴﺘﻮزان ﺣﺎوی ﻋﺼﺎره ﺟﻠﺒﻚ میﺗﻮان از رﺷﺪ ﺑﺎﻛﺘﺮیﻫﺎ در ﻓﻴﻠﻪﻫﺎی ﺗﺎزه ﻣﺎﻫﻰ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی ﻛﺮده و وﻳﮋﮔﻰﻫﺎی ﺣﺴﻰ آن ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺎﻓﺖ، ﺑﻮ، رﻧﮓ و ﭘﺬﻳﺮش ﻛﻠﻰ را ﻧﻴﺰ ﺗﺎ ﺣﺪود زﻳﺎدی ﺣﻔﻆ ﻛﺮده و ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﻳﺶ دوره ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﺎﻫﻰ در ﻳﺨﭽﺎل ﺷﺪ.
دوره ۱۸، شماره ۱۲۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
مبنای مدل سازی زمان ماندگاری اسنک های غنی شده با اسپیرولینا پلاتنسیس، دمای نگهداری است. اسنک ها بعد از تولید در بسته های پلی پروپیلن بسته بندی شدند و در دو دمای ۲۵ (دمای اتاق) و ۵ (یخچال) درجه سانتیگراد برای یک دوره مشخص ۱۸۰ روزه نگهداری شدند. مطالعات مدت زمان ماندگاری توسط ارزیاب های نیمه آموزش دیده و مصرف کنندگان انجام شد. در این مدت آزمون های میکروبی (شمارش کلی باکتری ها، کپک، مخمر و کلی فرم)، محتوای رطوبتی، سختی و تردی بافت مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز خطر ویبول برای تخمین مدت زمان ماندگاری اسنک های غنی شده با پودر اسپیرولینا پلاتنسیس بر اساس ارزیابی ویژگی های حسی استفاده شد. با در نظر گرفتن ۲۵ و ۵۰ درصد احتمال عدم پذیرش، مدت زمان ماندگاری در دمای ۵ درجه سانتیگراد برای نمونه های غنی شده و شاهد به ترتیب ۹۸، ۶۷ و ۱۸۴، ۱۵۸ روز و در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد به ترتیب ۱۸۹، ۱۲۵ و ۳۲۱، ۲۱۷ روز تخمین زده شدند. همچنین معادله مدت زمان ماندگاری با احتمال عدم پذیرش توسط مصرف کنندگان ارائه گردید. درنهایت نمونه اسنک های غنی شده و شاهد مورد ارزیابی میکروبی قرار گرفتند. نتایج آن نشان داد که نمونه های اسنک غنی شده و شاهد برای مصرف در یک دوره ۳۶۰ روزه از نظر میکروبیولوژیکی کاملاً بی خطر هستند.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
با توجه به نگرانیهایی که در زمینه استفاده از رنگهای مصنوعی در مواد غذایی مختلف وجود دارد، توجه به منابع دارای رنگهای طبیعی ضرورت مییابد. یکی از این منابع، جلبک اسپیرولینا است که محتوی رنگدانه آبی فیکوسیانین است. هدف از تحقیق حاضر در مرحله اول استخراج این رنگدانه از جلبک مذکور به روش آنزیمی (لیزوزیم) و نانو ریزپوشانی آن بود. در مرحله دوم خصوصیات فیزیکوشیمیایی نانوذرات بررسی شدند. نهایتا فیکوسیانین در دو فرم آزاد و نانو به فرمولاسیون بستنی اضافه و خواص کیفی و حسی محصول در مقایسه با شاهد ارزیابی گردید. نتایج نشان داد نانو ذرات تولیدشده دارای میانگین سایز ۱/۳۹۷ نانومتر هستند. بازده فرایند ریزپوشانی ۱۱/۲±۴۱/۷۳ درصد ثبت شد. مطابق تصاویر ثبتشده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی، ذرات نانو ریزپوشانیشده با ابعاد مختلف در گسترش میکروسکوپی پراکنده بودند؛ به طوری که ذرات در اندازههای مختلف (از قطر ۴/۵۱ تا ۲/۲۲۱ نانومتر) قابل مشاهده میباشند. نتایج رهایش نانوذرات در شرایط آزمایشگاهی نشان داد، در ۲/۱=pH، درصد رهایش فیکوسیانین پائین است (۲ ساعت اول)؛ به طوری که در محدوه ۷ تا ۱۳ درصد نوسان دارد. اما بعد از این مرحله (۴/۷=pH)، درصد رهاسازی به طور قابل ملاحظهای افزایش داشت (۴ ساعت دوم) و در زمانهای ۳ و ۴ ساعت به ترتیب از ۳۵ به ۷۱ درصد رسید. استفاده از فیکوسیانین خالص در فرمولاسیون بستنی، باعث بهبود شاخصهای سفتی، درصد ذوب، بافت، شدت صمغیت، شدت کریستالی و شدت سردی شد؛ اما این شاخصها در تیمار فرمولهشده با فیکوسیانین نانو ریزپوشانیشده در سطح مطلوبتری گزارش شدند. شاخص رنگ در بستنی فرمولهشده با فیکوسیانین خالص در مقایسه با تیمار دارای فیکوسیانین نانو ریزپوشانیشده مطلوبتر و از مقبولیت بیشتری برخوردار بود. با توجه به ویژگیهای فیکوسیانین به ویژه فرم نانو ریزپوشانیشده، میتوان از آن به عنوان رنگ بیولوژیک و بهبوددهنده خواص کیفی و حسی در انواع بستنی استفاده کرد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
به منظور کاهش قند مصرفی در تهیه پاستیل و ارتقاء ارزش غذایی آن با استفاده از ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس، اثر جایگزینی شکر با استویوزید- ایزومالت، جایگزینی ژلاتین با صمغ فارسی و اثر استفاده از اسپیرولینا به عنوان یک ترکیب عملگر بر روی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و بافتی پاستیل بررسی گردید. بهمنظور بهینهیابی شرایط تولید پاستیل رژیمی غنیسازیشده، از روش سطح پاسخ در قالب طرح مرکب مرکزی در ۵ سطح جایگزینی شکر با استویوزید- ایزومالت (۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰%)، جایگزینی ژلاتین با صمغ فارسی (۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰%) و اسپیرولینا (۰، ۲۵/۰، ۵/۰، ۷۵/۰ و ۱%) استفاده شد. نتایج حاصل از ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی محصول منتخب طی بازه زمانی ۰، ۱۵، ۳۰، ۴۵ و ۶۰ روز ارزیابی و با نمونه شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش درصد جایگزینی شکر با استویوزید- ایزومالت و جایگزینی ژلاتین با صمغ فارسی، سختی بافت بهترتیب، افزایش و کاهش یافت. دانسیته و چسبندگی نیز با افزایش درصد جایگزینی شکر با استویوزید- ایزومالت بهترتیب، کاهش و افزایش چشمگیری داشتند. در بین فرمولهای مورد بررسی، نمونههای حاوی ۱۳% جایگزینی شکر با استویوزید-ایزومالت، ۱۰۰% جایگزینی ژلاتین با صمغ فارسی و ۲۸/۰% اسپیرولینا؛ و ۶۰% جایگزینی شکر با استویوزید-ایزومالت، ۱۰۰% جایگزینی ژلاتین با صمغ فارسی و ۰۲/۰% اسپیرولینا به عنوان فرمولهای بهینه تعیین شدند. مقایسه میان نمونههای بهینه و نمونه شاهد بیانگر کاهش رطوبت و افزایش دانسیته نمونههای پاستیل رژیمی غنیشده، بود (۰۵/۰p<)، درحالیکه سختی بافت نمونههای بهینه در طول دوره نگهداری تغییر محسوسی نداشت (۰۵/۰p>). نتایج ارزیابی حسی نشان داد نمونه شاهد ویژگیهای حسی (طعم و مزه، طعم پس تلخ، بافت و پذیرش کلی) بهتری نسبت به نمونههای پاستیل رژیمی تولیدی داشت. افزودن ریزجلک اسپیرولینا پلاتنسیس به عنوان یک مکمل غذایی فراسودمند میتواند سبب ایجاد خصوصیات تغذیهای ارزشمند بخصوص از نظر پروتیئن و مواد معدنی مانند آهن در محصول گردد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
اسپیرولینا پلاتنسیس ریز جلبک غنی از پروتئین، آهن، اسیدهای آمینه، ویتامینها، اسیدهای چرب غیراشباع، آنتیاکسیدان و مواد معدنی است. هدف از تولید دسر لبنی حاوی اسپیرولیناپلاتنسیس، ایجاد تنوع در رژیم غذایی، توسعه محصولات لبنی و تولید محصولی لذت بخش همراه با خصوصیات تغذیهای مناسب برای گروههای سنی مختلف خصوصاً کودکان میباشد. در این پژوهش تاثیر سطوح مختلف اسپیرولیناپلاتنسیس (۱-۳ درصد وزنی)، شیرینکننده استویوزید (۵/۵-۱/۰ درصد وزنی) و نشاسته (۱-۳ درصد وزنی) بر خصوصیات دسر لبنی بررسی شد. بهینهسازی فرمولاسیون با متغیرها در سطوح مختلف، با استفاده از روش آماری سطح پاسخ (RSM) انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده در این پژوهش مؤثرترین پارامتر در رنگ، پروتئین و آهن نمونههای دسرلبنی، سطوح مختلف اسپیرولینا پلاتنسیس بود. مقدار نشاسته ذرت تاثیر معنیداری در خواص بافتی به ویژه فنری بودن، صمغی بودن، قابلیت جویدن، سفتی و چسبندگی بافت در تمامی نمونهها، داشت (۰۵/۰p<). با توجه به نتایج به دست آمده، فرمولاسیون نمونه بهینه نیز با ترکیب استویا به میزان ۰۵/۰ درصد، اسپیرولینا پلاتنسیس به میزان ۳ درصد و نشاسته ذرت به مقدار ۱ درصد با ضریب مطلوبیت ۹۶/۰ انتخاب گردید. نمونه بهینه در آزمایشگاه تولید و پارامترهای شیمیایی، رئولوژیکی و رنگ نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که تفاوت بین نمونههای تولید شده بر مبنای فرمولاسیون بهینه و مقادیر پیشبینی شده توسط نرم افزار معنادار نبوده است که بیانگر کارآیی بالای مدل در پیش بینی خواص کیفی دسر تولید شده است.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
به دنبال نگرانیهای ایجادشده در زمینه استفاده از نگهدارنده های سنتتیک در مواد غذایی مختلف، توجه به ترکیبات طبیعی با خاصیت نگهدارندگی ضروری به نظر میرسد. فیکوسیانینی که از میکروجلبک اسپیرولینا استخراج میشود، یکی از این ترکیبات است. هدف تحقیق حاضر، استخراج (به روش آنزیمی) و نانو ریزپوشانی این رنگدانه با پوشش ترکیبی مالتودکسترین- کازئینات سدیم و ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی و ضد باکتریایی (علیه اشریشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسیتوژنز، یرسینیا روکری و استرپتوکوکوس اینیه ایی) نانوکپسولها در مقایسه با فیکوسیانین خالص بود. نتایج نشان داد با افزایش غلظت فیکوسیانین (در هر دو فرم خالص و نانو ریزپوشانیشده)، فعالیت آنتیاکسیدانی و ضد باکتریایی تیمارها به صورت معنیداری افزایش مییابد (۰۵/۰>p). مقایسه خواص تیمارها در روزهای صفر و ۶۰ (نگهداری در دمای ۱۸- درجه سانتیگراد) نشان داد که فعالیت آنتی اکسیدانی و ضد باکتریایی فیکوسیانین خالص با گذشت زمان نگهداری به صورت معنیداری کاهش مییابد (۰۵/۰>p). اما تکنیک نانو ریزپوشانی از تغییر خواص مذکور جلوگیری و به حفظ آنها کمک میکند. در بین باکتریهای گرم مثبت، لیستریا مونوسیتوژنز نسبت به دو باکتری دیگر حساستر بوده و تمامی غلظتهای مورد استفاده دارای اثر مهارکننده بر این باکتری بودند. استافیلوکوکوس اورئوس به دو غلظت ۵/۲ و ۵ و استرپتوکوکوس اینیهایی به سه غلظت ۵/۲، ۵ و ۱۰ میکروگرم بر میلیلیتر مقاوم بودند. در بین دو باکتری گرم منفی، یرسینیا روکری از حساسیت بیشتری برخوردار بوده و غلظتهای مورد استفاده، به استثنای غلظتهای ۵/۲ و ۵ میکروگرم بر میلیلیتر، دارای اثر مهارکننده بر هر دو باکتری بودند. مطابق نتایج روش رقیقسازی، برای باکتریهای مورد مطالعه، دامنه MIC بین ۵۰۰-۵۰ و MBC بین ۵۰۰-۱۰۰ میکروگرم بر میلیلیتر بود. ضمن اینکه کمترینMIC برای لیستریا مونوسیتوژنز و بیشترین MBC برای استرپتوکوکوس اینیهایی ثبت شد. از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که اولا فیکوسیانین خالص دارای فعالیت آنتیاکسیدانی و ضد باکتریایی است؛ دوما نانو ریزپوشانی این رنگدانه با پوشش ترکیبی مالتودکسترین-کازئینات سدیم موجب ارتقای این خواص و ثبات آنها در طول دوره نگهداری میگردد.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
اسپیرولینا پلاتنسیس به دلیل دارا بودن رنگدانههای طبیعی با ویژگیهای عملکردی خاص در صنایع مختلف، توجه ویژهای را به خود جلب کرده است. در این پژوهش تاثیر پارامترهای ویتامین ب ۱۲ (۵/۰ تا ۵/۱ میکروگرم در لیتر)، عصاره ضایعات خرما به عنوان منبع کربن (۱ تا ۵/۱ گرم در لیتر گلوکز) و اوره به عنوان منبع نیتروژن (۵۰ تا ۱۵۰ میلی گرم در لیتر) نیز به روش خوراک دهی نیمه مداوم در شرایط کشت غوطهوری بهینهسازی شد و میزان تولید اسپیرولینا پلاتنسیس و رنگدانههای فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین،کاروتنوئید و کلروفیل در سطح اطمینان ۹۵% مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که اضافه کردن اوره و عصاره ضایعات خرما باعث افزایش میزان تولید زیستتوده و رنگدانههای فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین، کاروتنوئید وکلروفیل میشود. نتایج حاصل از تاثیر ویتامین ب۱۲ نشان داد که این ویتامین در غلظت کم تاثیر مثبت بر تولید اسپیرولینا و رنگدانه های فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین، کاروتنوئید و کلروفیل دارد. علاوهبر این مشاهده شد که برهمکنش اوره- ضایعات خرما و ویتامین ب۱۲ در غلظت مناسب، تاثیر، افزاینده بر میزان تولید اسپیرولینا و رنگدانههای فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین ، کاروتنوئید و کلروفیل دارد. همچنین استفاده از عصاره ضایعات خرما با ویتامین ب۱۲ باید به صورت بهینه در ارتباط با یکدیگر استفاده شود تا بیشترین بهرهوری تولید زیستتوده و رنگدانه های فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین، کاروتنوئید و کلروفیل حاصل شود. درشرایط بهینه کشت در محدوده ویتامین ب ۱۲، ۵/۰ میکروگرم در لیتر، عصاره ضایعات خرما، ۵/۱ گرم در لیتر گلوکز، اوره، ۱۵۰ میلیگرم در لیتر میزان بیومس، فیکوسیانین، آلوفیکوسیانین، کاروتنوئید و کلروفیل به ترتیب ۲۰۳ (g/۱۰۰g)، ۱۲۸، ۴۲/۸ ، ۰۹/۴ و ۲/۷ میلی گرم در لیتر است. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که وجود ویتامین ب ۱۲ به همراه استفاده از ضایعات خرما شرایط میکسوتروفی را در رشد اسپیرولینا پیلاتنسیس ایجاد می کند که منجر به افزایش تولید زیست توده و رنگدانههای حاصل می شود.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۵ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
اسپیرولینا پلاتنسیس بدلیل دارای بودن مواد مغذی و ویژگی های مربوط به بهبود سلامتی، کاربردهای زیادی در کشاورزی، صنایع غذایی، دارویی، و لوازم آرایشی دارد. بنابراین، استخراج ترکیبات زیست فعال آن هنوز یک چالش است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج ترکیبات فنولی با استفاده از دو روش اولتراسوند و خیساندن و بررسی تاثیر روش های استخراج و غلظت عصاره بدست آمده از ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس بر محتوی فنول کل و فعالیت آنتی اکسیدانی بود. عصاره جلبک اسپیرولینا به دو روش خیساندن و اولتراسونیک در ۳ حلال الکل (اتانول۹۶%) آب-الکل (اتانول۵۰%) و آب (اتانول۰%) اندازه گیری شد. سپس میزان فنول ها, فلاونوئید کل, آنتوسیانین ها, میزان مهار رادیکال آزاد DPPH و میزان کلروفیلa و کاروتنوئید آن محاسبه شد. بالاترین مقادیر فنول کل در تیمار (اتانول ۹۶%-خیساندن) و فلاونوئید، آنتوسیانین در تیمار ((اتانول ۹۶%-اولتراسوند)، مشاهده شد. در نتیجه استخراج حلال با استفاده از اوتراسوند استخراج ترکیبات فراسودمند را افزایش داده و منجر به فعالیت آنتی اکسیدانی بالاتر می شود.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۱ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
اسپیرولینا(Spirulina) نام کلی ریزجلبکهای رشتهای، چندسلولی و سبز آبی میباشد که دو جنس Arthrospira و spirulina اسپیرولینا های مهم خوراکی هستند. این جلبک رایجترین و پرمصرفترین جنس است که در زمینههای متعددی به ویژه صنایع غذایی و پزشکی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل شیمیایی ریزجلبک اسپیرولینا نشان میدهد که منبع بسیار خوبی از برخی مواد مغذی درشت و ریز مغذی است. اسپیرولینا سرشار از پروتئین، ویتامینها، اسیدهای آمینه ضروری، مواد معدنی و اسیدهای چرب ضروری می باشد که برای سلامتی حائز اهمیت هستند. پوشش سلولی اسپیرولینا از غشا نازک هیدروکربنی است که خیلی سریع توسط شیره معده هضم میشود، به همین دلیل اسپیرولینا کاملاً قابل هضم است و از غنیترین منابع غذایی قابل دسترس نیز میباشد. با افزودن اسپیرولینا به جای پایدارکننده خواص تغذیهای محصولات لبنی بهتر میشود و بافت و ظاهر و رنگ بهتری نسبت به اول خواهند داشت زیرا اسپیرولینا قابلیت استفاده به عنوان پایدارکننده را دارد. اضافه کردن ۱ تا ۵/۱ درصد پودر اسپیرولینا به محصولات لبنی مانند پنیر باعث کاهش آب و رطوبت در آن میشود که این سبب نرمتر شدن آن خواهد شد و ارتباط مستقیم با افزایش عمر نگهداری آن دارد. صنایع لبنی از صنایع بسیار آلاینده محسوب میشود که حاوی محتوای بالای عناصری مانند فسفر، نیتروژن و کربن و... می باشد که ریزجلبکها برای حذف کامل آلایندههایی مانند فسفر و نیتروژن و... شناخته میشوند که جلبک سبز آبی اسپیرولینا توانایی استفاده از مواد مغذی فاضلاب صنایع لبنی و کاهش بار آلی را تا غلظتهای پایینتر دارند تا آب تصفیه شده قابل استفاده مجدد باشد. به طور کلی افزودن اسپیرولینا باعث افزایش خواص تغذیهای و بهبود ویژگیهای فیزیکی خواهد شد و در صنایع مختلف مخصوصاً صنایع لبنی هم کارایی و مزایای متعددی میتواند ایجاد کند.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: ملانوما یکی از خطرناکترین انواع سرطان پوست است که به داروهای شیمیدرمانی رایج مقاوم است. مهار رگزایی هدفی بزرگ در مبارزه با سرطان تلقی میشود. فیکوسیانین، بهعنوان متابولیت استخراجشده از اسپیرولینا قادر به مهار رگزایی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ضدرگزایی فیکوسیانین سی اسپیرولینا پلاتنسیس (Spirulina platensis) بر رده سرطانی ملانومای B۱۶-F۱۰ در موش سوری C۵۷BL/۶ بود.
مواد و روشها: پژوهش تجربی حاضر روی ۱۶ سر موش ماده C۵۷BL/۶ با سن ۸-۶ هفته انجام شد که بهطور تصادفی به دو گروه کنترل و دریافتکننده فیکوسیانین تقسیم شدند. به همه موشها در روز صفر مطالعه، سلول ملانوما تزریق شد و موشها بهمدت ۲۰ روز تیمار شدند. گروه فیکوسیانین، روزانه ۴۰میلیگرم بر کیلوگرم فیکوسیانین را دریافت کردند. تومورها روز ۲۱ استخراج شدند و تاثیر فیکوسیانین بر رگزایی و تکثیر سلولهای سرطانی بهترتیب با کمک روش ایمونوهیستوشیمی با CD۳۱ و Ki-۶۷ بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار JMP ۱۱، از طریق آزمون تحلیل واریانس یکراهه صورت گرفت.
یافتهها: رگزایی در گروه دریافتکننده فیکوسیانین بهطور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (۰/۰۱p<)، در حالی که شاخص میتوز در موشهای درمانشده با فیکوسیانین بهطور معنیداری کمتر از گروه کنترل نبود.
نتیجهگیری: فیکوسیانین، قادر به مهار رگزایی تومور ملانومای B۱۶-F۱۰ در موش سوری C۵۷BL/۶ است، ولی قادر به کاهش تکثیر سلولهای ملانوما نیست.