جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای آرتمیا
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده:
با توجه به تنوع اکولوژیک ایستگاههای مختلف نمونه برداری دریاچه ارومیه و تفاوتهایی که در صفات بیومتریک سیست و همچنین در برخی صفات ژنتیکی آرتمیای آن مشاهده شده است گمان می رود این دریاچه حاوی جمعیتهای متفاوتی از Artemia urmiana باشد. دراین تحقیق سیست آرتمیا از ۵ ایستگاه از دریاچه ارومیه صید گردید. مرحله هچ و پرورش ناپلی¬های فوق تا مرحله بلوغ در یک دوره ۲۰ روزه به منظور بررسی رشد و بقاء با روشهای استاندارد و با ترکیبی از جلبک تک سلولی Dunaliella tertiolecta و مخمر لنسی، در دو شوری ppt ۷۵ و ۱۵۰ انجام شد. اندازه¬گیری میزان رشد و درصد بقاء در روزهای ۳، ۷، ۱۱، ۱۵ و ۲۰ با نمونه گیری و بیومتری لاروها انجام شد. بررسی آماری میانگینها نشان داد افزایش شوری موجب کاهش رشد در اغلب جمعیتهای آرتمیای مورد مطالعه شده است، لیکن همان شوری فقط در دو جمعیت آرتمیای باری و اسلامی موجب کاهش بقاء شده است (p<۰,۰۵). بیومتری سیست تولید شده در دو شوری مختلف (۷۵ و ۱۵۰گرم درلیتر) نیز نشان داد که آرتمیا در شوریهای مختلف سیستهایی با قطرهای متفاوت تولید می کند که هیچ ارتباطی ما بین سیست تولید شده و شوری پیدا نشد. با بررسی آماری به روش آنالیز خوشه¬ای و رسم دندروگرام و با تایید یافته های قبلی مشخص شد که دریاچه ارومیه حداقل از نظر ۵ ایستگاه تحت مطالعه حاوی ۴ جمعیت متفاوت هست که تفاوتهای جالبی از نظر فاکتورهای رشد و بقاء از خود نشان میدهند.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
آ آرتمیا سخت پوستکوچکیاست که توانایی تحمل شرایطمتفاوتاکولوژیک را دارد. این موجود به خاطر ارزش غذایی بالا و ارزش تحقیقاتی خاص، شناخته شده است. گونه Artemia franciscan، در اصل بومی قاره آمریکا است اما به تازگی حضور آن در دریاچه مهارلوگزارش شده است. با توجه به متفاوت بودن شرایط اقلیمی زیستگاه طبیعی این گونه در آمریکا با دریاچه مهارلو و پایداری این جمعیت مهاجم پس از ۱۰ سال حضور در زیستگاه جدید،به نظر می رسد که این موجود توانسته است خود را با شرایط دریاچه مهارلو وفق دهد. از آن جا که هر نوع سازش مولکولی می تواند تهدیدی برای جمعیت های بومی آرتمیا باشد، در این پژوهش تغییرات مولکولی ایجاد شده در ساختار دو ژن مهمCOI وHSP۲۶ به روشPCR-RFLP بررسی شده است. برش آنزیمی موفق قطعهbp۷۰۰ژن سیتوکروم اکسیداز I بادو آنزیم TaqIوEcoRI و همچنین قطعهbp۲۱۷ ژن کدکننده HSP۲۶باآنزیم Eco۴۷۱، نشان دهنده تغییرات ژنتیکی در جمعیت مهاجم است. هفت هاپلوتایپ اختصاصی یافت شده در جمعیت مهاجم باعث ایجاد فاصله ژنتیکی ۱۸/۰= D بین این دو جمعیت شد. بر اساس نتایج این آزمایش و حضور موفق این گونه در دریاچه مهارلو، همچنین توان بالای تولید مثل، حدس زده می شود این جمعیت آرتمیای غیر بومی را می توان در آینده به عنوان یکی از جمعیت های دو جنسی دائمی ایران مطرح کردکه یک تهدید جدی برای حذف جمعیت بومی آرتمیای پارتنوژنز محسوب می شود.
هادی جمالی، حجت الله جعفریان، ساره ناظریان، محمد صادق آراملی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
عملکرد رشد لارو کپور ماهیان (Cyprinus carpio، Hypophthalmichthys nobilisوCtenopharyngodon idella) با تغذیه از ناپلی آرتمیا گونههای A. parthenogenetica، A. fransiscana و A. urmiana، و همچنین یک مخلوط پروبیوتیکی (Bacillus subtilisوB. licheniformis) بررسی شد. لارو ماهیان (وزن ۱۵±۱۰۰ میلی گرم) به ۵۴ تانک فایبرگلاس گرد و با حجم ۱۰ لیتر و تراکم ۵ قطعه در لیتر منتقل و با تیمارهای غذایی به مدت ۴ هفته تغذیه شدند. در پایان دوره، شاخصهای رشد (وزن نهایی، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت و کارایی تغذیه) و ترکیبات بیوشیمیایی بدن (پروتئین خام، چربی خام، خاکستر و رطوبت) سنجش شدند. بر اساس نتایج، اختلاف معنیداری در پارامترهای رشد و تغذیه، بهویژه نرخ رشد ویژه و کارایی تغذیه مشاهده گردید (۰۵/۰>P). بالاترین و پایینترین کارایی رشد و تغذیه بهترتیب در کپور علفخوار تغذیه شده با ناپلی آرتمیا پارتنوژنتیکا و کپور سرگنده تغذیه شده با ناپلی آرتمیا ارومیانا مشاهده شد. افزایش عملکرد رشد (وزن نهایی، طول نهایی و نرخ رشد ویژه) در تیمار کپور علفخوار تغذیه شده با ناپلی آرتمیا پارتنوژنتیکا به همراه پروبیوتیک در مقایسه با دیگر تیمارها مشاهده شد (۰۵/۰>P).
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
کیتین وکیتوزان دو فرآورده بسیار مهم از پلیمرهای زیستی هستند که در صنایع مصارف بسیار بالایی در صنایع ارزشمند دارند. تبدیل کیتین به کیتوزان با روش استیل زدایی و به شیوه ذوب قلیایی است که بدون حضور اکسیژن انجام میشود.. تغییر ساختارشیمیایی، آلودگی شدید محیط زیست و دپلیمریزاسیون از مشکلات اساسی در صنعت تولید کیتوزان با کیفیت بالا میباشند. در این پژوهش برای تبدیل کیتین به کیتوزان بجای مواد شیمیایی از قارچ آسپرؤژیلوس نایجر سویه (ATHUM-۱۰۸۶۴)، مولد آنزیم داستیلاز استفاده شد.. کیفیت کیتوزان با آنالیزهای تجزیه عنصری دستگاه طیف سنجی مادون قرمز، پرتونگاری با اشعه ایکس، تعیین وزن مولکولی، درصد بلوری شدن، رنگ و ساختارمولکولی مشخص شد. نتایج نشان داد که بازده تبدیل کیتین به کیتوزان یا به عبارتی درجه استیل زدائی، در این روش ۵±۸۰ درصد است. کیتوزان حاصل دارای ۴/۴۴ درصد کربن، ۸/۹درصد نیتروژن، ۲/۷ درصد هیدروژن و ۳۹/۵ درصد اکسیژن بود. مختصات فیزیکی ان شامل درصد بلورینگی ۹۴/۵ و رنگ آن قهوه ای کمرنگ بود و ساختارشیمیایی هرواحد کیتوزان بصورت (C۶H۱۲NO۴) بدست آمد. نتایج نشان داد که جایگزینی روشهای زیستی به جای شیمیایی در دستیابی به این فرآورده با کیفیت مناسبی امکانپذیر بوده و موجب حذف استفاده از مواد شیمیایی مخرب محیط زیست نظیر هیدروکسیدسدیم غلیظ میشود.
وحید رضاییامینلویی، نصراله احمدیفرد، امیر توکمهچی، ناصر آق،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: آرتمیا یکی از مهمترین غذاهای زنده در آبزیپروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان میکروبیوتای بدن آرتمیا فرانسیسکانا تغذیهشده با پروبیوتیک باکتریایی باسیلوس سابتیلیس و مخمر ساکارومایسس سرویزیه در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر ۵۰۰ ناپلیوس آرتمیا به زوک شیشهای یکلیتری با غلظت نمک ppt۷۰ منتقل و روزانه با جلبک و سبوس گندم تغذیه شدند. آزمایش، چهار تیمار شامل تیمار شاهد (فاقد پروبیوتیک افزودنی)، تیمار پروبیوتیک ساکارومایسس سرویزیه، تیمار پروبیوتیک باسیلوس سابتیلیس و ترکیب مساوی از تیمار مخمر و باکتری داشت. آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه و چنددامنهای دانکن به کار رفتند. نرمافزارهای SPSS ۲۱ و Excel ۲۰۱۳ نیز استفاده شدند.
یافتهها: تیمار پروبیوتیک باکتریایی بهطور معنیداری بالاترین میزان کلنیها را نسبت به سایر تیمارها نشان داد (۰/۰۵>p). تیمار حاوی مقادیر مساوی از پروبیوتیک باکتریایی و مخمر نیز بعد از تیمار پروبیوتیک باکتریایی بیشترین کلنی را داشت (۰/۰۵>p). بیشترین میزان کلنیهای باسیلوس در داخل بدن، بهترتیب در تیمار پروبیوتیک باکتری و تیمار ترکیب پروبیوتیک باکتری با مخمر به دست آمد که بهطور معنیداری بیشتر از تیمار شاهد و تیمار مخمر بود (۰/۰۵>p). براساس تعداد کلنیهای باسیلوس کل بدن، تیمار پروبیوتیک باکتری اختلاف معنیداری با سایر تیمارها نشان داد و کمترین میزان کلنی مربوط به تیمار پروبیوتیک مخمر بود (۰/۰۵>p).
نتیجهگیری: نسبت به سایر تیمارها، بیشترین میزان باکتریهای اسیدلاکتیک در تیمار باکتریایی است. این پروبیوتیکها بهخوبی میتوانند در سطح و همچنین داخل بدن آرتمیا قرار گیرند، بنابراین استفاده از باسیلوس سابتیلیس بهتنهایی یا با ساکارومایسس سرویزیه میتواند تاثیر مثبتی بر تعداد باکتریهای آرتمیا داشته باشد.
هادی جمالی، سعید مشکینی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
مشکلات فرآروی تهیه غذای زنده برای جامعه ماهیان آکواریومی موجب توجه روزافزون پرورشدهندگان ماهیان آکواریومی به استفاده از غذای دستی شده است. در این مطالعه تاثیر جایگزینی غذای زنده با غذای تجاری تترامین روی رشد، نرخ بقا و مقاومت در برابر استرسهای محیطی لارو ماهی اسکار (Astronotus ocellatus) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بهصورت یک طرح کاملاً تصادفی شامل ۵ تیمار T۱ (چهل روز ناپلی آرتمیا)، تیمار T۲ (۳۰ روز ناپلی آرتمیا و سپس ۱۰ روز غذای تجاری)، تیمار T۳ (۲۰ روز ناپلی آرتمیا و سپس ۲۰ روز غذای تجاری)، تیمار T۴ (۱۰ روز ناپلی آرتمیا و سپس ۳۰ روز غذای تجاری) و تیمار T۵ (۴۰ روز غذای تجاری) طراحی شد. همه تیمارها با سه تکرار صورت پذیرفت. در این تحقیق لارو ماهیان ۴ نوبت در روز و به میزان سیری از جیره تجاری و غذای زنده تغذیه شدند. بعد از یک دوره آزمایش ۴۰ روزه، تمامی لاروهای موجود در هر یک از آکواریومها برای زیستسنجی و تعیین رشد، نمونهبرداری صورت گرفت. لارو ماهیان در تیمارهای T۱، T۲ و T۳ بالاترین طول نهایی، وزن و نرخ بقا را از خود نشان دادند (۰۵/۰p<). کمترین طول نهایی، وزن و نرخ بقا در تیمار T۵ مشاهده شد (۰۵/۰p<). همچنین در تیمارهای T۱، T۲ و T۳ لاروها در برابر استرسهای محیطی در حد معنیداری مقاومت بیشتری نسبت به تیمار T۵ نشان دادند (۰۵/۰p<). نتایج این مطالعه نشان داد که لارو ماهی اسکار میتواند از روز ۲۰ از غذای تجاری بدون هیچگونه اختلاف رشدی نسبت به غذای زنده تغذیه کند.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: ماکروجلبکهای دریایی، ارگانیزمهای متنوع با سازگاری زیست در محیطهای پراسترس هستند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی فعالیت ضداکسیدانی و سمیت سلولی عصارههای حاصل از سه گونه ماکروجلبک سبز اولواسه شامل اولوا اینتستینالیس، اولوا کلاتراتا و اولوا لینزا از سواحل بندرعباس بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر، بهمنظور ارزیابی خواص زیستی، از یک گرادیان غلظتی با روشهای سنجش قدرت احیاکنندگی آهن، ظرفیت ضداکسیدانی کل، تعیین ترکیبات فنلی و نیز سنجش سمیت سلولی این عصارهها بر مدل ارگانیزمی، میگوی آب شور آرتمیا سالینا استفاده شد، تحلیل دادهها بهوسیله آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون چنددامنهای دانکن در سطح احتمال ۵% توسط نرمافزار آماری ۲۱ SPSS و رسم نمودار با نرمافزارExcel ۲۰۱۳ انجام شد.
یافتهها: افزایش قدرت احیاکنندگی عصارهها از روندی وابسته به افزایش غلظت عصاره ماکروجلبکی تبعیت کرد. عصاره متانولی گونه اولوا اینتستینالیس و اتیلاستاتی و متانولی گونه اولوا لینزا و گونه اولوا کلاتراتا دارای بیشترین فعالیت احیاکنندگی آهن و ظرفیت ضداکسیدانی کل، که در مقایسه با آسکوربیکاسید (استاندارد)، فعالیت بالاتری داشتند، بین غلظتهای مختلف عصارهها نیز اختلاف معنیدار بود (۰/۰۵p≤). بیشترین محتوای ترکیبات فنلی در عصارههای متانولی ماکروجلبکهای گونه اولوا کلاتراتا و اولوا لینزا مشاهده شد. عصاره اِنهگزانی گونه اولوا لینزا بیشترین تاثیر را بر ناپلیوس میگوی آب شور نشان داد.
نتیجهگیری: سه گونه ماکروجلبک سبز شامل اولوا اینتستینالیس، اولوا کلاتراتا و اولوا لینزا خواص ضداکسیدانی و سمیت سلولی دارند، ماکروجلبک گونه اولوا لینزا بهدلیل دارابودن مقادیر زیادی فنل و قدرت آنتیاکسیدانی بالا، میتواند بهعنوان گونهای با ارجحیت خواص زیستی معرفی شود.
سعید وحدت، منیژه بیابانی اسرمی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
باکتری ها به عنوان یک منبع غذایی، مستقیماً توسط زئوپلانکتون ها مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از این مطالعه، استفاده از کاه به عنوان یک بستر برای تکثیر باکتری ها در استخرهای ژئوممبران و اثرات آن بر تولید و ترکیب بیوشیمیایی آرتمیا می باشد. یک هفته قبل از پرورش آرتمیا، استخرها با جلبک Dunaliella sp. و کاه (ذرات کمتر از ۲۰۰ میکرون) تیمار شدند: تیمار ۱= استخر ژئوممبران حاوی جلبک Dunaliella sp. (یک هفته کشت جلبک)، تیمار ۲= استخر ژئوممبران حاوی جلبک Dunaliella sp. و ۵/۰ گرم بر لیتر کاه (یک هفته کشت جلبک و اضافه نمودن کاه از هفته دوم)، تیمار ۳= استخر ژئوممبران حاوی جلبک Dunaliella sp. و ۵/۰ گرم بر لیتر کاه (کشت جلبک و اضافه نمودن کاه از هفته اول) و تیمار ۴= استخر ژئوممبران حاوی ۵/۰ گرم بر لیتر کاه (اضافه نمودن کاه از هفته اول). پرورش آرتمیا برای ۱۸ روز انجام شد و غذادهی بر اساس عمق کدورت ۱۵ سانتی متر انجام شد. بالاترین میزان رشد در انتهای روز ۱۸ در تیمار ۳ مشاهده شد (۰۵/۰P<). بالاترین مقدار پروتئین بدست آمده در تیمار ۱ بدست آمد (۰۵/۰P<). بیشترین میزان زیست توده تولید شده در تیمارهای شاهد و ۳ مشاهده شد (۰۵/۰P<). وجود کاه در محیط پرورش آرتمیا سبب کاهش اسیدچرب EPA در حدود ۵-۷ برابر کمتر نسبت به سایر تیمارها شد (۰۵/۰P<). آرتمیا توانایی رشد به هنگام تغذیه با باکتری های محیطی را دارد. استفاده از کاه در پرورش آرتمیا می تواند منجر به افزایش اسیدهای چرب PUFA با ۱۸ زنجیره کربن شود.