جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای استان هرمزگان
پریسا نوروزیفرد، ثمر مرتضوی، صدیقه اسد، نسرین حسنزاده،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: تعیین بخش قابل دستیابی زیستی عناصر در رسوبات از موضوعات مهم سمشناسی است. با توجه به شرایط خاص خلیج فارس و تاثیر آلایندهها، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی قابلیت دستیابی زیستی عناصر سمی از مقدار کل در رسوبات سطحی خلیج فارس انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه حاضر غلظت کلی و بخش قابل دستیابی زیستی عناصر مس، سرب، روی، نیکل و کروم در ۱۴ ایستگاه ساحلی استان هرمزگان و جزیره قشم اندازهگیری شد. بهمنظور تعیین غلظت کلی از ترکیبات نیتریکاسید و پرکلریکاسید برای سنجش بخش قابل دستیابی زیستی از محلول آنزیمی پروتئاز K استفاده شد.
یافتهها: بیشترین میانگین غلظت کلی مربوط به روی و کمترین مقدار آن مربوط به کروم بود و جزیره قشم آلودگی بیشتری را نسبت به هرمزگان داشت. سرب و کروم نسبت به سایر عناصر دستیابی زیستی و درصد سهم عنصری بیشتری دارند. با افزایش غلظت سرب، کروم و مس قابلیت دستیابی زیستی این عناصر نیز افزایش پیدا کرد. همچنین روی و نیکل کمترین مقادیر قابل دستیابی زیستی را نشان دادند. غلظت عناصر مس، سرب و نیکل نیز از میانگین جهانی رسوبات و حد بیشینه WHO/US EPA و عنصر نیکل از حد ERM، PEL و SEL بیشتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به دقت پایین تعیین غلظت کلی فلزات در سمیت رسوبات برای آبزیان و لزوم توجه به بخش قابل دستیابی زیستی، احتمال ایجاد ریسک اکولوژیک سرب و کروم نسبت به سایر عناصر برای آبزیان خلیج فارس بیشتر است. اما روی و نیکل با وجود بالابودن غلظت کلی، کمترین تهدید را در محیط ایجاد میکنند.
سیده لیلی محبی نوذر، محمد صدیق مرتضوی، فرشته سراجی، بهنام دقوقی، رضا دهقانی، غلامعلی اکبرزاده،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف بررسی حاضر شناسایی فیتوپلانکتونهای تولید کننده سموم دوموئیک و اوکادوئیک اسید در آبهای ساحلی شهر بندرعباس و تعیین میزان سموم درنمونه های آب و نرم تنان میباشد. نمونه برداری آب جهت شناسایی گونه های فیتوپلانکتونی و سنجش سموم در زمستان ۹۴ و تابستان ۹۵ از مناطق ساحلی مشرف به محل ریزش پساب های شهری و صنعتی انجام شد. نرم تنان از سواحل شهر بندرعباس و بندرلنگه جمع آوری شدند. آنالیز سموم فیتوپلانکتونی بر اساس روش کیت و تجزیه دستگاهی آلایزا سنجش شد. گونههای Pseudonitzschia delicatissima، Pseudo-nitzschia pungens و Pseudo-nitzschia seriata در تولید دوموئیک اسید و گونه های Dinophysis caudate و Prorocentrum Lima در تولید اوکادوئیک اسید در آبهای ساحلی بندرعباس شناسایی شدند. اوکادوئیک اسید محلول در آب به طور قابل توجهی، غلظت بالاتری از دوموئیک اسید را نشان داد. در نمونههای نرم تن مورد مطالعه شامل Circenita callipyga،Barbatiacandida، Telescopium Telescopium وThalessa savignyi دامنه غلظت از سم اوکادوئیک اسید از ۳۸/۲ ± ۸/۵۹ تا ۲۵/۲۸ ± ۹۶/۱۲۱ و برای سم دوموئیک اسید از ۰۰۲/۰ ± ۸۵/۰ تا ۷۲/۳۸ ± ۵۹/۸۳ میکروگرم بر کیلوگرم متغیر بوده است. در مقایسه با مقادیر رهنمود، غلظتهای مشاهده شده از سموم اوکادوئیک اسید و دوموئیک اسید در نرم تنان مورد بررسی کمتر از میزان مجاز بوده است، اما این مقدار برای دوموئیک اسید محلول در آب، بالاتر از مقدار مجاز ثبت گردید که نیاز به دستیابی به الگوی کمی و کیفی توزیع سموم به منظور حفظ ایمنی بهره برداران از اکوسیستم دریایی استان هرمزگان را نشان می دهد.
شیوا آقاجری خزایی، رضا دهقانی، آرش حق شناس، غلامعلی اکبرزاده چماچایی، سیامک بهزادی، محمد درویشی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
.مطالعه حاضر در جهت کسب اطلاعات لازم از وضعیت، تنوع، فراوانی و پراکنش بزرگ بیمهرگان کفزی آبهای مناطق ساحلی در استان هرمزگان و بررسی وضعیت چرای ماهیان کفزی از بزرگبیمهرگان کفزی پیریزی شده است. بدین منظور نمونهبرداری در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ و هر سال یکبار در فصل پاییز انجام شد. در این تحقیق درمجموع تعداد ۱۲۵ جنس و ۱۰۴ گونه متعلق به ۸۵ خانواده، ۳۱ راسته، ۹ رده و ۷ شاخه از بزرگبیمهرگان کفزی شناسایی شدند. بررسی ردههای شناساییشده نشان داد که سختپوستان (Malacostraca) بیشترین فراوانی را در تمامی ایستگاههای نمونهبرداری شده دارا است. بهمنظور دستیابی به وجود رابطه احتمالی بین پراکنش و یا تنوع بزرگبیمهرگان کفزی با پراکنش و فراوانی سپرماهیان، آزمون CCA انجام پذیرفت. محتویات معده سپرماهیان موردبررسی قرار گرفتند. در محتویات معده Maculabatis randalli سختپوستان (۲۵/۹۳ IRI%) بیشترین میزان را داشتند. این الگوی تغذیهای برای دو گونه Himantura walga و M. gerrardi نیز تکرار شد با این تفاوت که دوکفهایها (Bivalvia) در گونه M. gerrardi در مرحله اول اهمیت قرار گرفتند (۳۳/۳۱ IRI%). همچنین تجزیهوتحلیل سطح تغذیهای برای هر سه گونه انجام شد که نشان میدهد هر سه گونه در دسته شکارچیان میانه در زنجیره غذایی قرار دارند که در این خصوص جایگاه مشترکی داشتند. با توجه به نتایج، برخی از بزرگبیمهرگان کفزی شناساییشده در این پژوهش ارتباط معنیداری با ماهیان کفزی دارند که بررسی نحوه ارتباط دقیق آنها نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
محسن صفائی، فائزه ایزدی فر، سیامک بهزادی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
صفات اندازشی و شمارشی گونه های غالب زمین کن ماهیان (زمین کن دم نواری Platycephalus indicus، زمین کن خال باله Grammmoplites suppositus و زمین کن زبر Grammoplites scaber) که به عنوان صید ضمنی میگو و همچنین در صید مشتاهای شهر بندرعباس به دام افتاده بودند، طی ۱۸ ماه از فروردین ۱۴۰۱ تا مهر ۱۴۰۲ مورد ارزیابی قرار گرفت. در مجموع ۱۹ ویژگی اندازشی و ۶ ویژگی شمارشی آنها ثبت شد. میانگین طول کل و وزن ماهی ها به ترتیب در گونه P.indicus (۹/۲±۶/۲۳) سانتیمتر، (۴/۷۸±۹/۹۹) گرم و در گونه G.suppositus (۷/۶±۴/۲۰) سانتیمتر، (۷/۳۳±۴/۶۷) گرم و همچنین در گونه G.scaber (۹/۵±۲/۱۸) سانتیمتر ، (۲/۰±۱۷/۳۱) گرم بود. گونه P.indicus دارای بیشترین میزان در بین همه صفات اندازشی اندازه گیری شده (به جز ارتفاع سر، ارتفاع بدن و ارتفاع سر در ناحیه چشمی) و کمترین آن (به جز طول سر و ارتفاع باله مخرجی) در گونه G.scaber بودند. در بررسی صفات شمارشی نیز بیشترین و کمترین تعداد خار آبششی نیز به ترتیب در گونه های G.suppositus و G.scaber بود. تعداد شعاع های باله سینه ای نیز در گونه G.suppositus بیشترین تعداد و کمترین آن در P.indicus مشاهده شد. سه گونه مورد مطالعه در گروه های سنی مختلف، اختلاف معنی داری بین پارامترهای مختلف اندازشی و شمارشی (به جز تعداد شعاع های باله پشتی اول) نشان دادند. نتایج این پژوهش نشان داد تجزیه و تحلیل صفات اندازشی و شمارشی به عنوان ابزار مفیدی برای تفکیک گونه های زمین کن ماهیان مورد مطالعه در این تحقیق می باشد.