جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای اسیدهای آمینه
دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
چکیده با توجه به کاربرد فراوان اسید های آمینه از جمله اسید گلوتامیک در صنایع غذایی، شیمیایی، دارویی، بهداشتی و آرایشی از یک طرف و از طرف دیگرجهت رفع مشکل ضایعات خرما، تولید اسید آمینه از ضایعات خرما مورد بررسی قرار گرفت. از دو سوش جهش یافته کرینه باکتریوم گلوتامیکوم CECT۶۹۰ و CECT۷۷ برای بررسی امکان تولید اسیدهای آمینه استفاده شد. نتایج حاصل از اندازه گیری شیمیایی ضایعات خرما نشان داد که این ماده جهت رشد باکتری بسیار مفید می باشد. از آنجایی که ضایعات خرما یک محیط کشت پیچیده برای رشد باکتری محسوب می شود در این تحقیق عوامل موثر بر تولید اسید آمینه بر اساس طراحی غربالی (screen design) مشخص شد. که به وسیله این روش آماری میزان تاثیر هفت متغیر دردو سطح، بیشترین و کمترین مقدار بررسی شد. نتایج حاصل از اندازه گیری اسیدهای آمینه به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا نشان داد که دو اسیدآمینه ترئونین و اسید گلوتامیک بیش از سایر اسیدهای آمینه در اثر تخمیر ضایعات خرما تولید شده اند. تجزیه و تحلیل آماری ) طراحی غربالی( نشان داد که میزان ضایعات خرما، زمان افزودن پنی سیلین، میزان فسفات و نوع ریزسازواره بیشترین تاثیر را بر روی تولید اسید گلوتامیک داشتند. در صورتیکه میزان بیوتین ، دما و منبع ازت کمترین اثر را در بین متغیرهای اصلی نشان دادند. در میان اثر متقابل متغیرها میزان خرما و زمان افزودن پنی سیلین بیشترین تاثیر را بر تولید اسیدگلوتامیک داشتند. تجزیه و تحلیل آماری همچنین نشان داد که در بین متغیرهای اصلی زمان افزودن پنی سیلین، میزان خرما و نوع ریزسازواره به ترتیب بیشترین تاثیر را بر میزان تولید ترئونین داشته اند. نتایج حاصل از اندازه گیری اسیدهای آمینه به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا نشان داد که علاوه بر ترئونین و اسید گلوتامیک سایر اسیدهای آمینه از جمله والین، آلانین، لیزین، پرولین، تیروزین، فنیل آلانین، لوسین و ایزولوسین نیز تولید شده اند.
نصراله احمدی فرد، عبدالمحمد عابدیان کناری، احمد احمدی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
اثر ۳ تیمار غذایی، شامل جلبک Chlorella vulgaris در ۲ غلظت ۱۰۶ و ۱۰۷ سلول در میلیلیتر و یک تیمار از مخمر Saccharomyces cerevisiae، بر رشد، پروتئین و پروفیل اسیدهای آمینه کل و آزاد روتیفر Brachionus calyciflorus پس از ۱۰ روز تغذیه بررسی شد. نرخ رشد ویژه روتیفر تغذیه شده با جلبک نسبت به مخمر معنیدار بود (۰۵/۰ < P), ولی تفاوت معنیداری بین دو غلظت جلبک مشاهده نشد. حداکثر تراکم روتیفر (۷/۱۰±۱۷۹۰ تعداد در میلیلیتر) در غلظت بالای جلبک بهطور معنیداری (۰۵/۰ < P) بیش از غلظت پایین (۱/۴۱±۵۲۵) و تیمار حاوی مخمر (۱/۲± ۱۱۵) بود. میزان پروتئین در تیمار مخمر نسبت به تیمار غلظت پایین جلبک به طور معنی داری بیشتر بود (۰۵/۰ < P). مقادیر اسیدهای آمینه کل در تیمارهای مخمر، غلظت بالا و غلظت پایین جلبک بهترتیب ۱۶± ۶۶/۲۵۰، ۱۴± ۸۲/۱۹۸ و ۱۰±۱۵/۱۱۲ میلیگرم بر گرم نمونه بود (۰۵/۰ < P). حداکثر و حداقل مقدار اسیدهای آمینه آزاد در روتیفر تغذیه شده با مخمر نانوایی (۱/۱± ۷۷/۸) و غلظت پایین جلبک (۳/۰ ±۰۴/۴) مشاهده شد (۰۵/۰ < P). بر اساس این تحقیق، روتیفر تغذیه شده با جلبک در مقایسه با مخمر میزان رشد بالاتری را نشان داد، ولی میزان پروتئین و اسیدهای آمینه در روتیفر تغذیه شده با مخمر نسبت به جلبک کلرلا بالاتر بود. همچنین در تیمار با غلظت بالای جلبک، میزان اسیدهای آمینه کل بدن افزایش نسبی نشان داد.
محمد کاظم میرزاخانی، عبدالمحمد عابدیانکناری، علی معتمدزادگان،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: قابلیت هضم ظاهری پروتئین و اسیدهای آمینه ده نوع ماده غذایی گیاهی و جانوری به عنوان منابع اصلی پروتئینی در جیره غذایی تاسماهی سیبری (۲۲± ۲۹۰ گرم) مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: مواد غذایی شامل پودر ماهی، پودر گوشت و استخوان، پودر ضایعات طیور، پودر خون، پودر پر طیور، کنجاله سویا، کنجاله کلزا، گلوتن گندم، گلوتن ذرت و مخمر نانوایی بودند. تیمارهای غذایی عبارت بودند از: جیره غذایی مرجع و ده جیره غذایی آزمایشی (۳۰ درصد ماده غذایی مورد نظر + ۷۰ درصد جیره غذایی مرجع). از اکسید کروم به عنوان نشانگر غیر قابل هضم در جیره های غذایی استفاده شد. تعداد ۱۶۵ قطعه تاسماهی سیبری در ۳۳ مخزن ۵۰۰ لیتری ذخیره سازی و با جیره های غذایی تغذیه شدند (۳ تکرار برای هر تیمار).
یافته ها: بیشترین و کمترین میزان قابلیت هضم پروتئین به ترتیب در پودر ماهی (۸۷/۹۲ درصد) و پودر پر طیور (۹۶/۵۹ درصد) مشاهده شد. همچنین، بالاترین میزان قابلیت هضم اسیدهای آمینه در پودر ماهی (۹/۹۰ و ۱۳/۸۸ درصد به ترتیب برای مجموع اسیدهای آمینه ضروری و غیر ضروری) اندازه گیری شد. کمترین میزان قابلیت هضم مجموع اسیدهای آمینه ضروری در کنجاله کلزا (۵/۶۵ درصد) و اسیدهای آمینه غیر ضروری در پودر پر طیور (۶۸/۶۰ درصد) دیده شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج ، پودر ماهی، پودر گوشت و استخوان، پودر ضایعات طیور، گلوتن ذرت و گلوتن گندم با قابلیت هضم بالای هفتاد درصد پروتئین و مجموع اسیدهای آمینه، به عنوان مواد غذایی با درصد هضم بالا برای تاسماهی سیبری مشخص گردیدند.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: مطالعات اخیر بیان میکند که هیپرکسی نورموباریک (HO) متناوب و پیوسته باعث ایجاد پدیده تحمل به ایسکمی میشود و از این طریق از آسیبهای ناشی از برقراری مجدد جریان جلوگیری میکند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیان ناقل اسیدهای آمینه تحریکی شماره ۳(EAAT۳) ، سطح فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α) سرم و فعالیت فاکتور هستهای کاپا B به دنبال پیش شرطیسازی با HO پیوسته و متناوب است.
مواد و روشها: رتها به چهار گروه آزمایشی تقسیم شدند و هر گروه حاوی ۲۱ حیوان بود. دو گروه اول به صورت پیوسته (۲۴ ساعت مداوم) و متناوب (۴ ساعت در روز به مدت ۶ روز) در معرض اکسیژن ۹۵ درصد به نام HO متناوب و پیوسته قرار گرفتند. دو گروه دوم بهعنوان گروههای کنترل همانند دو گروه اول به صورت پیوسته (۲۴ ساعت مداوم) و متناوب (۴ ساعت در روز به مدت ۶ روز) در معرض اکسیژن ۲۱ درصد به نام نورموکسی نورموباریک (RA؛ هوای اتاق) پیوسته و متناوب قرار گرفتند. هر گروه به سه زیر گروه به نام زیرگروه انسداد شریان راست مرکزی مغز(MCAO)، زیرگروه گروه شم MCAO (جراحی بدون ایسکمیMCAO)، و زیرگروه دست نخورده (بدون هیچگونه جراحی) تقسیم شدند. بعد از ۲۴ ساعت برقراری جریان خون مجدد بعد از ۶۰ دقیقه ایسکمی، میزان نقص نورولوژیک(NDS) در زیر گروه MCAO بررسی شد. بلافاصله و ۴۸ ساعت بعد از پیش درمان، خونگیری بهمنظور اندازهگیری سطح TNF-α سرم انجام شد. بعد از ۴۸ ساعت، رتها برای نمونه برداری مغزی قربانی شدند تا اثر پیوسته و متناوب بر تغییرات فعالیت فاکتور هستهای کاپا B بیان و EAAT۳ و سطح TNF-α سرم بررسی شود.
نتایج: پیش شرطیسازی با HO پیوسته و متناوب باعث کاهش NDS میشود. پیش درمان با HO پیوسته و متناوب باعث افزایش بیان EAAT۳ و سطح TNF-α سرم میشود.
نتیجهگیری: اگرچه مـطالعات بیشتری برای وضوح مـکانیسمهای تحمل به ایسکمی لازم است، امـا HO پیوسته و متناوب ظاهـراً تا حـدی آثارشان را از طـریق افزایش بیان ناقل اسیدهای آمینه تحریکی و سطح TNF-α سرم انجام میدهند.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۵ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
در این تحقیق، تاثیر نوع آنزیم (آلکالاز و پپسین) و زمان فرآیند (۳۰۰-۵۰ دقیقه) بر درجه هیدرولیز و شاخصهای آنتیاکسیدانی شامل مهاررادیکال آزاد DPPH، ABTS، هیدروکسیل،قدرت احیاءکنندگی، و شلاتهکنندگی یونهای آهن و مس پروتئین لوبیا سفید ارزیابی شدند. همچنین، ترکیب اسیدهای آمینه (انواع اسیدهای آمینه آبگریز، آنتیاکسیدان) و ویژگیهای ساختاری (FTIR) پروتئین اولیه و هیدرولیزشدهها بررسی شدند. نتایج نشان دادند که هیدرولیز آنزیمی موجب بهبود ویژگیهای آنتیاکسیدانی میشود. همچنین، ترکیب اسیدهای آمینه تاثیر قابل توجهی بر ویژگیهای آنتیاکسیدانی میگذارد. از سوی دیگر، نوع آنزیم و زمان فرآیند هیدرولیز بر درجه هیدرولیز و فعالیت آنتیاکسیدانی هیدرولیزشدهها تاثیر داشتند. بدین شکل که، بالاترین درصد مهار رادیکال آزاد DPPH (۸۲,۴%)، ABTS(۵۸,۳%)، قدرت احیاءکنندگی (۰.۹۷)، مهار رادیکال هیدروکسیل (۵۷.۵%)، و شلاتهکنندگی یونهای آهن (۵۳.۷%) و مس (۱۲.۱%) تحت تاثیر نوع آنزیم و زمان فرآیند قرار گرفتند. در بین تیمارهای مختلف، بالاترین مقدار این شاخصها (به جز شلاته کنندگی یون مس) مربوط به هیدرولیزشده با آنزیم آلکالاز بود. ویژگیهای ساختاری پروتئین لوبیا سفید ارزیابی و هیدرولیز آنزیمی موجب تغییر در نواحی آمیدی (۱ و ۲) و همچنین در معرض قرار گرفتن برخی گروههای نهفته شد. نتایج این تحقیق حاکی از تاثیر مثبت هیدرولیز آنزیمی بر تولید هیدرولیزشدههای با خاصیت آنتیاکسیدان با قابلیت استفاده در صنایع غذایی بودند.