جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای الگوی مکانی
نعمت الله محمودی، منوچهر بابانژاد، جعفر سیف آبادی، محمدرضا احمدی، جمشید درزی حیدری، ناهید پاپی زاده، ابوالقاسم روحی، مصطفی آرمنده،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: این تحقیق با هدف ارزیابی الگوی مکانی کیفیت آب و عوامل کنترلکننده آن در اکوسیستم ساحلی مازندران طی فصل زمستان با استفاده از روشهای آماری چند متغیره انجام شد.
مواد و روشها: پارامترهای کیفی آب شامل مواد مغذی، درجه حرارت، هدایت الکتریکی، شوری، اکسیژن محلول، pH، کلروفیل α و کدورت در ۱۶ ایستگاه (۴۴ لایه) در امتداد ۴ ترانسکت (بندرامیرآباد، بابلسر، نوشهر و رامسر) بصورت ماهیانه سنجش شدند. برای ارزیابی دادهها از چند روش آماری چند متغیره شامل تحلیل ممیزی، تحلیل خوشهای و عاملی و همچنین آزمون همبستگی استفاده شد.
یافتهها: تحلیل خوشهای، مکانهای نمونه برداری را بر اساس تشابه در ویژگیهای کیفی آب به ۴ گروه مجزا تفکیک کرد. بر اساس تحلیل ممیزی،۲۰/۹۳ درصد از مکانها به درستی طبقهبندی شدند. تحلیل عاملی، ۴ مؤلفه اصلی را از ساختار داده استخراج کرد که ۰۵/۷۴ درصد از واریانس کل تغییرات را تشریح کرد. بر اساس این آزمونها، فسفر آلی، نیتروژن آلی، کدورت، کلروفیل α و درجهحرارت بهعنوان مهمترین پارامترهای تاثیرگذار بر تغییرات مکانی کیفیت آب شناسایی شدند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر پیشنهاد میکند که تعداد مکانهای نمونهبرداری در فصل زمستان میتواند به ۳ ترانسکت امیرآباد، بابلسر و سواحل غربی (نوشهر و رامسر) و ۲ ایستگاه (یک لایه سطحی و یک لایه عمقی) کاهش یابد. انتقال مواد مغذی از خشکی، بستر دریا، پرورش ماهی در قفس از موثرترین عوامل بر تغییرات مکانی کیفیت آب در سواحل مازندران میباشند. بر اساس نتایج این مطالعه، روشهای آماری چند متغیره نیز بعنوان یکی از روشهای مفید جهت شناسایی الگوی مکانی کیفیت آب معرفی میگردد.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱- )
چکیده
ثبت سیگنال های الکتروانسفالوگرام با تعداد بالای کانال، نیاز به زمان آماده سازی زیادی برای تنظیم الکترودها دارد. به علاوه، استفاده از تعداد زیاد کانال ممکن است منجر به تولید سیگنال های نویزی شود که کارایی سیستم را کاهش می دهد. بنابراین کاهش تعداد کانال یک قدم ضروری برای صرفه جویی در زمان، افزایش رفاه کاربر و نگه داشتن کارایی بالا برای یک سیستم مبتنی بر سیگنال های مغزی است. در این مطالعه، ما یک سیستم ساده و عملی تشخیص احساسات به کمک بهینه سازی تعداد کانال ها مبتنی بر دو روش کاهش کانال الگوهای مکانی مشترک ارائه می دهیم. استخراج ویژگی مبتنی بر الگوریتم تبدیل فوریه ی سریع و طبقه بندی به کمک ماشین بردار پشتیبانی و K نزدیک ترین همسایه انجام شد که استفاده از چنین ابزارهای پردازش سیگنال ساده ای باعث شد الگوریتم پیشنهادی ما کارآمد و از نظر تنظیمات ساده باشد. بر مبنای نتایج تجربی، سیستم پیشنهادی به کمک تعداد کمی کانال نه تنها باعث افزایش خطای سیستم نشده بلکه باعث بهبود عملکرد سیستم در مقایسه با استفاده از تمام تعداد کانال ها شده است.
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
آیا میتوان علیت را صرفاً بهعنوان یک نوع مفهوم فیزیکی برگرفت و نه چیز دیگری. آیا میتوان رابطه علّی را بر حسب واژههای احتمالاتی تحلیل کرد. سمن معتقد است میتوان یک تحلیل فیزیکی از علیّت داشت، که در آن، روابط علّی برحسب احتمال عینی ملاحظه شوند. او مفهوم ضرورت را با مفهوم «تمایل طبیعی» جایگزین میکند. این یک رویکرد احتمالاتی است. رویکردی که علیّت را به مفاهیم فیزیکی تقلیل میدهد و سبب میشود مسائلی به پاخیزد. ما در پاسخ به این مسائل، در موضع فلسفۀ اسلامی به علیّت میپردازیم که در آن، علیّت یک مفهوم فلسفی است و برخلاف رویکرد احتمالاتی ضرورت علّی و معلولی در آن، محفوظ باقی میماند.
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
تهران یکی از آلوده ترین شهرهای دنیا است. آلودگی هوا به دلایل مختلف، ازجمله تمرکزگرایی، افزایش ترافیک، مکانیابی ناصحیح الگوی فضایی کاربریها، مصرف سوختهای فسیلی، عدم وجود مقررات و ضوابط به منظور محدود ساختن مناطق صنعتی و ناپیروی مقررات زیستمحیطی به وجود آمده و بعضاً بر اثر بعضی عوامل اقلیمی شدت مییابند. در این پژوهش، هدف ارتباط سنجی عوامل مصنوع شهری با آلودگی هوای شهر تهران و یافتن درجه اهمیت هر یک از آنها است. تکنیکهای مورد نظر بر پایه دادههای رادار نشان میدهد که الگوی فیزیکی و پیامدهای نظام برنامه ریزی شهری در آلایندگی هوای شهر تهران بسیار تاثیر گذار است. در این ارتباط ضریب همبستگی الگوی محیط ارتفاعی ساخت و سازها (بُعد سوم شهر) و آلودگی هوای تهران ۸۶/۰ محاسبه گردید. به بیان دیگر درصورت برنامه ریزی مناسب یا وجود امکان اصلاح ساختار بُعد سوم، میتوان آلودگی هوای شهر تهران را به میزان زیادی کنترل و تعدیل کرد. مستند بر یافته های تحقیق از لحاظ کاربریهای شهری، صنایع، تجاری، حمل و نقل، سازمانها و ادارات و مراکز بهداشتی و درمانی با الگوی فضایی آلایندههای ذرات معلق ۲,۵ میکرونی و مونواکسید کربن منطبق بوده و بیشترین ضریب تعیین را با الگوی فضایی آلودگی هوای شهر تهران داشته اند. در بحث ترافیک، شاخص گره گاههای ترافیک با الگوی فضایی آلاینده ذرات معلق ۲.۵ میکرونی بیشترین انطباق را داشته اند؛ در محدوده خطرناک و خیلی ناسالم الگوی فضایی آلودگی هوای شهر تهران، تعداد زیادی گرهگاه ترافیکی با مسافت کم نسبت به هم موجود میباشند که در نهایت این گره گاهها در کنار هم در بعضی از نقاط شهر کانالهای ترافیکی را شکل دادهاند. نتایج مدل کرنل نشان میدهد که با شناسایی این کانالها و مدیریت ترافیک شهری میتوان تاحد زیادی آلودگی مرتبط را تعدیل کرد. به علت امکانپذیر نبودن تعدیل یا از بین بردن عوامل جبری ایجاد یا تشدید آلودگی هوا، میتوان با تغییر در الگوی مدیریت کلان شهری و برنامه ریزی شهری، با حفظ یا تغییر در ساختارها –کارکردها، محیط مصنوع شهر تهران را به سمت الگوی زیست محیطی مناسب هدایت کرد.