جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای ترکیب اسید چرب
صمد بهرامی باباحیدری، سعید کیوان شکوه، سالار درافشان، سید علی جوهری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر القای تریپلوییدی در قزلآلای رنگینکمان بر بازماندگی، رشد، ویژگیهای لاشه و همچنین ترکیب اسیدهای چرب عضله بود. برای این کار از ۸ مولد ماده با میانگین وزن ۲۴۶±۱۶۰۰ گرم و ۶ مولد نر با میانگین وزن ۱۸۶±۱۳۹۳ گرم که از نظر سنی ۴ ساله بودند، استفاده شد. شوک دمایی ۱۰ دقیقه پس از لقاح و به مدت ۱۰ دقیقه و با دمای ۲۸ درجه سانتیگراد اعمال شد. نتایج نشان داد درصد القای تریپلوییدی ۱±۱۰/۸۷ درصد بود که با اندازهگیری گلبولهای قرمز مشخص شد. نرخ بازماندگی از مرحله لقاح تا چشمزدگی در گروه دیپلویید ۵۹/۱±۱۲/۹۲ درصد و در گروه تریپلویید ۲۱/۱±۳۱/۸۶ درصد بود و بهطور معناداری کاهش یافت (۰۵/۰p<). بازماندگی در مرحله چشمزدگی تا تخمگشایی در گروه دیپلویید ۴۵/۰±۱۰/۹۸ درصد و در گروه تریپلویید۳۳/۱±۰۴/۹۴ درصد بود که بهطور معناداری کاهش یافت (۰۵/۰p<). از نظر شاخصهای رشد نظیر وزن اولیه، وزن نهایی، افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و ضریب چاقی در انتهای دوره آزمایش یعنی ۳۸ روز پس از شروع تغذیه فعال، گروه دیپلویید بهطور معناداری بهتر از گروه تریپلویید بود (۰۵/۰p<). ترکیب بیوشیمیایی لاشه از نظر میزان پروتئین، چربی و خاکستر بین دو گروه تفاوتی نداشت، ولی میزان رطوبت در گروه تریپلویید افزایش معناداری (۰۵/۰p<) نشان داد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که در اثر القای تریپلوییدی میزان اسیدهای چرب اشباع افزایش یافته و میزان اسیدهای چرب غیراشباع کاهش مییابد.
مریم وفایی، محمود ناصری، سارا وفا،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
تأثیر روشهای مختلف استخراج چربی با حلال (شامل Bligh and Dyer، Smedes، Bligh and Dye با استفاده از دیکلرومتان، Folch، Roese Gottible، سوکسله با استفاده از اتر و سوکسله با استفاده از ان-هگزان) بر میزان چربی کل و ترکیب اسیدهای چرب قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی شد.. براساس نتایج، بازدهی استحصال چربی با روش Bligh and Dyer بیش از روشهای Smedes، Roese Gottible و سوکسله تر بود، ولی با دیگر روشها اختلاف معناداری مشاهده نشد. مجموع اسیدهای چرب اشباع، تکغیراشباع و چندغیراشباع در چربی استخراج شده با روشهای مختلف تفاوت معناداری نداشت. نسبت اسیدهای چرب امگا-۳ به امگا-۶ در روشهای مختلف استخراج بین۲۰/۰تا ۲۹/۰ بود. بیشترین میزان شاخص پلیان ۳۴/۰بود، اما بین روشهای مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به کمیت و کیفیت چربی، بار مالی، سمیت مواد و سهولت بهرهبرداری، روش استخراج Bligh and Dyer بهینه شده با حلال دیکلرومتان برای استخراج چربی ماهی قزلآلای رنگینکمان پیشنهاد میشود.
دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
شرایط مختلف شامل دماهای ۶۵ و ۸۵ درجه سانتیگراد به مدت ۵ و ۱۵ دقیقه، حمام فراصوت به مدت ۱۵ و ۳۰ دقیقه و پروب فراصوت به مدت ۱۰ دقیقه جهت پیش تیمار سر ماهی سرگنده پرورشی، سر ماهی کپور آب شور و ماهی کیلکا آب شور استفاده شد. به منظور تعیین میزان ارزش غذایی روغن هر یک از نمونههای اولیه، ترکیب اسید چرب آنها تعیین گردید. همچنین، آزمایشهای مختلف شامل بازدهی روغن، عدد یدی، عدد پراکسید، جذب فرابنفش در طول موجهای ۲۳۳ و ۲۶۸ نانومتر روی روغن حاصل از تیمارهای مختلف انجام گرفت. از نظر مقدار اسیدهای چرب ضروری، روغن کیلکا به عنوان غنیترین (۰۵/۰>p) نمونه تعیین شد. بیشترین (۰۵/۰>p) بازدهی روغن و عدد یدی برای نمونههای پیش تیمار شده در دمای ۸۵ درجه سانتیگراد به مدت ۱۵ دقیقه و پیش تیمار شده با پروب فراصوت حاصل شدند. بالاترین مقادیر (۰۵/۰>p) عدد پراکسید، عدد دیان مزدوج و عدد تریان مزدوج برای نمونههای پیش تیمار حرارتی به ویژه نمونههای پیش تیمار شده در دمای ۸۵ درجه سانتیگراد ثبت شد. مشخص شد انرژی فراصوت با توجه به اثر معنیدار (۰۵/۰>p) بر بازدهی و عدد یدی روغن حاصل و عدم تغییر معنیدار شاخصهای اکسایش بررسی شده نسبت به نمونههای شاهد، روش مناسبی برای بهبود شرایط استخراج روغن ماهی به روش مرسوم است که طی آن تنها از دمای بالا (حدود ۹۵ درجه سانتیگراد) و زمان طولانی (معمولا یک ساعت) استفاده میشود. بنابراین میتوان از این انرژی جهت پیش تیمار مواد مصرفی و کاهش دما و زمان فرایند استفاده نمود.
دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده استخراج به کمک امواج فراصوت یک روش جایگزین ارزان، ساده و کارآمد در مقایسه با روشهای متداول استخراج میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه عملکرد استخراج روغن دانه نارنج (Citrus aurantium) به کمک امواج فراصوت میباشد. در این مطالعه، اثر استخراج به کمک امواج فراصوت (۲، ۴ و ۶ ساعت) در مقایسه با روش استخراج الکترومنتل (۸ ساعت در ۳۰۰ وات، ۱۲ ساعت در ۲۰۰ وات و ۲۴ ساعت در ۱۰۰ وات) و روش متداول سوکسله (۴۲ ساعت) بر بازدهی و ترکیب روغن دانه نارنج انجام پذیرفت. ترکیب اسید چرب روغنهای دانه نارنج استخراج شده بهوسیله روش کروماتوگرافی گازی سریع تعیین شدند. روشهای مختلف استخراج به شکل معنیداری بر بازدهی روغن دانه نارنج موثر بودند (۰۵/۰P<) و میتوان استخراج به کمک امواج فراصوت را به عنوان یک روش سریع معرفی نمود. علاوه بر این، در تمامی روشهای استخراج، بازدهی روغن دانه نارنج با افزایش زمان استخراج افزایش یافت. نتایج بهدست آمده بیانگر این مسئله بود که در بین اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع، اسید پالمیتیک و اسید لینولئیک به شکل معنیداری بهترتیب بالاترین مقادیر را داشتند (۰۵/۰P<). همچنین، مقادیر اسیدهای چرب تک غیراشباع و اسیدهای چرب چند غیراشباع خصوصا اسید چرب آلفا لینولنیک در روغن دانه نارنج مشابه روغنهای سویا و کانولا بود. ترکیب اسیدهای چرب روغنهای حاصل از روشهای مختلف استخراج اختلاف معنیداری نداشتند (۰۵/۰P<). با استفاده از روشهای استخراج به کمک امواج فراصوت و الکترومنتل میتوان در مدت زمان کمتری، روغنهایی با ویژگیهای مشابه روغن استخراج شده توسط روش استاندارد سوکسله بهدست آورد.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
باتوجه به اثرات نامطلوب ترکیبهای شیمیایی بر سلامتی مصرف کننده و با هدف جایگزینی آنها با ترکیبهای طبیعی، در این مطالعه جهت بررسی مقایسه ای آنها تیماربندی بدین شکل انجام گرفت: شاهد (تخم بدون نمک)، ۱A (تخم نمکسود با ۵/۲ درصد نمک خالص)، ۲A (تخم نمکسود با ۵/۲ درصد نمک خالص حاوی ۷/۰درصد اسیدبوریک و بوراکس) و ۳A (تخم نمکسود با ۵/۲ درصد نمک خالص حاوی ۵/۱ درصد ترکیب عصاره سیر و لیمو) انجام شد. تغییرات فاکتورهای مرتبط با آنالیز ترکیب تقریبی و ترکیب اسیدهای چرب تخم ماهی قزلآلای رنگینکمان طی نگهداری در یخچال در روزهای (صفر، ۳۰ و ۶۰) بررسی گردید. نتایج نشان داد که مجموع اسیدهای چرب غیراشباع طی مدت نگهداری بین تیمار شاهد و ۱A اختلاف معنیداری داشت (۰۵/۰p≤) اما در تیمار ۲A و ۳A تغییرات معنیداری وجود نداشت (۰۵/۰p>). فاکتورهای مرتبط با آنالیز ترکیب تقریبی مثل پروتئین و چربی نیز در تیمار شاهد و ۱A با گذشت زمان تغییرات معنیداری نشان دادند بطوریکه پروتئین در تیمار شاهد از ۵۱/۲۱ % در روز صفر به ۵۳/۱۷ % در روز ۶۰ تنزل پیدا کرد و همچنین چربی نیز از ۱۲/۱۴% به ۱۶/۱۱% در روزهای ذکر شده رسید.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۵ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
در کشور ایران ظرفیت زیادی برای تولید چربی حیوانی وجود دارد که کمتر در تولید محصولات غذایی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مطالعه، چربی حاصل از بافت دنبه گوسفندی و بافت شکمی شترمرغ بهعنوان ضایعات حاصل از کشتارگاه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، در مرحله اول چربی به روش حرارتدهی مرطوب استخراج شد و ترکیب شیمیایی آن مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم، چربی به روش جزءبهجزءسازی خشک به دو بخش استئارین و اولئین تقسیم شد و سپس جزء اولئین مجددا با این روش به دو بخش استئارین نرم و سوپر اولئین جداسازی و ترکیب اسید چرب و خصوصیات فیزیکوشیمیایی آنها اندازهگیری شد. بافت دنبه و شترمرغ به ترتیب حاوی ۶۶/۱۰% و ۱۸/۵% رطوبت، ۱۰/۴% و ۲۹/۴% پروتئین، ۲۶/۰% و ۶۲/۰% خاکستر و ۹۳/۸۴% و۳۵/۸۸% چربی بودند و راندمان استخراج چربی از این بافتها به ترتیب ۱/۴۴% و ۸/۷۰% بدست آمد. نتایج کروماتوگرافی گازی نشان داد اسیدهای اولئیک، پالمتیک و استئاریک اسیدهای چرب اصلی تشکیل دهنده چربی دنبه و اسیدهای اولئیک، پالمتیک، پالمیتولئیک و لینولئیک اسیدهای چرب غالب در ساختار چربی شترمرغ بودند. پس از فرایند جزءبهجزءسازی با افزایش محتوای اولئیک اسید در بخشهای اولئین و سوپر اولئین در هر دو نوع چربی، مقادیر عدد یدی و ضریب شکست افزایش و خصوصیات نقطه ذوب و شاخص L* کاهش یافت. عدد پراکسید چربی دنبه ۵۴/۱ میلیاکی والان اکسیژن در کیلوگرم روغن بود و فرایند جزءبهجزءسازی اثر معناداری بر آن نداشت، اگرچه عدد پراکسید چربی شترمرغ پس از فرایند جزءبهجزسازی به طور چشمگیری افزایش یافت. به طور کلی، میتوان نتیجهگیری کرد چربی استخراجی به روش حرارتدهی مرطوب از دنبه گوسفندی و شترمرغ و اجزای آنها دارای کیفیت قابل قبول برای مصارف خوراکی است و میتوان از بخشهای استئارین و استئارین نرم این چربیها بهعنوان جایگزین فرایند هیدروژناسیون برای تولید چربی نیمه جامد در محصولات غذایی استفاده کرد.