جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای جایگزینی پودر ماهی
مجتبی شیرود نجفی، عبدالمحمد عابدیان کناری،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
در این آزمایش از کنسانتره پروتئینی برنج به میزان صفر، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد به جای پودر ماهی استفاده شد. بچه ماهیان سفید (میانگین وزن اولیه mg۲۰±۳۵۰) به صورت سه بار در روز به مدت ۶۰ روز تغذیه شدند. بیشترین وزن نهایی(۱۰۲۰ میلی گرم) و افزایش وزن (۶۷۰ میلی گرم) و کمترین FCR (۵/۱) در تیمار ۵۰ درصد جایگزینی مشاهده شد که با بقیه تیمارها اختلاف معناداری داشت (P < ۰/۰۵) . میزان زنده مانی ۱۰۰ درصد و اختلاف معنی داری بین تیمارها وجود نداشت. هیچ گونه تفاوت معنی داری در ترکیب لاشه (رطوبت، پروتئین، لیپید و خاکستر) بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد (P > ۰/۰۵). با افزایش میزان جایگزینی کنسانتره پروتئینی برنج از میزان n-۳ کاسته شده و میزان n-۶ افزایش یافت (۰۵/۰P< ). نسبت n-۳ به n-۶ تا سطح ۲۵ درصد تغییر معنی داری نداشت ولی با افزایش سطح جایگزینی کاهش معنی داری نشان داد. میزان اسید آمینه کل با افزایش سطح کنسانتره تغییر معنی داری در بین تیمارها نداشت. یشترین مقدار اسیدهای آمینه ضروری مربوط به تیمار ۲۵ درصد بود که با تیمارهای شاهد، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد جایگزینی تفاوت معنی دار داشت. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که از کنسانتره پروتئین برنج می توان به عنوان یک جایگزین برای پودر ماهی تا سطح ۵۰ درصد در جیره بدون تغییر معنی داری در رشد بچه ماهیان سفید استفاده نمود. البته کیفیت اسیدهای چرب لاشه در این سطح حفظ نشد و سطح ۲۵ درصد وضعیت مناسبتری داشته است.
فائزه مرتضائی، بهرام فلاحتکار، میرمسعود سجادی، رقیه صفری،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
این مطالعه، با هدف بررسی عملکرد راهبرد برنامهریزی تغذیهای بر شاخصهای رشد و خونشناسی تاسماهی استرلیاد با استفاده از جایگزینی نسبی پودر ماهی (FM) با کنجاله سویا (S) در دوران لاروی انجام شد. تاسماهی استرلیاد با میانگین وزن اولیه ۰۱/۰ ± ۳۲/۰ گرم بهطور تصادفی در ۱۲ حوضچه بتونی گرد توزیع و با چهار جیره آزمایشی شامل صفر (شاهد/FM)، ۱۵ (S۱۵)، ۳۰ (S۳۰) و ۴۵% (S۴۵) کنجاله سویا به جای پودر ماهی، در سه مرحله زمانی (سه تکرار) تغذیه شدند. در مرحله اول (مرحله برنامهریزی)، ماهیان بهمدت ۲۸ روز با چهار جیره آزمایشی مختلف تغذیه شدند. سپس، تمامی گروههای آزمایشی، در مرحله دوم (میانی) با جیره FM و در مرحله سوم (مواجهه) با جیره S۴۵ بهمدت ۲۸ روز غذادهی شدند. در پایان هر مرحله، شاخصهای رشد اندازهگیری شدند. در پایان مرحله مواجهه نیز شاخصهای خونشناسی شامل تعداد گلبولهای قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، حجم متوسط هر گلبول قرمز، میانگین هموگلوبین در سلول و میانگین غلظت هموگلوبین در سلول ارزیابی شدند. عملکرد رشد در مراحل اول و دوم اختلاف معنیداری میان تیمارها نشان نداد، اما در مرحله سوم، وزن نهایی، شاخصهای وزن کسب شده، نرخ رشد ویژه و میانگین رشد روزانه در S۴۵ بهطور معنیداری بالاتر از FM بود. همچنین، بین هیچکدام از شاخصهای خونشناسی در گروههای مختلف اختلاف معنیداری مشاهده نشد. با توجه به نتایج بهدست آمده، راهبرد برنامهریزی تغذیهای در مراحل ابتدایی رشد میتواند در افزایش سازگاری تاسماهی استرلیاد طی مراحل بعدی چرخه زندگی به جیره مبتنی بر پروتئین گیاهی موثر باشد.