جستجو در مقالات منتشر شده


۵۱ نتیجه برای حلال


دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

در سال­های گذشته، مطالعات بسیاری در زمینه شناسایی و تشخیص ترکیبات آلی فرار صورت گرفته ­است. شناسایی این ترکیبات فرار در صنایع متعددی مانند کنترل آلودگی هوا، کنترل کیفیت هوا، بسته­ بندی مواد غذایی، کنترل کیفیت مواد غذایی، تشخیص بیماری­ها، کشاورزی و... مورد توجه قرار گرفته ­است. با وجود این پژوهش­ها حساسیت و انتخاب ­پذیری حسگرهای شناسایی ترکیبات فرار نیازمند بهبود می­ باشند. در این پژوهش لایه حساس کامپوزیت پلیمری رسانا بر پایه پلی (لاکتیک اسید) به عنوان ماتریس و نانولوله­ های کربنی به عنوان فاز رسانای پراکنده جهت شناسایی بخارات آلی فرار تهیه شده است. برای این منظور فیلم متخلخل کامپوزیتی به کمک روش جدایی فازی القایی خشک توسط ضدحلال آماده گردیده است. در این ساختار از حلال کلروفرم (با دمای جوش پایین و فراریت بیشتر) و ضدحلال اتانول (با دمای جوش بالاتر و فراریت کم­تر) استفاده شده است. ساختار به­ دست آمد جهت شناسایی بخارات متانول، تولوئن و کلروفرم مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار و مورفولوژی کامپوزیت متخلخل تهیه شده توسط تست­های میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و آزمون اندازه­ گیری سطح ویژه سه نقطه ­ای (BET) مورد مطالعه و بررسی گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می­دهد که فرآیند جدایی فازی القایی منجر به تشکیل ساختار متخلخل با مورفولوژی سلول باز شده است. میزان سطح ویژه بدست آمده برای فیلم کامپوزیت پلیمری تهیه شده برابر با ۳/۲۲ m۲gr می­باشد که در مقایسه با نمونه ­های متراکم نشان دهنده افزایش چشم­گیر میزان سطح ویژه می­باشد. نتایج تست بخار نشان دهنده بهبود چشم­گیر پاسخ نمونه­ های متخلخل در مقایسه با نمونه­ های متراکم می­ باشد. به طوری که نمونه متراکم در مقابل غلظت ۱۰۰ ppm  از بخار تولوئن هیچ پاسخی نشان نمی­دهد در حالی­که نمونه متخلخل در مقابل همان غلظت پاسخی در حدود ۱۴/۰ % نشان می­دهد. علت این مساله را می­توان به افزایش سطح ویژه لایه حساس و بهبود ضریب نفوذ مولکول­های بخار و افزایش امکان دسترسی آن­ها به سایت­های فعال حسگر دانست. همچنین روند پاسخ و انتخاب­پذیری حسگر به­دست آمده در مقابل بخارات هدف براساس پارامترهای ترمودینامیکی مانند پارامتر برهم­کنش فلوری-هاگینز و پارامتر حلالیت هنسن مورد مطالعه قرار گرفته است

دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

کلمات «حَلالاً طَیّباً» و «طَیّبَات» در قرآن مجموعاً، بیش از بیست بار (صراحتاً و یا به‌عنوان مصداق بارز) درباره غذا به‌کار رفته است. معانی متفاوتی از این ترکیب در ترجمه­ها ارائه شده است. باید دید که معنای دقیق ترکیب «حلال طیب» چیست؟ نویسنده با پیشنهاد معنای «گوارا» و «خوش» برای «طیب»، ادله و شواهدی را در جهت اثبات و تقویت این معنا اقامه نموده است. در همین راستا بیش از پنجاه ترجمه­ فارسی قرآن‌کریم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. معنای «پاکیزه» یا «حلال»، معنای دقیقی نبوده و جزو معانی مجازی شمرده شده و بیشتر از این‌که تحلیل مفهومی «طیب» باشد، به مصداق آن توجه دارد. اکثر مترجمان «طیب» را در معنای دقیق خود ترجمه ننموده­اند. البته در این بین مترجمانی وجود دارند که در مواردی «طیب» را «گوارا و لذیذ» معنا کرده­اند که متأسفانه آن­ها نیز در تمامی آیات این مطلب را مراعات نکرده و از خود وحدت رویه نشان نداده­اند. البته برخی از مترجمان در تمامی موارد، «طیب» را به‌معنای پاکیزه دانسته که هرچند از نظر تحقیق حاضر، ترجمه دقیقی ارائه نکرده­اند، اما کارشان به خاطر رعایت وحدت رویه ستودنی است. از دیگر نتایجی که از مقاله حاضر بدست می­آید نقش وصفی «طیب» برای «حلال» در ترکیب «حلالاً طیباً» است. اکثر مترجمان به نقش وصفی «طیب» دقت نکرده و آن را با حرف عطف واو به‌صورت «حلال و طیب» ترجمه کرده­اند.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

به‌کارگیری آنزیم‌ها‌‌ در حلال‌‌های آلی به لحاظ بیوتکنولوژی و صنعتی حایز اهمیت است. یکی از مشکلات موجود در استفاده از آنزیم‌‌ها در حلال‌‌های آلی، کاهش پایداری آنزیم‌‌ها است. جهت رفع این مشکل از روش‌‌های پایدارسازی پروتئین‌‌ها همچون استفاده از افزودنی‌ها‌‌ بهره گرفته می‌‌شود. در این تحقیق فعالیت و پایداری آنزیم تریپسین در درصدهای مختلف از حلال‌‌های آلی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از ساکارز پایداری آنزیم در حلال‌‌های آلی ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که فعالیت تریپسین در غلظت‌‌های مختلف از حلال‌‌های آلی کاهش می‌‌یابد. میزان کاهش در مورد DMF کمتر از سایر حلال‌‌ها است. با بررسی پایداری آنزیم مشاهده شد که پایداری آنزیم در حلال‌‌های آلی کاهش می‌‌یابد. این کاهش با افزایش Log P حلال‌‌ها رابطه مستقیم دارد. پایداری آنزیم در حضور DMF در مقایسه با سایر حلال‌‌ها بیشتر بود. با افزودن ساکارز، تریپسین در مقابل حلال‌‌ها پایدار گردید که میزان پایدار شدن در حلال DMF بیشتر از حلال‌‌های دیگر بود. در آخر با توجه به نتایج، جهت به‌کارگیری تریپسین در حلال‌‌های آلی، مخلوط DMF و ساکارز پیشنهاد می‌‌شود.

دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

در این پژوهش امکان جداسازی آسفالتین از باقیمانده برج خلاء با استفاده از حلالهای صنعتی ارزان قیمت مانند ۲۰۲ ،۲۰۲ ،۲۰۴ و ۲۱۰ بررسی شد. برای رسوب آسفالتین از روشهای جداسازی ۰۱/IP۱۴۳ و ۰۷-۳۲۷۹ D ASTM استفاده شد. جهت یافتن بیشترین میزان رسوب آسفالتین از نرم افزار طراحی آزمایش با سه فاکتور زمان ماند، نسبت حجم حلال به جرم خوراک و درصد حجمی حلال ۲۰۴ به مجموع حلال ۲۰۴ و ۲۱۰ استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین اثر میان پارامترهای اساسی به ترتیب مربوط به نسبت حلال به خوراک، درصد حجمی حلال ۲۰۴ به کل حلال و زمان ماند بوده است و بین پارامترهای اساسی برهمکنش شدیدی وجود دارد. بهترین درصد رسوب آسفالتین در زمان ماند ۷۹/۳۴ ساعت، نسبت حلال به خوراک gr/ml ۷۹/۳۹ و درصد حجمی حلال ۲۰۴ به حلال کل ۲۹/۲۰ %حاصل شد که توانست ۰۴/۹ %از ۹/۹ %را رسوب دهد و درصد رسوب آسفالتین حالت بهینه مخلوط حلالهای صنعتی ۹/۲۲ %کمتر از نرمال هپتان شد که با توجه به قیمت ارزانتر این حلالها بیش از ۲۰ %در هزینه صرفه جویی شده است.

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده: لاکازها ازجمله پلی فنل اکسیداز ها هستند که توانایی اکسید نمودن تعداد زیادی از ترکیبات فنلیک شامل فنل ها ، پلی فنل ها، ترکیبات آروماتیک آمین دار و نیز استخلاف های غیر فنلی با استفاده از اکسیژن مولکولی به عنوان پذیرنده نهایی الکترون را دارند. بنابر این، این آنزیم ها در فرآیند های بیوتکنولوژی نظیر سیستم های تصفیه فاضلاب، زیست سالم سازی خاک آلوده و غیره کاربرد فراوان دارند. نتایج تحقیقات قبلی نشان از افزایش پایداری دمایی آنزیم لاکاز باکتری بومی Bacillus sp. HR۰۳ با استفاده از تکنیک جهش زایی هدفمند (SDM) و نقش اسید آمینهE۱۸۸ در ناحیه لوپ سطحی بین دومین ۱ و۲ در مقاومت دمایی آنزیم دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی مقاومت حلالی جهش یافته های اسید آمینه مذکور در حضور حلالهای دی متیل سولفوکساید (DMS) و دی متیل فرمامید (DMF) می باشد. مقایسه پارامتر های سنتیکی از جمله Kcat / Km ، ∆∆G‡و C۵۰ نشان از افزایش پایداری آنزیم های جهش یافته نسبت به آنزیم وحشی داشته که کاربرد صنعتی چنین آنزیم هایی را سهل تر می نماید. کلید واژگان: آنزیم لاکاز، جهش زایی هدفمند، پایداری حلالی.
آریا باباخانی لشکان، ابوالفضل سرزارع،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

برای بهینه‌سازی استخراج ترکیبات آنتی‌اکسیدانی سرخس آبی آزولا، از روش استخراج حلالی و بهینه‌سازی تاگوچی استفاده شد. متغیرهای وابسته در این فرایند غلظت اتانول، زمان استخراج و نسبت ماده خشک به حلال بود. غلظت اتانول و نسبت ماده خشک به حلال به‌طور معناداری خواص آنتی‌اکسیدانی اندازه‌گیری شده با میزان فنول کل و خنثی‌کنندگی رادیکال‌های آزاد را تغییر داد (۰۵/۰p<)، درحالی‌که زمان استخراج تأثیر معناداری بر میزان ترکیبات آنتی‌اکسیدانی نداشت (۰۵/۰p>). میزان ترکیبات فنولی در تیمارها از ۷۷/۵ تا ۴۲/۱۶ برحسب میلی‌گرم اسید گالیک بر گرم ماده خشک متغییر بود. میزان درصد خنثی‌کنندگی رادیکال‌های آزاد عصاره‌ها نیز از ۵۱/۲۰ درصد تا ۷۱/۹۳ درصد بود. غلظت ۵۰ درصد اتانول، نسبت ۱به ۱۵ ماده خشک به حلال و زمان استخراج ۴۸ ساعت به‌عنوان تیمار بهینه انتخاب شد. نتایج نشان داد آزولا می‌تواند برای استخراج ترکیبات آنتی‌اکسیدانی مناسب باشد.

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

با توسعه­ی سریع علم و فناوری­، سریم و سریم اکسید به­طور گسترده در زمینه­های مختلف استفاده می­شوند از جمله در ساخت آلومینیم، آلیاژهای آلومینیم، برخی از فولادها و در آهن­رباهای دایمی، کاتالیزور، پودر پولیش، شیشه، سینما، و فناوری سرامیک. استخراج حلالی یکی از تکنیک­های موثر برای استخراج، جداسازی و خالص­سازی سریم است.
استخراج سریم (IV) از محلول­های سولفوریک اسید با استفاده از سیانکس ۹۲۱ رقیق­شده در کروزن مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای مختلف مؤثر بر فرایند استخراج سریم ­(IV) مانند pH فاز آبی، غلظت استخراج­کننده، غلظت یون فلزی در فاز آبی، زمان تماس و هم­چنین دمای واکنش به­طور جداگانه بررسی شد. آزمایش­ها در محدوده­ی­­pH ، ۵/۰ تا ۵/۵­، در دمای C­° ۱± ۲۵، با استفاده از سیانکس ۹۲۱ به تنهایی در گستره­ی غلظتی ۰۶/۰ تا ۱-mol L ­۴/۰، ­و مخلوط سیانکس ۹۲۱  و ­­­­EHPA۲D با نسبت­های مختلف ­انجام شد.
 با توجه به مطالعه­ی دما­، واکنش استخراج سریم (IV) با سیانکس ۹۲۱ در کروزن فرایندی با طبیعت گرمازا است. نتایج نشان داد که استخراج مؤثر سریم (IV) از محلول­های اسیدی نمی­تواند در یک تعادل تنها به­ دست آید زیرا انحلال­پذیری سیانکس ۹۲۱ در رقیق­کننده­های آلیفاتیک در دمای محیط محدود است. برای جبران این­­­، امکان استفاده از مخلوط هم­افزای سیانکس ۹۲۱ و EHPA۲D به عنوان سیستم استخراجی برای بازیابی سریم (IV) از محلول­های سولفوریک اسید بررسی شد. مشاهده شد که استخراج سریم (IV) با مخلوط­ سیانکس ۹۲۱ و EHPA۲D­­، اثر هم­افزیی قابل توجهی ارایه می­دهد. نتایج نشان داد که، تحت شرایط آزمایشی، حداکثر ضریب هم­افزایی در نسبت مولی ۰/۳ (­۹۲۱Cyanex  M ۲/۰ : EHPA۲D ­M ۶/۰) به دست می­آید و سریم (IV) به شکل ۹۲۱Cyanex ۲(۴HSO)(۴SO)Ce در فاز آلی استخراج می­شود.

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

موضوع تحقیق: حلالیت ضعیف ترکیبات دارویی در محیط آبی بدن موجب افزایش تاثیرات جانبی نامطلوب، افزایش مقدار داروی مصرفی و کاهش اثربخشی آن می­شود. تولید میکرو/ نانوذرات ترکیبات دارویی با مرفولوژی و توزیع اندازه­ی یکنواخت یکی از روشهای تایید شده برای افزایش حلالیت این ترکیبات است. از این رو انتخاب وطراحی یک روش مناسب برای تولید میکرو/ نانوذرات ترکیبات دارویی یکی از مهمترین زمینه های تحقیقاتی در صنایع داروسازی است. در طول سه دهه گذشته، بکارگیری فرایندهای بر پایه دی­اکسیدکربن فوق بحرانی در زمینه های مختلف داروسازی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما برای استفاده از این فناوری جهت تولید میکرو/نانوذرات دارویی و طراحی و توسعه­ی واحدهای عملیاتی موردنیاز، تعیین میزان حلالیت این ترکیبات در دی­اکسیدکربن فوق بحرانی الزامی است.
روش کار: در این پژوهش، از پنج مدل تجربی مختلف (آداچی و لو، چ و مادراس، هژبر و همکارانش، بیان و همکارانش و مدل مندز سانتیاگو تیجا) و همچنین شبکه­ی عصبی مصنوعی برای تعیین حلالیت شش ترکیب دارویی ضدسرطان (اپرپیتانت، ۵-فلوروراسیل، ایماتینیب مسیلات، کاپسیتابین، لتروزول و داستاکسل) در دی‌اکسیدکربن فوق­بحرانی استفاده شده است. سپس با استفاده از داده­های تجربی موجود برای حلالیت این مواد و محاسبه­ی معیارهای آماری مانند میانگین قدر مطلق خطای نسبی (AARD%)، ضریب هم­بستگی تنظیم­شونده (Radj) و مقدار پارامتر F ( F-value)، میزان دقت و صحت این مدل­ها در تخمین حلالیت ترکیبات دارویی مذکور بررسی شده است.
مهم­ترین نتایج حاصله: بر اساس نتایج حاصله، مدل آداچی و لو با مقدار  AARD%معادل %۱۲/۱۲ و میانگین Radj معادل ۹۷/۰ می­تواند پیش­بینی قابل قبولی از میزان حلالیت این ترکیبات دارویی در دی­اکسیدکربن فوق­بحرانی داشته‌ باشد. همچنین با مقایسه­ی نتایج به دست آمده از شبکه­ی عصبی مصنوعی و مدل­های تجربی، شبکه­ی عصبی مصنوعی با مقدار AARD% معادل %۶۵/۱ و میانگین Radj معادل ۹۹۶۰/۰ را می­توان به عنوان مناسب­ترین مدل برای پیش¬بینیمیزان حلالیت این داروهای ضدسرطان انتخاب نمود.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

در این پژوهش از فلور میکروبی چشمه آب معدنی دوساری واقع در شهرستان جیرفت، یک سویه باسیلوس شناسایی شد که در محیط اختصاصی کازئین آگار واجد فعالیت پروتئازی بود. این باکتری بر اساس تست‌های میکروبی- بیوشیمیایی و توالی‌یابی ژن ۱۶S rRNA به عنوان B. Pumilus (KHB۳) شناخته شد. به منظور تولید آنزیم، سویه موردنظر به مدت ۴۸ ساعت در محیط مایع اختصاصی رشد داده شد. محیط کشت پس از رسوب دهی با سولفات آمونیوم (۸۵ درصد) و دیالیز با ستون کروماتوگرافی تبادل یونیQ -سفاروز به طور نسبی خالص-سازی شد. ویژگی‌های بیوشیمیایی پروتئاز KHB۳ در دماهای مختلف، pH‌های مختلف، یون‌ها و شوینده‌ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که آنزیم حداکثر فعالیت و پایداری را در ۰/۸ ‌pH نشان می‌دهد. این پروتئاز در حضور غلظت های ۰/۱ و ۵/۱ مولار NaCl حدود ۱۰۰ درصد فعالیت خود را حفظ کرده است. در حضور یون‌های MnSO۴ و FeSO۴ به ترتیب ۳۳ و ۱۰ درصد افزایش فعالیت نسبت به عدم حضور یون را نشان می‌دهد. این پروتئاز حداقل ۴۵ درصد فعالیت و پایداری خود را در حضور شوینده‌های تجاری حفظ کرده است. علاوه بر این، در حضور شوینده بانو حدود ۱۲ درصد افزایش در فعالیت پروتئازی نشان می‌دهد. فعالیت و پایداری در pH‌های قلیایی، حلال‌های آلی و شوینده‌ها پتانسیل قابل توجه این آنزیم را برای استفاده در صنایع مختلف از جمله صنعت شوینده نشان می‌دهد.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

لوسیفراز حشره شب‌تاب، یک آنزیم مولد نور است که در زمینه‌های مختلف بیوتکنولوژی و زیست‌شناسی مولکولی استفاده می‌شود. لوسیفراز کاربردهای گسترده‌ای در بسیاری از حوزه‌های آنالیز ژنتیکی نظیر ردیابی بیان ژن، سنجش ژن گزارشگر و مطالعات پروتئومیکس نظیر برهمکنش‌های پروتئین- پروتئین دارد. علیرغم مزیت هایی که این آنزیم دارد، محدودیت هایی نیز در سامانه های مبتنی بر لوسیفراز وجود دارد که مهم ترین آن ها پایداری پایین آنزیم است. یکی از جدیدترین روش هایی که برای حل این مشکل توسعه یافته است، استفاده از حلال های بسا زودگداز(DES) می باشد. یک گروه از حلال های بسا زودگداز از نمک آلی همراه با یک دهنده هیدروژن ساخته می شود که به سبب آن، پیوندهای هیدروژنی درون مولکولی باعث کاهش نقطه ذوب آن نسبت به هر یک از ترکیبات سازنده می باشد. در تحقیق حاضر، اثرات این حلال را روی ویژگی های سینتیکی آنزیم لوسیفراز Lampyris turkestanicus وحشی و جهش‌یافته(I۲۳۲R - E۳۵۴R/Arg۳۵۶) بررسی شد. بدین منظور،آنزیم‌های وحشی و جهش‌یافته در BL۲۱ بیان گردید و پروتئین‌های مورد نظر از طریق کروماتوگرافی تمایلی تخلیص و برای مطالعات سینتیکی استفاده شد. در اینجا، از حلال کولین کلراید:گلیسرول به عنوان حلال بسازودگداز استفاده گردید. با توجه به نتایج، پایداری دمایی لوسیفراز وحشی در حلال DES نسبت به جهش یافته بسیار بیشتر است. همچنین، فعالیت باقیمانده هر دو آنزیم وحشی و جهش یافته در حضور حلال DES نسبت به عدم حضور آن بیشتر است.
سید علی جعفرپور، حسین نورانی، مسعود رضایی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

اثر روش‌های مختلف استخراج (سوکسله، فراصوت، حلالی و پخت) بر بازدهی، کیفیت و ترکیب اسیدهای چرب روغن استخراج شده ازفراورده‌های جنبی کپور معمولی (سر و امعا و احشا) مقایسه شد. برای تعیین کیفیت روغن استخراجی، شاخص‌های پراکساید، تیوباربیتوریک اسید، اسیدهای چرب آزاد، مزدوج‌های دی‌ان و قهوه‌ای شدن غیرآنزیمی و همچنین ترکیب اسید چرب اندازه‌گیری شدند. نتایج نشان داد روش‌های سوکسله و فراصوت بالاترین بازدهی را در مقایسه با سایر روش‌ها داشت. علاوه بر این، روش پخت با بازدهی ۲۲/۳ درصد دارای کمترین بازدهی نسبت به سایر روش‌ها بود (۰۵/۰p<). اندازه‌گیری شاخص‌های کیفی بیانگر بیشترین و کمترین مقادیر شاخص‌های پراکساید، تیوباربیتوریک اسید، اسیدهای چرب آزاد و قهوه‌ای شدن غیرآنزیمی به‌ترتیب در روغن استخراج شده به روش فراصوت و پخت بود (۰۵/۰p<).  بر این اساس، بیشترین و کمترین کیفیت روغن استخراجی به‌ترتیب متعلق به روش پخت و فراصوت بود. در روغن استخراج شده به روش‌های مختلف از فراورده‌های جنبی کپور معمولی، مقادیر بالایی از اسیدهای چرب تک غیراشباع وجود داشت. علاه بر این، روغن استخراجی به روش فراصوت دارای مقادیر بیشتری از دو اسید چرب DHA و EPA نسبت به سایر روش‌ها بود. 
آذین صفار شرق، اسحق زکی‌پور رحیم آبادی، ابراهیم علیزاده دوغیکلایی، فرزاد غیبی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: خصوصیات عملکردی پروتئین استخراجی به روش حلالیت و ترسیب ایزوالکتریک، تحت تاثیر فاکتورهای مختلفی از جمله استفاده از اسید یا باز هنگام استخراج پروتئین قرار دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی خصوصیات عملکردی پروتئین استخراج‌شده از ماهی کاراس معمولی (Carassius carassius) با روش حلالیت و ترسیب ایزوالکتریک اسیدی و بازی بود.
مواد و روش‌ها: پژوهش تجربی حاضر روی ۵۶ قطعه ماهی کاراس معمولی شهر بندر ترکمن انجام شد. گوشت چرخ‌شده ماهی‌ها به‌طور تصادفی به دو گروه همگن برای اعمال روش ISP اسیدی و بازی تقسیم شد. پروتئین از گوشت چرخ‌شده بازیافت و خصوصیات عملکردی آن بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS ۲۱، از طریق آزمون  Tدومتغیره صورت گرفت.
یافته‌ها: پروتئین استخراج‌شده از گوشت ماهی کاراس معمولی در تیمارهای اسیدی و بازی اختلاف معنی‌داری داشتند
(۰/۰۵>p). در نگهداری آب بین دو تیمار تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (۰/۰۵p>). ظرفیت امولسیون‌کنندگی پروتئین استخراج‌شده در تیمار بازی به‌طور معنی‌داری بالاتر از تیمار اسیدی بود (۰/۰۵>p). شاخص پایداری امولسیون در تیمار بازی، مقادیر بالاتری در مقایسه با تیمار اسیدی داشت. تمامی نمونه‌ها شاخص رفتار جریان (n) کمتر از یک داشتند که نشان داد این نمونه‌ها رفتار سودوپلاستیک دارند.
نتیجه‌گیری: پروتئین استخراج‌شده از گوشت ماهی کاراس معمولی در تیمار اسیدی بیشتر است، ولی تیمار بازی خصوصیات عملکردی بهتری دارد. تیمار بازی، ظرفیت امولسیونی بالاتری نسبت به تیمار اسیدی تشکیل می‌دهد و شاخص پایداری تیمار بازی بالاست. محلول‌های پروتئینی و امولسیون‌های تهیه‌شده اسیدی و بازی، خصوصیت سودوپلاستیک دارند. میزان ویسکوزیته مواد غذایی در تیمار اسیدی نسبت به تیمار بازی بیشتر است.


دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

آسپارتیک پروتئازها(X,۲۳.۴.۳EC( پیوند‌های پپتیدی را هیدرولیز می‌کنند، واکنشی که برای بسیاری از فرایند-های زیستی اساسی است.آسپارتیک پروتئازها در بیش‌تر قارچ‌ها و همه مهره‌داران به صورت زیموژن سنتز می‌شوند. پپسین خوک)۳.۴.۲۳.۱EC(، متعلق به خانواده آسپارتیک ‌پروتئاز‌ها است. پپسین یک پروتئاز معدی و یکی از سه آنزیم‌های اصلی هضم پروتئین در سیستم هضمی است . آنزیم پپسین به عنوان یک آنزیم صنعتی در صنایع غذایی است. در این مطالعه اثر غلظت های مختلف آلومینیوم در حضور و غیاب حلال های آلی( بوتانول، اتانول، ۴،۱ -بوتان‌دیول وگلیسرول) بر روی پایداری دمایی پپسین بررسی شد. نتایج حاصل از این مطالعه نمایانگر افزایش پایداری دمایی پپسین در حضور آلومینیوم و کاهش آن در حضور حلال های آلی( بوتانول، اتانول، ۴،۱ -بوتان‌دیول) می باشد، و پایداری دمایی پپسین در حضور گلیسرول نیز ثابت ماند. پایداری دمایی آنزیم پپسین در حضور حلال های آلی بوتانول،اتانول، ۴،۱ -بوتان‌دیول و گلیسرول با افزودن آلومینیوم نسبت به غیاب آن زیاد شد. یون‌های آلومینیوم از طریق برهمکنش های الکتروستاتیک و داتیو با گروه های کربوکسیلات اسیدهای آمینه آسپارتیک اسید و گلوتامیک اسید به ساختار پپسین متصل و سبب متراکم شدن ساختار آنزیم شده که منجر به افزایش پایداری دمایی پپسین شده است. علت افزایش پایداری دمایی پپسین در حضور آلومینیوم ناشناخته است. با استفاده از آلومینیوم می توان اثر ناپایدارکنندگی حلال های آلی را بر روی پپسین کاهش داد.

دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: پروتئیناز K یک اندوپپتیداز خارج سلولی است که توسط قارچ تریتیراچیوم آلبوم لیمبر (Tritirachum album Limber) ترشح می‌شود و متعلق به رده سرین‌اندوپپتیدازها است. این آنزیم در مطالعات مربوط به پروتئین‌ها کاربرد دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر اوره، گوانیدین‌هیدروکلراید و سه حلال آلی متانول، اتانول و ایزوپروپانول بر فعالیت سینتیکی آنزیم پروتئیناز K بود.
مواد و روش‌ها: در مطالعه تجربی حاضر مطالعات سینتیکی با دستگاه اسپکتروفتومتر UV-Vis، در دمای °C۴۰، pH برابر ۷/۴ و غلظت‌های مختلف سوبسترا، اوره و گوانیدین‌هیدروکلراید انجام شد.
یافته‌ها: اوره در غلظت‌های یک و ۲‌مولار موجب کاهش Vmax و Km آنزیم شد، ولی در غلظت‌های بالاتر مانند ۳ و ۴مولار فعالیت آنزیم را افزایش داد. گوانیدین‌هیدروکلراید بر فعالیت آنزیم اثر مهارکنندگی داشت، به‌طوری که در غلظت‌های یک، ۲ و ۳‌مولار موجب کاهش در Vmax و  Kmشد و به‌عنوان مهارکننده نارقابتی برای آنزیم عمل کرد. حلال‌های آلی متانول، اتانول و ایزوپروپانول در غلظت‌های پایین اثر فعال‌کنندگی و در غلظت‌های بالا اثر مهاری بر فعالیت سینتیکی آنزیم پروتئیناز K داشتند.
نتیجه‌گیری: اوره در غلظت‌های پایین اثر مهاری و از غلظت ۲مولار به بالا اثر فعال‌کنندگی بر فعالیت آنزیم دارد، ولی گوانیدین‌هیدروکلراید در تمامی غلظت‌ها اثر مهاری نشان می‌دهد و می‌توان از آن به‌عنوان یک مهارکننده آنزیم نام برد. اثر حلال‌های آلی متانول، اتانول و ایزوپروپانول روی فعالیت آنزیم پروتئیناز K به درصد حجمی- حجمی آنها بستگی دارد؛ آنها در درصد‌های پایین باعث فعال‌شدن آنزیم می‌شوند، ولی در درصدهای بالا اثر مهاری دارند، به‌طوری که متانول زیر ۳۰%، اتانول و ایزوپروپانول کمتر از ۵۰% آنزیم را فعال می‌کنند.
 


دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: در میان نانوسیستم‌های مختلف، نانوذرات پلیمری به‌دلیل پتانسیل کاربرد به‌عنوان ناقل دارو بسیار مورد توجه هستند. پلی‌اتیلن‌گلیکول-پلی‌لاکتیک-گلیکولیک‌اسید (PEG-PLGA) یک کوپلیمر آمفی‌فیلیک است که می‌تواند برای انتقال داروهای محلول در آب، داروها و مولکول‌های نامحلول در آب استفاده شود. نانوذرات پلیمری PEG-PLGA می‌توانند فیلتراسیون کلیوی و سمیت دارو را کاهش دهند، آنها زیست‌سازگار و زیست‌تخریب‌پذیر هستند. هدف مطالعه حاضر بهینه‌سازی تهیه نانوذرات PEG-PLGA با استفاده از روش تبخیر حلال برای دستیابی به سیستم انتقال دارو با اندازه و بار سطحی مناسب بود.
مواد و روش‌ها: در مطالعه تجربی حاضر نانوذرات PEG-PLGA با اندازه ۱۵۰نانومتر و پتانسیل زتای ۱۰- با روش تبخیر حلال تهیه شدند. سپس ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی نانوذرات مورد بررسی دقیق قرار گرفت.
یافته‌ها: با افزایش غلظت پلیمر و درصد پلی‌وینیل‌الکل، اندازه ذرات بزرگ‌تر شد. تولید نانوذرات با غلظت ۵میلی‌گرم بر میلی‌لیتر کوپلیمر، غلظت ۲% وزنی- حجمی پلی‌وینیل‌الکل و در نسبت حجمی ۱۲:۱ بهترین اندازه و بار سطحی را نشان داد. از نظر مورفولوژی، نانوذرات ساختاری کاملاً مشابه و به شکل کروی داشتند. طبق طیف FTIR پیک در ناحیه cm۳۰۰۰-۲۹۰۰ مطابق با پیوند کششی C-H در CH۳ بود. پیک قوی در cm۱۱۷۶۰ مربوط به –CO کششی بود که تشکیل کوپلیمر را نشان داد.
نتیجه‌گیری: تولید نانوذرات PEG-PLGA در شرایطی با غلظت ۵میلی‌گرم بر میلی‌لیتر کوپلیمر، غلظت ۲% وزنی- حجمی پلی‌وینیل‌الکل و در نسبت حجمی ۱۲:۱ بهترین اندازه و بار سطحی را نشان می‌دهد؛ همچنین نانوذرات ساختاری کاملاً مشابه و به شکل کروی دارند.
 

 


دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ در پیشرفت روند بسیاری از بیماری‌ها مانند پریودنتیت، آترواسکلروزیس و سرطان‌ها نقش بسزایی دارد. یکی از روش‌های پایداری آنزیم استفاده از حلال‌های فرازودگداز است. هدف این پژوهش، بررسی اثر حلال فرازودگداز روی پایداری و ساختار آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ با هدف درمانی بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ فرم فعال (۷۰۷-۱۰۷ توالی رزیدوی آمینواسیدی) با استفاده از وکتور بیانی pET۲۱a در باکتری اشریشیا کلی سویه BL۲۱ بیان و تخلیص و ریفولدینگ آنزیم توسط روش گرادیان شیب اوره به‌طور همزمان روی ستون نیکل سفارز انجام شد. سپس تاثیر حلال فرازودگداز بر پایه کولین‌کلراید و گلیسرول با نسبت مولی ۱:۱ بر فعالیت، پایداری و ساختار آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ بررسی شد. فعالیت آنزیم در غلظت‌های مختلف ژلاتین در حضور حلال‌های فرازودگداز ۱۵ و ۳۰% حجمی/حجمی در ۷/۸=pH برای به‌دست‌آوردن Vmax و km با رسم نمودار میکائیلیس- منتن و استفاده از نرم‌افزار Prism version ۵.۰ مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: با افزایش درصد حلال‌ها تا ۳۰%، فعالیت ویژه آنزیم افزایش یافت و پس از آن روند کاهشی داشت و در حضور حلال ۳۰% حجمی/حجمی در دو دمای ۵۰ و ۶۰
ºC در مقایسه با حلال ۱۵% و عدم حضور حلال دارای فعالیت باقیمانده بیشتری بود. نتایج نشان‌دهنده پایداری بیشتر آنزیم در حلال ۳۰% بود.
نتیجه‌گیری: آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ در حضور حلال فرازودگداز ۳۰% حجمی/حجمی بر پایه کولین‌کلراید و گلیسرول دارای بیشترین فعالیت و پایداری است. افزایش پایداری حرارتی آنزیم را می‌توان به فشردگی ساختار آن در حضور حلال فرازودگداز نسبت داد.

علیرضا هدهدی، آریا باباخانی، هانیه رستم زاد،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

جلبک­های قهوه­ای منبعی ارزشمند از ترکیبات آنتی­اکسیدانی طبیعی به ویژه فلوروتانین­ها می­باشند. در این مطالعه تأثیر غلظت حلال (آب/ اتانول) بر میزان ترکیبات فلوروتانین و خواص آنتی­ اکسیدانی عصاره­های استخراج شده از جلبک قهوه­ای Sargassum angustifolium مورد بررسی قرار گرفت. استخراج به روش غوطه­وری در دمای اتاق (۲۶-۲۸ درجه سانتی­گراد) توسط حلال آبی/ اتانولی با سه نسبت (۳۰:۷۰)، (۵۰:۵۰) و (۷۰:۳۰) صورت گرفت. میزان فلوروتانین­، محتوای فنول کل، فعالیت کاهندگی آهن، فعالیت خنثی کنندگی رادیکال آزاد DPPH و فعالیت آنتی­ اکسیدانی کل عصاره­های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازده استخراج فلوروتانین وابسته به غلظت حلال بوده و با افزایش قطبیت حلال، میزان آن افزایش یافت؛ به طوری که میزان آن در تیمار آبی/ اتانولی ۳۰:۷۰ به طور معنی­داری بیش­تر از دو تیمار دیگر بود (P<۰,۰۵). همچنین بالاترین میزان جذب رادیکال آزاد DPPH در تیمارهای آب/ اتانول ۵۰:۵۰ و ۷۰:۳۰ که حاوی فلوروتانین کمتری بودند به دست آمد و با تیمار آب/ اتانول ۳۰:۷۰ دارای اختلاف معنی دار بود (P<۰,۰۵). در نهایت مشخص گردید که عصاره آب/ اتانول ۳۰:۷۰ جلبک قهوه­ای S. angustifolium گزینه مناسبی برای استخراج ترکیبات فلوروتانین به عنوان یک ترکیب زیست­فعال طبیعی جهت اهداف غذایی و دارویی می­باشد.


دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده   پوشش های خوراکی، لایه نازکی هستند که روی سطح مواد غذایی قرار می گیرند و به عنوان محافظ عمل می کنند. فیلم ها و پوشش های خوراکی تهیه شده از پلیمرهای طبیعی بخصوص پروتئین در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته اند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی امکان تولید فیلم خوراکی از ایزوله پروتئین نخود و تعیین اثر غلظت ایزوله پروتئین نخود  و غلظت پلاستی سایزر روی برخی ویژگی های فیلم خوراکی است. بدین منظور با استفاده از طرح مرکب مرکزی چرخش پذیر، تاثیر ایزوله پروتئین نخود در غلظت های ۴ تا۱۰ گرم و پلاستی سایزر گلیسرول در محدوده۴۰ تا۶۰ درصد وزن ایزوله پروتئین نخود، برآزمون های فیزیکی و کیفی فیلم خوراکی نظیر نفوذپذیری نسبت به بخار آب، میزان حلالیت فیلم و میزان شفافیت فیلم ها در pH=۹,۵ مورد بررسی قرار گرفت .نتایج نشان داد که درصد پلاستی سایزر در محدوده مورد مطالعه اثر معنی داری روی نفوذ پذیری به بخارآب دارد؛ همچنین افزایش غلظت پروتئین باعث افزایش میزان نفوذپذیری نسبت به بخار آب در سطح آماری(P<۰.۰۱) شد. افزایش غلظت پلاستی سایزر، سبب افزایش انحلال فیلم ها گردید و همچنین افزایش غلظت ایزوله پروتئین نخود باعث کاهش شفافیت فیلم ها گردید.   

دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

پروتئازهای مقاوم به حلال‌های آلی بیش از دو دهه است که به میزان زیادی مورد توجه قرار گرفته است. پروتئازها قادر به کاتالیز واکنش‌ها در محیط‌های آلی هستند، به همین دلیل پایداری آنزیم در حضور حلال‌های آلی حائز اهمیت است. در این پژوهش از آب چشمه قینرجه در ایران باکتری جداسازی شد که قادر به تولید پروتئاز مقاوم به حلال‌های آلی است. غربالگری سویه مولد پروتئاز از طریق کشت در محیط اسکیم‌میلک آگار و سنجش قطر هاله انجام شد. سنجش فعالیت آنزیمی به روش هیدرولیز کازئین به‌عنوان سوبسترا صورت گرفت. باکتری که دارای بیشترین فعالیت پروتئازی بود براساس توالی‌یابی ۱۶S rDNA، ویژگی‌های مورفولوژیکی و بیوشیمیایی شناسایی شد. اثر حلال‌های آلی، دما، pH و سدیم‌کلرید بر فعالیت پروتئازی مورد سنجش قرار گرفت. سویه جداسازی‌شده با مطالعه نتایج حاصل از تعیین توالی، خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی به‌عنوان سویه جدیدی از Brevibacillus borstelensis شناسایی شد که قادر به تولید پروتئاز برون‌سلولی مقاوم به حلال‌های آلی با فعالیت آنزیمی ۰/۵۳واحد بر میلی‌لیتر است. پروتئاز تولیدشده پس از ۲ساعت انکوباسیون در °C۳۰، در طیف وسیعی از حلال‌های آلی قادر به فعالیت بود و بیشترین فعالیت پروتئولیتیک آن در حضور ۲۵% ایزوپروپانول مشاهده شد. بررسی ویژگی‌های بیوشیمیایی آنزیم نشان داد که پروتئاز تولیدشده در pH برابر ۹ و دمای ˚C۶۰ بیشترین فعالیت را داشته است. نتایج حاضر نشان داد که پروتئاز جداسازی‌شده دارای ویژگی‌های برجسته‌ای مانند فعالیت و پایداری نسبت به شرایط قلیایی و حلال‌های آلی است که برای استفاده در صنایع بیوتکنولوژی مختلف کاربرد دارد.


دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

به‌کارگیری آنزیم‌ها در حلال‌های آلی از لحاظ صنعتی و بیوتکنولوژیکی بسیار حائز اهمیت است. اما حلال‌های آلی با تاثیر بر ساختار پروتئین‌ها و واسرشتگی آنها باعث کاهش فعالیت و پایداری آنزیم‌ها می‌شوند. برای رفع این مشکل می‌توان از روش‌های پایدارسازی پروتئین‌ها نظیر مهندسی پروتئین، تغییرات شیمیایی و به‌کاربردن افزودنی‌ها استفاده نمود. در این مطالعه سیستئین‌پروتئازی از شیرابه گیاه فیکوس یوهانیس تخلیص شد و فعالیت و پایداری پروتئاز در حضور حلال‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. اثر ترهالوز، سوربیتول و ساکارز نیز بر فعالیت آنزیم در حضور حلال‌ها مطالعه شد. نتایج نشان داد حلال‌های آلی در غلظت‌های پایین باعث افزایش فعالیت آنزیم شده ولی با افزایش غلظت حلال‌ها فعالیت آنزیمی کاهش می‌یابد. اگرچه تا غلظت ۳۰% حلال‌ها، همچنان بیش از ۶۰% فعالیت آنزیم حفظ شده است. نتایج مطالعات پایداری پروتئاز نشان‌دهنده پایداری قابل توجه آنزیم نسبت به حلال‌های آلی است، به‌طوری که در حضور ۵۰% تمامی حلال‌ها، آنزیم همچنان ۹۰% پایداری‌ا‌ش را حفظ کرده است. بررسی اثر افزودنی‌ها نشان داد قندها موجب بهبود فعالیت آنزیم می‌شوند و بیشترین اثر حفظ فعالیت آنزیم مربوط به ترهالوز بود. با توجه به روش تخلیص آسان و فعالیت و پایداری قابل توجه پروتئاز مورد مطالعه در حضور حلال‌ها، این آنزیم برای استفاده در صنایع مختلف به‌خصوص سنتز پپتید پیشنهاد می‌شود.


صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱