جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای دیازینون
ابوالفضل یاوری، احمد قرایی، مصطفی غفاری، عیسی شریف پور،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
سمیت حاد و اثرات سم دیازینون بر ضایعات ایجاد شده در برخی بافت¬های بچه ماهیان سفیدک سیستان، براساس دستورالعمل O.E.C.D، به صورت ساکن (Static)، در شرایط کیفی ثابت آب و دمای ۰C۲±۲۲ مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایش¬های سمیت حاد میانگین وزنی بچه ماهیان ۲/۰±۲ گرم بود. میزان LC۵۰ ۹۶ ساعته این سم mg/L۷۰/۱۴ به دست آمد. همچنین حداکثر غلظت مجاز سم دیازینون در محیط¬های طبیعی mg/L ۴۷/۱ محاسبه شد. براساس طبقه بندی جدول سطوح سمیت حشره¬کش ها، سم دیازینون برای گونه سفیدک سیستان جزو سموم "سمیت کم" طبقه بندی شد. در بررسی ضایعات ناشی از سم، ماهیان مسموم از نظر بالینی علائمی از قبیل شنای غیرعادی، چرخش، تند شدن حرکات تنفسی و افتادن به کف آکواریوم را ازخود نشان دادند. همچنین ماهیان مسموم دچار انحنا ستون فقرات، تیرگی سطح بدن و بیرون زدگی چشم ازحدقه شدند. برای انجام مطالعات بافت شناسی ماهیان با میانگین وزنی ۲/۰±۲ گرم در معرض غلظت برابر با LC۵۰ ۹۶h قرار گرفتند. نمونه برداری¬ها از بافت¬های کبد، کلیه و آبشش در دو گروه شاهد و در معرض سم انجام شد. از نظر آسیب¬شناسی بافتی نیز پرخونی در عروق و سینوزوئیدها و دژنراسیون واکوئولی هپاتوسیت¬ها در بافت کبد و پرخونی، چروکیدگی و دژنراسیون بعضی سلول های ادراری، اتساع فضای بومن، پیکنوتیک شدن هسته بعضی سلول¬ها وافزایش سلول¬ها در بافت بینابینی در کلیه مشاهده شد. همچنین عوارضی نظیر پرخونی، تلانژکتازی، تورم، چروکیدگی، چماقی شدن و چسبیدگی به هم در رشته¬های ثانویه آبشش قابل مشاهده بود.
سعید شهبازی ناصراباد، سید علی اکبر اکبر هدایتی، عطا مولودی صالح،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
سموم مالاتیون و دیازینون از سموم ارگانوفسفره بسیار پرکاربرد در مزارع زراعی و به خصوص در شمال کشور میباشد. در تحقیق حاضر ابتدا با تعیین دامنه غلظت کشنده سم دیازینون و مالاتیون و محاسبه میزان مرگ و میر ماهیان کپور سرگنده در زمانهای ۲۴، ۴۸، ۷۲ و ۹۶ ساعت، سمیت کشنده آن با روش پروبیت آنالیز محاسبه گردید و سپس با توجه به میزان LC۵۰ به دست آمده، به منظور بررسی اثرات این سموم بر پارامترهای خونی ماهی کپور سرگنده آزمایشی جداگانه طراحی شد که در آن ماهیان کپور سرگنده را در ده تیمار با ۳ تکرار (۴ غلظت متفاوت سم دیازینون، ۴ غلظت متفاوت سم مالاتیون و ۱ تیمار شاهد برای هر سم) به مدت ۷ روز در معرض غلظتهای مختلف تحت کشنده سموم مورد نظر (۵/۱۲، ۲۵، ۵/۳۷ و ۷۵ درصد از غلظت کشنده (LC۵۰ ۹۶h) قرارگرفتند، پس از ۷ روز خونگیری از ماهیان انجام شده، برخی پارامترهای هماتولوژی نظیر هماتوکریت، هموگلوبین، شاخصهای گلبول قرمز، تعداد کل گلبولهای سفید و قرمز و شمارش افتراقی گلبولهای سفید (درصد لنفوسیت، مونوسیت، نوتروفیل و ائوزینوفیل) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تعیین سمیت حاد نشان داد که سم دیازینون برای ماهی کپور سرگنده نسبت به سم مالاتیون اثر کشندگی بیشتری دارد، همچنین نتایج حاصل از بررسی شاخصهای هماتولوژی ماهیان کپور سرگنده در معرض سم دیازینون، کاهش معنیدار گلبولهای قرمز و سفید را با افزایش میزان غلظت سم نشان داد (۰۵/۰>P)، همچنین با افزایش میزان سم دیازینون، نوتروفیلها و لنفوسیتها به طور معنیداری به ترتیب افزایش و کاهش یافتند (۰۵/۰>P).
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده آفت کش ها در میوه و سبزیجات تازه و نیز موادغذایی و محصولات مختلف فرایند شده یافت می شوند. در این مقاله حضور باقیمانده دیازینون در گوجه فرنگی و تاثیر فرایندهای تولید رب گوجه فرنگی بر میزان این سم بررسی شده است. نمونه ها شامل نمونه های قبل از شستشو، بعد از شستشو، آب گوجه فرنگی، تفاله و رب بودند که توسط روش HPTLC جهت ردیابی میزان باقیمانده دیازینون تجزیه گردیدند. تحقیق حاضر در دو سطح زمانی ۱ دقیقه و ۱۰ دقیقه غوطه وری گوجه فرنگی ها در محلول سم به غلظت ppt۲ انجام شد. نمونه ها در ۳ تکرار بررسی شدند و انحراف معیار برابر با ۶۳/۲ بود. در سطح ۱۰ دقیقه غوطه وری تاثیر تیمار خیساندن در محلول کلر نیز ارزیابی گردید. نتایج آزمایش ها، باقیمانده دیازینون بر روی گوجه فرنگی ها را در دو سطح زمانی ۱ دقیقه و ۱۰ دقیقه غوطه وری به ترتیب ۵۶/۱۶ و ۸/۱۹ میکروگرم بر گرم، نشان دادند. فرایندهای مختلف تولید رب نیز در این دو سطح زمانی به ترتیب چنین باقیمانده هایی را نشان دادند: شستشو ۰۴/۱۳ و ۶/۱۶ میکروگرم بر گرم، آب گوجه فرنگی ۱۲ و ۶۸/۱۳ میکروگرم بر گرم، تفاله گوجه فرنگی ۵۲/۳۰ و ۹۶/۳۹ میکروگرم بر گرم. در سطح زمانی ده دقیقه غوطه وری میزان باقیمانده دیازینون در نمونه رب گوجه فرنگی ۸۴/۸ میکروگرم بر گرم بود. تاثیر خیساندن در محلول کلر نیز میزان باقیمانده دیازینون را در این سطح زمانی ۹۶/۲۴ نشان داد.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
عسل یک ماده طبیعی شیرین بوده که توسط زنبورهای عسل و از شهد گلها تولید میشود. این ماده ترکیبی پیچیده از کربوهیدارتها (فروکتوز و گلوکز) است و ترکیبات دیگری نظیر فنلها، اسیدهای آلی، آمینواسیدها، پروتئینها، مواد معدنی، ویتامینها و لیپیدها نیز در آن وجود دارد. آفت کشهای ارگانوفسفره از جمله دیازینون به علت تاثیر بر طیف وسیعی از آفات و همچنین ارزان قیمت بودن، بیشتر از سایر آفت کشها مورد استفاده قرار میگیرند. قابل توجه این که دیازینون در رده ۲ طبقه بندی سازمان بهداشت جهانی قرار داشته و جزء آفت کشهای نسبتاً خطرناک محسوب میگردد. در این راستا در تحقیق حاضر میزان باقیمانده سم دیازینون در عسلهای تولید شده در منطقه دماوند و با هدف تامین سلامت مصرف کنندگان داخلی و ایجاد زمینه کنترل کیفی این محصول مورد اندازهگیری قرار گرفت. نمونههای عسل مورد استفاده در این پژوهش از مناطق ششگانه آئیینه ورزان، آرو، هویر، مشا، دریاچه تار و دماوند و در ماههای خرداد و شهریور تهیه گردیدند. و در ادامه عمل جداسازی و تشخیص سم توسط دستگاه HPLC انجام پذیرفت. طبق نتایج، در تمام محلهای نمونهبرداری، باقیمانده سم مشاهده شد به گونهای که در بعضی از مناطق میزان باقیمانده سم از حداکثر مجاز بیشتر بود. همچنین باقیمانده سم در خرداد ماه، در تمام نمونهها بیشتر از نمونههای برداشت شده در ماه شهریور بود. در همین راستا بیشترین مقدار باقیمانده سم در ماه خرداد و در منطقه آیینه ورزان (ppm۰۳۹۱۹/۰) و کمترین مقدار آن در ماه شهریور و در منطقه هویر با مقدار (ppm۰۱۷۱۴/۰) اندازهگیری شد.
دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
استفاده از ترکیبات شیمیایی، روشی بسیار ساده و موثر برای حفاظت از محصولات کشاورزی در برابر آفات است. افزایش مصرف بیرویه این آفتکشها، باعث نگرانی است، زیرا باقیماندن این آفتکشها در میوهها وسبزیها باعث ایجاد عوارض بسیار خطرناکی در انسان می شود. زیتون یکی از میوه های بسیار مفید و پر مصرف در جامعه ایرانی است که میتواند به صورت تخمیری مصرف گردد؛ لذا در این پژوهش توانایی تخمیر در کاهش میزان باقیمانده دو سم مالاتیون و دیازینون و همچنین میزان اسیدیته، pHو نمک در طی فرآیند آماده سازی و تخمیر بررسی گردید. نتایج آماری نشان داد که عملیاتهای شستوشو و تلخی زدایی، سم مالاتیون و دیازینون را به ترتیب به میزان ۵۹/۷۳% و ۳۸/۹۳% کاهش داد. این در حالی است که میزان کاهش آنها در طی ۲۰ روز تخمیر برابر با ۴۸/۶۳% و ۵۷/۶۹% بود و پس از فرآیند تخمیر و در انتهای تولید این کاهش تقریباً برابر با ۵/۹۰% و ۹۸/۹۷% بوده است. میزان باقیمانده آفتکش مالاتیون در روزهای ۱، ۱۰ و ۲۰ تخمیر تفاوت معنیداری با یکدیگر داشتند (P<۰,۰۵) درحالیکه میانگین این میزان برای دیازینون معنیدار نبود. بطورکلی نتایج آماری نشان داد که فرآیند تخمیر اثر معنیداری بر میزان مالاتیون دارشته (P<۰,۰۵) ولی بر دیازینون تأثیری نداشت. همچنین تخمیر اثر معنیداری بر میزان درصد نمک، اسیدیته و pHداشت (P<۰,۰۵). در آخر فرآیند تخمیر، هیچ کپکی مشاهده نگردید ولی مخمرها رشد اندکی نشان دادند (CFU/g۱۴۵۰) ولی بسیار پایینتر از تعدادی بودند که بتوانند بر کیفیت محصو ل اثر بگذارند. بهطورکلی فرآیند تخمیر بهطور موثری باعث کاهش میزان باقیمانده آفتکشها می شود ولی عملیات یا تیمارهای انجام گرفته در تولید زیتون تخمیری بیشتر از خود فرآیند تخمیر در کاهش میزان باقیمانده سموم نقش دارند. البته به نظر می رسد که توانایی تخمیر در کاهش آنها بستگی به نوع سم، مدت زمان تخمیر و سایر شرایط محیطی نیز دارد.