جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای رسوبات

بهزاد شکوه، ایمان سوری نژاد، زهرا قاسمی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

اهمیت گونه‌های حرا در دنیا غیر قابل انکار است و کاشت مصنوعی حرا یک راه حل مطلوب در راستای حفاظت از گونه‌های حرا است. درختان حرا خدمات اکولوژیک حیاتی به ما ارائه می‌دهند و یکی از اصلی ترین ویژگی‌های آنها، پالایش زیستی فلزات سنگین است. در تحقیق حاضر اثرات کاشت درختان حرا در پارک ولایت بندرعباس بر آلودگی، جذب و ریسک اکولوژیک فلزات سنگین آرسنیک، مس، آهن، نیکل، سرب، وانادیوم و روی در رسوبات سطحی آن منطقه بررسی شد. بر این اساس، ۳۰  نمونه رسوب از دو منطقه‌ نمونه­برداری موازی دارای حرا و فاقد حرا تهیه شد و هر منطقه نمونه­برداری شامل بخش‌های بالا، میانه و پایین بود. در آزمایشگاه نمونه‌ها پس از خشک شدن توسط آون با الک ۶۳ میکرونی الک و در محلول هیدروکلریک اسید و نیتریک اسید هضم شدند. غلظت فلزات سنگین آرسنیک، مس، آهن، نیکل، سرب، وانادیوم و روی توسط دستگاه ICP مشخص گردید. فاکتورهای مورد بررسی، ریسک اکولوژیک خطرناکی را برای آرسنیک و سرب نشان دادند که ریسک بالاتری در نمونه‌های بدون حرا مشاهده شد. مقایسه‌ نتایج با سطوح راهنمای رسوب و دیگر مطالعات غلظت خطرناک آرسنیک را نشان دادند. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که حرای مصنوعی تأثیر معنی­ داری بر الگوی جذب فلزات سنگین داشته است (p-Value < ۰,۰۵). آنالیز مولفه‌های اصلی (PCA) نشان داد که آرسنیک و سرب غالباً از نشت محصولات نفتی و پساب‌های صنعتی منشاء می‌گیرند درحالیکه مس، آهن، نیکل، وانادیوم و روی غالباً منشاء طبیعی و زمین شناسی دارند.


محمدصدیق مرتضوی، سیده لیلی محبی نوذر، سنا شریفیان، خسرو آیین جمشید، هادی کوهکن، محسن مزرعاوی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

در این مطالعه، ارزیابی جامع وقوع و توزیع مکانی فلزات سنگین شامل نیکل، سرب، روی، مس، کادمیوم و کروم، هم­چنین هیدروکربن­های نفتی کل در رسوبات سطحی نواحی ساحلی و دور از ساحل خلیج­فارس در دو استان بوشهر و خوزستان، به منظور تشخیص منابع احتمالی آلودگی رسوبات، و تعیین درجه آلودگی، انجام شد. جهت ارزیابی کیفیت رسوبات از نظر آلودگی فلزات سنگین و هیدروکربن­های نفتی از هشت شاخص آلودگی ، استفاده شد. مناطق مورد بررسی، توسط درجه قابل ­توجهی از آلودگی فلزات سنگین نیکل، کادمیوم و روی، قابل تشخیص بودند. غلظت­های بالای نیکل و روی در ایستگاه­های اطراف نخیلو، بوشهر مشاهده شد. مقایسه متوسط شاخص­های آلودگی بین مناطق، نشان داد که هر دو استان بوشهر و خوزستان، به­ترتیب، با متوسط درجه آلودگی (CD) (۲۰,۲۵ و ۲۲.۱۱)، درجه تغییر آلودگی (MCD) (۳,۳۸و ۳.۶۹)، شاخص بارگذاری آلودگی (PLI) (۳۱,۱۷و ۵۷.۵۷)، و شاخص ریسک بالقوه اکولوژیکی (PERI) (۳۵۳,۵۴و ۳۴۹.۳۹)، دارای درجه ریسک ­قابل توجهی از آلودگی نیکل و کادمیوم، به ­خصوص در منطقه نخیلو بوشهر، هستند. بررسی نوسانات مکانی غلظت هیدروکربن­های نفتی کل در دو استان، روند افزایشی از بوشهر به سمت خوزستان را  نشان داد . با این­حال،  سواحل در منطقه­بندی عدم آلودگی یا آلودگی ناچیز قرار داشتند.  استراتژی­های جامع و چشم­گیر در جهت کنترل و کاهش این آلودگی­ها، خصوصاَ در مناطق آلوده، باید در نظر گرفته شود، تا منابع این آلودگی­ها مدیریت شوند.
 
سیامک بهزادی، علی سالارپوری، هادی کوهکن، محمد درویشی، سجاد پورمظفر، فرشته سراجی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

استفاده از زیستگاه مصنوعی یکی از راه‌های بازسازی ذخایر ماهیان بوده، که مطالعه دانه‌بندی رسوبات بستر و مواد جامد محلول از مولفه های مهم در مبحث مکان‌یابی آنها می‌باشد. بدین منظور در هر یک از دو حوضه شرقی و غربی خلیج شهر جاسک، سه ایستگاه با سه تکرار در اعماق ۱۸ متر انتخاب، و بافت بستر توسط دستگاه نمونه‌برداری گرب مدل ون-وین با سطح مقطع ۰۴/۰مترمربع، و از تله‌هایرسوب‌گیربا قطر ۳۵/۱۲ سانتی‌متربرای مطالعه مواد جامد محلول،در فصول تابستان و زمستان ۱۴۰۲، استفاده شد.کمینه مواد جامد محلول با میانگین و انحراف معیار۴۶/۰±۹/۲۵(میلی‌گرم بر لیتر)،(ایستگاه چهارم، حوضه شرقی، زمستان ۱۴۰۲)،  و بیشینه  آن با ۶۲/۰±۳۹/۳۶(میلی‌گرم بر لیتر)،(ایستگاه سوم، حوضه غربی، تابستان ۱۴۰۲)، برآورد گردید. از آنجائیکه دو مولفه مورد مطالعه، در انتخاب محل استقرار سازه‌ها دارای همبستگی شدید بوده نمی‌توان اهمیت هر یک را جداگانه در نظر گرفت، اما در وهله اول استحکام بستر(دانه‌بندی) مهمترین فاکتور در استقرار سازه‌ها بوده که موفقیت اکولوژیکی و بیولوژیکی اجتماعات نشست یافته و آبزیان متحرک (آینده زیستی) و همچنین آینده خود سازه‌ها (غیر زیستی)، بدان متکی می‌باشد، و مواد جامد محلولمی‌تواند در مراحل بعدی اهمیت قرار گیرد. بنابراین، در حالیکه هیچ عدد "ثابتی"، از مواد جامد محلول و دانه‌بندی رسوبات بستر برای معرفی بهترین مناطق جهت استقرار سازه‌ها در خلیج جاسک نتیجه‌گیری نگردید، با توجه به داده‌های بدست آمده و بر اساس دامنه "بهینه" این مولفه ها، یک پهنهدر حوضه غربی، و دو پهنه در حوضه شرقی به‌عنوان مناطق بهینه استقرار سازه‌ها معرفی می‌گردد.


دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از مطالعات مورد علاقه محققین در علم هیدرولیک و مکانیک سیالات بررسی جریان‌های چگال حاوی رسوبات چسبنده (جریان‌های گل آلود) در محیط آبی است. این نوع از جریان‌ها به علت داشتن چگالی بیشتر نسبت به آب در بستر جریان می‌یابند و در آب بالای خود نفوذ کرده و منجر به کدرشدن (گل‌آلود شدن) آن می‌شوند. در مقاله حاضر این نوع جریان‌ها به کمک شبیه‌سازی دوفازی در روش لاگرانژی هیدرودینامیک ذرات هموار مدل‌سازی گشته است. برای مدل‌سازی از توسعه کد دوبعدی اسفیزیکس بهره گرفته شده است که در آن مقادیر فشار به صورت صریح و به کمک معادله حالت محاسبه می‌شوند. همچنین برای مدل‌سازی فاز رسوبات چسبنده از مدل غیرنیوتنی ویسکوپلاستیک تک رابطه‌ای هرشل بالکی پاپاناستاسیو استفاده شده است. در ادامه برای بررسی میزان نفوذ مخلوط رسوبات چسبنده در آب زلال، از معادله نفوذ و جابجایی در توسعه کد استفاده شد. در نهایت نتایج حاصل از مدل حاضر به صورت تک‌فازی و دوفازی با مدل‌های آزمایشگاهی مورد مقایسه قرار گرفت. بررسی‌ها حاکی از آن است که مدل توسعه داده شده در تحقیق حاضر به طور مطلوبی قادر به مدل‌سازی این نوع از جریان‌ها است و می‌تواند برای بررسی میزان غلظت، نفوذ جریان‌های چگال و همچنین میزان پیشروی آنها در محیط‌های آبی به کار گرفته شود.


دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

 مخازن سدها با هدف کنترل سیلاب، ذخیره‌ و تأمین آب برای مصارف پایین دست، تولید انرژی و یا امور تفریحی احداث می‌شوند؛ از این ‌رو حفظ و نگهداری مخازن و به حداقل رساندن تلفات حجم مخزن در اثر ترسیب رسوبات دارای اهمیت بالایی است. در این مقاله راهکاری برای افزایش راندمان تخیله­ی رسوبات ته‌نشین شده ارائه شده است که در این روش سازهای موسوم به سازه‌ی SFM[۱] متشکل از دو ردیف شمع موازی در قسمت بالادست دریچه‌ی تحتانی به کف مخزن نصب میگردد. در تحقیق آزمایشگاهی حاضر یک تا شش جفت شمع‌، با نفوذپذیری ۵/۳۷% در دو ردیف موازی به فواصل ۴، ۸، ۱۶ و ۲۴ سانتیمتر از هم‌دیگر نصب شد تا با عبور جریان آب از پیرامون شمعها و نیز در امتداد کریدور ایجاد شده توسط دو ردیف شمع، علاوه بر تولید گردابهها، منجر به اندرکنش متقابل خطوط جریان و افزایش سرعت نسبی آب در پیرامون شمع‌ها و نیز امتداد کریدور گردد. نتایج نشان داد که در بهینه‌ترین حالت استفاده از سازه‌ی SFM یعنی کریدور با عرض ۸ سانتیمتر، حجم رسوبات تخلیه شده از مخزن تا میزان ۲۶۱% نسبت به مقدار مشابه در حالت شاهد (بدون سازه‌ی SFM) افزایش می‌یابد.
 
[۱] Sediment Flushing Motivator


دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

در زلزله‌های اخیر، گسیختگی ناشی از گسلش خرابی‌های زیای را برای سازه‌های مهندسی به همراه داشته است. تحقیقات نسبتاً زیادی نیز در این خصوص بصورت آزمایشگاهی و عددی انجام شده است. در این تحقیقات، با توجه به محدودیت‌هایی که وجود داشته است عمق رسوبات بالای سنگ بستر بصورت محدود درنظر گرفته شده است. از آنجایی که امکان تأثیر این پارامتر بر روی رفتار اندرکنشی سازه‌ها و گسل وجود دارد، در این مقاله به بررسی عددی تأثیر عمق رسوبات بر روی اندرکنش یک پی سطحی و گسل نرمال پرداخته شده است. در این خصوص، چهار عمق ۱۵، ۲۰، ۳۰ و ۴۰ متری لحاظ شده‌اند. نتایج نشان می‌دهند که در شرایط میدان آزاد برای خاک شل، تقریباً تفاوتی در محدوده زون گسلش برای اعماق مختلف رسوبات وجود ندارد. اما برای خاک متراکم، علیرغم اینکه زون تحت تأثیر گسلش برای اعماق مختلف یکسان است اما گودال ثقلی برای اعماق بیشتر رسوبات مشاهده می‌شود. در مدل‌های اندرکنشی نیز مشاهده شده است که شکل کلی مکانیسم اندرکنش پی و گسل برای دو حالت خاک متراکم و شل ثابت باقی مانده است اگرچه مشابه شرایط میدان آزاد، گودال ثقلی به عنوان یکی از مخاطرات در مدل با عمق‌های بیشتر خاک متراکم مشاهده شد. همچنین، نتایج نشان می‌دهند که برای تخمین مقادیر دوران پی بهتر است که مدلسازی با عمق‌های رسوبات در حدود ۲۰ متر و بیشتر انجام پذیرد.

صفحه ۱ از ۱