جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای رنگدانه

بتول ادهمی، سارا جعفری کناری، خسرو جانی خلیلی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

در این تحقیق تأثیر رنگدانه‌های طبیعی (هویج و لبو) و رنگدانه مصنوعی (آستاگزانتین) در جیره غذایی بر شاخص‌های رشد و برخی فراسنجه‌های خونی و تغییرات رنگ پوست، گوشت و خون ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان (Oncorhynchus  mykiss بررسی شد. بدین منظور ۵ جیره آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون رنگدانه)، هویج در ۲ سطح (۵۰ و ۱۰۰ میلی‌گرم در کیلوگرم)، لبو (۱۰۰ میلی‌گرم در کیلوگرم) و آستاگزانتین (۱۰۰ میلی‌گرم در کیلوگرم) تهیه شد. ۱۵۰ بچه ماهی با میانگین وزنی ۲۵/۱±۴۴/۲۱ گرم به‌مدت ۳۰ روز با جیره‌های آزمایشی تغذیه شدند. نتایج عملکرد رشد نشان داد افزودن لبو به‌طور معناداری بیشترین افزایش وزن و ضریب رشد ویژه را در پی داشت، درحالی‌که کمترین آن مربوط به گروه شاهد بود (۰۵/۰p<). مطالعه فراسنجه‌های خونی تفاوت معناداری را در تعداد گلبول قرمز، گلبول سفید، هموگلوبین و هماتوکریت بین تیمارها و شاهد نشان داد (۰۵/۰p<). بیشترین گلبول قرمز، گلبول سفید، هماتوکریت و هموگلوبین به‌ترتیب در تیمارهای هویج ۵/۰ درصد، لبو ۱ درصد، هویج ۱ درصد و هویج ۵/۰ درصد مشاهده شد. میزان تری‌گلیسیرید و کلسترول در تیمار ۱ درصد لبو به‌صورت معناداری بیشتر از سایر تیمارها بود (۰۵/۰p<). نتایج مربوط به اندازه‌گیری کاروتنوئید در پوست، بافت و خون اختلاف معناداری را بین تیمارها نشان داد (۰۵/۰p<). در مجموع به‌نظر می‌رسد رنگدانه‌ها به‌ویژه رنگدانه‌های گیاهی روی شاخص‌های رشد تأثیر مثبت داشته باشند و باعث تقویت سیستم ایمنی در ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان (با افزایش تعداد گلبول سفید) شوند. همچنین، رنگدانه‌های گیاهی با افزایش کاروتنوئیدها رنگ بهتری نسبت به رنگدانه‌های مصنوعی (آستاگزانتین) ایجاد می‌کنند.

دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: بیماری تخریب وابسته به سن‌ ماکولا (AMD)، یکی از بزرگ‌ترین دلایل ازبین‌رفتن بینایی بعد از ۵۰سالگی در جهان است. بیماری AMD، سلول‌های رنگدانه شبکیه را تخریب می‌کند. مهندسی بافت شبکیه با استفاده از داربست‌های مختلف، محیط مناسبی برای رشد سلول‌های اپیتلیوم رنگدانه شبکیه فراهم می‌کند. این داربست‌ها ممکن است تغییراتی در فشار داخل چشم ایجاد کنند و در نتیجه باعث بیماری جدایش سلول‌های اپیتلیوم رنگدانه و شبکیه شوند. هدف پژوهش حاضر، شبیه‌سازی داربست‌های ژلاتین، ژلاتین- کیتوسان و پلی‌کپرولاکتون در شبکیه چشم و مقایسه گرادیان فشار و اثر ضخامت روی گرادیان فشار بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، در مرحله اول، سه داربست ژلاتین، ژلاتین- کیتوسان و پلی‌کپرولاکتون برای بررسی متوسط میزان فشار داربست با نرم‌افزار COMSOL ۵.۱.۱ و قانون دارسی، شبیه‌سازی شدند. در مرحله بعدی داربست ژلاتین- کیتوسان با ضخامت‌های ۱۰ و ۲۰میکرون با قانون دارسی، شبیه‌سازی شد تا اثر ضخامت روی متوسط فشار بررسی شود.
یافته‌ها: میزان فشار خروجی از داربست ژلاتین برابر با ۱۹۸۶/۳۰۸پاسکال محاسبه شد که از میزان فشار لایه کروئید کمتر بود و از میزان فشار خروجی سایر داربست‌ها هم مقدار کمتری داشت. متوسط فشار داربست ژلاتین- کیتوسان با ضخامت ۱۰ و ۲۰میکرون در گام زمانی آخر به‌ترتیب برابر با ۱۹۹۷/۳۱ و ۲۰۰۳/۱۳پاسکال بود.
نتیجه‌گیری: داربست ژلاتین، میزان متوسط فشار کمتری را نسبت به داربست ژلاتین- کیتوسان و پلی‌کپرولاکتون در شبکیه چشم ایجاد می‌کند و داربست مناسب‌تری نسبت به داربست‌های دیگر است. در شبیه‌سازی داربست ژلاتین- کیتوسان، افزایش ضخامت باعث افزایش فشار و ایجاد اختلال در شبکیه می‌شود.


دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: کاروتنوئیدها رنگ‌های پرمصرف در صنعت غذا با منشا گیاهی و میکروبی هستند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر ضدمیکروبی رنگدانه کاروتنوئیدی استخراج‌شده از میکروکوکوس روزئوس بود.
مواد و روش‌ها: در مطالعه تجربی حاضر سلول‌های میکروکوکوس روزئوس با سانتریفیوژ ته‌نشین شدند و ۱۰میلی‌لیتر استون به آنها اضافه و توسط هموژنایزر هموژن شدند. در ادامه سوسپانسیون هموژن، سانتریفیوژ، مایع رویی جمع‌آوری و رنگدانه‌های کاروتنوئیدی با حجمی برابر از پترولیوم اتر استخراج شدند. محلول‌های رنگی پس از فیلتراسیون، به‌وسیله تغلیظ‌کننده چرخنده تغلیظ شد و سپس به‌وسیله خشک‌کن انجمادی به حالت پودری درآمد. ارزیابی فعالیت ضدمیکروبی به روش انتشار دیسک صورت گرفت و میزان حداقل غلظت بازدارندگی رشد (MIC) و حداقل غلظت کشندگی باکتری (MBC) با روش رقت آگار محاسبه شد. به‌منظور تحلیل آماری آزمون توکی و نرم‌افزار آماری Minitab ۱۶ به کار رفتند.
یافته‌ها: رنگ استخراج‌شده از میکروکوکوس روزئوس بر رشد تمام باکتری‌های مورد آزمون موثر بود، باسیلوس سرئوس و سالمونلا اینتریتیدیس به‌ترتیب بیشترین (۱۲/۴میلی‌متر) و کمترین (۱۰/۹میلی‌متر) حساسیت به رنگ استخراج‌شده در غلظت ۵میلی‌گرم بر میلی‌لیتر را داشتند. سالمونلا اینتریتیدیس بیشترین MIC (۶۴میلی‌گرم بر میلی‌لیتر) را داشت و در غلظت‌های مورد آزمون رنگ استخراج‌شده، تنها برای میزان MBC سالمونلا اینتریتیدیس مشاهده نشد. اثر ضدمیکروبی رنگ استخراج‌شده بر باکتری‌های گرم مثبت نسبت به باکتری‌های گرم منفی بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: رنگ استخراج شده از میکروکوکوس روزئوس، رنگی با منشا طبیعی است و فعالیت ضدمیکروبی دارد. اثر ضدمیکروبی آن بر باکتری‌های گرم مثبت مورد آزمون نسبت به باکتری‌های گرم منفی بیشتر است.


دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: سلول‌های اپی‌تلیالی رنگدانه‌دار شبکیه (RPE) در حفظ سلامت و عملکرد شبکیه نقش مهمی ایفا می‌کنند، به‌طوری که نقص در عملکرد یا سلامت این سلول‌ها علت بیش از ۲۰۰ نوع بیماری دژنراسیون شبکیه است. یافتن مسیرهای پیام‌رسانی و زیستی مربوط به تمایز RPE می‌تواند در تولید این سلول‌ها مفید واقع شده و امکان کاربرد کلینیکی خواهد داشت.
مواد و روش‌ها: در مطالعه حاضر در مرحله اول با استفاده از انتخاب مجموعه ژن‌های هدف از اشتراک سه پایگاه داده پیش‌بینی‌کننده ژن‌های هدف microRNA و اجتماع مجموعه حاصل با پایگاه داده تجربی ژن‌های هدف microRNA، ژن‌های هدف با ضریب اطمینان بالاتری انتخاب شدند. در مرحله بعدی با انطباق ژن‌های هدف با ژن‌های دارای افزایش بیان در همان شرایط سلولی سعی شد تا عامل وابستگی اثر microRNA به شرایط ترانسکریپتوم در نظر گرفته شود. در ادامه از اشتراک نتایج چندین پایگاه داده مسیریابی مختلف در کنار هم استفاده شد تا آنالیز دقیق‌تر و جامع‌تری از مکانیزم اثرگذاری microRNAهای مورد مطالعه ارایه شود.
یافته‌ها: در این مطالعه سعی شده است تا شبکه ژنی تحت کنترل miR-۲۰۴-۵p و miR-۲۱۱-۵p، دو microRNA موثر در سلول‌های RPE، را تا حد زیادی شبیه‌سازی کرده و فرآیندهای زیستی و مسیرهای پیام‌رسانی درگیر را مورد بررسی قرار دهیم.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد این دو microRNA در سلول‌های RPE در تنظیم زیرساخت‌های ترشحی، اتصالات و اسکلت سلولی و مسیرهای درگیر در التهاب و پاسخ زخمی به‌طور خاص در مسیر TGF-β۱ نقش ایفا می‌کنند.

احمد احمدی، نصراله احمدی فرد، احمد ایمانی، سجاد پیرسا، بهروز آتشبار،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

در مطالعه حاضر تاثیر فیتوهورمون جیبرلین روی برخی فراسنجه های فیزیولوژیک ریزجلبک Tetraselmis suecica  بررسی شد. کشت جلبک در شرایط استاندارد با محیط کشت گیلارد، دمای ۲±۲۵ درجه سانتی­گراد، شدت نور ۱۶:۸ (روشنایی/ تاریکی)، شوری ۲۵ میلی گرم درلیتر و هوادهی ۲۴ ساعته به مدت ده روز انجام شد. هورمون جیبرلین با غلظت های ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۶۰ میلی گرم در لیتر به محیط کشت جلبک­ها اضافه گردید سنجش فاکتور رشد، رنگدانه­ها، فاکتور­های فتوسنتزی و ترکیبات بیوشیمایی در مرحله رشد فاز لگاریتمی انجام گرفت. براساس نتایج بیشترین میزان رشد سلولی در تیمار ۶۰ میلی­گرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده شد اگرچه در سایر تیمارها نیز تفاوت معنی­داری با کنترل مشاهده شد(P<۰/۰۵). بیشترین میزان پروتئین و کربوهیدرات در تیمار ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده شد(P<۰/۰۵). میزان چربی کل نیز از ۲۳/۱۵ در کنترل به ۵۳/۱۸ در تیمار ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین افزایش یافت(P<۰/۰۵). پتانسیل آنتی­اکسیدانی، رنگدانه­ها، فاکتورهای فتوسنتزی و وزن خشک نیز در غلظت ۶۰ میلی گرم درلیتر هورمون جیبرلین نسبت به کنترل تفاوت معنی داری نشان دادند(P<۰/۰۵). بیشترین میزان کلروفیل a و b در غلظت­های ۶۰ میلی گرم در لیتر هورمون جیبرلین مشاهده گردید. (P<۰/۰۵) با توجه به یافته­ها می­توان گفت هورمون جیبرلین پتانسیل بالایی در تقسیم سلولی، تراکم نهایی، پتانسیل آنتی­اکسیدانی، اندازه سلول و ترکیبات بیوشیمیایی ریزجلبک Tetraselmis suecica دارد. همچنین جلبک فوق الذکر می­تواند نامزد مناسبی برای لارو آبزیان دریایی، داروها، آنتی اکسیدان­ها و منبع غنی از ترکیبات در سوخت­های زیستی مطرح باشد.  
یعقوب عابدی تبار، نصراله احمدی فرد،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

پساب­های کشاورزی حاوی مواد مغذی از جمله فسفات˓ نیترات و آمونیاک می­باشد که باعث آلودگی آب­های سطحی و زیرزمینی می­شوند. جلبکهای آب شیرین از جمله Spirulina با جذب این مواد مغذی می­تواند نقش مهمی در کاهش این نوع آلاینده­ها را ایفا کند. از طرف دیگر این نوع پسابها با داشتن مواد مغذی می­تواند به عنوان بستر جایگزین و ارزان قیمت کشت جلبک­ها مورد استفاده قرار گیرند.
 ۵ غلظت از پساب نیشکر (صفر، ۲۵، ۵۰ ، ۷۵  و ۱۰۰ درصد) همراه با محیط کشت زاروک تهیه شد و میزان رشد، رنگدانه­های فتوسنتزی، پروتئین، چربی و برخی از مواد معدنی جلبک Spirulina بعد از یک ماه کشت بررسی شد.
در غلظت­های بالای پساب (در تیمار ۷۵  و ۱۰۰ درصد پساب) رشد بسیار خوبی از جلبک Spirulina مشاهده شد. میزان کلروفیلa  در تیمار حاوی مقادیر بالای پساب نیشکر افزایش معنی­داری نسبت به تیمار شاهد نشان داد (۰۵/۰ > p). مقادیر رنگدانه کل در تیمار ۲۵ درصد پساب نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. حداکثر میزان کاروتنوئید کل در تیمار ۵۰ درصد پساب به میزان ۲۲۶± ۱۵۵۹ میلی­گرم بر لیتر بدست آمد که بیش از ۲ برابر مقدار کاروتنوئید کل تیمار کنترل بود.براساس نتایج فوق می­توان بیان کرد که پساب نیشکر به عنوان محیط کشت ارزان قیمت قابلیت استفاده در کشت جلبک Spirulina را دارد. همچنین این جلبک با حذف مواد مغذی موجود در پساب باعث بهبود کیفیت آب و کاهش مخاطرات محیط زیستی آن می­شود.علاوه بر آن جلبک­های تولید شده قابلیت استفاده به عنوان غذای دام و آبزیان را دارا می ­باشد.  
 

جهانگیر فلامرزی، Zahra Ghasemi، محمدعلی نعمت الهی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

تصفیه پساب به ­وسیله ریزجلبک و استفاده مجدد از آن در جهت کاهش مصرف آب و حفظ منابع آبی مهم می­باشد. در این مطالعه امکان پرورش ریزجلبک اسپیرولینا (Arthrospira platensis) بر روی پساب گاوداری و امکان تصفیه پساب با استفاده از ریزجلبک بررسی شد. غلظت‌های متفاوت محیط کشت استاندارد (زاروک) پساب به­منظور بررسی رشد جلبک بر روی پساب و تعیین غلظت مناسب پساب- زاروک برای رشد بهینه استفاده شد. تیمار اول () شامل ۱۰۰ درصد زاروک و بدون پساب، تیمار دوم() شامل ۷۵ درصد زاروک و ۲۵ درصد پساب، تیمار سوم () شامل ۵۰ درصد زاروک و ۵۰ درصد پساب، تیمار چهارم () شامل ۲۵ درصد زاروک و ۷۵ درصد پساب و تیمار پنجم () شامل ۱۰۰ درصد پساب بدون زاروک بود. تیمارهایی که مقادیر بیشتری زاروک به نسبت پساب داشتند، رشد بهتری نشان دادند و آنها که غلظت پساب بیشتری داشتند غالباً رشد به نسبت کمتری از زیست تودۀ جلبک در طول دورۀ یک ماهه کشت نشان دادند. نتایج نشان­دهنده رشد بالای جلبک بر روی پساب غلیظ بود. تیمار با ۳۴/۰ و با ۳/۰ گرم بر لیتر زیست تودۀ خشک دارای بیشترین میزان زیست توده از ریزجلبک بودند. تیمارهای T ۵ و T ۳ ، T ۴ ، T ۲ ، T ۱ به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان تولید رنگدانه فیکوسیانین بودند. 

زهرا موسوی، سید فخرالدین حسینی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

محصولات جانبی میگو می‌توانند به عنوان یکی از ارزانترین مواد اولیه جهت استخراج ترکیبات زیست­فعال مانند عصاره لیپیدی غنی از رنگدانه‌های کاروتنوئیدی مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ترکیبات مغذی پودر حاصل از محصولات جانبی میگو، به حداکثر رساندن راندمان استخراج عصاره کاروتنوئیدی با استفاده از حلال‌های اتانول، هگزان، هگزان/استون و هگزان/ایزوپروپیل‌الکل، و همچنین ارزیابی تاثیر نوع حلال بر حلالیت و خاصیت آنتی‌اکسیدانی عصاره کاروتنوئیدی بود. مطابق با نتایج بدست آمده، پودر محصولات جانبی میگو حاوی ۱۱/۵۳ درصد پروتئین، ۵۱/۴ درصد رطوبت، ۵۸/۲۸ درصد خاکستر، ۴۵/۳ درصد چربی و ۴۵/۱۰ درصد کربوهیدرات بود. نتایج همچنین نشان داد که استفاده از حلال ترکیبی هگزان/ایزوپروپیل‌الکل (با نسبت ۱:۱) منجر به بیشترین راندمان استخراج به میزان ۸۱/۱ گرم بر ۱۰۰ گرم پودر خشک می­شود، در حالیکه راندمان استخراج با حلال‌های اتانول، هگزان و هگزان/استون به ترتیب ۵۳/۱، ۴۲/۱ و ۱۷/۱ گرم بر ۱۰۰ گرم پودر خشک بود. نتایج بررسی آزمون حلالیت عصاره نیز نشان داد عصاره استخراج شده با حلال اتانول دارای بیشترین میزان حلالیت در آب و بالاترین خاصیت آنتی‌اکسیدانی (تا ۱۰/۹۹ درصد) است. بهطور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که استفاده از حلال‌های قطبی می‌تواند حلالیت عصاره کاروتنوئیدی استخراج شده از محصولات جانبی میگو را افزایش دهد و یکی از مهمترین چالش‌های استفاده از این ترکیب را در صنایع غذایی و دارویی تسهیل نماید.


دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
رنگ به عنوان مهمترین ویژگی ظاهری نقش مهمی درپذیرش مواد غذایی دارد. به دلیل مضرات بالقوه رنگهای مصنوعی کاربرد آنها در صنعت غذا محدود شده است وگرایش به سمت استفاده از رنگهای طبیعی است. برهمین اساس درتحقیق حاضر فرایند استخراج کاروتنوئیدهای میوه خرمالو با استفاده حلالهای اتانول، ان- هگزان ومخلوط آنها در دمای محیط و نقطه جوش حلالها و در سه زمان ۲ و ۴ و ۶ ساعت بهینه یابی شد. ارزیابی جذب نور تیمارهای مختلف پس از استخراج اولیه نشان داد که بیشترین شدت جذب مربوط به حلال اتانول در دمای جوش پس از ۶ ساعت بود. جهت تعیین بهترین نسبت نمونه به حلال، از حجمهای ۵۰ ،۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ میلی لیتر از حلال استفاده شد، نتایج نشان دادند که تیمار استخراج درحجم ۴۰۰ میلی لیتر از حلال بیشترین راندمان استخراج (۰۵/۰<p) را دارا بود و همچنین اختلاف معنی داری با سایرنسبت ها پس از ۶ ساعت در دمای جوش حلال داشت. پس از استخراج،  حلال نمونه بهینه توسط دستگاه روتاری حذف و باقی مانده توسط خشک کن انجمادی به صورت پودر درآمد. راندمان استخراج پودررنگی ازمیوه خرمالو ۸۵/۱۰ درصد وزنی / وزنی ازکل میوه خرمالو بود .

دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: سلول‏های رنگدانه‏دار شبکیه انسان به صورت تک لایه در انتهای شبکیه در ارتباط مستقیم با گیرنده‏های نوری قرار گرفته‏اند. در خیلی از بیماری‏ها این سلول‏ها آسیب می‏بینند. یکی از راه‏های درمان این بیماری‏ها جایگزین کردن سلول‏های سالم به جای سلول آسیب دیده است. به این منظور از بستر‏های مختلفی برای کشت سلول استفاده شده که در بررسی حاضر از بین این بستر‏ها ترکیبی از آلژینات و ترکیبی از آلژینات/ ژلاتین برای مطالعه رشد این سلول‏ها استفاده شد. مواد و روش‏ها: از آلژینات سدیم محلول‏های ۱ و ۲ درصد در آب و DMEM/F۱۲ تهیه و در هر خانه از ظرف‏های ۶ خانه ریخته شد تا بستر یکنواخت یک میلی‏متری تشکیل شد. سلول‏های اپیتلیالی رنگدانه‏دار پاساژ ۴ روی بستر کشت داده شدند و ریخت‏شناسی سلول‏ها بررسی شد. سلول‏ها به بستر آلژینات در DMEM/F۱۲ نمی‏چسبند و اندر کنش مناسبی با بستر‏های آلژینات ندارند، به همین دلیل از آلژینات و ژلاتین محلول‏های ۱ درصد  و ۲ درصد در آب دوبار تقطیر با نسبت‏های ۲۰ به ۸۰، ۳۰ به ۷۰، ۴۰ به ۶۰، ۵۰ به ۵۰، ۶۰ به ۴۰، ۷۰ به ۳۰، ۸۰ به ۲۰ تهیه شد و به هر خانه از ظرف ۶ خانه ریخته شده تا بستری یک میلی‏متری از آلژینات/ ژلاتین ایجاد شد.سلول‏ها بر سطح بسترکشت داده شده و ویژگی‏های آن‏ها مطالعه شد. نتایج: سلول‏های رنگدانه‏ای شبکیه انسان روی بستر‏های آلژینات/ ژلاتین به صورت کلونی‏هایی چسبیده بودند. در همه بستر‏ها با نسبت‏های مختلف آلژینات/ ژلاتین سلول‏ها از غشا عبور کرده و تک لایه‏ای از سلول را در زیر بستر تشکیل می‏دهند. به جز بستر ۲ درصد با نسبترآلژینات/ ژلاتین ۲۰ به۸۰ که رشد سلول‏ها را بر سطح بستر نشان می‏دهد. سلول‏ها تا مدت نامحدود بر بستر آلژینات/ ژلاتین زنده می‏مانند و بعد از کشت دوباره بر سطح پلیت ریخت‏شناسی اولیه خود را حفظ می‏کردند. نتیجه‏گیری: بستر آلژینات/ ژلاتین ۲ درصد با نسبت ۲۰ به ۸۰ برای کشت سلول‏های رنگدانه‏ای شبکیه انسان در مطالعات بعدی مناسب است.

دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش رنگ­دانه­ی لوتئین (۰، ۰۷/۰، ۱۳/۰ و ۲/۰ درصدر وزنی  ) و کنسانتره­ی‏ پروتئینی آب­پنیر‌ (۰، ۲/۰، ۳/۰ و ۴/۰ درصدر وزنی  ) به شیر افزوده شد و پس از تهیه نمونه‌های ماست، ویژگی­های­ کیفی آن‌ها با آزمون‌های فیزیکوشیمیایی، بافتی، میکروبی و حسی طی ۲۱ روز نگهداری، مورد بررسی قرار گرفت. افزودن کنسانتره­ی‏ پروتئینی آب­پنیر‌ و رنگ­دانه­ی لوتئین، موجب کاهش سینرسیس و اسیدیته و افزایش ماده خشک، چربی، ویسکوزیته و pH نمونه­های ماست گردید. طبق نتایج آزمایش‏های میکروبی، در هیچ­کدام ­­از تیمارها، باکتری­های کلی­فرم و نیز کپک و مخمر مشاهده نشد. در مورد ویژگی‌های حسی، افزودن کنسانتره­ی‏ پروتئینی آب­پنیر و رنگ­دانه­ی لوتئین موجب افزایش امتیازات مربوط به ویژگی‌های بافتی، احساس دهانی و کاهش امتیازات مربوط به ویژگی‌های ظاهری نمونه‌های ماست گردید. در میان تیمارها، ماست حاوی ۲/۰%، کنسانتره­ی­­ پروتئینی آب­پنیر و ۰۷/۰%، رنگ­دانه­ی ­ ­لوتئین از لحاظ مطلوبیت عطر­ و طعم و مطلوبیت کلی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داد.   

دوره ۱۸، شماره ۱۱۹ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

نوربیکسین بخش محلول در آب رنگدانه طبیعی آناتو است که دارای خواص درمانی، ضدسرطانی و آنتی­اکسیدانی می­باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر ضد میکروبی نوربیکسین تجاری ۱ درصد (که در به طور گسترده در صنعت غذا مورد استفاده قرار می­گیرد) بر باکتری­­های کلستریدیوم اسپورژنز، استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسایتوژنز، اشریشیا کلی، سالمونلا تیفی موریوم و باسیلوس لیشنی فرمیس انجام شد. در این پژوهش برای ارزیابی اثر ضدمیکروبی و اثر بازدارندگی عصاره نوربیکسین از دو روش چاهک دیفیوژن (Well diffusion) و دیسک دیفیوژن (Disk diffusion) در غلظت­های۲، ۴، ۶ و ۸ درصد نوربیکسین (۱ درصد) استفاده گردید. نتایج حاصل از روش چاهک نشان داد که استافیلوکوکوس اورئوس با میزان mm ۷۴/۲۲ و باکتری کلستریدیوم اسپورژنز با میزان mm ۴۴/۱۴ بترتیب بیشترین و کمترین حساسیت را از خود نشان دادند. نتایج حاصل از روش دیسک نشان داد که بیشترین میانگین قطر هاله بازدارندگی نوربیکسین در همه غلظت­های مورد آزمون بر روی باکتری لیستریا مونوسایتوژنز با میانگین قطر mm ۰۹/۱۹  بود و بعد از آن مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس در غلظـت ۴ درصـد با قطر mm ۲۱/۱۸بود. همچنین مشاهده گردید که در روش دیسک دیفیوژن، نوربیکسین توانست در غلظت­های ۴ و ۸ درصد از رشد باکتری اشریشیا کلی (mm ۰۹/۹) نیز جلوگیری نماید. بر اساس نتایج حاصله مشخص شد که نوربیکسین هم بر باکتری­های گرم مثبت و هم گرم منفی اثر بازداندگی دارد و این اثر بر باکتری­های گرم مثبت بیستر از انواع گرم منفی بود. بنابراین با توجه به مضرات نگهدارنده­های سنتزی و با توجه به خواص منحصر بفرد رنگدانه نوربیکسین تجاری نظیر طبیعی و ایمن بودن، دارا بودن خواص ضد میکروبی و درمانی و همچنین مقاومت حرارتی خوبی که به دلیل ساختمان آپوکاروتنوئیدی طی فرآوری از خود نشان می­دهد، می­توان از این رنگدانه بعنوان یک نگهدارنده طبیعی ضد باکتریایی و دارای خواص سلامت بخشی در مواد غذایی مختلف استفاده نمود.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۲ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

امروزه، به علت افزایش نگرانی در مورد مواد زیست تخریب ناپذیر، مواد بسته بندی تجزیه پذیر بسیار مورد توجه قرار گرفته ­اند؛ لذا هدف از این پژوهش بررسی اثر رنگدانه بتانین در سطوح (۵-۵/۲-۰وزنی/ حجمی%) و نانو ذره اکسید مس در سطوح (۴-۲-۰وزنی/حجمی%) در فیلم نانوکامپوزیت بر پایه وی پروتئین ایزوله/ پکتین در قالب طرح مرکب مرکزی بر خواص مکانیکی و ویژگی­های فیزیکوشیمیایی فیلم تولیدی می­باشد. نتایج حاصل نشان داد که با افزایش درصد رنگدانه بتانین و نانو ذره اکسید مس ضخامت و رطوبت نمونه­ ها افزایش و حلالیت کاهش یافت(P<۰/۰۵). همچنین با افزودن سطوح بالای رنگدانه بتانین قرمزی(a) افزایش و روشنایی(L) و زردی(b) نمونه­ها کاهش یافت. افزودن نانو ذره باعث کاهش شاخص b گردید در حالیکه بر شاخص a نمونه­ ها اثر معناداری نداشت. هم­چنین با افزودن رنگدانه و نانوذره مقاومت کششی و ازدیاد طول نمونه‌های فیلم به طور معناداری افزایش یافت(P<۰/۰۵). مطابق با تمامی نتایج حاصله استفاده از نانوذره اکسید مس و رنگدانه بتانین در فیلم نانوکامپوزیت منجربه تولید فیلمی مناسب برای بسته بندی مواد غذایی با خصوصیات فیزیکوشیمیایی و مکانیکی مطلوب می­باشد.

دوره ۲۱، شماره ۱۴۹ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

رنگدانه فیکوسیانین مستخرج از سیانوباکتری اسپیرولینا پلاتنسیس به دلیل خواص منحصر به فرد، می تواند نقش مهمی در غنی سازی بستنی داشته باشد. در این مطالعه میزان پروتئین، چربی، قند کل، هوادهی، نقطه ذوب بستنی غنی شده با غلظت های متفاوت رنگدانه فیکوسیانین تعیین شد. علاوه برآن شمارش باکتری ها به همراه ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدانی انجام گردید. همچنین آزمایش GC/MS جهت شناسایی ترکیبات فرار انجام گردید. نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که میزان چربی و قند کل ، نقطه ذوب ،  ABTSو DPPH بستنی های غنی شده کاهش معناداری نسبت به کنترل داشته است. همچنین میزان پروتئین، هوادهی، FRAP و به افزایش معناداری نسبت به کنترل داشته است. ارزیابی حسی نیز تفاوت معناداری در طعم ، مزه ،  رنگ و قوام بستنی نسبت  به کنترل نداشته است جز حس بویایی که نسبت به کنترل کاهش داشته است. علاوه بر آن، هیچ نشانی از حضور اشرشیا کلی ،استافیلوکوکوس ارئوس و سالمونلا در طی روزهای مختلف یافت نگردید. با این حال، حضور باکتری کلی فرم از روزهای ۴۲ تا ۵۶ در بستنی های غنی شده و کنترل مشهود بود. همچنین حضور  باکترهای کپک و مخمردر طی روز های ۲۸ تا ۵۶ فقط در بستنی کنترل مشاهده گردید. میزان باکتری های سرمادوست از هفته ی ۲ تا هفته ۸ کاهش پیدا کرد . نتایج ترکیبات فرار حاصل از آزمایش GC/MS در بستنی شاهد و بستنی غنی شده با  ۲% رنگدانه فیکوسیانین نشان از حضور ترکیباتی با خاصیت ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی دارد که نقش مهمی در ماندگاری و کیفیت بستنی دارد. امید است نتایج حاصل از این مطالعه، زمینه ساز توانمندسازی صنایع غذایی در استفاده از رنگدانه های حاصل از سیانوباکتری ها باشد.
 

دوره ۲۴، شماره ۷ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

 از آنجایی که سلول‌های خورشیدی حساس شده با رنگ کارایی مناسبی در ناحیه طیف مریی دارند، یک راه امیدوارکننده برای تولید انرژی پایدار، به‌ویژه در محیط‌های داخلی و کاربردهای ساختمانی، ارائه می‌کنند. بررسی تاثیر رنگدانه و همچنین تغییرات فوتوآند بر عملکرد سلول برای پیشبرد این سلول‌ها بسیار مهم است. این تحقیق بر تجزیه و تحلیل حساسیت اثر پارامترهای مهم برای افزایش کارایی این نوع سلول‌ها با استفاده از یک مدل عددی جدید با در نظر گرفتن عواملی مانند شدت تابش و ترکیب طیفی، از منابع نور معمولی داخلی مانند دیودهای ساطع نور تمرکز دارد. این پارامترها شامل انواع رنگدانه، پارامتر تله¬اندازی، ضریب انتشار و ضخامت فوتوآند است. این مدل جریانهای پایا و گذرا را تحت شرایط تابش داخلی بررسی میکند و روابط وابسته به زمان/مکان را برای افزایش دقت ترکیب میکند و برهمکنش‌های الکترون، یدید و ترییدید را تحت شرایط محیطی مختلف بررسی میکند. نتایج نشان داد که رنگدانه N۷۴۹ و ضخامت ۲۰میکرومتر فتوآند بهترین تاثیر را بر عملکرد سلول دارد. در نهایت بر اساس تحلیل حساسیت انجام شده یک سلول با پارامترهای بهینه که بهترین علکرد را دارد معرفی شده‌است.

صفحه ۱ از ۱