جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای ریزماهواره

سید ایمان فاضل، غلامرضا داشاب، مهدی وفای واله،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

تنوع، ساختار ژنتیکی و میزان تفرق چهار سویه از ماهی زینتی بارب، Puntius tetrazona، شامل تایگر، رزی، آلبینو و گرین بارب با استفاده از نشانگر­های ریزماهواره­ای بررسی شد. استخراج DNA از۱۶۰ قطعه ماهی (هر سویه ۴۰ قطعه) از بافت باله پشتی با استفاده از کیت دنا-زیست آسیا و پروتکل شرکت انجام گردید. واکنش تکثیر ۴ نشانگر با استفاده از آغازگرهایSm۱۷، Sm۲۵، Ma۱۰۶ و Ma۱۰۹ انجام و بر روی ژل آکریل آمید ۸ درصد الکتروفورز شد. نتایج بیانگر چند­شکلی بودن تمام جایگاه‌های مورد مطالعه بود. تعداد آلل­های مشاهده شده چهار جایگاه در تمام جمعیت برابر با ۲۱ آلل بود. میانگین تعداد آلل به‌ازای هر نشانگر در تمام جمعیت برابر با ۲۵/۵  و در دامنه ۳ تا ۶ آلل قرار داشت. متوسط تعداد آلل مشاهده شده هر سویه به‌ترتیب تایگر، گرین، آلبینو و رزی بارب برابر ۲۵/۳، ۲۵/۳، ۴ و ۲۵/۳ آلل بودند. متوسط هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار در تمام جمعیت به‌ترتیب برابر با ۲۴/۰ و ۴۹/۰ بودند. اکثر جایگاه‌ها در جمعیت­های مختلف انحراف از تعادل هاردی-واینبرگ را نشان دادند. تجزیه داده­های مولکولی نشان داد که بخش قابل توجهی از تنوع افراد (۹۷ درصد) در درون سویه­ها است. مقدارFst در مطالعه حاضر برابر با ۰۳/۰ بود که نشان از تفرق پایین جمعیت­ها است. تجزیه کلاستری UPGMA براساس فاصله ژنتیکیNei تفرق بسیار کمی در بین سویه­های مختلف تایگر بارب نشان داد. بنابراین، هر چند نشانگرهای ریزماهواره‌ای استفاده شده در مطالعه ساختار ژنتیکی سویه­ها مناسب بودند، اما درجه تفرق سویه­ها بسیار کم و حاکی از درجه خویشاوندی بالای آنها است. 

دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: دستاورد مهم تجزیه ژن‌های کمّی کنترل‌کننده صفات مورفولوژیک (QTL)، تسهیل مطالعه توارث صفات مندلی ساده است. هدف این پژوهش، مکان‌یابی ژن‌های کنترل‌کننده صفات مورفولوژیک در زاده‌های F۳ جو حاصل از تلاقی ارقام بیچر×کویر بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر به‌منظور شناسایی QTL، ۱۰۳ خانواده نسل F۳ جو حاصل از تلاقی ارقام بیچر×کویر در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سال زراعی ۹۴-۱۳۹۳ در سه تکرار کشت شد. تعداد بذر جوانه‌زده، طول دوره پُرشدن دانه، ارتفاع بوته، طول پدانکل، وزن دانه و شاخص برداشت ارزیابی شدند. نقشه پیوستگی با نشانگرهای SSR، iPBS، IRAP و ISSR تهیه شد. QTLها با نرم‌افزار QGENE ۴.۰ شناسایی شدند و تجزیه QTL با مکان‌یابی فاصله‌ای مرکب انجام شد.
یافته‌ها: QTLهای شناسایی‌شده با نمره لود ۲/۰۰۷، ۸/۶% واریانس فنوتیپ تعداد بذر جوانه‌زده؛ نمره ۲/۲۲، ۹/۵% واریانس فنوتیپ طول دوره پُرشدن دانه؛ نمره ۲/۷۴، ۱/۱۶% واریانس ارتفاع بوته؛ نمره ۲/۱۹، ۹/۳% واریانس صفت طول پدانکل؛ نمره ۲/۰۴، ۸/۷% واریانس وزن دانه و نمره ۲/۳۸، ۲/۳۸ و ۲/۱۶ به‌ترتیب ۱۰/۱، ۱۰/۱ و ۹/۲% واریانس شاخص برداشت را توجیه نمودند.
نتیجه‌گیری: برای صفات تعداد بذر جوانه‌زده، یک QTL روی کروموزوم ۶ و پیوسته به نشانگر ISSR۳۸-۴، طول دوره پُرشدن دانه، یک QTL روی کروموزوم ۷ در فاصله نشانگری iPBS۲۰۷۶-۶-iPBS۲۰۸۵-۱، برای ارتفاع بوته، یک QTL روی کروموزوم ۲ در فاصله نشانگری iPBS۲۰۸۳-۳-HVBKASI، برای طول پدانکل، یک QTL روی کروموزوم ۶ و پیوسته به نشانگر ISSR۳۸-۴، برای صفت وزن دانه، یک QTL واقع بر کروموزوم ۳ در فاصله نشانگری iPBS۲۰۷۵-۵-ISSR۳۸-۷ و برای صفت شاخص برداشت، ۳ QTL وجود دارد.

محمد خلیل پذیر، سید احمد قاسمی، مریم میر بخش،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف از انجام این مطالعه شناسایی جمعیت‌های مختلف مولدین میگوی سفید غربی پرورشی (Litopenaeus vannamei) و تأثیر آمیزش‌های خویشاوندی و غیر خویشاوندی بر روی شاخص‌های ژنتیکی و ضریب هم‌خونی نتاج حاصل از آنها در نسل دوم بود. با توجه به منشاء مولدین نگهداری شده در مراکز تکثیر استان بوشهر با استفاده از روش ریزماهوراه‌ای، پس از شناسایی جمعیت‌های مختلف از میان سه ذخیره مولوکائی، های‌هلث و هیبرید در نسل اول، شاخص‌های ژنتیکی نتاج حاصل از آمیزش‌های درون و برون گروهی آنها در نسل‌های دوم بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان تنوع ژنیتکی در ذخیره‌های مولوکائی و های‌هلث (۰۹/۰±۴۶/۰ و ۰۷/۰±۵۰/۰) بیشتر از ذخیره هیبرید (۰۶/۰±۳۸/۰) می‌باشد. میزان ضریب‌ هم‌خونی ذخیره‌های مولوکائی، های‌هلث و هیبرید به ترتیب ۱۴/۰، ۳۱/۰ و ۴۱/۰ بود. لیکن به دلیل فاصله ژنتیکی کم میگوهای ذخیره هیبرید و مولوکائی پس از ادغام ‌آنها با همدیگر دو جمعیت‌ مولوکائی، های‌هلث به عنوان مولدین نسل اول معرفی شدند. در نسل دوم علیرغم بیشتر بودن میزان تنوع ژنتیکی در نتاج حاصل از آمیز‌ش‌های برون گروهی مولوکائی×های‌هلث (۱۲/۰±۴۷/۰) و های‌هلث×مولوکائی (۰۸/۰±۳۹/۰) نسبت به نتاج آمیزش‌های درون گروهی مولوکائی×مولوکائی (۰۴/۰±۱۹/۰) و های‌هلث×های‌هلث (۰۳/۰±۱۱/۰) این مقادیر در مقایسه با نسل اول کاهش یافته بود. کمترین و بیشترین میزان ضریب هم‌خونی به ترتیب مربوط به نتاج مولوکائی×های‌هلث (۱۸/۰±۲۶۸/۰) و مولوکائی×مولوکائی (۱۴۵/۰±۸۵۳/۰) بود. با توجه به نتایج بدست آمده می‌توان عنوان نمود که عدم اطلاع از شاخص‌های ژنتیکی مولدین و آمیزش‌های صورت گرفته میان افراد خویشاند عوامل اصلی کاهش شاخص‌های ژنتیکی و پسروی ژنتیکی ناشی از افزایش ضریب هم‌خونی در نسل‌های بعدی می‌باشند.

دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

ایران یکی از مهم­ترین مراکز تنوع ژنتیکی گیاه یونجه در جهان می‌باشد و انواع مختلفی از آن در کشور وجود دارد. تأیید اصالت توده‌ها و ارقام یونجه از این لحاظ که تنوع ژنتیکی در این گیاه می‌تواند تأثیر مستقیمی بر عملکرد و کیفیت علوفه و بذر داشته باشد، از اهمیت ویژهای برای کشاورزان و تولیدکنندگان بذر برخوردار است. در این راستا در مطالعه حاضر، توسعه روشی برای شناسایی و تفکیک مهمترین توده‌های یونجه زراعی ایران به­وسیله نشانگرهای ریزماهواره مورد توجه قرار گرفت. به­منظور تسهیل تمایز و تفکیک توده‌های یونجه مورد نظر، آلل‌های اختصاصی و یا به­عبارت بهتر ژنوتیپ آللی اختصاصی برای هر توده شناسایی گردید. بدین منظور از نمونه‌های تصادفی حاوی ۱۰۰ بذر از هر توده استفاده گردید که در نهایت از طریق ۹ جایگاه ریزماهواره با استفاده از ژنوتیپ آللی اختصاصی شناسایی شده برای هر توده به وضوح تفکیک شدند. بیشترین قابلیت تفکیک متعلق به نشانگرهای MTIC۲۳۳، ‌BI۹۰، ACT۰۰۹، TC۷، MTIC۱۸۳، MS۳۰، MTIC۲۳۸ و AFCA۱۱ ‌بود. دورترین فاصله ژنتیکی مربوط به توده‌های ۵-B و خارجی و هم­چنین توده‌های ۲۹-N و خارجی و نزدیک­ترین فاصله مربوط به توده­های ۲۷-G، ۹-H و ۲۱-R بود. با توجه به نتایج حاصل به­نظر می‌رسد توده‌های ۹-H، ۲۱-R، ۲۷-G، ۲۵-B، ۵-B و ۲-G دارای زمینه ژنتیکی مشترک و با شباهت بیشتری نسبت به بقیه توده‌ها می‌باشند. روش پیشنهادی در این مطالعه به­سادگی و در مدت کوتاه (یک تا دو روز) امکان شناسایی توده یونجه مورد نظر را بدون نیاز به استخراج DNA از برگ فراهم می‌نماید.

صفحه ۱ از ۱