جستجو در مقالات منتشر شده


۸۸۶ نتیجه برای سن


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

   پژوهش حاضر قصد دارد با بهره‌گیری از بستۀ‌ نرم‌افزاری گویش سنجی و نقشه‌نگاری با رویکردی کمّی-رایانشی و کل­ گرایانه به بررسی تحلیل انبوهۀ‌ متغیرهای زبان‌شناختی گونه‌های زبانی رودبارِجنوب در استان کرمان بپردازد. گردآوری داده‌ها به روش میدانی از ۲۲ منطقه در هفت شهرستان جنوبی استان کرمان صورت گرفته است. به منظور جمع ­آوری داده ­ها از پرسشنامه‌ای حاوی ۲۰۸ واژه و ۱۰ جملۀ‌ پایه بر اساس پرسشنامه‌های «طرح ملّی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. روایی پرسشنامۀ‌ مذکور بر اساس آزمون آلفای کرونباخ ۹۸/۰ است. نتایج حاصل از تحلیل انبوهۀ داده ­ها نشان داد که شش خوشۀ گویشی عمده از هم متمایزند و این خوشه ­های گویشی خود به زیرخوشه ­هایی تقسیم می­ شوند. هریک از خوشه‌های گویشی دارای ویژگی‌های آوایی، واجی، صرفی یا نحوی متمایزی هستند که آن را از دیگر خوشه‌ها جدا می‌کند. بر اساس تحلیل آماری داده­ ها خوشۀ گویشی «الف» به دلیل کاربرد پیشوند استمراری /mi-/ و پسوند جمع ساز/hɑ-/ نسبت به سایر خوشه­ ها بیشترین تشابه و خوشۀ گویشی «ب» در مواردی از قبیل کاربرد پسوند مصدر ساز /-eng/ و پسوند استمراری æ/-/ بیشترین تمایز را از نظر صرفی و نحوی با فارسی معیار دارد. خوشه­ های گویشی «ج»، «د»، «هـ» و «و» بر خلاف تمایزی که با فارسی معیار از جمله کاربرد پیشوند استمراری ʔæ-// و پسوند جمع ساز  /-on/دارند، بیشترین تشابه را با یکدیگر دارند و از نظر فرآیندهای آوایی و وجود آواهای خاص گونۀ رودبارِجنوب با گویش «ب» مشابهت دارند.


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیچیدگی نحوی متون کتاب‌های درسی تالیف شده برای دانش‌آموزان ایرانی به زبان فارسی انجام شده است. اصول نظری پژوهش بر دستور وابستگی تنی‌یر (۱۹۵۹)  استوار است که از طریق بررسی روابط وابستگی بین عناصر هسته و وابسته در گروه­های نحوی، به توصیف ساخت­های نحوی در زبانهای گوناگون می­پردازد. در این پژوهش بطور ویژه، ساخت‌های بنیادین ارائه شده توسط طبیب‌زاده (۱۳۸۰، ۱۳۸۵، ۱۳۹۱) برای مقایسه به کار گرفته شده است. داده‌ها از بررسی ۲۱۱ متن متعلق به کتاب‌های درسی استخراج شده است. برای گردآوری داده‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، ۶۳۳ جمله از کل متون درسی انتخاب و ساخت بنیادین آن‌ها استخراج گردیده است. جمله‌های استخراج شده، با نرم‌افزار اکسل یکپارچه و در محیط  SPSS تحلیل شده است. نتایج نشان داد علاوه بر ساخت­های بیست و چهارگانه ارائه شده برای زبان فارسی، ساخت‌های بنیادین ||فا، متح، مس||، ||فا، متح، متح، مس|| هم در متون کتاب‌های درسی کاربرد داشته است و پرکاربردترین ساخت­های بنیادین در جملات متون کتاب‌های درسی تمامی پایه­ها ساخت‌های دوظرفیتی بودند. بررسی متمم‌ها نشان داد که در جملات کتاب‌های سه پایه به ترتیب، فاعل اسمی ۹۶,۴%، متمم حرف ‌اضافه‌‌ای ۴۱,۹% ، متمم مستقیم ۳۱,۴%، ، مسند ۱۷.۲% و متمم بندی ۱۵.۳% بیشترین کار­برد را داشته‌اند. یافته‌های پژوهش حاضر با شناسایی میزان پیچیدگی نحوی جملات متون کتاب‌های درسی کودکان ۱۰ تا ۱۲ ساله، نیمرخ رشد زبانی آنها را نشان می‌دهد. نتایج این تحقیق میزان خوانش‌پذیری متون آموزشی تالیف شده برای دانش‌آموزان ایرانی را نشان می‌دهد و می‌تواند برای مولفین کتاب‌های آموزشی کاربرد داشته باشد. 


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از چالش‏ها و ابعاد مهم سنجش و ارزشیابی در آموزش زبان، عدالت آزمون است، مفهوم گسترده‌ای که عوامل و مؤلفه‏های متعددی را شامل می‏‏شود. در استانداردهای سنجش آموزشی و روانشناختی عدالت آزمون به معنای فارغ بودن از هرگونه سوگیری و طرفداری و رفتار یکسان با همه آزمودنی‌ها بدون در‌نظرگرفتن نژاد، مذهب، جنسیت و سن آنهاست. هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک و نگرش مدرسان آموزش زبان فارسی به غیر‌فارسی‌زبانان نسبت به تعریف مفهوم عدالت در آزمون (عدم سوگیری، عوامل اجتماعی و در دسترس بودن)، مؤلفه‏های ضروری برای برگزاری آزمون عادلانه (ویژگی‏ها، محتوا، نتایج آزمون وشرایط برگزاری ) و نیز مفهوم کلی عدالت در آزمون است. پژوهش حاضر به روش میدانی و ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شده، ۵۸ مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان در سه گروه مجرب، نسبتاً باتجربه و کم‏تجربه به عنوان نمونه آماری از جامعه مدرسان زبان فارسی شرکت کردند. برای گردآوری داده‌ها، از پرسشنامه استاندارد همایونی (۲۰۱۵) و برای تحلیل از آمار توصیفی، استنباطی و نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش مصاحبه‏ نیمه‏ساختاریافته با ۹ مدرس بر اساس تحلیل محتوای کریپن‏دورف (۲۰۰۴) تحلیل گردید. نتایج نشان داد مدرسان مجرب نسبت به مدرسان نسبتاً باتجربه و مدرسان کم‏تجربه درک بهتر و عمیق‏تری از مفهوم کلی عدالت، تعریف دقیق مفهوم عدالت در آزمون و مؤلفه های ضروری برای برگزاری آزمون عادلانه دارند. همچنین تفاوت معناداری بین نظرات زنان با مردان از مفهوم کلی عدالت در آزمون مشاهده نشد، هرچند میانگین مدرسان مرد بیشتر است.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

این مقاله به مطالعه چندمعنایی واژه "شیرین" در زبان فارسی با رویکرد زبان­شناسی اجتماعی شناختی می­پردازد.  مقاله در چارچوب مدل رابینسون(۲۰۱۰، ۲۰۱۲الف ، ۲۰۱۲ ب، و  ۲۰۱۴) نشان می­دهد که چندمعنایی واژگانی را نباید به مفهومی ایستا که در میان همه گویشوران زبان ثابت است تقلیل دهیم و اینکه متغیرهای اجتماعی مانند سن و جنسیت در آن تاثیرگذارند. این مقاله به مطالعه تأثیر دو متغیر سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژه چندمعنای "شیرین" می­ پردازد. روش پژوهش، ترکیبی(کمی و کیفی) و روش گردآوری داده ها، اسنادی و میدانی( پرسشنامه ای و مصاحبه) است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد یک زبانه فارسی زبان تهرانی و نمونه آماری شامل ۲۰۰ آزمودنی، ۱۰۰ مرد و ۱۰۰ زن در ۴ طبقه سنی زیر ۱۸ ، بین ۱۸ تا ۳۰ ، بین ۳۰ تا ۶۰ ، و بالای ۶۰ سال است. نتایج نشان داد که توزیع معانی مختلف واژه چندمعنای مذکور نزد گویشوران زن و مرد متعلق به گروه­های سنی متفاوت یکسان نبوده و تصادفی نیست و به میزان زیادی تحت تأثیر سن و جنسیت می­باشد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که زبان­شناسی اجتماعی شناختی تبیین­های جامع­تری در مورد تنوع معنایی واژه­های چندمعنا و تأثیر  متغیرهای جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی به دست می دهد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

تبیین چیستی استعاره و نقش آن در زبان، همواره جزو مسائل بحث‌برانگیز در حوزه‌های زبان‌شناسی، فلسفۀ زبان، بلاغت و... بوده است. در تحلیل استعاره، این حوزه‌ها گاه به‌طرزی تفکیک‌ناپذیر به یکدیگر نزدیک می‌شوند. دونالد دیویدسن، فیلسوف قرن بیستم، از نظریه‌پردازان اثرگذار در حوزۀ فلسفۀ زبان و نظریۀ معناست. آرای او دربارۀ ماهیت و نقش استعاره در زبان، شباهت‌های قابل اعتنایی با ایده‌های عبدالقاهر جرجانی، زبان‌شناس و ادیب برجستۀ قرن پنجم هجری دارد. مقالۀ حاضر، در پی آن است که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، نقاط تلاقی نظریات دیویدسن و جرجانی را، که یکی از منظر فلسفۀ زبان و با تبیینی زبان‌شناختی و دیگری از موضعی بلاغی به استعاره می‌پردازند، واکاوی کند. به این منظور، جستار “What Metaphors Mean?” از دیویدسن، مبنای بررسی نظریات او دربارۀ استعاره قرار گرفت. آرای جرجانی دراین‌باره نیز، با تمرکز بر کتاب دلائل الاعجاز تحلیل شد. این بررسی‌، دستاوردهایی را در سه حوزه به‌دنبال داشت: نخست، یافتن جنبه‌هایی مشابه در دو نظریه، اعم‌ از این‌که دو نظریه‌پرداز، این ایده را که استعاره، تشبیه کوتاه‌شده است، رد می‌کنند. همچنین با درنظرگرفتن نوعی «کاربرد» برای استعاره، مفهومی تحت‌عنوان «معنای استعاری» را نقد و تاکید می‌کنند که معنای یک استعاره، با هیچ صورتی غیر از همان صورت استعاری امکان بازتولید ندارد. حوزۀ دوم، یافتن جنبه‌های مکمل در دو نظریه، با توجه به موضع فلسفی دیویدسن و موضع بلاغی جرجانی. سومین حوزه، تشریح ارتباط آرایی که جرجانی مستقیماً دربارۀ استعاره ارائه داده است با ایده‌هایی که به‌طور غیرمستقیم، از منظومۀ کلی نظریۀ «نظم» استنباط می‌شوند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

شعر کودک، بستری مناسب و مؤثر برای پرورش اخلاقی، اجتماعی و افزایش قوای ذهنی و شناختی او به شمار می‌آید. از این حیث و به دلیل اهمیت محتوای آثار ادبی کودک در نظام تعلیم و تربیت، شناخت شعر کودک از زوایای مختلف ضرورت دارد. فرهنگ مردم مجموعه ای گسترده از عناصر مربوط به زندگی مادی و معنوی مردمان یک سرزمین است که حفظ و انتقال آن به مخاطب کودک و تقویت جایگاه آن در اندیشه سرایندگان این حوزه سبب تأثر و بهره وری خلاقانۀ از این فرهنگ غنی است. در این میان سنت‌های مادی مسائل روزمره مردم نظیر ابزارها، خوراک، پوشاک و وسایل نقلیه است. جستار حاضر به بررسی بازتاب این سنت های مادی در اشعارافسانه شعبان نژاد می پردازد. شیوه بررسی؛ تحلیلی- توصیفی براساس منابع کتابخانه ای است. نتایج نشان  می‌دهد؛ شعر شعبان نژاد به عنوان منبعی اصلی در تحقیقات؛ پیوند روشن و آگاهانه ای با فرهنگ مردم دارد. وی با استفاده از مصادیق  مادی  فرهنگ مردم، فضای گذشته و حال را به یکدیگر پیوند زده، به کمک روایت، ریتم و آهنگ، گستردگی دایرۀ  واژگان، تصویرگری وصنایع ادبی برای کودک دنیای مدرن ریشه های کهن او را به نمایش می‌گذارد و به شکوفایی و ثبات ادبیات کودک و نوجوان در زبان فارسی می پردازد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

نوسانات نرخ ارز می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی بر رفتار افراد در بازارهای مالی تأثیر بگذارد و موجب تشدید سوگیری‌های رفتاری ازجمله رفتار توده‌ای در میان سرمایه‌گذاران و خریداران بازار مسکن شود. لذا، سوگیری رفتار توده‌ای می‌تواند موجب ایجاد اشتباهات سیستماتیک افراد در سرمایه‌گذاری، مصرف و یا پس انداز شده و سبب شکل‌گیری فرهنگ وابستگی در تصمیمات اقتصادی افراد در بازارهای مالی علی‎الخصوص بازار مسکن گردد. از این‌رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش فرهنگ وابستگی با توجه به نوسانات نرخ ارز بر ایجاد رفتار توده‌ای در بازار مسکن به تفکیک ۳۱ استان ایران طی بازه زمانی ۱۳۹۰ تا۱۴۰۰ به‌صورت تواتر فصلی با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی فضایی است. پس از اطمینان از وجود اثر فضایی، مدل خودرگرسیون فضایی (SAR) برای استان‌های ایران انتخاب شد. نتایج حاصل از برآورد مدل، حاکی از آن است که نوسانات ناشی از نرخ ارز تأثیر مثبت و معنی­ داری بر بازار مسکن با توجه به مناطق هدف و مجاور دارد که موجب ایجاد رفتار توده‌ای در قالب نقش فرهنگ وابستگی در بازه زمانی مورد نظر شده است. از سایر نتایج تحقیق، متغیرهای نرخ تورم، شاخص تراکم جمعیت و لگاریتم حجم معاملات بورس، تأثیر مثبت و معنادار بر بازار مسکن دارند، درحالی‌که، متغیر لگاریتم مسافت از مرکز استان تهران، تأثیر منفی و معنادار بر بازار مسکن در استان‌های ایران دارد.


دوره ۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده از تجزیه و تحلیل شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی، به کشف مبانی گرافیک بکار برده شده در کتابت این دو اثر می رسیم که کاربرد علمی در گرافیک نوین پایه گذاری م یشود. یکی از مه مترین اهداف بررسی نگارگری ایران کشف رموز و اثبات رابطه این آثار با سایر هنرهای سنتی و ادبیات ایران م یباشد و در نگاهی خا صتر رابطه آن، با هنر کتا بآرایی و گرافیک مشخص م یشود. رشد این هنر که جدای از تاریخ زندگی حامیانش نم ی باشد، در شیو ههای تولید نگارگری نیز منشا اثر گردیده و همواره در ارتباطی تنگاتنگ با محتوای غنی ادبیات ایران بوده است. این امر نیز، بستری برای رشد و متعالی شدن فرهنگ این مرز و بوم گردیده و طی این طریق، نیروی خار قالعاد های را در وجود هنرمندان زبردست این آثار احیا نموده که ایشان را به منبعی ورای قدر ت های مادی متصل ساخته است. ۱ - حال این سئوال مطرح می شود که چگونه با به کارگیری این دانش نهفته، م ی توان هنر گرافیک ایران را در شاخه کتا بآرایی و تصویرسازی متحول ساخت؟ ۲ - آیا این شیوه خاص م ی تواند پای ه گذار سب کهای نو در هنر کتا بآرایی ایرن باشد؟ ۳ - چگونه م یتوان دانشی را که متعلق به قر نهای پیش م یباشد؛ با اید ههای نو اما پیوسته به اصول و ریشه کهن، پای هگذاری کرد.
محمد علی سالاری علی آبادی، علی رضا راستگو، مهدی محمدی، بیتا ارچنگی، سید احمد قاسمی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

به­منظور بررسی قرابت ژنتیکی دو جمعیت از ماهی سنگسر معمولی در خلیج فارس (مناطق آبادان و بندرعباس) از نشانگرهای مولکولی AFLP استفاده گردید. تعداد ۱۴ نمونه از آبادان (E"۲۵/۵۶ '۵۱ °۴۸ و N "۹۷/۲۲ '۹۸ ۲۹) و ۱۱ نمونه از بندرعباس ( E"۷۳/۱۹ '۲۷ °۵۶ و N "۵۶/۱۳ '۱۸ °۲۷) جمع­آوری شد. در مجموع ۴۱۰ باند قابل امتیازدهی با استفاده از شش ترکیب آغازگر EcoRI/MseI مشاهده شد که ۸۸ عدد از آنها چند شکل بودند (۴۶/۲۱ درصد). درصد باندهای چند شکل در ایستگاه آبادان ۶۴/۸۸ و در ایستگاه بندرعباس ۱۸/۶۸ درصد بود. مقدار هتروزیگوسیتی در ایستگاه آبادان (۳۳۰/۰) بیشتر از ایستگاه بندرعباس (۲۲۲/۰) محاسبه شد که علت آن را می توان به شرایط محیطی و اکولوژیک نسبت داد. ماتریکس فاصله ژنتیکی براساس ضریب Nei، فاصله ژنتیکی بین دو ایستگاه مورد مطالعه را ۱۱۲/۰ نشان داد. درخت فیلوژنی یک الگوی واضح از جدایی دو جمعیت را نشان داد که بیان­کننده پراکنش محدود تخم و لارو سنگسر معمولی در مناطق آبادان و بندرعباس می­باشد. همچنین الگوی پراکنشی این گونه با فاصله جغرافیایی کاملاً هماهنگی داشت که بیانگر این بود مخزن ژنی این گونه بین مناطق آبادان و بندرعباس یکنواخت نیست. درجمع­بندی نهایی، با توجه به فاصله ژنتیکی و نمودار حاصل از آنالیز PCA بین دو ایستگاه، جمعیت­ها از یکدیگر جدا بوده و می­توان اظهار داشت که نمونه های ایستگاه آبادان و ایستگاه بندرعباس دو جمعیت جدا از هم هستند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

جنسیت در ایران همواره توسط گفتمان‌های مردان تعریف شده است. تولید نظام‌های معنایی در طی سده‌ها در انحصار مردان بوده است. نویسندگان آثار ادبی در ایران همواره مردان بوده‌اند و جز استثناهایی معدود، صدای زنان شنیده نشده است. اما در سالهای اخیر با رشد حیرت‌آور زنان نویسنده در ایران مواجه بوده‌ایم. آثار زنان نویسنده مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و به بحث‌های متعددی در حوزه فرهنگی ایران منجر شده است. اکنون زنان ایران توانسته‌اند خود را ابراز کنند، صدایشان شنیده شود و خود در تعریف و تصویر جنسیت خویش مشارکت داشته باشند. آثار آنان را می‌توان همچون هرمحصول فرهنگی دیگر به صورت شکلی از بازنمایی نگریست که سرنخ‌های مهمی درباره نظام عقیدتی فرهنگی به دست ‌می‌دهد. این مقاله می‌کوشد از خلال ردیابی نظام‌های بازنمایی جنسیت در آثار برخی نویسندگان زن ایرانی به این پرسش پاسخ دهد که جنسیت زنانه در آثار زنان رمان‌نویس ایرانی چگونه تصویر می‌شود؟ آیا بازنمایی زن در این رمان‌ها به بازتولید ایدئولوژی جنسیتی مسلط یاری می‌کند یا علیه آن می‌شورد؟ و اینکه آیا تفاوتی میان بازنمایی زنان در رمان‌های مختلف مورد مطالعه وجود دارد؟ رمان‌های مورد بررسی دو دستگاه متمایز بازنمایی زنانگی را آشکار می‌کنند که آن‌ها را می‌توان «تصویر سنتی زن» و «تصویر زن جدید» نامید. زن سنتی با مفاهیمی همچون خانه، سکون، مصرف، خواندن، کار خانگی، وابستگی و گذشته بازنمایی می‌شود و زن جدید با مفاهیمی همچون تحرک، تولید، استقلال و آینده. تصویر زن سنتی تصویری در خدمت روابط جنسیتی قدرتی است که ایدئولوژیِ مردسالارِ مسلط سعی در حفظ و بازتولید آن دارد و تصویر زن جدید بدیلی در برابر ایدئولوژی مسلط است. رمان‌های عامه‌پسند بازتولیدکننده ایدئولوژی مردسالار مسلط است و رمان‌های نخبه‌گرا در برابر آن موضعی برانداز دارند. اما نوع نوظهوری از رمان‌های زنان که مرزهای میان ادبیات نخبه‌گرا و عامه‌پسند را مخدوش کرده‌اند، بدون گسست از سنت‌های فرهنگی موجود تلاش دارند تا با برخوردی انتقادی و پرسشگر از این سنت‌ها موقعیت زن در جامعه را تجدید نظر و بازاندیشی کنند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

نسبی‌گرایی که در نظریه‌های نقادانه جدید، اصلی پذیرفته‌شده محسوب می‌شود، حاصل تحولات فکری‌ای است که ریشه در فلسفه پدیدارشناسیِ هوسِرل دارد و در نقد ادبی، بویژه با آرای نظریه‌پردازانِ «مکتب کنستانس» در نیمه دوم قرن بیستم رواج یافت. تا پیش از پیدایش این نظریه‌ها، سمت‌وسوی اصلیِ نقد ادبی را تلاش برای یافتن معنایی تغییرناپذیر در متن تشکیل می‌داد. این رویکردِ مطلق‌گرا، غایت نقد ادبی را در «کشفِ» معنایی می‌دید که مؤلف در مقام خداوندگارِ متن در آن استتار کرده است. در بخش‌ نخستِ این مقاله، ابتدا به پس‌زمینه مطلق‌گرایی در نقد ادبی سنتی در قرن نوزدهم خواهیم پرداخت، سپس نشان خواهیم داد که حتی «نقد نو» در چند دهه نخستِ قرن بیستم- که داعیه رهانیدن متن از بند زندگینامه مؤلف و ملاحظات برون‌متنی‌ای مانند تاریخ را داشت-، در نهایت نتوانست از نسبی‌ستیزی در نقد مصون بماند. در بخش بعدی استدلال خواهیم کرد که دیدگاهِ پدیدارشناختی‌ای که ثنویت سوژه/ اُبژه را محل تردید قرار داد، راه را برای نسبی‌گرایی به منزله دیدگاهی نافذ در نقد ادبی جدید باز کرد. مطرح شدنِ «نظریه دریافت» توسط هانس رابرت یاوس و ولفگانگ آیزر سهم بسزایی در ترویج این نظر داشت که عملِ نقد ماهیتی بین‌الاذهانی و لزوماً نسبی دارد. بخش پایانیِ این مقاله، به نتیجه‌گیری از بحث‌های ارائه‌شده اختصاص دارد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

در این پژوهش، پوشش­هاینانوکامپوزیتی برپایه اپوکسیحاوی نانو صفحات اصلاح نشده اکسیدگرافن و اکسیدگرافن اصلاح شده با نشاسته تهیه و به کمک طیف­سنجی مادون قرمز شناسایی شده و رفتار شبکه­ای شدن آن­هابا استفاده از داده­های آزمون گرماسنجی روبشی تفاضلی غیر هم­دما مطالعه شده است. این نانوکامپوزیت­ها، به دلیل دارا بودننانوذرات صفحه­ای و منشأ آلی، می­توانند به عنوان پوششسطح فلزات در صنایع مختلف استفاده شوند.دلیل استفاده از نشاسته، طبیعی بودن آن و نیز فراوانی گروه­های هیدروکسیل در ساختار آن است که می­توانند با حلقه اپوکسی وارد واکنش پخت یا شبکه­ای شدن شوند. سامانه­های اپوکسی خالص دارای عامل پخت آمینی و نیز سامانه­های کامپوزیتی حاوی رزین اپوکسی، عامل پخت آمینی و نانوصفحات اکسیدگرافن اصلاح نشده یااصلاح شده با نشاسته در نرخ­های حرارتی مختلف پخت شده­اند تا  رفتار حرارتی آن­ها به­دست آید. تغییر نرخ گرمایش در آزمون مذکور سبب تغییر دمای آغاز و دمای اوج منحنی­های گرمازا شده و گرمای واکنش نیز به تبع آن تغییر می­کند. مشاهده شد که حضور نانوصفحات اکسیدگرافن، واکنش­های شبکه­ای شدن را به تأخیر می­اندازد. حال آنکه اصلاح سطحی آن­ها با پلیمر طبیعی نشاسته از طریق نقش کاتالیزوری، این میزان تاخیر را جبران نموده و چگالی شبکه­ای شدن سامانه بالا می­رود. 

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

«دیو» نام عمومی و لقب همه موجودات مافوق طبیعی و درعین‌حال موجودی مستقل و منفرد است و همسان‌هایی مانند جن در فرهنگ عربی دارد که در روایت‌های مکتوب و شفاهی، تفاوتی میان آنها گذاشته نمی‌شود. مفهوم دیو در طول تاریخ با فرازها و فرودهای فراوانی روبه‌رو بوده است، چنانچه زمانی درمقام خدایان پرستش ‌می‌شده‌اند و طی دورانی بس‌طولانی به‌مثابۀ اهریمن و شیطان در‌آمده‌اند و تمامی جلوه‌های زشت و پلید به آن‌ها نسبت داده شده است. در فارسی میانه، دیو و اهریمن در کنار هم قرار گرفته‌اند و به‌تدریج دیو همچون اهریمن تلقی شده است. ازسویی‌دیگر در بخشی از روایت‌ها و باورهای مردمیِ بازمانده از دوره‌های کهن، دیوان همچون مردمان معرفی شده‌اند و هیچ ویژگی غیرطبیعی میان آن‌ها و انسان‌ها دیده نمی‌شود. در آخرین تحول مفهوم دیو و براساس فرهنگ مردم ایران، دیو موجودی مافوق طبیعی است که با شکل و سیمای ویژه‌ای تصور می‌شود و خویشکاری‌های متعددی دارد. براین‌اساس، دیوها موجوداتی زیان‌کار و غیرطبیعی، به رنگ سیاه با دندان‌های بلند همچون دندان‌های گراز، لب‌های کلفت و سیاه و گه‌گاه با چشمان آبی توصیف شده‌اند. بدن آن‌ها از موهای ضخیم پوشیده شده است و چند سر، شاخ، دم و گوش‌های بزرگ و یک جفت بال دارند و مردم‌خوار‌ند. عوامل تغییر و تحول مفهوم دیو در ایران و بررسی سیر دگرگونی‌های مرتبط با آن از‌جمله اهداف پژوهش حاضر است. در این پژوهش همسان‌های دیو و موجوداتی که با ویژگی‌های منحصربه‌فرد لقب دیو دارند، معرفی و شناسایی شده‌اند.

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

یکی از حوزه های نسبتاً گسترده پژوهش در ادبیات تطبیقی معاصر، حوزه مضامین و موضوعات است. موضوع، یک مادۀ تاریخی و فرهنگی و از عناصر تشکیل دهندۀ متن است، از این رو قابلیت تحلیل و بررسی را دارد. برخی از موضوعات و مضامین، فراملّی و جهان شمولند؛ مانند زندگی و مرگ، خیر و شر، دادگری و ستمگری، عشق و نفرت، جوانمردی و سخاوت و... . مطالعۀ تطبیقی در حوزۀ مزبور می تواند به تبیین فصلی هرچند کوتاه، از تاریخ افکار و عقاید و فرهنگ دو یا چند ملت در طول تاریخ بینجامد و خاستگاه برخی از آن ها را نیز مشخص کند. از جمله موضوعات فراملّی و مورد اختلاف در فرهنگ اسلامی و سایر ادیان الهی، موضوع زهد است که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از آن ارائه داده اند. مفهوم زهد وارد حوزۀ ادبیات نیز شده و بر همین اساس، برخی از شعرا زهد سرا نامیده شده اند که از جملۀ آنان سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری دو شاعر نامی در ادب فارسی و عربی هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که در چشم اندازی تطبیقی، انگیزه های این دو شاعر در روی آوردن به شعر زهد و نحوۀ نگرش آن ها به دنیا و دلبستگی های آن را مورد بررسی قرار دهیم تا به تعریف و کارکرد زهد در حوزۀ ادبیات دست یابیم و نشان دهیم که با وجود مانندگی های بسیار در رویکرد این دو شاعر به مفهوم زهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد.

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: جغرافیای انتخابات به‌عنوان یکی از پویاترین و دیرپاترین گرایش‌های جغرافیای سیاسی، بیش از دیگر گرایش‌ها با افت‌وخیز همراه بوده است. هستی‌شناسی عینی پدیده رای و توزیع فضایی آرا، این گرایش را در پیوند با رویکرد فضایی قرار داده، به‌گونه‌ای که درصد بالایی از آثار موجود در گستره جغرافیای انتخابات براساس چنین دیدگاهی نوشته‌ شده‌اند. با افت دیدگاه اثبات‌گرایی، آثار جغرافیای انتخابات نیز رو به کاستی نهادند. چیرگی پژوهش‌های توصیفی، مصداقی و کاربردی فاقد بنیان نظری و فلسفی محکم بر نوشته‌های بنیادی و نظری، بزرگ‌ترین کاستی امروزین جغرافیای انتخابات در سطح بین‌الملل و نیز در ایران است. هدف پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، تبیین رویکردهای غالب نظری در جغرافیای انتخابات بود.
نتیجه‌گیری: جغرافیای انتخابات را می‌توان در قالب پنج رویکرد نظری واکاوی کرد. رویکرد نخست، رویکرد سنتی است که در قالب مکتب ناحیه‌ای و روابط انسان- محیط به واکاوی الگوهای فضایی رای‌دهی می‌پردازد. رویکرد دوم، رویکرد فضایی- رفتاری است که بر پایه مکتب فضایی به بررسی رفتار رای‌دهی براساس اندازه‌گیری و تحلیل متغیرهای فضایی کلیدی می‌پردازد. رویکرد سوم، رویکرد رادیکال است که براساس مکتب جغرافیای رادیکال به مفصل‌بندی نظری و آشکارکردن مکانیزم‌هایی می‌پردازد که به فرآیندهای انتخاباتی شکل می‌دهند. رویکرد چهارم، رویکرد مکان‌محور است که براساس مکتب جغرافیای انسان‌گرا و نظریه ساختاربندی به بررسی تاثیر متن و زمینه جغرافیایی- تاریخی بر رفتار انتخاباتی می‌پردازد و رویکرد پنجم، رویکرد انتقادی است که براساس مکاتبی مانند فمینیسم، پساساختارگرایی و پست‌مدرنیسم به نقد رویکردهای موجود به مطالعه جغرافیای انتخابات و ارایه خوانش‌های جایگزین از جغرافیای انتخابات می‌پردازند.

دوره ۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۲ )
چکیده

 خواجه‌ ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ حسن‌ سیرجانی‌ از بزرگان‌ صوفیه‌ قرن‌ پنجم‌ هجری‌ است‌. وی‌ شیخ‌ کرمان‌ بوده‌ و در آنجا داروخانه‌ و اوقاف‌ و مریدان‌ بسیار داشته‌ و مورد تکریم‌ بزرگان‌ صوفیه‌ از قبیل‌ ابوسعید ابوالخیر، خواجه‌ عبدالله‌ انصاری‌ و هجویری‌ قرار گرفته‌ است‌. او که‌ اهل‌ سیر و سیاحت‌ بوده‌ در سیرجان‌ در گذشته‌ و آرامگاهش‌ تا کنون‌ باقی‌ و زیارتگاه‌ است‌. کتاب‌ بیاض‌ و سواد خواجه‌ علی‌ حسن‌، که‌ تاکنون‌ به‌ صورت‌ نسخه‌ خطی‌ مانده‌ است‌، در واقع، طبقه‌‌بندی‌ موضوعی‌ اقوال‌ مشاهیر صوفیه‌ تا اواخر قرن‌ چهارم‌ است‌ که‌ در هفتاد و سه‌ باب‌ تنظیم‌ شده‌ است و بیش‌ از سه‌ هزار فقره‌ از سخنان‌ بزرگان‌ قوم‌ را در بردارد. یکی‌ از مهمترین‌ ابواب‌ بیاض‌ و سواد، «باب‌ معرفه‌ تاریخ‌ مشایخ‌» است‌ که‌ در آن‌ هفتاد و هشت‌ تن‌ از مشایخ‌ صوفیه‌ براساس‌ منطقه‌ جغرافیایی‌ محل‌ فعالیتشان‌ تقسیم‌ بندی‌ و معرفی‌ شده‌اند.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

مرزبندی‌های فضایی و مکانی مختص به سطح کلان و بین‌المللی نیست، بلکه در سطوح محلی، ناحیه‌ای، منطقه‌ای و ملی قابل نمایان است. این مساله در مناطقی نظیر شهرستان ممسنی که ساختار اجتماعی ماهیت طایفه‌ای دارد، چشمگیر است و با توجه به جو طایفه‌ای حاکم در شهرستان و مرزبندی‌های مکانی- هویتی نمود پیدا می‌کند. بر این پایه، حوزه‌های فرهنگ، اجتماع و سیاست تحت‌الشعاع قرار می‌گیرند. طایفه‌گرایی و مرزبندی‌های اجتماعی و سیاسی در این حوزه‌ها به‌واسطه عواملی نظیر هویت، فضای جغرافیایی، خلق نمادها و ارزش‌ها، تاکید بر مفاهیم خود و دیگری یا انگاره‌های دوستی، دشمنی و رقابت و سرانجام انتخابات در سطح محلی (شورای شهر و روستا یا مجلس) یکدیگر را قوام می‌بخشند. این نوع همبستگی در تثبیت عواطف محلی- طایفه‌ای و رفتار سیاسی سنتی- عشیره‌ای از یک‌سو و مرزهای ادراکی و فضایی- مکانی از سوی دیگر نقش بسزایی دارند. این وضعیت می‌تواند پیامدهایی نظیر واگرایی طایفه‌ای، درون‌گرایی فرهنگی و پُررنگ‌شدن مرزها را به همراه داشته باشد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش استوار است که چه رابطه‌ای بین طایفه‌گرایی و مرزبندی‌های اجتماعی- سیاسی در شهرستان ممسنی وجود دارد؟ در بیان فرضیه تحقیق به نظر می‌رسد که طایفه‌گرایی و مرزبندی‌های اجتماعی- سیاسی به‌طور متقابل یکدیگر را قوام می‌بخشند. روش پژوهش، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و داده‌های مورد نیاز به روش کتابخانه‌ای، اسنادی و میدانی گردآوری شدند. طبق یافته‌ها طایفه‌گرایی و مرزبندی‌های اجتماعی- سیاسی تاثیرات متقابلی بر یکدیگر داشته‌اند؛ به‌طوری که در دوران فرمانروایی خوانین، طوایف زمینه‌ساز مرزبندی اجتماعی و سیاسی شده‌اند و پس از سقوط خوانین، مرزبندی‌های ایلی- عشیره‌ای نیز در تشدید نگرش‌های طایفه‌ای تاثیرگذار بوده‌اند.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

به دنبال روی‌دادن پدیده‌های ناگواری چون بیماری‌های فراگیر، سیل، زلزله، جنگ و نظایر آن و قربانی‌شدن انسان‌های زیاد در یک برهه زمانی کوتاه و ناتوانی انسان در کنترل و مهار آن پدیده‌ها، ذهن انسان‌های خداباور در رابطه با صفات الهی، به ویژه خیر محض‌بودن و نیز عنایت او نسبت به جهان هستی، دچار چالش‌هایی می‌شود که در طول تاریخ علم، به صورت چالش شر مطرح شده است. رفع این چالش از افکار عمومی، همیشه دغدغه متفکران خداباور بوده است و آن‌ها را بر آن داشته تا به نحوی بین خدای خیر محض و جهان مادیِ مملو از شرور، ارتباط صحیحی برقرار نموده و نشان دهند که شر ناشی از نواقص موجود در عالم ماده است و ربطی به خدای خیر ندارد. در این مقاله تلاش می‌شود تا پاسخ فیلسوفانه ابن‌سینا و عارفانه ملاصدرا و عرفا تبیین شود و بر این نکته تأکید شود که چون شر از ناحیه کثرت و ماهیت مطرح می‌شود، امری ذهنی است و وجود خارجی ندارد، اگرچه عدمی هم نیست و همان‌طور که کثرت و ماهیت به تبع وجود و وحدت، در خارج موجود است، شر به تبع وجود در خارج موجود می‌شود. ضمناً نشان داده می‌شود که پاسخ عرفانی ملاصدرا تکمله پاسخ فلسفی ابن‌سینا و سازگار با مبانی حکمت متعالیه وی است و در واقع پاسخ فلسفی ابن‌سینا در حکمت بحثی مفید فایده است و پاسخ عرفانی ملاصدرا در حکمت شهودیِ تأیید شده در حکمت سینوی و بسط یافته در حکمت صدرایی کارایی دارد. بنابراین هر یک از این پاسخ‌ها می‌توانند در سطوح فکری مختلف مفید باشند.


دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

پژوهش حاضر، پژوهشی میان‌رشته‌ای و در راستای کاربردی‌سازی فلسفه از طریق همکاری آن با روان‌شناسی و ادبیات است. در این پژوهش به امید در آرای  دو متفکر بزرگ پرداخته شده است؛ مولانا، عارف و ادیب مسلمان و گابریل مارسل، فیلسوف اگزیستانسیالیست مسیحی. هدف از این پژوهش، ارائه بن‌مایه‌هایی برای کار مشاوران فلسفی و روان‌درمانگران است. به همین سبب، دیدگاه ریچارد اسنایدر نظریه‌پرداز و بنیانگذار امیددرمانی در روان‌شناسی معاصر نیز در پژوهش حاضر معرفی شده است تا امکان نزدیک‌کردن آرای مولانا و مارسل در باب امید، به مباحث مورد توجه امید درمانی، فراهم آید و از تشابهات به دست آمده برای کار مشاوران فلسفی استفاده شود. بر اساس یافته‌های پژوهش، امیدی که مولانا از آن سخن می‌گوید، امیدی روشن و هدایتگر است که اگر از آن استفاده به‌جا شود، می‌تواند به یک صفت اخلاقی مثبت در انسان تبدیل شود؛ امیدی که برخواسته از نیاز انسان به خداوند است و همواره در جهت پیشرفت معنوی انسان، راهگشا خواهد بود. مارسل نیز امید را ابزاری برای ایمان و تقرب به وجود اعلی می‌شمارد که سبب آمادگی معنوی فرد در جهت خدمت به دیگر انسان‌ها می‌شود. این آمادگی معنوی، انسان را از دام جهان درهم شکسته‌ای که مارسل از آن سخن می‌گوید، رهایی می‌بخشد. با مقایسه نظریه امید اسنایدر و دیدگاه مولوی در باب امید، به وجوه تشابه میان دیدگاه آنان در مؤلفه‌های امید دست می‌یابیم. بررسی نظریه امید اسنایدر و دیدگاه مارسل در باب امید نیز تشابه فکری این دو متفکر را در باب نقش حیاتی امید در زندگی، نشان می‌دهد.

اردوان فرهادی امیری، وحید یاوری، محمد علی سالاری علی آبادی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

مطالعه‌ی حاضر به منظور اندازه‌گیری و مقایسه میزان تجمع فلزات سنگین سرب، کادمیوم، آهن، روی، نیکل و مس در بافت‌های آبشش، کبد و عضله ماهی کیجار بزرگ (Saurida tumbil) انجام گردید. به منظور انجام این مطالعه تعداد ۳۰ عدد ماهی کیجار بزرگ در فروردین سال ۱۳۹۱ از منطقه صیادی ‌بندر هندیجان صید گردیدند. پس از انجام زیست سنجی جهت استخراج فلزات سنگین از روش هضم استفاده گردید و مقادیر فلزات سنگین به وسیله دستگاه جذب اتمی شعله ای GBC مدل Savanta AA تعیین گردید. در میان فلزات سنگین بالاترین میزان تجمع به ترتیب مربوط به Fe>Zn>Cu>Ni>Pb>Cd می‌باشد. میانگین میزان تجمع فلزات سنگین در بافت‌های آبشش، کبد و عضله دارای اختلاف معنی دار می‌باشد (P

صفحه ۱ از ۴۵    
اولین
قبلی
۱
...