جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳۲ نتیجه برای غذا


دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

در بررسی حاضر، جز به جز سازی کریستالی چربی پیه به روشهای خشک و با استفاده از حلال هگزان در دماهای مختلف صورت گرفت و از این ماده اجزایی با ویژگیهای متفاوت به دست آمد. در روش خشک، نقطه ذوب چربی از ۴۵,۶oc به ۳۲.۳oc در اولئین حاصل از دومین عمل جز به جز سازی تغییر کرد. در محیط حاوی ۶۵ درصد هگزان، پس از یک مرحله جز به جز سازی، نقطه ذوب چربی از ۴۶.۵oc به ۲۸.۸oc کاهش یافت؛ اگر چه عمل جز به جز سازی در محیط حلال، کارایی به مراتب بیشتری دارا است، اما این روش ـ به خصوص وقتی که نسبت حلال به چربی در حد بالایی باشد ـ هزینه زیادی را در بر دارد. از این نظر به غیر از مواردی که تولید فراورده ای با ارزش افزوده بالا مورد نظر باشد، استفاده از این روش مناسب و اقتصادی نیست؛ لذا با توجه به نوع نیاز اصلی از نظر روغن در کشور،‌ استفاده از روش خشک برای تولید بعضی اجزا روغنی خاص مناسب به نظر می‌رسد

دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

سالمندی یک مرحله طبیعی از زندگی یک انسان در قالب عادی ادامه حیات اجتماعی است که با دیگر مراحل زندگی تفاوت فراوان دارد. از آنجا که جامعه و فرهنگ ما غالبا به عنوان جامعه جوان توصیف می‌شود، تمایل به تولید غذا برای سالمندان جاذبه بسیار محدودی دارد و با توجه به اینکه جمعیت سالمند (۶۵سال به بالا) در ایران تا سال ۱۴۲۹ شمسی به رقمی حدود ۲۳ درصد افزایش خواهد یافت، پیداست مصرف کنندگان سالمند، پتانسیل آن را دارند که در بازار به نیروی مهمی تبدیل شوند و دیدگاه‌های منفی راجع به تولید محصولات برای سالمندان را تغییر دهند. به تازگی در ایران برای اولین بار غذای ویژه سالمندان طراحی و تولید شده که برحسب هم مواد مغذی و هم مشخصه‌های حسی به طور مخصوص و ویژه‌ای برای مصرف کنندگان سالمند می‌باشد. در تولید این محصول از ترکیباتی چون پودر شیر خشک کم چرب، پودر جوانه گندم، شیره خرما و روغن ذرت مایع به عنوان مواد اولیه اصلی و لستین، پودر موز طبیعی، آسپارتام، آسه سولفام K و مالتو دکسترین به عنوان مواد اولیه فرعی به‌ منظور ایجاد طعم و بافت مطلوب استفاده شده است. مراحل تولید این محصول شامل شناسایی، آزمون و خرید مواد اولیه، تعیین درصد هر یک از مواد متشکله در فرمول، توزین و اختلاط مواد اولیه و خشک کردن با خشک کن غلطکی تک استوانه‌ای در مقیاس صنعتی، تجزیه‌های شیمیایی، ارزشیابی حسی به‌وسیله ۱۲ نفر ارزیاب انتخاب شده به عنوان گروه پانل با روش مقیاس خطی و ۴۰ نفر سالمند به عنوان گروه هدف با روش هدونیک، تجزیه و تحلیل آماری نتایج (α<۰,۰۵) ، ارزیابی تغذیه‌ای و تعیین قیمت تمام شده بوده است. صد گرم از این محصول تولیدی ۴۱/۴۵۸ کیلوکالری انرژی، ۴۱/۵۸% کربوهیدرات، ۱۲/۱۶% پروتئین، ۸۱/۱۷% چربی و ۷۱۰mg کلسیم داشته و قیمت یک بسته ۲۵۰ گرمی آن برای مصرف کننده حدود ۱۲۵۰۰ ریال برآورد شده است. در نهایت مشخص شد این محصول تولیدی از نظر سالمندان قابل پذیرش بوده و می‌تواند جوابگوی بخشی از نیازهای روزانه آنها از جهات انرژی، پروتئین، چربی، کربوهیدرات و بسیاری از ویتامینها و مواد معدنی باشد.

دوره ۳، شماره ۸ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

روشهای متعددی برای اندازه گیری مساحت سطح محصولات کشاورزی و غذایی معرفی شده اند که از دیرباز در تحقیقات پژوهشگران به کار برده شده اند. همزمان با پیشرفت علوم کامیپوتری، بحث استفاده از پردازش تصویر در کمی کردن خواص ظاهری محصولات و جایگزینی آن به جای دید انسان مورد توجه پژوهشگران بوده است. در این تحقیق از روش پردازش تصویر برای تعیین مساحت نمونه از روی تصویر دیجیتالی آن استفاده شده است. کارآیی این روش در کنار سه روش معمول استفاده از دستگاه اندازه گیری مساحت، روش پلانیمتر و روش توزین کاغذ هم سطح، با استفاده از سه گروه نمونه مستقل در سه آزمایش مقایسه شد. نتایج نشان داد که دقت روش پردازش تصویر تحت هیچ شرایطی از روشهای دیگر کمتر نیست. افزون بر این، دقت این روش برخلاف روشهای دیگر، مستقل از دقت و مهارت کاربر است. روش استفاده از دستگاه اندازه گیری مساحت از کلیه روشها به نحو قابل ملاحظه ای سریع تر است. سرعت روش پردازش تصویر با کمتر از پنج ثانیه اختلاف پس از روش پلانیمتر در جایگاه سوم قرار دارد.

دوره ۳، شماره ۸ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

سوء تغذیه در دوران از شیر گیری یکی از مشکلات مهم کشورهای در حال توسعه از جمله ایران می باشد. لذا مطالعه بر روی غذاهای کمکی و از شیر گیری مناسب دارای اهمیت خاصی می باشد. با توجه به گزارشهایی مبنی بر اثر فرایند جوانه زدن غلات و حبوبات در بهبود خواص تغذیه ای آنها، این مطالعه در سال ۱۳۷۸ در انستیتو علوم تغذیه و صنایع غذایی بر روی مخلوط آرد گندم و عدس معمولی و جوانه زده با هدف ارزیابی خواص فیزیکوشیمیایی آن صورت گرفت. روش تحقیق تجربی و جمع آوری اطلاعات به صورت مشاهده و اندازه گیری بود. ابتدا دو نمونه آرد گندم و عدس معمولی و مخلوط آرد گندم و عدس جوانه زده با نسبت ۸۹ به ۱۱ بعنوان نسبت مناسب برای تامین اسیدهای آمینه ضروری، تهیه گردید و آزمایشهای شیمیایی شامل اندازه گیری پروتئین، چربی، کربوهیدرات خاکستر، فیبر و انرژی بر روی آنها انجام شد. برای آزمایش فیزیکی ۱۲ نمونه مخلوط آرد گندم و عدس معمولی و جوانه زده با نسبتهای ۱۵%، ۲۰%، ۲۵%، ۳۰%، ۴۰% و ۵۰% با آب تهیه و ویسکوزیته آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد در آزمایشهای شیمیایی میزان پروتئین، خاکستر و فیبر نمونه جوانه زده بیشتر از نمونه معمولی بود و در مورد فیبر این اختلاف معنادار بود (P<۰,۰۰۳). آزمایش ویسکوزیته نشان داد که این فاکتور در گندم و عدس پس از جوانه زن بسیار کاهش می یابد به طوری که ویسکوزیته مناسب جهت غذای کمکی به صورت فرنی کمتر از ۳۰۰۰ cps برای فرنی تهیه شده از گندم و عدس معمولی با نسبت ۱۵% و گندم و عدس جوانه زده با نسبت ۴۰% حاصل می شود یعنی در ۱۰۰cc غذای تهیه شده از گندم و عدس معمولی ۱۵ گرم مخلوط آرد گندم و عدس و در ۱۰۰cc غذای تهیه شده از گندم و عدس جوانه زده ۴۰ گرم مخلوط آرد گندم و عدس جوانه زده موجود می باشد در نتیجه غذای کمکی تهیه شده از نمونه جوانه زده ارزش تغذیه ای بسیار بیشتری (بیش از ۲.۵ برابر) خواهد داشت. به طور کلی با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که مخلوط آرد گندم و عدس جوانه زده با ارزش تغذیه ای بالاتری که دارد می تواند به عنوان یک پایه مناسب جهت تهیه غذای کمکی مورد استفاده قرار گیرد.
ابوالقاسم اسماعیلی فریدونی، شیما مسعودی اصیل،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

تأثیر شدت نور در چهار سطح (صفر، ۱۰۰، ۲۰۰۰ و ۵۰۰۰ لوکس) روی برخی از شاخصه­های تولیدمثلی (تولید اولاد، درصد ماده­های حامل کیسه تخم و میزان سیست­زایی) مولدین آرتمیای ارومیه (Artemia urmiana) با پرورش ۳۰ عدد نر و ماده در ظروف ۳ لیتری در هفته­های متوالی تازمان مرگ کلیه ماده­ها بررسی شد. نتایج نشان از اختلافات معنی­دار در میانگین تولید هفتگی اولاد در بین تیمارها در کلیه هفته­ها داشت. مولدین شدت ۵۰۰۰ لوکس از هفته اول تا پنجم روند افزایشی و از هفته ششم تا دهم روند کاهشی در میانگین تولید هفتگی اولاد داشتند. وضعیت نسبتا مشابهی نیز در شدت ۲۰۰۰ لوکس دیده شد، ولی شدت­های نوری صفر و ۱۰۰ لوکس نوسانات عمدتا کاهشی در روند تولید از هفته اول تا ششم و هفتم داشتند. بیشترین درصد ماده­های حامل کیسه تخم اغلب در هفته­های ابتدایی و میانی پرورش دیده شده که نشان­ از حداکثر تولید گروهی در هفته­های میانی تولیدمثل (تا هفته پنجم) در کلیه تیمارهاداشت. افزایش واضحی در میزان سیست­زایی در مولدین شدت­های ۱۰۰ لوکس و تاریکی در مقایسه با ۲۰۰۰ و ۵۰۰۰ لوکس در اکثر هفته­ها دیده شد. درصد بازماندگی مولدین در انتهای هفته پنجم به‌ترتیب از تیمارهای با شدت نور بالا به پایین حدودا ۹۵، ۸۶، ۲۳ و ۳۰ درصد بود. نظر به افزایش میزان تولید اولاد و بازماندگی بیشتر مولدین، افزایش ماده­های حامل کیسه تخم (تا هفته پنجم)، شدت نور ۵۰۰۰ لوکس به عنوان بهترین سطح آنهم در طول پنج هفته ابتدایی از پرورش مولدین آرتمیای ارومیه در شرایط هچری پیشنهاد می‌شود.
اکبر وجدان، سید مهدی اجاق، افشین عادلی، مهدی عبدالهی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

در این تحقیق فیلم دولایه آگار/ژلاتین به روش قالب‌ریزی و طی دو مرحله تولید و ویژگی‌های آن‌ شامل نفوذپذیری نسبت به بخارآب، حلالیت در آب، درصد جذب رطوبت، خواص مکانیکی، و نیز ویژگی‌های ظاهری مورد مطالعه و با فیلم‌های زیست‌تخریب‌پذیر تک لایه آگار و ژلاتین مقایسه گردید. نتایج نشان داد که نفوذپذیری نسبت به بخارآب در فیلم دولایه (g/msPa ۱۰-۱۰×۲۵/۳) به‌طور معنی‌داری کمتر از فیلم‌های آگار تک لایه (g/msPa ۱۰-۱۰×۹۰/۳) و ژلاتین (g/msPa ۱۰-۱۰×۳۲/۴) بود. همچنین افزایش میزان جذب نور UV در فیلم دولایه در مقایسه با فیلم‌های تک لایه مشاهده شد. مقاومت به کشش در فیلم دولایه (۸/۱۰ مگا پاسکال) اگرچه بالاتر از ژلاتین تک لایه (۸۶/۲ مگا پاسکال) بود، ولی از فیلم تک لایه آگار (۴۹/۳۰ مگا پاسکال) کمتر بود (۰۵/۰P<). نتایج نشان می‌دهد که برخی خواص فیلم‌های آگار و ژلاتین با تولید فیلم دولایه آگار/ژلاتین اصلاح‌شده و بهبود می‌یابد.
مهتاب یارمحمدی، محمد پورکاظمی، رضوان اله کاظمی، محمد حسن زاده صابر، محمد علی یزدانی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

تأثیر دوره‏های گرسنگی بر پاسخ‏های فیزیولوژیک ازطریق‌شاخص‏های استرس (سطوح گلوکز، کورتیزول و نیز آنزیم‏های کبدی) درتاس‌ماهی ایرانی،Acipenser persicus، با وزن متوسط ۲۸/۰± ۰۶/۱۰۸ گرم و در شرایط پرورشی یکسان به‌مدت ۸ هفته بررسی شد. این مطالعه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج گروه آزمایشی و در سه تکرار شامل گروه کنترل (بدون دوره گرسنگی) و تیمارهای یک، دو، سه و چهار هفته گرسنگی، و چهار هفته غذادهی در حد اشتها پس از دوره گرسنگی بود. سطوح گلوکز و کورتیزول پلاسما در طول گرسنگی و تغذیه مجدد نسبت به گروه شاهد تغییر معنا‏داری نیافت (۰۵/۰p>) که نشانگر توانایی بالای این گونه در حفظ گلوکز خون در طی دوره‏های مختلف گرسنگی و بازیابی مقادیر پلاسمایی گلوکز خون پس از تغذیه مجدد بود. درحالی‌که سطوح آنزیم‏های کبدی پلاسما شامل AST، ALT و ALP در تیمارهای گرسنگی نسبت به شاهد، افزایش معنا‏داری را نشان داد، به‌طوری‌کهپس از تغذیه مجدد در تیمارهای گرسنگی کاهش و به حد تیمار شاهد رسید. با توجه به نقش آنزیم‏های کبدی در گلوکونئوژنز و با در نظر گرفتن ثابت ماندن گلوکز و کورتیزول پلاسما طی دوره‏های گرسنگی، به‌نظر می‏رسد که آنزیم‏های کبدی در ثابت نگه‌داشتن قند خون طی دوران گرسنگی، نقش مهمی را دراین‌ماهی ایفا می‏کنند. 

دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

در این پژوهش خواص ضدمیکروبی عصاره کاکوتی کوهی (Ziziphora clinopodioides) بر باکتری های مولد فساد و بیماری زای مواد غذایی به روش رقت لوله ای مورد آزمایش قرار گرفت. عصاره کاکوتی کوهی بر باکتری های گرم منفی و گرم مثبت مورد آزمایش شامل انتروباکتر آئروژنز، اشرشیاکلی، کلبسیلا نومونیا، سالمونلا انتریتیدیس، شیگلا دیزنتری، باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس اورئوس و لیستریا مونوسایتوژنز دارای اثر مهارکنندگی و میکروبکشی بود ولی بر سودوموناس آئروژینوزا اثری نداشت. حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و میکروب کشی (MBC) عصاره کاکوتی کوهی برای باکتری های گرم منفی ۱۰۰۰-۲۰۰۰ mg/l و برای باکتری های گرم مثبت ۱۰۰۰-۴۰۰۰ mg/l بود. نتایج نشان داد عصاره کاکوتی کوهی می تواند از رشد باکتری های مولد فساد و بیماری زای مواد غذایی جلوگیری نماید. بنابراین می توان استفاده از آن را به عنوان یک ترکیب نگهدارنده و طعم دهنده طبیعی در فرآورده های غذایی پیشنهاد نمود.
مهدی طبرسا، زینب رستمی، مسعود رضایی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

پلی ساکاریدهای استخراج شده از جلبک های سبز از نظر ویژگی های ساختاری و مولکولی بسیار ناهمگن می باشند. به طور کلی پلی ساکاریدهای سولفاته جلبک های سبز حاوی مقادیر متفاوتی از رامنوز (٥/١٦-٠/٤٥%)، زایلوز (١/٢-٠/١٢٪)، گلوکز (٥/٠-٤/٦٪)، یورونیک اسید (٥/٦-٠/١٩٪) و سولفات (٠/١٦-٢/٢٣٪) هستند و واحدهای ساختاری آن ها عمدتا از β-D-GlcpA-(۱ → ۴)α-L-Rhap۳s تشکیل شده است. وزن مولکولی در پلی ساکاریدهای سولفاته از ۱۰۳ × ۴/۹۳ تا ۱۰۳ × ۱۶۹۰ گرم/مول متغییر می باشد. اثرات بیولوژیکی پلی ساکاریدهای سولفاته جلبک های دریایی عبارتند از: به تنظیم کنندگی سیستم ایمنی، سرکوب کنندگی رشد سلول های سرطانی، ضد اکسیدانی، کاهندگی چربی خون، ضد ویروسی و ضد انعقادی. اثرات بیولوژیکی پلی ساکاریدهای سولفاته می تواند با توجه به تغییر ویژگی های مولکولی و ساختار شیمیایی آن ها از یک گونه به گونه دیگر متفاوت باشد. نهایتا، با توجه به این موضوع که محیط بسیار متغییر دریایی نیز می تواند به میزان قابل توجهی در افزایش تفاوت های ساختاری پلی ساکاریدهای سولفاته تاثیر گذار باشد، لذا انجام مطالعات بیشتر بر روی گونه های مختلف به منظور درک بهتر عملکرد و کاربردهای آن ضروری است.
پریسا مرادی، حجت الله جعفریان، مهدی سلطانی، حسنی قلی پور کنعانی، جواد سهندی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

تأثیر پودر تخمیر شده Daphnia magnaدر جیره بر عملکرد رشد و ترکیب لاشه لارو قزل‌آلای رنگین‌کمان (Oncorhynchus mykiss) با میانگین وزنی ۱۹۷/۰ ± ۵۸۳/۰ گرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار و در شرایط کاملاً یکسان به‌مدت ۶۰ روز بررسی شد. پنج جیره با پروتئین یکسان(۷۰/۵۲ درصد) به شکل دو جیره حاوی پودر دافنی تخمیر شده شامل۱T (۲۰ درصد)، ۲T (۳۰ درصد) و دو جیره حاوی پودر دافنی خام شامل۳T (۲۰ درصد)، ۴T (۳۰ درصد) و یک جیر بدون افزودن پودر دافنی (جیره شاهد) در نظر گرفته شد باکتری استفاده شده برای تخمیر شامل پنج گونه باسیلوس تجاری بود. نتایج نشان‌دهندةتأثیرمعنادارپودر دافنی تخمیر شده بر معیارهای رشد در مقایسه با حالت خام در سطوح مشابه و تیمار شاهد بود (۰۵/۰p<). تیمارهای ۱T (۳۵/۰ ± ۲۷/۱) و ۲T (۴۶/۰ ± ۳۱/۱) دارای ضریب تبدیل کمتری نسبت به تیمارهای آزمایشی۳T (۳۷/۰ ± ۳۸/۱) و ۴T (۴۲/۰ ± ۴۱/۱) و تیمار شاهد (۶۹/۰ ± ۸۷/۱)بودند (۰۵/۰p<). نتایج آنالیز لاشه نشان داد که بیشترین درصد پروتئین (۴۸/۰ ± ۲۳/۶۸ درصد) در تیمار ۲T و بیشترین درصد چربی و انرژی (۵۰/۰ ± ۲۶/۱۱ درصد، ۸۸/۴۸ ± ۶۳/۴۷۶۱ کالری بر گرم) در تیمار ۴Tبود (۰۵/۰p<). با توجه به ارزش غذایی دافنی و تأثیر مناسب آن بر رشد، ضریب تبدیل غذایی و ترکیب بدن این ماهی، در تأمین‌بخشی از پروتئین جیره ماهی قزل‌آلاتوصیه می‌شود.
راحله میرزایی، سیده صدیقه بابایی، عبدالمحمد عابدیان کناری،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

تأثیر ترکیب جیره و گرسنگی بر رشد و متابولیت‌های پلاسمای قزل‌آلای رنگین‌کمان با میانگین وزن ۱۴ گرم بررسی شد. تعداد ۲۴۰ عدد بچه به‌طور تصادفی در ۱۲ تانک ۱۵۰ لیتری توزیع شدند. آزمایش به‌صورت آزمون فاکتوریل ۲×۲ با ۲ سطح چربی (۱۰ و ۱۸ درصد) و ۲ رژیم غذایی (تغذیه و گرسنگی) انجام شد که در ۴ تیمار و سه تکرار انجام شد. ماهیان از دو جیره ۱ (چربی ۱۰ درصد، کربوهیدرات ۲۹ درصد) و جیره ۲ (چربی ۱۸ درصد، کربوهیدرات ۱۹ درصد) با سطح پروتئین (۴۷ درصد) و انرژی یکسان تغذیه شدند. بچه ماهیان به‌مدت ۳ هفته در حد سیری ظاهری تغذیه شدند، سپس دو هفته گرسنه مانده و مجدد ۳ هفته غذادهی شدند. زیست‌سنجی و سنجش شاخص‌های بیوشیمی پلاسما در روز ۲۱ (پایان ۳ هفته غذادهی)، ۳۵ (پس از دو هفته گرسنگی) و ۶۰ (پایان ۳ هفته غذادهی مجدد) صورت گرفت. طبق نتایج، جیره با چربی ۱۰ درصد در گروه شاهد (تغذیه کامل) سبب بالاترین میزان رشد در ماهی شد و با اعمال دو هفته محرومیت غذایی در این تیمار غذایی، ماهی قادر به رشد جبرانی کامل نگردید. همچنین نتایج حاصل از ترکیب لاشه نشان داد که گرسنگی و ترکیب جیره تأثیر بیشتری بر میزان چربی بدن نسبت به پروتئین داشت و گرسنگی سبب کاهش محتوای چربی بدن گردید. گرسنگی و نوع جیره تأثیر معناداری بر کلسترول و تری‌گلیسرید نداشته در حالی‌که سبب افت سطوح گلوکز خون ماهی شد.
عالی حسینی، ابراهیم ستوده، فریده زنده بودی، عباسعلی زنده بودی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

این مطالعه با هدف بررسی تاثیر بسترهای ماسه ای مختلف بر عملکرد رشد، توده زنده و بازماندگی کرم دریایی پرتار پری نرئیس نانتیا (Perinereis nuntia) انجام شد. جهت انجام این پروژه لاروهای کرم پرتار با طول ۱ سانتیمتر از پژوهشکده میگوی کشور (بوشهر) تهیه و به مدت ۴ ماه بر روی بسترهای ماسه ای مختلف پرورش داده شد. بسترهای مختلف ماسه ای از سواحل بندرگاه بوشهر جمع آوری و با استفاده از الک در ۴ تیمار شامل: تیماراول (کمتر از mm ۵/۰)، تیمار دوم (mm ۲-۵/۰)، تیمار سوم (mm ۴-۲) و تیمار چهارم (بیشتر از mm ۴) سایز بندی گردید. پس از گذشت ۴ ماه، کرم ها از کلیه تشت ها برداشت شد و میزان تولید در هر بستر محاسبه گردید. در پایان آزمایش میانگین وزن نهایی و نرخ رشد ویژه (SGR) در تیمار بستر ماسه ای ۵/۰ mm و میزان بازماندگی در بستر ماسه ای بزرگتر از ۴ mm بالاتر بود (p>۰,۰۵). در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد تاثیر معنی داری بر عملکرد رشد و بازماندیگی کرم پرتار پری نرئیس نانتیا ندارد.
سید ولی حسینی، فاطمه شفائی، مرضیه کی شمس، سحر مردوخی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف از این پژوهش تاثیر روش‌های مختلف پخت بر خواص تغذیه‌ای و ارگانولپتیک برگرهای تلفیقی تولیدی از سوریمی ماهی کیلکای معمولی و گوشت چرخ شده مرغ می‌باشد. در این پژوهش از ماهی کیلکای معمولی (Clupeonella cultriventris) بعد از سر و دم زنی و تخلیه شکمی، سوریمی تهیه شد و سپس برگرهای تلفیقی با نسبت ۱:۱ (سوریمی ماهی کیلکا و گوشت مرغ) آماده شدند. برگرهای تلفیقی در چهار تیمار خام، سرخ شده، کبابی و مایکروویو پخته شدند. آنگاه خواص تغذیه‌ای (شامل درصد رطوبت، پروتئین، چربی، خاکستر)، ظرفیت نگهداری آب و خواص ارگانولپتیکی (شامل طعم، بو، بافت، رنگ و پذیرش کلی) در هر یک از تیمارها اندازه-گیری شدند. میزان رطوبت و ظرفیت نگهداری آب در نمونه خام، پروتئین در نمونه مایکروویو، چربی و خاکستر در نمونه سرخ شده بیشتر از سایر نمونه‌ها بود (۰۵/۰P<). در ارزیابی حسی بیشترین امتیاز از نظر طعم (۲۰ امتیاز)، رنگ (۲۰ امتیاز) و پذیرش کلی (۷۳ امتیاز) به نمونه سرخ شده داده شد و در شاخص بو بیشترین امتیاز به نمونه مایکروویو داده شد (۱۸ امتیاز). در بین روش‌های مختلف پخت، سرخ کردن به دلیل مطلوبیت بالای طعم و بو از پرطرفدار‌ترین روش‌های پخت در بین مصرف‌کنندگان به شمار می‌رود. از سوی دیگر درصد پروتئین تیمار طبخ شده به روش مایکروویو (۲۵,۲۵ درصد) بصورت معنی‌داری بیش از مقادیر ترکیبات مذکور در سایر تیمارها بود. از این‌رو براساس نتایج از بین سه روش، روش مایکروویو به عنوان کارآمدترین روش‌ طبخ برگر تلفیقی سوریمی ماهی کیلکا و گوشت مرغ پیشنهاد می‌شود.
مهدی نادری جلودار، ابوالقاسم روحی، مجید ابراهیم زاده،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: سس‌ماهیان بزرگ‌سر در معرض خطر انقراض قرار دارند که هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ حفاظتی دارای اهمیت هستند. درباره ماهیان سد شهیدرجایی ساری و رودخانه تجن مطالعات بسیار کمی صورت گرفته است. جمعیت قابل توجهی از سس‌ماهی بزرگ‌سر در سد و بالادست آن حضور دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی‌های رشد و استراتژی تغذیه‌ای سس‌ماهی بزرگ‌سر در مخزن پشت سد شهیدرجایی ساری انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش تجربی، روی ۱۸۰ قطعه سس‌ماهی‌ بزرگ‌سر موجود در سد شهیدرجایی ساری طی چهار فصل سال‌های ۹۴-۱۳۹۳ اجرا شد. نمونه‌ها در فرمالین ۱۰% تثبیت شدند و فاکتورهای زیستی و تغذیه‌ای مرتبط با رشدونمو مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزارهای SYSTAT ۹ و Excel ۲۰۰۳ صورت گرفت.
یافته‌ها: نسبت جنسی نر به ماده ۱/۱۴ به ۱ بود. الگوی رشد این گونه آلومتریک منفی بود (×L۲.۸۸۸۰۱۵/۰=w؛ ۲/۸۸۸=b). در جنس نر آلومتریک مثبت و در جنس ماده نیز آلومتریک منفی بود. میانگین طول و وزن جنس نر و ماده اختلاف معنی‌داری داشت (۰/۰۵>p) و رابطه بین طول و وزن در ماهیان تصاعدی بود. این گونه با آهنگ رشد ۰/۱ به حداکثر طول پیش‌بینی‌شده نزدیک می‌شود که حداکثر طول تخمینی برای ماهی ۱۳۸/۶سانتی‌متر به دست آمد. شاخص رفتار تغذیه‌ای برای گروه‌های سنی زیر ۴ سال، رژیم غذایی علفخواری (۰/۱±۲/۴=RLG) را نشان داد و بعد از بلوغ به سمت رژیم غذایی همه‌چیزخواری متمایل شد (۰/۶±۱/۲=RLG).
نتیجه‌گیری: الگوی رشد گونه سس‌ماهی بزرگ‌سر آلومتریک منفی است و در تمامی فصول از رژیم غذایی همه‌چیزخواری برخوردار است.

مازیار یحیوی، لاله پریشانی حیدرپور، عیسی کمالی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: سارم دهان‌بزرگ در آب‌های خلیج‌فارس حضور دارد و جزء ترکیب صید کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است. عادت‌های غذایی ماهیان در درک زنجیره‌های غذایی بین آنها مهم است. هدف پژوهش حاضر بررسی رژیم غذایی ماهی سارم دهان‌بزرگ در آب‌های ساحلی استان هرمزگان بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر ۴۲۲ عدد ماهی سارم دهان‌بزرگ از آب‌های ساحلی بندرعباس جمع‌آوری شد. طول کل و طول چنگالی محاسبه شدند. وزن با ترازوی دیجیتال اندازه‌گیری و در برگه مخصوص نمونه‌برداری ثبت شد. جداول و نمودار با نرم‌افزار Excel ۲۰۰۷ رسم، تجزیه و تحلیل داده‌ها با آزمون‌های T پائولی، ضریب همبستگی پیرسون و نرم‌افزار SPSS ۲۰ صورت گرفت.
یافته‌ها: کمترین طول چنگالی ۱۸سانتی‌متر، بیشترین طول چنگالی ۸۶سانتی‌متر و میانگین طول چنگالی ۵۴/۲۸۲سانتی‌متر بود. با افزایش طول چنگالی، وزن ماهی با مدل نمایی افزایش یافت (۰/۰۱۵۱=r؛ ۰/۰۵p<). طول و وزن ماهی، همبستگی بالایی نشان دادند (۰/۹۸r=؛ ۰/۰۵p<). بالاترین میزان شاخص معدی- بدنی در آبان و کمترین میزان آن در خرداد بود. شاخص خالی‌بودن معده ۶۲/۳۲ به‌دست آمد. ترجیح غذایی ماهیان، سخت‌پوستان و نرم‌تنان بودند. ماهی موتو، غذای اصلی این گونه و یال‌اسبی، ساردین پهلوطلایی، پنجزاری‌ماهیان، شورت‌ماهیان، گربه‌ماهی و گوازیم دم‌رشته‌ای، سایر شگ‌ماهیان و بزماهی غذای تصادفی محسوب شدند.
نتیجه‌گیری: این ماهی باتوجه به شاخص خالی‌بودن معده، به‌نسبت کم‌خور محسوب می‌شود. ماهیان، سخت‌پوستان و نرم‌تنان جزء رژیم غذایی و ماهی موتو غذای اصلی آن است. سایر گونه‌های مصرف‌شده شامل یال‌اسبی، ساردین پهلوطلایی، پنجزاری‌ماهیان، شورت‌ماهیان، گربه‌ماهی و گوازیم دم‌رشته‌ای، سایر شگ‌ماهیان و بزماهی از غذاهای تصادفی محسوب می‌شوند.


دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده: اثرات ضدتغذیه­ای، بازدارنده رشد و حشره­کشی اسانس چهار گونه گیاه معطر شامل Artemisia monosperma Del., Callistemon viminals (Sol.ex Gaertn.) G. Don, Citrus aurantifolia (Christm.) Swingle  و Cupressus macrocarpa Hartw. ex Gordon , روی کرم برگخوار مصری چغندر قندر Sopdoptera littoralis (Boisduval) (Lepidoptera: Noctuidae) مورد بررسی قرار گرفت. اسانس گیاهان A. monosperma و C. aurantifolia موجب بیش­ترین کاهش نرخ رشد نسبی در حشره شدند. نرخ رشد نسبی توسط A. monosperma برابر ۶۳/۸ تا ۰۵/۳ و برای اسانس C. aurantifolia معادل ۷۴/۱۰ تا ۸۹/۲ و برای شاهد ۸۹/۱۴ میلی­گرم در هر میلی­گرم در روز بود. به­طور کلی نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نرخ رشد نسبی کاهش می­یابد. به­علاوه، بازدهی تبدیل غذای خورده شده و بازدهی تبدیل غذای هضم شده در غلظت­های بالای ۵۰۰، ۱۰۰۰، و ۲۰۰۰ میلی­گرم در لیتر کاهش یافت. به­عبارت دیگر، خواص ضدتغذیه­ای اسانس A. monosperma و C. aurantifolia مؤثرتر از اسانس C. viminals وC. macrocarpa  روی لاروهای آفت بود. درصورتی­که غلظت اسانس­ها از ۱۲۵ تا ۲۰۰۰ میلی­گرم در لیتر افزایش یابد شاخص ممانعت از رشد برای اسانس A. monosperma از ۶۳/۳۷ تا ۸۰/۷۹ درصد و برای C. viminals از ۶۹/۲۱ تا ۱۲/۵۲ درصد و برای C. viminals از ۵۵/۱۶ تا ۵۹/۲۸ درصد و برای C. aurantifolia این شاخص از ۶۴/۳۷ تا ۳۲/۵۲ درصد تغییر می­نماید. هم­چنین اسانس گیاهانA. monosperma  و C. macrocarpa بیش­ترین کاهش در سنتز کیتین و بیش­ترین خاصیت حشره­کشی در لاروهای سن چهارم آفت را داشتند. بررسی­های به­عمل آمده روی تخمدان حشرات ماده نشان می­دهد که اسانس­های آزمایش شده منجر به اختلال­هایی در تمایزهای تخمدان می­شوند.

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

اسانس­های گیاهی از ترکیبات فرّاری تشکیل شده­اند که غلظت­های مختلف آن می­تواند خاصیت سمّی و کشنده روی حشرات آفت داشته باشد. لذا در این پژوهش، اثرات کشنده و زیرکشنده ترکیبات ژرانیول و سیترونلال روی پارامترهای بیوشیمیایی و تولیدمثلی Spodoptera frugiperda مورد بررسی قرار گرفت. برای ترکیب ژرانیول مقدار LD۳۰ ۴۲/۹میلی­گرم بر گرم وLD۵۰  ۶۵/۱۳ میلی­گرم بر گرم استفاده شد، درحالی­که برای سیترونلال از LD۳۰ ۰۶/۰ میلی­گرم بر گرم و LD۵۰ ۰۸/۰ میلی­گرم بر گرم استفاده شد. از استون خالص به­عنوان شاهد استفاده شد. با استفاده از سرنگ ۵۰ میکرولیتری همیلتون مقدار ۱ میلی­لیتر از هر غلظت روی پیش قفس سینه لارو سن سوم قرار داده شد. پس از ۴۸ ساعت، لاروها در محلول بافر سدیم فسفات با نسبت ۴ لارو در ۵ میلی­لیتر بافر همگن­سازی شدند. سپس مقدار پروتئین کل، قند کل، چربی و گلیکوژن تعیین شدند. هم­چنین به­طور روزانه طول دوره پیش از تخم­گذاری، دوره تخم­گذاری، دوره پس از تخم­گذاری و تعداد تخم­های گذاشته شده تعیین گردید. نتایج نشان داد که غلظت پروتئین کل و قند کل برای هر دو ترکیب در غلظت­های مورد بررسی کاهش یافته است. هیچ تغییری در غلظت چربی مشاهده نشد. اما سیترونلال مقدار گلیکوژن را در هر دو غلظت افزایش داد. دوره تخم­گذاری و تعداد تخم­های گذاشته شده کاهش یافت. با این حال،
دوره­های قبل از تخم­گذاری و بعد از تخم­گذاری اختلافی نداشت. بنابراین نتیجه­گیری می­شود که ترکیبات ژرانیول و سیترونلال باعث تغییراتی در پارامترهای بیوشیمیایی می­شوند که این امر در تولیدمثل حشرات کامل
S. frugiperda مؤثر است.

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

در این پژوهش تأثیر سوسک دانه­خوار بزرگProstephanus truncatus (Horns) (Coleoptera: Bostrichidae)  روی ترکیبات غذایی ریشه و غده­های کاساوا، یام، سیب­زمینی شیرین و کوکویام در آزمایشگاه در دمای ۲۵ تا ۳۰ درجه سلسیوس و رطوبت نسبی ۷۰ تا ۹۰ درصد بررسی شد. بدین­منظور ۳۵ گرم از قطعات ریشه و غده­های کاساوا، یام، سیب­زمینی شیرین و کوکویام به­طور جداگانه در ظروف شیشه­ای به حجم ۹۵۰ میلی­لیتر قرار داده شد. این مواد توسط یک، دو و سه جفت حشرات بالغ آلوده شدند. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در ۳ تکرار و در مدت ۹۰ روز انجام گرفت. در پایان آزمایش تعداد حشرات کامل شمارش شد و وزن پودر تولید شده و درصد کاهش وزن مواد انباری تعیین گردید. نتایج نشان داد که اختلاف معنی­داری میان تیمارها وجود دارد. درصد وزن ریشه در مدت ۹۰ روز به میزان قابل­توجهی کاهش یافت. در تیمار آلوده­سازی با ۲ جفت حشره مواد انباری بالاترین رطوبت را داشتند. در تیمار یک جفت حشره کم­ترین میزان پروتئین به ثبت رسید. درحالی­که تیمارهای آلوده با ۳ جفت حشره بالاترین درصد چربی را داشتند. تیمارهای شاهد غیرآلوده بیش­ترین میزان کربوهیدرات را داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که سوسک دانه­خوار بزرگ به­عنوان یک آفت مهم امنیت ریشه و غده­های ذخیره شده در انبار را تهدید می­نماید. به­طوری­که ارزش غذایی ریشه و غده­ها در انبارهای آلودهP. truncatus  به­شدت تحت تأثیر قرار می­گیرد.
 
محمود محسنی، میرحامد سیدحسنی، حمیدرضا پورعلی، رضوان‌اله کاظمی، علی حلاجیان،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: پرورش فیل‌ماهی جوان پرورشی (Huso huso) صنعت نسبتاً جدید در ایران به شمار می‌آید. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سطوح مختلف کولین بر شاخص‌های رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون فیل‌ماهی جوان پرورشی بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، ۱۵۰ قطعه بچه‌فیل‌ماهی در تیمارهای شاهد، Cho۲، Cho۴، Cho۶ و Cho۸ به‌ترتیب شامل صفر، ۲، ۴، ۶ و ۸گرم کولین در هر کیلوگرم غذا با ۳ تکرار در هر تیمار به‌منظور بررسی عملکرد رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خون و سرم‌شناسی آنها به‌مدت ۱۲ هفته تغذیه شدند. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS ۲۴ از طریق آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه و دانکن صورت گرفت.
یافته‌ها: وزن نهایی، وزن کسب‌شده، شاخص نرخ رشد ویژه، نسبت بازده پروتئین، ضریب چاقی و ضریب تبدیل غذایی ماهیان تغذیه‌شده با جیره محتوی سطوح مناسب کولین (۲ تا ۴گرم در کیلوگرم) به‌طور معنی‌داری از ماهیان تغذیه‌شده با سایر جیره‌ها مناسب‌تر بود. بالاترین رشد و کارآیی غذا در ماهیان تغذیه‌شده با تیمار Cho۴ مشاهده شد. با افزایش کولین در جیره غذایی ماهیان به‌طور معنی‌داری میزان پروتئین و چربی لاشه افزایش، ولی رطوبت لاشه کاهش یافت. همچنین افزودن ۲ تا ۴گرم کولین در کیلوگرم به جیره منجر به ایجاد تفاوت معنی‌دار در میانگین تعداد یاخته‌های قرمز و سفید، فعالیت آنزیم‌های کبدی (آلانین‌آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز)، آلبومین و پروتئین تام خون نسبت به تیمار شاهد شد.
نتیجه‌گیری: به‌منظور دستیابی به بیشترین رشد و ترکیب بهینه لاشه فیل‌ماهی جوان پرورشی، مناسب‌ترین مقدار کولین، ۲ تا ۴گرم در کیلوگرم در جیره غذایی ماهی است.


دوره ۷، شماره ۲۴ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

   چکیده بهره گیری از زیست فناوری[۱] نوین برای تولید مواد غذایی، فرصت ها و چالش های جدیدی را فرا روی توسعه و سلامتی انسان گشوده است. به کارگیری فنون پیشرفته مهندسی ژنتیک در عرصه تولید محصولات کشاورزی و تغییر مواد ژنتیکی موجودات زنده از طریق انتقال ژن از یک موجود به موجود دیگر، منجر به توسعه روزافزون مواد غذایی اصلاح شده ژنتیکی[۲] شده است. این امر از یک سو، افزایش بازدهی تولید و کاهش مصرف عوامل آلاینده و مخرب محیط زیست را به همراه داشته و می تواند برای امنیت غذایی جمعیت روز افزون جهان، به ویژه کشورهای در حال توسعه از اهمیت فراوانی برخوردار باشد. از نگاه دیگر، استفاده از فنون جدید مهندسی ژنتیک امکان ارتقاء ارزش تغذیه ای و تولید غذاهای فراسودمند[۳] را به طور گسترده ای فراهم آورده است. افزایش سطح زیر کشت گیاهان اصلاح شده ژنتیکی در جهان از ۲ میلیون هکتار در سال ۱۹۹۶ به بیش از ۱۰۰ میلیون هکتار در سال ۲۰۰۶، روند پیشرفت و فراگیری کاربرد این نوع محصولات را در دهه اول کشت به خوبی نمایان می سازد. بر اساس پیش بینی های انجام شده انتظار می رود که این روند در دهه دوم یعنی بین سال های ۲۰۱۵-۲۰۰۶ از سرعت بیشتری برخوردار باشد. البته همزمان با ورود مواد غذایی اصلاح شده ژنتیکی در زنجیره غذایی انسان، نگرانی هایی در ارتباط با خطرات بالقوه ناشی از تولید و مصرف این گونه مواد ایجاد، و پرسش های متعددی را در زمینه احتمال بروز عوارض نامطلوب مانند حساسیت، افزایش مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک ها، اثرات مخرب محیطی و انتقال افقی ژنها[۴] در جامعه مطرح نموده است. به دلیل اهمیت موضوع، در طول دو دهه گذشته کمیته های بین المللی مسئولیت قانون گذاری و تعیین سیاست های لازم برای تضمین ایمنی مواد غذایی اصلاح شده ژنتیکی را بر عهده گرفته و در این راستا راهبردها و دستورالعمل های متعددی مطرح شده است. پروتکل جهانی ایمنی زیستی کارتاهنا[۵] از جمله این موارد است. براساس قوانین موجود برآورد ایمنی اینگونه محصولات مبتنی بر اثبات برابری همه جانبه آنها با انواع اصلاح نشده و همچنین انجام آزمون های اختصاصی در زمینه حساسیت زایی پروتئین ها، سمیت متابولیت ها و ماده غذایی به طور کل می باشد. با توجه به اهمیت کاربرد زیست فناوری در توسعه پایدار، جمهوری اسلامی ایران نیز در سال ۲۰۰۱ پروتکل کارتاهنا را امضا و از اوایل سال ۲۰۰۴ رسماً متعهد به اجرای آن شده است. در این راستا تشکیل شورای ملی ایمنی زیستی توسط دولت ابلاغ شده است، لیکن قانون ملی ایمنی زیستی در کشور به تصویب نرسیده است و به تبع آن، نظارت قانونمندی هم بر واردات مواد غذایی اصلاح شده ژنتیکی انجام نمی گیرد. بنابراین، لازم است هرچه سریعتر برای تحقق این امر مهم چاره اندیشی شود، در غیر این صورت خسارات جبران ناپذیری به مملکت تحمیل خواهد شد.  
[۱]. Biotechnology [۲]. Genetically Modified Food (GMF) [۳]. Functional food [۴]. Horizontal gene transfer [۵]. Cartagena protocol on biosafety

صفحه ۱ از ۷    
اولین
قبلی
۱