جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای فیزیولوژی
بهرام فلاحتکار، سمانه قادری،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
عرفان سلمرودی، کامران رضاییتوابع، سینا جوانمردی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: مالاتیون یکی از سموم آفتکش ارگانوفسفره مورد استفاده در کشاورزی است که ممکن است به مراکز پرورش آبزیان وارد شود. این پژوهش با هدف بررسی اثرات تغذیهای ویتامین C بر بهبود وضعیت رشد، فعالیت آنزیمهای هضمی و فاکتورهای استرسی خون ماهی تیلاپیای نیل تحت استرس ناشی از سمیت تحت کشنده سم مالاتیون انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر، ۱۸۰ قطعه ماهی تیلاپیای نیل با میانگین وزن ۲±۱۲/۵گرم بهمدت ۲۸ روز در معرض ۲۵% غلظت LC۵۰ ۹۶ ساعته سم مالاتیون قرار گرفتند و طی این مدت با سطوح مختلف ویتامین C (صفر، ۳۰۰، ۶۰۰ و ۹۰۰میلیگرم بر کیلوگرم جیره غذایی) تغذیه شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون چند دامنهای دانکن و نرمافزار SPSS ۲۴ انجام شد.
یافتهها: میزان افزایش وزن و ضریب رشد ویژه ماهیان تغذیهشده با بیشترین سطح ویتامینی (۹۰۰میلیگرم) به شکل معنیداری از سایر گروهها بیشتر بود (۰/۰۵p<). اما ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تحت تیمار مذکور، کاهش معنیداری نسبت به سایر تیمارها داشت. فعالیت آنزیمهای هضمی تریپسین و کیموتریپسین در تیمارهای ۶۰۰ و ۹۰۰میلیگرم ویتامین C بهترتیب بهصورت معنیداری افزایش پیدا کرد. فعالیت سایر آنزیمها تحت غلظتهای متفاوت ویتامین C در جیره تفاوت معنیداری نشان نداد (۰/۰۵p>). همچنین سطح گلوکز خون گروه شاهد در مقایسه با سایر تیمارها بهطور معنیداری بیشتر بود.
نتیجهگیری: ویتامین C بهعنوان یک عامل ضداسترس، استرس واردشده به ماهی تیلاپیای نیل قرارگرفته در معرض آفتکش مالاتیون را کاهش میدهد و سبب بهبود وضعیت متابولیکی و عملکرد رشد ماهی میشود.
زینب صداقت، حسین آدینه، محمد هرسیج، محمد فرهنگی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
فناوری بایوفلاک بهعنوان یک سیستم پرورش برای کاهش اثرات زیست محیطی تولید ماهی در نظر گرفته میشود. در مطالعه حاضر تاثیر نانوذرات زئولیت بر کیفیت آب، عملکرد رشد، آنزیمهای گوارشی و پاسخ ایمنی ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) پرورش یافته در شرایط بایوفلاک مورد بررسی قرار گرفت. بچه ماهیان (وزن اولیه ۳۶/۰± ۹۹/۷ گرم) در ۴ تیمار تقسیم شدند و با ۴ سطح از نانوذره زئولیت بهمیزان ۰ (شاهد)، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ میلیگرم در کیلوگرم جیره غذایی در سیستم بایوفلاک (NZ۱، NZ۲ و NZ۳) بهمدت ۶۰ روز تغذیه شدند. نسبت کربن به ازت (۱:۱۵) با استفاده از ساکارز تامین گردید. پارامترهای کیفیت آب مانند ترکیبات نیتروژنی در طول دوره آزمایش اندازهگیری شد. پایان دوره آزمایش، بالاترین شاخصهای رشد و کمترین ضریب تبدیل غذایی در جیره ۵۰ میلی گرم در کیلوگرم (NZ۱) به دست آمد. فعالیت پروتئاز روده در تیمارهای NZ۱ و NZ۲ بهطور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود، و بیشترین فعالیت لیپاز و آمیلاز مربوط به تیمار NZ۱ بود. جیرههای ۵۰ و ۱۰۰ نانوزئولیت در شرایط بایوفلاک بهطور قابل توجهی فعالیت سیستم ایمنی ماهی را افزایش دادند. مطالعه حاضر نشان میدهد که مکمل غذایی با ۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم نانوذرات زئولیت در سیستم بایوفلاک بهطور قابل توجهی باعث افزایش عملکرد رشد، آنزیمهای گوارشی و پاسخ ایمنی در ماهی کپور معمولی در مخازن پرورش ماهی می شود.
عرفان اکبری نرگسی، بهرام فلاحتکار، دنیل زارسکی، دانیال گروهی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات تزریق عوامل هورمونی مختلف بر سطوح استروئیدهای جنسی و پارامترهای بیوشیمیایی پلاسمای خون مولدین ماده ماهی کلمه (Rutilus caspicus) انجام پذیرفت. به منظور انجام آزمایش، مولدین ماده در پنج گروه به صورت داخل صفاقی تزریق شدند. پنج گروه آزمایشی عبارت بودند از: ۱- دو مرحله تزریق هورمون اواپریم (Ova)، ۲- دو مرحله تزریق هورمون اوپل (Ovo)، ۳- تزریق هورمون اوپل به عنوان دوز اولیه و تزریق هورمون اواپریم به عنوان دوز ثانویه (Comb۱)، ۴- تزریق هورمون اواپریم به عنوان دوز اولیه و تزریق هورمون اوپل به عنوان دوز ثانویه (Comb۲) و ۵- دو مرحله تزریق سرم فیزیولوژی (گروه شاهد). طبق مشاهدات، بیشترین غلظت هورمون ۱۷- بتا استرادیول و ۱۷- آلفا هیدروکسی پروژسترون قبل از تزریق اندازهگیری شد و میزان این هورمونها پس از تخمریزی در تیمارهای القا شده با هورمون به شدت کاهش یافت (۰۵/۰P<). همچنین، کمترین میزان هورمون تستوسترون قبل از تزریق مشاهده شد و پس از تخمریزی میزان آن در تمامی تیمارهای القا شده با هورمون افزایش معنیداری نشان داد (۰۵/۰P<). بیشترین میزان گلوکز پلاسمای خون مولدین در تیمار شاهد و کمترین مقدار آن در تیمار Comb۱ مشاهده گردید (۰۵/۰P<). در غلظت سایر پارامترهای بیوشیمیایی تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد (۰۵/۰P>). مطالعه حاضر نشان داد که عوامل هورمونی میتوانند به طور قابل توجهی بر سطوح استروئیدهای جنسی پلاسما مولدین ماهی کلمه اثر بگذارند. این نتایج لزوم توجه به القای مناسب مولدین ماهی کلمه و توجه به شرایط رفاهی آنها در شرایط اسارت را بازگو مینماید.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۱ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
استفاده از پوششهای خوراکی برای نگهداری میوهها و سبزیها در زمان نگهداری توجه روزافزونی را به خود جلب کرده است. همچنین اسید سالیسیلیک بهعنوان ترکیب ضد اتیلنی و میکروبی برای افزایش عمر پس از برداشت برخی از محصولات مورداستفاده قرار گرفته است. در این مطالعه، اثرات غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک (۰، ۱، ۲ و ۴ میلیمولار) و موسیلاژ ریحان (۰، ۱/۰، ۲/۰ و ۳/۰ درصد) بر کیفیت پس از برداشت بامیه در طی نگهداری در دمای ۱۰ درجه سلسیوس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش زمان انبارمانی موجب کاهش خصوصیات کیفی بامیه گردید. تیمارهای اسید سالیسیلیک و موسیلاژ ریحان بهطور معنیدار در حفظ خصوصیات کیفی بامیه مؤثر بودند. بیشترین میزان سفتی بافت میوه، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر، اسید آسکوربیک و جذابیت ظاهری و کمترین کاهش وزن در تیمارهای اسید سالیسیلیک ۴ میلیمولار و موسیلاژ ریحان ۳/۰ درصد به دست آمد. بامیههای فاقد پوشش و بدون تیمار اسید سالیسیلیک در طی ۱۶ روز نگهداری کاملاً کیفیت ظاهری خود را از دست دادند اما بامیههای تیمار شده با غلظتهای بالای اسید سالیسیلیک و موسیلاژ از کیفیت خوب و بازارپسندی لازم برخوردار بودند. درنتیجه، اسید سالیسیلیک و موسیلاژ ریحان میتوانند بهعنوان تیمارهای مؤثری برای حفظ جنبههای کیفی میوه بامیه برای مدت طولانیتر مورداستفاده قرار گیرند.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
میوههای خیار در مرحله پس از برداشت، به دلیل رطوبت بالا، فعالیت متابولیکی زیاد و فساد ناشی از رشد میکروارگانیسمها، عمر نگهداری کوتاهی دارند. در این پژوهش اثرات پوترسین (۰، ۵/۰، ۱ و ۲ میلیمولار) و کیتوزان (۰، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد) بر برخی ویژگیهای میوه خیار در طی انبارمانی در دمای ۱±۱۲ درجه سلسیوس در زمان انبارمانی (۰، ۱۰ و ۲۰ روز) و یک روز در دمای ۲۵ درجه سلسیوس بررسی شد. نتایج نشان داد که کیتوزان و پوترسین تأثیر معنیداری بر جلوگیری از کاهش وزن، حفظ مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر، pH، سفتی بافت، کلروفیل پوست، اسیدآسکوربیک و بهبود کیفیت حسی میوه خیار در طی نگهداری دارند. کمترین کاهش وزن و بیشترین سفتی در تیمار ۵/۱% کیتوزان و ۲ میلیمولار پوترسین پس از ۱۰ و ۲۰ روز انبارمانی به دست آمد. همچنین بیشترین میزان مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر، میزان کلروفیل، ویتامین ث، آنتیاکسیدان کل، فنل کل و کمترین میزان pH، پوسیدگی و کاهش کیفیت حسی در زمانهای ۱۰ و ۲۰ انبارمانی مربوط به تیمارهای ۵/۱% کیتوزان و ۲ میلیمولار پوترسین بود که با تیمار شاهد تفاوت معنیداری نشان دادند. تیمارهای پوشش ۱% و ۵/۱ درصد کیتوزان بهجز در کاهش وزن در دیگر صفات اندازهگیری شده در طی انبارمانی اختلاف معنیداری نشان ندادند. به نظر میرسد که پیش تیمار پوترسین (۲ میلیمولار) و پوشش کیتوزان (۱ تا ۵/۱%) میتواند ضمن افزایش عمر انبارمانی خیار، کیفیت میوهها را به مدت طولانیتری حفظ کند.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۵ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
بامیه یک محصول سبزی با ارزش غذایی بالا است که پس از برداشت به سرعت کیفیت خود را از دست داده و دچار فساد می شود. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر غلظتهای مختلف کلرید کلسیم همراه با پوشش کیتوسان بر خصوصیات کیفی غلافهای بامیه در طول پس از برداشت انجام شد. غلافهای بامیه در غلظت های مختلف کلرید کلسیم (۰%، ۱%، ۲%، ۴%) غوطه ور و سپس با کیتوسان (۰، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ %) پوشانده شد. آنالیز فیزیکوشیمیایی شامل: کاهش وزن، سفتی، اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول کل، محتوای اسید آسکوربیک، محتوای فنول کل، و جذابیت ظاهری و میزان پوسیدگی در فواصل زمانی ۴ روزه به مدت ۱۶ روز انجام شد. نتایج نشان داد که در طی انبارمانی کاهش وزن، مواد جامد محلول، میزان پوسیدگی بامیه افزایش و میزان سفتی بافت، اسید اسکوربیک، محتوای فنل کل، اسیدیته قابل تیتر و جذابیت ظاهری افت شدیدی نشان داد. پوشش کیتوسان حاوی کلرید کلسیم بهطور معنیدار در حفظ خصوصیات کیفی بامیه مؤثر بود. در بین تیمارهای مورد بررسی، ترکیبی از کلرید کلسیم ۲ درصد و کیتوسان ۱% موثرترین روش برای حفظ بالاترین امتیاز شاخص کلی کیفیت غلافهای بامیه ذخیره شده در دمای ۴ درجه سانتی گراد تا ۱۶ روز بود. این تیمار همچنین کاهش وزن را به میزان قابل توجهی کاهش داد و اسید آسکوربیک، محتوای فنل کل، اسیدیته قابل تیتر و جذابیت ظاهری را حفظ کرد و افزایش مواد جامد محلول و پوسیدگی را به تاخیر انداخت.
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
کشور ایران طی چند سال اخیر بدلیل کمبود بارندگی و یا عدم پراکندگی مناسب بارش با مشکل کمآبی روبرو شده است. این امر مناطق حاصلخیزی از جمله استان فارس، بدلیل قطب بودن در تولید گندم و عدم استفاده کافی و مناسب از روشهای نوین آبیاری و الگوی متناسب با شرایط خشکسالی، بویژه شهرستان مرودشت را با مشکلات زیادی روبرو نموده است که از آن جمله میتوان به شور شدن و کم شدن منابع آب زیرزمینی بخش مرکزی این شهرستان اشاره نمود. از طرفی، منابع آب زیرزمینی در این شهرستان به شدت مورد هجوم مصرف کنندگان قرار گرفته و افت شدید کیفیت و کمبود این منابع را باعث شده است. کشاورزان در راستای مقابله با این امر، اقدام به تغییر الگوی کشت نموده و با کشت گیاهان مقاوم به شوری از جمله کشت زیتون و پسته، سعی در مرتفع نمودن وضعیت پیش آمده نمودهاند. بنابراین، در این تحقیق، سعی شده است برهمکنش شوری آب آبیاری و کمآبیاری بر روی رشد فیزیولوژیکی گیاه زیتون مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور، آزمایش به مدت سه سال (۲۰۱۵-۲۰۱۳)، در باغ زیتون ۷ ساله (رقم روغنی) کشت شده در خاک شنی، با تراکم کشت ۵/۵×۵/۵ متر، در ۵ سطح آبیاری (۲۵، ۵۰، ۷۵، ۱۰۰ و ۱۲۵ درصد نیاز آبی زیتون) و ۳ سطح شوری (۱S، ۲ Sو ۳S) آب آبیاری و با ۳ تکرار در قالب آزمایش فاکتوریل، به صورت بلوکهای کاملا تصادفی انجام شد. آبیاری درختان با روش قطرهای و به صورت روزانه اجرا گردید. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین IWUE در سال ۲۰۱۳، به ترتیب در تیمارهای I۳S۱ (۹۴/۱۳۱) و I۲S۲ (۶۶/۴۶)، در سال ۲۰۱۴ به ترتیب در تیمارهای I۳S۱ (۱۴/۱۱۴) و I۵S۱ (۲۹/۳۸) و در سال ۲۰۱۵ به ترتیب در تیمارهای I۳S۱ (۹۵/۹۶) و I۵S۱ (۱۰/۳۳) حاصل شد. لذا در هر سه سال متوالی، تیمار I۳S۱ بیشترین تاثیر را بر روی IWUE داشته است. بعبارتی سطح پایین شوری و سطح متوسط آبیاری بهترین IWUE را به خود اختصاص داد. یافتههای این تحقیق در مورد TE نشان داد که در هر سه سال متوالی، بهترین تاثیر برهمکنش شوری و کمآبیاری در تیمار I۳S۳ بوده است. در شوری بالا بهدلیل استرس وارد شده به گیاه، پتانسیل آب برگ کاهش یافته و در نتیجه فشار آب موجود در برگها کمتر از VPDl.a (کمبود فشار بخار اشباع در سطح برگ) شده و باعث کاهش هدایت روزنهای (gs) و بسته شدن روزنه میشود. بهطور کلی از تیمار I۱ تا I۴ آبیاری، بیشترین اثر بر راندمان تعرق در سطح شوری S۳ اتفاق افتاد.