۱۵۴ نتیجه برای فیلم
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۲ )
چکیده
بسیاری از آثار ادبی، بالقوه یک نمایشنامه یا یک فیلمنامه است. یکی از این شاهکارهای ادبی«شیخ صنعان» اثر «فریدالدین عطار نیشابوری» است. این داستان منظوم از برخی ظرفیتهای دراماتیک مانند «ساختار نمایشی» برخوردار است. طرح داستانی «شیخ صنعان» میتواند با خط سیر داستان در فیلمنامه مقایسه شود زیرا از جایی آغاز میشود، در مسیری جریان مییابد و در نقطهای به پایان میرسد. افزون بر این، روایت بر یک شخصیت و حادثه اصلی تکیه دارد و با بهرهگیری از شخصیتها و حوادث دیگر به آفرینش ماجراهای جدید میپردازد. همچنین با اطلاعات جدیدی که از شخصیتها به دست میدهد به هیجان بیشتری دست مییابد و افکار و عواطف مخاطب را نشانه میرود. با تشخیص خطوط داستانی «شیخ صنعان» و خط سیر فیلمنامه میتوان به گونههای همانندی و تمایز میان ساختار فیلمنامه و ساختار این حکایت پیبرد و به دورنمایی از ظرفیتهای دراماتیک «شیخ صنعان» دست یافت.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش نقش دمای خشک کردن و فشار مکانیکی بر ساختار سطحی و خواص دینامیکی فیلم نانوساختار پلیآنیلین (PAni)مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا PAni طی فرآیند پلیمریزاسیون آنیلین در حضور آمونیوم پرسولفات در محیط اسیدی سنتز و در حلال نرمال متیل-۲-پیرولیدین حل شد. محلول بدست آمده به روش لایه نشانی غوطهوری به صورت فیلم نانوساختار روی زیر لایه شیشهای از جنس کوارتز لایه نشانی شده و خشک گردید. نتایج آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد با افزایش دمای خشک کردن ساختار سطحی فیلم از حالت فیبری به شبکهای متقاطع بهم پیوسته درمیآید. تصاویر میکروسکوپ عبوری نشان دادند قطر ساختارهای فیبری شکل در دمای ۳۱۸ و K ۴۱۸ به ترتیب ۱۸ و ۳۰ نانومتر است. آنالیز نیروی اتمی نشان داد میزان متوسط زبری سطحی فیلم PAniدر دمایK ۳۱۸ بدون اعمال فشار مکانیکی ۶۳ نانومتر و در فشار ۵ مگاپاسکال به کمتر از ۳۵ نانومتر میرسد. آزمایشات آنالیز دینامیکی-مکانیکی-حرارتی نشان دادند دمای انتقال شیشهای فیلم PAni تهیه شده بدون اعمال فشار مکانیکی و فیلم تهیه شده در فشار ۵ مگاپاسکال به ترتیب برابر ۳۸۶ و K ۳۷۸ است. آزمون میکروسکوپ نیروی اتمی به روش دندانه گذاری در مقیاس نانومتری جهت تعیین مقادیر سختی، مدول کشسانی و ضریب پوآسون فیلم PAni بکار گرفته شد. بررسی وابستگی دمایی و فشار اعمال شده روی سطح فیلم در تعیین خواص گرانروکشسان فیلم PAni میتواند اطلاعات مناسبی در خصوص میزان مدول ذخیره و مدول اتلاف فیلم و انرژی فعالسازی لایه پلیمری طی فرآیند تجزیه گرمایی در اختیار خواننده قرار دهد.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
قالبگیری مولکولی ازجمله روشهای نوین در تهیه محصولات جاذب با عملکرد اختصاصی است؛ بهصورتی که زمینه پلیمری نهایی دارای مکانهایی برای اتصال انتخابی به مولکول هدف باشد. در این پژوهش سنتز و عملکرد فیلمهای قالبگیری شده مولکولی(MIM) ، تهیه شده با روش الکتروریسی، بهعنوان جاذبی اختصاصی برای استخراج آفتکش مکوپروپ (MCPP) مورد بررسی قرار گرفت. سنتز فیلمها درحضور متاکریلیک اسید (MAA) بهعنوان مونومر و پلیاتیلنترفتالات (PET) بهعنوان جزء اصلی مورد نیاز برای تشکیل محلول پلیمری و با استفاده از حلالهای دیکلرومتان (DCM) و تریفلورواستیکاسید (TFA) صورت گرفت. فیلمها توسط حلال شسته شدند تا مولکول قالب از ساختار آنها حذف و نواحی اتصال آزاد شود. سپس قدرت فیلمهای قالبگیری شده در جذب اختصاصی آفتکش مکوپروپ بررسی شد. با توجه به نتایج بهدست آمده، محلول با غلظت ۲۰ درصد وزنی حجمی از PET بهعنوان محلول بهینه برای الکتروریسی تعیین شد. بین قدرت جذب فیلم قالبگیری شده (MIM) و فیلم شاهد (NIM) در نسبتهای مختلف از MCPP و MAA (۱ به ۲، ۱ به ۴، ۱ به ۶ و ۱ به ۸) اختلاف معنیداری وجود داشت (۰۵/۰p<) و نسبت ۱ به ۴ بیشترین قدرت جذب را نشان داد. همچنین گزینشپذیری فیلمهای تولیدی در جداسازی آفتکش توفوردی بهعنوان ترکیبی با ساختار مشابه مکوپروپ و دیازینون بهعنوان آفتکش با ساختاری متفاوت مورد سنجش قرار گرفت. قابلیت فیلمها در پاکسازی MCPP از محیطهای آبی (آب معدنی و آب چاه) نیز بررسی شد که نتایج، نشانگر عملکرد موفق فیلمهای قالبگیری شده نسبت به انواع NIM بود.
سید مهدی اجاق، زینب نوری هاشم آباد، لیدا قلی پور،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
فیلمها و پوششهای خوراکی لایه نازکی از مواد هستند که هم در سطح و هم بین لایههای مختلف ماده غذایی استفاده میشوند. بیوپلیمرهایی از قبیل پلی ساکاریدها، پروتئینها، لیپیدها و مخلوطهای آنها برای تهیه فیلمها و پوششهای خوراکی بهکار میروند.با توجه به تقاضای مصرفکنندگان برای دسترسی به موادی با کیفیت بالا و نگرانی آنها بهدلیل مشکلات ناشی از مصرف نگهدارندههای مصنوعی و نیز نگرانیهای زیست محیطی ناشی از تجمع پلیمرهای مصنوعی، ایده استفاده از بیوپلیمرهای زیست تخریبپذیر بهعنوان جایگزینی مناسب برای بستهبندیهای پلاستیکی قوت گرفت. بازدهی و خواص کاربردی فیلمها و پوششهای خوراکی مربوط به خواص ذاتی مواد تشکیلدهنده فیلم یعنی بیوپلیمرها، نرمکنندهها و دیگر افزودنیهاست. مفیدترین خواص فیلمها و پوششهای خوراکی قابلیت خوردن و زیست تخریبپذیری آنهاست. برخی از خواص فیلمها و پوششهای خوراکی از قبیل جلوگیری از انتقال رطوبت و خروج ترکیبات فرار از ماده غذایی، عبوردهی انتخابی گازهای اکسیژن و دی اکسید کربن، به تأخیر انداختن آبزداییDewatering سطح، تغییرات بافتی، مانعی در برابر عبور چربیها و روغنها، افزایش ارزش تغذیهای، جلوگیری از آب چک، رشد میکروبها و تندشدگی لیپیدها، حفظ کیفیت محصولات آبزی و فراوردههای آنها در مقابل صدمات فیزیکی ناشی از حمل و نقل است و باعث افزایش زمان ماندگاری آنها میشوند. برای استفاده صنعتی، لازم است مطالعات علمی بیشتری برای تعیین مکانسیمهای تشکیل فیلم از بیوپلیمرها برای بهینهسازی خواص آنها انجام شود. در مطالعه حاضر ترکیبات زیست تخریبپذیر استفاده شده برای پوشش آبزیان و اثرهای آنها در حفظ کیفیت آبزیان و مکانیزم عمل آنها بررسی شده است.
دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
چشم، مهمترین اندام جسمانی بهشمار میرود که کاربرد آن، دریافت دادههای گوناگون از محیط بیرونی، ذخیره آن در لایههای سهگانه ذهن (تخیل، توهم و تعقل) و شکلگیری شناخت است. فعل «رأی» (دیدن)، بهعنوان کار اصلی چشم، در ترکیبهای همنشینیِ گوناگون میتواند گستره معنایی خود را وسعت بخشد و علاوه بر دیدنِ بیرونی، بر دیدن درونی مانند دانستن نیزدلالت کند. بر همین اصل، در برگردان فارسی و تفسیر آیات باید به شبکه معنایی و بافت زبانی توجه نمود. در قرآنکریم، بنابر اهمیت توانایی بینایی انسان در مسیر رسیدن به شناخت مفاهیم پیچیده ذهنی و غیر مادی، فعل مذکور کاربرد وسیعی داشتهاست. زین رو، جُستار حاضر سعی خود را برآن گذاشتهاست تا با رویکرد زبانشناسی شناختی و با استناد به روش وصفی ـ تحلیلی، قالبهای معنایی فعل «رأی» را بر پایه نظریه معناشناسی قالبیِ چارلز فیلمور، در آیات قرآنکریم و برگردان فارسی آن (مکارمشیرازی، ارفع، پورجوادی، خرمدل، الهیقمشهای و صفارزاده) بررسی و تحلیل نماید. در نمونههای قرآنی مورد بررسی، فعل «رأی» دارای یک قالب معنایی دیداری ـ ادراکی بهعنوان قالب معنایی مرکزی و چهار قالب شناختیِ باورداشتن، شناختن و دانستن، مشاهدهکردن و درککردناست که پایه ابتدایی آن، همان دیدنِ ظاهری با چشم سر میباشد.دستاورد پژوهش، بیانگر آن است که مترجمین در برگردان فارسی قالب معناییِ مناسب با بافت زبانی آیات به خوبی عمل نکردهاند؛ ضمن آنکه به تفاوت معنایی میان معادلهای فارسی هممعنا مانند دیدن و مشاهدهکردن، نیز دقت لازم را مبذول نداشته و گاهی بهجای یکدیگر بهکار بردهاند.
اکبر وجدان، سید مهدی اجاق، افشین عادلی، مهدی عبدالهی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
در این تحقیق فیلم دولایه آگار/ژلاتین به روش قالبریزی و طی دو مرحله تولید و ویژگیهای آن شامل نفوذپذیری نسبت به بخارآب، حلالیت در آب، درصد جذب رطوبت، خواص مکانیکی، و نیز ویژگیهای ظاهری مورد مطالعه و با فیلمهای زیستتخریبپذیر تک لایه آگار و ژلاتین مقایسه گردید. نتایج نشان داد که نفوذپذیری نسبت به بخارآب در فیلم دولایه (g/msPa ۱۰-۱۰×۲۵/۳) بهطور معنیداری کمتر از فیلمهای آگار تک لایه (g/msPa ۱۰-۱۰×۹۰/۳) و ژلاتین (g/msPa ۱۰-۱۰×۳۲/۴) بود. همچنین افزایش میزان جذب نور UV در فیلم دولایه در مقایسه با فیلمهای تک لایه مشاهده شد. مقاومت به کشش در فیلم دولایه (۸/۱۰ مگا پاسکال) اگرچه بالاتر از ژلاتین تک لایه (۸۶/۲ مگا پاسکال) بود، ولی از فیلم تک لایه آگار (۴۹/۳۰ مگا پاسکال) کمتر بود (۰۵/۰P<). نتایج نشان میدهد که برخی خواص فیلمهای آگار و ژلاتین با تولید فیلم دولایه آگار/ژلاتین اصلاحشده و بهبود مییابد.
محسن کاظمی، بهاره شعبانپور، پرستو پورعاشوری،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور بهبود خواص فیلمهای تولیدی بر پایه پروتئین میوفیبریل ماهی فیتوفاگ (Hypophthalmichthys molitrix)، از ۳ سطح نانوفیبرسلولز (۱، ۳ و ۵%) استفاده شد. تیمار بهینه با ارزیابی خصوصیات مکانیکی، فیزیکی، نوری و همچنین آزمون میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) تعیین شد. افزودن نانوذرات سلولز تغییری در استحکام کششی ایجاد نکرد اما سبب کاهش کشسانی فیلمهای تولیدی شد (۰۵/۰>p). خاصیت ممانعت فیلمها در برابر بخار آب و دیگر خواص فیزیکی، با افزودن نانوفیبرهای سلولز در سطح ۱% بهبود یافت اما در غلظتهای بالاتر تضعیف شد (۰۵/۰>p). نتایج حاصل از SEM نیز نشان داد که نانوذرات در غلظت پایین پراکنش همگنتری دارند و فیلمهای بهدست آمده دارای سطح مقطع صافتر و مناسبتر نسبت به سطوح بالاتر نانوذرات بودند. بهطور کلی میتوان گفت در تولید فیلمهای پروتئین میوفیبریل-نانوفیبر سلولز، استفاده از سطوح پایین نانوذرات در بهبود خواص مکانیکی و فیزیکی فیلمها موثر میباشد.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
سینمای پرمخاطب جهان سالهاست که وامدار ادبیات داستانی و بهویژه رمان است و آنگونه که از اَسناد موجود برمیآید، نزدیک به ۸۵ درصد آثار مورد توجه در آکادمی اسکار، اقتباس از رمانهای مشهور و گاه غیرمشهور بوده است. باوجود توجه سینمای کشورهای مختلف به ادبیات داستانی خویش و بهرهبرداری حتی اقتصادی از این گنجینه، در تاریخ سینمای ایران این امر بهندرت اتفاق افتاده است. بهزعم نگارندگان این مقاله، یکی از مهمترین دلایل بیتوجهی سینمای ایران به ادبیات داستانی، کمبود پژوهشهای مربوط به چرایی، چگونگی، فرایند و دستاوردهای اقتباس سینمایی از ادبیات داستانی در دیگر کشورها و ایران است. به همین منظور، در این مقاله کوشش شده است با روشی توصیفی- تطبیقی، اقتباس فیلم ایرانیِ (نسبتاً موفق و شناختهشدۀ سینمایی) «شازدهاحتجاب» (به کارگردانی بهمن فرمانآرا) از رمانی به همین نام از هوشنگ گلشیری بررسی شود. عناصر روایت در هر دو اثر (مکتوب و سینمایی) در کنار یکدیگر قرار گرفته و مؤلفههای جذاب شدن یک اثر اقتباسیِ سینماییِ ایرانی استنتاج شده است. از مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر، علاوهبر شناخت وجوه افتراق و اشتراک دو گونه، میتوان به استخراج و معرفی مابهازاهای خلاقانه تصویری ساخت جریان سیال ذهن فیلم اشاره کرد.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
مسئله: طراحی و فرم شهر در فیلم انیمیشن و بازی ویدئویی از جمله عناصر طراحی مفهومی است که برای نمایش فضای فعالیت شخصیتها و جای رویدادهای دنیای داستان شکل میگیرد. دیده شدن شخصیت در فضایی که در آن کنشگری میکند به شناخت ویژگیهای ماهیتی و هویتی هر دو میانجامد. در این مطالعه طراحی شهری فیلم انیمیشن رالف اینترنت را به هم میریزد به عنوان نمونه مطالعاتی بررسی میشود تا شاخصهای فرم شهری به تعبیر فیلم از فضای مجازی اینترنت و بازیهای ویدئویی Sugar Rush و مسابقه مرگبار بازشناسی و تحلیل شوند.
هدف: از این رو هدف پژوهش شناخت شاخصهای طراحی شهری به کار رفته در فضاهای شهر اینترنت و بازیها است بطوری که مشابهتها و تفاوتهای آنها با طراحی شهری واقعگرا برای زندگی انسان مشخص شود.
روش: در اجرای پژوهش از روش کیفی با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی استفاده شد. همچنین در بررسی فضاهای شهری بازیها نظریههای لئو برودی و جنی باویدج مد نظر قرار گرفت.
یافته ها: یافتههای پژوهش نشان میدهد شهر اینترنت با توجه به محلههای آن قابلیتهای دگرگون شونده و مخل را داراست، همچنین مسابقه مرگبار با قابلیتهای نوستالوژیک/ دگرگون شونده و Sugar Rush نوستالوژیک ارزیابی میشوند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه از اغراق و کاریکاتور در طراحی مفهومی عناصر دیداری فیلم انیمیشن استفاده میشود، طراحی شهری در این اثر تعبیری خیالی و اغراق آمیز از ساختار صفر و یک فضای مجازی اینترنت است که سیمای شهر اینترنت بر اساس آن با تصویر متحرک نمود داده شده، ضمن اینکه شاخصهایی مانند عناصر کالبدی، سازماندهی شریان شهری و زیرساختها بر مبنای پاسخ به نیازهای شخصیتها و در عین حال جذابیت دیداری برای مخاطب همچنین اهداف فرهنگی و تجاری فروش کالاهای برساختهها از عناصر و فضاسازی فیلم طراحی شدهاند.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
بیان مسئله: معماری و سینما مجموعهای از هنر و فنونی است که ازطریق طراحی صحنه، نشانه شناسی و معنا بر شخصیت پردازی، ایجاد هویت، حس زمان و مکان، ایجاد فضای مناسب برای لوکیشن خاص و عبور از لایه های تاریخی، ایجاد حس روانی و هویت و تاثیر بر روند روایت و... در فضای فیلم تاثیرگذار است.
هدف: درک مولفههای برآمده از سینما مخصوصا ملودرام ازمنظر همزیستی با معیارهای حس مکان منتج شده از فضای معماری منجر به خروج کلید واژگانی میگردد که خود در میزان نمودن ساخت فضای فیزیکی صحنه در جهت شناسایی روابط انسان با مکان قابل تدقیق میباشد.
روش تحقیق: برای درک این موضوع سعی شد بابهره از روش تفسیری-تاریخی به فهوای روند دیالکتیک فضایی-مکانی در فیلم مادر پرداخته شود که این روند خود نیازمند روش تحلیلی-توصیفی است تا به واسطه مولفه های برخاسته از متغیرهای شناسایی شده در پژوهش احصاگردد. نهایتا ازطریق استدلال قیاسی سعی بر تفهیم مولفه های خروجی به واسطه ابزاری چون مدل و جداول تحلیلی شده است. لذا طرح پرسش: «چگونه میتوان پروسه زمانی سکانس های برداشت شده فیلم سینمایی مادر را در ارتباط با همزیستی فضایی و یا تقدم و تاخر فضای حرکتی صحنه ازمنظر دیالکتیک حسی-مکانی توجیح نمود؟»
نتیجه گیری: میتواند از طریق مدل مفهومی و جداول عنوان شده از حیث مرحله بندی فریم های فضایی که منجر به درک روابط حسی-مکانی منتج شده از روابط انسان با مکان در سینمای ملودرام میشود. به نوع روششناسی در روابط همبندی فضا و زمان ازمنظر شناسایی واژگان؛ دیاکرونیک و سینکرونیک فضایی صحنه و در قالب مولفه های؛ فعالیت، معنا و کالبد ازمنظر حسی-مکانی پاسخی درخور شایستگی آن داد.
سیده مرضیه کاظمی، مسعود رضائی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
خواص فیزیکی- مکانیکی و ضدمیکروبی فیلم خوراکی ژلاتین ماهی-آلژینات حاوی روغن ضروری مرزنجوش (Origanum vulgare L.) با تهیه فیلمهایی با ترکیب ۷۵% محلول ژلاتین ماهی و ۲۵% محلول آلژیناتسدیم و افزودن غلظتهای مختلف روغن مرزنجوش (۵/۰، ۱ و ۵/۱%) بررسی شد. افزودن ۵/۰% روغن مرزنجوش، مقاومت کششی فیلمها را MPa۵۴/۲ نسبت به تیمار شاهد بهبود بخشید. افزودن ۵/۱% روغن، مقاومت کششی و درصدازدیاد طول را بهترتیب MPa۱۶/۳ و ۵۹/۱۵% کاهش داد،و میزان نفوذپذیری نسبت به بخار آب، کدورت و ویسکوزیته فیلمها نسبت به تیمار شاهد نیز کاهش معنیداری (۰۵/۰ p ≤) یافت. تصاویر سطحی میکروسکوپ الکترونی موید نتایج بدست آمده در این پژوهش بودند. اگرچه نتایج بیانگر بیشترین خاصیت ضدمیکروبی در فیلم حاوی ۵/۱% روغن مرزنجوش بود، اما فیلم ژلاتین ماهی-آلژینات حاوی غلظتهای پایین روغن میتواند برای نگهداری مواد غذایی مناسبتر باشد.
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده
استفاده از فیلم های خوراکی برای آزاد سازی ترکیبات ضدمیکروبی به درون بسته بندی ماده غذایی نوعی از بسته بندی فعال می باشد. اگرچه در مورد خواص ضدمیکروبی عصاره های ادویه جات، تحقیقات زیادی صورت گرفته است؛ اما کاربرد آنها در فیلم های خوراکی محدود می باشد. در این تحقیق فیلم های خوراکی از جنس کیتوزان محتوی اسانس های آویشن و میخک در سه سطح غلظتی ۵/۰ درصد، ۱ درصد و ۵/۱ درصد تولید شدند. خواص ضدمیکروبی فیلم ها روی پنج باکتری گرم مثبت و گرم منفی مورد آزمایش قرار گرفتند. خواص فیزیکی فیلم ها شامل رطوبت و نفوذپذیری در برابر بخار آب و خواص مکانیکی فیلم ها شامل مقاومت کششی و درصد افزایش طول در لحظه پاره شدن مورد بررسی قرار گرفتند. خواص ضدمیکروبی فیلم های حاوی اسانس آویشن، به طور معنی داری (۰۵/۰>p) بالاتر از فیلم های حاوی اسانس میخک بودند. فیلم ها روی باکتری های گرم مثبت به طور معنی داری (۰۵/۰>p) مؤثرتر از باکتری های گرم منفی بودند. در اثر افزودن اسانس ها نفوذپذیری فیلم ها در برابر بخار آب به طور معنی داری (۰۵/۰>p) افزایش یافت. مقاومت کششی فیلم ها با افزایش غلظت اسانس کاهش یافت. این کاهش در مورد فیلم های حاوی اسانس آویشن بیشتر بود.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده در مقالهی پیش رو تلاش شده با در نظر گرفتن کتاب تنگسیر اثر صادق چوبک (۱۳۴۲) و فیلم اقتباس شده از آن ساختهی امیر نادری (۱۳۵۲) به عنوان نمونه، در یک بررسی تطبیقی به روش توصیفی- تحلیلی نشان داده شود که اقتباس سینمایی چگونه میتواند زوایای مختلف و ناپیدای یک متن ادبی را نشان داده و در چه مواردی نیز در نشان دادن تمام ابعاد ایده و فکر مسلط بر اثر ادبی دچار ضعف و نقصان است. در یک برآیند کلی میتوان گفت با وجود وفاداری فیلمساز به قصهی اصلی در ساخت فیلم، تغییراتی در اثر سینمایی وجود دارد که برخی در نتیجهی تفاوت ساختار بیان در دو رسانهی مختلف ادبیات و سینماست و از آن گزیری نیست؛ دیگری تفاوتهایی است که فیلمساز برای بهبود چارچوب انتقال محتوا و تشدید اثر حسی در انتقال به مخاطب از آنها بهره برده، که اثرات مثبت و منفی مشخصی ایجاد کرده و در نهایت برخی از تغییرات نیز به انگیزههای اقتصادی و جلب توجه مخاطب عام بیشتر و با رویکردهای تجاری است که از یک سو باعث کاهش وجه هنری در بیان فیلم نسبت به اثر ادبی و ایجاد ابهام در انتقال کامل ایده و اندیشهی مسلط بر اثر شده، اما از سوی دیگر میزان استقبال مخاطبان عام از قشرهای مختلف جامعه را افزایش داده است.
دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
به دلیل مخاطرات زیست محیطی ناشی از کاربرد پوششهای مصنوعی و تجزیه ناپذیر، پژوهشگران زیادی به سمت تولید پوششهای خوراکی طبیعی روی آوردهاند که یکی از منابع تهیۀ آنها پروتئین سویا است. در این تحقیق فیلم خوراکی از ایزوله پروتئینی سویا تولید شد و اثر افزودن گلیسرول به عنوان پلاستیسایزر در سه سطح ۴/۰، ۶/۰ و ۸/۰ گرم به ازای هر گرم ایزوله سویا بررسی شد. آزمونهای ویژگیهای مکانیکی (مقاومت کششی و میزان کش آمدگی) و ویژگیهای فیزیکی (میزان تراوایی به بخار آب، میزان کدورت، درصد مواد محلول و درصد جذب آب) روی فیلم ها انجام گرفت. فیلم تهیه شده بدون افزودن گلیسرول بسیار شکننده بود. نتایج نشان داد که افزودن گلیسرول منجر به بهبود معنی دار (۰۵/۰>p) ویژگیهای مکانیکی، کاهش مقاومت کششی و افزایش میزان کشآمدگی فیلمها شد. درصد مواد محلول، درصد جذب آب و تراوایی به بخار آب فیلمها با افزایش گلیسرول افزایش یافت. در حالیکه افزودن گلیسرول منجر به کاهش معنیداری در کدورت فیلمها شد (۰۵/۰>p)، اما غلظت گلیسرول روند مشخصی را در کاهش کدورت فیلمها ایجاد نکرد.
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، بررسی امکان تهیه فیلم خوراکی از ایزوله پروتیین باقلا و تعیین اثرات pH محلول تشکیل دهنده فیلم و غلظت پلاستی سایزر روی ویژگی های فیلم حاصله است. بدین منظور از ایزوله پروتیینی باقلای تهیه شده در سه pH ۷، ۹ و ۱۲ و سه غلظت پلاستی سایزر ۴۰، ۵۰ و ۶۰ درصد وزن ایزوله پروتیین باقلا فیلم تهیه گردید. بر اساس نتایج بدست آمده افزایش pH سبب بهبود خواص مکانیکی ( مقاومت در برابر پارگی و کشش پذیری) و میزان حلالیت ، کاهش نفوذ پذیری به بخار آب و تیره تر شدن فیلم ها شد. غلظت پلاستی سایزر در محدوده مورد مطالعه اثر معنی داری روی نفوذ پذیری به بخار آب نشان نداد. افزایش غلظت پلاستی سایزر سبب افزایش میزان کشش پذیری و انحلال فیلم ها و کاهش مقاومت آنها در برابر پاره شدن گردید. کمترین نفوذ پذیری به بخار آب و بیشترین مقاومت در برابر پارگی در فرمول تهیه شده در pH ۱۲ در حضور ۴۰ درصد گلیسرول مشاهده شد.
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
آب میوه ها به دلیل وجود ویتامین ها، پروتئینها و مواد آلی دیگر نسبت به عملیات تبخیر حساس بوده و به همین دلیل تبخیر آنها باید در تجهیزاتی صورت پذیرد که کمترین زمان اقامت و حداکثر راندمان را دارا باشند تا امکان تخریب اجزاء آن به حداقل برسد. وجود این خصیصه در تبخیرکننده های لوله ای فیلم ریزان و صعودی آنها را برای تغلیظ آب میوه بسیار مناسب ساخته است. در این تحقیق تغلیظ آب پرتقال بدست آمده از مناطق شمالی ایران در یک پایلوت نیمه صنعتی متشکل از یک تبخیرکننده دو مرحله ای حاوی فیلم ریزان و صعودی انجام داده و تغییرات ضخامت فیلم مایع، ضرایب انتقال حرارت و زمان اقامت سیال مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که تغییرات ضخامت فیلم مایع، ضریب انتقال حرارت و خواص ئیدرودینامیکی و حرارتی سیال کاملاً در محدوده جریان آشفته است و می توان با انجام شش مرحله، آب میوه را به غلظت مناسب رساند و به حد استاندارد لازم برای نسبت غلظت کنسانتره به اسیدیته دست یافت.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
ظهور مکتب فرمالیسم در سالهای آغازین قرن بیستم، تأثیر گستردهای بر شیوۀ تحلیل متون ادبی و هنری نهاد. فرمالیستها با مطرح کردن ادبیّت اثر به عنوان وجه تمایز اثر هنری از غیر هنری، ادبیّت را قابل تعمیم به سایر هنرها و مخصوصاً سینما میدانستند. از این رو، بررسی ادبیّت در یک اثر سینمایی تنها محدود به واژگان نیست و جنبههای زبانی، تصویری و محتوایی اثر را شامل میشود. همانگونه که در ادبیات استفاده از صناعات ادبی (معانی، بیان و بدیع) در واژگان و کلام موجب بلاغت متن میشود، در سینما نیز این صناعات به شکلی دیگر و به یاری تصاویر، تدوین، میزانسن، نورپردازی و ... معانی بلیغی میآفرینند. مقالۀ حاضر با تکیه بر نظرات فرمالیستها و نئوفرمالیستها، در صدد بررسی و تحلیل فیلم «مادر» علی حاتمی از منظر ادبیّت و تشریح جنبههای زیباییشناسی و ادبی آن است. بدین منظور علاوه بر بررسی متن فیلمنامه، بلاغت موجود در نماها و تصاویر آن نیز مورد تحلیل قرار گرفتهاند. با توجه به تحلیل صورت گرفته، استفاده از آرایههای ادبی فراوان در گفتوگو میان شخصیتهای داستان و روشها و فنون انتقال مفاهیم توسط تصویر، اثر حاتمی را از نظر ادبی برجسته کرده است و به آن هویتی مستقل بخشیده که با هر بار مواجهۀ مخاطب آگاه با این اثر، بیش از پیش ظرفیت ادبی و تأثیرپذیری واژگانی و مفهومی آن از ادبیات کلاسیک فارسی آشکار میشود.
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
در پژوهش حاضر،کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان را ازمنظر فرکلاف در فیلم جدایی نادر از سیمین مطالعه میکنیم و با بررسی روابط قدرت، فرهنگ و باورهای فرهنگی، نقش و جایگاه متون اسطورهای، همچون کتاب مقدس را در گشایش گفتمانی بررسی مینماییم. در این مقاله، مشخصاً نقش دروغ در برهم ریختن روابط و هنجارهای کنشی را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که دروغهای متوالی درطول روایت فضایی ناامن را بهوجود میآورند که بهدلیل نتایج تنشبارآن، به فضایی بحرانزا تبدیل میشود. در بستر فیلم، سوژهها با استفاده از باورهای فرهنگی، غیریّتسازی و اقناع برای حل بحرانهای موجود در تلاش هستند. در چنین فضایی که عدم توازن قدرت در منازعات گفتمانی سوژههای آن موج میزند، بازگشت به فرااسطوره و فراباور تنها راه گریز از بحران است که سبب میشود فضای آسمیک ایجادشده تعدیل و آرام شود. اینگونه، ارتباط فرهنگ و اسطوره با گشایش گفتمانی مشخص میشود. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی است و واحد تحلیل، سکانسهای فیلم و جمله ها یا دیالوگهای بهکاررفته در فیلم یادشده هستند.
شهاب نقدی، مسعود رضایی، نادر بهرامیفر،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی کیفیت اکسیداسیونی مینس ماهی کیلکای معمولی نگهداریشده در یخچال از حسگر ساختهشده با شناساگر برموفنول آبی بر پایه فیلم کیتوزان ۲% استفاده شد.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر ماهیان تازه سرزنی، شکمزنی و سپس شستهشده و چرخ شدند. برای تهیه فیلم کیتوزان ۲گرم پودر کیتوزان در ۱۰۰میلیلیتر استیکاسید ۲% به کار رفت، سپس محلول شناساگر به آن افزوده شد. در دوره نگهداری شاخصهای FFA، TBA و PV در روزهای صفر، ۴، ۸، ۱۲ و ۱۶ تعیین شد.
یافتهها: کیفیت چربی نمونهها از نظر فساد اکسیداتیو و هیدرولیتیک کاهش کاهش معنیداری را نشان داد. نتایج مربوط به ارزش رنگ (EΔ) طی دوره نشان داد این شاخص در دوره نگهداری افزایش داشت و رنگ حسگر از رنگ زرد تیره به رنگ قهوهای تغییر یافت. آزمون همبستگی بین شاخصهای FFA، TBA و PV با ارزش رنگ (EΔ) نشان داد که مقدار این همبستگی به ترتیب ۸۹%، ۸۷% و ۴۹% بوده است که در همبستگی FFA با EΔ و PV با EΔ معنیدار بوده است (۰/۰۵>p).
نتیجهگیری: بر پایه یافتههای این تحقیق میتوان به این مهم دست یافت که این حسگر میتواند بهعنوان حسگر تعیین اکسیداسیون، تازگی و تعیین عمر ماندگاری مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
در این تحقیق دو نمونه فیلم با پایه آلژینات سدیم تهیه شدند که فرمولاسیون اول شامل ۵ گرم آلژینات سدیم، ۴۵ گرم قند دکستروز منوهیدرات، ۲۷۰ میلی لیتر آب مقطر و فرمولاسیون دوم شامل تمام مواد است و فقط بجای دکستروز منوهیدرات از مالتودکسترین استفاده شده و مقدار ۲۰ گرم گلیسرول هم به آن اضافه شد. حجم های ۵۰ میلی لیتری فیلم ها روی صفحات پوشیده شده با ساران پهن شده و بعد از ۴۸ ساعت در شرایط آزمایشگاه (دمای ۲۳±۲ درجه سانتیگراد و رطوبت ۵۰±۵% ) بصورت لایه نازکی خشک شدند. سپس در محلول دیگری دارای ۲,۷۴ گرم کلرید کلسیم، ۰.۹ گرم کربوکسی متیل سلولز و ۴۹ میلی لیتر آب مقطر بمدت ۳۰ ثانیه غوطه ور شدند. ضخامت فیلم ها با میکرومتر دیجیتالی تعیین شد و با دستگاه اینستران خواص مکانیکی ارزیابی شدند که بین دو نمونه فرمولاسیون تفاوت معنی داری مشاهده نشد. خواص فیزیکی هم ارزیابی شدند که در نفوذپذیری به بخار آب تفاوت معنی دار نبود اما در سرعت انتقال اکسیژن فرمولاسیون دوم کاهش معنی داری را نشان داد.