جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای قزلآلای رنگینکمان (oncorhynchus Mykiss)
زینب نوری هاشم آباد، سیدحمید حسینی پور، سید مهدی اجاق،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
تأثیر عصاره های آنتی اکسیدانی در رابطه با زمان ماندگاری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان طی نگهداری در یخچال (Cº ) بررسی شد. بدین منظور فیله در ۳ تیمار نمک سود در آب نمک ۱۰ درصد، تیمار نمک سود به همراه ۱ درصد عصاره برگ گزنه و تیمار نمک سود به همراه آنتی اکسیدان بوتیله هیدروکسی تولوئن (BHT) در تناوب زمانی ۳ روزه بررسی شد که شاخص های پراکسید (PV)، اسیدهای چرب آزاد (FFA)، اسید تیوباربیتوریک (TBA)، رطوبت، میزان pH و ویژگی های حسی طی ۱۵ روز نگهداری در یخچال ارزیابی شدند. نتایج نشان داد مقادیر TBA و FFA به شکل معناداری (۰۵/۰>p) در تمامی تیمارها افزایش یافت، اگرچه مقادیر پراکسید نیز در تمام تیمارها با گذشت زمان به شکل معناداری (۰۵/۰>p) روند نزولی داشت. نمونه های حاوی آنتی اکسیدان در مقایسه با نمونه شاهد در همه تیمارها به شکل معناداری (۰۵/۰>p) TBA، PV و FFA کم تری داشت. همچنین عصاره متانولی برگ گزنه در سطح ۱ درصد به خوبی توانست شاخص های TBA، PV و FFA را کنترل کرده و جایگزین آنتیاکسیدان سنتزی بوتیله هیدروکسی تولوئن در سطح ۱ درصد شود. با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی حسی (رنگ، بو، بافت، طعم و پس طعم) و نبود تفاوت معنادار میان دو آنتی اکسیدان می توان استفاده از هر دو نوع آنتی اکسیدان را در نگهداری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان توصیه کرد. طبق نتایج این تحقیق عصاره برگ گزنه تأثیر بیش تری بر ماندگاری قزل آلای رنگین کمان دارد.
صمد بهرامی باباحیدری، سعید کیوان شکوه، سالار درافشان، سید علی جوهری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر القای تریپلوییدی در قزلآلای رنگینکمان بر بازماندگی، رشد، ویژگیهای لاشه و همچنین ترکیب اسیدهای چرب عضله بود. برای این کار از ۸ مولد ماده با میانگین وزن ۲۴۶±۱۶۰۰ گرم و ۶ مولد نر با میانگین وزن ۱۸۶±۱۳۹۳ گرم که از نظر سنی ۴ ساله بودند، استفاده شد. شوک دمایی ۱۰ دقیقه پس از لقاح و به مدت ۱۰ دقیقه و با دمای ۲۸ درجه سانتیگراد اعمال شد. نتایج نشان داد درصد القای تریپلوییدی ۱±۱۰/۸۷ درصد بود که با اندازهگیری گلبولهای قرمز مشخص شد. نرخ بازماندگی از مرحله لقاح تا چشمزدگی در گروه دیپلویید ۵۹/۱±۱۲/۹۲ درصد و در گروه تریپلویید ۲۱/۱±۳۱/۸۶ درصد بود و بهطور معناداری کاهش یافت (۰۵/۰p<). بازماندگی در مرحله چشمزدگی تا تخمگشایی در گروه دیپلویید ۴۵/۰±۱۰/۹۸ درصد و در گروه تریپلویید۳۳/۱±۰۴/۹۴ درصد بود که بهطور معناداری کاهش یافت (۰۵/۰p<). از نظر شاخصهای رشد نظیر وزن اولیه، وزن نهایی، افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و ضریب چاقی در انتهای دوره آزمایش یعنی ۳۸ روز پس از شروع تغذیه فعال، گروه دیپلویید بهطور معناداری بهتر از گروه تریپلویید بود (۰۵/۰p<). ترکیب بیوشیمیایی لاشه از نظر میزان پروتئین، چربی و خاکستر بین دو گروه تفاوتی نداشت، ولی میزان رطوبت در گروه تریپلویید افزایش معناداری (۰۵/۰p<) نشان داد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که در اثر القای تریپلوییدی میزان اسیدهای چرب اشباع افزایش یافته و میزان اسیدهای چرب غیراشباع کاهش مییابد.
مریم وفایی، محمود ناصری، سارا وفا،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
تأثیر روشهای مختلف استخراج چربی با حلال (شامل Bligh and Dyer، Smedes، Bligh and Dye با استفاده از دیکلرومتان، Folch، Roese Gottible، سوکسله با استفاده از اتر و سوکسله با استفاده از ان-هگزان) بر میزان چربی کل و ترکیب اسیدهای چرب قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی شد.. براساس نتایج، بازدهی استحصال چربی با روش Bligh and Dyer بیش از روشهای Smedes، Roese Gottible و سوکسله تر بود، ولی با دیگر روشها اختلاف معناداری مشاهده نشد. مجموع اسیدهای چرب اشباع، تکغیراشباع و چندغیراشباع در چربی استخراج شده با روشهای مختلف تفاوت معناداری نداشت. نسبت اسیدهای چرب امگا-۳ به امگا-۶ در روشهای مختلف استخراج بین۲۰/۰تا ۲۹/۰ بود. بیشترین میزان شاخص پلیان ۳۴/۰بود، اما بین روشهای مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به کمیت و کیفیت چربی، بار مالی، سمیت مواد و سهولت بهرهبرداری، روش استخراج Bligh and Dyer بهینه شده با حلال دیکلرومتان برای استخراج چربی ماهی قزلآلای رنگینکمان پیشنهاد میشود.
نیما شیری، مصطفی اخلاقی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
تحقیق پیش رو با هدف بررسی سمیت نانو اکسید مس (CuO) و نانو اکسید روی (ZnO) در شرایط آزمایشگاهی بر روی برخی باکتری های بیماری زا در ماهیان پرورشی و همچنین زیست سنجی در قزل آلای رنگین کمان انجام شده است. بدین منظور، حساسیت برخی از آنها نسبت به نانوذرات اشاره شده به همراه یک آنتی بیوتیک مرجع (فلورفنیکل) از طریق روش نفوذ چاهی، و مقادیر حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC)/ حداقل غلظت باکتری کشی (MBC) آنها با تکنیک Microdilution تعیین شدند. از سویی دیگر، آزمایش سمیت کشنده به جهت محاسبه میانه غلظت کشنده (LC۵۰) بر روی تعدادی قزل آلای رنگین کمان (g ۶/۷ ± ۳/۵۵) به صورت ایستایی و در ۹۶ ساعت متوالی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تجزیه واریانس و رگرسیون پروبیت بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از این بودند که نانوذرات اکسید مس و اکسید روی به ترتیب در رقت های بیشتر از µg/ml ۱۸/۰ و ۲۴/۰ توانستند که رشد Streptococcus iniae را به طور معنیداری مهار نمایند یا آن را از بین ببرند. مقایسه مقادیر LC۵۰-۹۶h نانو اکسید روی (µg/l ۴/۱۰۷) با نانو اکسید مس (µg/l ۳/۱۰۲) نشان میدهد که نانو اکسید مس از ظرفیت مسموم کنندگی بیشتری برخوردار است. بر اساس یافته های آزمایشگاهی، حساسیت باکتریهای S. iniae و Lactococcus garvieae به نانو اکسید روی تقریبا نزدیک به فلورفنیکل بوده است. ولی به نظر میرسد که بکارگیری مستقیم غلظت موثر نانوذرات فلزی بر عوامل باکتریایی بیماری زا میتواند سبب بروز مرگ و میر ناشی از مسمومیت در ماهی قزلآلا شود.