جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای ماهیان خاویاری
مرضیه عروجعلی، فاطمه پیکان حیرتی، نصرالله محبوبی صوفیانی، سالار درافشان،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
در یک آزمایش ۲۱ روزه، تاثیر غلظت های تحت کشنده کادمیوم بر برخی شاخصهای خونی ۶۰ قطعه بچه ماهی استرلیاد با میانگین وزنی ۹۵/۰ ± ۶۹/۴۱ گرم و طولی ۱۴/۰ ± ۹۸/۲۳ سانتی متر در ۴ گروه ۱۶، ۳۲ و ۶۴ µg/L وصفر (شاهد) با ۳ تکرار بررسی شد. شاخص های اولیه خونی شامل شمارش گلبول های قرمز و سفید، هماتوکریت، هموگلوبین، شاخص های ثانویه خونی شامل متوسط حجم گلبول قرمز(MCV) ، میانگین هموگلوبین هر گلبول قرمز (MCH) و میانگین غلظت هموگلوبین گلبول قرمز (MCHC)، شمارش افتراقی گلبول های سفید و نسبت گلبول سفید به گلبول قرمز در پایان دوره ارزیابی شد. از بین عوامل مورد بررسی، تنها دو شاخص هماتوکریت و هموگلوبین در گروه های g/Lµ۳۲ و ۶۴ در مقایسه با گروه شاهد به طور معناداری افزایش یافت (۰۵/۰<p). روند افزایش هموگلوبین با افزایش غلظت آلاینده محسوس بود (۰۵/۰<p). دیگر عوامل خون شناسی تفاوتی را در بین گروه های آزمایشی نشان نداد (۰۵/۰>p). افزیش معنادار دو شاخص هماتوکریت و هموگلوبین می تواند بیانگر ایجاد استرس و اثر مخرب کادمیوم بر بافت های خون ساز باشد که بررسی تاثیر درازمدت آلودگی کادمیوم را ضروری میسازد.
اشکان بنان، محمدرضا کلباسی مسجدشاهی، محمود بهمنی، محمدعلی یزدانی ساداتی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
نانوذرات نقره بیشتر بهدلیل ویژگی ضدمیکروبی آنها کاربرد گستردهای در محصولات مصرفی یافتهاند. افزایش روزافزون استفاده از این نانوذرات باعث توجه به اثرهای احتمالی زیست سمشناسی آنها شده است. در این مطالعه، ابتدا اثرهای حاد کلوئید نانوذرات نقره در دوران جنینی دو گونه تاسماهی ایرانی و ازونبرون بررسی شد و سپس اثرهای کوتاه مدت آن در مراحل ابتدایی تکامل (پیش از شروع تغذیه فعال) گونه ازونبرون ارزیابی گردید. براساس نتایج بهدست آمده از آزمونهای سمیت حاد، نانوذرات نقره در هر دو گونه مورد بررسی سمیت وابسته به غلظت را در مراحل ابتدایی تکامل به دنبال داشتند. سه غلظت ۰۲۵/۰، ۵۰/۰ و ۱/۰ میلیگرم در لیتر کلوئید نانوذرات نقره به همراه تیمار شاهد برای بررسی اثرهای کوتاه مدت در نظر گرفته شد. میزان تجمع نقره در تیمار ۱/۰ میلیگرم در لیتر بهطور معناداری بیشتر از تیمار شاهد ثبت گردید (۰۵/۰>p)، هر چند در میزان بازماندگی تفاوت معناداری بین تیمارها مشاهده نگردید.
عبدالجبار ایرانی، ناصر آق،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در مطالعه حاضر، تاثیر تراکم ذخیرهسازی بر شاخصهای رشد و بقای تاسماهی ایرانی و فیلماهی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: تراکم ذخیرهسازی در مرحله اول مطالعه تاسماهی ایرانی در تیمارهای ۱ تا ۵ بهترتیب ۶، ۸، ۱۰، ۱۲ و ۱۴ عدد در لیتر (وزن اولیه ۱۱۶میلیگرم) و در مرحله دوم بهترتیب ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ عدد در لیتر (وزن اولیه ۲۲۱۸/۶ میلیگرم) بود. فیلماهیهای جوان ۵ماهه (وزن اولیه ۱۰۹/۹۵گرم) با تراکمهای ۸۰، ۱۰۰، ۱۲۰، ۱۴۰ و ۱۶۰ عدد در مترمکعب در مخازن ۲۵۰لیتری ذخیرهسازی شد.
یافتهها: افزایش تراکم ذخیرهسازی در هر دو گونه بر شاخصهای رشد و تغذیه تاثیر منفی داشت. در مرحله اول، تیمارهای ۱ و ۲ از نظر وزن نهایی نسبت به تیمار ۵، از نظر رشد ویژه نسبت به تیمارهای ۴ و ۵ و از نظر بازده غذایی نسبت به همه تیمارها اختلاف معنیداری داشت (۰/۰۵p<). در مرحله دوم، از نظر وزن نهایی و رشد ویژه، فقط بین تیمارهای ۳ و ۴ اختلاف معنیدار نبود. بازده غذایی تیمار ۱ به غیر از تیمار ۲ نسبت به سایر تیمارها بهطور معنیداری بیشتر بود (۰/۰۵p<). در فیلماهی از نظر وزن نهایی، رشد ویژه و بازده غذایی فقط بین تیمارهای ۳ و ۴ اختلاف معنیدار وجود نداشت و بیشترین مقدار آنها مربوط به تیمار ۱ بود.
نتیجهگیری: در مرحله اول و دوم تاسماهی ایرانی تراکم ذخیرهسازی ۱۰-۸ و ۲-۱ عدد در لیتر و در فیلماهیهای جوان تراکم ذخیرهسازی ۱۰۰-۸۰ عدد در مترمکعب مناسب بوده است.
عبدالجبار ایرانی، ناصر آق،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: بهدلیل نقش حیاتی نرخ غذادهی بهینه در موفقیت و سودآوری پرورش یک گونه آبزی، نرخهای مختلف غذادهی در مراحل مختلف زندگی فیلماهی بررسی شد.
مواد و روشها: در مراحل اول تا چهارم میانگین وزن اولیه ماهیان به ترتیب ۸۵/۱، ۷، ۰۴/۱۱۲ و ۵۴/۳۰۰ گرم بود. نرخهای غذادهی بررسی شده در مرحله اول: ۵%، ۷%، ۹%، ۱۱%، ۱۳% و ۱۵% ، در مرحله دوم: ۲%، ۴%، ۶%، ۸%، ۱۰% و ۱۲%، در مرحله سوم: ۵/۱%، ۲%، ۵/۲%، ۳% و ۵/۳% و در مرحله چهارم: ۵/۱%، ۷۵/۱%، ۲%، ۲۵/۲% و ۵/۲% بود. طول دوره پرورش در مراحل اول و دوم هرکدام ۱۰ روز، مرحله سوم ۴۲ روز و مرحله چهارم ۵۶ روز بود.
یافتهها: تجزیهوتحلیلهای آماری دادهها نشان داد که در مرحله اول، نرخ غذادهی مناسب ازنظر شاخصهای رشد ۹% و ازنظر شاخصهای تغذیهای ۵% بود. در مرحله دوم نیز نرخ غذادهی بهینه ازنظر رشد و تغذیه متفاوت بود، بهطوریکه ازنظر رشد نرخ ۴% و ازنظر تغذیه نرخ ۲% مناسب بود. در مرحله سوم، بهترین نرخ غذادهی ازنظر شاخصهای رشد و تغذیه، ۵/۲% وزن بدن در روز بود. در مرحله چهارم، کمترین مقدار ضریب تبدیل غذایی در نرخ غذادهی ۵/۱% مشاهده گردید و ازنظر شاخصهای رشد، بین هیچکدام از تیمارها اختلاف معنیداری نبود.
نتیجهگیری: در مراحل اول، دوم و سوم شاخصهای رشد و تغذیه بهشدت تحتتأثیر نرخهای غذادهی قرار گرفتند. در مرحله چهارم، نرخهای غذادهی بر شاخصهای تغذیهای تأثیرگذار بودند ولی بر رشد تأثیر قابلتوجهی نداشتند.
امیرحسین اسماعیلی، نازیلا یگانه،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
این مطالعه در پی دریافت گزارشی از تلفات در بچهماهی خاویاری گونه استرلیاد (Acipenser ruthenus) یک مزرعهِی پرورش ماهی واقع در شهرستان ساری-مازندران در فروردین ماه سال ۱۴۰۰، به منظور جداسازی و شناسایی عامل بیماریزا در بچه ماهی خاویاری استرلیاد (A. ruthenus) پرورشی بیمار صورت پذیرفت. نمونه برداری از ۲۰ قطعه بچه ماهی گونهی استرلیاد (A. ruthenus) بیمار انجام شد. علائم بالینی ثبت شد و به دنبال آن، کالبدشکافی، نمونهبرداری از بافتهای کلیه و کبد، کشت باکتریایی، تست بیوشیمیایی،آزمون حساسیت دارویی، جداسازی ژنوم و توالییابی ژن Sr RNA۱۶ انجام شد. جدایهی مورد آزمون با ۱۴۱۸ جفت باز (bp) به عنوان سویهای غیرمتحرک از باکتری A. veronii شناسایی شد و در بانک جهانی ژن ( NCBI) با نام Aeromonas veronii TMU۰۰۰۱۲۶ ثبت گردید. این سویه از باکتری نسبت به آنتیبیوتیک فلورفنیکل حساسیت و نسبت به آنتیبیوتیکهای تری متوپرایم-سولفامتوکسازول، اکسیتتراسیکلین، داکسیسیکلین و فسفومایسین مقاومت نشان داد. نتایج نشان دادند که سویهی غیرمتحرک این باکتری نیز همانند سویهی متحرک آن، عامل بیماری و ایجاد تلفات در ماهی خاویاری استرلیاد (A. ruthenus) شد. طبق مطالعات در دسترس، ممکن است این مطالعه را بتوان اولین مطالعه بر روی بیماری ماهی خاویاری گونهی استرلیاد (A. ruthenus) با در نظر گرفتن بیماریزایی سویه ی غیرمتحرک گونهی A. veronii در نظر گرفت.