۹ نتیجه برای ماهی قزلآلای رنگینکمان
ساحل سلطان کریمی، محمدرضا کلباسی، صابر خدابنده، مهدی فروزنده،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
تغییرات مورفولوژی سلولهای کلراید و بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase قزلآلای تریپلوئید Oncorhynchus mykiss (میانگین وزن ۶/۷۰ گرم)، در انتقال مستقیم به شوریهای ۶، ۱۲ و ۱۸ ppt مورد بررسی قرار گرفتند. تغییرات در فراوانی، الگوی پراکنش و سطح مقطع برشخورده سلولهای کلراید آبشش با استفاده از تکنیک بافتشناسی کلاسیک و مکانیابی Na+-K+-ATPase آبشش با استفاده از تکنیک ایمونوهیستوشیمی و استفاده از آنتیبادی IgGα۵ انجام شد. بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase با استفاده از تکنیک بیان ژن نیمهکمی مورد سنجش قرار گرفت .میزان بقا در طی دوره ۱۰ روزه آزمایش در تمام تیمارها صد درصد بود و ماهیان منتقل شده به سطوح مختلف شوری اسمولالیته پلاسما را در سطوح استاندارد حفظ کردند. الگوی پراکنش سلولهای کلراید در تمام تیمارها مشابه و بر روی لاملا، پایه و بین لاملا بوده است. نتایج مطالعات ایمونوهیستوشیمی نشان دادند که بیشترین تعداد سلولهای کلراید لاملایی و بین لاملایی در تیمار ۱۸ pptوجود دارند. بیشترین مساحت سطح مقطع برشخورده سلولهای کلراید در آب شیرین مشاهده شد. تغییرات بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase با افزایش شوری، روند افزایشی نشان داد. با توجه به نتایج تحقیق بهنظر میرسد ماهی قزلآلای تریپلوئید بهخوبی خود را با شوریهای اعمال شده در محیط آزمایش سازگار کرده و توانایی لازم در مقابله با شوریهای بررسی شده را دارند و بهنظر گونه مناسبی جهت پرورش در آبهای لبشور میباشند.
سید علی جعفرپور،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
اثر روشهای پخت بر روی درصد افت پخت، آنالیز حسی ویژگیهای بافت و رنگ فیله قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی شد. در اینتحقیق روشهای بخارپز کردن (پخت اتوکلاو) در دمای ۱۲۰ درجه سانتیگراد بهمدت ۵ و ۱۰ دقیقه، غوطهوری در روغن داغ با پوشش پودر سوخاری در دمای ۱۸۰ درجه سانتیگراد بهمدت ۲ و ۵ دقیقه و پخت با مایکروویو در توان ۶۰۰ وات به مدت ۲، ۴ و ۶ دقیقه یبهکار گرفته شد.شاخصافت پخت تفاوت معناداری را در روشهای مختلف نشان داد (۰۵/۰>p) که بیشترین افت در روش مایکروویو به مدت ۶ دقیقه بود. در نتایج سنجش رنگ، بیشترین تغییرات در عضله سرخشده به مدت ۵ دقیقه با پودر سوخاری و کمترین تغییرات رنگ نیز در عضله مایکروویو شده به مدت ۲ دقیقه رؤیت شد. بیشترین میزان سفتی بافت مربوط به تیمار سرخشده در ۵ دقیقه بود و نمونه خام کمترین سفتی را داشت. در ارزیابی حسی نمونههای سرخشده از مقبولیت بیشتری برخوردار شد. بر اساس نتایج، از لحاظ مقبولیت حسی روشهای پخت فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان بهصورت سرخشده به مدت ۵ دقیقه مناسب میباشد.
بتول ادهمی، سارا جعفری کناری، خسرو جانی خلیلی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این تحقیق تأثیر رنگدانههای طبیعی (هویج و لبو) و رنگدانه مصنوعی (آستاگزانتین) در جیره غذایی بر شاخصهای رشد و برخی فراسنجههای خونی و تغییرات رنگ پوست، گوشت و خون ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss بررسی شد. بدین منظور ۵ جیره آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون رنگدانه)، هویج در ۲ سطح (۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم)، لبو (۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم) و آستاگزانتین (۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم) تهیه شد. ۱۵۰ بچه ماهی با میانگین وزنی ۲۵/۱±۴۴/۲۱ گرم بهمدت ۳۰ روز با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. نتایج عملکرد رشد نشان داد افزودن لبو بهطور معناداری بیشترین افزایش وزن و ضریب رشد ویژه را در پی داشت، درحالیکه کمترین آن مربوط به گروه شاهد بود (۰۵/۰p<). مطالعه فراسنجههای خونی تفاوت معناداری را در تعداد گلبول قرمز، گلبول سفید، هموگلوبین و هماتوکریت بین تیمارها و شاهد نشان داد (۰۵/۰p<). بیشترین گلبول قرمز، گلبول سفید، هماتوکریت و هموگلوبین بهترتیب در تیمارهای هویج ۵/۰ درصد، لبو ۱ درصد، هویج ۱ درصد و هویج ۵/۰ درصد مشاهده شد. میزان تریگلیسیرید و کلسترول در تیمار ۱ درصد لبو بهصورت معناداری بیشتر از سایر تیمارها بود (۰۵/۰p<). نتایج مربوط به اندازهگیری کاروتنوئید در پوست، بافت و خون اختلاف معناداری را بین تیمارها نشان داد (۰۵/۰p<). در مجموع بهنظر میرسد رنگدانهها بهویژه رنگدانههای گیاهی روی شاخصهای رشد تأثیر مثبت داشته باشند و باعث تقویت سیستم ایمنی در ماهی قزلآلای رنگینکمان (با افزایش تعداد گلبول سفید) شوند. همچنین، رنگدانههای گیاهی با افزایش کاروتنوئیدها رنگ بهتری نسبت به رنگدانههای مصنوعی (آستاگزانتین) ایجاد میکنند.
سید مهدی اجاق، کوثر سوری، معظمه کردجزی، سید حجت میرصادقی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
اثر اسیدآسکوربیک بر ماندگاری فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) در شرایط یخچال با اندازهگیری بار میکروبی کل و ارزیابی شیمیایی بررسی شد. بدین منظور ماهیان (۱۰± ۴۰۰ گرم) به سه گروه شامل فاقد تزریق (تیمار ۱)، گروهی با تزریق وریدی اسیدآسکوربیک در مقادیر ۱/۰ و ۳/۰ درصد (تیمار ۲ و۳) و ماهیانی با تزریق عضلانی در مقادیر ۱/۰ و ۳/۰ درصد (تیمار ۴ و ۵) تقسیمبندی شدند. پس از ۶۲ ساعت از زمان تزریق، ماهیان صید و فیله شدند، سپس بهمدت ۱۶ روز در شرایط یخچال نگهداری شدند. در طی این مدت، هر ۴ روز یکبار شاخصهای پراکسید (PV)، تیوباربیوتیکاسید (TBA)، اسیدهای چرب آزاد (FFA)، مجموع بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N) و بار باکتریایی کل (TVC) اندازهگیری شدند. طی دوره آزمایش تیمارهای ۳ و ۵ در شاخصهای PV، TBA، FFA ، TVB-Nو TVC تفاوت معناداری (۰۵/۰ ≥p) با سایر تیمارها داشتند. همچنین بین تیمار ۳ در شاخصهای TVC، TBA، FFA و PV با تیمار ۵ تفاوت معناداری (۰۵/۰ ≥p) مشاهده شد که نشاندهنده عملکرد بهتر تزریق وریدی اسیدآسکوربیک ۳/۰ درصد از روز ۸ نگهداری به بعد در مقایسه با تزریق عضلانی آسکوربیکاسید ۳/۰ درصد است. با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از مقادیر مختلف اسیدآسکوربیک در تزریق وریدی و عضلانی باعث افزایش زمان ماندگاری فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان در طی نگهداری تا روز ۱۲ در یخچال گردید.
مریم وفایی، محمود ناصری، سارا وفا،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
تأثیر روشهای مختلف استخراج چربی با حلال (شامل Bligh and Dyer، Smedes، Bligh and Dye با استفاده از دیکلرومتان، Folch، Roese Gottible، سوکسله با استفاده از اتر و سوکسله با استفاده از ان-هگزان) بر میزان چربی کل و ترکیب اسیدهای چرب قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی شد.. براساس نتایج، بازدهی استحصال چربی با روش Bligh and Dyer بیش از روشهای Smedes، Roese Gottible و سوکسله تر بود، ولی با دیگر روشها اختلاف معناداری مشاهده نشد. مجموع اسیدهای چرب اشباع، تکغیراشباع و چندغیراشباع در چربی استخراج شده با روشهای مختلف تفاوت معناداری نداشت. نسبت اسیدهای چرب امگا-۳ به امگا-۶ در روشهای مختلف استخراج بین۲۰/۰تا ۲۹/۰ بود. بیشترین میزان شاخص پلیان ۳۴/۰بود، اما بین روشهای مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به کمیت و کیفیت چربی، بار مالی، سمیت مواد و سهولت بهرهبرداری، روش استخراج Bligh and Dyer بهینه شده با حلال دیکلرومتان برای استخراج چربی ماهی قزلآلای رنگینکمان پیشنهاد میشود.
فاطمه موحدراد، عبدالمجید حاجی مرادلو، عباس زمانی، حامد کلنگی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در پژوهش حاضر تاثیر جایگزینی پودر ماهی با آکوپرو (کنجاله سویای فرآوریشده) بر پاسخ رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم پروتئاز کل در ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) (میانگین وزن ۰/۳±۲/۳۸گرم) بهمدت ۶ هفته انجام شد.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر از جیره شاهد (A) حاوی ۱۰۰% پودرماهی و سایر جیرهها حاوی ۲۵ (B)،۵۰ (C)، ۷۵ (D) و ۱۰۰% (E) آکوپرو بهجای پودر ماهی استفاده شد. در پایان آزمایش شاخصهای رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم پروتئاز کل سنجش شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد شاخصهای افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه و میانگین رشد روزانه در جیره آزمایشی C بیشترین میزان را داشت و اختلاف معنیداری با سایر تیمارها نشان داد (۰/۰۵p<)، در حالی که شاخص وضعیت در جیره آزمایشی C نسبت به سایر تیمارها کمتر بود ولی اختلاف معنیداری را نشان نداد (۰/۰۵p>). میزان رطوبت، چربی و خاکستر بدن بهترتیب در جیرههای آزمایشی A و B وE بهطور معنیداری بالاتر از سایر تیمارها بودند (۰/۰۵p<)، ولی بیشترین میزان پروتئین در جیره آزمایشی C مشاهده شد که اختلاف معنیداری با سایر تیمارها نداشت (۰/۰۵p>). بیشترین میزان فعالیت آنزیم پروتئاز کل از ضمایم پیلوریک و روده در ماهیان تغذیهشده با جیره آزمایشی C مشاهده شد که نسبت به سایر جیرههای غذایی اختلاف معنیداری را نشان داد (۰/۰۵>p).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از عملکرد رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم پروتئاز کل در این تحقیق نشان داد که جیره حاوی ۵۰% آکوپرو نسبت به سایر جیرهها برای رشد ماهی قزلآلای رنگین کمان مناسب است.
محمد هرسیج، حسین آدینه، رسول ملک نژاد، حجت الله جعفریان، مهدی اسدی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: در این مطالعه اثر سطوح مختلف استفاده از کرم میلورم (Tenebrio molitor L., TM) بر عملکرد رشد و تغذیه، ترکیب بدن و آنزیم های گوارشی ماهی قزلآلای رنگین کمان Oncorhynchus mykiss بررسی شد. ماهیان (میانگین وزنی ۲۷/۰ ±۵۸/۸ گرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی در ۴ تیمار و هر یک با ۳ تکرار جایابی شدند.
مواد و روشها: ماهی قزلآلا با سطوح مختلف ۰، ۱۵، ۳۰ و ۶۰ درصد (TM۶۰, TM۳۰, TM۱۵ ,TM۰) جیره غذایی (با احتساب ۵۰% رطوبت) از کرم زنده به مدت ۳۰ روز استفاده نمودند.
یافتهها: در پایان آزمایش، بین تیمارها در عملکرد رشد و بهرهوری تغذیه تفاوت معنیدار وجود داشت. نتایج نشان داد که با افزایش سطح رژیم غذایی از ۰ تا ۶۰ درصد پارامترهای رشد و بهرهوری غذایی نیز افزایش یافت. ضریب تبدیل غذایی (FCR) بهطور معنیداری در ماهیان تغذیه شده با سطوح بالای کرم (TM۶۰) کاهش یافت. تیمارهای تغذیه شده با TM بیشترین مقدار پروتئین و کمترین مقدار چربی در مقایسه با تیمار شاهد داشتند. آنالیز آنزیمهای گوارشی نشان داد که مقادیر آمیلاز، پروتئاز و لیپاز بین تیمار شاهد و سایر تیمارها تفاوت معنیدار آماری دارد. فعالیت پروتئاز و آمیلاز در ماهیان تغذیه شده TM۶۰ (بترتیب ۰۴/۴± ۳۰/۸۷ و ۱۰/۴۰± ۱۶/۷۱۹) در مقایسه با تیمار TM۰ بیشتر بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که استفاده از ۶۰ درصد کرم زنده (TM۶۰) به جای جیره پایه میتواند باعث بهبود رشد، ترکیبات لاشه و آنزیمهای گوارشی شود.
فاطمه مشیدی، سید ولی حسینی، غلامرضا رفیعی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
در مطالعه حاضر تاثیر آب مغناطیس شده بر شاخصهای بیوشیمیایی خون ماهیان قزلآلای رنگینکمان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد ۱۲۰ عدد ماهی قزلآلای رنگینکمان با میانگین وزن (۷±۱۵۰ گرم) به ۱۲ مخازن ۵۰۰ لیتری معرفی گردیدند. مگنتایزرهایی با شدت ۱۵۰۰، ۲۵۰۰ و ۳۵۰۰ گاوس (در ۳ تکرار) در ورودی هر یک از مخازن پرورشی نصب گردید. طول دوره آزمایش ۸ هفته بود و در ابتدا و انتهای دوره پرورش به منظور بررسی شاخصهای بیوشیمیایی چون گلوکز، لیزوزیم، پروتئین کل، کورتیزول، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آلکالین فسفاتاز (ALP)خونگیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که آب مغناطیسی شده بر پارامترهای بیوشیمیایی خون ماهی قزلآلای رنگینکمان به طور معنیداری اثرگذار بود. بطورکلی، افزایش مقدار مغناطیس، کاهش معنیداری بر آنزیمهای کبدی ALT)، AST، (ALP و در مورد لیزوزیم و پروتئین کل نسبت به تیمار شاهد افزایش معنیداری داشت. اثر آب مغناطیسی بر پارامترهای مرتبط با استرس از الگوی مشخصی پیروی نکرد و مقدار آن برای گلوکز و کورتیزول مربوط به تیمار ۲۵۰۰ که نسبت به تیمار شاهد کاهش معناداری داشت. بنابراین، استفاده از سطوح مختلف آب مغناطیسی تا سطح ۲۵۰۰ گاوس میتواند منجر به بهبود عملکرد برخی شاخصهای خون ماهیان قزلآلای رنگینکمان شود.
سید حامد معصومی، حسین آدینه، محمد هرسیج، حجت الله جعفریان، حسنا قلی پور کنعانی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
این تحقیق به منظور تعیین اثرات عصاره سیر به عنوان مکمل غذایی بر عملکرد رشد، شاخصهای خونی و کیفیت آب محیط پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) تحت تنش آمونیاک انجام شد. تعداد کل ۱۵۶ قطعه ماهی (میانگین وزن ۶۵/۱ ±۸۹/۱۸ گرم و طولکل ۵۲/۰ ±۲۷/۱۲ سانتیمتر) در ۱۲ مخزن ۵۰ لیتری به مدت ۶۰ روز (دوره اول: ۵۰ روز تغذیه با سطوح مختلف عصاره سیر) و (دوره دوم: ۱۰ روز تحت تنش آمونیاکی با غلظت ۰۲۴/۰ میلیگرم در لیتر) پرورش داده شدند. آزمایش شامل افزودن سطوح مختلف عصاره به غذای پایه به ترتیب ۰، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد ( بهترتیب شاهد، A۱، A۲ و A۳) بود. عملکرد رشد در ماهیان تغذیه شده با مکمل عصاره سیر بهطور معنیداری بیشتر از شاهد بود. ضریب تبدیل غذایی بین تیمارهای مختلف تفاوت معنیداری داشت، بهطوریکه در تیمار A۲ کمترین و در تیمار شاهد بیشترین مقدار بهدست آمد. غلظتهای پروتئین، ایمونوگلوبولین و کورتیزول بهطور معنیداری تحت تاثیر سطوح مختلف سیر قرار گرفت. پایان دوره آزمایش، ماهیها در یک سیستم بازچرخش بسته آب بهمدت ۲۴ ساعت نگهداری شدند. نمونهبرداری از آب محیط پرورش هر ۴ ساعت یکبار انجام شد. آمونیاک آب از ساعت ۱۶ تا ۲۴ آزمایش افزایش یافت. در پایان آزمایش (زمان ۲۴) بیشترین میزان آمونیاک در تیمارA۳ (۴۳/۰) بدست آمد. افزودن ۱ تا ۵/۱ درصد عصاره سیر باعث بهبود عملکرد رشد و پاسخ ایمنی در ماهی قزلآلای رنگینکمان شد درحالیکه در سیستم بازچرخشی کیفیت آب محیط پرورش در تیمار شاهد وضعیت بهتری داشت.