۳۳ نتیجه برای مخاط
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
هر سخنگفتنی به شرط حضور سه عامل اصلیِ متکلم، مخاطب، پیام ایجاد میشود و ادامه پیدا میکند. در گذشته ارتباط متکلم و مخاطب به سبب محدودیت باسوادان و عدم امکان تکثیر متن، شنیداری بود. در دوران معاصر به سبب افزونی باسوادان و امکان تکثیر اثر، این ارتباط نوشتاری شده است. نویسنده، متن را در غیاب خوانندگانی که از اطلاعات و احوال آنان آگاهی ندارد، تولید میکند و خواننده در غیاب نویسنده و غالباً بدون اطلاعات از دانش و احوال او اثر را مطالعه میکند. اگر هر ارتباطی را نوعی از گفتگو تلقی کنیم، گفتگوی نویسنده با خواننده هنگام تولید متن در غیاب خواننده، و گفتگوی خواننده با متن در غیاب نویسنده صورت میگیرد. با توجه به چهار عامل مؤثر در ایجادِ بافت موقعیتِ تولید متن و مطالعه متن، و تغییر عمیق نگاه انسان به جهان، و تبدیل ارتباط شنیداری به نوشتاری در حوزه ادبیات که امکان تأملِ خواننده را برای درک متن فراهم میآورد، ضوابط و شگردهای زیباییشناختیِ پذیرفته در ادبیات نیز دگرگونی عمیق میپذیرد و از جمله بلاغت که صفت متکلم و کلام محسوب میشد، صفت مخاطب و تأویلِ مخاطب از اثر میشود؛ زیرا در چنین وضعیتی، متن از اختیار نویسنده خارج میشود و در اختیار خواننده قرار میگیرد. این مقاله با توجه به انواع شعر در دوران کلاسیک، تأثیر نوع مخاطبان بر کلام و متکلم، رابطه صورت و معنا در انواع شعر کلاسیک، و نیز تأثیر ارتباط نوشتاری و تولید اثر در غیاب خواننده، و تغییر بافتِ موقعیت در نتیجه تغییرِ وضعِ عواملِ مؤثر در تشکیل بافت، به پیش میرود و آنگاه با تفسیر و تأویل شعری از نیما به عنوان شاهدی بر مدعا، چگونگی انتقال بلاغت از متکلم - نویسنده به مخاطب- خواننده در نتیجه استقرارِ وضعِ جدیدِ ارتباطی، میان نویسنده و خواننده به اثبات میرسد.
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
نظریه تاریخ ادبی هرمنوتیکی به جای سرگذشت مؤلف و متن، «تاریخ خوانندگان متن» یا «تاریخ ادبیات مخاطبان» را پیشنهاد می¬دهد. از این دیدگاه، عیار ادبیت یک متن مثلاً دیوان حافظ بر اساس میزان سرزندگی، پویایی و قابلیت مکالمه اش با نسل های روزگاران مختلف سنجیده می شود. پس مورخ ادبی، باید «تاریخ تأثیر» حافظ در مخاطبان پس از خود را به نگارش درآورد. او با این کار در حقیقت تاریخ «حیات دیوان حافظ» و «تاریخ معانی شعر حافظ» یعنی سرگذشت یک متن پس از تولد، و حرکت آن در تاریخ را می نویسد. این مقاله از رهگذر بازشناسی خوانندگان حافظ در سده نهم به بررسی پژواک صدای این شاعر در حدود یک سده پس از مرگ وی می پردازد و بر اساس اطلاعات به دست آمده از منابع سده های هشتم و نهم، خوانندگان را بر مبنای نوع خوانشی که از کلام حافظ دارند رده بندی می کند. همچنین پایگاه اجتماعی حافظ را بر اساس اطلاعات زندگی نامه ای و نیز القاب و عناوینی که به حافظ می دهند نشان می دهد و در نهایت سیر تطوّر موقعیت و معنای شعر حافظ را از سادگی به پیچیدگی و از گفتمان ادبی به درون گفتمان قدسی به تصویر می کشد.
مریم حامدی شهرکی، صابر خدابنده، سید جعفر سیف آبادی، شهلا همتی، سحر شعبانی پنبه چوله،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
اثر ترکیبات پروتئینی مخاط شقایق دریایی، Stichodactyla haddoni، بر مراحل رشد جنین ماهی گورخری Danio rerio بررسی شد. شقایق دریایی از ناحیه جزر و مدی جزیره هرمز جمعآوری و بعد از انجماد در دمایC˚۱۶۰- به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از جداسازی مخاط و فریزدرای شدن، ترکیبات پروتئینی و پپتیدی با متانول ۱۰۰% استخراج شدند. غلظت پروتئین کل در ماده استخراج شده با دستگاه الایزا سنجیده و سپس غلظتهای ۲/۱، ۷/۳ و ۴/۷ میلیگرم در میلیلیتر آب مقطر از این ماده ساخته شد. مقدار ۲ میلیلیتر از هر غلظت به میکروچاهکهایی که هر کدام حاوی ۱۵۰ عدد تخم ماهی گورخری بود، با ۲ تکرار اضافه شد. نمونه شاهد نیز با ۲ تکرار که حاوی آب آکواریوم بود، در نظر گرفته شد. تخمها به مدت ۷۲ ساعت در انکوباتور قرار داده شد و از روند تکامل جنینی هر ۶ تا ۱۲ ساعت عکسبرداری شد. نتایج بیانگر روند عادی تکامل جنینی در تیمار شاهد در طول مدت بررسی بود، ولی تخمهای تیمار شده در غلظتهای ۷/۳ و ۴/۷ میلیگرم در کمتر از ۱۲ ساعت دژنره و سیاه شده از بین رفتند. همچنین، تخمهای تیمار شده در غلظت ۲/۱ در ساعات اولیه دچار تأخیر در فاز رشد شده و در کمتر از ۷۲ ساعت از بین رفتند. مقایسه نتایج نشان داد که پروتئینهای استخراج شده از مخاط این شقایق، بر روند تکامل جنینی در مراحل مختلف اثر داشته و میتواند در غلظتهای بالا خیلی کشنده باشند و در غلظتهای پایین سبب توقف رشد گردد.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: در طول قرن اخیر شیوع همهگیریهایی مانند سارس، ابولا و مخصوصاً کرونا، بحرانهای عدیدهای را در عرصه جهانی دامن زدهاند. در مقابله با چنین بحرانهای شهری پرداختن به مقوله تابآوری شهرها در برابر همهگیریها میتواند راهگشا باشد. بدین منظور هدف این پژوهش شناخت بعد اپیدمیولوژیکی شهری، مؤلفهها و شاخصهای آن و ارتباط آن با تابآوری شهری بر اساس مدل مثلث اکولوژیک در محیطهای شهری است.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش کتابخانهای به واکاوی ابعاد مختلف معنایی، رویکردی، ظرفیتی، عوامل تعیین کننده و ویژگی ها در حوزه تاب آوری به فصل مشترک این مقوله با بحران های پاندمیک می پردازد.
یافته ها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که که عوامل ایجاد بیماری تحت تأثیر بستر و فرایند شهرنشینی میتوانند فعال و یا خاموش گردند. با توجه به ظرفیتهای شهرهای تابآور، میتوان با توجه به روند بروز، شیوع، مهار و کنترل یک بیماری همهگیر، اقدامات کالبدی شهرسازانه را بر مبنای نگرش پیشگیری، مهار و کنترل بهگونهای برنامهریزی و طراحی نمود که شهرها در طی این بحرانها با کمترین میزان اختلال عملکردی روبرو شوند و بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن به وضعیت مطلوب خود بازگردند.
نتایج: بر اساس نتایج، فعالیت بدنی، رژیم غذایی، سلامت روان، سیستم های مراقبت های بهداشتی، فاصله گذاری، کنترل عفونت و ترویج پاداری شهری، معیارهایی هستند که تحت تاثیر کالبد شهر می توانند بر تاب آوری اپیدمیولوژیک تاثیرگزار باشند.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
در عصر صفوی، تحت تأثیر مکتب اصفهان و ب هویژه رواج و گسترش اندیشه های معنایی شیعی، نقش مخاطب در ادراک فضا اهمیت عمده ای یافت که این مهم در ساخت بناهای متفاوت ازجمله مساجد این دوره، آشکار است. در مسجد شیخ لطف الله، عاوه بر توجه به اهمیت نقش مخاطب، فرآیند شرکت دادن او در جریانِ ادراک فضا و درگیرکردن حرکت او با کانسپت معماری نیز قابل مشاهده است که این امر از طریق ایجاد تعادل پویا صورت گرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی، به بررسی جایگاه مسجد شیخ لط فالله از منظر فرآیند فکری در طراحی پیوسته معماری و شهر می پردازد. مسئلهآ غازینا ین پژوهش، بررسی دلایل عدولا ین بناا زا رزش های غالب معماریا یرانیا زجمله تقارن و تعادل محوری و گرایش به نوعی تعادل ناپایدار در طراحی است. نتایج تحلیل نشان می دهد که این بنا با هدف ایجاد رابطه ای جدید میان مخاطب، به عنوان فاعل شناسا و ایجاد فرآیند ادرا کی پیوسته میان شهر و بنا، به طرح تعادل ناپایدار در طراحی پرداخته تا زنجیره پیوسته ای را از تجارب بیرونی فرم و تجارب درونی فضا شکل داده و مخاطب را در کنشی فعال با مفاهیم درونی ساختمان درگیر نموده و او را به جزیی از این فرآیند ادرا کی بدل سازد.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
جغرافیا یکی از مهمترین شاخصهای تعیین کننده ثبات یا بی ثباتی در کشورها است. در حقیقت جغرافیا بستر بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها و حتی روابط میان آنها با همسایگانشان میباشد. افغانستان از نمونههای بارز اینگونه کشورها است. جغرافیای این کشور به لحاظ تاریخی بحران خیز است. در طول تاریخ همواره جنگ، ناامنی، بیثباتی سیاسی، فقر و اختلافات داخلی دامنگیر این کشور بوده است. لذا نظر به اهمیت و جایگاه بحران ساز افغانستان، هدف پژوهش حاضر تبیین بنیادهای جغرافیای انسانی در بحرانهای این کشور است. این پژوهش تحلیلی- توصیفی، ترکیبی از نظریه هاگت و تئوری کوهن است. در این روش به تبیین بسترها و زمینههای بحران ساز در افغانستان از منظر جغرافیای انسانی پرداخته شده است. روش جمع آوری دادههای مورد نیاز این پژوهش، روش کتابخانه ای است. براساس یافتههای پژوهش، تمام بحرانهای افغانستان از منظر جغرافیایی انسانی، ناشی از ناهمگونیهای انسانی و مداخلات ابرقدرتها بوده که باعث شکننده گی، نا آرامی و بحران خیز ماندن این کشور شده است. اختلافات مرزی و رودخانه ای، حائل بودن بین قدرتها، محصور بودن در خشکی، قرار گرفتن در منطقه شکننده و تحت فشار، تعدد همسایگان، تغییر مسیر رودهای مرزی، قومیت گرایی، بنیاد گرایی افراطی و تروریسم، تعصبات زبانی و فرهنگی، مهاجرت و محرومیت، کم سوادی، جدایی طلبان دو طرف مرز و کشت و قاچاق مواد مخدر از مهم ترین عوامل بحران زا و اختلاف برانگیز جغرافیایی و جغرافیای انسانی افغانستان هستند که منشأ اختلافات با همسایگان را نیز تشکیل میدهد. عوامل مذکور از جمله علل پایدار جغرافیاییاند که نقش جبری در خلق بحرانها و اختلافات دارند. این عوامل مانع همبستگی، تشکیل یک دولت ملی و شکل گیری هویت ملی در افغانستان شده اند.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهر هگیری از الگوهای معماری مدارس اسامی در راستای ارائه ی راهکارهایی برای طراحی کالبد محیط مدارس جدید، مبتنی بر ارتقاء یادگیری کاربران، هدف اصلی این پژوهش است. مدارس به عنوان مه مترین فضاهای تربیتکننده ی نیروی انسانی، نقش به سزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میکند. ازای نرو طراحی محیط هایی مناسب در راستای تکامل هم هجانبه ی دانش آموزان، یک ضرورت است. مطالعه و بررسی معماری مدارس اسامی به شناخت معیارهای کالبدی مؤثر بر طراحی مدارس مطلوب کمک خواهد کرد. تحقیق حاضر به بررسی عوامل تعیینکننده ی چیدمان فضایی در مدارس دوران اسامی و نمود و مصدا قهای آن در مدارس جدید، با رویکرد بهبود یادگیری م یپردازد. روش تحقیق صورت تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری موردبررسی شامل تمامی هنرآموزان کمی - کیفی بوده و به در شهرستان زاهدان مشغول به فعالیت بود هاند. در این تحقیق از روش - و دبیرانی است که در سال تحصیلی ۱۳۹۴ نمون هگیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده ؛ و حجم نمونه ۳۱۰ نفر بوده است. پژوهشگران با مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های مدارس دوره ی اسامی در ایران متغیرهای تأثیرگذار را استخراج نموده اند. در گام بعدی متغیرهای ب هدست آمده در پرسشنام ههای ساخت هشده، موردسنجش قرارگرفت هاند و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه از آن تحلی لشد هاند. نتایج حاصل SPSS برای سنجش دیدگاه حجم نمونه استفاد هشده است. داده های حاصل در نر مافزار بیانگر بیانگر تاثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر یادگیری کاربران است. این معیارها شامل نحوه ی گردش در فضا، انعطاف پذیری، سرانه ی فضای باز و مسقف، ارتباط فضای درون با بیرون، مبلمان و عرصه بندی است. درنهایت ؛ یافته های تحقیق ب ه صورت اصول طراحی محیط مدارس جدید در جهت افزایش یادگیری کاربران تدوین و تبیین شده است.
دوره ۶، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
سبک کلامی «توبه» در کنش گفتاری معذرتخواهی جای میگیرد. معذرتخواهی در مقابل بالاترین مقام در سلسلهمراتب مذهبی را توبه میخوانند. هدف از پژوهش حاضر، شناخت ابزار زبانی است که در دو زبان فارسی و روسی برای بیان توبه به کار میرود. در این راه کوشیدهایم شباهتها و تفاوتهای زبانی در توبه را که موجب تفاوت در این سبک کلامی در دو زبان مورد بررسی میشود، دریابیم. روش تحقیق بر پایه زبانشناسی مقابلهای استوار است. در ماحصل پژوهش مشخص گردید در هر دو محیط کلامی، گویشوران برای خطاب خداوند از ضمیر «تو» استفاده میکنند. همچنین معنای ساختار امری در فرمولهای توبه، نه «دستور»، بلکه «درخواست» است و دربردارندۀ خواهش و تمنا از مخاطب میباشد. در هر دو زبان برای بیان توبه از صورت امری مفرد استفاده میشود؛ مانند Прости! (ببخش) در زبان روسی و درگذر در زبان فارسی. ویژگی این سبک کلامی در زبان فارسی آن است که برخی از این صورتها از زبان عربی عاریه گرفته شدهاند: استغفرالله و العفو. علاوه بر صورت امری مفرد در زبان فارسی از این صورتهای قرضی نیز که صورتهای صرفی فعل هستند و نیز صورت شبهجملۀ خدایا توبه توبه! برای بیان توبه استفاده میشود؛ درحالیکه هیچیک از این ساختارهای دستوری در زبان روسی به کار نمیروند.
دوره ۷، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
کلام نوعی ارتباط است که تا کنون از زوایای گوناگون بررسی و توصیف شده است. دانشهایی چون زبانشناسی، دستور، معناشناسی، کاربرد شناسی و... هر کدام به تحلیل و توصیف این پدیده پرداختهاند. علوم بلاغی اگر چه با انگیزه تبیین و اثبات اعجاز قرآن تدوین شد، با گسترش دامنه موضوعات آن، به یکی از ابزارهای مهم اهل ادب برای تبیین ظرافتهای کلام ادبی تبدیل شد. علم معانی یکی از شاخههای اصلی بلاغت است که با بسط ظرافتها و تکمیل و تدقیق زاویه نگرش این علم میتوان به نتایجی برای نقد و تحلیل زبان متون دست یافت؛کلام چه به صورت نوشتار چه به صورت گفتار، در بردارنده اجزایی است که در علم معانی در واحد جمله بررسی میشود. از دیدگاه این علم، کلام به خبر و انشاء تقسیم میشود، انشاء از مباحث مهم این علم است که نقش اساسی در فراهم کردن زمینه ارتباط متکلم و مخاطب ایفا میکند. پرسش از اقسام پنج گانه انشاست که با پذیرش معانی ثانوی متنوّع، متکلم را در رسیدن به مقصود یاری میرساند. همین امر آن را به عنوان مهمترین و کارآمدترین جمله در انتقال معانی، تعلیم و بیان تجربیات عارفانه، در آثار عینالقضات معرفی کرده است.
این مقاله بر آن است که با توجه به ویژگیهای بلاغی پرسش نقش آن را در تقویت ارکان ارتباط، تأثیر و بلاغت آثار فارسی عینالقضات همدانی بررسی و تبیین کند.
نیما شیری، محمدجواد محمدی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش پیش رو با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی سدیم دی فرمات همراه با اسید سیتریک بر برخی شاخصهای ایمنی مخاطی (پروتئین کل، ایمونوگلوبولین کل (TIg)، لایزوزیم، پروتئاز، استراز و آلکالین فسفاتاز (ALP)) پوست قزلآلای رنگین کمان تحت چالش با عامل یرسینیوزیس (Yersinia rucheri) انجام شده است. پس از تعیین میانه دوز کشنده (LD۵۰) هفت روزه Yersinia ruckeri ماهیان به طور تصادفی در قالب هشت تیمار و دو تکرار ذخیرهسازی شدند. افزودن اسیدی کنندهها (Acidifiers) به صورت منفرد با دوز۰/۲ درصد و توامان ۰/۱+۰/۱ درصد به خوراک تجاری بوده است. مدت زمان ۵ روز پس از تلقیح، خوراک دهی ماهیان با اسیدی فایرها آغاز شد و پس از گذشت ۱۵ روز، از موکوس پوست ماهیان بیهوش شده، نمونه برداشته شده و شاخصهای ایمنی سنجیده شدند.. در آزمایش اصلی، یافتهها حاکی از وجود اثر معنیدار سدیم دی فرمات بر افزایش سطح پروتئین کل و فعالیت پروتئازی مخاط ماهیان سالم و بیمار بود. جیره غذایی حاوی اسیدی فایرها با دارا بودن ظرفیت همافزایی، سبب القای TIg مخاطی گردید. به نظر میرسد که مصرف دست کم ۱۵ روزه اسیدی فایر خوراکی سدیم دی فرمات در دوز ۰/۲ درصد جیره غذایی به تنهایی یا به صورت توام با اسید سیتریک (دوز ۰/۱+۰/۱ درصد) میتواند سبب بهبود بیشتر شاخصهای ایمنی مخاطی پوست شود، که برآیند آن نیز افزایش درصد زنده مانی ماهیان قزلآلای پرورشی است.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده
حوضه آبریز لیقوانچایدر دامنه شمالی توده کوهستانی سهند واقع شده است. تحول این حوضه، خصوصاً در کواترنر جدید، جدا از تحول مخروط آتشفشانی سهند نیست. به دلیل حاکمیت سیستم فرسایشی پریگلاسیر و رودخانهای، در دامنه شمالی این توده کوهستانی، وقوع حرکات دامنهای، جریانهای رودخانهای و سیلابی، ازعمدهترین پدیدههای مورفوژنیک ومخاطراتژئومورفولوژیک حوضه آبریز لیقوانچای میباشند که علاوه براینکه سکونتگاههای روستایی و شهری را مورد تهدید قرار میدهند، از تنگناهای ژئومورفولوژیکی موجود بر سر راه برنامههای عمرانی منطقه محسوب میشوند. پژوهش حاضر، به بررسی و پهنهبندی حرکات تودهای مواد در حوضه زهکشی لیقوان میپردازد و نتیجه آن از طریق ارائه نقشه پهنهبندی خطر حرکات تودهای مواد و ممیزی مناطق پرخطر ـ کم خطر سعی دارد، برنامه ریزان و مدیران اجرایی را به سوی برنامه ریزی و مدیریت صحیح کاربری زمین سوق دهد. به این ترتیب، توسعه بخشهای مسکونی، کشاورزی، صنعتی و غیره، در اراضی دور از مخاطرات ژئومورفولوژیکی تا حدودی امکان پذیر خواهد شد. نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای مواد، با استفاده از نقشههای توپوگرافی رقومی شده به مقیاس ۱:۲۵۰۰۰۰ و ۱:۵۰۰۰۰و نقشههای زمین شناسی و ژئومورفولوژی و دادههای سنجش از دور( تصاویر ماهواره ای ETM ، ۲۰۰۲) و بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) شامل نرم افزارهای ARC/GISوARC/VIEW و براساس هشت متغیر(شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از روستا یا شهر، لیتولوژی، کاربری زمین و بارش) ارائه گردید. نتایج این مطالعه نشان میدهد که در حدود ۱۱/۳۶ درصد منطقه مطالعاتی از نظر استعداد وقوع حرکات تودهای مواد، در محدوده خطر متوسط تا بسیار شدید قرار دارند و ۶۶/۶۴ درصد زمین لغزش ها در همین محدوده اتفاق افتاده است.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
تکنون تبلیغات از منظر رشتههای گوناگون از قبیل انسانشناسی، جامعهشناسی، زبانشناسی، نقد ادبی و مطالعات رسانه مورد مطالعه قرار گرفته است. متون تبلیغاتی از نوع متون دیداری ثابت هستند. به عبارت دیگر، در متون تبلیغاتی دیداری دستکم دو نظام تصویری و زبانی در کنار هم عمل میکنند و لایههای متن را شکل میدهند. هدف پژوهش حاضر، بالا بردن سطح دانش مردم و ایجاد تغییر در نگرش آنها نسبت به امر ارتباطات و تبلیغات و همچنین، ایجاد تغییر در محتوای متن و تصویر در تبلیغات بیلبوردی در سطح شهر تهران به منظور بالا بردن سطح کیفی تبلیغات در اقناع مخاطبان برای استفاده از کالاهای تجاری و همچنین، تلاش در راستای شناساندن عوامل زبانی و عوامل غیرزبانی مؤثر در تبلیغات و نیز بهکارگیری یافتههای نظری گفتمان و کاربردشناختی در ایجاد تبلیغات مؤثرتر برای مؤسسات تجاری و فرهنگی است. این پژوهش بهصورت میدانی و از طریق مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفت. این مقاله شامل پیکرۀ ۲۰۰ نفرهای شامل ۱۰۰ زن و ۱۰۰ مرد است که در جواب دادن به پرسشنامۀ کیفی مشارکت کردند. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است. در این مجال، نگارندگان برآنند تا نشان دهند که تبلیغات بیلبوردها در سطح شهر تهران با بهرهگیری از عوامل زبانشناختی، ازجمله نوع متن، ساختار آن و نوع جملات انتخابی و عوامل کاربردشناختی نظیر نوع نقشهای زبانی، پیشانگاشتها و همچنین، عوامل نشانهشناختی از قبیل نشانههای زبانی، نشانههای تبلیغاتی، قراردادهای زبانی و نظایر آن، میتواند در تغییر نگرش و رفتار خرید مخاطبان و به عبارتی اقناع آنها تأثیرگذارتر باشد
دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف این پژوهش تعیین میزان توجه به مخاطب ـ کودک در مطالعات بینرشتهایِ حوزۀ ادبیات کودک و پیشنهاد معیارهایی برای پژوهشهای آینده است. بهمنظور نیل به این هدف، جایگاه مخاطب در اجزای ساختاری پژوهش، یعنی هدف، مؤلفهها، روش و نمونه، توصیف و تحلیل شده است. با استفاده از روش سنتزپژوهی، ۳۸ گزارش پژوهش بینرشتهای، شامل مقالات علمی ـ پژوهشی و پایاننامهها و رسالههای کارشناسی ارشد و دکتری که با ملاکهای ورود به پژوهش هماهنگ بودند، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند؛ سپس اجزای ساختاری این پژوهشها استخراج و در جداول توصیفی ثبت و تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش عبارتاند از: ۱. سه هدف عمده در این پژوهشها مورد نظر بوده است: بسامد، بازنمایی و مقایسۀ مؤلفهها. مؤلفههای بررسیشده نیز در سه حوزۀ دانش روانشناسی و علوم تربیتی، جامعهشناسی و فرهنگ، و اخلاق و دین قرار میگیرند. ۲. تعداد مؤلفههای مربوط به حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بیشتر از دو حوزه دیگر است. ۳. روش پژوهش همۀ مطالعات تحلیل محتوا است. ۴. نمونۀ همۀ آنها نیز آثار ادبیات کودک است که با توجه به معیارهای سال انتشار و گروه سنی، نام نویسنده یا اثر خاص، نوع داستان، موضوع خاص و آثار برگزیده تعیین شدهاند و در این میان، معیار سال انتشار و گروه سنی بیشترین کاربرد را داشته است. درمجموع نتایج تحلیل این یافتهها براساس معیار توجه به مخاطب، حاکی از توجه اندک به مخاطب ـ کودک در پژوهشهای بینرشتهای ادبیات کودک است که برای تقویت این جایگاه، پیشنهادهایی در هر چهار عنصر پژوهشی ارائه شده است.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
بر اساس تئوریهای موجود، ورود بنگاههای جدید به صنعت، زمینه را برای شکلگیری رقابت، سیر تکاملی، رشد و نوآوری فراهم نموده و در نتیجه، رشد و توسعه اقتصادی را موجب میگردد. با این وجود، تنها در صورتی این مهم به واقعیت تبدیل خواهد شد که بنگاههای جدیدالورود توانایی ماندگاری در فعالیت اقتصادی را تا مدتی معقول دارا بوده و به عبارتی، در سالهای اولیه پس از ورود، از صنعت خارج نگردند. در ادبیات اقتصاد صنعتی، دلایل متعددی برای خروج بنگاههای صنعتی مورد مطالعه قرار گرفته و در این میان سطح تکنولوژی صنعتی که بنگاه با آن فعالیت خود را آغاز نموده است، به عنوان عاملی اساسی و تأثیرگذار بر خروج آن تلقی میگردد. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر سطح تکنولوژی بر احتمال خروج بنگاههای جدیدالورود صنایع تولیدی ایران طی دوره ۱۳۸۴-۱۳۸۰ میباشد. دادههای بنگاههای صنایع تولیدی از سرشماریهای انجام شده توسط مرکز آمار ایران تهیه گردیده و سطح تکنولوژی نیز بر اساس طبقهبندی OECD تعیین شده است. مدل مورد استفاده در این پژوهش برای تعیین احتمال خروج، مدل مخاطره کاکس میباشد.
نتایج به دست آمده از این مطالعه، نشان دهنده آن است که سطح تکنولوژی صنعت، تأثیر منفی و معنیداری بر احتمال خروج بنگاههای جدیدالورود داشته و به عبارتی، بنگاههای وارد شده در صنایع با تکنولوژی متوسط و بالا، از احتمال خروج پایینتری برخوردارند.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
کاهش خسارتهای جبرانناپذیر بحرانهای طبیعی در ایران نیازمند فهم صحیح علل و راهحلهای کاهش آنها میباشد. در این ارتباط، امروزه آسیبپذیری به عنوان تعیین کننده اصلی بحران معرفی میشود و سه دیدگاه زیستی- فیزیکی، ساخت اجتماعی و ترکیبی در مورد آن شکل گرفته است که دلالتها متفاوت آنها بر فهم، تحلیل و کاهش آسیبپذیری، بررسی کامل آنها را ضروری میسازد. بنابراین این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه تطبیقی، پاسخ به این سؤال را دنبال می کند که کدام دیدگاه در فهم و تحلیل آسیبپذیری جامعه در برابر مخاطرات طبیعی تبیین کاملی را ارائه میدهد.
نتایج نشان میدهد که برای فهم و تحلیل آسیبپذیری (در مقیاس جامعه) در جایگزینی کامل هر یک از دیدگاههای زیستی- فیزیکی و ساخت اجتماعی به جای یکدیگر امتیازی وجود ندارد. در مقابل، دیدگاه ترکیبی به عنوان سازشی از دو دیدگاه قبلی و شامل نقاط قوت هر دوی آنها و نیز حاوی پیشرفتهای نظری و روششناسی چشمگیر در فهم و تحلیل آسیبپذیری، تبیین کاملی را از آن ارائه میدهد.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
علیرغم تلاشهای گسترده بسیاری که در جهان برای تعیین خطرات زمینلرزهای انجام شده است هنوز امکان پیشبینی دقیق زمان و مکان زمینلرزهها میسر نشده است. بررسیها و مطالعات انجام شده حاکی از آن است که با توجه به اطلاعات قابل دسترس و آمار و احتمالات میتوان آسیبپذیری مناطق مسکونی در حین رخداد زمینلرزه را پیشبینی و تدابیر لازم را اندیشید. در راستای این هدف با توجه به پژوهشهای کتابخانهای و میدانی پرسشنامهای تهیه شد و از طریق معادله کوکران ۳۲۲ پرسشنامه در مناطق ۱۱ و ۱۲ براساس جمعیت موجود توزیع شد. سپس با استفاده از تحلیلهایی مثل رگرسیون و روش T، کیدو و همبستگی از طریق نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری انجام شده است. نتایج تحلیلهای بهعمل آمده حاکی از آن است که بین شاخصهای آسیبپذیری، قدمت ساختمان، تراکم، نوع مصالح و عرض معبر رابطه معنیدار وجود دارد و از نظر شاخص آسیبپذیری، منطقه ۱۲ بیش از منطقه ۱۱، در شاخص عرض معبر، منطقه ۱۲ کمتر از منطقه ۱۱ بوده و ۳/۸۱% از مساکن قرار گرفته در بافت متراکم در سطح آسیبپذیری زیاد قرار دارند. در ضمن برای طراحی نقشهها و تحلیل فضایی نیز از نرمافزار Arc GIS استفاده شده است.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
مقالۀ حاضر با رویکردی شناختی به تحلیل نقادانۀ استعارههای مفهومی بهعنوان نمودهای زبانی در متن که توسط لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) ارائه شده است میپردازد. هدف اصلی، نشاندادن آن است که استعارههای مفهومی محدود به تجربیات جسمانیشدۀ ذهن نبوده، بلکه عوامل مهم دیگری همچون روابط زمانی، مکانی و اجتماعی هر موقعیت یا قالب در شکلگیری و کاربرد استعارهها دخیل هستند. بدین منظور، این مقاله متن ادبی را بهسبب ایجاد موقعیتها یا قالبهای متعدد در دو بعد متنی (شخصیتهای داستان) و فرامتنی (خواننده) بستری مناسب برای آزمون یافتهها و نظریات زبانشناختی مییابد. در این راستا، نظریۀ قالببنیاد بافتی پیتر استاکول (۲۰۰۲) بهعنوان ساختار روایی متن در روند خوانش و درک متن جهت بررسی مفهوم استعاری هویت و چگونگی نگاشت و دریافت آن توسط شخصیت و خواننده در رمان باقیمانده نوشتۀ تام مککارتی (۲۰۰۵) استفاده میشود. ابتدا کلاناستعارۀ موجود در داستان در هر بافتی استخراج شده، سپس مطابقت آن با بافت غالب بررسی میشود؛ آنگاه مقاله به بعد فرامتنی پرداخته و تعامل شناختی خواننده با قالبهایی را که متن رمان فراروی او قرار میدهد تحلیل میکند. پژوهش مقایسهای بین استعارههای مفهومی که خواننده حین خواندن بدانها میرسد با استعارههای مفهومی راوی داستان، مقیدبودن استعارۀ مفهومی به شرایط بافت یا قالب را اثبات میکند. نتایج پژوهش نشان میدهند که مفهوم هویت شامل دو نگاشت استعاری متفاوت برای شخصیت و مخاطب است و هرکدام به درک متفاوتی از آن میرسند.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
امروزه، در بیشتر کشورهایی که با حوادث و خطرهای طبیعی روبه رویند، استقرار کاربری ها و خدمات عمومی و اجتماعی با توجه به الگو و عوامل مؤثر بر مخاطرات صورت می گیرد. با اینکه بخش عمده ای از سکونتگاه های کشور ایران در معرض خطرهای ناشی از این حوادث غیرمترقبه قرار دارد، به رعایت استانداردهای لازم کمتر توجه شده است. یکی از این مخاطرات در ایران، زلزله است که بیشتر شهرهای کشور را تهدید می کند و تهران به عنوان پایتخت ایران از مهم ترین شهرهای در معرض این خطر است.
این مقاله پژوهشی است کاربردی که به منظور ارزیابی آسیب پذیری بنگاه های اقتصادی شهر تهران در برابر زلزله، با استفاده از تحلیل مکانی انجام شده و هدف اصلی آن، برآورد منابع مالی و انسانی مورد تهدید شبکه بانکی شهر تهران است. پس از بررسی شرایط عمومی زلزله خیزی شهر تهران، توزیع جمعیت ساکن در سال ۱۳۸۵، شعبه های بانک های مختلف و تعداد نیروی انسانی شاغل و منابع جذب شده و در اختیار بانک ها، داده ها جمع آوری و با استفاده از توابع تحلیل فضایی و مدل های عددی شبیه سازی زلزله و آثار آن ارزیابی شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد در صورت وقوع زلزله ای با شدت بیش از هشت ریشتر، بیش از ۸۰درصد منابع مالی و انسانی در معرض تهدید مستقیم خواهند بود. ارائه و سطح بندی پهنه های مخاطره آمیز می تواند به عنوان راهنمایی برای برنامه ریزان و مدیران بانک های مختلف در مکان یابی و استقرار شعبه های جدید و مقاوم سازی شعبه های موجود، مفید و موثر باشد.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
شناخت آسیب پذیری جمعیت و گروه های انسانی به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه مبتنی بر زیستن در نواحی پر خطر مطرح است. به بیان دیگر زیستن در بستر مخاطره آمیز طبیعی به طور لزوم به معنای خسارت بار بودن و آسیب پذیری نیست بلکه آن چه منجر به ایجاد خسارت ناشی از رویداد مخاطرات می شود، نوع زیستن و میزان شناخت و درک جمعیت مستقر از درجه مخاطره آمیز بودن و مآلأ میزان آسیب پذیری است. تحلیل آسیب پذیری کانون های جمعیتی واقع در پهنه پرخطر اقدامی علمی برای فراهم سازی زیرساخت اطلاعاتی مناسب از درجه و میزان خطرپذیری از رخداد مخاطرات در مقیاس خانوار – واحد مسکونی است. مبتنی بر چنین دیدگاهی مسأله تحلیل آسیب پذیری ناشی از مخاطرات زمینی در ناحیه پر مخاطره و هم چنین پرجاذبه ولشت در البرز مرکزی را مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب نخست به کمک پایگاه اطلاعات مکانی داده ایجاد شده در محیط GIS، پهنه بندی دو مخاطره لغزش و لرزش در ناحیه صورت گرفت، سپس از طریق تکنیک ابداعی فاکتورهای اثر گذار این دو مخاطرات در ایجاد و همزادی با دیگر به منظور تولید نقشه مخاطرات زمین استخراج شده است. نقشه مخاطرات زمینی با نقشه تولیدی الگوی توزیعی واحدهای مسکونی که اطلاعات کیفیت بنا و جمعیت ساکن در آن از طریق پیمایش میدانی تا مین شده، به منظور تبیین آسیب پذیری این دو گروه، هم نهاد گردید. استخراج عرصه متعلق پهنه در معرض مخاطره زمینی نشان داد که از مجموعه مساحت محدوده حدود نیمی (۴/۴۹درصد) در پهنه های نسبتاً پر خطر؛ ۸/۳۶ درصد در عرصه های پرخطر؛ ۵ درصد بسیار پرخطر و نزدیک به ۹ درصد در پهنه های نسبتاً کم خطر واقع شده است. یافته تحقیق مؤید آسیب پذیر بودن کلیه مساکن و جمعیت ساکن در آن با درجه آسیب پذیری متفاوت است. به طوری که قریب به نیمی از واحدهای مسکونی و جمعیت منطقه از آسیب پذیری متوسط برخوردار بوده و نیمی دیگر واجد درجه آسیب پذیری زیاد تا بسیار
زیاد می باشند.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۲- )
چکیده
مخاطرات، دریچهای از فرصتهای توسعه فیزیکی، اجتماعی و زیستمحیطی را بهدست میدهند که نه تنها برای بازسازی نواحی آسیبدیده قابل استفاده هستند بلکه شرایط اجتماعی _ اقتصادی و فیزیکی جمعیت متأثر را در بلندمدت بهبود میبخشند. با این همه، این بحث مطرح میشود که یک محدودیت زمانی تقریباً چهار ساله برای بهرهبرداری مؤثر از چنین فرصتهایی وجود دارد. زلزله پنجم دیماه ۱۳۸۱ بم که طی آن بیش از ۲۷۰۰۰ نفر کشته شدند و بخش تاریخی شهر نابود شد، فرصتهای بینظیری برای کاهش آثار ناشی از زلزله و توسعه اجتماعی _ اقتصادی و فیزیکی ایجاد کرد.
این مقاله نقشهایی را که گروههای مختلف درگیر در بازسازی بم ایفا کردند و سهم آنها را در توفیق و یا ناکامی در بهرهبرداری از فرصتهای توسعهای ناشی از زلزله مورد آزمون قرار میدهد. یافتهها نشان میدهند که همراهی و مشارکت گروههای دخیل در امر بازسازی, دانش و تجربه، دیدگاههای بلندمدت و کلنگرانه، تقسیم نیروی کار و استفاده از منابع تأثیر مهمی بر توفیق و ناکامی بهرهگیری از فرصتهای مخاطره داشتهاست.