۸۴ نتیجه برای نشاسته
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش، پوششهاینانوکامپوزیتی برپایه اپوکسیحاوی نانو صفحات اصلاح نشده اکسیدگرافن و اکسیدگرافن اصلاح شده با نشاسته تهیه و به کمک طیفسنجی مادون قرمز شناسایی شده و رفتار شبکهای شدن آنهابا استفاده از دادههای آزمون گرماسنجی روبشی تفاضلی غیر همدما مطالعه شده است. این نانوکامپوزیتها، به دلیل دارا بودننانوذرات صفحهای و منشأ آلی، میتوانند به عنوان پوششسطح فلزات در صنایع مختلف استفاده شوند.دلیل استفاده از نشاسته، طبیعی بودن آن و نیز فراوانی گروههای هیدروکسیل در ساختار آن است که میتوانند با حلقه اپوکسی وارد واکنش پخت یا شبکهای شدن شوند. سامانههای اپوکسی خالص دارای عامل پخت آمینی و نیز سامانههای کامپوزیتی حاوی رزین اپوکسی، عامل پخت آمینی و نانوصفحات اکسیدگرافن اصلاح نشده یااصلاح شده با نشاسته در نرخهای حرارتی مختلف پخت شدهاند تا رفتار حرارتی آنها بهدست آید. تغییر نرخ گرمایش در آزمون مذکور سبب تغییر دمای آغاز و دمای اوج منحنیهای گرمازا شده و گرمای واکنش نیز به تبع آن تغییر میکند. مشاهده شد که حضور نانوصفحات اکسیدگرافن، واکنشهای شبکهای شدن را به تأخیر میاندازد. حال آنکه اصلاح سطحی آنها با پلیمر طبیعی نشاسته از طریق نقش کاتالیزوری، این میزان تاخیر را جبران نموده و چگالی شبکهای شدن سامانه بالا میرود.
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی نشاسته ارقام غالب سیب زمینی منطقه گلستان به منظور بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی نشاسته سیب زمینی، تعداد ۶ رقم از ارقام غالب منطقه گلستان در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان کشت شده و تحت شرایط یکسان زراعی قرار گرفت. پس از برداشت و نمونه برداری، ابتدا درصد ماده خشک، نشاسته و قند احیا کننده (کاهنده) سیب زمینی ها اندازه گیری شده و سپس نشاسته آنها استخراج گردید و خصوصیات نشاسته استحصالی آنها در مقایسه با نشاسته گندم مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که بین ارقام مختلف سیب زمینی از نظر درصد ماده خشک و نشاسته اختلاف معنی داری وجود دارد بطوریکه بیشترین آن مربوط به رقم کنکورد و کمترین آن مربوط به رقم دراگا بود. میزان قند کاهنده در سیب زمینی های تازه، تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشت. ارقام سیب زمینی از نظر میزان نشاسته استحصالی، فسفر، ویسکوزیته و اندازه گرانول اختلاف معنی داری با یکدیگر داشتند در حالیکه درصد آمیلوز و پروتیین نشاسته آنها، تفاوت معنی داری نداشت در عین حالیکه بجز درصد آمیلوز، سایر خصوصیات نشاسته سیب ز مینی با نشاسته گندم تفاوت معنی داری از خود نشان داد.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
به منظور توسعه دامنه کاربرد مواد پلیمری در تهیه سیالات حفاری، در این پژوهش آمیزه های مختلفی از نشاسته گندم و پلی اکریل آمید تهیه و رفتار ریولوژی و سازگاری نمونه ها در شرایط متفاوت مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی رفتار رئولوژیکی آمیزه های نشاسته-پلی اکریل آمید در آب شیر و آب نمک اشباع نشان داد که در هر دو محیط با افزایش غلظت پلی اکریل آمید، ویسکوزیته نمونه ها افزایش یافت. با این وجود، آمیزه های نشاسته-پلی اکریل آمید در آب نمک اشباع ویسکوزیته پایین تری نسبت به آب معمولی داشتند. مشاهده شد که در هر دو محیط آب شیر و آب نمک اشباع پس از ۲۴ ساعت ماندگی در دمای ۹۰ درجه سانتیگراد، ویسکوزیته اکثر نمونه ها افزایش یافت. مقایسه منحنی های مربوط به داده های تجربی ویسکوزیته و پیش بینی قانون مخلوط ها نشان داد که در آب نمک اشباع و دمای ◦c۹۰ این منحنی ها بسیار به هم نزدیک بوده و این رفتار می تواند دلالت بر سازگاری اجزاء این آمیزه در محیط آب نمک اشباع باشد. انجام فرآیند پیرشدگی نمونه ها سبب بهبود سازگاری آمیزه های نشاسته- پلی اکریل آمید شد.
در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که آمیزه های نشاسته – پلی اکریل آمید در دمای بالا (◦C۹۰ ) و محیط آب نمک NaCl اشباع سازگار بوده و بکارگیری این آمیزه ها در تهیه سیالات حفاری می تواند توسعه دامنه کاربرد مواد پلیمری در تهیه این سیالات و سهولت در تنظیم خواص رئولوژیکی آنها را به همراه داشته باشد.
رضا طاعتی، محمود محسنی، سمیه خوش سیما،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
این تحقیق به منظور سنجش اثر منابع و سطوح مختلف کربوهیدرات (گلوکز و نشاسته ذرت) بر روند رشد و ترکیب لاشه بچه تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) اجرا شد. پس از دو هفته سازگاری با شرایط پرورشی و جیره پایه، ۱۲۰ عدد بچه تاسماهی سیبری با وزن متوسط ۸۰/۲ ± ۶۴/۲۵ گرم به مدت ۸ هفته و به صورت تصادفی به ۱۲ تانک فایبرگلاس با تراکم ۱۰ عدد در هر تانک (یک عدد ماهی در ۳۵ لیتر آب) در قالب ۴ تیمار گلوکز ۱۵% ، گلوکز ۳۰% ، نشاسته ذرت ۱۵% و نشاسته ذرت ۳۰% با ۳ تکرار توزیع شدند. نتایج نشان داد که وزن نهایی، طول کل نهایی، درصد افزایش وزن بدن، شاخص رشد ویژه، میانگین رشد روزانه، ضریب کارایی پروتئین و ضریب چاقی در تیمار نشاسته ذرت ۱۵% بالاتر از سایر تیمارها بود (۰۵/۰(p>. تیمار نشاسته ذرت ۱۵% دارای پایین ترین (۰۵/۰(p> ضریب تبدیل غذایی بود. اختلاف معنی داری بین تیمار نشاسته ذرت ۳۰% با تیمار گلوکز ۱۵% در شاخص کبدی مشاهده شد (۰۵/۰(p. بیشترین میزان پروتئین لاشه در تیمار نشاسته ذرت ۱۵% مشاهده گردید که اختلاف معنی داری را با تیمارهای گلوکز ۱۵% و ۳۰% نشان داد (۰۵/۰(p
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
در این تحقیق ژلاتینه شدن نشاسته نان بربری مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ژلاتینه شدن نشاسته از تکنیک پراش اشعه ایکس (Diffraction X-Ray) و آزمون تعیین مقدار قند کل استفاده شد. شدت و ارتفاع پیک های تهیه شده از نان ها با اوزان مختلف (۴۰۰، ۵۰۰ و ۶۰۰ گرم) توسط این تکنیک از نوع الگوی V بوده که بیانگر ژلاتینه شدن نشاسته می باشد. نتایج دیفراکتوگرام های روزهای سوم و پنجم آزمایشات ظهور تدریجی اشکال بلوری را نشان می دهد که این پدیده در مورد نان بربری روند کندی دارد که به نظر می رسد مربوط به وجود رطوبت بالا در آن باشد. محاسبات آماری نیز نشان دهنده این مطلب است که وزن نمونه ها در روند ژلاتینه شدن تاثیری نداشته و پخت اثر یکسانی بر روی کلیه نمونه ها داشته است.
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۹-۱۳۸۶ )
چکیده
تاثیر نشاسته ذرت مومی رتروگرید شده بر روی ویژگیهای رئولوژیکی خمیر و کیفیت نهایی نان باگت بررسی شد. خمیر نشاسته ذرت مومی (۱۰%) به مدت ۷ روز در درجه حرارت ۵ درجه سانتی گراد نگهداری شد و سپس نمونه های پودر شده نشاسته ذرت مومی رتروگرید شده جهت تولید نان در سطوح ۵، ۳ و ۷% جایگزین آرد گندم شدند. ویژگی های رئولوژیکی خمیر توسط فارینوگراف واکستنسوگراف ارزیابی شدند. حجم مخصوص، محتوی رطوبت و سفتی نانها در روزهای ۰، ۲، ۴ و ۶ اندازه گیری شدند. ویژگیهای حسی نانها پس از ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت نگهداری، ارزیابی شدند. با افزودن نشاسته ذرت مومی رتروگرید شده جذب آب افزایش می یابد. به طور کلی آردهای جایگزین شده ویسکوزیته را به سرعت توسعه دادند اما قادر به حفظ پایداری ویسکوزیته نبودند. خمیر تهیه شده از آرد جایگزین شده ضعیفتر بوده و پایداری کمتری را نسبت به خمیر حاصل از آرد گندم نشان داد. نان حاوی نشاسته ذرت مومی رتروگریدشده افزایش در حجم مخصوص را نشان می دهد و نتایج ارزیابی حسی قابلیت پذیرش بیشتری را برای این نانها نشان داد. در طول دوره نگهداری نان، روند افزایش در سفتی با افزودن نشاسته ذرت مومی رتروگرید شده محدود می شود. نتایج نشان دادند که شرکت ۵ و ۷% از نشاسته ذرت مومی رتروگرید شده سبب ایجاد بهبود قابل ملاحظه ای در ماندگاری نان می شود. در طول دوره نگهداری (۶ روز) نان حاوی نشاسته ذرت مومی رتروگرید شده نرمتر و مرطوبتر باقی می ماند. در نتیجه نشاسته ذرت مومی رتروگرید شده می تواند در تولید نان، جهت بهبود کیفیت نان مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
بیاتی نان از جمله مسائلی است که از سالیان دراز توجه بسیاری از محققین را به خود معطوف داشته است و همواره در پی آن بوده اند که علت آنرا جویا شوند. یکی از راه های بررسی مکانیسم بیاتی نان، مطالعه و ارزیابی ساختمان میکروسکوپی نان است. در این تحقیق ساختمان میکروسکوپی نان های پرمصرف ایرانی نظیر بربری، لواش و سنگک به صورت تازه و همین طور پس از نگهداری به مدت ۲۴، ۴۸، و ۷۲ ساعت مورد بررسی قرار گرفت. آنچه مسلم است بیات شدن نان در حین سه روز اتفاق می افتد امّا سرعت بیاتی در طی روزهای اول، دوم و سوم فرق می کند بدین ترتیب که در روز اوّل کند، در روز دوم با سرعتی متوسط و در روز سوم نگهداری با سرعت بیشتری پیش می رود که به صورت تغییرات ساختمانی در تصاویر میکروسکوپی مشهود است. عمده این تغییرات مربوط به رتروگراداسیون گرانول های نشاسته می باشد. ضمن آنکه تغییراتی در ساختمان شبکه گلوتنی نیز پدید می آید. در بعضی نان ها مانند بربری بیاتی حتی در روز اول در مقایسه با سایر نان ها سرعت بیشتری پیدا کرد. در حالیکه در نان لواش کند و در نان سنگک در روز اول کندتر بود. ارزیابی حسی (ارگانولپتیک) در خصوص نمونه نان تازه نان های نگهداری شده در فواصل زمانی ذکر شده انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که در خصوص قضاوت اعضا پانل اختلاف معنی داری بین آن ها وجود دارد و نمونه ها در مقایسه با نان تازه از هر نوع نان، به یک اندازه بیات نشده بودند و نان بربری بیشتر از نان های دیگر بیات شده بود. نتایج کلی نشان می دهد که رتروگراداسیون گرانول های نشاسته در طی ماندن انواع نان بخصوص در ۴۸ و ۷۲ ساعت نگهداری پدید می آید این امر سبب بوجود آمدن پدیده بیاتی می شود و میزان شدت آن در بین نمونه ها فرق می کند. علاوه بر آن کواگولاسیون شبکه گلوتنی در حین پخت اهمیت دارد و همین طور عوامل دیگری نظیر ترکیبات آرد، شرایط پخت و زمان پخت را نمی توان نادیده گرفت.
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیــــده
نان پر مصرف ترین غذای انسان می باشد و از میان انواع مختلف نانهای موجود، نانهای سفید مشتری پسندی بیشتری دارند. این نوع نانها دارای مقدار فیبر کمتری نسبت به نانهای سبوس دار می باشند. از طرفی تاثیرات مثبت فیبر در رژیم غذایی بر سلامت انسان کاملا به اثبات رسیده است. به منظور افزایش فیبر موجود در نانهای سفید می توان از سایر منابع فیبر (به غیر از سبوس) استفاده کرد. در این صورت علاوه بر حفظ رنگ، ظاهر و مشتری پسندی محصول، می توان نانی با فیبر بالا تولید کرد که بر سلامت افراد تأثیر مثبتی داشته باشد. در این تحقیق تاثیر افزایش دو نوع فیبر: پودر سبوس گندم و نشاسته گندم با اتصالات عرضی در سه سطح صفر، ۵ و ۱۰ درصد بر خصوصیات خمیر و نان بربری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد در هر دو مورد، سطح ۵ درصد دارای تأثیر مطلوبتری بر بافت خمیر و نان حاصل بود. افزودن نشاسته با اتصالات عرضی برخلاف نمونه سبوس دار تغییر چندانی در رنگ پوسته نان حاصل در مقایسه با نمونه شاهد ایجاد نکرد و می توان از آن به عنوان یک فیبر رژیمی در تولید نان سفید استفاده کرد.
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده به دلیل معایب متعدد مواد بسته بندی سنتزی از قبیل مهاجرت به مواد غذایی، ایجاد آلودگی زیست محیطی، مشکل بازیافت، گران بودن مواد اولیه و بالا بودن هزینه تولید آنها، همچنین برای بهبود خصوصیات فیلم های بر پایه نشاسته، در این تحقیق برای اولین بار نوعی فیلم خوراکی از مخلوط نشاسته و صمغ ایرانی کتیرا تهیه و خصوصیات آن بررسی گردید. بدین منظور ابتدا فیلم مخلوط نشاسته سیب زمینی، کتیرا (۵-۱%)، نرم کننده گلیسرول (۴۰-۱۰%) و روغن آفتابگردان (۲۰-۰%) حاوی امولسیفایر در غلظت های مختلف فرموله و خصوصیات مکانیکی (مقاومت به کشش و میزان کشش پذیری)، نوری، حلالیت و نفوذپذیری به بخار آب آنها اندازه گیری شدند. بر اساس نتایج حاصله، مقادیر مختلف کتیرا، گلیسرول و روغن بر خصوصیات فیزیکی و مکانیکی فیلم های خوراکی بر پایه نشاسته سیب زمینی موثر بودند. کتیرا مقاومت به کشش را افزایش و میزان رنگ را کاهش داد، درحالیکه گلیسرول باعث کاهش مقاومت به کشش و افزایش میزان کشش پذیری گردید. همچنین روغن آفتابگردان حلالیت و نفوذپذیری به بخار آب را کاهش و میزان کشش پذیری را افزایش داد. در پایان مقدار ۲% کتیرا، ۳۰% گلیسرول و ۱۷% روغن آفتابگردان به عنوان نقطه بهینه خصوصیات فیلم خوراکی بر پایه نشاسته تعیین گردید.
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
تولید حجم بالای لجن از جمله مشکلات عمده اکثر تصفیهخانههای فاضلاب میباشد که لزوم ارائه راهکارهای مناسب اقتصادی و زیست محیطی را جهت مدیریت و تصفیه مناسب آن ایجاب مینماید. با توجه به اینکه در فرایند آمادهسازی لجن کاربرد ترکیبات طبیعی نسبت به شیمیایی از ارجحیت زیست محیطی و اقتصادی زیادی برخوردار است، متخصصین در تلاش برای یافتن مواد مناسب جهت جایگزینی میباشند. در این تحقیق آمادهسازی و آبگیری لجن با سه ترکیب غذائی شامل نشاسته، عصاره لوبیا و پوست انار در مقیاس آزمایشگاهی بصورت ناپیوسته و در طی دو مرحله اصلی تعیین pH و نیز دوز بهینه مواد توسط آزمونهای زمان فیلتراسیون، درصد کاهش حجم لجن، درصد رطوبت کیک لجن و حجم آب فیلتر شده (در زمان۱۰ ثانیه) و کدورت آب فیلتر شده صورت پذیرفت. طبق نتایج حاصل، عصاره پوست انار در pH و غلظت بهینه به ترتیب ۴ و متوسط ppm ۱۰۰۰ بهترین کارائی را نشان داد. به گونهای که نسبت به نمونه شاهد، زمان فیلتراسیون و رطوبت کیک لجن به ترتیب حدود ۶۳ درصد و ۵/۶ درصد کاهش و حجم آب فیلتر شده در ۱۰ ثانیه، ۶۴ درصد افزایش یافت.
دوره ۱۰، شماره ۴۱ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
نشاستههای گندم و جودوسر با افزودن ۳۰ میلیلیتر پروپیلن اکسید در دمای C°۴۰ به مدت ۲۴ ساعت هیدروکسی پروپیله شدند و خصوصیات رئولوژیکی، مورفولوژیکی و گرمایی آنها اندازه گیری شد. میزان هیدروکسی پروپیلاسیون با تعیین میزان جایگزینی مولی در نشاسته گندم و جودوسر به ترتیب ۱۲/۰ و ۰۹/۰% بود. نتایج آزمایشات نشان داد هیدروکسی پروپیله کردن بر شکل و اندازه گرانول نشاسته جودوسر تاثیر چندانی نداشت، اما تا حدی باعث تخریب ساختار گرانولی نشاسته گندم شد. پارامترهای گرمایی (دمای اولیه ژلاتینه شدن (T۰)، دمای اوج (Tp)، دمای نهایی (Tc) و آنتالپی ژلاتینه شدن (ΔH)) در نشاستههای هیدروکسی پروپیله شده کاهش یافت. بعد از هیدروکسی پروپیله شدن ویسکوزیته اوج، زمان نگهداری و دمای خمیری شدن کاهش یافت در حالیکه سایر پارامترهای ویسکوزیته در دستگاه RVA تغییر چندانی نشان نداد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
احتراق سوخت های فسیلی حاوی گوگرد باعث انتشار دی اکسید گوگرد به اتمسفر و آلودگی محیط زیست می شود. از این رو توجه محققان به روش گوگردزدایی بیولوژیکی معطوف شده است. دی بنزوتیوفن (DBT) به عنوان یک مولکول مدل جهت سنجش توانایی میکروارگانیسمها در گوگردزدایی مورد استفاده قرار میگیرد. مناسب ترین غلظت منبع کربن، نیتروژن و گوگرد جهت بدست آوردن بالاترین رشد سلولی و فعالیت گوگرد زدایی زیستی به روش سطح پاسخ بهینه سازی شدند. عملکرد نانوذرات آهن بر رشد و فعالیت گوگردزدایی زیستی باکتری گرمادوست Bacillus. thermoamylovorans EAMYO بررسی شد. مشخصهیابی نانوذرات آهن اصلاح شده با نشاسته توسط آنالیزهای TEM، SEM انجام شد. تصاویر TEM و SEM نانوذرات آهن اصلاح شده با نشاسته نشان داد که اندازه نانوذرات Fe۳O۴ و Fe۰ در این پژوهش به ترتیب nm ۲۰ و ۳۰ میباشد. بررسی رشد باکتری در حضور نانوذرات آهن نشان داد که این نانوذرات نه تنها اثر سمی بر رشد میکروارگانیسم ندارند، ، بلکه سبب افزایش رشد میکروارگانیسم در ۹۶ ساعت شد (۸۶۴/۱ و ۸۹۶/۱ OD ۶۶۰ =به ترتیب در حضورنانوذرات Fe۰ و Fe۳O۴) ، در حالیکه بیشترین میزان رشد در عدم حضور نانوذرات در ۹۶ ساعت ۵۱/۱ OD ۶۶۰ = مشاهده شد. همچنین میزان فعالیت گوگردزدایی در حضور نانوذرات Fe۰ اصلاح شده با نشاسته و Fe۳O۴ اصلاح شده با نشاسته به ترتیب % ۲۶/۵۲ و % ۱۰/۷۵ در مقایسه با سلول فاقد پوشش نانوذرات آهن افزایش یافت.
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده مایونز یکی از انواع امولسیون های روغن در آب می باشد که به طور معمول دارای ۷۰ تا ۸۰ درصد روغن است. آگاهی روز افزون مردم به عنوان مصرف کننده نسبت به اثرات سوء مصرف محصولات پر چرب، تولید کنندگان مواد غذایی را بر آن داشته است تا به دنبال راه چاره ای موثر برای غلبه بر این چالش باشند. در این تحقیق نمونه های سس مایونز با چربی کاهش یافته (۴۵ درصد روغن) با استفاده از جانشین های چربی زانتان (صفر تا ۳/۰ درصد)، گوار (صفر تا ۳/۰ درصد) و نشاسته ذرت پری ژلاتینه (۲ تا ۴ درصد) با به کارگیری طرح مرکب مرکزی تولید و صفات بافتی نمونه ها (سفتی، قوام، نیروی چسبندگی و چسبندگی) اندازه گیری و با نمونه شاهد حاوی ۷۰ درصد روغن مقایسه شدند. نتایج نشان داد که بیشترین مقادیر برای تمامی ویژگی های بافتی اندازه گیری شده مربوط به نمونه حاوی ۳/۰ درصد زانتان، ۳/۰ درصد گوار و ۴ درصد نشاسته و کمترین مقادیر مربوط به نمونه دارای ۲ درصد نشاسته و بدون حضور زانتان و گوار بود. اکثر نمونه های کم کالری بافت بهتر و قوام بیشتری نسبت به نمونه شاهد داشتند که بیان کننده توانایی بالای هیدروکلوئیدهای استفاده شده در ایجاد بافت بود. همچنین نتایج نشان دهنده اثر تشدید کنندگی بین زانتان و نشاسته ذرت پری ژلاتینه بود که منجر به افزایش قوام و بهبود بافت نمونه ها گردید. مدل سازی صفت های بافتی و ضریب تبیین بالای مدل های بدست آمده حاکی از قدرت بالای مدل ها در تخمین داده و تطابق مناسب داده های حاصل از اندازه گیری با اعداد تخمین زده شده توسط مدل ها بود.
دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
برای درک بهترکیفیت پخت در برنج، لازم است کلیه ترکیبات موجود در دانه و برهمکنش بین آنها کاملا شناخته شده و مورد مطالعه قرار گیرد. در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر پروتئین بر خصوصیات گرانروی یا ویسکوزیته، تعدادی از ارقام مختلف برنج ایرانی شامل حسن سرائی، خزر ، درفک ، بینام و هاشمی انتخاب گردید. با استخراج توسط محلول قلیائی رقیق، محتوای پروتئین حذف و سپس ویسکوزیته نشاسته با ماهیت قبل از استخراج مورد مطالعه قرار گرفت. نتیجه آزمایش تغییرات ویسکوزیته نمونه را در تغییرات دمایی پخت نشان داد و شامل حداکثر ویسکوزیته در طی حرارت دادن نمونه، حداقل ویسکوزیته، ویسکوزیته نهائی، فروریزش ، برگشت پذیری، زمان رسیدن به حداکثر ویسکوزیته و درجه حرارت خمیری شدن بود. با افزایش درجه حرارت به خاطر جذب آب توسط گرانول های نشاسته و پروتئین، خواص ویسکوزیته یا گرانروی افزایش می یابد. تاثیر پروتئین بر کلیه صفات به استثناء حداکثر ویسکوزیته در سطح احتمال ۱% معنی دار بود هرچند که تاثیر توام پروتئین و رقم در کلیه صفات معنی دار شد. بیشترین تاثیر پروتئین بر حداقل ویسکوزیته در رقم بینام(۱۶/۱۱۹+) وکمترین مقدار در رقم خزر(۶۴/۱۴+) مشاهده شد. در حین اندازه گیری گرانروی اگر نمونه در طی یک دوره زمانی سرد شود دوباره ویسکوزیته افزایش می یابد و در پایان آزمون، ویسکوزیته نهائی ثبت می شود. خروج پروتئین از نمونه باعث شد که ویسکوزیته نهائی در سطح پائین تری قرار بگیرد و بیشترین تاثیر در رقم هاشمی(۲۵/۹۹+) مشاهده شد. همچنین تاثیر پروتئین بر برگشت پذیری ژل حاصله در کلیه ارقام مورد بررسی معنی دار بود و بیشترین تاثیر در رقم خزر(۱۹/۹۵+) و کمترین در رقم حسن سرائی (۸۷/۲۳+) ثبت گردید. همچنین تاثیر پروتئین بر فروریختگی ژل در کلیه ارقام منفی بود. به طور کلی با حذف پروتئین، منحنی ویسکوزیته در زمان کمتری شروع به بالا رفتن می کند. در واقع پروتئین موجود در دانه برنج باعث می شود که خواص ژلاتینی شدن به تاخیر بیفتد و متعاقب آن مدت زمان بیشتری برای پخت آن نمونه نیاز باشد. برای هر رقم با آمیلوز مشابه تفاوت سرعت خمیری شدن، مشارکت پروتئین ها را در این امر نشان می دهد. بنابراین هرچند که نشاسته به عنوان مهمترین عامل در کیفیت برنج شناخته شده است اما پروتئین نیز می تواند به عنوان معیاری تاثیر گذار در نظر گرفته شود.
دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش فیلم زیست نانوکامپوزیت نشاسته- پلی وینیل الکل- نانورس به روش قالب ریزی تهیه شد و اثر پلی وینیل الکل (PVA) و نانورس (مونت موریلونیت سدیم) (MMT) بر روی ویژگیهای مورفولوژیکی و میزان زبری فیلمها مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه تاثیر افزودن PVA و غلظت نانورس بر روی ویژگی بازدارندگی این فیلمها در برابر رطوبت مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر فازی بدست آمده از AFM نشان داد که MMT پخش نسبتاً مناسبی در ماتریس پلیمر نشان میدهد و آزمون XRD نیز این نتیجه را تایید کرده و نشان داد ساختار نانوکامپوزیتهای نشاسته-PVA-MMT احتمالاً از نوع اکسفولیتد میباشد. تصاویر توپوگرافی بدست آمده از AFM نشان داد، افزودن PVA، زبری فیلم نشاسته را افزایش میدهد، در حالیکه افزودن MMT باعث کاهش زبری فیلمها میشود. نتایج آزمون جذب رطوبت نشان داد که فیلم خالص نشاسته بعد از گذشت ۷۲ ساعت بالاترین میزان جذب رطوبت را نشان میدهد(۲۵/۸۶%) که با افزودن PVA و MMT این رقم به ترتیب به ۷۳/۶۹% و ۴/۴۸% کاهش مییابد. نتایج آزمون زاویه تماس نیز نتایج آزمون جذب رطوبت را تائید کرده و نتایج نشان داد که افزودن PVA به فیلم نشاسته مقدار زاویه تماس را بعد از ۶۰ ثانیه از º۰۶/۲۴% تا º۱۷/۳۱% افزایش میدهد. با افزودن MMT به فیلم زاویه تماس افزایش یافته و ازº ۱۷/۳۱ بهº ۵۵/۴۲% برای فیلم حاوی ۰% و ۷% MMT، به طور معنی داری افزایش مییابد. نتایج رنگ سنجی نشان داد که افزودن PVA تاثیری بر روی روشنایی و زردی فیلم نشاسته ندارد. در حالیکه نمونههای حاوی ۵ و ۷% MMT بهترین فیلم را از لحاظ شفافیت تولید نمودند.
دوره ۱۱، شماره ۴۵ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده دراین تحقیق نشاسته تعدیل شده ذرت (پیش ژلاتینه) در سطوح ۳، ۵ ، ۷ و ۱۰ درصد جایگزین آرد گندم شد وآزمون های شیمیایی وفیزیکی شامل رطوبت، خاکستر، خاکسترنامحلول، پروتئین، چربی، فیبر، pH، گلوتن مرطوب وخشک، عدد زلنی، عدد فالینگ، اندازه ذرات بر روی تیمارها انجام گرفت. همچنین ویژگیهای رئولوژیکی با دستگاه فارینوگراف، اکستنسوگراف و آمیلوگراف و بیاتی به طریق تست پانل توسط ۶ ارزیاب آموزش دیده در روزهای اول، سوم، پنجم انجام شد. با افزودن نشاسته اصلاح شده ذرت (پیش ژلاتینه)، رطوبت، خاکستر، خاکسترنامحلول، گلوتن مرطوب وخشک، پروتئین، چربی، عددزلنی و pH، کاهش یافت ولی فیبرتغییر نکرد. عدد فالینگ، نیزافزایش یافت. نتایج آزمون فارینوگراف نشان داد که جذب آب ودرجه سست شدن افزایش، زمان گسترش، پایداری و عدد کیفیت کاهش یافت. درآزمون اکستنسوگراف مقاومت به کشش، قابلیت کشش و سطح زیرمنحنی افزایش یافت. نتایج آمیلوگراف نشان داد که دمای ژلاتینه شدن کاهش وویسکویته ماکزیمم نمونه شاهد بانمونه ۵ درصد نشاسته پیش ژلاتینه ذرت اختلاف معنی داری نداشت. نتایج آزمون حسی نشان داد که کیفیت نانهای تیمار شده قابل پذیرش بوده وسبب تعویق بیاتی شدند.
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده در این تحقیق به بررسی تأثیر امواج ماکروویو بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی نشاستههای ذرت و یولاف پرداخته شد. به همین منظور ژل %۸ نشاستههای یولاف و ذرت به مدت زمانهای ۵/۲، ۵، ۵/۷ و ۱۰ دقیقه درون دستگاه ماکروفر با توان ۳۶۰ وات قرار داده شد و ویژگیهای بافتی (با استفاده از دستگاه بافت سنج)، قدرت جذب آب، حلالیت، ویسکوزیته آب سرد (با استفاده از دستگاه آنالیز سریع ویسکوزیته) و ویسکوزیته نسبی (با استفاده از ویسکومتر یو شکل) نمونههای حاصل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش زمان فرایند حرارت دهی در ماکروفر در اثر تخریب ساختار درشت مولکولهای نشاسته، سفتی بافت نمونهها و ویسکوزیته آب سرد کاهش یافت در حالی که قدرت جذب آب و حلالیت نمونهها افزایش پیدا کرد. در مقایسه با روش حرارت دهی معمولی ویسکوزیته نسبی نمونهها طی فرایند حرارت دهی در ماکروفر بیشتر کاهش یافت که میتواند ناشی از حرکات لرزشی مولکولهای آب و افزایش سریع تر دما طی فرایند حرارتی در ماکروفر باشد. در مجموع نتایجاین تحقیق نشان داد که استفاده از ماکروفر در مصارف صنعتی و خانگی میتواند باعث تغییرات بیشتری نسبت به روش پخت معمولی در ساختار مولکولی و ویژگیهای عملکردی نشاستههای ذرت و یولاف گردد و در نتیجه بر کیفیت محصولات تهیه شده به این روش موثر باشد.
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده به دلیل معایب متعدد مواد بسته بندی از قبیل مهاجرت به مواد غذایی ، ایجاد آلودگی زیست محیطی، مشکل بازیافت، گران بودن مواد اولیه و بالا بودن هزینه تولید آنها، همچنین جهت بهبود خصوصیات فیلمهای بر پایه نشاسته، در این تحقیق فیلم نانوکامپوزیتی نشاسته – مونت موریلونیت( نانورس)، تولید و خصوصیات آن برای استفاده در صنایع غذایی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا مخلوط نشاسته و چهار سطح مختلف از مونت موریلونیت (۰، ۱، ۳ و ۵ درصد) با سه سطح مختلف نرم کننده گلیسرول ( ۲۰، ۳۰ و ۴۰ درصد) فرموله و خصوصیات فیزیکی و مکانیکی آنها اندازهگیری و فیلم بهینه انتخاب شد. افزودن نانورس تا سطح ۵ درصد (w/w ) باعث بهبود مقاومت کششی (۳۸%) و نفوذپذیری به بخار آب (۳۳%) گردید.نتایج حاصل از آزمون پراش پرتو ایکس نشان داد که ذرات نانورس به صورت یکنواخت در ماتریکس بسپاری نشاسته پخش شده اند. در ادامه تاثیر امواج فراصوت بر خصوصیات فیلم بهینه بررسی شد. نتایج حاصل نشان داد که کاربرد این امواج باعث بهبود قابل توجهی در خصوصیات مکانیکی و نفوذپذیری می گردد. همچنین بهترین زمان اعمال امواج فراصوت ۳۰ دقیقه تعیین شد. نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که فیلم بهینه نانوکامپوزیتی نشاسته-رس می تواند به عنوان یک بسته بندی زیست تخریب پذیر و مطلوب جهت نگهداری مواد غذایی مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده: هدف از انجام این تحقیق بررسی اثرنشاسته اصلاح شده و مالتودکسترین بر ریزپوشانی روغن زنجبیل در عصاره چای سبز به روش خشک کن پاششی بود.روغن زنجبیل با نشاسته اصلاح شده خالص، مالتودکسترین خالص و مخلوطی از دو ماده با نسبت های (۱:۲،۱:۱،۲:۱)دیواره ریزپوشانی گردید. ویژگی هایی نظیراندازه ذرات امولسیون اندازه گیری گردید سپس این امولسیونها با استفاده از فرایند خشک کن پاششی ریزپوشانی گردیده و ویژگی های ریزکپسولهانظیراندازه گیریرطوبت، راندمان، مقدارروغن سطحی، مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که با کاهش نسبت نشاسته اصلاح شده و افزایش مالتودکسترین اندازه ذرات امولسیون بزرگتر گردید. در حالیکه با کاهش اندازه ذرات امولسیون راندمان ریزپوشانی افزایش یافت و میزان روغن سطحی کاهش یافت. نتایج نشان از عدم تاثیر نوع ماده دیواره بر میزان رطوبت رانشان داد .مخلوطی از صمغ عربی و نشاسته اصلاح شده به ترتیب با نسبت های ۲MS:MD و MS:MD بعد از نشاسته اصلاح شده خالص دارای بالاترین راندمان ریزپوشانی بودند.
حسین نورانی، سید مهدی اجاق، مسعود رضائی، علیرضا عالیشاهی، جابر قادری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تهیه و بررسی خصوصیات فیزیکی و مکانیکی فیلمهای زیستتخریبپذیر بر پایهی کیتوزان (CH) و نشاسته (ST) با نسبتهای مختلف(۱۰۰ST:۰CH، ۷۵ST:۲۵CH، ۵۰ST:۵۰CH، ۲۵ST:۷۵CH و ۰ST:۱۰۰CH) به روش قالبگیری صورت پذیرفت. نتایج نشان داد افزودن نسبتهای مختلف کیتوزان (۷۵-۲۵%) به فیلم شاهد (۱۰۰ST:۰CH) باعث کاهش معنیدار(۰۵/۰p<)رطوبت،درصد افزایش طول در لحظه پارگی (EAB) و نفوذپذیری به بخارآب شده (WVP) به نحوی که مقادیر به دست آمده برای فیلم با نسبت۷۵ST:۲۵CHکمتر از سایر فیلمها بود؛ همچنین میزان حلالیت، مقاومت کششی، زاویه تماس و شاخص سفیدی، در مقایسه با فیلم شاهد افزایش معنیداری را نشان داد (۰۵/۰p<). طیفسنجی مادون قرمز با تبدیل فوریه،FTIR، فیلمهای مختلف نشاندهنده برهمکنش بین گروههای هیدروکسیل نشاسته و گروههای آمین کیتوزان از طریق پیوند هیدروژنی میباشد و از همینرو باعث افزایش امتزاج پذیری دو پلیمر گردید؛ از طرفی شاخصهای مرتبط با آزمون DSC حاکی از این مطلب بود که پایداری حرارتی فیلمهای کامپوزیتی بعد از افزودن نشاسته کاهش یافت. مشاهدات ریزساختاریSEM ، یکنواختی سطح فیلم های دو جزئی را به دلیل وجود ST نشان داد. بطور کلی نتایج به دست آمده نشان از کارایی شیوه چند ترکیبی در بهبود امتزاجپذیری پلیمرها و عملکرد کلی فیلمها میباشد