جستجو در مقالات منتشر شده


۴۱ نتیجه برای نمک


دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

آ آرتمیا سخت پوستکوچکیاست که توانایی تحمل شرایطمتفاوتاکولوژیک را دارد. این موجود به خاطر ارزش غذایی بالا و ارزش تحقیقاتی خاص، شناخته شده است. گونه  Artemia franciscan، در اصل بومی قاره آمریکا است اما به تازگی حضور آن در دریاچه مهارلوگزارش شده است. با توجه به متفاوت بودن شرایط اقلیمی زیستگاه طبیعی این گونه در آمریکا با دریاچه مهارلو و پایداری این جمعیت مهاجم پس از ۱۰ سال حضور در زیستگاه جدید،به نظر می رسد که این موجود توانسته است خود را با شرایط دریاچه مهارلو وفق دهد. از آن جا که هر نوع سازش مولکولی می تواند تهدیدی برای جمعیت های بومی آرتمیا باشد، در این پژوهش تغییرات مولکولی ایجاد شده در ساختار دو ژن مهمCOI وHSP۲۶ به روشPCR-RFLP بررسی شده است. برش آنزیمی موفق قطعهbp۷۰۰ژن سیتوکروم اکسیداز I بادو آنزیم TaqEcoRI و همچنین قطعهbp۲۱۷ ژن کدکننده HSP۲۶باآنزیم Eco۴۷۱، نشان دهنده تغییرات ژنتیکی در جمعیت مهاجم است. هفت هاپلوتایپ اختصاصی یافت شده در جمعیت مهاجم باعث ایجاد فاصله ژنتیکی ۱۸/۰= D بین این دو جمعیت شد. بر اساس نتایج این آزمایش و حضور موفق این گونه در دریاچه مهارلو، همچنین توان بالای تولید مثل، حدس زده می شود این جمعیت آرتمیای غیر بومی را می توان در آینده به عنوان یکی از جمعیت های دو جنسی دائمی ایران مطرح کردکه یک تهدید جدی برای حذف جمعیت بومی آرتمیای پارتنوژنز محسوب می شود.

دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

در آنزیم α -آمیلاز (BAA)B. amyloliquefaciens ، رزیدیوهای ۱۸۵ – ۱۷۷ (ناحیه I یا لوپ) سازنده بخشی از محفظة‌ (Cage) مسئول اتصال به کلسیم هستند. لوپ موجود در BAA دارای دو رزیدیو بیشتر از همتای ترموفیل خود یعنی α -آمیلاز (BLA) B. licheniformis می‌باشد و رزیدیوی Arg۱۷۶ موجود در این بخش با Glu۱۲۶ از ناحیة‌ II (رزیدیوهای ۱۳۱ – ۱۱۸) ایجاد یک پل نمکی می‌کند که این ارتباط در آنزیم BLA به واسطه جایگزینی‌های R۱۷۶Q، E۱۲۶V حذف گردیده است و از سویی پایداری حرارتی آنزیم BAA به میزان زیادی به یون کلسیم وابسته است. در این تحقیق، اثر پل نمکی در پایداری حرارتی آنزیم بررسی گردید و برای مشخص شدن اهمیت ساختاری و عملکردی پل نمکی مذکور، ابتدا مدل مولکولی آنزیم ΔE۱۲۶ به طریقه تئوری ساخته شد و در ادامه موقعیت و اثرات رزیدیوهای دو منطقه I و II از طریق برنامه‌های GETAREA و WHAT IF مورد بررسی قرار گرفت و سپس جهش فوق به وسیله جهش‌زایی هدفمند در ژن BAA ایجاد شد و پایداری حرارتی آنزیم جهش یافته و وحشی با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج حاصل از مدل مولکولی نشان داد که حذف پل نمکی از طریق اثر بر رزیدیوهای آبدوست و آبگریز موجود در دو منطقه I و II باعث افزایش نفوذ پذیری آنزیم به آب می‌گردد ونا پایداری حرارتی آنزیم جهش یافته نیز نتایج فوق را تأیید کرد. بنابراین وجود پل نمکی از طریق کاهش نفوذپذیری آنزیم به آب، مانع خروج کلسیم و غیرفعال شدن حرارتی آنزیم می‌گردد.
مسعود رضائی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

باکتری L. monocytogenes از جمله پاتوژن‌های با منشأ مواد غذایی است که مقاومت بالایی در برابر شرایط نامساعد محیطی دارد. این پاتوژن می‌تواند در شرایط نامطلوب محیطی وارد حالت «زنده اما غیرقابل کشت» (VBNC) شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان ورود این پاتوژن به حالت VBNC در شرایط شوری بالای آب نمک که در فرایند تولید ماهی شور استفاده می‌شود، انجام شد. بدین منظور امکان ورود باکتریL. monocytogenesATCC ۱۹۱۱۵با غلظت اولیه ۱۰۷×۱۲/۱ در سه تیمار آب نمک۳۰ درصد (ES۳۰)، آب نمک ۱۰ درصد (ES۱۰) و شرایط گرسنگی کامل باکتری (DE) طی دوره زمانی ۸ روز،به حالت VBNCبررسی شد. برای اثبات زنده بودن باکتری از روش بررسی بیان ژن ۱۶S rRNAباکتریبا روشRT-PCRاستفاده گردید. نتایج به‌دست آمده نشان داد که باکتری بررسی شده در تیمار ES۳۰ و DE در روز سوم پس از تلقیح قابلیت کشت خود را از دست داده و وارد حالت VBNC شدند. طبق این نتایج ورود به حالت VBNC در تیمار ES۱۰ در روز پنجم پس از تلقیح اتفاق افتاد. این نتایج نشان می‌دهد که امکان ورود باکتری L. monocytogenes طی فرایند تولید ماهی شور و ماهی دودی و یا هر فراورده غذایی شور شده دیگر، به حالت VBNC و عدم توانایی تشخیص با استفاده از روش‌های استاندارد موجود، وجود دارد.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

موضوع تحقیق: انرژی خورشیدی یک منبع تجدید پذیر بوده که به میزان فراوان موجود است و می‌تواند بسیاری از معضلات کمبود انرژی را برطرف کند. به‌منظور استفاده از انرژی خورشید برای نمک‌زدایی آب و تولید بخار باکیفیت بالا یکی از ساختارهای پیشنهادی ارزان‌قیمت که قابلیت تجاری شدن را دارد، سامانه‌های تولید بخار خورشیدی شناور بر روی آب است. در این سامانه، آب به‌صورت کنترل‌شده به سطح سامانه منتقل‌شده و با استفاده از گرمای تولیدشده در لایه جاذب نور به بخار تبدیل می‌گردد. مطالعات نشان می‌دهد چهار چالش اصلی در سامانه‌های تولید بخار خورشیدی وجود دارد که باید در تحقیقات برطرف گردد. این چالش‌ها شامل مدیریت و جلوگیری از اتلاف‌های حرارتی، استحکام و پایداری ساختار، مدیریت و انتقال آب درون ساختار، جذب نور و تبدیل نور به گرما است.
 
روش تحقیق: در این مقاله سامانه‌های تولید بخار خورشیدی چندلایه شناور ساخته‌شده است که در آن‌ها از فوم پلی­یورتان تخلخل بسته به‌عنوان لایه عایق حرارتی و زیرلایه اصلی، نمد به‌عنوان لایه انتقال‌دهنده آب و مواد فوتوترمال مختلف شامل گرافیت، طلا و مخلوط گرافیت و طلا به‌عنوان لایه جاذب نور برای تولید بخار باکیفیت بالا استفاده‌شده است. همچنین به منظور تعیین نرخ تبخیر آب و راندمان سامانه ها، میزان تغییرات جرم آب و دمای سامانه اندازه گیری شده است.
نتایج اصلی: نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد در بین سامانه‌های تولید بخار خورشیدی موردمطالعه، در بهینه‌ترین حالت سامانه ساخته‌شده از جاذب مخلوط گرافیت و طلا قادر به تولید بخار با نرخ kg.m.h ۱/۲۵۷  است. این نرخ معادل باراندمان حدوداً ۸۲ % است. همچنین نتایج آزمایش پایداری نشان داد که تغییرات نرخ تبخیر بعد از ۳۰ مرتبه تکرار ناچیز بوده و سامانه ساخته‌شده از پایداری خوبی برخوردار است. درنهایت عملکرد بهینه‌ترین سامانه‌ در شرایط واقعی­ آب‌شور دریا بررسی شد. نتایج نشان داد که نرخ تبخیر   آب‌شور دریا به کمک سامانه تولید بخار خورشیدی با جاذب مخلوط گرافیت و طلا، kg.m.h ۱/۲۰۱ و راندمان آن ۷۸/۴ % است.

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

موضوع تحقیق: با توجه به شرایط رو به وخامت محیط­زیست و به طور خاص جهانی که با کمبود انرژی و آب تمیز روبرو است، ویژگی­های سیستم خورشیدی تولید بخار از جمله عدم انتشار کربن­دی­اکسید، مصرف انرژی پایین و بازده بالا برای نمکزدایی آب دریا کمک بزرگی به تامین نیاز بشر می­کند. در سیستم‌های مدرن نمک زدایی خورشیدی، انرژی خورشیدی توسط یک جاذب فوترترمال دریافت و سپس به انرژی حرارتی تبدیل می‌شود تا حجم مشخصی از آب را گرم کرده و بخار تولید کند؛ بخار تولید شده به سطح داخلی پوشش که سردتر است برخورد کرده، متراکم شده و آب تمیز در مخزن جمع می­شود. سیستم‌ خورشیدی تولید بخار باید دارای پنج ویژگی مهم و اساسی، شامل جذب نور زیاد، اتلاف حرارتی اندک، متمرکزسازی گرما، انتقال مناسب آب و در نهایت قابلیت شناوری بر سطح آب باشد.
روش تحقیق: در پژوهش پیش­رو سیستم خورشیدی تولید بخار مبتنی بر جاذب گرافیت ساخته شده و عملکرد آن با استفاده از نانوذرات پلاسمونیک نیکل ارتقا داده شده­ است. بمنظور بررسی اثر ساختار دو زیرلایه برای جاذب فتوترمال ساخته شد که شامل یک فوم پلی­یورتان (PU) تخلخل بسته به عنوان عایق حرارتی و یکی از دو نوع نمد متفاوت از جنس پنبه یا پلی­استر به عنوان لایه انتقال دهنده آب دور فوم PU پیچیده شده است. در این مطالعه مهم­ترین پارامترها از جمله نرخ تبخیر آب، دمای سطح نمونه و بازده سیستم اندازه­گیری شده­اند.
نتایج اصلی: بازده حرارتی و نرخ تبخیر برای جاذب گرافیتی خالص به ترتیب ۱۷/۶۸ % و  kg/m۲.h۹۷/۰ است که با اضافه کردن نانوذرات نیکل به آن، به ترتیب تا مقدار ۵۷/۹۳ % و kg/m۲.h ۳۷/۱ افزایش یافته است. اهمیت مهندسی ساختار با استفاده از دو زیرلایه متفاوت با جاذب آب پنبه­ای یا پلی­ استری بررسی و متناسب با شرایط جاذب فتوترمال و موازنه جرم و انرژی، مناسب­ترین زیر لایه همراه با انتقال دهنده آب پلی­استری برای جاذب فوتوترمال گرافیت/نیکل، انتخاب شد.

دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

چکیده در این مطالعه تاثیر غلظت های مختلف آب نمک بر تغییر ترکیبات شیمیایی و وزن کپور طی مراحل مختلف فرآوری مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور فیله کپور معمولی Cyprinus carpio در سه غلظت آب نمک (۱۰%، ۱۵% و ۲۰%) با نسبت ماهی به آب نمک (۶/۱:۱) و همچنین غلظت ۲۰% با نسبت ماهی به آب نمک (۱:۱) نمک سود گردید و سپس به ترتیب نمک سود خشک و نگهداری صورت پذیرفت. بیشترین مقدار وزن، پروتئین، رطوبت و کمترین مقدار نمک و چربی در غلظت های کم آب نمک (۱۵-۱۰ درصد) در مقایسه با محلول های غلیظ (۲۰ درصد) آب نمک  به دست آمد. حداکثر وزن در غلظت ۱۰ درصد در مرحله آب نمک گذاری و حداقل وزن در غلظت ۲۰ درصد با نسبت ۱ به ۶/۱ در مرحله نگهداری یافت شد (P<۰/۰۵). بالاترین میزان نمک در مرحله نگهداری بود، بنابراین کمترین مقدار رطوبت و وزن در مرحله نگهداری در هر یک از چهار غلظت آب نمک مشاهده گردید. پروتئین فیله در طی فرآیند نمک سود کردن افزایش یافت (P<۰/۰۵) به طوری که در مراحل نمک سود خشک و نگهداری مقدار پروتئین تفاوتی نشان ندادند. بیشترین مقدار چربی در غلظت ۱۵ و ۲۰ درصد در مرحله نگهداری مشاهده شد. اگر چه نمک منجر به کاهش معنی دار مقدار pH در طی فرآوری گردید ولی در مرحله نگهداری مقدار آن افزایش یافت (P<۰/۰۵).  

دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

  چکیده کپور نمک سود- خشک شده یکی از فرآورده های ماهی است که به طور سنتی در ایران مصرف می شود. بنابراین، مطالعه ای جهت درک بهتر تغییرات فیزیکوشیمیایی، باکتریایی و خواص حسی فرآورده نمک سود-خشک شده کپور انجام گردید. نمونه های فیله و شکم خالی کپور در دمای ۴ درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ روز شور شدند و سپس خشک و نگهداری گردیدند. نتایج نشان داد که مقادیر پروتئین و رطوبت طی مراحل مختلف فرآوری کاهش یافت (۰۵/۰>p). کاهش رطوبت با افزایش مقدار نمک همراه بود. میزان چربی طی مراحل مختلف فرآوری ثابت باقی ماند. pH ماهی خام از ۱۰/۰±۸۶/۶ به ترتیب در کپور فیله شده و شکم خالی طی مرحله نمک سود خشک به ۳۲/۰±۳۲/۵ و ۴۱/۰±۶۵/۵ کاهش (۰۵/۰>p) و سپس در مراحل بعدی مجدداً افزایش یافت (۰۵/۰>p). TVBN پس از نمک سود خشک کاهش و در مراحل خشک و نگهداری افزایش گردید (۰۵/۰>p). میزان  TBA کپور خام در تمام مراحل تولید افزایش یافت (۰۵/۰>p). در نمونه های نمک سود شده شکم خالی مقادیر پروتئین، رطوبت،pH، TVBN و TBA به جز نمک بیشتر از ماهی فیله شده بود. بو، مزه و رنگ کپور فیله شده و شکم خالی به جز در مورد مزه ماهی شکم خالی  طی مراحل مختلف فرآوری مشابه بود (۰۵/۰<p). تعداد باکتری های مزوفیل و هالوفیل طی فرآوری به طور معنی داری افزایش داشت اما تعداد باکتری سایکروفیل طی مراحل مختلف فرآوری کاهش یافت (۰۵/۰>p).  
سمیرا جعفریان، حجت الله جعفریان، محمدرضا بیواره،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: مطالعه حاضر باهدف بررسی تاثیر باسیلوس­های پروبیوتیکی بر پارامترهای خون‌شناختی بچه ماهیان کپور معمولی در شرایط قبل و بعد از حمل‌ونقل‌های طولانی‌مدت انجام شد.
مواد و روش­ها: در این پژوهش ۱۸۰ عدد بچه ماهی کپور با میانگین وزنی ۲۹/۱±۵۰ گرم به شکل تصادفی در دو مخزن فایبرگلاسی با ظرفیت ۴۰۰ لیتر تقسیم شدند. بچه ماهیان در یک مخزن با جیره‌های تکمیل‌شده با پروبیوتیک در غلظت CFU/L ۱۰۷×۱ و در مخزن دیگر با جیره‌های فاقد هرگونه ماده افزودنی به مدت ۴۵ روز تغذیه شدند. در پایان دوره غذادهی، بچه ماهیان تغذیه کرده از پروبیوتیک در دو تیمار آزمایشی شامل کیسه حاوی ۵/۰ گرم نمک در هر لیتر آب و کیسه فاقد نمک و بچه ماهیان تغذیه کرده از گروه شاهد تحت همین عنوان در کیسه‌های پلاستیکی ۴۰ لیتری با تراکم یک کیلوگرم ماهی در هر کیسه (~۲۰ ماهی) بسته‌بندی شدند. پس از ۱۲ ساعت، نمونه خون از تیمارها تهیه و پارامترهای خون‌شناختی موردسنجش قرار گرفت. 
یافته­ ها: نتایج این تحقیق نشان داد که در شرایط قبل از صید و استرس ناشی از حمل‌ونقل باعث تغییرات معنی‌دار در سطوح WBC، Ht، MCV، MCH، MCHC و شمارش افتراقی لکوسیت­ها در بین تیمارهای مختلف آزمایشی می‌گردد (۰۵/۰p<). درحالی‌که اختلاف معنی‌داری در مقدارRBC و Hb نداشت (۰۵/۰p>). 
نتیجه‌گیری: درمجموع، این نتایج نشان داد که استفاده از باسیلوس های پروبیوتیکی در جیره غذایی بچه ماهیان کپور معمولی تأثیرات مثبتی بر پارامترهای خون‌شناختی آن‌ها در شرایط قبل و بعد از حمل‌ونقل‌های طولانی‌مدت دارد و در صورت استفاده در جیره غذایی می‌تواند جایگزین مناسبی بجای نمک باشد.

دوره ۸، شماره ۲۸ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده منحنی رطوبت تعادلی همدمای جذب و دفع خرمای استعمران، در چهار دمای ۴۰، ۵۰، ۶۰، و ۷۰ درجه سلسیوس به وسیله محلول های نمکهای اشباع با فعالیت آبی بین ۰۵/۰ تا ۸۵/۰ استخراج و رسم گردید. برای دماهای ۴۰ و ۵۰ درجه سلسیوس، با افزایش دما، در فعالیت آبی کمتر از ۳/۰، رطوبت تعادلی کاهش یافت و برای فعالیت آبی بیشتر از ۳/۰، با افزایش دما رطوبت تعادلی، افزایش یافت و پدیده عبور مشاهده گردید که می توان آن را به حل شدن قندها نسبت داد. برای دماهای ۶۰ و ۷۰ درجه سلسیوس این حالت در فعالیت آبی ۰۵/۰ مشاهده گردید. معادله های مدل GAB، هاسلی اصلاح شده، چانگ-پی فوست اصلاح شده، اسمیت اصلاح شده، اوسوین اصلاح شده و هندرسون اصلاح شده برای هر دو حالت جذبی و دفعی جهت برازش داده ها استفاده شد که در این میان، مدل GAB بهترین برازش را داشت. میزان رطوبت تک لایه Mm برای هر دو حالت جذب و دفع با استفاده از مدل GAB محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که (Mm) با افزایش دما کاهش پیدا کرد. گرمای خالص جذب و دفع نیز با استفاده از رابطه کلازیوس کلاپیرون محاسبه گردید. نتایج محاسبات نشان داد که این گرما با افزایش فعالیت آبی کاهش یافته و مقدار این گرما برای حالت جذبی بیشتر از حالت دفعی است.

دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده نمونه های پنیر سفید آب نمکی ایرانی در سه غلظت  ۱۳، ۱۰ و ۸% از آب نمک در دمای oC۱±۶ در  طول مدت ۵۶ روز رسیدگی مورد مطالعه قرار گرفتند. تأثیر غلظت نمک روی ویژگی های فیزیکوشیمیائی، بافتی، لیپولیز و پروتئولیز در طی رسیدگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از آزمایشات نشان دادند که پنیرهای رسیده در بیشترین غلظت نمک دارای بالاترین میزان pH، ماده خشک و نمک و همچنین کمترین میزان اسیدیته بودند. ارزیابی پروتئولیز در طی رسیدگی با استفاده از روشهای کلدال، اندازه گیری جزء نیتروژن محلول و الکتروفورز انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان پروتئولیز در نمونه های پنیر رسیده در غلظت های متفاوت آب نمک تحت تأثیر غلظت نمک قرار می گیرد؛ بطوریکه با کاهش غلظت آب نمک میزان پروتئولیز افزایش می یابد. لیپولیز بوسیله اندازه گیری اندیس اسیدی (ADV) در طی رسیدگی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر طبق یافته های بدست آمده میزان اندیس ADV در نمونه های پنیر رسیده در غلظت های متفاوت آب نمک تغییرات معنی داری را نشان می دهد. ارزیابی بافت بوسیله دستگاه اینسترون نشان داد که نمونه های پنیر رسیده در بیشترین درصد نمک (۱۳%) سفت تر از نمونه هایی بودند که درصد نمک کمتری داشتند (۸ و ۱۰%).

دوره ۸، شماره ۳۲ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده     نمک سود و وکیوم کردن هر کدام به تنهایی دارای معایبی برای نگه­داری ماهی در حالت غیر منجمد دارند. این پژوهش به منظور بررسی اثر نمک سود رقیق، بسته­بندی وکیوم و اثر توأمان آن­ها بر ماندگاری فیله قزل آلای رنگین کمان در دمای Cº۱±۴ صورت پذیرفت. بدین منظور فیله ماهی قزل آلا در آب نمک ۱۰ درصد، آب نمک گذاری شد و سپس وکیوم گردید. اندازه­گیری شاخص­های pH، مجموع بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N)، تیوباربیتوریک اسید (TBA)، بار میکروبی کل (TVC) و ارزیابی­های حسی، طی ۱۸ روز نگه­داری در دمای یخچال صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که همه­ی شاخص­های شیمیایی و میکروبی طی دوره نگه­داری افزایش یافتند. شاخص­های TBA ، TVB-N، PH و رشد میکروبی در تیمار وکیوم نمک سود شده کمتر از تیمارهای دیگر بود و در تیمار نمک سود رقیق (به جز شاخص TBA) کمتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰>P). نتایج ارزیابی­های حسی نشان داد که نمک سود رقیق فیله قزل­آلا سبب بهبود وضعیت این شاخص­ها طی دوره نگه­داری نسبت به گروه کنترل شد. همچنین تیمارهای وکیوم نمک سود شده دارای امتیاز بهتری در ارزیابی­های حسی نسبت به گروه نمک سود داشتند (۰۵/۰>P). با توجه به حدود مجاز شاخص­های TVB-N (۲۵ میلی­گرم در ۱۰۰ گرم فیله) و بار میکروبی کل (Log cfu/g ۶) و همچنین ارزیابی­های حسی، تیمار نمک سود رقیق در حدود ۳ روز و تیمار وکیوم نمک سود حدود ۷ روز زمان ماندگاری فیله قزل آلا در دمای Cº۴ را افزایش داده و همچنین اشکالات عمده هر یک از روش­های نمک سود و وکیوم کردن مرتفع شد.

دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: کاروتنوئیدها گروه وسیعی از رنگدانه‌های محلول در چربی هستند و به‌وسیله انواعی از میکروارگانیزم‌ها تولید می‌شوند. هدف مطالعه حاضر، مقایسه تولید رنگدانه کاروتنوئیدی توسط جدایه‌های پروکاریوتی اکوسیستم‌های شور ایران و شناسایی جدایه برتر بود.
مواد و روش‌ها: در مطالعه تجربی حاضر جدایه‌ها با روش‌های مبتنی بر کشت، خالص‌سازی و عصاره کاروتنوئیدی با روش اسپکتروفتومتری در طول موج‌های ۴۰۰ تا ۶۰۰نانومتر آنالیز شدند. میزان کل کاروتنوئید در طول موج ۴۹۰نانومتر به‌دست آمد و در نهایت با روش خالص‌سازی باند‌ها به‌وسیله کروماتوگرافی لایه نازک و آنالیز با کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا و طیف‌سنج مادون قرمز تبدیل فوریه باند‌های مورد نظر تعیین هویت شدند.
یافته‌ها: از اکوسیستم‌های بررسی‌شده، تعداد ۴۳ جدایه به‌دست آمد. ۸ جدایه تحمل‌کننده نمک، ۸ جدایه نمک‌دوست نسبی و ۲۷ جدایه نمک‌دوست اجباری بودند. همه سویه‌ها ترکیبات کاروتنوئیدی تولید کردند. جدایه M۲۴ با تولید ۲۰/۵۴۰۵میکروگرم بر گرم به‌عنوان جدایه برتر اتخاب شد. ۶ باند در عصاره رنگی این سویه مشاهده و غلیظ‌ترین باند خالص‌سازی شد. طیف‌سنجی با اسپکتروفتومتر مرئی در نور فرابنفش جذب ۴۹۵نانومتری با دو شانه در ۵۳۰ و ۴۶۵نانومتر را به‌عنوان حداکثر جذب نشان داد که مشابه طیف مرئی در نور فرابنفش حاصل از آلفا-باکتریوروبرین بود. جدایه M۲۴، ۹۸% با سویه هالوآرکولا آمیلولیتیکا BD-۳ قرابت فیلوژنی داشت.
نتیجه‌گیری: از اکوسیستم‌های بررسی‌شده، تعداد ۴۳ جدایه به‌دست آمد. ۸ جدایه تحمل‌کننده نمک، ۸ جدایه نمک‌دوست نسبی و ۲۷ جدایه نمک‌دوست اجباری هستند. همه سویه‌ها قادرند ترکیبات کاروتنوئیدی تولید کنند. جدایه M۲۴ جدایه برتر است، که ۹۸% با سویه هالوآرکولا آمیلولیتیکا BD-۳ قرابت فیلوژنی دارد.


دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

آنزیم یوریکاز (EC ۱.۷.۳.۳) در دهه ۱۹۷۰ برای اولین‌بار برای پیشگیری از افزایش غلظت اوریک‌اسید در خون و تشکیل بلورهای اورات استفاده شد. این آنزیم بعدها به‌صورت نوترکیب استفاده شد اما به‌علت واکنش ایمنی بیماران به این پروتئین بیگانه برای بدن، تلاش‌ها برای یافتن منابع جدیدی از این آنزیم با ویژگی‌های مطلوب‌تر ادامه دارد. با توجه به اهمیت باکتری‌های نمک‌دوست و تحمل‌پذیر نمک در تولید آنزیم‌هایی با ویژگی‌های منحصربه‌فرد، در این پروژه ۸۵ سویه از این باکتری‌ها که در مطالعات پیشین از دریاچه ارومیه جداسازی شده بودند، برای تولید آنزیم یوریکاز بررسی شدند و بهترین سویه تولیدکننده براساس توالی‌یابی ژن ۱۶S rRNA بیش از ۹۹% به هالوموناس سولفیداریس (Halomonas sulfidaeris) شباهت نشان داد. در ادامه با تغییر فاکتورهای محیطی و فیزیکوشیمیایی محیط کشت، مهم‌ترین عوامل موثر بر تولید یوریکاز توسط این باکتری شناسایی و با استفاده از روش بهینه‌سازی سطح پاسخ تولید آنزیم بهینه شد. در شرایط بهینه میزان تولید آنزیم در ۸=pH، دمای °C۳۴/۵، غلظت کلریدسدیم ۳% و غلظت اوریک‌اسید ۷/۵گرم بر لیتر به ۳۲/۵واحد بر میلی‌لیتر افزایش یافت که در مقایسه با گزارشات موجود، مقدار قابل توجهی است. این سویه می‌تواند در تحقیقات بعدی در مورد کاربردهای درمانی آنزیم مقاوم به نمک آن مورد استفاده قرار بگیرد.

زهرا محمودی، محمد کاظمیان، اقبال خواجه رحیمی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

این تحقیق با هدف تعیین غلظت بهینه حمام نمک در کاهش باکتری‌ها در سطح اندام‌های خارجی و بهبود رشد ماهیان جوان اوزون‌برون پرورشی در قالب سه تیمار با غلظت‌های ۵، ۱۰ و ۱۵ گرم در لیتر و یک گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد ۲۰۰ عدد ماهی با میانگین وزن ۵۰۰ گرم در ۸ حوضچه بتنی ۳۰۰۰ لیتری با دبی ورودی آب ۵/۰ لیتر در ثانیه به مدت ۶۰ روز مورد آزمایش قرار گرفتند. حمام نمک هر ۱۵ روز با دوزهای موردنظر به مدت ۳۰ دقیقه انجام شد. بر اساس نتایج، اختلاف معنادار آماری در کلیه شاخص‌ها به استثناء اندازه طول نهایی مشاهده شد. پارامترهای رشد و تغذیه‌ای در تیمار ۱ افزایش معنا‌دار آماری را نشان داد (p<۰,۰۵) و تیمار ۳ از میزان رشد کمتری نسبت به سایر تیمارها و گروه شاهد برخوردار بودند. تغییرات آماری معنا‌داری در میزان پروتئین کل، آلبومین و همچنین باکتری‌های کل پوست و آبشش در بین تیمارها مشاهده نگردید (p>۰,۰۵) ولی به لحاظ عملی بیشترین میزان پروتئین کل و آلبومین در تیمار ۱ و کمترین میزان در تیمار ۳ نسبت به سایر تیمارها و گروه شاهد و بیشترین تعداد باکتری‌های کل در تیمار ۳ و کمترین میزان در تیمار ۱ مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد استفاده از حمام نمک با شوری ۵ گرم در لیتر شرایط مساعدتری در جهت کاهش چسبندگی و غلبه پاتوژن‌ها و بهبود روند رشد ماهیان جوان اوزون‌برون پرورشی را فراهم میسازد.

دوره ۱۳، شماره ۵۵ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده در این پژوهش درصد نمک ( ۵/۰ یا ۱%) و ترتیب افزودن آن (قبل یا بعد از تخمیر)، در دو نسبت متفاوت نمک مخلوط NaCl/KCl (۱۰۰:۰ و ۵۰:۵۰)، به عنوان متغیر های پژوهش در دوغ پروبیوتیک به کار گرفته شد. پروبیوتیک ها شامل ل. اسیدوفیلوس LA-۵، بیفیدوباکتریوم لاکتیس BB-۱۲ و باکتری های سنتی ماست در کشت مخلوط ABY به نمونه ها تلقیح شدند. pH، اسیدیته و پتانسیل احیا نمونه ها طی مدت زمان تخمیر اندازه گیری شد. همچنین قابلیت زیستی در بازه های زمانی هفت روزه طی دوره نگهداری یخچالی بررسی شد. ارزیابی حسی نمونه ها در روز های ۰ و ۲۱ انجام گرفت. جایگزینی نسبی نمک KCl با NaCl در غلظت های مورد آزمون بر قابلیت زیستی پروبیوتیک ها اثر مثبت داشت. بیشترین قابلیت زیستی در تیمار حاوی ۱ درصد نمک NaCl/KCl و سپس در تیمار حاوی ۵/۰ درصد نمک NaCl/KCl قبل از تخمیر مشاهده شد. نمونه های حاوی ۵/۰ درصد نمک NaCl قبل از تخمیر بیشترین پذیرش و نمونه های حاوی ۵/۰ درصد نمک NaCl/KCl در رتبه ی دوم پذیرش قرار گرفتند (p < ۰,۰۵). بنابر این، جایگزینی نسبی نمک KCl با NaCl، در غلظت ۵/۰ درصد نمک از لحاظ حسی قابل قبول بود. در کل، تیمار حاوی ۵/۰ درصد نمک NaCl/KCl قبل از تخمیر، بهترین تیمار برای تولید دوغ پروبیوتیک با نمک جایگزین تشخیص داده شد.

دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده کپور نمک سود- خشک شده یکی از فرآورده های ماهی است که به طور سنتی در ایران مصرف می شود. بنابراین، مطالعه ای جهت درک بهتر تغییرات فیزیکوشیمیایی و خواص حسی فرآورده نمک سود-خشک شده ماهی کفال انجام گردید. نمونه های فیله و شکم خالی کفال در دمای ۴ درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ روز شور شدند و سپس خشک و نگهداری گردیدند. آنالیز فیزیکوشیمیایی ماهی خام و ماهی فرآوری شده نشان داد که مقدار رطوبت طی فرآوری کاهش (۰۵/۰>P) و مقدار نمک، چربی و بازهای ازته فرار به طور معنی داری افزایش یافتند. مقدار پروتئین و pH در شروع نمک سود کاهش و سپس به طور معنی داری افزایش یافتند. مقدار تیوباربیتوریک طی مراحل نمک سود و خشک کردن افزایش و سپس کاهش یافت (۰۵/۰>P).خواص ارگانولپتیک ماهی کفال فیله شده و شکم خالی طی مراحل مختلف فرآوری مشابه بود (۰۵/۰<P).از تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که استفاده از فیله نمک سود- خشک شده نتایج بهتری داشتند.

دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده به منظور رسیدن غلظت بهینه نمک، تخم نمک سود ماهی قزل‏آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) با افزودن نمک خالص و مخلوط (۵/۳، ۵/۴ و ۵/۵ درصد) تهیه گردید. آزمایشات شیمیایی، میکروبی، ارزیابی حسی و سنجش رنگ نمونه‏ها در طی ۶۰ روز نگهداری در دمای یخچال مورد بررسی قرار گرفت. مقدار بارباکتریایی کل، سرمادوست، کپک و مخمر تعیین گردید. بارباکتریایی کل در نمونه‏های تولیدی با درصد بالاتر نمک (۵/۴ و ۵/۵) کمتر بود. این کاهش در افزایش نمک خالص از ۵/۴ به ۵/۵ درصد اثر معنی‏دار نداشت. به طور کلی، افزودن ۵/۴ و ۵/۵ درصد نمک سبب جلوگیری و کاهش رشد میکروبی گردید و مقدار بارباکتریایی در مورد نمک خالص و نمک مخلوط به ترتیب پس از ۳۰ و ۶۰ روز به ۵ تا ۶ واحد لگاریتمی رسید. شاخص روشنایی L* نمونه‏ها باافزایش درصد نمک از ۵/۳ به ۵/۵ افزایش داشت. در تمامی نمونه‏ها شاخصهای a*و b*در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنی‏داری کاهش یافت. غلظت بالاتر نمک رابطه خوبی با شاخصهای حسی نمونه‏ها داشت. رنگ، بو، بافت و شاخصهای حسی با درصد نمک بالاتر درطی نگهداری بهبود یافتند. این نتایج نشان می‏دهد که نوع و غلظت نمک در فرآوری تخم قزل‏آلا مهم بوده ودرصد بالاتر نمک سبب افزایش مدت ماندگاری گردید.

دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

  چکیده تولید تخم­مرغ مایع پاستوریزه در کشور، صنعت نوینی است. هدف اصلی از پاستوریزاسیون ایجاد محصولی ایمن از نظر میکروبی است، اما عدم کنترل فرایند خسارات جبران ناپذیری به خواص عملکردی آن از جمله خاصیت امولسیون­کنندگی وارد و ضرر اقتصادی قابل توجهی را باعث می­شود. حفظ کیفیت زرده فاکتور بسیار مهمی است که طی پاستوریزاسیون باید به آن توجه شود. زرده تخم­مرغ با شرایط پاستوریزاسیون معین طبق طراحی آزمون Box-Behnken پاستوریزه و از آن به عنوان امولسیفایر در تهیه امولسیون روغن در آب ۳۰% استفاده شد. ویژگی­های رئولوژیکی نمونه­های امولسیون توسط دستگاه رئومتر، پارامترهای توزیع اندازه ذرات با استفاده از تکنیک تفرق نور لیزر و اندیس پایداری امولسیون به روش کدورت­ سنجی بررسی شد. تأثیر دما، نمک و فشار هموژنایزر بر فاکتورهای مورد مطالعه به روش سطح پاسخ ارزیابی و برای هر پاسخ مدل چند جمله­ای درجه دوم به دست آمد. افزایش دما بدون حضور نمک با دناتوراسیون پروتئین­های زرده خاصیت امولسیون کنندگی آن را تاحدودی کاهش می­دهد. نمک با حفظ ویژگی امولسیون­کنندگی زرده طی پاستوریزاسیون اثرات سوء دما بر کیفیت زرده را از بین می­برد. فشار هموژنایزر نیز با تأثیر مثبت بر یکنواختی اندازه ذرات و قوام ساختار، امولسیون­کنندگی زرده را بهبود می­بخشد. از نتایج مدل­های موجود می­توان در تخمین تأثیر شرایط پاستوریزاسیون بر پاسخ­ها در جهت افزایش کیفیت زرده تخم­مرغ مایع پاستوریزه بهره برد.

دوره ۱۴، شماره ۶۶ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
پنیر پروسس یکی از پنیرهای اصلی و پیشتاز در دنیا است که به عنوان یک ترکیب در فرمولاسیون­های غذایی مختلف استفاده
می­شود. در پنیر پروسس نمک­های امولسیون کننده نقش مهمی در ایجاد بافت یکنواخت با ویژگی‌های فیزیکی مطلوب دارند، با این وجود مصرف این نمک­ها برای سلامتی بشر مناسب نمی­باشد لذا امروزه بمنظور کاهش میزان فسفر، افزایش نسبت کلسیم به فسفات و کاهش مصرف سدیم و ترکیبات آن برای تولید پنیرهای پروسس یا آنالوگ بدون استفاده از نمک­های امولسیون کننده تجاری بر پایه فسفات و پلی­فسفات­ها تلاش می­شود که منجر به تولید محصولات جدید فراسودمند می­شود. در این تحقیق اثر صمغ زانتان ( ۱/۰ تا ۴/۰ درصد وزنی) و ایزوله پروتئین سویا (۵/۰ تا ۲ درصد وزنی) به عنوان جایگزین بخشی از نمک­های امولسیون­کننده (۰ تا ۲ درصد وزنی) بر ویژگی­های فیزیکوشیمیایی پنیر پروسس مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق آزمایشات اولیه از نظر فیزیکی و حسی، نمونه بهینه که شامل ۳۸/۰ % وزنی/وزنی صمغ زانتان، ۲ % وزنی/وزنی ایزوله پروتئین سویا، ۰۹۰/۱ % وزنی/وزنی نمک امولسیون کننده بود انتخاب گردید و ویژگی­های بافت، رنگ و اسیدیته و pH  نمونه مذکور در مقایسه با نمونه شاهد در طی ۶۰ روز نگهداری اندازه­گیری شد. نتایج نشان داد که در طی نگهداری میزان سفتی، صمغی بودن، قابلیت جویدن، قابلیت ارتجاع، pH و شاخصb* در نمونه‌های بهینه و شاهد کاهش یافت و شاخص a* تنها در نمونه شاهد کاهش یافت. در مقابل پیوستگی، چسبندگی، قابلیت ذوب، اسیدیته و شاخص L* در هر دو نمونه افزایش یافت.

دوره ۱۴، شماره ۶۶ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده در پژوهش حاضر، از روش مخمر- نمک به منظور تهیه خمیر نان لواش استفاده گردید. مخمر مصرفی، ساکارومیس سرویسیه به شناسه‌ی ( PTCC، کد ۵۰۸۰ ) بود که در دو سطح ۰۶/۰ و ۱۲/۰درصد (وزنی- وزنی بر پایه آرد گندم) مورد استفاده قرارگرفت. برای انجام پژوهش از طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار استفاده شد و مقایسه میانگین‌ها توسط آزمون چند دامنه‌ای دانکن صورت پذیرفت. با توجه به نتایج، در روش مذکور، با افزایش سطوح مصرف مخمر در مقایسه با نمونه شاهد، میزان جذب آب، زمان گسترش، زمان پایداری، مقاومت و عدد والوریمتری خمیر افزایش یافت. به علاوه خمیرهای تهیه شده به روش مخمر- نمک در مقایسه با خمیر شاهد از مساحت زیر منحنی(انرژی)، مقاومت به کشش و ضریب (نسبت مقاومت به کشش به قابلیت کشش) بالاتری برخوردار بودند. همچنین با توجه به نتایج آزمون های شیمیایی، نمونه‌های نان لواش تولید شده به روش مخمر- نمک در مقایسه با شاهد، حاوی رطوبت، پروتئین و خاکستر بیشتر اما دارای pH کمتری بودند.

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱