۱۳ نتیجه برای نیکل
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
در چند سال اخیر بهدلیل افزایش گازهای گلخانهای در جو کرهی زمین، مشکلات زیست محیطی فراوانی ایجاد شده است. در دهه گذشته، غشاهای شبکهآمیخته بهدلیل توانایی مناسب در جداسازی گازهای قطبی از غیرقطبی، بسیار مورد توجه قرار گرفته شده است. در این پژوهش غشای شبکه آمیختهی دو جزئی جدید با افزودن نانوذرهی اکسید آهن نیکل روی به شبکه پلیمری پباکس تهیه شد تا در کنار ویژگیهای منحصر بفرد این کوپلیمر مانند مقاومت مکانیکی بالا و تراوایی مناسب گازی، از ویژگیهای نانوذرهی مذکور مانند تراوایی و گزینشپذیری قابلتوجه و پایداری مکانیکی و گرمایی مناسب آن استفاده شود. آزمون تراوایی گازی بر روی غشاهای پلیمری خالص و شبکه آمیختهی دوجزئی در دمای ۳۵ درجهی سانتیگراد و فشارهای ۲ تا ۱۰ بار انجام شد. همچنین غشاهای ساختهشده با آزمونهای FESEM، FTIR-ATR، DSC و XRD مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که در غشای بهینه حاوی ۱ درصد وزنی نانوذره در بستر پلیمر، مقدار تراوایی گاز CO۲ نسبت به غشای پلیمری خالص در فشار ۱۰ بار، بیش از ۱۲۸ درصد بهبود یافت و به حدود ۲۷۸ بارر رسید و این در حالی بود که گزینش پذیریهای CO۲/CH۴ و CO۲/N۲ نیز به ترتیب ۱۷۵ و ۱۸۳ درصد بهبود پیدا کردند. دلیل اصلی این بهبود، حضور اتمهای آهن، نیکل و روی در نانوذرهی بهکار گرفته شده بود که موجب ایجاد برهمکنش بهتر غشای ساختهشده با گاز CO۲ گردید. همچنین بهدلیل وجود بخشهای CO۲ دوست در ساختار پلیمر پباکس، تراوایی CO۲ در مقایسه با گازهای N۲ و CH۴، بسیار بیشتر میشود.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده- فلزات سمی باعث آلودگی پساب بیمارستان ها و کارخانجات می گردند. لذا حذف آنها از محیط زیست لازم می باشد. مخمر Saccharomyces carlsbergensis PTCC ۵۰۵۱ از سازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران بصورت لیوفیلیزه دریافت شده ودر محیط YEDPA کشت داده شده و آنگاه جهت تکثیر از مالت اکسترکت براث استفاده شده است . در این تحقیق ،اثرات پارامتر هایی نظیر: اسیدیته ، دما، سینتیک و ایزوترم جذب فلز نیکل و روی بوسیله ساکارومیسس بررسی شد. حد اکثر میزان جذب نیکل در اسیدیته حدود ۵/۵، و روی در حدود ۶ بود. بررسی سینتیکی نشان داد که جذب زیستی نیکل و روی به سرعت توسط بیومس ساکارومیسس انجام گرفت و عمده حذف در کمتر از ۳۰ دقیقه اول آزمایش صورت گرفت. بررسی جذب نیکل و روی بوسیله ساکارومیسس فعال و غیر فعال نشان داده است، بیشتر جذب بوسیله حالت فعال مخمر صورت گرفته است. میزان جذب نیکل و روی بوسیله ساکارومیسس غیر فعال شده بوسیله اتوکلاو و،سدیم آزید و دی نیترو فنل بررسی شده است. بیشینه میزان جذب نیکل و روی به ترتیب ۰,۶۵ و ۰.۴۷ میلی مول بر گرم می باشد. حذف فلزات سمی و سنگین از پساب بیمارستان ها بوسیله قارچ ساکارومیسس با کارایی بلا صورت می گیرد.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
موضوع تحقیق: با توجه به شرایط رو به وخامت محیطزیست و به طور خاص جهانی که با کمبود انرژی و آب تمیز روبرو است، ویژگیهای سیستم خورشیدی تولید بخار از جمله عدم انتشار کربندیاکسید، مصرف انرژی پایین و بازده بالا برای نمکزدایی آب دریا کمک بزرگی به تامین نیاز بشر میکند. در سیستمهای مدرن نمک زدایی خورشیدی، انرژی خورشیدی توسط یک جاذب فوترترمال دریافت و سپس به انرژی حرارتی تبدیل میشود تا حجم مشخصی از آب را گرم کرده و بخار تولید کند؛ بخار تولید شده به سطح داخلی پوشش که سردتر است برخورد کرده، متراکم شده و آب تمیز در مخزن جمع میشود. سیستم خورشیدی تولید بخار باید دارای پنج ویژگی مهم و اساسی، شامل جذب نور زیاد، اتلاف حرارتی اندک، متمرکزسازی گرما، انتقال مناسب آب و در نهایت قابلیت شناوری بر سطح آب باشد.
روش تحقیق: در پژوهش پیشرو سیستم خورشیدی تولید بخار مبتنی بر جاذب گرافیت ساخته شده و عملکرد آن با استفاده از نانوذرات پلاسمونیک نیکل ارتقا داده شده است. بمنظور بررسی اثر ساختار دو زیرلایه برای جاذب فتوترمال ساخته شد که شامل یک فوم پلییورتان (PU) تخلخل بسته به عنوان عایق حرارتی و یکی از دو نوع نمد متفاوت از جنس پنبه یا پلیاستر به عنوان لایه انتقال دهنده آب دور فوم PU پیچیده شده است. در این مطالعه مهمترین پارامترها از جمله نرخ تبخیر آب، دمای سطح نمونه و بازده سیستم اندازهگیری شدهاند.
نتایج اصلی: بازده حرارتی و نرخ تبخیر برای جاذب گرافیتی خالص به ترتیب ۱۷/۶۸ % و kg/m۲.h۹۷/۰ است که با اضافه کردن نانوذرات نیکل به آن، به ترتیب تا مقدار ۵۷/۹۳ % و kg/m۲.h ۳۷/۱ افزایش یافته است. اهمیت مهندسی ساختار با استفاده از دو زیرلایه متفاوت با جاذب آب پنبهای یا پلی استری بررسی و متناسب با شرایط جاذب فتوترمال و موازنه جرم و انرژی، مناسبترین زیر لایه همراه با انتقال دهنده آب پلیاستری برای جاذب فوتوترمال گرافیت/نیکل، انتخاب شد.
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
چای یکی از رایجترین نوشیدنی ها در جهان است و به علت اثرات مثبت آن در سلامت انسان، به عنوان یک گیاه دارویی مورد توجه قرار گرفته است. گیاه چای (Camellia sinensis) قادر به جذب و ذخیره عناصر فلزی بخصوص آلومینیوم در بخش های مختلف گیاه است. گزارشاتی درباره ارتباط عناصر سنگین آرسنیک و آلومینیوم با بیماری هایی نظیر آلزایمر وجود دارد. به علت مصرف زیاد چای در کشور ما و تأثیرات نامطلوب عناصری نظیر آلومینیوم، کادمیوم، استرانسیوم، نیکل، کبالت و سرب بر سلامت انسان، هدف از این بررسی، تعیین این عناصر در چای بوده است. چهار گروه نمونه چای (ایرانی، خارجی، مخلوط و کیسه ای) و چهار نمونه در هر گروه به طور تصادفی انتخاب و از سوپرمارکت های محلی (شهروند و رفاه) در تهران تهیه گردید. نمونه ها به روش خاکستر مرطوب و با استفاده از اسید کلریک و نیتریک غلیظ آماده سازی شده سپس مقدار عناصر نمونه ها با دستگاه اسپکتروفتومتر ICP-OES تعیین گردید. تمامی آزمایشات در ۲ تکرار انجام گردید. برای ارزیابی پارامترهای آماری، از میانگین و انحراف استاندارد، آمار ناپارامتری (کروسکال- والیس) و آنالیز واریانس یک طرفه و دوطرفه با از نرم افزار SPSS v,۱۳ استفاده شد. نتایج نشان داد که مقدار عناصر سرب، کبالت و کادمیوم در تمام نمونه های چای کمتر از حد تشخیص دستگاه بوده است (به ترتیب ppm۱۴/۰، ۰۵/۰ و ۰۱۵/۰). اختلاف معنی داری در مقدار آلومینیوم بین گروه های چای وجود داشته است (۰۵/۰ >p). در مورد نیکل اختلاف معنی داری بین گروه های چای مشاهده نگردید. اختلاف معنی دار فقط بین گروه چای خارجی با سایر گروه ها وجود داشته و اختلاف معنی دار بین نمونه های هر گروه نیز مشاهده گردید (۰۵/۰ >p). این بررسی نشان داد که مقادیر عناصر در اغلب نمونه های چای ایرانی بیشتر از سایر انواع چای می باشد. برای حل مشکلات تولید و فرآوری چای، تحقیقات بیشتری باید در این زمینه انجام گیرد.
نگین بیات، احمد قره خانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از این مطالعه سنجش مقادیر فلزات آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه و برخی از ترکیبات شیمیایی مهم در بافت های مختلف نمونههای شاه میگوی سد ارس بود. بدین منظور تعداد ۲۷۱ نمونه شاه میگو از دهم آذرماه تا دهم دیماه سال ۱۳۹۶ به طور تصادفی از سد ارس جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شد. پس از انتقال نمونهها و آمادهسازی آنها، جهت سنجش مقادیر آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه به دستگاه جذب اتمی تزریق شدند. برای اندازهگیری میزان پروتئین، خاکستر و رطوبت نمونهها، از روش AOAC استفاده گردید. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه در نمونههای شاه میگو در عضله و کمترین آنها در آبشش وجود دارد. بالاترین میزان فلزات مربوط به عنصر کادمیوم در عضله شاه میگو بود. نیکل در جایگاه دوم فلزات تجمع یافته در عضله قرار داشت. آرسنیک و جیوه در عضله از نظر مقدار در رتبههای سوم و چهارم قرار داشتند. از طرفی مشخص گردید که مقدار رطوبت کل آبشش از عضله و بافت هپاتوپانکراس بیشتر بود. نتایج همبستگی بین فلزات بافتهای مختلف شاه میگو نیز نشان داد که بیشترین همبستگی بین عناصر فلزات سنگین شاه میگو، بین کادمیوم و نیکل بود و همبستگی میان آرسنیک و نیکل نیز در جایگاه دوم قرار داشت. میزان پروتئین کل و خاکستر در عضلات شاه میگو بیشتر از سایر بافتهای آن بودند. مطالعه حاضر نشان داد که آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه مورد آنالیز در غلظتهای در حد قابل تشخیص در نمونههای عضله، آبشش و بافت هپاتوپانکراس شاه میگوی سد ارس وجود دارند و میزان نیکل و جیوه در نمونهها، از استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO) پایینتر بود. در نتیجه مقادیر فلزات در نمونههای شاه میگوی مورد آزمون جمع آوری شده از سد ارس در حد ایمن و قابل اطمینان بوده است و از این جهت مشکلی ندارد.
دوره ۱۴، شماره ۱۵ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
خواص مناسب سوپرآلیاژها از جمله حفظ استحکام در دماهای بالا و مقاومت خوب به خوردگی باعث شده تا این آلیاژها در صنایع مختلف از جمله صنایع هوافضا، صنایع شیمیایی و پتروشیمی به وسعت مورد استفاده واقع شود. از طرف دیگر وجود همین خواص باعث شده تا سوپرآلیاژها جزء مواد سخت برای ماشینکاری محسوب شوند. از این رو بررسی قابلیت ماشینکاری سوپرآلیاژها از جنبه تئوری و کاربردی اهمیت زیادی پیدا میکند. در تحقیق حاضر، تأثیر پارامترهای ماشینکاری بر عمر ابزار در تراشکاری سوپرآلیاژ پایه آهن-نیکل N-۱۵۵ بررسی شده است. سرعت برشی و نرخ پیشروی هر کدام در پنج سطح به عنوان متغیرهای برادهبرداری انتخاب شدند. رابطهی بین پارامترهای ماشینکاری و متغیر خروجی (عمر ابزار) با استفاده از روششناسی رویهی پاسخ مدلسازی شد. نتایج نشان میدهند که تطابق خوبی بین نتایج آزمایشهای تجربی و مقادیر پیشبینیشده توسط مدل ریاضی وجود دارد. همچنین از تجزیه و تحلیل واریانس برای بررسی کیفیت مدل برازش شده و متغیرهای مربوطه استفاده گردید و نشان داده شده که سرعت برشی بیش از نرخ پیشروی بر عمر ابزار تأثیرگذار است. همچنین ابزارهای برشی توسط تصاویر حاصل از عکسبرداری الکترونی روبشی مورد مطالعه قرار گرفتند و مکانیزمهای سایش ابزار در سرعتهای برشی و نرخ پیشروی مختلف بررسی شدند. سایش مالشی و چسبندگی، مکانیزمهای سایش غالب هستند. در پایان، با استفاده از تابع مطلوبیت، پارامترهای بهینه ماشینکاری برای به دست آوردن بیشترین عمر ابزار پیشبینی شدند.
دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
در سال های اخیر با توجه به افزایش آگاهی از اثرات سوء فلزات سنگین بر سلامت انسان، بررسی سطوح فلزات سنگین در مواد غذایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان فلزات سنگین سرب، کادمیوم، نیکل در زردآلوی خشک (Prunuse armeniaca linnaeus) (آفتابی وتیزابی) عرضه شده در بازارهای سطح شهر تهران بود. به طور یکه فلزات مذکور با روش هضم مرطوب و دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از میزان فلزات سنگین نمونه های برگه زردآلو نشان داد که میزان کادمیوم نمونه ها در محدوده mg/kg ۰۵۷/۰ تا mg/kg۱۲۴/۰ ، سرب نمونه ها محدوده mg/kg ۵۷/۰ تا mg/kg۶۰/۲ و نیکل نمونه ها محدوده mg/kg۸۷/۴ تا mg/kg۸۳/۰ بوده اند و میزان سرب تمامی نمونه ها به جز آفتابی تبریز mg/kg۶۰/۲ پایین تر از حد مجاز سازمان بهداشت (۲ میلی گرم بر کیلو گرم) بود. همچنین نتایج نشان داد که نمونه برگه زردآلو آفتابی تسوج دارای کمترین میزان کادمیوم و سرب بوده است و میزان کادمیوم و سرب نمونه برگه زردآلو آفتابی تبریز به طور معنی داری بالاتر از نمونه های دیگر بود(P<۰,۰۱). همچنین نمونه برگه زردآلو تیزابی تبریز دارای کمترین میزان نیکل و نمونه برگه زردآلو آفتابی آذر شهر دارای بالاترین میزان نیکل بوده اند. کلید واژگان: فلزات سنگین، برگه زردآلو، سرب، کادمیوم، نیکل
دوره ۱۶، شماره ۹۰ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
در این پژوهش، اثر ضدمیکروبی اسانس ریحان سبز به روشهای متنوع کیفی و کمی (دیسک دیفیوژن، حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی) و همچنین برهمکنش (اینترکشن) آن با آنتیبیوتیکهای تتراسایکلین و کلرامفنیکل بر باکتریهای لیستریا اینوکوا، استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس، سودوموناس ائروژینوزا و اشرشیا کلی مورد ارزیابی قرار گرفت. ترکیبات شیمیایی، قدرت آنتیاکسیدانی و فنل کل اسانس ریحان سبز نیز تعیین شد. نتایج نشان داد که اسانس ریحان سبز حاوی ۳۱ ترکیب بود. استراگول با ۹۷/۴۹ درصد بیشترین جزء اسانس بود. قدرت آنتیاکسیدانی اسانس ریحان سبز براساس فعالیت مهار رادیکال پایدار ۲و۲- دی فنیل۱- پیکریل هیدرازیل برابر با ۷۰ درصد بود. میزان فنل کل اسانس ریحان سبز ۵۰/۰± ۰۵/۲۹ میلیگرم گالیک اسید بر گرم بود. بیشترین و کمترین فعالیت ضدمیکروبی اسانس ریحان سبز با قطر ۹۵/۲۱ و ۱۰ میلیمتر به ترتیب برای باکتریهای باسیلوس سرئوس و اشرشیا کلی مشاهده شد. در حالت ترکیبی (اینترکشن) اسانس ریحان سبز با آنتیبیوتیکهای تتراسایکلین و کلرامفنیکل بر باکتریهای گرم منفی حالت سینرژیستی مشاهده شد. حداقل غلظت بازدارندگی اسانس برای باکتریهای لیستریا اینوکوا، استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس، سودوموناس ائروژینوزا و اشرشیا کلی به ترتیب ۵/۱۲، ۲۵/۶، ۲۵/۶، ۲۰۰ و ۲۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر بود. حداقل غلظت کشندگی اسانس ریحان سبز برای باکتریهای مذکور نیز به ترتیب ۵۰، ۵/۱۲، ۵/۱۲، ۴۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر بود.
دوره ۱۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
در تحقیق حاضر خواص مکانیکی و ریزساختاری اتصال غیرمشابه فولاد زنگنزن آستنیتی ۳۰۴ به آلیاژ مس نیکل C۷۰۶۰۰ ایجاد شده توسط فرایند جوشکاری قوس تنگستن با گاز محافظ مورد بررسی قرار گرفت. هدف از ایجاد این اتصال برخورداری از خواص متالورژیکی دوگانه، همانند هدایت حرارتی و مقاومت بهخوردگی آلیاژ مس نیکل و خواص استحکامی فولاد زنگنزن آستنیتی ۳۰۴ است. جوشکاری دو فلز غیرمشابه فولاد به آلیاژ مس نیکل بهدلیل اختلاف در دمای ذوب، تفاوت در هدایت حرارتی و همچنین سرعت انجماد بالای آلیاژ مس نیکل با مشکلات فراوانی روبرو میباشد. در این تحقیق بهدلیل حلالیت و جوشپذیری مناسب نیکل با هر دو آلیاژ از فلزات پرکننده اینکونل ۶۲۵، اینکونل ۸۲و اینکونل ۶۱ استفاده شد. براساس بررسی ریزساختاری اتصالها، فلز جوش نمونههای جوشکاری شده با فلز پرکنندهی اینکونل ۶۲۵ و اینکونل ۸۲ دندریتهای هممحور ریزتری نسبت به فلز جوش اینکونل ۶۱ نشان داد. استحکام کششی نمونههای مربوط به فلزات پرکننده اینکونل ۶۲۵، ۸۲ و ۶۱ به ترتیب معادل ۳۲۴، ۳۲۳ و ۲۹۳ مگاپاسکال بدست آمد، در حالیکه درصد ازدیاد طول سه نمونه اختلاف اندکی با یکدیگر نشان داد. بنابراین براساس خواص مکانیکی اتصالها دو فلز پرکننده اینکونل ۶۲۵ و ۸۲ برای جوشکاری غیرمشابه فولاد زنگنزن آستنیتی ۳۰۴ به آلیاژ مس نیکل C۷۰۶۰۰ مناسب میباشند
دوره ۱۷، شماره ۱۰۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
گیاه آویشن شیرازی با نام علمی Zataria multiflora Boiss یک گیاه درختچهای معطر ادویهای است که متعلق به خانواده نعناعیان است. در طب سنتی، از این گیاه بهعنوان طعمدهنده، نگهدارنده مواد غذایی و نوشیدنیها، درمان عفونتهای دستگاه تنفسی، برطرفکننده نفخ و همچنین بهعنوان داروی ضداسپاسم، ضدعفونی کننده و بیحس کننده استفاده میشود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی فعالیت ضدباکتریایی اسانس آویشن شیرازی بهصورت تنهایی و توأم با آنتیبیوتیکهای جنتامایسین و کلرامفنیکل بر تعدادی از باکتریهای بیماریزای غذازاد بود. جهت بررسی اثر متقابل دارویی اسانس آویشن شیرازی با آنتیبیوتیکهای جنتامایسین و کلرامفنیکل، از غلظت تحت مهاری استفاده شد. از روشهای دیسک دیفیوژن آگار و چاهک آگار برای تعیین قطر هاله عدم رشد استفاده شد. تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی بهترتیب با روشهای رقیقسازی در مایع و پورپلیت انجام گردید. نتایج نشان داد که باکتریهای گرم منفی دارای هاله عدم رشد بزرگتری نسبت به باکتریهای گرم مثبت بودند. در حالت ترکیب اسانس آویشن شیرازی با آنتیبیوتیکهای جنتامایسین و کلرامفنیکل، هاله عدم رشد بهطور معنیداری برای باکتری لیستریا اینوکوا افزایش پیدا کرد. حداقل غلظت بازدارندگی از رشد اسانس آویشن شیرازی برای باکتریهای سودوموناس ائروژینوزا، سالمونلا تیفیموریوم، اشرشیا کلی، استافیلوکوکوس اورئوس و لیستریا اینوکوا به ترتیب ۵/۰، ۲۵/۰، ۵/۰، ۲۵/۰ و ۲۵/۰ میلیگرم بر میلیلیتر بود. حداقل غلظت کشندگی اسانس آویشن شیرازی برای تمامی سویههای بیماریزا ۲ میلیگرم بر میلیلیتر بود. با توجه به نتایج این تحقیق، گیاه آویشن شیرازی از پتانسیل بالایی بهعنوان نگهدارنده در صنعت غذا علاوه بر کاربرد آن بهمنظور طعمدهنده غذا و استفاده در دمنوش برخوردار است.
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
سختی کم و مقاومت به سایش پایین آلیاژهای آلومینیم کاربردهای آنها را در صنایع مختلف با محدودیت همراه کرده است. در این کار تحقیقی سعی شده است که با ایجاد پوشش گرادیانی نیکل- فسفر- آلومینا، خواص مکانیکی سطحی و سایشی این آلیاژها بهبود داده شود. برای این منظور با اعمال پیوسته و تغییر تدریجی پارامترهای پالس مانند چرخه کاری و فرکانس حین فرآیند پوششدهی، پوششهای گرادیانی با تغییر تدریجی ترکیب شیمیایی و محتوای نانوذره ایجاد شده است. برای این منظور اثر چرخه کاری و فرکانس بررسی شده است. دو دسته پوشش با تغییر تدریجی چرخه کاری از ۹۰ تا ۳۰% و فرکانس پالس از ۵۰ تا ۵۰۰هرتز ایجاد شده است. نتایج نشان داده است که تغییرات فرکانس تاثیر چندانی روی میزان فسفر و نانوذره نداشته و بیشتر روی اندازه دانه تاثیر داشته است. با این حال کاهش تدریجی چرخه کاری منجر به افزایش میزان فسفر و نانوذره از زیرلایه به سمت سطح شده است. در پوششهای نانوکامپوزیتی، میزان فسفر از ۵/۳% وزنی تا حدود ۱۵/۵% وزنی و نانوذره آلومینا از ۰/۷% وزنی تا ۲/۶% وزنی تغییر کرده و با تغییرات تدریجی پیوستگی پوشش به زیرلایه و چسبندگی آن بهبود پیدا کرده است. نتایج میکروسختی نیز نشان داد که ایجاد پوششهای گرادیانی با استفاده از چرخه کاری نسبت به فرکانس مقادیر سختی بالاتری داشته است. همچنین براساس نتایج آزمون پین روی دیسک در مقابل ساینده فولادی ۵۲۱۰۰، مقاومت به سایش پوششهای گرادیانی نسبت به پوششهای تکلایه بهبود پیدا کرده است.
دوره ۲۰، شماره ۷ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
ماشینکاری الکتروشیمیایی بهدلیل قابلیتها و مزایای منحصربهفرد، روشی مناسب برای برادهبرداری در کاربردهایی که کیفیت سطح و تنشهای پسماند از اهمیت ویژهای برخوردارند، است. با توجه به پارامترهای مختلفی که در این فرآیند تاثیرگذار است، بررسی عددی و تجربی برای امکانسنجی و تدوین تکنولوژی برادهبرداری در مواد و کاربردهای مختلف ضروری است. از سوی دیگر، با تکنولوژی بالایی که در انجماد پیشرفته تولید سوپرآلیاژ تککریستال پایه نیکل CMSX-۴ بهکارگرفته میشود، هیچ مرزدانهای در ماده ایجاد نمیشود. با بهبود خواص مکانیکی این ماده، استفاده از روشهای سنتی، موثر و مقرونبهصرفه نیست. از اینرو هدف از این تحقیق، بررسی عددی ماشینکاری الکتروشیمیایی بر روی این سوپرآلیاژ خاص است. از نرمافزار کامسول برای مدلسازی فرآیند و تحلیل عددی استفاده شده است. تغییرات پتانسیل و جریان الکتریکی در دهانه ماشینکاری و نهایتاً جابجایی مرز قطعهکار بهدست آمده است. سپس آزمون عملی با توجه به شرایط بررسی عددی بهکمک دستگاه ماشینکاری الکتروشیمیایی اجرا شده است. خطای حدود ۸% بین نتایج شبیهسازی و آزمون عملی نشاندهنده امکانپذیری و توانایی این روش مدرن ماشینکاری برای این سوپر آلیاژ خاص است.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رفتار کار داغ سوپرآلیاژ پایه کبالت نیکل نسل جدید با ترکیب شیمیایی Co-۲۲,۸Ni-۳.۴Al-۸Cr-۱۷.۱W-۱.۵Ti-۲.۸Ta-۱.۵Nb-۱.۵Mo-۰.۰۶C-۰.۰۲B(%wt) به واسطه انجام آزمایش فشار، ارائه معادله بنیادی و نقشه فرایند تغییر شکل و تعیین مناطق امن و نا امن تغییر شکل است. در این راستا آزمایش فشار داغ در محدوده دمایی۱۲۰۰-۱۰۵۰ درجه سانتیگراد، با گام۵۰ درجه سانتیگراد و نرخهای کرنش ۱/۰ ، ۰۱/۰ و ۰۰۱/۰ بر ثانیه تا کرنش ۷/۰ انجام شد. ارزیابی معادلات بنیادی حاکم بر فرایند تغییر شکل داغ سوپرآلیاژ، نشان داد که مدل ارائه شده براساس معادله سینوس هایپربولیک، نتایج تجربی را با دقت قابل قبولی پیشبینی مینماید. با استفاده از معادله اشاره شده، انرژی فعالسازی تغییر شکل داغ آلیاژ مورد بررسی در پژوهش حاضر، ۴۹۷ کیلو ژول بر مول بدست آمد. بر اساس نقشه فرآیند ترسیم شده برای آلیاژ مورد بررسی در پژوهش حاضر در کرنش ۴/۰، یک منطقه ناپایداری در دمای ۱۰۵۰ درجه سانتیگراد و نرخ کرنش ۰۱/۰ بر ثانیه مشاهده شد. این درحالی است که با افزایش دمای تغییرشکل، گستره و شدت منطقه ناپایداری کاهش یافت. با توجه به نتایج حاصل از نقشه فرایند و معادلات بنیادی، شرایط بهینه تغییر شکل آلیاژ مورد بررسی در محدوده دمایی ۱۱۵۰ درجه سانتیگراد تا ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد و نرخ کرنش ۱/۰ برثانیه و محدوده دمایی ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد تا ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد و نرخ کرنشهای ۰۱/۰ بر ثانیه تا ۰۰۱/۰ بر ثانیه با حداکثر بازده مصرف انرژی ۴۵ درصد تعیین شد.