جستجو در مقالات منتشر شده


۳۰ نتیجه برای پروتئین آب پنیر

ابراهیم علیزاده دوغیکلایی، مصطفی صیاد، خدیجه نورزائی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

تاثیر پوشش خوراکی پروتئین آب پنیر و اسانس شوید (Anethum graveolens) بر کیفیت و زمان ماندگاری فیله کپور نقره‌ای هنگام نگه‌داری در یخچال بررسی شد. فیله‌ها در محلول پروتئین آب پنیر (۱۰ درصد)، اسانس شوید (۵ درصد) و مخلوط پروتئین آب پنیر (۱۰ درصد) و اسانس شوید (۵ درصد) غوطه‌ور، بسته بندی و در یخچال (˚C۴)  قرار گرفتند. فراسنجه‌های شیمیایی (PV، TBA و TVB-N) و میکروبی ( TVCوPTC ) در روزهای صفر، ۳، ۶، ۹، ۱۲، ۱۵ و ۱۸ اندازه‌گیری شدند. مقادیر پراکسید و تیوباربیتوریک اسید در همه تیمارها به‌طور معنی‌داری افزایش یافت (۰۵/۰>P). ولی این افزایش در فیله‌ دارای پوشش پروتئین آب پنیر حاوی اسانس شوید کمتر بود. مجموع بازهای نیتروژنی فرار تیمارهای اسانس شوید، پروتئین آب پنیر و پروتئین آب پنیر حاوی اسانس شوید در ابتدا ۵۵/۷، ۶۰/۷ و ۵۱/۷ و در انتهای دوره ۱۱/۲۴، ۸۴/۲۵ و ۵۵/۱۵ میلی‌گرم N۲ در ۱۰۰ گرم گوشت ماهی بود. مقادیر TVC و PTC برای تیمار پوشش شده با پروتئین آب پنیر (۱۰ درصد) حاوی اسانس شوید (۵ درصد) کمتر نسبت به سایر تیمارها افزایش یافت. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که پوشش پروتئین آب پنیر حاوی اسانس شوید سبب افزایش ماندگاری فیله کپور نقره‌ای طی نگه‌داری در یخچال می‌شود.

دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

­ چکیده هدف از این پژوهش، تهیه پوشش­های خوراکی از پروتئین آب پنیر و صمغ گلان و تأثیر آن روی انبارمانی میوه زردآلو و بررسی اثر افزودن صمغ گلان و گلیسرول بر خواص فیزیکی و مکانیکی فیلم امولسیونی حاصل می­باشد. پوشش­ها با ساخت یک محلول ۱۰ درصد از کنستانتره پروتئین آب پنیر در آب مقطر تهیه می­شوند. در ساخت این پوشش­ها از گلیسرول به عنوان نرم­کننده (پلاستی سایزر) استفاده شد. صمغ گلان نیز به نسبت­های مختلف(۰، ۲/۰، ۴/۰ و ۶/۰ گرم در ۱۰۰ میلی لیتر) اضافه گردید. برای پوشش دادن زردآلو آن­ها را به مدت یک دقیقه در دمای ۲۰ درجه سانتی­گراد درون محلول پوشش های تولیدی غوطه­ور نموده و پس از خشک شدن، درون ظروف یک­بار مصرف قرار گرفتند. میوه­های پوشش­دار و بدون پوشش (گروه شاهد) به مدت ۲۸ روز در سردخانه ۴ درجه سانتی­گراد با رطوبت نسبی ۸۰ تا ۸۵ درصد نگهداری شدند. هر هفته کاهش وزن، مقدار کل مواد جامد محلول، اسید قابل تیتر، pH، رنگ پوست، سفتی بافت و قابلیت پذیرش کلی نمونه­ها اندازه­گیری شد. نتایج نشان ­داد که پوشش­دهی زردآلو با پوشش خوراکی پروتئین آب پنیرِ حاوی گلیسرول و صمغ گلان باعث رسیدن طبیعی میوه می­شود و میوه­های پوشش­دار نسبت به میوه­های بدون پوشش نرم­تر و آب­دارتر می­گردند. در نمونه­های بدون پوشش رسیدن میوه به­طور کامل انجام نشده و میوه به­علت از دست دادن رطوبت، خشک و چروکیده می­گردد. همچنین در مدت نگهداری، میزان تغییرات در سفتی بافت، مقدار کل مواد جامد محلول، رنگ پوست، اسید قابل تیتر و مقدار pH میوه­های پوشش­دار نسبت به نمونه­های بدون پوشش، کمتر است. از نظر قابلیت پذیرش کلی نتایج نشان داد که میوه­های پوشش­دار نسبت به نمونه­های بدون پوشش از نظر مصرف­کننده(به­ویژه از نظر رنگ و شکل ظاهری) مطلوب­تر هستند. در میوه­های بدون پوشش به دلیل افت وزن و پوکی شدن، قابلیت پذیرش کلی میوه، هفته آخر خیلی کاهش می­یابد. فیلم­های امولسیونی حاصل، از نظر خواص فیزیکی و مکانیکی مورد آزمون قرار گرفتند و مشخص شد که افزایش سطح صمغ گلان منجر به افزایش ضریب ارتجاعی(EM) و نیروی کشسانی(TS) می­شود اما با افزایش صمغ تا ۶/۰ گرم، ضریب ارتجاعی(EM) و نیروی کشسانی(TS)، کمتر افزایش می­یابد. در مورد درصد درازشدگی(EL) نیز افزایش دیده شد اما در فیلم تهیه شده با ۴/۰ گرم صمغ، کاهش جزئی وجود داشت.  

دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده در این پژوهش ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، حسی و نگهداری کیک روغنی (یزدی) حاصل از جایگزینی سفیده تخم مرغ با سطوح مختلف کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) مورد ارزیابی قرار گرفت. WPC  در سه سطح ۲۵، ۵۰ و ۷۵ درصد به عنوان متغیر پژوهش در نظر گرفته شد. ویژگی های فیزیکوشیمیایی شامل pH خمیر، قوام خمیر، pH کیک، افت وزنی، دانسیته، رطوبت، ویژگی های ماندگاری شامل فعالیت آبی و سفتی بعد از ۱، ۲ و ۱۰ روز نگهداری و ویژگیهای حسی شامل رنگ پوسته، طعم، بافت و پذیرش کلی بود. آنالیز داده ها نشان داد که سطوح مختلف جایگزینی WPC کلیه خصوصیات را تحت تاثیر قرار داد، به طوری که با افزایش نسبت جایگزینی مقادیر pH خمیر،  pH کیک، رطوبت، دانسیته،   و سفتی بعد از ۱، ۲ و ۱۰ روز نگهداری نسبت به شاهد کاهش و قوام و افت وزنی افزایش پیدا کرد. سطوح مختلف جایگزینی WPC بر خواص حسی نمونه ها نیز موثر بود .در سطوح ۲۵ و ۵۰ درصد  WPC امتیاز رنگ نسبت به شاهد افزایش یافت اما در سطح ۷۵ درصد WPC از امتیاز رنگ نمونه ها کاسته شد. امتیازات بافت ، طعم و پذیرش کلی با افزایش سطح جایگزینی کاهش یافت. البته اختلاف امتیازات طعم و پذیرش کلی تا سطح جایگزینی ۵۰ درصد با شاهد معنی دار نبود اما با افزایش نسبت جایگزینی تا ۷۵ درصد این اختلاف معنی دار شد.
سکینه کاظمی، احمد قره خانی، امیر توکمه چی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

عرضه ماهی و محصولات دریایی به صورت تازه با مشکل فسادپذیری سریع و عمر ماندگاری کوتاه آنها همراه است. لذا روش­هایی که بتواند عمر ماندگاری این گونه محصولات را افزایش دهند، همواره مورد توجه بوده است. در همین راستا هدف از این مطالعه بررسی اثرات پوشش خوراکی پروتئین آب پنیر حاوی نایسین در فیله ماهی سوف با چهار سطح ۱۰۰، ۲۰۰، ۴۰۰ و ۸۰۰ واحد بین المللی در هر گرم فیله ماهی به منظور افزایش زمان ماندگاری در دمای یخچال بود. برای این منظور آزمون‌های رطوبت، عدد پراکسید، شاخص تیوباربیتوریک اسید، بار میکروبی، فعالیت آبی و pH روی فیله ماهی‌های پوشش داده شده و فاقد پوشش صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که با افزایش زمان نگهداری در تمامی تیمارها میزان عدد پراکسید، شاخص تیوباربیتوریک اسید، تعداد باکتری‌ها، pH و فعالیت آبی نمونه‌ها افزایش یافت که این افزایش در نمونه‌های پوشش‌دار شده نسبت به نمونه فاقد پوشش کمتر بود. از طرفی یافته‌ها مشخص نمود که پوشش پروتئین آب پنیر و نایسین به خصوص در غلظت ۴۰۰ واحد بین المللی در هر گرم فیله ماهی می‌تواند تا ۱۶ روز نگهداری در مقایسه با نمونه فاقد پوشش سبب افزایش ماندگاری فیله ماهی سوف در دمای یخچال گردد. بر اساس نتایج به‌دست آمده می­توان نتیجه گرفت که استفاده از پروتئین آب پنیر حاوی نایسین با غلظت ۴۰۰ واحد بین المللی در هر گرم فیله ماهی به‌عنوان پوشش خوراکی در فیله ماهی سوف سبب افزایش ماندگاری آن در یخچال می­گردد.

دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثر مخلوط لیوفیلیزه شده صمغ قدومه شیرازی–پروتئین آب پنیر تغلیظ شده در نسبت های ۱:۳ و ۱:۱ و ۳:۱ بر ویژگی­های فیزیکو شیمیایی امولسیون روغن ذرت در آب بود. کشش بین سطحی و ویژگی های امولسیون نظیر توزیع اندازه ذرات، پتانسیل زتا، رفتار جریان، گرانروی و رویه بستن بررسی گردید. نتایج نشان داد که با افزایش نسبت صمغ، کشش بین سطحی افزایش یافت اما از نظر آماری این تفاوت معنی دار نبود (۰۵/۰<p). در امولسیون تثبیت شده با مخلوط صمغ­­­–پروتئین، با افزایش نسبت صمغ، اندازه ذرات، بار منفی در سطح ذرات، ضریب قوام و تنش تسلیم  و پسماند بین نمودار های بالارونده و پایین رونده افزایش یافت. در امولسیون های تثبیت شده با مخلوط لیوفیلیزه صمغ–پروتئین، منحنی توزیع اندازه ذرات یک پیک داشته و این امولسیون ها رفتار غیر نیوتنی و رقیق شونده با برش نشان دادند. در این امولسیون ها رویه بستن و تجمع قابل ملاحظه ای مشاهده نشد.  

دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده پوشش پروتئین آب پنیر حاوی ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد اسانس آویشن به منظور مهار باکتری‌های فیله ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان سرد شده مورد استفاده قرار گرفت. آزمایش‌های میکروبی (بار کل باکتریایی، باکتری‌های سرمادوست، باکتری‌های اسید لاکتیک و انتروباکترها)همچنین اندازه‌گیری مجموع بازهای نیتروژنی فرار و pH به صورت دوره ای هر چهار روز انجام گردید.نتایج نشان داد که پوشش پروتئین آب پنیر حاوی اسانس آویشن توانست از رشد باکتری‌های فیله جلوگیری نماید.همچنین مقادیر TVB-N و pHنیز در نمونه‌های پوششی در مقایسه با تیمار شاهد بطور معنی داری پایین تر بودند (۰۵/۰>p).از بین تیمارهای مورد استفاده در این تحقیق، تیمار پوششی حاوی ۵/۱ درصد آویشن موثرترین تیمار بر علیه باکتری‌های مورد آزمایش بود و در نتیجه توانست زمان ماندگاری فیله ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان نگهداری شده در دمای یخچال (°C۲±۴)را در مقایسه با تیمار شاهد حداقل به مدت ۴ روز افزایش دهد.  

دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده امولسیون روغن سبوس برنج در آب با دو بیو پلیمر صمغ عربی(AG)  و پروتئین آب پنیر تغلیظ شده (WPC) در نسبت های مختلف این دو و در حضور تویین ۸۰ با و بدون استفاده از امواج فراصوت تهیه شد. اندازه قطرات و گرانروی امولسیون های تهیه شده در غلظت های مختلفی از امولسیفایر تویین۸۰ (۰، ۵/۰، ۱، ۲ و ۴%) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آنالیزآماری نشان داد با افزایش غلظت تویین ۸۰ اندازه قطرات امولسیونی تا غلظت های ۲% تویین و نسبت های کمتر از ۶۰% صمغ به ترکیب بیوپلیمری کاهش معنی دار دارد (۰۵/۰>p). گرانروی نمونه های امولسیونی نیز با افزایش غلظت تویین ۸۰ افزایش نشان دادند. به کار گیری امواج فرا صوت در تهیه امولسیون ها بر اندازه قطر قطرات امولسیون ها سبب کاهش معنی داری در اندازه قطرات گردید. هرچند که افزایش نسبت صمغ به ترکیب بیوپلیمری در غلظت ۱% تویین ۸۰ روند کاهشی و کندی را در اندازه قطرات امولسیونی نشان دادند اما در غلظت بالاتر این امولسیفایر(۴%) چنین روندی مشاهده نگردید و البته آنالیزآماری داده ها نشان داد که این تغییرات معنی دار نمی باشند(۰۵/۰>p).

دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده  در این پژوهش فرآیند تشکیل شبکه ژلی، ویژگی‌های بافتی مخلوط پروتئین ‌آب پنیر- ایزوله پروتئین سبوس برنج بررسی و ساختار ژل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مخلوط پروتئینی مذکور در نسبت‌های مختلف۱:۲، ۱:۵ و۱:۱۰ از نظر توانایی تشکیل ژل، آب‏اندازی، pH و نیز ویژگی‌های بافتی مانند سختی، چسبندگی، فنریت و پیوستگی در غلظت‏های ۱:۵ و ۱:۱۰ در سه تکرار بررسی شد. داده‌ها با استفاده از روش‏های آنالیز واریانس یک‌طرفه در سطح احتمال ۵% تحلیل شدند. نتایج نشان داد که افزودن پروتئین آب پنیر به پروتئین سبوس برنج بر شبکه ژلی آن اثر سینرژیستی داشته و موجب تقویت ساختار کمپلکس شده است. بهترین اثر برهمکنش بین این دو پروتئین در نسبت ۱:۵ و۱:۱۰ پروتئین آب پنیر به پروتئین سبوس برنج مشاهده شد، که نسبت ۱:۱۰ را می‌توان به عنوان نسبت بهینه در نظر گرفت.در حقیقت نتایج حاکی از این است که نسبت۱:۱۰ را می­توان به­عنوان نسبتی مناسب از لحاظ تشکیل ژل در فرمولاسیون مواد غذایی پیشنهاد داد.

دوره ۱۳، شماره ۵۹ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده ضرورت تولید فراوردههای خمیری منجمد نیاز روزمره اکثر جوامع است چرا که نان به عنوان یک فراورده غذایی پر انرژی و اصلی می باشد. انجماد خمیر نان علاوه بر مزایای متعددی که دارد معایبی از قبیل شل شدن و یا سست شدن و کاهش تدریجی مقاومت خمیر را نیز در پی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر امولسیفایر سدیم استئاروئیل ٢-لاکتیلات (SSL) و کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) در بهبود کیفیت خمیر و ساختار خمیر منجمد نان است. بدین منظور، از SSL در سطوح ۰، ٤/۰ و ٨/۰ % و WPC در سطوح ۰، ۷۵/٣ و ۵/۷ % توسط طرح مرکب مرکزی استفاده گردید. ابتدا تاثیر افزودن این دو ماده به عنوان متغیرهای مستقل، بر خصوصیات رئولوژیکی خمیر توسط دستگاه فارینوگراف بررسی شد و سپس نمونههای خمیر به مدت ١ ماه در دمای °C ١٨- نگهداری شدند و تاثیر افزودن این دو ماده به عنوان متغیرهای مستقل، بر ساختار خمیر منجمد توسط میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از دستگاه فارینوگراف نشان داد افزودن SSL و WPC باعث تاثیر معنیداری در جذب آب آرد، افزایش معنیداری در مدت زمان توسعه خمیر، مقاومت خمیر و عدد والوریمتری و کاهش معنیداری در درجه سست شدن خمیر نسبت به خمیر شاهد میشود(۰١/۰P<). تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان داد افزودن این دو ماده سبب بهبود ساختار خمیر منجمد میگردد. در این پژوهش، مقادیر  SSL۵/۰% و  WPC٨/٣% ، بعد از بهینه سازی به روش سطح پاسخ، به عنوان تیمارهای برتر انتخاب گردیدند.

دوره ۱۳، شماره ۵۹ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده  نان غذای اصلی و پایه ای بسیاری از مردم جهان بوده و پخت آن یک اقدام وقتگیر است که به مهارت نیاز دارد. همچنین نان یک محصول غذایی با عمر نگهداری بسیار کوتاه است که برای رفع این مشکلات، محصولات نانوایی منجمد شده به بازار عرضه شدند. انجماد خمیر نان علاوه بر مزایای متعددی که دارد معایبی همچون کاهش حجم نان، تسریع بیاتی و از بین رفتن بافت نهایی محصول را نیز در پی دارد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر امولسیفایر سدیم استئاروئیل ٢-لاکتیلات (SSL) و کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) در بهبود کیفیت و بیاتی نان حاصل از خمیر منجمد است. بدین منظور از SSL در سطوح ۰، ٤/۰ و ٨/۰ % و WPC در سطوح ۰، ۷۵/٣ و ۵/۷ % توسط طرح مرکب مرکزی استفاده گردید. نمونههای خمیر به مدت ١ ماه در دمای °C ١٨- نگهداری شدند و تاثیر افزودن این دو ماده بر ویژگی های کیفی نان باگت حاصل از خمیر منجمد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از دستگاه بافت سنج، حاکی از تاثیر معنیداری در سطح ١% در مورد میزان نیروی وارد بر نان پس از افزودن این دو ماده میباشد (۰١/۰P<). همچنین مشخص شد افزودن این دو ماده، تاثیر معنیداری در افزایش حجم مخصوص (۰١/۰P<) و پذیرش کلی در ارزیابی حسی نانها خواهد داشت (۰۵/۰P<). در این پژوهش، مقادیرSSL ۵/۰% و WPC ٨/٣% بعد از بهینه سازی به روش سطح پاسخ، به عنوان بهترین تیمار انتخاب گردیدند.

دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف این مطالعه، بررسی تاثیر پوشش خوراکی پروتئین آب پنیر- مونوگلیسرید بر خصوصیات کیفی فیش فینگر کپور نقره­ای هنگام نگهداری در یخچال می­باشد. فیش فینگرها به طور جداگانه در محلول­های پوششی ۵% کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) و ۵/۱ % مونوگلیسرید، ۱۰% WPC و ۵/۲ % مونوگلیسرید و ۱۵ % WPC و ۵/۳ % مونوگلیسرید غوطه­ور، بسته­بندی و در یخچال (˚C۴) نگهداری شدند. فراسنجه های شیمیایی (pH، PV،TBA )، میکروبی (TVC و PTC) و ارزیابی حسی در روزهای صفر، ۳، ۶، ۹، ۱۲ و ۱۵ اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش زمان نگهداری میزان pH کاهش و مقادیر PV و TBA بطور معنی داری (۰۵/۰P<) افزایش یافت. میزان بار باکتریایی کل (TVC) و سرما دوست (PTC) فیش فینگرها هنگام نگهداری در یخچال بطور معنی داری افزایش یافت (۰۵/۰P<). نتایج ارزیابی حسی بیانگر کاهش معنی­دار خصوصیات حسی فیش فینگرها طی دوره نگهداری بود. براساس نتایج این مطالعه می­توان بیان نمود که فیش فینگرهای پوشش داده شده با محلول ۱۰ درصد پروتئین آب پنیر- ۵/۲ درصد مونوگلیسرید نسبت به سایر تیمارها موثرتر بوده و ۳ روز بر ماندگاری فیش فینگرها افزود.

دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

 
چکیده
 این پژوهش با هدف ریزپوشانی مواد مؤثره رنگ، طعم و عطر و بوی زعفران در جهت تولید محصولی با ارزش اقتصادی بالا انجام گرفت. بدین منظور تأثیر بیوپلیمرهای مختلف مالتودکسترین، پروتئین آب پنیر و صمغ عربی بر میزان پایداری مواد مؤثره زعفران ریزپوشانی شده با خشک‌کن پاششی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نوع ترکیب مواد دیواره‌ای، رطوبت نسبی و دما بر میزان راندمان و حضور ترکیبات زیست فعال زعفران، در مرحله خشک کردن و همچنین طی مدت نگهداری مؤثر بود. به طوری که مقادیر پیکروکروسین و سافرانال ریزکپسول‌های تولیدی با پروتئین آب پنیر در مقایسه با مالتودکسترین و صمغ عربی تا حدودی بیشتر بود، حال آنکه در مورد کروسین (قدرت رنگی)، ترکیب مالتودکسترین در مقایسه با مواد دیواره‌ای دیگر باعث حفاظت بهتر گردید. در تمامی‌دماهای مورد بررسی، با افزایش رطوبت نسبی، میزان افت کروسین، سافرانال و پیکروکروسین بیشتر شد و در رطوبت ۷۵% به بیشینه خود رسید. همچنین نتایج نشان داد با افزایش دما و رطوبت، به ویژه در دمای ۴۵ درجه سانتی‌گراد و رطوبت ۷۵%، مرفولوژی ریزکپسول‌ها از حالت کروی تغییر پیدا نموده و تعداد حفرات و دندانه‌ها به طور گسترده‌ای افزایش یافت. با افزایش رطوبت نسبی، دمای گذار شیشه‌ای مالتودکسترین نیز کاهش یافت.

دوره ۱۴، شماره ۶۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
در این پژوهش موسیلاژ دانه به[۱](Qsm)، به روش بهینه استخراج شد و فیلم­های خوراکی ترکیبی از موسیلاژ دانه به و ایزوله پروتئین آب پنیر[۲]((Wpiدر نسبت های مختلف۰:۱۰۰، ۳۰:۷۰، ۵۰:۵۰، ۷۰:۳۰ و ۱۰۰:۰ تهیه گردید. در ادامه اثر افزودن نسبت­های مختلف موسیلاژ دانه به و ایزوله پروتئین آب پنیر بر ویژگی­های فیزیکی، مکانیکی و ممانعت­کنندگی فیلم خوراکی حاصل از آن­ها مورد بررسی قرار گرفت. به­طور کلی ایزوله پروتئین آب پنیر و موسیلاژ دانه به سازگاری خوبی از لحاظ تشکیل محلول و فیلم نشان دادند. نتایج حاصل نشان داد با افزایش درصد ایزوله پروتئین آب پنیر در فیلم­های تولید شده، ضخامت، رطوبت و حلالیت فیلم­های تولیدی افزایش و مقدار جذب رطوبت کاهش یافت. بررسی خواص مکانیکی فیلم­ها با افزایش درصد موسیلاژ دانه به، حاکی از افزایش نیروی لازم برای پارگی فیلم­ها و کاهش کشسانی بود. در رنگ سنجی فیلم­های تولیدی با افزایش درصد ایزوله پروتئین آب پنیرفاکتور L(روشنایی) افزایش داشت ولی افزایش درصد موسیلاژ دانه به، فاکتور a(زردی) را کاهش داد. نفوذپذیری نسبت به بخار آب فیلم ها نیز با افزایش درصد موسیلاژ دانه به، کاهش یافت.



[۱]. Whey protein isolate


[۲] .Quince seed mucilage

دوره ۱۴، شماره ۶۹ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
صمغ فارسی یک صمغ آنیونی است که به طور طبیعی از درخت بادام کوهی ترشح می­شود. متاسفانه اطلاعاتی در خصوص اتصالات این صمغ با پروتئین­های حرارت­دیده در دسترس نیست. هدف از این تحقیق بررسی اثر اعمال حرارت بر ویژگی ایزوله پروتئین آب پنیر و کمپلکس­های حاصله با صمغ فارسی می­باشد. بدین منظور ابتدا اثر مدت زمان اعمال تیمار حرارتی۸۰ درجه سانتی­گراد بر کدورت پروتئین (۴pH = ) و سپس بر ویژگی کمپلکس­های حاصله به عنوان تابعی از زمان حرارت­دهی پروتئین (۰ تا ۳۵ دقیقه) بررسی شد. سپس اثر زمان حرارت­دهی (۱۵، ۲۵ و ۳۵ دقیقه) و نسبت پروتئین حرارت­دیده به صمغ فارسی (۲:۱، ۱:۱، ۱:۲، ۱:۵، ۱:۱۰ و ۱:۲۰) بر میزان ترکیبات تشکیل­دهنده دو فاز مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش زمان حرارت­دهی، کدورت نمونه­های پروتئین به طور معنی­داری افزایش پیدا کرد. اما این محلول­ها به دلیل تشکیل توده­های پروتئینی ناشی از برهم­کنش پروتئین-پروتئین، بسیار ناپایدار بودند. افزودن صمغ فارسی باعث تشکیل کمپلکس­های پروتئین-پلی­ساکارید و افزایش معنی­داری در پایداری آن­ها شد. رفتار جریان کمپلکس­ها رفتار رقیق­شونده با برش همراه با ایجاد حلقه هیسترزیس در منحنی­های رفت و برگشت و افزایش چشمگیری در ویسکوزیته (در درجه برش ۰ تا ۱-s۱۰۰) نسبت به محلول­های شاهد بود که همگی تاییدی بر ایجاد کمپلکس بین صمغ و پروتئین تیماردیده است. بیشترین میزان بیوپلیمرها در فاز رسوب پس از ۳۵ دقیقه حرارت­دهی حاصل شد و با افزایش نسبت صمغ به پروتئین، میزان صمغ در فاز رسوب و یا به عبارتی میزان کمپلکس­های نامحلول افزایش پیدا کرد.

دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

  چکیده هدف از این تحقیق، بررسی اثر کنسانتره پروتئین شیر و کنسانتره پروتئین آب پنیر بر راندمان، ویژگی­های شیمیایی، حسی و رئولوژیکی پنیر فتای فراپالایش بود. کنسانتره پروتئین آب پنیر و کنسانتره پروتئین شیر با غلظت های ۱و۲ درصد به صورت منفرد و مخلوط دوتایی به رتنتیت حاصل از شیر فراپالایش اضافه گردید. نمونه شاهد (فاقد کنسانتره پروتئین آب پنیر و کنسانتره پروتئین شیر) نیز تولید شد. نمونه­ها در روزهای اول، پانزدهم، سی ام، چهل و پنجم و شصتم از نظر ویژگی­های شیمیایی، حسی و رئولوژیکی مورد بررسی قرار گرفتند. کاهش معنی­دارpH  (۰۵/۰P<) در نمونه حاوی۱% کنسانتره پروتئین آب پنیر، نمونه حاوی ۵/۰% کنسانتره پروتئین آب پنیر + ۵/۰ % کنسانتره پروتئین شیر، نمونه حاوی ۲% کنسانتره پروتئین آب پنیر، و نمونه حاوی ۱% کنسانتره پروتئین آب پنیر + ۱% کنسانتره پروتئین شیر مشاهده شد. بیشترین اسیدیته مربوط به نمونه­های حاوی میزان با­لای کنسانتره پروتئین آب پنیر و کنسانتره پروتئین شیر بود. کلیه نمونه­ها تفاوت معنی داری از نظر مقدار پروتئین داشتند (۰۵/۰P<). تفاوت معنی داری از نظر مقدار چربی بین نمونه­های تست و شاهد وجود داشت (۰۵/۰P<). راندمان تمامی نمونه­ها با نمونه شاهد اختلاف معنی­داری را نشان داد (۰۵/۰P<). در واقع اضافه کردن کنسانتره پروتئین آب پنیر و کنسانتره پروتئین شیر موجب افزایش راندمان و بهبود کیفیت پنیر فتای فراپالایش گردید. نمونه حاوی  ۵/۰% کنسانتره پروتئین آب پنیر + ۵/۰ % کنسانتره پروتئین شیر بالاترین راندمان را داشت. نمونه حاوی ۲% کنسانتره پروتئین شیر دارای بالاترین میزان سفتی بافت و پذیرش حسی بود.

دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

بهینه‌سازی تولید پنیر فتای بدون آب‌گیری با استفاده از طرح آماری مخلوط
چکیده
جهت دستیابی به شرایط بهینه تولید پنیر فتای بدون آب‌پنیر، تغلیظ شده پروتئین شیر، تغلیظ شده پروتئین آب‌پنیر و خامه بترتیب با نسبت‌های %۱۵- ۵، %۱۰- ۰ و % ۵۵- ۴۵ با شیر تازه به میزان ثابت ۴۰% مخلوط شدند. نمونه‌های پنیر به روش صنعتی تولید و مورد آزمون‌های فیزیکوشیمیایی مختلف قرار گرفتند. طراحی و آنالیز نتایج آزمایشات به کمک نرم‌افزار ۹,۰.۰Design-Expert صورت گرفت. با استفاده از این نرم افزار معادلات رگرسیونی مناسب، نمودار سطوح و کانتور مخلوط برای هر پاسخ بدست آمد. در نهایت بهینه‌سازی فرمول بر اساس میانگین ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی و بافتی پنیرهای UF موجود در بازار انجام و نقطه‌ی بهینه با بیشترین مطلوبیت تعیین شد. متغیر های مستقل خامه، تغلیظ شده پروتئین شیر و تغلیظ شده پروتئین آب پنیر در نقطه بهینه بترتیب ۶/۴۵، ۷/۱۱ و ۷/۲%است.
واژگان کلیدی:پنیر فتای بدون آب‌پنیر، خواص فیزیکوشیمیایی، تغلیظ شده پروتئین آب‌پنیر، تغلیظ شده پروتئین شیر، بهینه‌سازی

دوره ۱۶، شماره ۸۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش، اثر کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) در غلظت‌های ۱۳، ۱۶ و ۱۹ درصد همراه با برخی از پایدارکننده‌ها شامل کربوکسی متیل سلولز، پکتین و کیتوزان بر ویژگی‌های فیزیکی‌شیمیایی نظیر اسیدیته، pH، ویسکوزیته، حجم‌افزایی و مقاومت به ذوب و همچنین خواص حسی مانند طعم، بافت و پذیرش کلی در محصول ماست منجمد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که اثر تیمارهای آزمایش بر تمامی ویژگی‌های مورد بررسی(P<۰,۰۱)  معنی‌دار بود. با افزایش غلظت WPC، درصد اسیدیته و میزان ویسکوزیته نمونه‌های حاوی هر سه نوع پایدارکننده افزایش ولی میزان pH، حجم‌افزایی و درصد مقاومت به ذوب نمونه‌های ماست منجمد تولیدی کاهش یافت. نمونه‌های ماست منجمد غنی شده با کربوکسی متیل سلولز مقدار ویسکوزیته بالاتری را نسبت به نمونه‌های حاوی پکتین و کیتوزان نشان داد ولی حداکثر درصد حجم‌افزایی و مقاومت به ذوب در نمونه‌های حاوی پکتین مشاهده گردید. در ارزیابی ویژگی‌های حسی، ماست منجمد حاوی ۱۳% WPC و پکتین، بالاترین امتیاز را دارا بود. با توجه به نتایج حاصل از ویژگی‌های فیزیکی‌شیمیایی و حسی نمونه‌های ماست منجمد، ترکیب کنسانتره پروتئین آب پنیر با غلظت ۱۳ درصد و پایدارکننده پکتین به عنوان تیمار برتر انتخاب گردید.
 

دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

کواسرواسیون بین بسپارهای زیستی از طریق ایجاد برهم­کنش الکترواستاتیک بین گروه­های دارای بار مخالف تولید می­شود. پروتئین و پلی­ساکارید دو بسپار زیستی رایج جهت تولید کمپلکس از طریق برهم­کنش­های الکترواستاتیک می­باشند که می­توانند سبب تشکیل کمپلکس محلول پایدار و یا نامحلول گردند. در این پژوهش، تولید و ویژگی­های کمپلکس حاصل از کنسانتره پروتئین آب¬پنیر- صمغ کتیرا مورد بررسی قرار گرفت. به منظور یافتن pH بهینه تشکیل کمپلکس، مقدار جذب در محدوده وسیعی از pH (۸-۲)، اندازه ذرات، پتانسیل زتا، ریزساختار و ویژگی­های رئولوژیکی نمونه برای تعیین نسبت بهینه پروتئین و پلی­ساکارید بررسی گردید. طبق اطلاعات به دست آمده، بهترین مقدار pH برای تشکیل کمپلکس کنسانتره پروتئین آب¬پنیر- صمغ کتیرا ۵/۴ بود. براساس نتایج، با افزایش مقدار صمغ کتیرا تا ۷۵/۰ درصد وزنی/وزنی در غلظت ثابت پروتئین (۵/۰ درصد وزنی/وزنی) کمترین و بیشترین اندازه ذرات به­ترتیب در نسبت ۱:۱ (۳۰۱۸ نانومتر) و ۱۰:۱ (۴۰۷۰ نانومتر) پروتئین به پلی­ساکارید مشاهده گردید. پتانسیل زتا از مقدار ۱۱/۳+ میلی­ولت در غیاب صمغ کتیرا تا ۸۲/۶- میلی¬ولت در غلظت ۷۵/۰ درصد صمغ کتیرا تغییر یافت. تصاویر میکروسکوپی نیز وجود ذرات کروی مجزا (به جزء غلظت ۰۵/۰ درصد صمغ کتیرا) را نشان دادند. مناسب­ترین مدل رئولوژیکی برای بیان رفتار سیالیت کمپلکس­ها به نسبت پروتئین-پلی­ساکارید بستگی داشت و رفتار سیالیت غالب بر این سامانه­ها رفتار رقیق­شونده با برش بود. افزایش غلظت کتیرا سبب افزایش گرانروی ظاهری، ضریب قوام و مقدار تنش تسلیم شده و به کاهش شاخص توان منجر گردید.



دوره ۱۶، شماره ۹۱ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

آستاگزانتین رنگدانه کارتنوییدی است که به عنوان دفع­کننده رادیکال­های آزاد و اکسیژن­های فعال، مکمل غذایی و رنگ­­دهنده طبیعی می­باشد و همچنین به مصارف درمانی آن توجه فراوانی شده است و آنرا سوپرآنتی­اکسیدان طبیعی نامیدند. از طرفی آستاگزانتین به دلیل غیر­اشباعیت بالا، حساس به عوامل محیطی بوده که با ریزپوشانی می­توان آن را در پوشش­های مناسب قرار داد و به فراورده غذایی اضافه کرد تا به­صورت کنترل شده و تحت شرایط خاص آزاد شود. در این پژوهش، ریزپوشانی آستاگزانتین در پوشش ترکیبی صمغ عربی و کنسانتره پروتئین آب پنیر انجام شد. در این مرحله، متغیر­های مستقل نسبت هر کدام از دیواره­ها، صمغ عربی (۰,۵، ۱، ۱.۵ وزنی/وزنی)، کنسانتره پروتئین آب پنیر (۲، ۴ و ۶ وزنی/وزنی) و همچنین متغیر pH (۴,۵، ۶.۵، ۸.۵) در نظر گرفته شد و تاثیر آن­ها روی کدورت، ویسکوزیته، اندازه قطرات، پتانسیل زتا و پایداری نانو کمپلکس بررسی گردید. به­منظور یافتن pH بهینه تشکیل کمپلکس، میزان جذب در محدوده وسیعی از pH(۹-۳) بررسی شده و ۵/۴ pH=برای تشکیل کمپلکس کنسانتره پروتئین آب پنیر- صمغ عربی تعیین شد. همچنین براساس نتایج بدست آمده از روش پاسخ سطح، تیمار شماره-۱۶ (% w/w۱,۵ , GA  %w/w ۶ WPC و ۵/۴  pH=) با کمترین پایداری، بیشترین ویسکوزیته، بیش­ترین کدورت، کمترین اندازه قطرات و بیشترین پتانسیل زتا به عنوان نمونه بهینه تعیین شد. در پایان، نسبت ۱,۵ به ۶ بین WPC/GA بهترین نسبت برای تشکیل بالاترین کمپلکس مطرح شد.


دوره ۱۷، شماره ۱۰۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

استفاده از جایگزین­های چربی شیر در تولید فرآورده­های لبنی به‌منظور کاهش ابتلا به بیماری­های مزمن و کاهش میزان کالری دریافتی بسیار موردتوجه است. بااین‌حال محصولات لبنی تولیدشده از شیر کم‌چرب یا شیر بدون چربی دارای نقایصی درزمینهٔ ویژگی­های بافتی و حسی هستند. هدف این مطالعه بررسی اثر استفاده از مقادیر مختلف ایزوله پروتئین آب‌پنیر و صمغ خرنوب بر روی ویژگی­های کیفی ماست بدون چربی بود. به این منظور نمونه­های ماست قالبی با استفاده از شیر بدون چربی  (کمتر از ۱/۰ ٪)،  صمغ خرنوب در مقادیر g.L ۲۵/۰ و g.L ۵/۰، ایزوله پروتئین آب‌پنیر در مقادیر g.L ۵ و g.L ۱۰ ، و ترکیب صمغ خرنوب با ایزوله پروتئین آب‌پنیر به ترتیب در نسبت­های g.L۱۰ + g.L ۲۵/۰ ، g.L۵ + g.L ۵/۰ تولید شدند. هم­چنین تیمار­های شاهد با استفاده از شیر کامل ( ۳ % چربی) و شیر بدون چربی (کمتر از ۱/۰ ٪ ) تولید شدند. نمونه­های تولیدشده به مدت ۱۵ روز در دمایC °۱±۴ قرار گرفتند و ویژگی­های فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی آن­ها در طول دوره­ی نگهداری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون­های مختلف نشان داد که استفاده از درصدهای مختلف ایزوله پروتئین آب‌پنیر  و صمغ خرنوب  تأثیر معناداری بر ویژگی­هایpH ، اسیدیته، آب اندازی، ظرفیت نگهداری آب، ویسکوزیته، سختی بافت، کشسانی، پیوستگی، چسبندگی، ظاهر و رنگ، قوام و بافت، بو و مزه و پذیرش کلی ماست قالبی داشت (۰۵/۰>p). با گذشت زمان در همه‌ی تیمارها ظرفیت نگهداری آب، اسیدیته، ویسکوزیته و سختی بافت به‌طور معناداری افزایش یافته و pH، آب اندازی و امتیاز مزه و بو دچار کاهش معناداری شد(۰۵/۰>p). نتایج کلی نشان داد که با استفاده از تیمارهای ماست حاوی g.L۵ و g.L۱۰ایزوله پروتئین آب‌پنیر و g.L۱۰ ایزوله پروتئین آب‌پنیر + g.L ۲۵/۰ صمغ خرنوب در فرمولاسیون تولید ماست قالبی بدون چربی، می­توان محصول نهایی دارای قابل‌قبول‌ترین ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی را تولید کرد.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱