۲۱ نتیجه برای پساب
میلاد شکری ساروی، محمد رضا احمدی، حسین رحمانی، احسان کامرانی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
کیفیت آب رودخانه تجن در استان مازندران براساس جوامع بیمهرگان کفزی و شاخصهای فیزیکی و شیمیایی با نمونهبرداری ماهانه از ۶ ایستگاه در ۸۰ طول کیلومتر از این رودخانه از از مهر ۱۳۹۰ تا شهریور ۱۳۹۱ (یک سال) بررسی شد. نمونهبرداری از بیمهرگان کفزی با دستگاه سوربر با ابعاد ۳۰/۵×۳۰/۵ سانتیمتر و با چشمه تور ۶۰ میکرون با ۳ تکرار در هر ایستگاه انجام شد. بزرگ بیمهرگان کفزی شناسایی شده در این مطالعه به ۳۱ خانواده، ۱۲ راسته و ۵ رده تعلق داشتند که کمترین و بیشترین فراوانی در کل ایستگاههای مورد مطالعه بهترتیب مربوط به خانواده Psychodidae و Chironomidae بود. بر اساس نتایج شاخص زیستی هیلسنهوف (Hilsenhoff Family Biotic Index)، ایستگاههای مطالعاتی در ۴ طبقه کیفی عالی، خوب، مناسب و نسبتاً ضعیف قرار گرفتند که بهترتیب ایستگاه ۱ و ۵ کمترین و بیشترین مقدار شاخص زیستی هیلسنهوف را نشان دادند. همچنین بیشترین مقدار شاخص تنوع شانن- وینر در ایستگاه ۱ و کمترین مقدار در ایستگاه ۲ مشاهده شد. بررسی شاخصههای فیزیکی و شیمیایی بیانگر کاهش اکسیژن محلول در ایستگاههای ۲ و ۵ و افزایش TDS در ایستگاه ۲ و نیتریت و آمونیوم در ایستگاه ۳ بود. نتایج همبستگی پیرسون بین شاخصهای زیستی و متغیرهای فیزیکوشیمیایی ارتباط معناداری را بین DO،TDS ، EC، PO۴ و سرعت جریان با شاخصهای HBFI و تنوع شانن نشان داد. این تحقیق نشان داد که بهطور کلی آلودگیهای وارد شده به ایستگاههای ۲ و ۵ کیفیت آب این ایستگاهها در رودخانه تجن را کاهش داده است.
سارا رئیسی، علیرضا عالیشاهی، بهاره شعبانپور،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف این پژوهش در مرحله اول بازیافت پروتئین موجود در پساب کارخانههای پودر ماهی با استفاده از کیتوزان، نانوذرات کیتوزان و ترکیب کیتوزان-سولفات آلومینیوم(آلوم) بود. در مرحله دوم، ویژگیهای پروتئین استخراج شده از لحاظ پروفایل اسیدهای آمینه ضروری بررسی شد. همچنین کاهش حجم پروتئین پساب با بررسی ویژگیهایی مثل کدورت، pH، COD و پروتئین محلول ارزیابی شد و ویژگیهای نانوذرات کیتوزان با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی بررسی گردید. بررسی مورفولوژی نانوذرات کیتوزان بهوسیلهی میکروسکوپنیروی اتمی نشان داد که این نانوذرات دارای شکل کروی با سطح ناهموار و قطرمتوسط ۴۰ نانومتر هستند. شاخصهای کدورت، COD و پروتئین محلول بعد از افزودن غلظتهای مختلف کیتوزان، نانوذره کیتوزان و ترکیب کیتوزان-آلوم نسبت به نمونه شاهد کاهش معنیداری را در سطح ۵ درصد نشان داد. بیشترین بازیافت پروتئین مربوط به ترکیب کیتوزان-آلوم و نانوذرات کیتوزان بود. ترکیب کیتوزان-آلوم و نانوذرات کیتوزان نسبت به یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند (۰۵/۰ p≥).بررسی پروتئین بازیافت شده از لحاظ پروفایل اسیدهای آمینه ضروری نشان داد که در پروتئین پساب پودر ماهی، اسیدهای آمینه نظیر هیستدین، لیزین، متیونین و فنیل آلانین وجود دارد.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
یون فسفات از جمله آلاینده شیمیایی است که از طریق فاضلاب های شهری و صنعتی و زه آبهای کشاورزی وارد منابع آب های سطحی و زیر زمینی می شوند. هدف از این مطالعه بررسی حذف فسفات از پساب فاضلاب شهری توسط ریزجلبک های کلرلا ولگاریس Chlorella vulgaris و اسپیرولینا پلاتنسیس Spirulina platensis می باشد. به منظور بررسی حذف فسفات، ریزجلبک ها در شرایط آزمایشگاهی به ۳۵۰ میلی لیتر پساب فاضلاب شهری اضافه و طی دوره های ۸ روزه پرورش داده شدند بطوریکه وزن خشک روز اول کلرلا ولگاریس و اسپیرولینا پلاتنسیس به ترتیب در نمونه ها ۰۲/۰ و ۰۵/۰ گرم در لیتر بود. طی دوره رشد غلظت فسفات موجود در محلول آبی برای روزهای۱، ۴، ۶ و ۸ توسط روش استاندارد (APHA) اندازه گیری و با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر Bio spec-۱۶۰۱قرائت گردید. بر اساس نتایج حاصل درصد حذف فسفات توسط کلرلا ولگاریس به ترتیب ۶۵/۴۰، ۰۱/۳۸، ۴۵/۲۴ و۲۱/۷۲ و اسپیرولینا پلاتنسیس به ترتیب۱۳/۲۰ ، ۰۱/۲۰، ۴۴/۱۰و ۷۹/۴۲ برای روزهای ۱ الی ۴، ۴ الی ۶، ۶ الی ۸ و ۱ الی۸ بود. وزن نهایی کلرلا ولگاریس و اسپیرولینا پلاتنسیس به ترتیب ۹۳/۳ و ۹۳/۱ گرم در لیتر بود و با افزایش رشد ریزجلبک ها فسفات بیشتری حذف می شود. از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که جلبک ها توانایی بالایی در حذف فسفات از فاضلاب دارند و جلبک کلرلا ولگاریس توانایی بیشتری در کاهش فسفات از فاضلاب را دارد و می تواند برای کاهش فسفات در پساب تصفیه خانه های فاضلاب مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: رنگزاها از ترکیبهای شیمیایی پرکاربرد در صنعت نساجی هستند. ورود فاضلابهای رنگی به منابع آبی علاوه بر ایجاد ظاهری نامطلوب، کاهش نفوذ نور به لایههای زیرین آب و جلوگیری از فتوسنتز یا کاهش آن، باعث ایجاد سرطان و انواع جهشها میشوند. در این پژوهش توانایی رنگبری سویههای جداشده از پساب نساجی برای رنگ راکتیو رد ۱۵۲ اندازهگیری و شرایط محیطی بهینهسازی شد.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر پس از نمونهبرداری از قسمتهای مختلف پساب نساجی، سویههای رنگبر جداسازی و غربالگری شدند. اثر فاکتورهای مختلف بر رنگبری سویههای رنگبر ارزیابی شد. توانایی رنگبری سویهها در محدوده زمانی صفر تا ۷۲ساعت و گستره pH برابر ۶ تا ۹، غلظتهای مختلف رنگ از ۵۰ تا ۴۰۰میلیگرم بر لیتر و حضور منابع کربنی متفاوت مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها: از میان ۱۰ سویه بومی جداشده از پساب کارخانه نساجی کاشان، ۴ سویه توانایی بالاتری در رنگبری نشان دادند. در بهینهسازی شرایط محیطی، بیشترین رنگبری پس از ۴۸ساعت مشاهده شد. همچنین بالاترین رنگبری، در حضور منبع کربنی گلوکز، pH برابر ۹ و غلظت رنگ ۵۰میلیگرم در لیتر انجام شد.
نتیجهگیری: پساب نساجی حاوی سویههایی است که توانایی رنگبری بالایی دارند، بنابراین میتوان از این سویهها برای رنگبری رنگهای موجود در پساب استفاده نمود.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
پساب خروجی از صنایع لبنی مقادیر بالایی از مواد مغذی همچون نیترات و فسفات دارند. در این کار حذف نیترات و فسفات از پساب لبنی سنتزی توسط ریزجلبک کلرلا سالینا در حضور بار آلی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، ۲میلیلیتر از ریزجلبک کلرلا سالینا در شرایط آزمایشگاهی به ۴۰۰میلیلیتر پساب سنتزی لبنی اضافه شد. طی دوره رشد غلظت نیترات و فسفات موجود در پساب سنتزی برای روزهای ۱، ۳، ۵ و ۷ با روش استاندارد (APHA) اندازهگیری شد. براساس نتایج حاصل حذف نیترات و فسفات توسط کلرلا سالینا بهترتیب برابر ۱۰۰٪ و ۹۵٪ بوده است. همچنین بیشترین میزان زیستتوده تولیدی در طول هفت روز برابر با ۰/۷گرم بر لیتر به دست آمده است. از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که این ریزجلبک توانایی بالایی برای کاهش نیترات و فسفات از پساب سنتزی لبنی را دارد و میتوان در پالایش فاضلاب خروجی از تصفیهخانههای لبنی قبل از ورود به محیط زیست مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
پساب حاصل از استفاده آب در مصارف خانگی، صنایع و کارخانهها سبب عوارضی زیست محیطی میشود که با ایجاد بوی نامطبوع، محیط مناسبی برای رشد باکتریهای بیماریزا فراهم می کند. در این پژوهش پس از جداسازی میکروارگانیسمهای بومی پساب صنایع عرقگیری گیاهی، توانایی آنها برای کاهش میزان اکسیژن خواهی زیستی BOD و میزان اکسیژن خواهی شیمیایی COD پساب بررسی شد.
از قسمتهای مختلف پساب صنایع عرقگیری کاشان نمونه برداری شد. پس از انتقال نمونهها به آزمایشگاه، از محیط کشت لیزوژنی براث، برای جداسازی باکتریها استفاده شد. جدایه ها بر اساس ویژگی ظاهری و زیست شیمیایی تفکیک شدند. از میان ۶۹ جدایه ها، چهار جدایه برای سنجش توانایی کاهش BOD و COD انتخاب شده و به پساب کارخانه عرقگیری افزوده شدند. کاهش BOD پس از پنج روز با استفاده از دستگاه BODمتر و کاهشCOD به روش تیتراسیون اندازهگیری شد. جدایهها بر اساس آزمونهای زیست شیمیایی شناسایی شدند.
پس از افزودن سویههای منتخب به پساب، میزان BOD و COD ، به ترتیب به ۸۲/۷۱- ۴۳/۴۷ درصد و ۷۹/۴۴-۵۰/۵۶ درصد کاهش یافت. همچنین با افزودن کنسرسیوم سویه ها به پساب، میزان BOD و COD به ترتیب ۲۱/۸۳-۶/۷۶ و ۲۹/۵۷-۳۲/۳۸ درصد کاهش یافت.
طبق نتایج بدست آمده، پساب حاوی سویههای باکتریایی است که توانایی بالایی در کاهش میزان BOD وCOD و همچنین تجزیه مواد آلی موجود در پساب دارند، به گونهای که با استفاده مجدد از پساب تصفیه شده، امکان سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و صنعت وجود دارد. بنابراین میتوان از این سویهها برای تصفیه پساب صنایع عرقگیری گیاهی استفاده نمود.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: پلیهیدروکسیآلکانواتها (PHAs) پلیمرهایی با خصوصیات زیستتخریبپذیر و زیستسازگار هستند که در برخی از باکتریها تولید میشوند. در مطالعه حاضر از رسوبات نفتی جهت غربالگری باکتریهای مولد پلیهیدروکسیآلکانوات استفاده شد. سپس از محیط کشت صنعتی پساب نفتی به عنوان یک محیط کشت ارزان قیمت و اقتصادی برای جداسازی و شناسایی سویه برتر مولد PHA استفاده شد. در نهایت، خصوصیات شیمیایی و فیزیکی پلیمر زیستی استخراج شده با روشهای FTIR، DSC و ۱H-NMR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از مجموع ۷۶ سویه باکتریایی جدا شده، ۱۱ سویه دارای توانایی تولید پلیمر زیستی بودند که از میان آنها سویه Sb۸ با ۱۳/۴۴% وزن خشک سلول و ۲/۱ گرم در لیتر در ۲۷ ساعت به عنوان بهترین سویه تولید کننده پلیهیدروکسیآلکانوات در محیط کشت صنعتی انتخاب شد. این سویه پس از تعیین توالی به عنوانCitreicella thiooxidans شناسایی شد. بعلاوه نتایج آنالیزهای فیزیکوشیمیایی نشان داد که پلیمر زیستی استخراج شده، پلیهیدروکسیبوتیرات (PHB) است.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر اولین گزارش از تولید PHB توسط سویه Citreicella thiooxidans بومی ایران میباشد که در طی آن غربالگری و شناسایی باکتری تولید کننده و تعیین نوع پلیمر زیستی تولید شده بررسی شد و قابلیت تولید در محیط کشت ارزان قیمت پساب نفتی مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به تولید پلیمر زیستی با درصد بازدهی قابل توجه بدون افزودن هیچگونه مکملی به محیط کشت پساب نفتی، میتوان چنین استنباط کرد که سویه وحشی جدا شده توانایی بالقوهای در تولید پلیهیدروکسیبوتیرات دارد.
یعقوب عابدی تبار، نصراله احمدی فرد،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
پسابهای کشاورزی حاوی مواد مغذی از جمله فسفات˓ نیترات و آمونیاک میباشد که باعث آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی میشوند. جلبکهای آب شیرین از جمله Spirulina با جذب این مواد مغذی میتواند نقش مهمی در کاهش این نوع آلایندهها را ایفا کند. از طرف دیگر این نوع پسابها با داشتن مواد مغذی میتواند به عنوان بستر جایگزین و ارزان قیمت کشت جلبکها مورد استفاده قرار گیرند.
۵ غلظت از پساب نیشکر (صفر، ۲۵، ۵۰ ، ۷۵ و ۱۰۰ درصد) همراه با محیط کشت زاروک تهیه شد و میزان رشد، رنگدانههای فتوسنتزی، پروتئین، چربی و برخی از مواد معدنی جلبک Spirulina بعد از یک ماه کشت بررسی شد.
در غلظتهای بالای پساب (در تیمار ۷۵ و ۱۰۰ درصد پساب) رشد بسیار خوبی از جلبک Spirulina مشاهده شد. میزان کلروفیلa در تیمار حاوی مقادیر بالای پساب نیشکر افزایش معنیداری نسبت به تیمار شاهد نشان داد (۰۵/۰ > p). مقادیر رنگدانه کل در تیمار ۲۵ درصد پساب نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. حداکثر میزان کاروتنوئید کل در تیمار ۵۰ درصد پساب به میزان ۲۲۶± ۱۵۵۹ میلیگرم بر لیتر بدست آمد که بیش از ۲ برابر مقدار کاروتنوئید کل تیمار کنترل بود.براساس نتایج فوق میتوان بیان کرد که پساب نیشکر به عنوان محیط کشت ارزان قیمت قابلیت استفاده در کشت جلبک Spirulina را دارد. همچنین این جلبک با حذف مواد مغذی موجود در پساب باعث بهبود کیفیت آب و کاهش مخاطرات محیط زیستی آن میشود.علاوه بر آن جلبکهای تولید شده قابلیت استفاده به عنوان غذای دام و آبزیان را دارا می باشد.
جهانگیر فلامرزی، Zahra Ghasemi، محمدعلی نعمت الهی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
تصفیه پساب به وسیله ریزجلبک و استفاده مجدد از آن در جهت کاهش مصرف آب و حفظ منابع آبی مهم میباشد. در این مطالعه امکان پرورش ریزجلبک اسپیرولینا (Arthrospira platensis) بر روی پساب گاوداری و امکان تصفیه پساب با استفاده از ریزجلبک بررسی شد. غلظتهای متفاوت محیط کشت استاندارد (زاروک)– پساب بهمنظور بررسی رشد جلبک بر روی پساب و تعیین غلظت مناسب پساب- زاروک برای رشد بهینه استفاده شد. تیمار اول (T۱) شامل ۱۰۰ درصد زاروک و بدون پساب، تیمار دوم(T۲) شامل ۷۵ درصد زاروک و ۲۵ درصد پساب، تیمار سوم (T۳) شامل ۵۰ درصد زاروک و ۵۰ درصد پساب، تیمار چهارم (T۴) شامل ۲۵ درصد زاروک و ۷۵ درصد پساب و تیمار پنجم (T۵) شامل ۱۰۰ درصد پساب بدون زاروک بود. تیمارهایی که مقادیر بیشتری زاروک به نسبت پساب داشتند، رشد بهتری نشان دادند و آنها که غلظت پساب بیشتری داشتند غالباً رشد به نسبت کمتری از زیست تودۀ جلبک در طول دورۀ یک ماهه کشت نشان دادند. نتایج نشاندهنده رشد بالای جلبک بر روی پساب غلیظ بود. تیمار T۱ با ۳۴/۰ و T۲ با ۳/۰ گرم بر لیتر زیست تودۀ خشک دارای بیشترین میزان زیست توده از ریزجلبک بودند. تیمارهای T ۵ و T ۳ ، T ۴ ، T ۲ ، T ۱
به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان تولید رنگدانه فیکوسیانین بودند.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
در سالهای اخیر با توجه به کمبود منابع جنگلی و همچنین افزایش میزان مصرف کاغذ و مقوا، بسیاری از تولیدکنندگان خمیر و کاغذ استفاده از منابع مختلف الیاف بازیافتی را توسعه دادهاند. بنابراین بازیافت کاغذ یک راهکار موثر و سازگار با محیط زیست برای حفظ منابع جنگلی بوده که در نهایت منجر به صرفهجویی در تنوع طبیعی و مصرف انرژی میشود. استفاده از زیستفناوری در بخشهای مختلف صنایع فرآوردههای سلولزی همچون خمیرسازی زیستی، رنگبری زیستی، مرکبزدایی زیستی، تصفیه زیستی پساب و... مورد توجه قرار گرفته و دستاوردهای خوبی نیز در این زمینه بهدست آمده است. استفاده از آنزیمها در فراوری الیاف بازیافتی یکی از مهمترین جنبههای کاربردی علم زیستفناوری در صنایع سلولزی است. استفاده از فناوریهای آنزیمی به عنوان فرآیند دوستدار محیط زیست منجر به تغییر در فرآیندهای صنعتی شده و قابلیتهای زیادی را در حل بسیاری از مشکلات الیاف بازیافتی بهویژه مشکلات مربوط به مرکبزدایی کاغذ باطله، سرعت آبگیری خمیرکاغذ، استخوانی شدن (شاخهای) الیاف، پالایش و مواد چسبناک نشان داده است. بهطور کلی مرکبزدایی با آنزیمها تحت شرایط اسیدی یا خنثی، میزان مصرف مواد شیمیایی را کاهش داده و زردی کاغذهای بازیافتی را در شرایط مرکبزدایی متداول قلیایی کاهش میدهد. امروزه استفاده از آنزیمهای سلولزی (سلولاز و همیسلولاز) و اکسایشی (مانند لاکاز) و همچنین آمیلاز و پکتیناز نتایج قابل قبولی را برای مرکبزدایی انواع مختلف کاغذهای باطله نشان دادهاند بهطوری که اغلب آزمایشهای انجام شده در واحدهای نیمه صنعتی و همچنین صنعتی اثبات کردند که مرکبزدایی با آنها میتواند موجب کاهش هزینه مواد شیمایی، افزایش میزان جداسازی ذرات مرکب
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
فرآیندهای تولید نفت و گاز منجر به تولید حجم وسیعی از پساب می گردند. پساب تولیدی این فرآیندها شامل ترکیبات آلی و معدنی وهمچنین فلزات سنگین از جمله فلز جیوه است که به طور گسترده در صنایع نفتی از جمله پالایشگاهها و صنایع پتروشیمی به منابع آبی زیرزمینی و در یاها تخلیه می گردد. در این تحقیق با مطالعه موردی بر روی پساب یکی از پالایشگاههای گازی کشور، عملکرد سیستم غشایی اسمز معکوس تحت شرایط مختلف بهره برداری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تاثیر متغیرهای فشار (۵، ۷، ۹ و ۱۱ بار)، متغیرهای pH (۳ ، ۶، ۹ و ۱۱) و تغییرات غلظت فلز جیوه (۱، ۲، ۴، ۸ و ۱۶میلی گرم در لیتر) بر راندمان حذف سیستم بررسی گردید و از میان این متغیرها در هر یک از مراحل فوق با توجه به راندمان حذف جیوه، و همچنین پارامترهای دبی، COD، TDS، EC و کدورت شرایط عملکردی بهینه بدست آمد. بر پایه نتایج بدست آمده، عملکرد غشا ی اسمز معکوس در فشار ۷بار و همچنین در pH برابر ۹ از منظر کیفیت آب خروجی و همچنین مزایای اقتصادی سیستم بهینه بود. در این شرایط راندمان حذف برای جیوه برابر %۵۰/۹۷ ، برای COD برابر %۷۵/۹۹ و میزان راندمان حذف TDS نیز برابر %۲۹/۹۳ ثبت گردید.در مرحله آخر عملکرد غشای اسمز معکوس در مواجهه با شوک های احتمالی و همچنین غلظتهای بالای جیوه مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان دهنده کاهش چشمگیر راندمان حذف در غلظتهای بالا و غیر متعارف جیوه ورودی به سیستم می باشد.
دوره ۱۵، شماره ۷۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش آزمایشگاهی اثر اختلاف فشار در عرض غشاء در سه سطح ( ۱۰، ۱۵ و ۲۰ بار) ، pH در سه سطح ( ۴ ، ۵ و ۶ ) و دما در سه سطح ( ۳۰ ، ۴۰ و ۵۰ درجه سانتی گراد) بر میزان شار تراوه و گرفتگی غشاء در طی فرایند نانو فیلتراسیون پساب حاصل از کارخانه رب گوجه فرنگی بررسی شد. . از روش سطح پاسخ بر مبنای قالب آزمایشی D-optimal برای ایجاد طرح آزمایشی و آنالیز داده های تجربی استفاده گردید. نتایج نشان دهنده مناسب بودن مدل چند جمله ای درجه دوم برای پیش بینی میزان شار تراوه و گرفتگی غشاء می باشد (ضریب تبیین به ترتیب ۹۶/۰ و ۹۳/۰)، همچنین نتایج نشان دهنده عدم معنی داری آزمون ضعف برازش و میزان بالای ضریب دقت می باشد.. میزان تابع مطلوبیت برای عملیات بهینه سازی ۸۹/۰ و شرایط بهینه عملیاتی به ترتیب در اختلاف فشار در عرض غشا ۲۰ بار، دمای ۳۰ درجه سانتی گراد و ۶/۵pH = به دست آمد. همچنین تفاوت معنی داری بین نتایج به دست آمده از روش سطح پاسخ و داد های تجربی در نقطه بهینه مشاهده نشد.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از این تحقیق مطالعه امکان تصفیه پساب واحد نمکزدایی نفت با استفاده از سامانه های غشایی به منظور دستیابی به استاندارد تزریق به داخل چاه دفع و کاهش مشکلات ناشی از تخلیه آن به حوضچه های تبخیر بدلیل گرفتگی چاه در اثر تزریق پساب حاوی ذرات جامد و مواد نفتی بیش از حد استاندارد به چاه می باشد. در این تحقیق در مقیاس پایلوت از مدول های غشایی مایکروفیلتر کارتریج از جنس پلی پروپیلن با اندازه تخلخل ۴۵/۰ میکرون و اولترا فیلتر از نوع الیاف توخالی از جنس پلی پروپیلن با اندازه تخلخل۱/۰ تا ۰۱/۰ میکرون می باشد. از خروجی فیلتر شنی واحد تصفیه پساب نمکزدایی مارون ۲ به عنوان خوراک استفاده شده است. در این مطالعه درصد حذف پارامترهای مورد نظر نسبت به زمان در دو فرایند مایکروفیلتراسیون، و ترکیب مایکرو و اولترافیلتراسیون مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات در دو دبی انجام گرفت که دبیLPM ۳۲ بهینه بود. در فرایند ترکیبی مایکرو و اولترا فیلتراسیون نتایج بهتری بدست آمد. متوسط درصد حذف پارامترها در این فرایند برای مواد نفتی و روغنی % ۸۱/۹۸ ، کدورت % ۵۳/۹۸ و TSS % ۰۶/۹۷ بوده است و اندازه ذرات به کمتر از ۰۵/۰ میکرون رسیده است. در هیچ یک از نمونهها باکتری احیا کننده سولفات (SRB) مشاهده نشده است. نتایج بدست آمده بیانگر کیفیت مناسب پساب تصفیه شده برای تزریق به داخل چاه دفع است. در صد بازیابی تراوایی غشا بعد از پایان مطالعه ۳۲/۹۶ بوده است.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
کمپوست به عنوان یکی از این روشهای بازیافت زبالهها به کود میباشد. یکی از مشکلات موجود در این فرایند، مدیریت شیرابه است که اثرات نامطلوبی بر محیط زیست و سلامتی دارد. شیرابه به دلیل داشتن ترکیبات آلی پیچیده که به روش زیستی به سختی تجزیه میشوند، به تصفیه شیمیایی از جمله اکسیداسیون پیشرفته نیاز خواهند داشت. در این مطالعه کارایی فرایند H۲O۲/UV برای تصفیه شیرابه کمپوست تصفیه شده توسط روش بیولوژیکی در سیستم ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این مطالعه ارزیابی بازده فرایند آباکسیژنه با تابش UV(H۲O۲/UV) به منظور حذف اکسیژنخواهی شیمیایی (COD) و رنگ و کدورت با استفاده از روش پاسخ سطحی (RSM) در طرح مرکب مرکزی (CCD) بود. شرایط عملیاتی مختلف شامل pH اولیه، دز آباکسیژنه و زمان تماس با UV به منظور کاهش آلایندههای شیرابه کمپوست برای بهینهسازی حداکثر حذف آلایندهها بررسی شد. تعداد ۲۰ تیمار انجام شد. شرایط بهینه درpH اولیه ۵/۷، دز آباکسیژنه mL/L ۳/۲ و زمان تماس با UV در ۹۵ دقیقه حاصل گردید. میزان حذف COD، رنگ و کدورت شیرابه توسط فرایند H۲O۲/UV در شرایط بهینه حذف با روش پاسخ سطحی به ترتیب %۳۲/۱۲، %۸۳/۲۰ و NTU ۶۸/۸ به دست آمد. نتایج نشان داد فرایند H۲O۲/UV در کاهش کدورت موفقتر بوده است و در حذف COD کارایی چندانی نداشته است.
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
رنگ یکی از مهمترین آلایندههای موجود در پساب صنایع نساجی است. یکی از روشهای کارآمد در حذف رنگ از فاضلاب، استفاده از فرآیند جذب سطحی، به خصوص برای حذف آلایندههای غیر قابل تجزیه میباشد. این پژوهش با هدف بررسی پتانسیل پوست گریپ فروت در حذف رنگ متیلنبلو انجام شد. به منظور بهینهسازی شرایط جذب، تأثیر عوامل مختلف مانند غلظت اولیه رنگ (۴۰۰-۵۰ میلیگرم بر لیتر)، مقدار جاذب (۱-۱/۰ گرم بر لیتر)، زمان تماس (۷۰-۱۰ دقیقه) و دانهبندی جاذب (۲-۱ میلیمتر) مورد بررسی قرار گرفت. برای کاهش تعداد آزمایشهای مورد نیاز و صرفهجویی در زمان و هزینه، از روش طرح آزمایش تاگوچی استفاده شد و تعداد آزمایشها از ۲۵۶ به ۶۴ آزمایش کاهش یافت. خصوصیات سطحی جاذب نیز با استفاده از تبدیل فوریه مادون قرمز و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد غلظت اولیه رنگزا، بیشترین تأثیر را در فرآیند حذف رنگ داشت. شرایط بهینه آزمایش برای حذف رنگ متیلنبلو در زمان ۱۰ دقیقه، غلظت رنگزا ۴۰۰ میلیگرم بر لیتر و مقدار جاذب یک گرم با دانه بندی یک میلیمتر بدست آمد. مدل لانگمویر با ضریب همبستگی ۹۷۳۸/۰ تطابق بهتری را با نتایج نشان داد. با توجه به اینکه pH بهینه حذف رنگ با این جاذب در محدوده ۱۲-۸ است و اغلب فاضلابهای نساجی دارای pH قلیایی هستند، به نظر میرسد این جاذب از پتانسیل مطلوبی جهت حذف رنگزای کاتیونی از پساب برخوردار باشد.
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
در برنامهریزی توسعه منطقهای، شناسایى فقدان قطعیتهاى آینده و فرضهای بنیادینى که برنامههاى بلندمدت بر پایه آنها شکل گرفته از مهمترین زمینههاى اصلى شناسایى مشکلات و چالشهاى پیشروى سندهاى توسعهاى است. پسابرنامهریزی نیز به ارزیابی موفقیت یا عدمموفقیت سیاست و برنامهریزی تدوینشده در افق زمانی آینده میپردازد. برنامهریزی فرض بنیاد از روشهای پسابرنامهریزی است که میتوان به کمک آن برنامههای پابرجا و انطباقپذیری تهیه کرد. هدف از کاربرد برنامهریزی بر پایه فرض، کاهش تعداد شگفتیهای اجتنابپذیر است. این پژوهش بر ارتباط و ارزش هر یک از راهبردها در فقدان قطعیتهای آینده استان تهران در افق ۱۴۰۴ متمرکز شده و با هدف تصحیح راهبردهای توسعه بلندمدت استان تهران در افق برنامه صورت گرفته است. تحلیل راهبردهای بلندمدت توسعه استان تهران در حوزه مورد مطالعه اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نظر نوع، ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت براساس روشهای جدید علم آیندهپژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با استفاده ترکیبی از مدلهای کمی و کیفی انجام شده است. با توجه به ماهیت این پژوهش، در این تحقیق از روشهای تصمیمگیری سلسلهمراتبی، تحلیل اثرات متقابل، دلفی و در تحلیل درون دادها از نرمافزارهای مختلف MicMac، Expert Choice، SPSS بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که حوزه اقتصادی در استان دارای راهبردهای آسیبپذیری است. در نتیجه با بهرهگیری از روش برنامهریزی فرض بنیاد میتوان ضعفها و نادیدهانگاریهایی که درخصوص توسعه بلند مدت استان تهران وجود دارد را شناسایی و بازبینی کرد.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۷ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
لجن لبنی یکی از ضایعات اصلی و ارزانقیمت صنایع لبنی است که حاوی مواد مغذی لازم برای رشد باکتریهای اسیدلاکتیک (LAB) بهمنظور تولید متابولیتهای میکروبی است که برای استفاده کارآمد از آن، بهینهسازی شرایط تخمیر حیاتی است. بهمنظور بهینهسازی تولید زیستتوده خشک، سه متغیر مستقل غلظت لجن لبنی (۵، ۱۲,۵ و ۲۰ درصد)، pH (۶، ۷ و۸) و نرخ تلقیح باکتری لاکتوباسیلوس فرمنتوم سویه ۴-۱۷ (۱، ۳ و ۵ درصد) استفاده شد. قبل از عمل تخمیر، رشد سلولی و مورفولوژی این باکتری بهمنظور تعیین عملکرد میزان رشد و تأیید حضور باکتری در این بستر مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای مستقل با استفاده از روش سطح پاسخ (RSM) با طرح مرکب مرکزی (CCD) بهمنظور به حداکثر رساندن تولید زیستتوده خشک توسط این باکتری بهینه شدند. نتایج بهینهسازی نشان داد که حداکثر میزان تولید زیستتوده خشک مربوط به تیمار بهینه شامل ۲۰درصد غلظت لجن لبنی، نرخ تلقیح ۱درصد و pH ۸ بود. همچنین باتوجهبه نتایج، بستر لجن لبنی برای تخمیر این باکتری مناسب است. در نتیجه، اثر غلظت بستر لجن لبنی و pH بر میزان تولید زیستتوده خشک توسط این باکتری بسیار معنیدار بود.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۹ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف این مطالعه جداسازی سویههای میکروبی مولد آمیلاز مقاوم به حرارت از فاضلاب غنی از نشاسته یکی از کارخانه های کنسروسازی و سپس شناسایی مولکولی این جدایهها بود. بهعلاوه آمیلاز مقاوم به حرارت استخراج شده از باکتری به لحاظ دما و pH بهینه فعالیت آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه ۱۴ جدایه میکروبی مقاوم به حرارت از پساب جدا گردید، که تنها دو جدایه دارای فعالیت آمیلازی بود. شناسایی مولکولی این دو جدایه براساس تکثیر ژن ۱۶S rDNA توسط پرایمرهای B۲۷F و U۱۴۹۲R و سپس توالییابی محصول PCR ، حضور Bacillus pumilus وBacillus safensis را تایید کرد. نتایج نشان داد که دما و pH بهینه فعالیت آمیلازی جدایه ها به ترتیب۶۰ درجه سانتیگراد و ۷ بود و با عملکرد Bacillus safensis (U/ml) ۷,۶۷ دارای فعالیت آمیلاز بیشتری نسبت به Bacillus pumilus با عملکرد (U/ml) ۶,۳۳ بود.
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
در سالهای اخیر فرایند انعقاد الکتریکی به دلیل کارایی بالا و انطباق بیشتر با محیط زیست مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. این فرایند با توجه به هزینههای مربوط به تصفیه و اثرات جانبی آن بر محیط زیست دارای پتانسیل بالایی در تصفیه فاضلابهای صنعتی و نفتی میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی تصفیه فاضلاب بوجود آمده در صنعت پالایشگاهی نفت خام، مشخصاً سود مستعمل مورد استفاده در حذف گاز H۲S و مرکاپتانها از برج تقطیر در یکی از پالایشگاههای جنوب کشور با COD معادل mg/L ۸۰۰۰۰ با استفاده از الکترودهای آهن و آلومینیوم به عنوان آند و گرافیت به عنوان کاتد در فرایند انعقاد الکتریکی میباشد. پارامترهای اصلی فرایند شامل آرایش الکترود (تک قطبی موازی، تک قطبی سری و دوقطبی سری)، جنس الکترود آند (آهن و آلومینیوم)، استفاده از الکترود آند سوراخدار، اثر pH اولیه (بازه ۷ تا ۱۱)، اثر مدت زمان الکترولیز (۰ تا ۱۲۰ دقیقه)، دانسیته جریان (۶/۱۵تا ۱۲۵/۲۸ میلیآمپر بر سانتی متر مربع) بود. تاثیر دانسیته جریان، مدت زمان الکترولیز و pH اولیه با استفاده از روش طراحی آزمایش به روش پاسخ سطح (RSM) و طراحی مربعات مرکزی (CCD) با سه پارامتر اصلی و ۵ سطح مختلف برای هر پارامتر بررسی و تاثیر سایر عوامل به صورت تک متغیره بررسی گردید. نتایج نشان داد در روش تک متغیره، آرایش تک قطبی موازی و استفاده از الکترود آلومینیوم به عنوان آند حالت بهینه انجام فرایند بود. در طراحی آزمایش صورت گرفته آنالیز مدل درجه دو (Quadratic) با مقدار ۹۶/۰=R۲ بهترین همبستگی را بین مدلها داشت. طبق آنالیز مدل و نتایج آزمایشگاهی، زمان ماند ۱۱۶ دقیقه، دانسیته جریان ۲۵ میلی آمپر بر سانتی متر مربع و pH اولیه معادل ۸ شرایط بهینه فرایند بود که در این شرایط میران کارایی حذف COD برابر %۱/۸۵ در شرایط آزمایشگاهی و به میزان %۹/۸۸ بر اساس مدل RSM تعیین شد.
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
با توجه به نرخ افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش حجم پسابهای شهری و صنعتی، کیفیت آب در دسترس بشر به شدت در معرض تهدید قرار گرفته است. تحقیق حاضر با استفاده از توسعه یک مدل شبیهسازی، به بررسی و ارزیابی تغیییرات کیفیت آب رودخانه کارون در محدوده شهری اهواز با استفاده از استانداردهای موجود پرداخته است. پس از تهیه مدل، واسنجی و صحت سنجی آن، تغییرات کیفیت رودخانه در محدوده مورد مطالعه در فصول مختلف سال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیهسازی کیفیت رودخانه در فصول سال حاکی از وابستگی شدید متیغرهای کیفی رودخانه به فصل سال است، به طوریکه در فصل تابستان (خشکترین فصل سال) و پاییز (مرطوبترین فصل سال) تغییرات اکسیژن محلول در طول بازه مورد مطالعه به ترتیب برابر ۴۹ درصد و ۱۵ درصد بوده است. مقایسه شرایط موجود در رودخانه با استانداردهای ملی و بینالمللی حاکی از آن است که به جز فصل پائیز که رودخانه بیشترین دبی عبوری را تجربه میکند، وضعیت کیفیت آب در رودخانه اکثر استانداردهای موجود را تامین نمیکند. سناریوی آخر مدلسازی رودخانه در این تحقیق به این پرسش پاسخ میدهد که اگر همه پسابهای ورودی به رودخانه در طول محدوده مورد مطالعه استانداردهای موجود تخلیه پساب را رعایت کنند، آیا شرایط کیفیت رودخانه به حالت مطلوب خواهد رسید؟ نتایج به دست آمده نشان میدهد که پاسخ این پرسش منفی است و حتی با وجود رعایت حداقل استانداردهای موجود توسط صنایع و آلایندههای ورودی به رودخانه، کیفیت رودخانه در شرایط مطلوب قرار نمیگیرد. این امر مبین اهمیت در نظر گرفتن شرایط خاص هیدرولیکی هر رودخانه و همچنین اثر تغییرات زمانی بر کیفیت رودخانه در بروزرسانی استانداردهای موجود است.