جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸ نتیجه برای کادمیوم


دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

موضوع تحقیق: در این پژوهش، نانوکامپوزیت­های مغناطیسی Fe۳O۴@SiO۲ عامل­دار شده با اتیلن دی­آمین تترااستیک اسید با ساختار هسته-پوسته به منظور حذف یون­های کادمیوم دوظرفیتی از محلول­های آبی سنتز شده و مورد بررسی قرار گرفتند.
روش تحقیق:  در مرحله اول، نانوذرات کروی هسته-پوسته Fe۳O۴@SiO۲ با به کارگیری نانوذرات Fe۳O۴ به عنوان هسته، تترااتیل اورتوسیلیکات (TEOS) به عنوان منبع سیلیکا و پلی وینیل الکل (PVA) به عنوان فعال­کننده سطحی سنتز شدند. سپس در مرحله بعدی، خصوصیات گروه­های عاملی سطحی، ساختار کریستالی، خواص مغناطیسی، اندازه و مورفولوژی سطحی این نانوذرات با به کارگیری طیف­سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه FT-IR))، پراش اشعه ایکس XRD))، میکرسکوپ الکترونی عبوری TEM))، میکرسکوپ الکترونی روبشی FE-SEM))، توزیع اندازه ذرات (DLS(، مغناطیس­سنج نمونه مرتعش (VSM) و اندازه­گیری سطح ویژه و تخلخل (BET) مورد بررسی، شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به خاطر خصوصیات مغناطیسی جاذب، این نانوذرات قابلیت جداسازی ساده از مخلوط واکنش با به کارگیری یک مگنت مغناطیسی و استفاده مجدد در پنج چرخه متوالی بدون کاهش جدی در فعالیت  را دارا می­باشد.
نتایج اصلی: به منظور بررسی طبیعت جاذب، آزمایش­های گوناگون همچون مقدار جاذب و زمان تماس بررسی و بهینه شدند.  تأثیر مقادیر مختلف و زمان تماس جاذب به منظور حذف یون­های کادمیوم دوظرفیتی از محلول­های آبی، مقدار جذب ماکزیمم ۹۴% را در دمای محیط نشان می­دهد. تمامی نتایج مطالعات نشان می­دهند که نانو کامپوزیت سنتزی Fe۳O۴@SiO۲-EDTA یک جاذب مؤثر، قابل بازیافت با عملکرد عالی برای حذف کادمیوم دوظرفیتی می­باشد. همچنین قابلیت بازیافت Fe۳O۴@SiO۲-EDTA به منظور حذف کاتیون دوظرفیتی برای چرخه های متوالی جذب-واجذب مورد بررسی قرار گرفت.


دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

موضوع تحقیق: در این پژوهش در ابتدا نانوذرات سیلیکا از پوسته برنج به عنوان یک منبع زیستی استخراج شدند. این نانوذرات سیلیکا متخلخل با اندازه میانگین ۴۵ نانومتر به طور موفقیت آمیزی از طریق یک روش چند مرحله­ای از پوسته برنج تهیه و با دندریمر عامل‏دار شدند و به منظور حذف یون­های کادمیوم دوظرفیتی از محلول­های آبی مورد بررسی قرار گرفتند.
روش تحقیق:  در ابتدا سدیم‏سیلیکات از پوسته برنج استخراج و به آن ستیل تری‏متیل آمونیوم برمید، هیدروکلریک  اسید و استیک اسید اضافه شد و مخلوط حاصل تحت امواج فراصوت قرار گرفت. پس از واکنش هیدروترمال، نمونه‏های جمع آوری شده کلسینه و نانوذرات سیلیکا مورد نظر سنتز شدند. سپس نانوذرات سنتزی با مولکول‏های دندریمر عامل‏دار شدند. این نانوذرات با بکارگیری روش‏های مختلف همچون طیف‏‏سنجی مادون‏قرمز تبدیل‏فوریه، آزمون وزن سنجی حرارتی، میکروسکوپ الکترونی عبوری، میکروسکوپ الکترونی روبشی، اندازه­گیری سطح ویژه  و توزیع اندازه ذرات شناسایی شدند. سپس اثر زمان بر عملکرد جاذب و تأثیرات مقادیر مختلف این نانوذرات سنتزی به عنوان جاذب در حذف یون‏های کادمیوم دوظرفیتی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تأثیر زمان تماس جاذب بر میزان جذب کادمیوم و قابلیت بازیافت و استفاده مجدد از جاذب نیز مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج اصلی: نتایج نشان می‏دهد که کاهش محسوسی در عملکرد و فعالیت این نانوجاذب در جذب یون‏های فلزی بعد از ۶ بار بازیافت و استفاده مجدد مشاهده نشده است. عملکرد عالی این نانوجاذب در حذف یون‏های فلزی به دلیل تخلخل بالا، گروه‏های آمینی فعال سطحی و نسبت سطح به حجم بالاست.
 

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف: حذف فلزات سنگین آب شرب از چالش های بزرگ صنعت آب و فاضلاب محسوب می گردد. بدین منظور کاربرد روشهایی نظیر استخراج فاز جامد و به دنبال آن بکارگیری جاذب های انتخاب گزین یونهای فلزی در این روش از موضوعات حائز اهمیت بالا در صنعت آب و فاضلاب محسوب می گردد.
روش: در این تحقیق، به منظور حذف فلز سنگین آلاینده و سمی کادمیوم از آب در صنعت تصفیه آب، نانو ذرات Fe۳O۴ با قطر ۱۰ نانومتر سنتز شده است. برای مقاوم سازی این نانو ذرات به خوردگی و عوامل فرسایشی محیط، با پوسته سیلیکا پوشش داده شده است و سپس با هدف حذف یونهای کادمیوم از محلول‌های آبی سطح نانو ذرات Fe۳O۴@SiO۲ با مولکول­های ۱و۴-دی هیدروکسی آنتراکوئینون اصلاح شده است. با مشخصه یابی نانو ذرات سنتز شده، کارآیی این نانو ذرات در جداسازی یون‌های کادمیوم محلول در آب مورد ارزیابی قرار گرفته است. نانو ذرات مغناطیسی سنتز شده و عامل دار شده دارای سطح موثر  m۲/g ۳۷۸ با رنگ سیاه و مورفولوژی کروی هستند. آثار پارامترهای میزان نانو جاذب ، pH محلول، غلظتهای متفاوت محلول و زمان آزمایش در حذف یو­ن­های کادمیوم دو ظرفیتی ارزیابی شد.
نتایج: بر اساس نتایج، مقادیر بهینه برای فرایند جذب در ۷ = pHو با بکارگیری mg ۱۸ جاذب در ml ۵۰ محلول کادمیوم با غلظت اولیه mmol/L ۳۵/۰ منجر به حذف یون کادمیوم با ماکزیمم جذب ۹۲% در دمای محیط در مدت زمان ۳۵دقیقه بدست آمد. همچنین قابلیت بازیافت و استفاده مجدد Fe۳O۴@SiO۲-DAQ در فرآیند جذب-واجذب یون کادمیوم با بکارگیری آهن ربای مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج مؤید آن است که این نانوکامپوزیت سنتزی یک جاذب مؤثر با عملکرد عالی به منظور حذف یون کادمیوم دو ظرفیتی از محلول­های آبی است.
 

دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده   در این مطالعه تعداد ۱۰۰ نمونه کنسرو ماهی از ۵ مارک مختلف موجود در بازار تهیه و برای اندازه گیری میزان فلزات سرب، مس، قلع و کادمیوم مورد آزمون قرار گرفتند. تمامی نمونه ها با استفاده از دستگاه Ion۳ و به روش آنالیز پوششی پتانسیومتریک و طبق دستورالعمل (A.O.A.C) از نظر باقیمانده فلزات سرب ، مس ، قلع وکادمیوم آزمون شده و داده های بدست آمده با برنامه نرم افزاری  SPSS  و آزمونهای آماریT دانشجویی و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین غلظت  سرب در نمونه ها ppb ۶/۹۹، مس ppm  ۰۸۷/۲،  قلع ppm۵۷۸/۲، کادمیوم ppm ۰۳۱/۰می باشد. با توجه به اینکه حد مجاز این فلزات در کنسرو برای سرب  ppb ۵۰۰،  مس ppm ۲۰،  قلع ppm ۲۰۰ و کادمیوم  ppm ۱/۰ می باشد لذا میانگین میزان این فلزات در کنسروهای مورد آزمون در حد مجاز می باشند. همچنین نتایج نشان داد که در ۳/۳۳ درصد نمونه ها مقدار مس، در ۲۴ درصد قلع، در ۵ درصد مقدار سرب و در ۲ درصد مقدار کادمیوم بالاتر از حد استانداردتعریف شده برای این فراورده غذایی است. آزمون آنالیز واریانس اختلاف مشاهده شده در میزان سرب و کادمیوم بین مارکهای مختلف کنسرو ماهی را معنی دار ندانست (P> ۰,۰۵ ). حال آنکه اختلاف مشاهده شده در میزان قلع و مس بین ۵ نوع کنسرو ماهی مورد آزمون از نظر آماری معنی دار می باشد (P< ۰.۰۵ ). بر اساس نتایج مطالعه حاضر درصدی از کنسروهای ماهی تولید شده دارای مقادیر بالاتر از حد استاندارد باقیمانده فلزات مس، قلع و سرب می باشند که می تواند سلامت مصرف کنندگان این ماده غذایی را به خطر بیندازد. لذا پیشنهاد می گردد مطالعات بیشتری برای شناسایی منشاء آلودگی به فلزات در کنسروهای ماهی طراحی و به اجرا گذارده شود.

دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده چای یکی از رایجترین نوشیدنی ها در جهان است و به علت اثرات مثبت آن در سلامت انسان، به عنوان یک گیاه دارویی مورد توجه قرار گرفته است. گیاه چای (Camellia sinensis) قادر به جذب و ذخیره عناصر فلزی بخصوص آلومینیوم در بخش های مختلف گیاه است. گزارشاتی درباره ارتباط عناصر سنگین آرسنیک و آلومینیوم با بیماری هایی نظیر آلزایمر وجود دارد. به علت مصرف زیاد چای در کشور ما و تأثیرات نامطلوب عناصری نظیر آلومینیوم، کادمیوم، استرانسیوم، نیکل، کبالت و سرب بر سلامت انسان، هدف از این بررسی، تعیین این عناصر در چای بوده است. چهار گروه نمونه چای (ایرانی، خارجی، مخلوط و کیسه ای) و چهار نمونه در هر گروه به طور تصادفی انتخاب و از سوپرمارکت های محلی (شهروند و رفاه) در تهران تهیه گردید. نمونه ها به روش خاکستر مرطوب و با استفاده از اسید کلریک و نیتریک غلیظ آماده سازی شده سپس مقدار عناصر نمونه ها با دستگاه اسپکتروفتومتر ICP-OES تعیین گردید. تمامی آزمایشات در ۲ تکرار انجام گردید. برای ارزیابی پارامترهای آماری، از میانگین و انحراف استاندارد، آمار ناپارامتری (کروسکال- والیس) و آنالیز واریانس یک طرفه و دوطرفه با از نرم افزار SPSS v,۱۳ استفاده شد. نتایج نشان داد که مقدار عناصر سرب، کبالت و کادمیوم در تمام نمونه های چای کمتر از حد تشخیص دستگاه بوده است (به ترتیب  ppm۱۴/۰، ۰۵/۰ و ۰۱۵/۰). اختلاف معنی داری در مقدار آلومینیوم بین گروه های چای وجود داشته است (۰۵/۰ >p). در مورد نیکل اختلاف معنی داری بین گروه های چای مشاهده نگردید. اختلاف معنی دار فقط بین گروه چای خارجی با سایر گروه ها وجود داشته و اختلاف معنی دار بین نمونه های هر گروه نیز مشاهده گردید (۰۵/۰ >p). این بررسی نشان داد که مقادیر عناصر در اغلب نمونه های چای ایرانی بیشتر از سایر انواع چای می باشد. برای حل مشکلات تولید و فرآوری چای، تحقیقات بیشتری باید در این زمینه انجام گیرد.

دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده سابقه و هدف: نظر به تولید و مصرف روز افزون قارچهای خوراکی پرورشی در ایران به دلیل ارزشهای تغذیه ای، داروئی و اقتصادی و با توجه به خصوصیات فیزیولوژی انواع قارچها، در جذب فلزات سنگین از اکوسیستم، تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان سرب و کادمیوم در قارچهای تکمه ای خوراکی پرورشی در سطح شهر تهران در سال ۱۳۸۶ انجام شد. مواد و روشها: تحقیق به روش توصیفی و بر روی ۸ نمونه از قارچهای شاخص از نظر تجاری انجام و پس از بدست آوردن شرایط بهینه جهت خشک کردن قارچها، عناصر سرب و کادمیوم با بهره گیری از دستگاه اسپکترومتر جذب اتمی تعیین گردید. یافته ها: سطح غلظت سرب در شش مورد از قارچهای خوراکی پرورشی از نوع تکمه ای مورد مطالعه در حد استاندارد اتحادیه اروپا                         ) EU۴۶۶/۲۰۰۱ ( و در دو نوع قارچ تکمه ای به ترتیب با ۰۱۴/۰±۳۵/۵ میلی گرم در کیلوگرم و ۰۱۴/۰±۷۱/۳ میلی گرم در کیلوگرم بیش از حد استاندارد فوق الذکر بوده و همچنین میزان کادمیوم اندازه گیری شده در تمام قارچهای تکمه ای خوراکی پرورشی مورد آزمایش پائین تر از حد مجاز استاندارد اتحادیه اروپا تعیین گردید. نمونه قارچهای مورد آنالیز از نظر میزان کادمیوم در حد قابل قبول استاندارد اتحادیه اروپا (EU۴۶۶/۲۰۰۱) قرار داشتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نمونه های حاوی مقادیر بالاتر از حد مجاز سرب، ۲۵ درصد کل نمونه ها را شامل می شوند و با توجه به مصرف روز افزون قارچهای خوراکی پرورشی در ایران دقت بیشتری در مورد شرایط و محیط پرورشی قارچها لازم می باشد.
نگین بیات، احمد قره خانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

هدف از این مطالعه سنجش مقادیر فلزات آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه و برخی از ترکیبات شیمیایی مهم در بافت های مختلف نمونه‌های شاه میگوی سد ارس بود. بدین منظور تعداد ۲۷۱ نمونه شاه میگو از دهم آذرماه تا دهم دی‌ماه سال ۱۳۹۶ به طور تصادفی از سد ارس جمع‌آوری و به آزمایشگاه منتقل شد. پس از انتقال نمونه‌ها و آماده‌سازی آن‌ها، جهت سنجش مقادیر آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه به دستگاه جذب اتمی تزریق شدند. برای اندازه‌گیری میزان پروتئین، خاکستر و رطوبت نمونه‌ها، از روش AOAC استفاده گردید. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه در نمونه‌های شاه میگو در عضله و کمترین آن‌ها در آبشش وجود دارد. بالاترین میزان فلزات مربوط به عنصر کادمیوم در عضله شاه میگو بود. نیکل در جایگاه دوم فلزات تجمع یافته در عضله قرار داشت. آرسنیک و جیوه در عضله از نظر مقدار در رتبه‌های سوم و چهارم قرار داشتند. از طرفی مشخص گردید که مقدار رطوبت کل آبشش از عضله و بافت هپاتوپانکراس بیشتر بود. نتایج همبستگی بین فلزات بافت‌های مختلف شاه میگو نیز نشان داد که بیشترین همبستگی بین عناصر فلزات سنگین شاه میگو، بین کادمیوم و نیکل بود و همبستگی میان آرسنیک و نیکل نیز در جایگاه دوم قرار داشت. میزان پروتئین کل و خاکستر در عضلات شاه میگو بیشتر از سایر بافت‌های آن بودند. مطالعه حاضر نشان داد که آرسنیک، کادمیوم، نیکل و جیوه مورد آنالیز در غلظت‌های در حد قابل تشخیص در نمونه‌های عضله، آبشش و بافت هپاتوپانکراس شاه میگوی سد ارس وجود دارند و میزان نیکل و جیوه در نمونه‌ها، از استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO) پایین‌تر بود. در نتیجه مقادیر فلزات در نمونه‌های شاه میگوی مورد آزمون جمع آوری شده از سد ارس در حد ایمن و قابل اطمینان بوده است و از این جهت مشکلی ندارد.

دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: استفاده از نانوذرات نقاط کوانتومی نیمه‌هادی (QD) با طیف نشری در محدوده مرئی به‌عنوان نشانگر در روش‌های ایمونواسی، امکان شناسایی عامل مورد نظر را بدون نیاز به تجهیزات خیلی پیشرفته به کاربر می‌دهد. بر همین اساس، هدف پژوهش، ارایه روش تک‌مرحله‌ای برای کونژوگاسیون آنتی‌بادی‌ها با کوانتوم‌دات کادمیوم‌تلورید با استفاده از دکستران فعال بود.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش تجربی، نانوذرات کادمیوم‌تلورید (CdTe)، سنتز و از میکروسکوپ الکترونی عبوری برای بررسی مورفولوژی نقاط کوانتومی CdTe سنتزشده استفاده و اندازه، غلظت و پایداری نانوذرات سنتزشده ارزیابی شد. به‌منظور پایدارنمودن نانوذرات سنتزشده با استفاده از BSA (آلبومین سرم گاوی)، پوشش داده و با دکستران فعال به آنتی‌بادی‌ها متصل شدند. برای ارزیابی آنتی‌بادی‌های کونژوگه از آزمون‌های لکه‌گذاری ایمنی استفاده شد.
یافته‌ها: نقطه‌ای و کروی‌بودن مورفولوژی نانوذرات کاملاً مشهود بود. اختلاف جابه‌جایی QD و dBSA-QD از روی ژل آگارز، تاییدکننده تشکیل dBSA-QD بود و طیف نشری رقت‌های یکسان از نانوذرات در حضور و عدم حضور BSA به‌دست آمد. اتصال با dBSA علاوه بر باقی‌ماندن و بهترشدن خصوصیات نشری نانوذره، باعث به‌وجودآمدن گروه‌های عاملی متنوع برای مراحل بعدی اتصال نانوذرات شد. نشر فلوئورسانسی نانوذرات در هر دو حالت پوشش‌دار با dBSA و کونژوگه با آنتی‌بادی از نانوذرات آزاد بیشتر بود. با استفاده از آنتی‌بادی‌های متصل‌شده به نانوذرات، حد تشخیص ۳۰نانوگرم برای آنتی‌ژن پروتئینی به‌صورت چشمی به دست آمد.
نتیجه‌گیری: در فرآیند کونژوگاسیون به‌منظور اتصال نقاط کوانتومی CdTe به آنتی‌بادی‌ها از طریق دکستران، با پوشاندن سطح نانوذرات با BSA دناتوره‌شده علاوه بر افزایش پایداری نانوذرات، گروه‌های عاملی جدیدی روی سطح نانوذره به‌وجود می‌آید.


دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

در این مقاله، تعامل بین لیزوزیم و نانوذرات کادمیوم تلوراید با استفاده از طیف سنجی UV-Vis، فلورسانس، پایداری حرارتی، سینتیک و روش های اسپکتروسکوپی دورنگ نمایی دورانی (CD) در ۲۵/۷ pH مورد بررسی قرار گرفت. ثابت شد که خاموشی فلورسانس لیزوزیم توسط نانوذرات کادمیوم تلوراید به طور عمده نتیجه تشکیل کمپلکس نانوذرات کادمیوم تلوراید -لیزوزیم بود. توسط نتایج خاموشی فلورسانس، ثابت خاموشی استرن ولمر(KSV)، ثابت اتصال (Ka)  و جایگاه های اتصال(n)  محاسبه شد. در ۲۵/۷ pH سطح ثابت اتصال برطبق نتایج فلورسانس برابر۱۰۳×۳۳/۲ بود. پیوند هیدروژن و نیروی وان در والس در فرایند اتصال دخیل است. بلو شیفت طیف جذبی فلورسانس پروتئین پس از افزودن نانوذرات کادمیوم تلوراید نشان می دهد که ریز محیط در اطراف بقایای تریپتوفان توسط نانوذرات کادمیوم تلوراید آشفته شده است.اثر نانوذرات کادمیوم تلوراید بر روی صورت بندی لیزوزیم با استفاده از طیف های UV-VIS و طیف های CD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که شواهدی را ارائه می دهد که ساختار ثانویه لیزوزیم با میانکش نانوذرات کادمیوم تلوراید با لیزوزیم تغییر کرده است.

دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

در سال های اخیر با توجه به افزایش آگاهی از اثرات سوء فلزات سنگین بر سلامت انسان، بررسی سطوح فلزات سنگین در مواد غذایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان فلزات سنگین سرب، کادمیوم، نیکل در زردآلوی خشک (Prunuse armeniaca linnaeus) (آفتابی وتیزابی) عرضه شده در بازارهای سطح شهر تهران بود. به طور یکه فلزات مذکور با روش هضم مرطوب و دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از میزان فلزات سنگین نمونه های برگه زردآلو نشان داد که میزان کادمیوم نمونه ها در محدوده mg/kg ۰۵۷/۰ تا mg/kg۱۲۴/۰ ، سرب نمونه ها محدوده mg/kg ۵۷/۰ تا mg/kg۶۰/۲ و نیکل نمونه ها محدوده mg/kg۸۷/۴ تا mg/kg۸۳/۰ بوده اند و میزان سرب تمامی نمونه ها به جز آفتابی تبریز mg/kg۶۰/۲ پایین تر از حد مجاز سازمان بهداشت (۲ میلی گرم بر کیلو گرم) بود. همچنین نتایج نشان داد که نمونه برگه زردآلو آفتابی تسوج دارای کمترین میزان کادمیوم و سرب بوده است و میزان کادمیوم و سرب نمونه برگه زردآلو آفتابی تبریز به طور معنی داری بالاتر از نمونه های دیگر بود(P<۰,۰۱). همچنین نمونه برگه زردآلو تیزابی تبریز دارای کمترین میزان نیکل و نمونه برگه زردآلو آفتابی آذر شهر دارای بالاترین میزان نیکل بوده اند. کلید واژگان: فلزات سنگین، برگه زردآلو، سرب، کادمیوم، نیکل

دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

امروزه امنیت غذایی درکنار حفظ محیط زیست از موضوعات مهم جهان میباشد. بخش عمدهای از مواد غذایی از طریق کشاورزی تامین شده و تحت تاثیر آلودگیهای محیط زیست قرار می گیرد. آلودگی برنجهای موجود در بازار به فلزات سنگین از جمله سرب و کادمیوم موجب بروز اثرات سمی و تاثیر سوء بر سلامت انسان می-گردد. از این رو این مطالعه با هدف تعیین مقدار سرب و کادمیوم در برنج های ایرانی و وارداتی مورد استفاده در بازار استان آذربایجان غربی صورت گرفت. بدین منظور۶۰ نمونه از برنجهای پرمصرف ایرانی و وارداتی از نقاط مختلف شهر ارومیه تهیه گردید و مقدار سرب و کادمیوم توسط روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی کوره گرافیتی تعیین گردید. داده‌های حاصل با استفاده از نرم افزار Minitab ۱۶ و آزمون T-test تکی برای مقایسه غلظت فلزات سنگین در برنج با حد استاندارد مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که غلظت متوسط سرب در برنج‌های ایرانی و وارداتی به ترتیب ppb ۹۳/۶۲ و ppb ۴۳/۱۰۶ و غلظت متوسط کادمیوم در برنج‌های ایرانی و وارداتی ppb ۲۸/۲۰ وppb ۱۹/ ۲۷ بوده است. استاندارد ملی ایران به شماره ۱۲۹۶۸ میزان مجاز برای سرب و کادمیوم در برنج را به ترتیب ۱۵/۰ و ۰۶/۰ میلی گرم بر کیلوگرم (ppm) تعیین نموده است. در این تحقیق مقدار این دو فلز سنگین کمتر از میزان تعیین شده در استاندارد مشاهده گردید.

دوره ۱۶، شماره ۹۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

این تحقیق با هدف بررسی اثر افزودن اسید سیتریک، اسید استیک و اسید فسفریک در غلظت های صفر، ۰,۲۵ و ۰.۵ درصد به آب آنزیم بر و فرآوری به مدت ۵ و ۱۰ دقیقه بر میزان غلظت فلزات سنگین سرب، کادمیوم و قلع  در کنسرو نخود فرنگی نجام شد. نمونه ها با روش تجاری تولید و درب بندی شد. ارزیابی فلزات سنگین توسط روش فتومتری شعله ای انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب طرح آماری سطح پاسخ به روش مرکب مرکزی با نرم افزار Design expert انجام شد و تاثیر متغیرهای وابسته در قالب مدل درجه دوم کامل ارزیابی گردید. بر اساس نتایج حاصل، بالاترین میزان سرب، کادمیوم و قلع به ترتیب ۳۴/۰، ۶۱/۰و ۸۷ قسمت در میلیون و پایین ترین میزان آن ها به ترتیب صفر، ۱۴/۰ و ۳۴/۱۰  قسمت در میلیون تعیین گردید. نتایج به دست آمده، نشان داد، افزایش مدت بلانچینگ سبب کاهش معنی داری در مقادیر سرب، کادمیوم و قلع در سطح ۱%  شد. از سوی دیگر افزایش میزان اسید استیک، سیتریک و فسفریک به بالاترین سطح آن بهترین نتایج را در دستیابی به کمترین میزان این عناصر طی بلانچینگ حاصل نمود.
 

دوره ۱۶، شماره ۹۷ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

برنج یکی از غلات با مصرف گسترده در رژیم غذایی مردم جهان است. امروزه آلودگی برنج به فلزات سنگین یکی از مشکلات پیش روی بشر است. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی اثر خیساندن و پخت در حضور کلاته کننده‌های با درجه غذایی یعنی تارتارات پتاسیم و سیترات پتاسیم بر میزان کاهش کادمیوم سه نوع برنج وارداتی (هند، تایلند و آمریکا) است. اندازه‌گیری با جذب اتمی با سه تکرار صورت گرفت تفاوت میانگین‌ها در سطح ۵٪ به روش دانکن صورت گرفت. میزان کادمیوم برنج‌های وارداتی از بیشترین به کمترین مقدار، مربوط به برنج‌های آمریکایی، تایلند و هندی است که به ترتیب: ۲۳/۸۶، ۹۳/۸۵ و ۰۷/۸۰ پی‌پی‌بی بود. تیمار خیساندن با عوامل چنگالی‌کننده و پخت با آب معمولی در مقایسه با خیساندن با آب معمولی و پخت با عوامل چنگالی‌کننده اختلاف معنی‌داری در حذف کادمیوم نداشت(۰۵/۰<p)، اما استفاده همزمان از عوامل چنگالی‌کننده در آب خیساندن و پخت دارای اثر معنی‌داری در حذف کادمیوم بود(۰۵/۰>p). خیساندن و پخت برنج با عوامل چنگالی‌کننده، کادمیوم را به میزان بیش از ۹۳ درصد کاهش داد(۵۸/۹۷ درصد برای تارتارات پتاسیم در برنج تایلندی و ۴۶/۹۳ درصد برای سیترات پتاسیم در برنج هندی). تارتارات در مقایسه با سیترات اثر بیشتری در حذف این فلز سنگین داشت(۰۵/۰>p). ارزیابی حسی نمونه‌ها نشان داد که تفاوت آماری معنی‌داری بین تیمارها وجود ندارد(۰۵/۰<p).

دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف این تحقیق ارزیابی و مقایسه تاثیر شستشوی خاک آلوده شده به کادمیوم با استفاده از نانوذرات Fe۳O۴ تثبیت شده با پلی اکریلیک اسید (نانوسیال) در دو سامانه ناپیوسته و پیوسته، بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی نانو سیال و خاک می باشد. بدین منظور، در هر دو سامانه pH ، هدایت الکتریکی، کل جامدات محلول در خاک و نانوسیال ، XRD و SEM نمونه های خاک و همچنین پتانسیل زتا و اندازه ذرات در نانوسیال قبل و بعد از شستشو مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج حاصل، pH خاک پس از شستشودر سامانه های های پیوسته و ناپیوسته نسبت به pH خاک آلوده (قبل از شستشو) افزایش یافت. همچنین pH نانو سیال از ۵/۶ به مقادیر ۸/۶ و ۵۹/۷ در خروجی سامانه های پیوسته و ناپیوسته رسید. مقادیر EC و TDS خاک پس از شستشو تغییر چندانی نشان نداد. در صورتی که مقادیر EC و TDS نانوسیال ورودی در ۵/۶=pH ازبه ترتیب از mS/cm ۶۶/۱ و mg/L ۱۱۱۰ به mS/cm ۰۴۹/۱ و mg/L ۶۹۹ در خروجی سامانه پیوسته و به mS/cm ۹۵۲/۰ و mg/L ۶۳۵ در خروجی سامانه نا پیوسته رسید. اندازه ذرات با بیشترین درصد فراوانی در محلول نانوسیال ورودی از nm ۲۰۵ در خروجی سامانه های پیوسته و ناپیوسته به nm ۲۳ و nm ۲۹ و پتانسیل زتا این محلولها نیز به ترتیب برابر ۵/۶۱-، ۳/۵۱- و ۴/۳۷- میلی ولت اندازه گیری شد. تغییرات ساختار نمونه های خاک پاکسازی شده در هر دو سامانه و نحوه جذب نانوذرات به خاک به وسیله XRD و SEM مورد بررسی قرار گرفت.

دوره ۲۱، شماره ۱۴۷ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده



دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

در سال­های اخیر استفاده از نانو مواد در پروژه‌های مختلف علوم و مهندسی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، مطالعه تأثیر نانو مواد در ترکیب با دیگر مصالح از زمینه­های نوین در علوم مهندسی ژئوتکنیک و ژئوتکنیک زیست‌محیطی است. این تحقیق به منظور تعیین مکانیزم نگهداشت آلاینده فلز سنگین کادمیوم در فرآیند تثبیت و جامدسازی پایه سیمانی بنتونیت آلوده درحضور نانو سیلیس انجام شده است. مکانیزم نگهداری آلاینده با بررسی نتایج آزمایش­های تعیین رفتار کادمیوم و نانو سیلیس با تغییر pH محیط، جذب، آبشویی آلودگی (TCLP) و منحنی­های پراش پرتو ایکس (XRD) تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می­دهد که قابلیت جذب و نگهداری فلز سنگین کادمیوم توسط بنتونیت، نسبت به سایر فلزات سنگین، از جمله سرب، مس و روی، کمتر است. با توجه به روند افزایش مقدار کادمیوم آبشویی­شده از آزمایش TCLP در نمونه­های حاوی درصدهای مختلف سیمان، می­توان نتیجه­گیری نمود که معیار ۲۸ روز پیشنهاد شده توسط استاندارد EPA، برای تثبیت و جامدسازی کادمیوم، مناسب و مطمئن نبوده و لازم است این آزمایش را در فاصله زمانی بیشتری انجام داد و سپس نتایج آن مورد استفاده قرار گیرد. همچنین ارزیابی نتایج آزمایش‌های اشعه‌ایکس بیانگر پیشرفت موثرتر واکنش‌های پوزولانی در حضور نانو سیلیس است. میزان کادمیوم آبشویی شده از آزمایش TCLP، با توجه به حضور درصد زیاد سیمان و نانو سیلیس که به تبع دارای میزان قابل­توجهی C-S-H هستند، نشان می­دهد که نقش اصلی در نگهداشت آلاینده فلز سنگین کادمیوم، فرآیند رسوب هیدروکسید و مقدار pH قلیایی محیط به­طور توام با اثر جامدسازی C-S-H است.
 

دوره ۲۲، شماره ۱۵۹ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده

آلودگی در مناطق صنعتی به دلیل رهایش فلزات سنگین یکی از نگرانی‌های مهم زیست محیطی است. فلزات سنگین می‌توانند تاثیرات بسیار نامطلوبی بر سلامت انسان و حیوانات داشته باشند. در این راستا همچنین محصولات غذایی آلوده به فلزات سنگین حتی در غلظت های کم، می‌توانند اثرات مضری را بر سلامتی انسان داشته باشند. در این راستا استفاده از میکروارگانیسم‌ها به عنوان روشی جدید و کم هزینه جهت حذف بیولوژیکی فلزات شناخته شده است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر نوع میکروارگانیسم (باکتری‌های Lactiplantibacillus paraplantarum ،Lactobacillus paragasseri  وLimosilatobacillus reuteri) مورد استفاده، دما و زمان انکوباسیون بر میزان حذف فلزات سرب و کادمیوم با استفاده از روش سطح پاسخ بود. نتایج نشان داد که میزان حذف فلز سرب با استفاده از میکروارگانیسم‌ها به‌طور معنی‌داری بیشتر از کادمیوم بود. و افزایش زمان از ۰ تا ۲۴ ساعت به طور معنی داری باعث افزایش میزان حذف فلزات گشت. افزایش دما تا حدود ۳۸ درجه تاثیری مثبت بر میزان حذف فلزات داشت اما افزایش بیشتر دما از توانایی میکروارگانیسم‌ها جهت حذف فلزات کاست. به‌طور کلی نرم افزار شرایط بهینه جهت دستیابی به بیشترین میزان حذف فلزات سرب و کادمیوم به‌ترتیب به میزان ۹/۴۵ و ۶۵/۳۹ درصد را زمان انکوباسیون ۲۴ ساعت و دمای ۹۸/۳۳ درجه سانتی گراد با استفاده از باکتری Lactobacillus paragasseri تعیین کرد. بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش استفاده از میکروارگانیسم‌ها همچون Lactobacillus paragasseri راهکاری مفید جهت حذف فلزات سنگین از منابع مختلفی همچون پساب‌های صنعتی می‌باشد.
 

دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

حضور آلاینده‌های فلز سنگین در خاک­های رسی، سبب تغییر در خصوصیات خاک مانند pH شده که این موضوع خطر انتشار آلودگی در خاک را بیشتر می­کند. یکی از روش­های رایج با راندمان قابل­توجه در کنترل انتشار آلاینده­های فلز سنگین، روش تثبیت/جامدسازی مبتنی بر سیمان است. این روش توسط دو مکانیزم تثبیت شیمیایی و جامدسازی فیزیکی سبب نگه­داری فلزات سنگین می­شود و تحرک­پذیری آلاینده­ها را کاهش می­دهد. هدف این پژوهش تعیین اثر pH بر نگه­داری و رهاسازی سرب و کادمیوم به صورت تک­جزئی و دوجزئی در تثبیت/جامدسازی پایه سیمانی است. برای دستیابی به هدف فوق، ابتدا ظرفیت جذب و نگه­داری به همراه تغییرات pH سرب و کادمیوم به صورت تک­جزئی و دوجزئی تعیین شد و با انجام آزمایش XRD اثر pH بر فرایند تثبیت/جامدسازی مشخص شد. در نهایت میزان کادمیوم و سرب رهاشده طی آزمایش TCLP به منظور بررسی تأثیر pH و حضور هم‌زمان سرب و کادمیوم در رهاسازی این فلزات سنگین تعیین شد. نتایج نشان می­دهند که بیشترین ظرفیت جذب و نگه‌داری برای سرب و کادمیوم به ترتیب در محدوده pH ۸,۵ تا ۱۱ و ۱۰ تا ۱۲ رخ می­دهد و جذب و نگه­داری در حالت دوجزئی همواره کمتر از حالت تک­جزئی در غلظت­های مشابه است. همچنین در این نواحی از pH، میزان شدت قله­های ترکیبات سرب و کادمیوم افزایش می­یابد که معرف افزایش سهم مکانیزیم تثبیت در نگه­داری آلاینده است. رهاسازی این فلزات سنگین نیز در محدوده pHهای ذکرشده همواره کمتر از حداکثر مقدار مجاز اعلام شده توسط USEPA است. بر اساس نتایج این تحقیق، مقدار کادمیوم و سرب رها شده در حالت دوجزئی بیشتر از حالت تک­جزئی در غلظت­های مشابه است.

صفحه ۱ از ۱