۱۴ نتیجه برای کاروتنوئید
بتول ادهمی، سارا جعفری کناری، خسرو جانی خلیلی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این تحقیق تأثیر رنگدانههای طبیعی (هویج و لبو) و رنگدانه مصنوعی (آستاگزانتین) در جیره غذایی بر شاخصهای رشد و برخی فراسنجههای خونی و تغییرات رنگ پوست، گوشت و خون ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss بررسی شد. بدین منظور ۵ جیره آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون رنگدانه)، هویج در ۲ سطح (۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم)، لبو (۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم) و آستاگزانتین (۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم) تهیه شد. ۱۵۰ بچه ماهی با میانگین وزنی ۲۵/۱±۴۴/۲۱ گرم بهمدت ۳۰ روز با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. نتایج عملکرد رشد نشان داد افزودن لبو بهطور معناداری بیشترین افزایش وزن و ضریب رشد ویژه را در پی داشت، درحالیکه کمترین آن مربوط به گروه شاهد بود (۰۵/۰p<). مطالعه فراسنجههای خونی تفاوت معناداری را در تعداد گلبول قرمز، گلبول سفید، هموگلوبین و هماتوکریت بین تیمارها و شاهد نشان داد (۰۵/۰p<). بیشترین گلبول قرمز، گلبول سفید، هماتوکریت و هموگلوبین بهترتیب در تیمارهای هویج ۵/۰ درصد، لبو ۱ درصد، هویج ۱ درصد و هویج ۵/۰ درصد مشاهده شد. میزان تریگلیسیرید و کلسترول در تیمار ۱ درصد لبو بهصورت معناداری بیشتر از سایر تیمارها بود (۰۵/۰p<). نتایج مربوط به اندازهگیری کاروتنوئید در پوست، بافت و خون اختلاف معناداری را بین تیمارها نشان داد (۰۵/۰p<). در مجموع بهنظر میرسد رنگدانهها بهویژه رنگدانههای گیاهی روی شاخصهای رشد تأثیر مثبت داشته باشند و باعث تقویت سیستم ایمنی در ماهی قزلآلای رنگینکمان (با افزایش تعداد گلبول سفید) شوند. همچنین، رنگدانههای گیاهی با افزایش کاروتنوئیدها رنگ بهتری نسبت به رنگدانههای مصنوعی (آستاگزانتین) ایجاد میکنند.
محسن بیدی، سعید مشکینی، کاووس نظری،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: هدف این مطالعه بررسی تاثیر دانهای غذایی دارای Spirulina platensis بر برخی شاخصهای فیزیولوژیک کپور علفخوار بود.
مواد و روشها: تعداد ۴۵۰ کپور علفخوار (۵/۰±۱۰ گرم) در شش تیمار (سه تکرار) تقسیم شدند و هشت هفته با دانهای دارای ۰، ۵/۰، ۱، ۲ و ۴% پودر اسپیرولینا در مقایسه با غذای علوفهای (شاهد) تغذیه شدند. در آغاز و پایان آزمایش، شاخصهای رشد و تغذیه، ترکیب گوشت، شاخصهای خونشناسی، ایمنیشناسی و میزان کاروتنوئید ماهیان اندازهگیری شد. میانگینها با آنالیز واریانس یکطرفه (One-Way ANOVA) و تست Tukey مقایسه شدند (۰۵/۰ ≥ p).
یافتهها: بهترین شاخصهای طول کل، وزن، ضریب تبدیل غذایی، نرخ رشد ویژه، درصد افزایش وزن بدن، کارایی تغذیهای، ضریب رشد روزانه و مصرف غذای روزانه در تیمار ۴% اسپیرولینا مشاهده شد که با شاهد تفاوت معنیدار (۰۵/۰p˂) داشت. درصد چربی گوشت ماهیان تیمار ۴% اسپیرولینا با شاهد تفاوت معنیدار (۰۵/۰p˂) داشت. تعداد گلبولهای قرمز تیمار ۱% اسپیرولینا با شاهد تفاوت معنیدار داشت. بیشترین درصد هماتوکریت و هموگلوبین در تیمار ۱% اسپیرولینا و بیشترین تعداد گلبولهای سفید و ائوزینوفیلها در تیمار ۴% اسپیرولینا بود که با شاهد تفاوت معنیدار (۰۵/۰p˂) داشتند. درصد لنفوسیتها در تیمارهای دارای جلبک بهطور معنیداری (۰۵/۰p˂) نسبت به تیمارهای فاقد جلبک بیشتر بود. بیشترین فعالیت لیزوزیم، باکتریکشی و فعالیت آنتیتریپسین سرم در تیمار ۴% اسپیرولینا با گروه شاهد تفاوت معنیدار داشت (۰۵/۰p˂). کارتنوئید گوشت ماهیان تفاوت معنیداری بین تیمارها نشان نداد.
نتیجهگیری: دانهای غذایی ۴% اسپیرولینا برای بهبود شاخصهای رشد و تغذیه، خونشناسی و ایمنیشناسی کپور علفخوار پیشنهاد میشود.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: کاروتنوئیدها گروه وسیعی از رنگدانههای محلول در چربی هستند و بهوسیله انواعی از میکروارگانیزمها تولید میشوند. هدف مطالعه حاضر، مقایسه تولید رنگدانه کاروتنوئیدی توسط جدایههای پروکاریوتی اکوسیستمهای شور ایران و شناسایی جدایه برتر بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر جدایهها با روشهای مبتنی بر کشت، خالصسازی و عصاره کاروتنوئیدی با روش اسپکتروفتومتری در طول موجهای ۴۰۰ تا ۶۰۰نانومتر آنالیز شدند. میزان کل کاروتنوئید در طول موج ۴۹۰نانومتر بهدست آمد و در نهایت با روش خالصسازی باندها بهوسیله کروماتوگرافی لایه نازک و آنالیز با کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا و طیفسنج مادون قرمز تبدیل فوریه باندهای مورد نظر تعیین هویت شدند.
یافتهها: از اکوسیستمهای بررسیشده، تعداد ۴۳ جدایه بهدست آمد. ۸ جدایه تحملکننده نمک، ۸ جدایه نمکدوست نسبی و ۲۷ جدایه نمکدوست اجباری بودند. همه سویهها ترکیبات کاروتنوئیدی تولید کردند. جدایه M۲۴ با تولید ۲۰/۵۴۰۵میکروگرم بر گرم بهعنوان جدایه برتر اتخاب شد. ۶ باند در عصاره رنگی این سویه مشاهده و غلیظترین باند خالصسازی شد. طیفسنجی با اسپکتروفتومتر مرئی در نور فرابنفش جذب ۴۹۵نانومتری با دو شانه در ۵۳۰ و ۴۶۵نانومتر را بهعنوان حداکثر جذب نشان داد که مشابه طیف مرئی در نور فرابنفش حاصل از آلفا-باکتریوروبرین بود. جدایه M۲۴، ۹۸% با سویه هالوآرکولا آمیلولیتیکا BD-۳ قرابت فیلوژنی داشت.
نتیجهگیری: از اکوسیستمهای بررسیشده، تعداد ۴۳ جدایه بهدست آمد. ۸ جدایه تحملکننده نمک، ۸ جدایه نمکدوست نسبی و ۲۷ جدایه نمکدوست اجباری هستند. همه سویهها قادرند ترکیبات کاروتنوئیدی تولید کنند. جدایه M۲۴ جدایه برتر است، که ۹۸% با سویه هالوآرکولا آمیلولیتیکا BD-۳ قرابت فیلوژنی دارد.
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: توسعه روزافزون کاربریهای ریزجلبکی در بسیاری از صنایع باعث تمرکز پژوهشها به این حوزه نوین بین رشتهای شده است تا با افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای کشت، تجاریسازی کشت این موجودات تسهیل شود. هدف این پژوهش بهینهسازی رشد و کیفیت بیومس ریزجلبک اسپیرولینا با تغییر رقت محیط کشت و استفاده از سیکل هوادهی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر با بهرهگیری از روش پاسخ سطح- طراحی مرکزی، اثرگذاری دو فاکتور غلظت محیط کشت زاروک (۰ تا ۱۰۰% رقت) و سیکل هوادهی بر نرخ رشد مخصوص و وزن خشک و نیز محتوی کلروفیل و کاروتنوئید گونه اسپیرولینا بررسی شد. در هر دوره ۲۴ساعته مجموعاً ۱۶ ساعت هوادهی شد که فاصله قطع و وصل هوادهی با عنوان سیکل هوادهی بین ۱ ساعت تا ۸ ساعت متغیر بود. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS ۱۶ از طریق آزمون رگرسیون چندگانه صورت گرفت.
یافتهها: بیشترین بیومس (۰/۶۵۹میلیگرم بر میلیلیتر) در غلظت ۸۰% محیط کشت و سیکل هوادهی ۲/۷۵ ساعته و بیشترین نرخ رشد مخصوص (۰/۲۳۰روزانه) در غلظت ۶۰% و سیکل هوادهی ۴/۵ساعته حاصل شد. بیشترین سیکل هوادهی (۸ ساعت) موجب افزایش قابل توجه و همزمان محتوای کلروفیل و کاروتنوئید (به ترتیب ۱۱/۶۵ و ۲/۶۷میلیگرم بر گرم) شد.
نتیجهگیری: بهینهسازی رشد و کیفیت بیومس ریزجلبک اسپیرولینا با تغییر رقت محیط کشت و استفاده از سیکل هوادهی قابل انجام است.
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش نمونه برداری روغن های زیتون فرابکر از استان های گیلان، زنجان، قزوین، گلستان و فارس و کرمانشاه انجام شد و مقدار رنگدانه های کلروفیل و کاروتنوئید نمونه های روغن های زیتون با دستگاه HPLC[۱] و روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا[۲] با فاز معکوس تعیین شدند. بیشترین میزان میانگین رنگدانه روغن های زیتون فرابکر ایرانی مربوط به فئوفتین a (۲۹/۲۹%)و کمترین میزان میانگین مربوط به پیروفئوفتین(۱۴/۰%) می باشد. رنگدانه لوتئین و پس از آن وایلاگزانتین بیشترین و عمده ترین رنگدانه کاروتنوئیدی روغن های زیتون فرابکر ایرانی و رنگدانه بتاکاروتن و پس از آن آنترازانتین کمترین و جزئی ترین رنگدانه های کاروتنوئیدی نمونه های مورد بررسی را نشان می دهند. بیشترین رنگدانه کلروفیلی روغن زیتون فرابکر ایرانی مربوط به فئوفتین a و پس از آن کلروفیل a می باشد و کمترین میزان رنگدانه کلروفیلی مربوط به رنگدانه پیروفئوفتین و فئوفتینa' می باشد. ارتباط بین مقدار رنگدانه های روغن زیتون با سه فاکتور محیطی درجه حرارت، میزان بارندگی و ارتفاع محل رشد میوه زیتون مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات آماری نشان دادند ارتباط آماری معناداری در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین میزان رنگدانه کلروفیلی پیروفئوفتین با ارتفاع محل نمونه برداری مشاهده گردید. چناچه با افزایش ارتفاع محل نمونه برداری میزان رنگدانه مذکور کاهش می یابد. همچنین ارتباط آماری معناداری در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین میزان رنگدانه کاروتنوئیدی لوتئین با میزان بارش محل نمونه برداری مشاهده گردید با افزایش میزان بارش سالیانه، رنگدانه مذکور افزایش می یابد. اما هیچ ارتباط آماری معناداری بین درجه حرارت و میزان رنگدانه های روغن زیتون مشاهده نگردید.
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش نمونه برداری روغن های زیتون فرابکر از ۷ منطقه زیتون خیز ایران صورت گرفت. مقدار رنگدانه های کاروتنوئیدی نمونه های روغن های زیتون با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا با فاز معکوس[۱] تعیین شد و همچنین به منظور ارزیابی پایداری روغن ها، اندیس پراکسید روغن های زیتون انبار شده در مجاورت نور و تاریکی ۴ هفته متوالی اندازه گیری گردید. بیشترین میزان میانگین رنگدانه کاروتنوئیدی روغن های زیتون ایرانی مربوط به لوتئین (۴۸/۵۱%) و کمترین میزان مربوط به رنگدانه بتاکاروتن (۷۶/۰%) می باشد. رنگدانه کاروتنوئیدی سیس لوتئین نقش پرواکسیدان در مجاورت نور و رنگدانه بتاکریپتوگزانتین نقش پراکسیدان در مجاورت تاریکی را در کاهش پایداری و افزایش فساد روغن نشان دادند.
[۱]. High perfomance liquid chromatograghy
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و اهداف: کاروتنوئیدها آنتیاکسیدانهای زیستی بوده و در حفاظت بدن در مقابل بیماریها و پدیده پیری نقش مهمی ایفا میکنند. کانتاگزانتین یکی از پرکاربردترین کاروتنوئیدها در صنعت و پزشکی میباشد. هدف از این پژوهش، مطالعه خواص زیستی رنگدانه کانتاگزانتین و همچنین بهینهسازی تولید آن در محیط کشت ارزان قیمت توسط سویه میکروبی مقاوم به اشعه دیتزیا ماریس بوده است.
مواد و روشها: کاروتنوئید باکتریایی، استخراج و خواص ضد باکتریایی، ضد توموری و سمیت سلولی آن بررسی شد. سپس با استفاده از روش شناسی سطح پاسخ اثر واسطههای چرخه کربس و pH، بر تولید رنگدانه و زیست توده میکروبی در محیط کشت آب پنیر مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: حداکثر تولید رنگدانه به میزان ۵۴/۹۲ میلیگرم بر لیتر در محیط کشت آب پنیر در pH ۸ و در حضور mM ۵/۱۲ از سیترات، گلوتامات، مالات، و سوکسینات توسط روش سطح پاسخ به دست آمد. رنگدانه فوق هیچ گونه اثر سمیت سلولی سمیتی بر ردههای سلولی Hela، HFB وMCF-۷ نشان نداد. به علاوه، رنگدانه فاقد خاصیت ضد باکتریایی بود.
بحث: سویههای میکروبی مقاوم به اشعه، به دلیل پایداری آن ها و فعالیت آنتی اکسیدانی بالا کاندید بهتری در تولید رنگدانههای میکروبی محسوب میگردند. در این مطالعه، در جهت کاهش هزینه تولید کانتاگزانتین از محیط کشت آب پنیر استفاده شد. افزودن واسطههای کربس در محیط کشت تخمیر، تولید رنگدانه توسط دیتزیا ماریس به طور چشمگیری افزایش داد.
زهرا موسوی، سید فخرالدین حسینی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
محصولات جانبی میگو میتوانند به عنوان یکی از ارزانترین مواد اولیه جهت استخراج ترکیبات زیستفعال مانند عصاره لیپیدی غنی از رنگدانههای کاروتنوئیدی مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ترکیبات مغذی پودر حاصل از محصولات جانبی میگو، به حداکثر رساندن راندمان استخراج عصاره کاروتنوئیدی با استفاده از حلالهای اتانول، هگزان، هگزان/استون و هگزان/ایزوپروپیلالکل، و همچنین ارزیابی تاثیر نوع حلال بر حلالیت و خاصیت آنتیاکسیدانی عصاره کاروتنوئیدی بود. مطابق با نتایج بدست آمده، پودر محصولات جانبی میگو حاوی ۱۱/۵۳ درصد پروتئین، ۵۱/۴ درصد رطوبت، ۵۸/۲۸ درصد خاکستر، ۴۵/۳ درصد چربی و ۴۵/۱۰ درصد کربوهیدرات بود. نتایج همچنین نشان داد که استفاده از حلال ترکیبی هگزان/ایزوپروپیلالکل (با نسبت ۱:۱) منجر به بیشترین راندمان استخراج به میزان ۸۱/۱ گرم بر ۱۰۰ گرم پودر خشک میشود، در حالیکه راندمان استخراج با حلالهای اتانول، هگزان و هگزان/استون به ترتیب ۵۳/۱، ۴۲/۱ و ۱۷/۱ گرم بر ۱۰۰ گرم پودر خشک بود. نتایج بررسی آزمون حلالیت عصاره نیز نشان داد عصاره استخراج شده با حلال اتانول دارای بیشترین میزان حلالیت در آب و بالاترین خاصیت آنتیاکسیدانی (تا ۱۰/۹۹ درصد) است. بهطور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که استفاده از حلالهای قطبی میتواند حلالیت عصاره کاروتنوئیدی استخراج شده از محصولات جانبی میگو را افزایش دهد و یکی از مهمترین چالشهای استفاده از این ترکیب را در صنایع غذایی و دارویی تسهیل نماید.
دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
به منظور تعیین مواد موثره موجود در میوه نسترن کوهی از جمله میزان فنل کل و کاروتنوئیدها و همچنین بررسی میزان روغن و ترکیب اسیدهای چرب هسته آن، میوهها در زمان رسیدن کامل از ۴ منطقه در استان زنجان با شرایط اقلیمی مختلف شامل زنجان، طارم، ابهر و ماهنشان جمعآوری شد و متغیرهای ذکر شده به ترتیب با روشهای اسپکتروفتومتری، سوکسله و گازکروماتوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بررسیها نشان داد که میزان ترکیبات فنلی و کاروتنوئیدهای میوه تحت تاثیر شرایط اقلیمی بوده و بیشترین و کمترین مقدار فنل کل ۵۲/۰±۳۰/۹۵ و ۳۳/۰±۲۳/۸۴ میلیگرم گالیک اسید/گرم میوه خشک و به ترتیب در مناطق زنجان و ابهر مشاهده شد. همچنین کمترین میزان کاروتنوئید حدود ۲۰۸ میلیگرم/۱۰۰گرم میوه از میوههای منطقه ابهر و زنجان و بیشترین میزان آن ۹۳/۲±۲/۲۲۷میلیگرم/۱۰۰گرم میوه از میوههای منطقه طارم بهدست آمد. میزان روغن بهدست آمده از هستههای میوه نسترن کوهی ۶/۱۰درصد تعیین شد. ترکیب اصلی اسیدهای چرب این روغن از نظر مقدار به ترتیب، لینولئیک، اولئیک، آلفا–لینولنیک، استئاریک و پالمیتیک اسید بود که هر کدام از این مقادیر به شرایط اقلیمی منطقه کشت میوه بستگی داشت.
دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تاثیر پارامترهای عملیاتی و زمان نگهداری بر ویژگیهای کیفی و میکروبی نوشیدنی فراسودمند شیر-هویج بود. برای این منظور نوشیدنیهای فراسودمند شیر-هویج حاوی درصدهای مختلف آب هویج (۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰ و ۵۰ درصد) تهیه شدند. بعد از پاستوریزاسیون در دماهای ۶۵، ۷۰ و ۷۵ درجه سانتیگراد به مدت ۳۰ دقیقه، ویژگیهای کیفی (اسیدیته، pH، ماده خشک، کاروتنوئید کل و پروتئین کل)، آزمون میکروبی (کلی فرم) و آزمون کفایت پاستوریزاسیون طی زمان نگهداری (۱، ۴، ۷، ۱۰ و۱۳ روز) در دمای یخچال (۴ درجه سانتیگراد) مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج بررسیها نشان داد که نمونههای شیر-هویج پاستوریزه شده در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد طی روزهای مختلف از نظر pH، اسیدیته کل، ماده خشک کل و خواص ارگانولپتیکی نسبت به بقیه تیمارها شرایط بهتری را دارا بودند. در مورد کاروتنوئید کل، تیمارهای با دمای ۷۵ درجه سانتیگراد کمترین و تیمارهای با دمای ۶۵ درجه سانتیگراد بیشترین مقدار کاروتنوئید کل را دارا بودند. دمای پاستوریزاسیون و زمان نگهداری (۱، ۴، ۷، ۱۰ و ۱۳ روز) تاثیر معنیدار بر مقدار پروتئین کل نمونهها با درصدهای متفاوت آب هویج نداشتهاست. آزمون کفایت پاستوریزاسیون نمونهها نشان داد که همه ترکیبهای زمان و دمای پاستوریزاسیون توانسته بودند آنزیم فسفاتاز قلیایی را غیرفعال کنند
دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
رنگ به عنوان مهمترین ویژگی ظاهری نقش مهمی درپذیرش مواد غذایی دارد. به دلیل مضرات بالقوه رنگهای مصنوعی کاربرد آنها در صنعت غذا محدود شده است وگرایش به سمت استفاده از رنگهای طبیعی است. برهمین اساس درتحقیق حاضر فرایند استخراج کاروتنوئیدهای میوه خرمالو با استفاده حلالهای اتانول، ان- هگزان ومخلوط آنها در دمای محیط و نقطه جوش حلالها و در سه زمان ۲ و ۴ و ۶ ساعت بهینه یابی شد. ارزیابی جذب نور تیمارهای مختلف پس از استخراج اولیه نشان داد که بیشترین شدت جذب مربوط به حلال اتانول در دمای جوش پس از ۶ ساعت بود. جهت تعیین بهترین نسبت نمونه به حلال، از حجمهای ۵۰ ،۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ میلی لیتر از حلال استفاده شد، نتایج نشان دادند که تیمار استخراج درحجم ۴۰۰ میلی لیتر از حلال بیشترین راندمان استخراج (۰۵/۰<p) را دارا بود و همچنین اختلاف معنی داری با سایرنسبت ها پس از ۶ ساعت در دمای جوش حلال داشت. پس از استخراج، حلال نمونه بهینه توسط دستگاه روتاری حذف و باقی مانده توسط خشک کن انجمادی به صورت پودر درآمد. راندمان استخراج پودررنگی ازمیوه خرمالو ۸۵/۱۰ درصد وزنی / وزنی ازکل میوه خرمالو بود .
دوره ۱۷، شماره ۹۸ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
با توجه به ارزش غذایی، توسعه تکنولوژی و افزایش روزافزون مصرف گوجهفرنگی و فرآوردههای آن، شناخت دقیق از ویژگیهای رقمهای مختلف گوجهفرنگی ضروری است. باتوجه به تنوع بسیار زیاد رقمهای گوجهفرنگی، نیاز است قبل از تولید هرمحصول بررسی دقیقی بر روی ویژگیهای آن صورت گیرد تابتوان براساس نوع کاربری، بهترین رقم را پیشنهاد کرد چراکه نخستین گام در بهینهسازی روشهای فرآوری، انتخاب واریته مناسب است. با این هدف، ویژگیهای فیزیکی وشیمیایی چهار رقم گوجهفرنگی (کارون، ۳۴۰۲، LS۰۰۱۹ و H۱۰۱۵) با یکدیگر مقایسه شدند. به این منظور میزان مواد جامد محلول، کل مواد جامد، ماده خشک، pH، میزان رنگدانههای کاروتنوئیدی لیکوپن، β-کاروتن، لوتئین و β-کریپتوگزانتین و شاخصهای رنگی (a* ،b* ،L*)، زاویه رنگ (h)، خلوص رنگ (C)، پلیفنل کل و فعالیت آنتیاکسیدانی اندازهگیری شدند. میزان مواد جامد محلول، کل مواد جامد، رنگدانههای کاروتنوئیدی (لیکوپن، بتا- کاروتن، لوتئین و بتا-کریپتوگزانتین)، پلیفنول کل و فعالیت آنتیاکسیدانی رقمهای مورد مطالعه اختلاف معنیدار داشتند(P<۰,۰۵). رقم ۱۰۱۵ Hغنی از رنگدانههای کاروتنوئیدی بهویژه لیکوپن بود و بیشترین میزان مواد جامد، شاخص رنگی a* ، پلیفنول کل و فعالیت آنتیاکسیدانی را نشان داد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برای مقاصد اقتصادی و تجاری مانند فرآوری و استخراج ترکیبات زیست فعال، رقم ۱۰۱۵ H نسبت به سایر رقمهای موردمطالعه برتری دارد و استفاده از آن برای اهدافی همچون کشت و فرآوری توصیه میشود.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۹ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
عدس در بین حبوبات از نظر پروتئینی بسیار غنی بوده و گوشت مردم فقیر نامیده میشود. در این تحقیق ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، تغذیهای و آنتیاکسیدانی دو نمونه عدس سبز معمولی و سیاه ایرانی، شامل رطوبت و مواد فرار، خاکستر کل، چربی، پروتئین، فیبر خام، کربوهیدرات، اندازهگیری خاصیت آنتیاکسیدانی کل و محتوی کاروتنوئیدی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد عدس سبز دارای محتوی رطوبت و مواد فرار (۷۲/۶ گرم درصد گرم) و کربوهیدرات (۳۴/۵۹ گرم درصد گرم) بالاتری است در حالی که عدس سیاه دارای خاکستر (عناصر معدنی) (۶۶/۳ گرم در صد گرم)، فیبر خام (۴۰/۷ گرم در صد گرم)، چربی (۹۵/۱ گرم در صد گرم)، پروتئین (۰۲/۲۶ گرم در صد گرم) و فعالیت آنتیاکسیدانی بالاتر بر اساس آزمونهای DPPH (IC۵۰ برابر با ۸/۲۴۰۸ میلیگرم بر لیتر) و FRAP (غلظت یونهایFe۲+ برابر با ۴/۰ میلی مولار) است. محتوی کاروتنوئیدی عدس سیاه نیز ۰۲۴/۰ میکروگرم برگرم ارزیابی شد. بنابراین میتوان گفت با وجود امتیازاتی که عدس سیاه نسبت به سبز دارد از نظر تغذیهای ناشناخته مانده و توصیهی عموم به مصرف و گنجانیدن آن در سبد غذایی خانواده هم از نظر اقتصادی و هم کشاورزی با توجه به شرایط کشت دیم عدس در کشور و بحران کم آبی موجود بسیار مناسب به نظر میرسد.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
کمبود آب و همچنین دغدغه تولید غذا، بر نیاز به استفاده از تکنولوژیهای جدید کشاورزی تاکید میکند. افزایش غلظت اکسیژن محلول در آب، رشد گیاهان را از طرق مختلف ارتقا میدهد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر آب غنی شده با میکرو- نانو حباب هوا (MNBs) بر خواص مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی خیار (Cucumis sativus L.) است. گیاهان از مرحله اولیه کاشت بذر (دو گروه، ۳۲ گیاه در هر گروه) به مدت ۱۲ هفته در خاک و با آب دارای میکرو-نانو حباب و آب معمولی پرورش داده شدند. پایداری میکرو- نانو حبابهای هوا در آب با استفاده از اندازهگیریهای زتاپتانسیل (-۲۰,۴۷ mV) مورد تایید قرار گرفت. افزایش تعداد شکوفهها در گیاهان آبیاری شده با آب دارای MNBs تقریبا ۳,۸ برابر تعداد شکوفهها در گیاهان آبیاری شده با آب معمولی بوده است. آب دارای MNBs مساحت برگ گیاه را بطور میانگین بیش از ۷۷% افزایش داد. شاخصهای فیزیولوژیکی از قبیل کلروفیل a، b، و کاروتنوئیدها در گیاهان آبیاری شده با آب دارای MNBs به ترتیب ۱,۳۴، ۱.۴۴، و ۱.۳۵ برابر بیشتر از گیاهان آبیاری شده با آب معمولی بوده است. به طور کلی، تحقیق حاضر نشان داد که آب دارای میکرو- نانو حباب هوا تاثیر مثبت برای گیاه خیار داشته واز جنبههای محیط زیستی و اقتصادی یک ابزار موثر و دارای پتانسیل مناسب برای تولید گیاه است.