۱۹ نتیجه برای کلروفیل
امیدوار فرهادیان، سیدمجتبی فلاحی، نصرالله محبوبی صوفیانی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
به منظور تعیین تأثیر کودهای مرغی و گاوی در پرورش جلبک سبز کلروکوکوم (sp. Chlorococcum)، آزمایشی در شش تیمار شامل ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر کود مرغی و ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر از کود گاوی با سه تکرار در طرح کاملاً تصادفی بهمدت ۲۸ روز اجرا شد. نتایج نشان داد میانگین بالاترین تراکم سلولی (۱۰۵×۱/۸۷ سلول در هر میلیلیتر)، میزان رشد ویژه (۰۵۴/۰ در روز)، بیوماس خشک جلبکی (۶۴۴/۰گرم در لیتر)، کلروفیل a (۴۲/۹ میلیگرم در لیتر) در پرورش با کود مرغی با غلظت ۸/۰ گرم در لیتر است. به منظور مقایسه عملکرد این کودها با سایر محیط کشتها، آزمایش دوم با پنج تیمار شامل محیط کشت BBM (شاهد)، BBM + عصاره خاک، کود مرغی ۸/۰ گرم در لیتر، کود گاوی ۸/۰ گرم در لیتر، و مخلوطی از تمام تیمارها (BBM + عصاره خاک + کود مرغی + کود گاوی به نسبت های مشابه) به مدت ۱۵ روز با سه تکرار به صورت طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. نتایج مقایسه ها نشان داد که عصاره خاک + BBM، بالاترین تراکم جلبک (۱۰۶×۶/۱۱سلول در هر میلیلیتر) و بیشترین میزان زیست توده (۸۱/۰ میلیگرم در میلیلیتر)، میزان رشد ویژه (۱۳/۰ در روز)، میزان کلروفیل a (۱۵/۱۰ میلیگرم در لیتر) و کمترین زمان دو برابر شدن جمعیت (۹۷/۴ روز) را داشت. درجمعبندی نهایی، عملکرد عصاره خاک + BBM در تولید زیست توده و رشد جلبک سبز کلروکوکوم مناسبتر است.
سوگل کیانی، امیدوار فرهادیان، نصرالله محبوبی صوفیانی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
در یک طرح کاملاً تصادفی، تأثیر غلظتهای ۰، ۵، ۵۰ و ۱۰۰ میلیگرم در لیتر از فلزهای سنگین کادمیوم، مس، سرب و نیکل بر تراکم، میزان کلروفیل a و زیتوده خشک در جمعیت جلبک سبز Scenedesmus quadricauda به مدت ۱۴ روز در شرایط آزمایشگاهی در دمایC °۲۳ ، رژیم نوری ۱۲ ساعت تاریکی: ۱۲ ساعت روشنایی و شدت نور ۶۰ میکرومول فوتون بر مترمربع بر ثانیه بررسی شد. کمترین تراکم، کلروفیل a و زیتوده خشک در غلظت ۱۰۰ میلیگرم در لیتر در تمام فلزهای مورد بررسی مشاهده شد. میانگین (± خطای استاندارد) بیشترین میزان کاهش کلروفیل a بهترتیب۱/۱± ۲/۲۴،۸/۰± ۱/۲۳، ۴/۱±۷/۳۶ و ۲/۱± ۵/۳۵ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل مشاهده شد. بهطور مشابه، میانگین میزان کاهش در زیتوده خشک بهترتیب۱/۳± ۵/۵۱، ۶/۱±۲/۳۵،۴/۲± ۹/۴۷ و ۸/۲±۶/۵۶ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل حاصل شد. نتایج نشان داد که فلزهای سنگین باعث کاهش معناداری در میزان کلروفیل a و زیتوده جمعیت S. quadricauda شدند.
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش، روغن سه رقم عمده کلزای استان گلستان با نامهای هایولا۴۰۱، هایولا۴۲۰ و RGS۰۰۳ ، استخراج و سپس در شرایط دور از نور و در دمای محیط، به مدت چهار ماه نگهداری گردیدند. میزان اسیدیته، عدداسیدی، عدد پراکسید، عدد آنیزیدین، عدد توتکس و میزان پایداری بر اساس آزمون رنسیمت، در نمونههای روغن به فواصل یک هفته اندازهگیری و با هم مقایسه گردیدند. نتایج بیانگر افزایش معنیدار میزان اسیدیته، عدداسیدی، عدد پراکسید، عدد آنیزیدین و عدد توتکس در تمام ارقام طی دوره نگهداری بود که بیشترین و کمترین تغییرات در میزان این فاکتورها به ترتیب در ارقام هایولا ۴۲۰ و RGS۰۰۳، مشاهده گردید. نتایج حاصل از آزمون رنسیمت، نشان دهنده کاهش معنیدار میزان پایداری طی دوره نگهداری در روغن هر سه رقم کلزا بود و بیشترین میزان این کاهش در رقم هایولا ۴۲۰ اندازهگیری شد. بررسی میزان آهن موجود در نمونههای روغن نیز نشان داد که رقم هایولا۴۲۰ دارای بیشترین میزان آهن میباشد که سبب کاهش معنیدار میزان پایداری آن نیز گردیده است. کلروفیل از جمله عوامل مؤثر بر میزان پایداری روغن میباشد که در شرایط دور از نور، به عنوان عامل آنتیاکسیدان عمل میکند. کمترین میزان کلروفیل در رقم هایولا۴۲۰ مشاهده گردید که دارای کمترین میزان پایداری نیز بود.
مریم فلاحیکپورچالی، شورا رهبری، مهدی شمسایی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر سم دیورون در شرایط آزمایشگاهی بر نرخ رشد جلبک آنابنا فلوس- آکوا (Anabaena flos-aquae) بود تا با محاسبه مقادیر EC۱۰،EC۵۰ و EC۹۰ و حد مجاز این سم برای این جلبک سبز- آبی، سمیت علفکش دیورون بهمنظور کنترل شکوفایی در این فیتوپلانکتون مشخص شود.
مواد و روشها: در این آزمایش تجربی نرخ رشد جلبک سبز- آبی آنابنا فلوس تحت تاثیر علفکش دیورون بررسی شد. این مطالعه طی ۹۶ ساعت در ۶ تیمار ( ۰/۰۰۰۵، ۰/۰۰۹، ۰/۰۱۶، ۰/۰۳، ۰/۰۵۴ و ۰/۰۱ میلیگرم در لیتر) و شاهد و در ۳ تکرار داخل ارلنمایر های ۵۰۰سیسی انجام شد. اندازهگیری نرخ رشد با روشهای سلولی، سنجش کدورت و تعیین میزان کلروفیل a صورت گرفت. سپس مقادیر بهدستآمده از شاخص های EC در ۴ ارلن ۵۰۰سیسی اعمال شد و در دورههای ۲۴ساعته طی ۹۶ ساعت تراکم این جلبک از طریق شمارش سلولی ارزیابی شد. با استفاده از نرمافزار SPSS ۱۷ از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بهمنظور مقایسه درصد افزایش بین تیمارهای مختلف استفاده شد.
یافتهها: مقادیر EC۱۰،EC۵۰ و EC۹۰ و حد مجاز این سم، براساس میزان کلروفیل a برای جلبک مذکور بهترتیب ۰/۰۰۶، ۰/۰۱، ۰/۰۵ و ۰/۰۰۱میلیگرم بر لیتر تعیین شدند. فراوانی سلولی این جلبک سبز- آبی در حضور غلظت های بهدستآمده از شاخصهای EC اختلافات معنیداری داشت و در مقادیر EC۹۰ بسیار کاهش یافت.
نتیجهگیری: کاربرد دیورون در غلظتهای کنترلی پیشنهادشده، خطر آن را از بابت سمیت و آلودگی سایر اجزای اکوسیستم کاهش میدهد و بیشتر بر این گروه از جلبکها موثر است.
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: توسعه روزافزون کاربریهای ریزجلبکی در بسیاری از صنایع باعث تمرکز پژوهشها به این حوزه نوین بین رشتهای شده است تا با افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای کشت، تجاریسازی کشت این موجودات تسهیل شود. هدف این پژوهش بهینهسازی رشد و کیفیت بیومس ریزجلبک اسپیرولینا با تغییر رقت محیط کشت و استفاده از سیکل هوادهی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر با بهرهگیری از روش پاسخ سطح- طراحی مرکزی، اثرگذاری دو فاکتور غلظت محیط کشت زاروک (۰ تا ۱۰۰% رقت) و سیکل هوادهی بر نرخ رشد مخصوص و وزن خشک و نیز محتوی کلروفیل و کاروتنوئید گونه اسپیرولینا بررسی شد. در هر دوره ۲۴ساعته مجموعاً ۱۶ ساعت هوادهی شد که فاصله قطع و وصل هوادهی با عنوان سیکل هوادهی بین ۱ ساعت تا ۸ ساعت متغیر بود. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS ۱۶ از طریق آزمون رگرسیون چندگانه صورت گرفت.
یافتهها: بیشترین بیومس (۰/۶۵۹میلیگرم بر میلیلیتر) در غلظت ۸۰% محیط کشت و سیکل هوادهی ۲/۷۵ ساعته و بیشترین نرخ رشد مخصوص (۰/۲۳۰روزانه) در غلظت ۶۰% و سیکل هوادهی ۴/۵ساعته حاصل شد. بیشترین سیکل هوادهی (۸ ساعت) موجب افزایش قابل توجه و همزمان محتوای کلروفیل و کاروتنوئید (به ترتیب ۱۱/۶۵ و ۲/۶۷میلیگرم بر گرم) شد.
نتیجهگیری: بهینهسازی رشد و کیفیت بیومس ریزجلبک اسپیرولینا با تغییر رقت محیط کشت و استفاده از سیکل هوادهی قابل انجام است.
مهدی غلامعلی فرد، بنیاد احمدی، پریسا نوری،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
تولیدات اولیه به عنوان شاخص کلیدی در ارزیابی بومسازگان آبی محسوب میشود که میتواند مستقیما روی ترسیب کربن اثر گذارد. با توجه به تغییرات اقلیمی و پویایی محیطزیست، تولیدات اولیه به صورت مکانی و زمانی در بومسازگانهای مختلف تغییر یافته است. به همین منظور، برای درک و پایش این تغییرات مهمترین پارامترهای تاثیرگذار بر مولفه از جمله، دمای سطحی آب، کلروفیلa و شکوفایی جلبکی و تغییرات آنها طی سری زمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دادههای مربوط به کلروفیلa، دمای سطحی آب (SST) و تولید خالص اولیه از تاریخ ژانویه ۲۰۰۳ تا دسامبر ۲۰۱۸ از سنجنده MODIS-Aqua و از مدل VGPM به منظور برآورد تولیدات اولیه در محدوده مطالعاتی استفاده شد. پس از انجام پیشپردازش و استخراج الگوریتم سری زمانی با استفاده از رویههای من کندال (Mk-Tau) و تایل سین (Theil-Sen) روند تغییرات مشخص گردید سپس با استفاده از تصاویر رنگی کاذب، بلومهای جلبکی در منطقه خلیجفارس و دریای عمان شناسایی و مقدار غلظت کلروفیلa در محدودهی جلبکی و خارج از این محدوده مشخص گردید. نتایج حاصل از تحلیل روند با رویه تایل سین نشان داد که نرخ تغییرات برای کلروفیل در همه مناطق به استثنای منطقه پنج کاهشی است، بیشترین مقدار در منطقه پنج (۱۹/۰-) مشاهده گردید که با میزان نرخ تولیدات خالص اولیه مطابقت داشت. همچنین نتایج حاصل نشان داد که بیشترین مقدار تولید خالص اولیه در منطقه یک در مارس (۳۰۸۱ گرم کربن/متر مربع/روز) و کمترین آن نیز ژوئن و جولای (به ترتیب ۵۴۰ و ۶۹۰ گرم کربن/متر مربع/روز) که با مقدار غلظت کلروفیلa مطابقت دارد. با وجود همبستگی ظاهری، بین دمای سطحی آب و کلروفیلa و همچنین بین کلروفیلa و تولید خالص اولیه، رابطه علت و معلولی وجود ندارد و برای شکوفایی جلبکی و تولیدات خالص اولیه عوامل دیگری جز کلروفیلa میتواند در نظر گرفته شود.
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش نمونه برداری روغن های زیتون فرابکر از استان های گیلان، زنجان، قزوین، گلستان و فارس و کرمانشاه انجام شد و مقدار رنگدانه های کلروفیل و کاروتنوئید نمونه های روغن های زیتون با دستگاه HPLC[۱] و روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا[۲] با فاز معکوس تعیین شدند. بیشترین میزان میانگین رنگدانه روغن های زیتون فرابکر ایرانی مربوط به فئوفتین a (۲۹/۲۹%)و کمترین میزان میانگین مربوط به پیروفئوفتین(۱۴/۰%) می باشد. رنگدانه لوتئین و پس از آن وایلاگزانتین بیشترین و عمده ترین رنگدانه کاروتنوئیدی روغن های زیتون فرابکر ایرانی و رنگدانه بتاکاروتن و پس از آن آنترازانتین کمترین و جزئی ترین رنگدانه های کاروتنوئیدی نمونه های مورد بررسی را نشان می دهند. بیشترین رنگدانه کلروفیلی روغن زیتون فرابکر ایرانی مربوط به فئوفتین a و پس از آن کلروفیل a می باشد و کمترین میزان رنگدانه کلروفیلی مربوط به رنگدانه پیروفئوفتین و فئوفتینa' می باشد. ارتباط بین مقدار رنگدانه های روغن زیتون با سه فاکتور محیطی درجه حرارت، میزان بارندگی و ارتفاع محل رشد میوه زیتون مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات آماری نشان دادند ارتباط آماری معناداری در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین میزان رنگدانه کلروفیلی پیروفئوفتین با ارتفاع محل نمونه برداری مشاهده گردید. چناچه با افزایش ارتفاع محل نمونه برداری میزان رنگدانه مذکور کاهش می یابد. همچنین ارتباط آماری معناداری در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین میزان رنگدانه کاروتنوئیدی لوتئین با میزان بارش محل نمونه برداری مشاهده گردید با افزایش میزان بارش سالیانه، رنگدانه مذکور افزایش می یابد. اما هیچ ارتباط آماری معناداری بین درجه حرارت و میزان رنگدانه های روغن زیتون مشاهده نگردید.
مریم کریمیان، امید بیرقدار کشکولی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف این مطالعه، استفاده از الگوریتم DINEOF برای پر کردن نقاط فاقد داده در تصاویر ماهوارهای غلظت کلروفیل a در آبهای سطحی خلیج فارس و دریای عمان میباشد. در این مطالعه از دادههای سطح ۳ (وضوح مکانی ۴ کیلومتر) غلظت کلروفیل a حاصل از سنجنده مودیس در بازه زمانی ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ در خلیج فارس و دریای عمان (استخراج شده از سایت ناسا) استفاده شد. برخی از تصاویر در بعضی از ماههای سال دارای نقاط فاقد محصول بودند. تصاویر دارای محصولات مفقوده (گپ یا شکاف) غلظت کلروفیل a در خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از بسته نرم افزاری rtsa.gapfill و الگوریتم DINEOF در نرم افزار R بازسازی شدند. در نهایت برای ارزیابی صحتسنجی الگوریتم DINEOF، پارامترهایی نظیر RMSE، MSE، MAD و SNR محاسبه شده است. نقشههای اصلی (دارای شکاف) غلظت کلروفیل a نشان دادند که بیشترین میزان محصولات مفقوده در ماه جولای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵ وجود دارد. با ارزیابی صحت بازسازی مشخص شد بازسازی دادههای مفقوده به خوبی توسط الگوریتم صورت گرفته است (به عنوان مثال در ماه جولای ۲۰۱۴ پارمترهای محاسبه شده بدین شرح میباشند: ۸۳/۰R۲=، ۳۴/۰RSME=، ۱۴/۰ MAD=و ۱۰/۰MSE=). بررسی نتایج نشان داد که اجرای الگوریتم DINEOF در نرم افزار R برای بازسازی محصولات مفقوده موجود در تصاویر غلظت کلروفیل a روشی کارآمد، سریع و موفقیتآمیز است. محصولات کلروفیل a حاصل از بازسازی برای کاربردهایی مانند تشخیص شکوفایی جلبکی و همچنین مدیریت مناسب شیلاتی قابل استفاده است. در مقیاس زمانی بلندمدت، مقایسه محصولات مفقوده با بازسازی شده به کنترل کیفیت دادههای ماهوارهای کمک می کند.
مریم کریمیان، امید بیرقدار کشکولی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
کلروفیلa رنگدانه اصلی فیتوپلانکتونی است که به عنوان یک شاخص زیستتوده فیتوپلانکتونی و منعکسکننده تولید اولیه در محیط دریایی است. روند تغییرات در مجموعه دادههای سریزمانی در طول دوره مطالعه میتواند الگوهای عمومی تغییرات و همچنین تغییرات احتمالی در آینده را نشان دهد. در این پژوهش از دادههای سطح ۳ (۴ کیلومتر) غلظت کلروفیلa خلیجفارس و دریایعمان برای سالهای ۲۰۱۸- ۲۰۰۳ استفاده گردید. دادهها در محیط ۵.ArcGIS۱۰ به فرمت رستر تبدیل و سپس مقادیر عددی هر پیکسل در نرم افزار R (version ۴,۰.۲) استخراج گردید. دادههای مفقوده در دادههای کلروفیلa مشاهده شد، برای حل این مشکل از الگوریتم DINEOF و از آزمون ناپارامتریک من-کندال و سنساستیمیتور به منظور تحلیل روندهای غلظت کلروفیلa استفاده شد. نتایج نشان داد که حداکثر غلظت کلروفیلa در ماههای سپتامبر (۰۹/۰ تا ۷۵/۱۸ میلیگرم بر متر مکعب) و اکتبر (۲۳/۰ تا ۰۳/۱۸ میلیگرم بر متر مکعب) و حداقل مقدار غلظت کلروفیلa در ماههای می (۲۲/۰ تا ۷۴/۵ میلیگرم بر متر مکعب) و ژوئن (۲۰/۰ تا ۱۲/۵ میلیگرم بر متر مکعب) است. شیب روند غلظت کلروفیلa در ۱۶ سال مورد مطالعه در اکثر مناطق منفی و فاقد معنیداری بود. این تحقیق ارائه یک توصیف کلی از تغییرات غلظت کلروفیلa و شیب تغییرات آن بر اساس مشاهدات ماهوارهای است. با اینحال، تحقیقات بیشتر بر اساس مشاهدات درجا برای دستیابی به کمّیت بهتر مورد نیاز است.
یعقوب عابدی تبار، نصراله احمدی فرد،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
پسابهای کشاورزی حاوی مواد مغذی از جمله فسفات˓ نیترات و آمونیاک میباشد که باعث آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی میشوند. جلبکهای آب شیرین از جمله Spirulina با جذب این مواد مغذی میتواند نقش مهمی در کاهش این نوع آلایندهها را ایفا کند. از طرف دیگر این نوع پسابها با داشتن مواد مغذی میتواند به عنوان بستر جایگزین و ارزان قیمت کشت جلبکها مورد استفاده قرار گیرند.
۵ غلظت از پساب نیشکر (صفر، ۲۵، ۵۰ ، ۷۵ و ۱۰۰ درصد) همراه با محیط کشت زاروک تهیه شد و میزان رشد، رنگدانههای فتوسنتزی، پروتئین، چربی و برخی از مواد معدنی جلبک Spirulina بعد از یک ماه کشت بررسی شد.
در غلظتهای بالای پساب (در تیمار ۷۵ و ۱۰۰ درصد پساب) رشد بسیار خوبی از جلبک Spirulina مشاهده شد. میزان کلروفیلa در تیمار حاوی مقادیر بالای پساب نیشکر افزایش معنیداری نسبت به تیمار شاهد نشان داد (۰۵/۰ > p). مقادیر رنگدانه کل در تیمار ۲۵ درصد پساب نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. حداکثر میزان کاروتنوئید کل در تیمار ۵۰ درصد پساب به میزان ۲۲۶± ۱۵۵۹ میلیگرم بر لیتر بدست آمد که بیش از ۲ برابر مقدار کاروتنوئید کل تیمار کنترل بود.براساس نتایج فوق میتوان بیان کرد که پساب نیشکر به عنوان محیط کشت ارزان قیمت قابلیت استفاده در کشت جلبک Spirulina را دارد. همچنین این جلبک با حذف مواد مغذی موجود در پساب باعث بهبود کیفیت آب و کاهش مخاطرات محیط زیستی آن میشود.علاوه بر آن جلبکهای تولید شده قابلیت استفاده به عنوان غذای دام و آبزیان را دارا می باشد.
دوره ۱۴، شماره ۷۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش تاثیر تیمار اسیدسالیسیلیک در ۲ سطح (صفر و ۲ میلیمول در لیتر) و نانو زئولیت حاوی پرمنگنات پتاسیم در ۲ سطح (صفر و ۱۰ گرم) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی و عمر انباری گلچههای کلم براکلی مورد بررسی قرار گرفت. نمونهها در سردخانه در دمای ۱ درجه سانتیگراد با رطوبت نسبی ۹۵-۹۰ درصد به مدت ۲۴ روز نگهداری شدند. نمونهها در روز قبل از انباری و در طول دوره نگهداری با فاصله ۴ روز از سردخانه خارج شده و به منظور ایجاد حالت مشابه در خرده فروشیها به مدت ٢٤ ساعت در دمای اتاق قرار گرفته و سپس از نظر فاکتورهای مختلف کیفی و کمی نظیر کاهش وزن، کیفیت ظاهری، اتیلن، مواد جامد محلول کل، اسید قابل تیتراسیون، ویتامینث، رنگ ظاهری، کلروفیل، کارتنوئید، فنول کل و ظرفیت آنتیاکسیدانی کل مورد اندازهگیری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمار اسیدسالیسیلیک و نانو زئولیت حاوی پرمنگنات پتاسیم و تیمار توام نانو زئولیت حاوی پرمنگنات پتاسیم و اسیدسالیسیلیک، تاثیر معنیداری در حفظ کیفیت ظاهری و خصوصیات کمی و کیفی نسبت به گلچههای شاهد داشتند. همچنین تیمار توام نانو جاذب اتیلن و اسید سالیسیلیک بهترین اثر را در حفظ کیفیت ظاهری، جلوگیری از تخریب کلروفیل و ممانعت از زردی و پیری گلچهها و حفظ مواد فراسودمند نشان داد.
دوره ۱۴، شماره ۷۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
کلروفیل یکی از مهمترین رنگدانههای طبیعی است که کاربرد فراوانی در صنعت غذا دارد. دو عامل مهمی که برای تولید کلروفیل ضروری است شامل استفاده از گیاهان حاوی مقدار زیاد کلروفیل و روش استخراج کارآمد می باشد. لذا در این تحقیق، ابتدا حلال و غلظت مناسب آن جهت استخراج کلروفیل از یونجه تعیین شد. سپس از طرح مرکب مرکزی با شش تکرار در نقطه مرکزی برای بهینهسازی اثر نسبت حلال به ماده جامد (۵-۱۰ ml/g)، دما (۳۰-۷۰ درجه سانتیگراد) و زمان (۳۰-۹۰ دقیقه) بر بازده کلروفیل کل و شاخص سبزی استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که اتانول ۹۰% بهترین حلال برای استخراج مقدار بیشینه کلروفیل (۲۹۵ میلی گرم به ازای ۱۰۰ گرم ماده خشک) بود. همچنین مدل درجه دوم برای بازده کلروفیل کل معنی دار بود و ضریب تببین (R۲) محاسبه شده برای آن ۹۸۹/۰ بود. نسبت حلال به ماده جامد مهمترین عامل معنی دار و اثرگذار بر بازده کلروفیل بود و زمان استخراج، تاثیر معنی داری بر بازده نداشت. راندمان بیشینه تحت شرایط دمای°C ۲/۵۳، زمان ۸۳/۳۴ دقیقه و نسبت حلال به ماده جامد ۹۹/۹ (ml/g) پیش بینی شد و تحت این شرایط میزان کلروفیل کل پیش بینی شده ۳۱۸ (میلی گرم به ازای ۱۰۰ گرم ماده خشک) محاسبه شد. درنهایت، بازده استخراج کلروفیل از ضایعات چمن، برگ درخت توت، شاتوت و چغندرقند در شرایط بهینه اندازهگیری شد و بیشترین بازده از برگ درخت شاتوت (۶۹۲ میلی گرم به ازای ۱۰۰ گرم ماده خشک) بدست آمد و ضایعات چمن و برگ چغندرقند (به ترتیب ۴۳۵ و ۳۶۲ میلی گرم به ازای ۱۰۰ گرم ماده خشک) در مرتبههای بعدی قرار گرفتند.
دوره ۱۵، شماره ۷۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی اثر غلظتهای مختلف آب پنیر و محیط کشت والنه جهت تولید بیومس Dunaliella salina و ارزیابی خصوصیات بیوشیمیایی آن بود. بدین منظور سه فاکتور شامل غلظت محیط کشت والنه (صفر تا ۵۰ میکرولیتر)، درصد آب پنیر (صفر تا ۵ درصد) و زمان گرمخانه گذاری (صفر تا ۱۴ روز) در قالب طرح باکس بانکن شامل ۱۷ نمونه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش درصد آب پنیر و همچنین محیط کشت والنه، تراکم سلولی افزایش یافت ولی این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود (۰۵/۰
دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
کلروفیلین مس، رنگدانه ای محلول در آب است و کاربرد گسترده ای در نوشیدنی ها دارد. هدف از این مطالعه، مقایسه استخراج تک و دو مرحله ای کلروفیل جهت دستیابی به بیشترین بازدهی، بهینه سازی تولید کمپلکس کلروفیل مس و درنهایت، بررسی پایداری کلروفیلین مس در نوشیدنی نعناع در دماهای محیط و تسریع شده طی زمان بود. ابتدا کلروفیل از چمن طی یک و دو مرحله استخراج شد و شرایط بهینه تعیین گردید. برای دستیابی به شرایط بهینه تولید کلروفیل مس، تاثیر مستقل متغیرهای غلظت مس (۰-۲۰۰ % وزنی/وزنی مس نسبت به کلروفیل)، pH (۳-۹)، دما (۴۰-۱۰۰ درجه سانتیگراد) و زمان (۱۵-۱۸۰ دقیقه) بر شاخص سبزی (a*) بهینه سازی شدند. پس از صابونی کردن کلروفیل مس تولیدی در شرایط بهینه، کلروفیلین مس محلول در آب تولید شد. درنهایت، نوشیدنی نعناع حاوی کلروفیلین مس تولید شد و پایداری رنگ آن در هر دو شرایط نور/تاریکی و دماهای محیط و تسریع شده (۴۲ درجه سانتیگراد) طی زمان بررسی شد. نتایج حاکی از آن بود که بیشترین بازده استخراج طی دو مرحله با نسبت حلال به ماده جامد ۱:۱۰ (میلی لیتر بر گرم ماده خشک) حاصل شد (۵۹۰ میلی گرم به ازای ۱۰۰ گرم ماده خشک). بیشترین شاخص سبزی در غلظت ۱۰۰% مس، در دمای ۸۰ درجه سانتیگراد و طی زمان ۶۰ دقیقه حاصل شد. نوشیدنی نعناع حاوی کلروفیلین مس تولیدی طی زمان و در هر دو شرایط نور/تاریکی و دماهای محیط و تسریع شده، پایداری خوبی را نشان داد اگرچه در نمونه حاوی رنگدانه تجاری، رسوب رنگ مشاهده شد.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف بنتونیت و pH عصاره در هنگام تماس با بنتونیت بر میزان شفایت عصاره گیاه استویا Stevia) (rebaudiana Bertoni، پژوهشی روی دو عامل به صورت جداگانه در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار اجرا گردید. عامل اول، شامل مقادیر بنتونیت در چهار سطح با غلظتهای، ۰ (شاهد)، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ گرم در لیتر و عامل دوم، شامل pH های مختلف عصاره خام در پنج سطح با مقادیر ۹/۵ (شاهد)، ۵/۵، ۵، ۵/۴ و ۴ بودند. نتایج بهدست آمده از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تیمار مقادیر مختلف بنتونیت اثر بسیار معنیداری بر میزان فنول، کارتنوئید، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل و فلاونوئید عصارهها دارد. همچنین بهترین سطح از بنتونیت با کمترین مقدار و بیشترین رنگزدایی، مقدار ۲۰ گرم در لیتر با مقادیر فنول ۰۷/۰ میلیگرم در میلیلیتر، کارتنوئید ۳۶/۰ میلیگرم در لیتر، کلروفیل a ۱ میلیگرم در لیتر، کلروفیل b ۰۳/۲، کلروفیل کل ۰۴/۳ میلیگرم در لیتر و در نهایت با مقدار فلاونوئید ۶۹/۲ میکروگرم در میلیلیتر جهت انجام آزمایش بعدی انتخاب گردید. pH عصاره برای بهبود عملکرد بنتونیت، بیانگر اثر معنیدار بر میزان فنول عصاره و اثر بسیار معنیداری بر بقیه صفات ذکر شده بود. بهترین سطح از pH عصاره با بیشترین رنگزدایی و توجه به سلامت بشر، pH (۵) با مقادیر فنول ۱۵/۰ میلیگرم در میلیلیتر، کارتنوئید ۴۲/۱ میلیگرم در لیتر، کلروفیل a ۷۷/۰ میلیگرم در لیتر، کلروفیل b ۸۴/۰ میلیگرم در لیتر، کلروفیل کل ۶۱/۱ میلیگرم در لیتر و در نهایت فلاونوئید با مقدار ۱۷/۲ میکروگرم در میلیلیتر انتخاب گردید. بنابراین نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که میتوان با در نظر گرفتن مقادیر مناسب ترکیبات رنگبری همچون بنتونیت (۲۰ گرم در لیتر) در یک pH مناسب (۵) عصاره خام، رنگ و شفافیت عصاره گیاه استویا را بهبود بخشید.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
در سال ۱۳۹۷ آزمایشی به منظور بررسی تیمار تلفیقی گاماآمینوبوتیریک اسید و واکس کارنوبا روی انبارمانی پسته تر بر پایه فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل پوشش¬های خوراکی در ۵ سطح شامل؛ شاهد (آب مقطر)، گاماآمینوبوتیریک اسید ۱۰ میلی¬مولار (G۱۰)، یک درصد کارنوبا به همراه گاماآمینوبوتیریک اسید ۱۰ میلی¬مولار (C۱G۱۰)، دو درصد کارنوبا به همراه گاماآمینوبوتیریک اسید ۱۰ میلی¬مولار (C۲G۱۰) و سه درصد کارنوبا به همراه گاماآمینوبوتیریک اسید ۱۰ میلی¬مولار (C۳G۱۰) و زمان انبارمانی در دو سطح (۲۵ و ۵۰ روز) بود. نتایج نشان داد در طی انبارمانی اکثر ویژگیهای کمی و کیفی از جمله سفتی پوست و مغز ( از ۴ تا ۸ درصد در تیمارهای مختلف برای سفتی پوست و از ۷ تا ۱۹ درصد در تیمارهای مختلف برای سفتی مغز)، درصد رطوبت پوست ( از ۱ تا ۲ درصد)، کلروفیل کل مغز (از ۱۱ تا ۳۴ درصد برای تیمارهای مختلف)، عطر (از ۳ تا ۳۰ درصد) و طعم (۷ درصد کاهش در روز ۵۰ام انبارمانی) روند نزولی نشان داد. در طی زمان انبارداری کارتنوئید مغز (از ۵ تا ۲۲ درصد) ترکیبات فنلی کل مغز (از ۳۵ تا ۴۴ درصد)، فلاونوئید مغز (از ۸ تا ۳۲ درصد)، لیپید مغز(از ۳۱ تا ۶۵ درصد)، فعالیت آنتی اکسیدانتی (از ۲ تا ۴ درصد) روند صعودی داشتند. به نظر میرسد تیمار C۱G۱۰ در بین تیمارهای کابردی قادر به حفظ اکثر ویژگیهای کمی و کیفی پسته تر احمدآقایی تا ۵۰ روز انبارمانی میباشد.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۴ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
امروزه از رنگدانه های طبیعی به صورت گسترده ای در صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی استفاده میگردد و طی سالهای اخیر تحقیقات متعددی پیرامون روشهای استخراج و بررسی خواص رنگدانه های طبیعی انجام یافت. هدف از این تحقیق نیز مقایسه ویژگیهای آنتیاکسیدانی کلروفیل استخراجشده از گیاه یونجه (.Medicago sativa L) با بهرهگیری از روشهای استخراج آنزیمی و فراصوت میباشد. فعالیت آنتیاکسیدانی با سه روش مهار رادیکالهای آزاد DPPH و ABTS و قدرت احیاکنندگی آهن (FRAP) انجام گرفت. نتایج نشان داد که غلظت کلروفیل a در گیاه یونجه بیشتر از غلظت کلروفیل b بوده است و همچنین روش آنزیمی نیز عملکرد بالاتری در استخراج کلروفیل نشان داده است. علاوه براین غلظتهای بالاتر عصاره یونجه فعالیت آنتیاکسیدانی بیشتری در مهار رادیکال آزاد DPPH و نیز قدرت احیاکنندگی آهن نشان داد (۰۵/۰>p.). همچنین، با افزایش غلظت عصاره، مقدار ترکیبات فنلی کل و ترکیبات فلاونوئیدی افزایش یافت (۰۵/۰>p.). به دلیل عملکرد مطلوبتر، از کلروفیل استخراجشده به روش آنزیمی در ارزیابی خواص آنتیاکسیدانی یعنی مهار رادیکالهای آزاد DPPH و ATBS و نیز قدرت احیاکنندگی آهن استفاده گردید و با افزایش غلظت کلروفیل نیز خواص آنتی اکسیدانی افزایش یافت. با توجه به اثر آنتیاکسیدانی مطلوب کلروفیل استخراج شده به روش آنزیمی از گیاه یونجه می توان کاربرد آن را در صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی مورد ارزیابی قرار داد و با استفاده از این تکنیک سامانه های استخراجی در مقیاس صنعتی طراحی نمود.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
کمبود آب و همچنین دغدغه تولید غذا، بر نیاز به استفاده از تکنولوژیهای جدید کشاورزی تاکید میکند. افزایش غلظت اکسیژن محلول در آب، رشد گیاهان را از طرق مختلف ارتقا میدهد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر آب غنی شده با میکرو- نانو حباب هوا (MNBs) بر خواص مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی خیار (Cucumis sativus L.) است. گیاهان از مرحله اولیه کاشت بذر (دو گروه، ۳۲ گیاه در هر گروه) به مدت ۱۲ هفته در خاک و با آب دارای میکرو-نانو حباب و آب معمولی پرورش داده شدند. پایداری میکرو- نانو حبابهای هوا در آب با استفاده از اندازهگیریهای زتاپتانسیل (-۲۰,۴۷ mV) مورد تایید قرار گرفت. افزایش تعداد شکوفهها در گیاهان آبیاری شده با آب دارای MNBs تقریبا ۳,۸ برابر تعداد شکوفهها در گیاهان آبیاری شده با آب معمولی بوده است. آب دارای MNBs مساحت برگ گیاه را بطور میانگین بیش از ۷۷% افزایش داد. شاخصهای فیزیولوژیکی از قبیل کلروفیل a، b، و کاروتنوئیدها در گیاهان آبیاری شده با آب دارای MNBs به ترتیب ۱,۳۴، ۱.۴۴، و ۱.۳۵ برابر بیشتر از گیاهان آبیاری شده با آب معمولی بوده است. به طور کلی، تحقیق حاضر نشان داد که آب دارای میکرو- نانو حباب هوا تاثیر مثبت برای گیاه خیار داشته واز جنبههای محیط زیستی و اقتصادی یک ابزار موثر و دارای پتانسیل مناسب برای تولید گیاه است.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
اثر تنش خشکی و شوری بر ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی سه رقم زنبق ('بلومجیک ارغوانی'، 'مدونا سفید' و 'دیپریور آبی') بررسی شد. آزمایش تنش خشکی در سه سطح (۶۰، ۷۵ و ۹۰ درصد ظرفیت زراعی (FC)) و آزمایش تنش شوری در چهار غلظت شوری (صفر، ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلی مولار NaCl) اجرا گردید. تیمارهای خشکی و شوری اثر معنی داری بر صفات مورفولوژیک (سطح برگ، قطر ریشه اصلی، تعداد ریشه ای جانبی و وزن خشک برگ) و صفات فیزیولوژیک (محتوی نسبی آب، کاروتنوئید، مالون دی آلدئید و نشت الکترولیت) سه رقم مورد بررسی داشتند. بهترین و ضعیفترین صفات رشدی و شرایط فیزیولوژی به ترتیب تحت تیمار شاهد (شرایط بهترین وضعیت از نظر رطوبت (۹۰ درصد ظرفیت زراعی) و بدون استفاده از نمک در آب آبیاری) و شرایط تنش شدید (۶۰ درصد ظرفیت زراعی و ۱۵۰ میلی مولار شوری در آب آبیاری) حاصل شد. با افزایش تنش خشکی در سطح ۶۰ درصد ظرفیت زراعی و افزایش شوری ۱۰۰ و ۱۵۰ میلی مولار به ترتیب در ارقام 'مدونا' و 'بلومجیک' گل تشکیل نشد. از این نظر، رقم 'دیپریور' در هر دو تنش خشکی و شوری توانست سیکل زندگی خود را با ورود به فاز زایشی و گلدهی کامل کند. ما نتیجه گرفتیم که فرایند گلدهی در برخی ارقام زنبق تحت تاثیر تنش خشکی و شوری قرار میگیرد، اما با گزینش میتوان ارقام یا ژنوتیپهای متحمل یا مقاوم به این فاکتورهای تنشهای غیر زنده را شناسایی و توصیه نمود.