جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای کولین

محمد علی یزدانی ساداتی، میر حامد سید حسنی، محمود بهمنی، محمود محسنی، محمود شکوریبان، حمید رضا پور علی، محسن پور اسدی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

تأثیر جیره‌های حاوی کولین در سطوح ۰، ۲، ۴ و ۸ گرم در کیلوگرم بر روند رشد، شاخص‌های بیوشیمیایی خون، ترکیب لاشه و چربی کبد تاس‌ماهی سیبری با وزن ابتدایی۶۷/۰± ۶۷/۳۷ به مدت ۱۲ هفته در مخازن ۵۰۰ لیتری  فایبرگلاس بررسی شد. بدین منظور جیره‌ای نیمه خالص با استفاده از کازئین عاری از ویتامین و گلوتن گندم به‌عنوان منبع پروتئینی، مخلوط روغن‌های گیاهی و جانوری به‌عنوان منابع چربی و دکسترین به‌عنوان منبع کربوهیدرات تهیه و  سه بار در روز به ماهی خورانده شد.  چهار جیره آزمایشی از نظر میزان پروتئین (۴۰ درصد) و انرژی (۱۸ مگاژول در کیلوگرم) یکسان بودند. جیره‌های حاوی کولین تأثیر معنا‏داری بر افزایش وزن، ضریب تبدیل غذا، ضریب رشد ویژه و نسبت بازده پروتئین گذاشت. بهترین شاخص‌ها در ماهیان تغذیه شده از جیره حاوی ۲ و۸ گرم در کیلوگرم کولین مشاهده شد ) ۰۵/۰(p<. چربی لاشه ماهیان تغذیه شده از جیره حاوی ۲ و ۴ گرم کولین در کیلوگرم بیشتر از تیمار شاهد بود) ۰۵/۰(p<، ولی اختلاف معنا‏داری در پروتئین لاشه مشاهده نشد) ۰۵/۰(p>. چربی پلاسما و کبد، کلسترول، تری‌گلیسرید و فسفولیپید با افزایش سطوح کولین روندی افزایشی را نشان داد، اما فاقد اختلاف معنا‏دار بود) ۰۵/۰(p>. با توجه به نتایج، پیشنهاد می‌شود که به جیره تجاری بچه تاس‌ماهی سیبری به‌میزان ۲ گرم در کیلوگرم کولین اضافه گردد.

دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده روغن­های گیاهی دارای مقادیر کمی فسفاتید یا فسفولیپید می­باشند. مقدار این ماده در روغن سویا نسبت به سایر روغن­ها بیشتر بوده و ممکن است حتی به ۴ درصد برسد. در فرآیند تولید صنعتی روغن­ها، فسفاتیدها به منزله ماده زیان آور عمل کرده و وجود آنها در روغنی که برای مصرف به بازار عرضه می­شود نیز مسئله ساز است. اما چنانچه این ماده به شکل مناسبی در طی فرآیند تولید روغن جدا شود، دارای کاربردهای ارزشمندی نظیر ایفای نقش امولسیفایری در بسیاری از مواد و  سیستم­های غذایی می­باشد. این ماده متداولا لسیتین سویا نامیده می­شود. از نظر دستیابی به اطلاعات وسیع­تر، این بررسی در مورد ۵ واریته سویا (واریته­های سحر، سیمس، ویلیامز، هیل و گرگان ۳) به عمل آمده است. هگزان به عنوان حلال روغنکشی برای استخراج فسفولیپیدها مناسب نیست زیرا فسفولیپیدها ماهیت قطبی دارند از این رو بهترین حلال مخلوط کلروفرم و متانول است که به دلیل هزینه بالا در کارخانجات عملا مورد استفاده قرار نمی­گیرد، لذا از حلال مورد استفاده فعلی کارخانجات که نوعی هگزان با پلاریته بیشتر و هزینه کمتر است برای این تحقیق استفاده شد، با این حلال، بازده استخراج فسفولیپیدها تا ۷۲/۱ درصد افزایش یافت که در خور توجه است. نظر به این که ترکیب ساختمانی فسفاتید ها می­تواند در امر جداسازی از روغن و ویژگی­های کاربردی آنها موثر باشد، مقدار هر یک از فسفاتیدها (شامل فسفاتیدیل کولین، فسفاتیدیل اتانول آمین، فسفاتیدیل اینوزیتول و فسفاتیدیک اسید) تعیین گردید. نتایج نشان داد که از این حیث به لحاظ آماری بین واریته­های مختلف اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵/۰>p) .همچنین نتایج ترکیب اسیدهای چرب فسفاتیدها نشان داد که تفاوت نسبتا کمی میان واریته های مختلف وجود دارد. نتایج آزمون های دیگر نظیر عدد اسیدی، عدد پراکسید، مواد نامحلول در استن، مواد نامحول در هگزان و عدد گاردنر نیز نشان داد که بین واریته های مختلف اختلاف معناداری وجود دارد (۰۵/۰>p).
محمود محسنی، میرحامد سیدحسنی، حمیدرضا پورعلی، رضوان‌اله کاظمی، علی حلاجیان،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: پرورش فیل‌ماهی جوان پرورشی (Huso huso) صنعت نسبتاً جدید در ایران به شمار می‌آید. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سطوح مختلف کولین بر شاخص‌های رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون فیل‌ماهی جوان پرورشی بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، ۱۵۰ قطعه بچه‌فیل‌ماهی در تیمارهای شاهد، Cho۲، Cho۴، Cho۶ و Cho۸ به‌ترتیب شامل صفر، ۲، ۴، ۶ و ۸گرم کولین در هر کیلوگرم غذا با ۳ تکرار در هر تیمار به‌منظور بررسی عملکرد رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خون و سرم‌شناسی آنها به‌مدت ۱۲ هفته تغذیه شدند. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS ۲۴ از طریق آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه و دانکن صورت گرفت.
یافته‌ها: وزن نهایی، وزن کسب‌شده، شاخص نرخ رشد ویژه، نسبت بازده پروتئین، ضریب چاقی و ضریب تبدیل غذایی ماهیان تغذیه‌شده با جیره محتوی سطوح مناسب کولین (۲ تا ۴گرم در کیلوگرم) به‌طور معنی‌داری از ماهیان تغذیه‌شده با سایر جیره‌ها مناسب‌تر بود. بالاترین رشد و کارآیی غذا در ماهیان تغذیه‌شده با تیمار Cho۴ مشاهده شد. با افزایش کولین در جیره غذایی ماهیان به‌طور معنی‌داری میزان پروتئین و چربی لاشه افزایش، ولی رطوبت لاشه کاهش یافت. همچنین افزودن ۲ تا ۴گرم کولین در کیلوگرم به جیره منجر به ایجاد تفاوت معنی‌دار در میانگین تعداد یاخته‌های قرمز و سفید، فعالیت آنزیم‌های کبدی (آلانین‌آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز)، آلبومین و پروتئین تام خون نسبت به تیمار شاهد شد.
نتیجه‌گیری: به‌منظور دستیابی به بیشترین رشد و ترکیب بهینه لاشه فیل‌ماهی جوان پرورشی، مناسب‌ترین مقدار کولین، ۲ تا ۴گرم در کیلوگرم در جیره غذایی ماهی است.

محمود محسنی، سلطنت نجار لشگری، کادوسا موذن زاده، راحله اسماعیل نیا،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات سطوح مختلف کولین کلراید جیره غذایی(۰، ۲۵۰، ۵۰۰، ۷۵۰، ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ میلی‏گرم در هر کیلوگرم غذا)برعملکرد رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خون و سرم شناسی ماهی آزاددریای خزر طراحی و اجرا گردید.تعداد ۲۷۰ قطعه ماهی با وزن متوسط۳۸/۰±۸۲/۸ گرم در۱۸ وان فایبرگلاس۲۵۰ لیتری با ۳ تکرار در هر تیمار با یکی از ۶ جیره آزمایشی به مدت ۱۰ هفته تغذیه شدند. وزن نهایی، شاخص نرخ رشد ویژه، نسبت بازده پروتئین ماهیان تغذیه شده با جیره محتوی سطوح مناسب کولین (۷۵۰ تا ۱۰۰۰ میلی‏گرم کولین در کیلوگرمبطور معنا‎داری از ماهیان تغذیه شده با جیره شاهد و جیره Cho۲۵۰ بالاتر بود. ضریب تبدیل غذایی ماهیان تغذیه شده با تیمارهای Cho۷۵۰  و Cho۱۰۰۰ بطور معناداری نسبت به ماهیان تغذیه شده با تیمار شاهد پایئن‏تر بود.می‌توان اذعان نمود،ماهی آزاد نمی‌تواند نیازهای فیزیولوژیک کولین خود را با بیوسنتز کولین ازکبد و یا متیونین اضافه تأمین کند.با افزایش کولین در جیره غذایی،میزان پروتئین و چربی لاشه به طور معناداری افزایش ولی رطوبت لاشه کاهش یافت. همچنین مقادیر متوسط چربی کبد ماهیان تغذیه شده با تیمار شاهد و تیمار Cho۲۵۰ بطور معناداری نسبت سایر تیمارها کمتر بود.نتایج بیانگر همبستگی منفی بین افزایش سطح کولین کلراید در جیره و میزان فعالیت آنزیم‏های کبدی خون بود. با توجه به نتایج مطالعه حاضر میتوان اذعان نمود حد مناسب کولین کلراید در ماهی آزاد پرورشی دریای خزر، به میزان  ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ میلی‏گرم در کیلوگرم در جیره به منظور دستیابی به حداکثر رشد، ترکیب بهینه لاشه و سیستم ایمنی می باشد

دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

بتولین تری ترپنی از نوع لوپان پنج حلقه ای است که عمدتاً از گیاهان گونه Betula با اثرات بیولوژیکی متنوعی مانند خواص ضد HIV و ضد سرطانی به دست می آید. مطالعه حاضر با هدف افزایش تولید بتولین در کشت‌های کالوس Betula litwinowii  تحت تأثیر غلظت‌ها و مدت زمان اعمال الیسیتورها و پیش‌ماده­ها انجام شد. برگ­های جمع آوری شده از رویشگاه سنگده در تابستان در محیط کشت WPM حاوی هورمون­های ۲,۴-D و BAP کشت و کالوس­ها­ی چهارماهه در محیطی حاوی الیسیتورهایی چون اسید ­سالیسیلیک، کلرو­کولین­کلراید و کلرید ­کبالت و پیش‌ماده­هایی چون ساکارز، ویتامین و گلوکز بازکشت شدند. کالوس­ها در محیط­کشت­های جدید پس از ۲، ۳ و ۴ هفته برداشت و وزن تر و خشک آن‌ها محاسبه گردید. تجزیه‌وتحلیل داده­ها براساس آزمایش فاکتوریل دوعاملی (فاکتور اول الیسیتورها و پیش‌ماده­ها هرکدام در ۴ سطح و فاکتور دوم زمان با ۳ سطح) در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی و ۳ تکرار با نرم­افزار SPSS و مقایسه میانگین­ها نیز با استفاده از آزمون دانکن در سطح احتمال ۹۹ درصد انجام شد. نتایج نشان داد از بین الیسیتورها، استفاده از کلروکولولین کلراید به مدت دو هفته و در غلظت ۵/۱ میلی­گرم بر لیتر با افزایش بیش از ۳ برابری بتولین القایی نسبت به تیمار شاهد (۰۶۸/۰ میلی گرم بر گرم) بهترین بوده است. استفاده از پیش ماده ویتامین (ده برابر معمول WPM) در زمان سه هفته، باعث افزایش بیشترین بتولین القایی نسبت به شاهد ( ۱/۰ میلی گرم بر گرم) می­شود. بطورکلی در تحقیق حاضر همین تیمار به عنوان بهترین معرفی می­گردد. 

صفحه ۱ از ۱