جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای کونوس
فریال منصف، صابر خدابنده، ایرج نبی پور،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
حلزونهای دریایی از جنس Conus بهدلیل ترکیبات دارویی استخراج شده از سموم آنها بسیار مورد توجه قرارگرفتهاند. برای بررسی ساختار دستگاه تولید سم با دو روش رنگآمیزی، ۱۲ عدد از گونه C. textile از جزیره قشم جمعآوری و پس از تثبیت در بوئن، درون الکل به آزمایشگاه منتقل شدند. با شکستن صدف دستگاه تولید سم جدا و قسمتهای مختلف آن پس از قالبگیری و برش، با دو روش رنگآمیزی شامل هماتوکسیلین-ائوزین(HE)و هماتوکسیلین-ائوزین-گرین لایت (HEG) رنگ شده و عکسبرداری شدند. بررسی با لوپ نشان داد که اندام تولید سم شامل بخش تولید سم، بخش انتقال و تزریق سم است. بخش اولشامل حباب سم و مجرای سم و بخش دوم شامل کیسه رادولا و خرطوم بود. مقاطع رنگ شده به هر دو روش رنگآمیزی نشان داد که حباب سم، دارای فیبرهای ماهیچهای بوده و در وسط، مجرایی دارد که دارای یک ردیف سلول پوششی است. دیواره مجرای سم از ۳ بخش، شامل لایه خارجی عضلهای و لایه داخلی که از سلولهای اپیتلیالی استوانهای با هستةقاعدهای و لومن تشکیل شدهاند. مقایسه لامهای رنگآمیزی شده با HEG نشان داد که اجرای سیتوپلاسمی و هسته سلولها خیلی واضحتر بوده و بهخصوص گرانولها بهراحتی قابل شمارش و حتی بیومتری هستند. اگرچه روش متداول برای رنگآمیزی یعنیHE بهخوبی بخشهای مختلف غده را نشان میدهد، اما بهنظر میرسد روش HEG علاوه بر تمیز بخشهای مختلف بافتی، روش مناسبی برای بررسی نقش این اندام در تولید کونوتوکسینها به شکل گرانولهای ترشحی باشد.
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده
دراین تحقیق تولید دی استیل به عنوان عامل ایجاد عطر و طعم کره ای در صنایع غذایی با استفاده از باکتری های لاکتیکی جنس های لاکتوکوکوس( (Lactococcusو لوکونوستوک ( (Leuconostocمورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور فرایند تخمیر هوازی غیرمداوم برروی محیط کشتMRS ، محیط کشت بر پایه پودر آب پنیر ومحیط کشت بر پایه پودر شیر بدون چربی درشرایط مختلف دما، دورهمزن، میزان گلوکز به عنوان منبع کربن ، میزان تری سدیم سیترات به عنوان پیش ساز تولید دی استیل، درصد مایه تلقیح، میزان آنزیم کاتالاز، میزان خون گاوی به عنوان منبع پروتئین هم ومیزان نمک کلرید مس دو ظرفیتی انجام و شرایط بهینه برای به دست آوردن بالاترین راندمان تولید مشخص شد. نتایج نشان داد که بهترین شرایط تخمیر برای تولید دی استیل با استفاده ازآغازگرلاکتیکی مخلوط ودرمحیط کشت بر پایه پودر آب پنیرشامل دمای۳۲ درجه سانتی گراد، دورهمزن ۱۸۰ دور در دقیقه ، گلوکز۶ گرم برلیتر، تری سدیم سیترات ۵ گرم برلیتر ، میزان مایه تلقیح ۵ درصد، میزان آنزیم کاتالاز۶ میلی لیتر برلیتر، میزان خون گاوی۴ گرم بر لیتر و میزان نمک کلرید مس دو ظرفیتی ۱۵میلی گرم برلیتر می باشد. در نهایت از یک فرمنتور۱۰ لیتری باحجم کاری ۵/۶ لیتر، برای تولید دی استیل در شرایط بهینه استفاده شد که مقدار۹۴۵ میلی گرم بر لیتردی استیل در کشت بهینه به دست آمد.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
توسعه فناوری ماهوارههای سنجش از دور، قابلیت زیادی در تولید تصاویر چندطیفی ایجاد کرده است. این تصاویر ویژگیهای مکانی، طیفی و رادیومتری مختلفی دارند. امکان اخذ تصاویری که هم دقت طیفی و هم دقت مکانی بالایی داشته باشند، بهدلیل محدودیتهای عملی در ساخت سنجندهها امکانپذیر نمیباشد. برای غلبه بر این مشکل میتوان از فرایند ادغام تصاویر استفاده کرد. در این فرایند، اطلاعات مکانی از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا و اطلاعات طیفی از تصاویر با دقت طیفی بالا استخراج و با یکپارچه کردن آنها، تصویری با دقت مکانی و طیفی بالا ایجاد میشود. ادغام اطلاعات موجب افزایش کاربری آن شده، بهنحوی که میتوان به تصویر جدید با اطلاعات جامعتر دسترسی پیدا کرد. فرایند ادغام ایدئال فرایندی است که سبب تخریب اطلاعات طیفی نشده و ویژگیهای طیفی را بهطور کامل حفظ و خواص مکانی را به تصاویر چندطیفی اضافه کند. روشها و الگوریتمهای موجود برای ادغام تصاویر ماهوارههای جدید بهدلیل تغییراتی که در ماهوارهها صورت گرفته، کارایی لازم را ندارند (امکان ادغام تصاویر با نسبت دقت مکانی بیش از ۶ را ندارند). در این صورت فراهم کردن روشهای جدید ادغام برای تصاویر با نسبت دقت مکانی بالا (بیش از ۱۰) لازم و ضروری میباشد.
در این مقاله الگوریتم جدیدی برای ادغام اطلاعات مکانی تصویر IKONOS با دقت مکانی یک متر و اطلاعات طیفی تصاویر SPOT با دقت مکانی ۲۰ متر، معرفی شده است (نسبت دقت مکانی ۲۰). این الگوریتم در سطح ویژگی بوده و براساس مدل شبکیه چشم میباشد.
مقایسه نتایج با چند الگوریتم مشهور IHS، HPF، PCA، موجک، و روش هیبرید موجک-PCA بر روی این تصاویر انجام شد. ارزیابی کیفی و کمی اطلاعات مکانی و طیفی تصاویر ادغام شده صورت گرفت، نتایج مؤید بهینه بودن الگوریتم پیشنهادی نسبت به روشهای مذکور، از نظر حفظ اطلاعات طیفی و مکانی میباشد. یکی از ویژگیهای بارز این روش پیشنهادی نیاز نداشتن به فرایند نمونهبرداری مجدد است که در تمامی روشهای قبلی اجتناب ناپذیر بوده و یک فرایند مخرب اطلاعات مکانی محسوب میشود.