۱۰ نتیجه برای کوپر
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
قالبگیری مولکولی ازجمله روشهای نوین در تهیه محصولات جاذب با عملکرد اختصاصی است؛ بهصورتی که زمینه پلیمری نهایی دارای مکانهایی برای اتصال انتخابی به مولکول هدف باشد. در این پژوهش سنتز و عملکرد فیلمهای قالبگیری شده مولکولی(MIM) ، تهیه شده با روش الکتروریسی، بهعنوان جاذبی اختصاصی برای استخراج آفتکش مکوپروپ (MCPP) مورد بررسی قرار گرفت. سنتز فیلمها درحضور متاکریلیک اسید (MAA) بهعنوان مونومر و پلیاتیلنترفتالات (PET) بهعنوان جزء اصلی مورد نیاز برای تشکیل محلول پلیمری و با استفاده از حلالهای دیکلرومتان (DCM) و تریفلورواستیکاسید (TFA) صورت گرفت. فیلمها توسط حلال شسته شدند تا مولکول قالب از ساختار آنها حذف و نواحی اتصال آزاد شود. سپس قدرت فیلمهای قالبگیری شده در جذب اختصاصی آفتکش مکوپروپ بررسی شد. با توجه به نتایج بهدست آمده، محلول با غلظت ۲۰ درصد وزنی حجمی از PET بهعنوان محلول بهینه برای الکتروریسی تعیین شد. بین قدرت جذب فیلم قالبگیری شده (MIM) و فیلم شاهد (NIM) در نسبتهای مختلف از MCPP و MAA (۱ به ۲، ۱ به ۴، ۱ به ۶ و ۱ به ۸) اختلاف معنیداری وجود داشت (۰۵/۰p<) و نسبت ۱ به ۴ بیشترین قدرت جذب را نشان داد. همچنین گزینشپذیری فیلمهای تولیدی در جداسازی آفتکش توفوردی بهعنوان ترکیبی با ساختار مشابه مکوپروپ و دیازینون بهعنوان آفتکش با ساختاری متفاوت مورد سنجش قرار گرفت. قابلیت فیلمها در پاکسازی MCPP از محیطهای آبی (آب معدنی و آب چاه) نیز بررسی شد که نتایج، نشانگر عملکرد موفق فیلمهای قالبگیری شده نسبت به انواع NIM بود.
عبدالعزیز خدمت کن، بهروز محمدزاده، محمد قلیزاده، علی کاظمی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
با هدف ارزیابی خطر سلامت و تعیین حدود مجاز مصرف ماهیان کوپر (Argyrops spinifer)، کوترساده (Sphyraena jelloo) و گوارزیم دم رشته ای (Nemipteru japonicus) تعداد ۳۳ قطعه ماهی از اسکله صیادی جفره بوشهر صید شد. ماهیان پس از انتقال به آزمایشگاه، آماده سازی شدند و غلظت فلزات سنگین آهن، منگنز، و کبالت در عضله ماهیان توسط دستگاه طیفسنج جرمی – پلاسمای جفت شده القائی سنجش شد. غلظت فلزات در عضله ماهیان با استانداردهای بین المللی مقایسه شدند. به منطور ارزیابی خطر سلامت شاخص خطر و شاخص مجموع خطرات فلزات سنگین، و جهت تعیین حدود مجاز مصرف میزان جذب روزانه و هفتگی، حد مجاز مصرف روزانه و نرخ مجاز مصرف در دو گروه سنی بزرگسالان و کودکان برآورد شدند. بر اساس نتایج میزان منگنز در هر سه گونه (۵۹/۳۶ تا ۴۸/۵۵ میکروگرم در گرم) از استاندارد سازمان جهانی بهداشت و آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا بیشتر بود. همچنین میزان کبالت در ماهیان کوپر و کوتر ساده (۶۲/۶۶ و ۳۸/۰ میکروگرم در گرم) از استاندارد سازمان جهانی بهداشت بیشتر بود. بر اساس شاخص خطر، مجموع خطرات فلزات سنگین، میزان جذب روزانه و هفتگی مصرف هیچ کدام از ماهیان از نظر هر سه فلز سنگین خطری برای سلامت مصرف کننده به همراه نداشت. افزون بر این بالاترین حدمجاز مصرف در بزرگسالان و کودکان در ماهی کوپر (۱۲/۱۰ و ۱۷/۲ کیلوگرم در روز، )، و کوتر ساده (۳۶/۲۹ و ۲۹/۶ کیلوگرم در روز) منگنز در و گوارزیم دم رشته ای (۲۵/۱۸۴ و ۴۸/۳۹ کیلوگرم در روز) کبالت تعیین گردید.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
بیوسورفکتانتها متابولیتهای تولید شده توسط میکروارگانیسمها هستند که به دلیل دارا بودن ویژگیهای سودمند فراوان، از قابلیتهای بالقوه و کاربردی گستردهای در صنایع مختلف برخوردار میباشند. علیرغم مزایای بسیار، به دلایل فنی و اقتصادی از جمله راندمان پایین، هزینه بالای تولید و فرآوری، و نوع سویههای تولیدکننده، استفاده تجاری از بیوسورفکتانتها بهویژه در صنایع غذایی و دارویی محدود میباشد. اکثر میکروارگانیسمهای تولیدکنندهی بیوسورفکتانتها که تاکنون مورد بررسی قرار گرفتهاند، سویههایی بیماریزا بوده که کاربرد بیوسورفکتانت خام حاصل از آنها در مصارف صنعتی و زیستمحیطی بهویژه در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی براحتی قابل پذیرش نخواهد بود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تولید حداکثری بیوسورفکتانت متصل به سلول توسط لاکتیکاسیدباکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم (ATCC ۸۰۱۴) از طریق تغییر و بهینهسازی میزان منبع کربنی اصلی محیط کشت میکروبی اختصاصی انجام گرفته است. بدین منظور، سه ترکیب محیط کشت با میزان گلوکز متفاوت، از نظر تولید تودهی سلولی و بیوسورفکتانت در فلاسکهای همخورنده و همچنین در بیوراکتور غیرمداوم (تحت شرایط دما، pH و سرعت همزدن کنترلشده) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تخمیر هم در آزمایشات مربوط به فلاسکها و هم در بیوراکتور، نشاندهندهی حداکثر غلظت تودهی سلولی (۹۲/۳ و ۱۷/۴ گرم بر لیتر) و حداقل کشش سطحی (۱۷/۴۱ و ۴۸/۴۰ میلینیوتن بر متر) و در نتیجه حداکثر میزان بیوسورفکتانت تولیدی در محیط کشت حاوی ۳۰ گرم بر لیتر گلوکز میباشند. همچنین، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز نشان داد که بیوسورفکتانت تولید شده مخلوطی از پروتئین، پلیساکارید و احتمالاً گروه فسفات میباشد و دارای ساختار گلیکوپروتئینی است.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله رکوپراتور یک میکروتوربین۲۰۰ kW با در نظر گرفتن هزینه و کارایی به عنوان پارامترهای کلیدی، با الگوریتم ژنتیک چند هدفه بهینهسازی شده است. از روش ε-NTU برای تخمین کارایی و افت فشار استفاده شده است. هزینه کلی رکوپراتور شامل هزینه سرمایهگذاری، هزینه کارکرد و هزینه تعمیرات و نگهداری میباشد. مبدل حرارتی صفحه پرهدار با پره نواری و آرایش جریان متقاطع و مخالف برای بهینهسازی انتخاب شده است. گام پره، ارتفاع پره، طول نوار، طول مسیر جریان سرد، طول مسیر بدون جریان و طول مسیر جریان گرم به عنوان شش پارامتر طراحی در نظر گرفته شدهاند. الگوریتم ژنتیک با مرتبسازی نامغلوب۲ برای بیشینه کردن کارایی رکوپراتور و کمینه کردن هزینه کلی آن به عنوان توابع هدف استفاده شده است. جوابهای بهینهسازی به صورت مجموعهای از جوابهای بهینه به نام منحنی بهینه پارتو ارائه شدند. نتایج، تضاد دو تابع هدف را به خوبی نشان میدهند، به عبارتی دیگر هر تغییر در پارامترهای هندسی که کارایی را افزایش دهد هزینه را هم افزایش میدهد و بالعکس. در انتها طرحهای بهینه بدست آمده بر اساس مفهوم مرتبسازی نامغلوب با یکدیگر مقایسه شدند و طرحهای بهینه نهایی بدست آمدند.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف از این پژوهش شناخت وطراحی فرایند تحلیل مدل تصمیمگیری چند معیاره کوپراس در رتبهبندی سکونتگاههای روستایی بر اساس میزان آسیبپذیری فیزیکی در برابر مخاطرات (زلزله) است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی میباشد. بدین منظور برای شناسایی شاخصهای آسیب پذیری با تأکید ویژه بر مناطق روستایی از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی آسیب پذیری بهره گرفته شد. بر این اساس ۱۳ شاخص شناسایی گردید و مبنایی برای جمعآوری اطلاعات میزان آسیب پذری روستاهای مورد مطالعه در دهستان چالان چولان پس از زلزله سالا ۱۳۸۵ شد. این اطلاعات جمعآوری شده در فرایند انجام کار پس از نرمال سازی شاخصها و وزن دهی به آنها در فرایند مدل کوپراس مورد استفاده قرار گرفتند و بر اساس آن روستاهای مورد مطالعه رتبهبندی شدند. نتایج مدل کوپراس نشان میدهد روستاهای باباپشمان، دوسر و گاراژ به ترتیب بیشترین آسیب پذیری و روستاهای حشمت آباد، بهزاد آباد و احمدآباد کمترین آسیب پذیری را در زلزله سال ۱۳۸۵ دشت سیلا خور لرستان داشتهاند
دوره ۱۹، شماره ۱۲۸ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
در این مطالعه با توجه به اهمیت روز افزون جایگزینی پروتئین های گوشتی با یک منبع غذایی سالم به بررسی جایگزینی گوشت با مایکوپروتئین های قارچی پرداخته شد که با توجه به خصوصیات مورفولوژی شبیه به گوشت و ارزش غذایی بالا می تواند جایگزین مناسبی برای گوشت در فرآورده های گوشتی حاصل از آن باشد هدف از این تحقیق بهبود ارزش تغذیه ای و سلامتی و بافتی محصولات پروتئنی حاوی گوشت بود که نتایج نشان با جایگزینی کامل گوشت با مایکوپروتئین ها ویژگی های بافتی محصول از جمله سفتی، قابلیت ارتجاعی و صمغیت نمونه ها بصورت معنی داری کاهش و از طرفی محتوای رطوبتی نمونه ها تغییر معنی داری نداشت همچنین در بررسی ارزش تغذیه ای نمونه های محتوی ماییکوپروتئین قارچی نسبت به نمونه های حاوی گوشت مقدار چربی غیراشباع و پروتئین بالا و کربوهیدرات و خاکستر کمتری داشت که بیانگر ارزش تغذیه ای و سلامتی بالاتر سوسیس های تهیه شده از مایکوپروتئین قارچی نسبت به گوشت گاو می باشد.
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
سارس کرونا ویروس-۲ جدیدترین عضو از خانواده کروناویروس که عامل همه گیری اخیر در سطح جهان می باشد، صدمات شدیدی را در زمینه های مختلف به اکثر دولت ها تحمیل کرده است. کنترل این بیماری از اولویت های حال حاضر جهان است. از راهکار های مناسب جهت مبارزه و کنترل این بیماری می توان به مواردی از جمله شناسایی افراد مبتلا و جداسازی آن ها، تلاش برای تولید واکسن موثر، یافتن راه حل های درمانی موثر و کم خطر و در نهایت اتخاذ تصمیم گیری های بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی صحیح در سطح کلان جامعه اشاره کرد. انجام تست های سرولوژیک اطلاعات مفیدی را در همه زمینه های فوق فراهم می کنند. در این مقاله به بررسی اهمیت انجام آزمایش های سرولوژیک سارس کرونا ویروس-۲ در تشخیص ، واکسن ، درمان و تصمیم گیری های کلان در جامعه می پردازیم.
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
سارس کرونا ویروس-۲ جدیدترین عضو از خانواده کروناویروس که عامل همه گیری اخیر در سطح جهان می باشد، صدمات شدیدی را در زمینه های مختلف به اکثر دولت ها تحمیل کرده است. کنترل این بیماری از اولویت های حال حاضر جهان است. از راهکار های مناسب جهت مبارزه و کنترل این بیماری می توان به مواردی از جمله شناسایی افراد مبتلا و جداسازی آن ها، تلاش برای تولید واکسن موثر، یافتن راه حل های درمانی موثر و کم خطر و در نهایت اتخاذ تصمیم گیری های بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی صحیح در سطح کلان جامعه اشاره کرد. انجام تست های سرولوژیک اطلاعات مفیدی را در همه زمینه های فوق فراهم می کنند. در این مقاله به بررسی اهمیت انجام آزمایش های سرولوژیک سارس کرونا ویروس-۲ در تشخیص ، واکسن ، درمان و تصمیم گیری های کلان در جامعه می پردازیم.
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: هنوز درمان قطعی و یا واکسن موثری علیه ویروس مرس ارایه نشده که این امر نشاندهنده اهمیت روزافزون مطالعه این ویروس است. در میان پروتئینهای این ویروس گلیکوپروتئین S بهعلت عملکرد و ساختار آن همواره بهعنوان یک کاندید اصلی برای تحقیقات واکسن علیه آن مطرح بوده است. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی ساختار، عملکرد و خواص ایمنیزایی پروتئین S با استفاده از نرمافزارهای بیوانفورماتیکی است که نتایج آن میتواند راه را برای طراحی واکسنی موثر علیه این ویروس هموار سازد.
مواد و روشها: ۳۵ توالی گلیکوپروتئین S ویروس مرس از بانک ژنی دریافت و تغییرات در سطح اسیدآمینه بررسی شد. علاوه بر این توالیها با نرمافزارهای متعددی برای بررسی تغییرات پس ترجمهای مورد آنالیز قرار گرفتند. از نرمافزارهای متعددی برای بررسی خواص ایمنیزایی و آلرژیک پروتئین استفاده شد و درنهایت ساختار این پروتئین با استفاده از نرمافزار SOPMA مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیشترین تغییرات در اسیدآمینههای ۹۵، ۱۲۳ و ۶۹۶ نشان داده شد و نتایج نشاندهنده وجود چهار اپیتوپ سلول B در گلیکوپروتئین S بود. همچنین تغییرات پس از ترجمهای از جمله گلیکوزیلاسیون و فسفوریلاسیون در مناطق متعددی یافت شد. این پروتئین فاقد خاصیت آلرژیک بود و قسمت اعظم آن از مارپیچ آلفا تشکیل شده است.
نتیجهگیری: گلیکوپروتئین S مخصوصاً در منطقه RBD ناحیه S۱ دارای قابلیت بالایی برای تحریک سیستم ایمنی میزبان است و همچنین تمام ویژگیها برای ساخت یک پروتئین نوترکیب از جمله پایداری در سلولهای میزبان را دارد. استفاده از گلیکوپروتئین S، بهویژه ناحیه S۱، بهعنوان کاندید مناسبی برای طراحی واکسن پیشنهاد میشود.
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه، زندگی بشر بهطور فزآیندهای شبیه به بازیها شده است؛ نه تنها به این دلیل که بازیها به بخشی گستردهای از زندگی انسان تبدیل شدهاند؛ بلکه فعالیتها، سیستمها و خدمات نیز بهطور فزآیندهای بازیگونه شدهاند. بنابراین، چالش کلیدی سازمانها در عصر دیجیتال کنونی استفاده از سیستمهای بازیگونه جهت ارتقاء انگیزه و مهارت کاربران میباشد. هدف این پژوهش، تحلیل و ارزیابی سیستمهای مدیریت یادگیری از منظر قابلیتهای بازیوار است. این تحقیق، به لحاظ هدف، در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش، در قالب تحقیقات کیفی- کمی است. در گام نخست، با مطالعه و مداقهی مبانی نظری و پیشینه تجربی، و همچنین نظرخواهی از خبرگان، تعداد هفت توانمندساز بازیوار شناسایی گردید که جهت ارزیابی و رتبهبندی تعداد ۴ سامانه آموزش مجازی بازیوار مورد استفاده قرار گرفتند. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشگاه خلیج فارس تشکیل دادند. تعداد ۱۰ نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه با روش نمونهگیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند که از دانش تجربی و تئوریک مناسب در زمینهی بکارگیری و استفاده از سامانههای مورد بررسی برخوردار بودند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهی محققساخته است که روایی آن با روش تحلیل محتوای صوری و پایایی آن نیز با روش ضریب کندال با مقدار ۸۳/۰ تأیید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از روشهای تلفیقی کریتیک – کوپراس استفاده شده است. نتایج نشان میدهد؛ از بین سیستمهای مدیریت یادگیری مورد بررسی؛ سیستم ایسپرینگ بالاترین امتیاز را بدست آورده است.