جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای کپور سرگنده

حمید جاوید، سید علی جعفر پور،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

در این پژوهش از گوشت ماهی کپور سرگنده به‌‌منظور تهیه سوریمی استفاده شد و تأثیر ۳ عامل مستقل آنزیم ترانس‌گلوتامیناز میکروبی (۵/۰، ۷۵/۰ و ۱ درصد)، نمک (۰، ۲۵/۱ و ۵/۲ درصد) و دمای قوام‌یابی (۳۵، ۴۰ و ۴۵ درجه‌ سانتی‌گراد) بر ویژگی‌های بافتی و رنگ سوریمی تهیه شده بررسی گردید. نتایج به‌دست آمده نشان داد مقدار آنزیم ۵/۰ درصد به‌‌همراه مقدار نمک ۲۵/۱ درصد و تیمار دمایی ۴۵ درجه سانتی‌گراد به‌عنوان تیمار بهینه عمل کرد. به عبارتی استفاده از ۵/۰ درصد آنزیم‌ بدون کاهش چشمگیر در ویژگی‌های بافتی نظیر سختی، به‌هم‌ پیوستگی و کشسانی ژل سوریمی تولیدی به کاهش استفاده از نمک از مقدار ۵/۲ درصد به ۲۵/۱ درصد منجر شد. براساس نتایج، با افزایش مقدار آنزیم میزان ظرفیت نگهداری آب (WHC) به‌طور معنا‌داری کاهش یافت (۰۵/۰p<). از سویی دیگر با کاهش مقدار آنزیم و نمک شاخص‌ سفیدی و روشنایی بافت ژل سوریمی افزایش یافت. تأثیر همزمان افزایش نمک و کاهش دمای قوام‌یابی منجر به افزایش معنا‌دار عامل قرمزی (a*) شد (۰۵/۰p<). از سوی دیگر تأثیر آنزیم به‌تنهایی بر مقدار زردی (b*) معنا‌دار نبود درحالی‌که تأثیر همزمان افزایش مقدار آنزیم و دما منجر به افزایش معنا‌دار عامل b* شد (۰۵/۰p<). 
سعید شهبازی ناصراباد، سید علی اکبر اکبر هدایتی، عطا مولودی صالح،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

 سموم مالاتیون و دیازینون از سموم ارگانوفسفره بسیار پرکاربرد در مزارع زراعی و به خصوص در شمال کشور می­باشد. در تحقیق حاضر ابتدا با تعیین دامنه غلظت کشنده سم دیازینون و مالاتیون و محاسبه میزان مرگ و میر ماهیان کپور سرگنده در زمان­های ۲۴، ۴۸، ۷۲ و ۹۶ ساعت، سمیت کشنده آن با روش پروبیت آنالیز محاسبه گردید و سپس با توجه به میزان LC۵۰ به دست آمده، به منظور بررسی اثرات این سموم بر پارامترهای خونی ماهی کپور سرگنده آزمایشی جداگانه طراحی شد که در آن ماهیان کپور سرگنده را در ده تیمار با ۳ تکرار (۴ غلظت متفاوت سم دیازینون، ۴ غلظت متفاوت سم مالاتیون و ۱ تیمار شاهد برای هر سم) به مدت ۷ روز در معرض غلظت­های مختلف تحت کشنده سموم مورد نظر (۵/۱۲، ۲۵، ۵/۳۷ و ۷۵ درصد از غلظت کشنده (LC۵۰ ۹۶h) قرارگرفتند، پس از ۷ روز خونگیری از ماهیان انجام شده، برخی پارامترهای هماتولوژی نظیر هماتوکریت، هموگلوبین، شاخص­های گلبول قرمز، تعداد کل گلبولهای سفید و قرمز و شمارش افتراقی گلبولهای سفید (درصد لنفوسیت، مونوسیت، نوتروفیل و ائوزینوفیل) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تعیین سمیت حاد نشان داد که سم دیازینون برای ماهی کپور سرگنده نسبت به سم مالاتیون اثر کشندگی بیشتری دارد، همچنین نتایج حاصل از بررسی شاخص­های هماتولوژی ماهیان کپور سرگنده در معرض سم دیازینون، کاهش معنی­دار گلبول­های قرمز و سفید را با افزایش میزان غلظت سم نشان داد (۰۵/۰>P)، همچنین با افزایش میزان سم دیازینون، نوتروفیل­ها و لنفوسیت­ها به طور معنی­داری به ترتیب افزایش و کاهش یافتند (۰۵/۰>P).

دوره ۱۳، شماره ۵۸ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده  این پژوهش با هدف بهبود ویژگی­های رئولوژیکی ژلاتین استحصالی از پوست کپور سرگنده با کمک آزمون­های رئولوژیک انجام شد. در تحقیق حاضر از پوست ماهی کپور سرگنده (Hypophtalmichthys  nobilis) به منظور تولید ژلاتین استفاده شد و تاثیر آنزیم ترانس­گلوتامیناز بر ژلاتین در فعالیت­های مختلف ( ۱، ۳ و ۶واحد بر گرم ژلاتین) در زمان­های اثر مختلف (۱۵، ۳۰ و ۶۰ دقیقه) در pH ، ۸۲/۵ بررسی شده است. نتایج نشان داد که افزودن آنزیم ترانس گلوتامیناز درحداقل فعالیت آنزیم و حداقل زمان اثر آن (۱واحد بر گرم ژلاتین در ۱۵ دقیقه) بدون آنکه تاثیر معنی داری بر رنگ ژلاتین (EΔ) بگذارد (۰۱/۰p≥)، قدرت ژلی ژلاتین را به طور معنی داری (۱±۲۵۸ گرم) نسبت به ژلاتین شاهد (۱±۲۲۸ گرم) افزایش داد (۰۱/۰p≤). با افزایش مقدار آنزیم و زمان اثر واکنش آن، قدرت ژلی کاهش پیدا کرد. همچنین نقطه ذوب و نقطه بستن ژل با تاثیر آنزیم افزایش یافت. در تمامی نرخ­های برشی آنزیم ترانس­گلوتامیناز باعث افزایش ویسکوزیته ظاهری شد. افزایش مدول ذخیره (G') همراه با افزودن آنزیم ترانس­گلوتامیناز، تشکیل ژل قوی­تر را نشان داد و تغییرات در G"، G'و زاویه فازی (δ) در روبش گرمایشی و سرمایشی نشان دهنده افزایش نقطه ذوب و نقطه بستن ژل بوده است. نتیجه اینکه می­توان از آنزیم ترانس­گلوتامیناز میکروبی به میزان ۶-۱ واحد بر گرم در بهبود ویژگی­های کیفی ژلاتین استخراجی از ماهی کپور سرگنده استفاده نمود.

دوره ۱۹، شماره ۱۳۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کربوکسی متیل سلولز بر کاهش جذب روغن و بررسی کیفیت ناگت ماهی کپور سرگنده در طی فرآیند سرخ کردن عمیق می‌باشد. جهت بهینه‌سازی ناگت ماهی از سطوح مختلف هیدروکلوئید کربوکسی متیل سلولز (۲۵/۰، ۵۰/۰ و ۷۵/۰ درصد)در فرمولاسیون گوشت، در بخش آرد زنی اولیه (۲۵، ۵۰ و ۷۵ درصد) و در خمیرآبه(۲۵/۰، ۵۰/۰ و ۷۵/۰ درصد) استفاده شد. تمامی ناگت‌های پیش سرخ شده در دمای ۱۸۰ درجه سانتی‌گراد به مدت ۳ دقیقه سرخ شدند. روش‌شناسی سطح پاسخ با استفاده از یک طرح باکس بانکن برای ارزیابی پارامتر‌های ثابت مطالعه بر میزان رطوبت، جذب روغن، چروکیدگی، چسبندگی، شاخص روشنایی و پذیرش کلی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش درصد صمغ در مراحل تهیه فرمولاسیون اولیه و همچنین خمیرآبه، میزان رطوبت به‌صورت غیرمعنی‌داری در ابتدا افزایش و سپس کاهش یافت(۰۵/۰<p) ولی با افزایش درصد صمغ در مرحله آردزنی همواره میزان رطوبت افزایش یافت. از طرفی مشخص شد که با افزایش صمغ موجود تا ۵/۰ درصد در فرمولاسیون اولیه میزان جذب روغن کاهش ولی میزان چروکیدگی و چسبندگی افزایش یافت. یافته‌ها نشان داد که با افزایش درصد صمغ مرحله آردزنی میزان شاخص روشنایی به‌صورت جزئی افزایش یافت ولی با افزایش درصد صمغ خمیرآبه در ابتدا میزان این شاخص افزایش و سپس کاهش یافت. نتایج بهینه‌‌سازی فرمولاسیون نشان داد که برای ناگتی با بهترین کیفیت بایستی درصد صمغ در فرمولاسیون اولیه، مرحله آردزنی و خمیرآبه به ترتیب ۵۰/۰، ۷۵ و ۷۳/۰ درصد باشد تا تحت شرایط مذکور مطلوبیت ۸۰۱/۰حاصل گردد.
 

صفحه ۱ از ۱