جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای کیفیت گوشت
فریده بخشی، کاوه رحمانی فرح، ابراهیم حسین نجدگرامی، رامین مناف فر، امیر توکمه چی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: سیستم بیوفلوک، استفاده از میکروارگانیزمهایی مانند باکتریهای هتروتروف، جلبکها، زئوپلانکتونهای غذایی و آغازیان است که مواد دفعی آبزیان پرورشی و غذای خوردهنشده در استخرها را تجزیه و مصرف میکنند و بهعنوان یک سیستم مدرن آبزیپروری موجب افزایش بازدهی استخرهای پرورش شده است. هدف این تحقیق، بررسی کیفیت گوشت ماهیان کپور معمولی پرورشیافته در سیستم بیوفلوک طی دوره نگهداری در یخچال (°C۱±۴) بود.
مواد و روشها: در تحقیق تجربی حاضر، ۳۰۰ قطعه بچه ماهی کپور معمولی بهمدت ۹ هفته، با غذای تجاری (شاهد) و سه تیمار آزمایشی، تغذیه شده و سپس شاخصهای کیفی گوشت ماهیان مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS ۲۱ و توسط آزمون چنددامنهای دانکن، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد.
یافتهها: پایینترین کیفیت طعم گوشت ماهی در تیمار ملاس مشاهده شد و با سایر تیمارها اختلاف معنیدار داشت (۰/۰۵<p). در حالی که در سایر پارامترهای حسی گوشت پخته و درصد افت پخت، هیچ گونه اختلاف معنیداری بین تیمارها مشاهده نشد (۰/۰۵<p). تیمار شاهد و تیمار بیوفلوک ملاس بهترتیب کمترین و بیشترین شاخص قرمزی رنگ پوست را داشتند. با افزایش دوره ماندگاری میزان تیوباربیتوریکاسید در تیمار شاهد و در تیمارهای بیوفلوک بهترتیب افزایش و کاهش معنیدار داشت (۰/۰۵>p). مقادیر سولفیدریل و پپتیدهای محلول در تریکلرواستیکاسید با گذشت زمان نگهداری ماهیها کاهش یافتند.
نتیجهگیری: سیستم بیوفلوک در کیفیت گوشت ماهیان کپور معمولی پرورشیافته در طی دوره نگهداری در یخچال تاثیر مثبت دارد و دوره ماندگاری آن را افزایش میدهد.
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش ماهیها با خونگیری و یخگذاری بهطور مستقیم کشتار شدند و خصوصیات کیفی گوشت آنها بهمنظور ارزیابی اثرات فعالیت قبل از مرگ بر کیفیت گوشت ماهی، بررسی گردید. جمود نعشی با روش اُفتادگی دم از لبه میز اندازهگیری شد. نتایج نشان دادند که روش کشتار ماهی بر کیفیت گوشت تاثیر معنیدار دارد (۰۵/۰>P). جمود نعشی در ماهیهایی که بهطور مستقیم با یخگذاری مردند ۱۲ ساعت پس از مرگ کامل شد درحالیکه ماهیهایی که با روش خونگیری و یا با خارج شدن از آب (شاهد) کشتار شدند، بهترتیب ۹ و ۳ ساعت پس از مرگ جمود نعشی کامل داشتند. بهطور کلی طی دوره آزمایش pH گوشت در تیمار یخگذاری شده بیشتر از سایر تیمارها و برای تیمارهای یخگذاری، خونگیری و شاهد بلافاصله پس از مرگ بهترتیب ۵۳/۶، ۳۴/۶ و ۳۲/۶ بود. شاخص انکسار چشم در کلیه تیمارها طی ۷۲ ساعت روند افزایشی نشان داد و دامنه تغییرات آن از ۳۶/۱ تا ۸۴/۴ بود. در تیمار یخگذاری شده در کل دوره شاخص انکسار چشم کمتر از دیگر تیمارها بود. میزان آبچک تولید شده نیز اختلاف معنیداری بین تیمارها داشت (۰۵/۰>P). درصد آبچک ۷۲ ساعت پس از مرگ در تیمارهای یخگذاری، خونگیری و مرگ خارج آب به ترتیب ۷۳/۱، ۸۴/۱ و ۸۶/۱ بود. نتایج رنگسنجی گوشت ۷۲ ساعت پس از مرگ، اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف نشان نداد (۰۵/۰<P). روشهای کشتار یخگذاری، خونگیری و مرگ خارج آب تاثیر معنیداری بر شاخصهای رنگسنجی پوست بین تیمارها و در طول ۷۲ ساعت نگهداری پس از مرگ داشت (۰۵/۰>P). میزان روشنایی، زردی و تهرنگ پوست ماهیان طی دوره روند افزایشی و قرمزی روند کاهشی داشت. فام تغییرات قابل توجهی در طول دوره نشان نداد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ماهیهایی که مستقیماً با یخگذاری کشتار شدند کیفیت گوشت بهتری نسبت به سایر تیمارها داشتند.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۳ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
به دلیل عوارض مصرف آنتیبیوتیکهای محرک رشد در تغذیه طیور از قبیل افزایش مقاومت میکروبی، صنعت طیور به دنبال جایگزین کردن این مواد با ترکیباتی مانند فیتوجنیکها و اسیدهای آلی میباشد. لذا هدف از این تحقیق، بررسی اثر افزودن گلیسیریدهای اسید بوتیریک و اسانس اوژنول به جیره غذایی جوجههای گوشتی بر خواص کیفی و حسی گوشت بود. تعداد ۳۰۰ قطعه جوجه گوشتی سویه تجاری راس ۳۰۸ در قالب طرح کاملاً تصادفی و در شش جیره آزمایشی شامل جیره شاهد (T۱)، T۲ (حاوی ppm ۵۰۰ اوژنول)، T۳ (حاوی ppm ۱۰۰۰ اوژنول)، T۴ (حاوی w/w% ۲/۰ گلیسیریدهای اسید بوتیریک)، T۵ (حاوی w/w% ۲/۰ گلیسیریدهای اسید بوتیریک و ppm ۵۰۰ اوژنول) و T۶ (حاوی w/w% ۲/۰ گلیسیریدهای اسید بوتیریک و ppm ۱۰۰۰ اوژنول) پرورش یافت. پس از گذشت ۴۲ روز، جوجههای گوشتی کشتار و آزمونهای pH، ظرفیت نگهداری آب (WHC)، افت خونابه، افت پخت و ارزیابی حسی در روزهای معین روی عضله سینه (فیله) انجام شد. یافتهها نشان داد که افزودن اوژنول و گلیسیریدهای اسید بوتیریک به جیره غذایی جوجههای گوشتی موجب کاهش افت خونابه در فیلهها شد ولی تاثیر معنیداری بر WHC ایجاد نکرد. افزودن گلیسیریدهای اسیدبوتیریک و اوژنول روی افت پخت بیتأثیر بوده ولی مقبولیت حسی گوشت پخته را بهبود داد. pH فیلههای مرغ بصورت معنیداری تحت تاثیر قرار گرفته و در دامنه ۸۱/۵-۶۹/۵ قرار گرفت. در مجموع، افزودن اوژنول و گلیسیریدهای اسید بوتیریک به جیره غذایی جوجههای گوشتی منجر به کاهش افت خونابه و بهبود نسبی ویژگیهای حسی گوشت شد.
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
به منظور بررسی توان یک پروبیوتیک بومی از جنس باسیلوس (بروباسیلوس لتروسپوروس) در حذف آفلاتوکسین B۱ آزمایشی با استفاده از ۱۲۵ قطعه بلدرچین ژاپنی ۲۱ روزه از جنس نر در ۵ تیمار با پنج تکرار و ۵ پرنده در هر تکرار انجام شد. تیمارها شامل شاهد (جیره پایه)، پروبیوتیک (جیره پایه + ۱۰۸ واحد تشکیل دهنده کلنی در میلیلیتر بروباسیلوس لتروسپوروس)، آفلاتوکسین B۱ (جیره پایه + ۵/۲ میلیگرم آفلاتوکسین B۱ در کیلوگرم)، آفلاتوکسین B۱ + پروبیوتیک (جیره پایه + ۵/۲ میلیگرم آفلاتوکسین B۱ در کیلوگرم و ۱۰۸ واحد تشکیل دهنده کلنی در میلیلیتر بروباسیلوس لتروسپوروس) و آفلاتوکسین B۱ + میلبوند TX (جیره پایه + ۵/۲ میلیگرم آفلاتوکسین B۱ در کیلوگرم و ۵/۲ گرم میلبوند TX در کیلوگرم). تیمار آفلاتوکسین B۱ در مقایسه با شاهد، هماتوکریت (۰۰۳/۰ = P)، گلبولهای قرمز خون (۰۰۱/۰ < P) و گلبولهای سفید خون (۰۱۲/۰ = P) را کاهش داد. بیشترین وزن نسبی کبد و قلب و کمترین مقدار تولید کف و کمترین وزن نسبی بورس فابریسیوس در تیمار آفلاتوکسین B۱ مشاهده شد (۰۵/۰ < P). اما، وزن نسبی بورس فابریسیوس و غده کلوآکی در پرندگان تغذیه شده با پروبیوتیک مشابه با شاهد بود. پایداری کم لیپید در اثر مصرف آفلاتوکسین، با تغذیه پروبیوتیک بهبود یافت (۰۰۱/۰ < P). جمعیت اشریشیاکلی در تیمار آفلاتوکسین افزایش یافت در حالیکه جمعیت باکتریهای اسید لاکتیک کاهش یافت. عکس این نتیجه در اثر مصرف پروبیوتیک مشاهده شد (۰۰۱/۰ < P). این مطالعه نشان داد که پروبیوتیک بومی بروباسلوس لتروسپوروس میتواند بهطور کارآمدی برای حذف اثرات منفی آفلاتوکسین B۱ بر کیفیت گوشت و اکوسیستم میکروبی بلدرچین ژاپنی به کار رود.