جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای Ftir


دوره ۷، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

گیاه سورگوم Sorghum bicolor L. از طریق ریشه مواد آللوکمیکالی را به داخل خاک ترشح می­کند که این مواد در ارتباط با میکروارگانیسم­های خاک می­تواند در حفاظت گیاه در برابر بیماری­ها مؤثر باشد. نتایج به­دست آمده نشان می­دهد که عصاره و مواد مترشحه ریشه سورگوم به­طور مؤثری روی جمعیت باکتری­های موجود در ناحیه ریزوسفر خاک مؤثر است. در این پژوهش مواد مترشحه ریشه سورگوم استخراج گردید و در غلظت­های ۵۰۰ و ۱۰۰۰ پی­پی­ام روی قارچ Bipolaris sorokiniana آزمایش گردید. درصد کاهش رشد قارچ ۴ و ۷ روز پس از تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در غلظت­های مورد استفاده بعد از ۴ روز رشد قارچ به­ترتیب ۵۳/۱۷ و ۶۳/۴۵ درصد نسبت به شاهد کاهش یافته است. این درحالی است که بعد از ۷ روز رشد قارچ در غلظت­های مورد استفاده به­ترتیب ۲۸/۱۷ و ۴۰/۳۶ درصد کاهش یافته است. در مورد عصاره ریشه سورگوم کاهش رشد قارچ با افزایش غلظت بالا رفته است. به­طوری­که رشد قارچ در غلظت ۲۰۰ پی­پی­ام ۷۱/۴۹ درصد و در غلظت ۱۶۰۰ پی­پی­ام به ۶۷/۷۱ درصد کاهش داشته است. تجزیه مواد اللوکمیکالی گیاه سورگوم با دستگاه LC-MS/MS و FTIR نشان داد که پرولین، کوماریک اسید، سینامیک اسید، هیدروکمارین، بنزوکسازولون، فروریک اسید و سورگولئون مواد اصلی ترکیبات مترشحه از ریشه را تشکیل می­دهند. اما مواد موجود در عصاره ریشه سورگوم شامل کوماریک اسید، سینامیک اسید، وانیلیک اسید، لوتئولین
۳-­هیدروکسی کمارین، گالیک اسید، فروریک اسید و سورگولئون می­باشند. بنابراین مواد طبیعی مترشحه از ریشه و مواد استخراج شده از عصاره ریشه در بیوکنترل بیماری نقش مؤثری دارند و
می­توانند به­عنوان مولکول­های بیوشیمیایی مؤثر در جهت رسیدن به کشاورزی پایدار مورد استفاده قرار گیرند.

زهرا موسوی، صدیقه بابایی، فرزانه وردی زاده، محمود ناصری،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

اهدف: در این تحقیق، استخراج ژلاتین از زایدات تاسماهی سیبری و استفاده از آن در تهیه فیلم، مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش­ها: استخراج ژلاتین به روش توام اسید و باز صورت گرفت. بعد از ارزیابی خصوصیات ژلاتین استخراج شده (درجه بلوم، pH، تست زتا و دما و زمان باز و بسته شدن ژل)، از محصول نهایی به روش کاستینگ فیلم تولید شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد بازده استخراج ژلاتین از زایدات تاسماهی ۰۶/۲۰% بود که میزان پروتئین، pH، درجه سختی ژل و دما و زمان بسته و باز شدن ژل به ترتیب، ۶/۰ ± ۲/۷۹%، ۴، ۴/۰ ± ۲/۱۶۰ گرم، ۲/۰ ± ۱/۱۳ درجه سانتی­گراد در ۵/۰ ± ۳/۱۸۰ ثانیه و ۵/۰ ± ۳۳/۱۹ درجه­سانتی­گراد در ۵/۰ ± ۶۶/۱۴۰ ثانیه بود. ارزیابی پتانسیل زتا حاکی از مثبت بودن بار سطحی ژلاتین بود. فیلم خوراکی حاصل از ژلاتین دارای ضخامت، رطوبت، حلالیت، مقاومت کششی، کشش تا لحظه پاره شدن و نفوذپذیری به ترتیب، ۰ ± ۰۵/۰ میلی­متر، ۵/۱ ± ۲/۱۰%، ۷/۳ ± ۷۹%، ۷/۰ ± ۰۱/۳۰ مگاپاسکال، ۶/۳ ± ۵/۷۷% و g mm/h mm۲kpa×۱۰ ۰ ± ۵/۳ گزارش گردید. تصاویر حاصل از SEM در فیلم، ساختاری صاف و بدون ترک خوردگی نشان داد. همچنین نتایج حاصل از FTIR گویای شکل­گیری باندهای آمیدی در ناحیه ۳۲۷۷، ۱۶۳۳، ۱۵۳۰ و cm ۱۲۳۶ بود.
نتیجه­ گیری: با توجه به بازده و خصوصیات ژلاتین، و خصوصیات مکانیکی و فیزیکی فیلم حاصل، می­توان از آن برای تهیه فیلم­های زیست­تخریب­پذیر در نگهداری مواد غذایی بهره برد.

دوره ۱۵، شماره ۸۵ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف اصلی از پژوهش حاضر، تعیین غلظت مناسب از صمغ عربی، سدیم کازئینات و بتاسیکلودکسترین برای انکپسولاسیون روغن هسته انار بود. بدین منظور از بتاسیکلودکسترین، سدیم کازئینات و صمغ عربی بهعنوان پوشش دیواره با استفاده از طرح آماری مخلوط جهت به دام انداختن روغن هسته انار استفاده شد و سپس نمونههای بهینه با کمترین میزان کدورت جهت تعیین ویسکوزیته، راندمان انکپسولاسیون، DLS ،FT-IR ، SEM انتخاب گردیدند. میزان کدورت تیمارها در سطوح بالای سدیم کازئینات و همچنین در ترکیب صمغ عربی با بتاسیکلودکسترین در عدم حضور سدیم کازئینات یا مقادیر کم آن افزایش یافت. با توجه به نتایج حاصله نمونه‌های بهینه با کمترین میزان کدورت برای انجام سایر آزمون ها تعیین شدند. نتایج ویسکوزیته نشان داد نمونه حاوی بتاسیکلودکسترین-سدیم کازئینات در مقایسه با صمغ عربی- سدیم کازئینات ویسکوزیته بالایی داشت. بیشترین راندمان کپسولاسیون در نمونههای حاوی سدیم کازئینات (۱/۳۷) و صمغ عربی (۹/۶۲) مشاهده شد که کمترین روغن سطحی را داشت. با توجه به نتایج DLS، کوچکترین قطر کپسولها مربوط به نمونه حاوی بتاسیکلودکسترین و سدیم کازئینات بوده (۴۳۹ نانومتر) و اندازه قطر کپسولها با شاخص پلی دیسپرسیتی رابطه معکوس داشت و مقادیر پتانسیل زتا در نمونه ۹/۶۲% صمغ عربی+ ۱/۳۷% سدیم کازئینات بالاترین (۷/۲۵-) بود. نتایج FT-IR برهمکنشهای الکترواستاتیک را عامل تشکیل کپسولها و پایداری آنها نشان داد. با توجه به تصاویر SEM کپسولهای شکلگرفته بهطور نامنظم و با مورفولوژی متفاوت بودند. بنابراین با توجه به نتایج حاصله مقادیر ۱/۳۷ % سدیم کازئینات و ۹/۶۲ % صمغ عربی برای انکپسولاسیون روغن هسته انار پیشنهاد می شود.

دوره ۱۶، شماره ۹۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

صمغ­ها گروهی از ترکیبات پلی­ساکاریدی با زنجیره طولانی یا وزن مولکولی بالا هستند که به­طور گسترده­ای در مواد غذایی و سایر صنایع به عنوان تثبیت کننده، اصلاح کننده بافت، قوام­دهنده، تشکیل دهنده ژل و امولسیفایر به­کار برده می­شوند. هدف از این پژوهش، شناسایی خواص فیزیکوشیمیایی و امولسیونی صمغ دانه بالنگو فاقد پروتئین می­باشد. نتایج نشان داد، وزن مولکولی صمغ دانه بالنگو و نمونه فاقد پروتئین به ترتیب ۳۱۲۰ و ۳۳۶۰ kDa است. گروه­های عمده­ عملکردی شناسایی شده در طیف FTIR از صمغ دانه بالنگو و نمونه فاقد پروتئین آن شامل O-H، C-H، C=O، -COO- و C-O-C بود. نتایج حاصل از GC-MS نشان داد، منوساکاریدهای مشخص شده در صمغ دانه بالنگو و نمونه فاقد پروتئین آن شامل گلوکز، گالاکتوز، آرابینور، زایلوز و رامنوز بود. براساس نتایج رئولوژیکی، نمونه فاقد پروتئین صمغ بالنگو کمترین میزان پروتئین را دارا بود و این منجر به بزرگ شدن قطرات و پایداری کمتر امولسیون گردید. برازش داده­های رئولوژیکی امولسیون با مدل هرشل-بالکی نشان داد، ضریب تبیین (۲R) بسیار نزدیک به ۱ بود و خطای جذر میانگین مربعات RMSE)) کمتر از ۴/۰ بدست آمد، که نشان از مناسب بودن این مدل برای توصیف رفتار جریان امولسیون­های تولیدی دارد. همچنین شاخص رفتار جریان امولسیون­ها کمتر از ۱ بود، که تاییدکننده رفتار تضعیف­شونده با برش امولسیون­ها است، اما تفاوت معنی­داری بین امولسیون­ها مشاهده نشد (P>۰,۰۵). در آزمون تنش متغیر، تمامی امولسیون­ها، مقدار مدول ذخیره بیشتر از مدول اتلاف بود که غالب بودن رفتار الاستیک را نشان می­دهد. در آزمون فرکانس متغیر، تمامی نمونه­های امولسیون میزان مدول ذخیره بیشتر از مدول اتلاف بود که رفتار شبه جامد امولسیون­ها را تایید می­کند. شاخص­ قانون توان در مدول ذخیره امولسیون صمغ بالنگو و نمونه فاقد پروتئین آن نزدیک به صفر بود که بیانگر رفتار الاستیک قوی­تر در امولسیون است.



دوره ۱۷، شماره ۱۰۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

امروزه پکتین به‌طور گسترده‌ای به عنوان عامل ژل‌کننده و پایدار‌کننده در صنایع غذایی استفاده می‌شود. در تحقیق حاضر، استخراج پکتین از پودر تفاله‌های خشک شده پوست و کلاهک کدو حلوایی با دو حلال متفاوت اسیدکلریدریک و آب انجام شد. در نهایت از هر روش یک تیمار که بالاترین بازده تولید پکتین را داشت، انتخاب شد و سپس آزمون‌های درصد اسیدگالاکتورونیک، درجه­استری، پایداری و فعالیت امولسیفایری، ویسکوزیته و طیف سنجی FT-IR [۱]بر روی تیمارهای منتخب انجام گرفت. بالاترین بازده در حلال اسیدی (pH برابر ۵/۲) در تیمار کلاهک کدو حلوایی (% ۰۳/۲۳) و در حلال آب (به مدت ۳ ساعت) در تیمار کلاهک کدو حلوایی (% ۱۷) در دمای ۹۰ درجه سانتی‌گراد، مدت زمان ۹۰ دقیقه و نسبت حلال به ماده خشک ۱:۳۰ میلی­لیتر بر میلی­گرم تعیین گردید. طبق نتایج بدست آمده درصد اسیدگالاکتورونیک، فعالیت امولسیفایری و ویسکوزیته مربوط به تیمار‌ استخراج شده با حلال اسیدی بیشتر از پکتین استخراج شده با حلال آب بود و در سطح ۰۵/۰p< معنی‌دار بود. بالاترین درصد اسیدگالاکتورونیک در پکتین استخراج شده از تیمار کلاهک در حلال اسید تعیین گردید. بالاترین درجه استریفیکاسیون، فعالیت و پایداری امولسیفایری در پکتین استخراج شده از تیمار پوست در حلال اسید مشاهده شد. پکتین استخراج شده از تیمار کلاهک ویسکوزیته بالاتری نسبت به پکتین تیمار پوست نشان داد. ویسکوزیته‌ی همه‌ی محلول‌ها در محدوده‌ی نرخ برشی ((s)r ۲۰۰-۰۵/۰ ) استفاده شده، ثابت بود که نشان دهنده‌ی شاخص جریان (n) برابر ۱ و رفتار نیوتونی این محلول می‌باشد.
 
[۱]Fourier-transform infrared spectroscopy
 


دوره ۱۸، شماره ۱۱۴ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

در این پژوهش، ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی پودر تجاری صمغ گوار پس از تیمار پلاسمای سرد فشار هوای اتمسفر در سه زمان مختلف (۵، ۱۰ و ۱۵ دقیقه) بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون جریان برشی پایا نشان داد که رفتار هردو نمونه شاهد و نمونه­های تیمارشده با پلاسمای سرد شل شونده با برش بود. بین مدل­های رئولوژیکی، مدل هرشل بالکلی از ضریب تبیین (R۲) بالاتری برخوردار بود. مقدار nH در نمونه شاهد و تیمار کمتر از ۱ بود. با افزایش زمان، مقدار KH (به جز ۵ دقیقه) به طور معنی­داری کاهش یافت. در روبش کرنش، با افزایش زمان تیمار مقدار مدول­های ذخیره G و افت G با اختلاف معنی­داری کاهش یافت. نمونه تیمار شده به مدت ۵ دقیقه نقطه برخورد (G = G) بزرگتری نسبت به نمونه شاهد داشت که با افزایش زمان تیمار کاهش یافت. در محدوده فرکانس پایین آزمون روبش فرکانس نمونه­های شاهد و نمونه تیمار، مدول G بالاتر از مدول G بود. از فرکانس Hz ۱-۱/۰ مدول G و مدول G وابسته به فرکانس بودند. پس از برخورد، مدول G به مدول G غالب شد و صمغ گواررفتارژل مانند ضعیف نشان داد. مقدار tanδ در نمونه­ها کمتر از ۱ و بزرگ­تر از ۱/۰ بود. مقدار ویسکوزیته کمپلکس (η*) با افزایش زمان تیمار با اختلاف معنی­داری کاهش یافت. شیب ویسکوزیته کمپلکس با افزایش زمان، کاهش یافت. داده­های حاصل از FTIR نشان داد که طیف جذب نمونه­های تیمار مشابه نمونه شاهد بود. 

دوره ۲۰، شماره ۱۳۹ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

در این پژوهش، نانولیپوزومهای پوشش‌داده شده با کیتوزان در نسبت‌های ۹-۱، ۸-۲، ۷-۳ و ۶-۴ لستین-کلسترول، با استفاده از روش هیدراتاسیون لایه نازک، به عنوان یک سیستم تحویل برای ریزپوشانی کافئین تهیه شدند. سپس، آزمون‌های تعیین اندازه و پتانسیل زتا برای تعیین ویژگی‌های نانوذرات تولید شده صورت گرفت. میانگین اندازه ذرات (میانگین قطر هیدرودینامیکی) و توزیع اندازه ذرات برای نسبت‌های مختلف لستین-کلسترول، به ترتیب در محدوده ۵/۱۳۳ تا ۵/۵۳۳ نانومتر و ۴۱/۰ ۳۱/۰ قرار گرفت. مقادیر پتانسیل زتا نیز در محدوده ۹۶/۴۰+ تا ۵/۵۰+ بدست آمد. پس از تعیین ظرفیت بارگذاری، آزمون FTIR برای بررسی واکنش‌های احتمالی بین کافئین و مواد دیواره نانوکیتوزوم‌ها صورت گرفت. مورفولوژی کیتوزوم‌های نسبت ۹-۱ لستین-کلسترول بارگیری‌ شده با کافئین، با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) نشان داده شد. پایداری نمونه کیتوزومی با نسبت ۹-۱ لستین-کلسترول، از طریق مشاهده بصری ایجاد رسوب و محاسبه‌ی مقدار آزادسازی کافئین محصور شده در طول ۶۰ روز نگهداری در دمای محیط مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده در این پژوهش، نشان داد که نانوکیتوزم‌ها سیستم کارآمدی در حفظ و رهایش پایدار کافئین هستند.

صفحه ۱ از ۱