جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای Tph
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
رضا کاظم پور، عادل حقیقی خیابانیان اصل، ابراهیم اعلایی، سیده شیوا علوی نژاد،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
آلودگی نفتی آبهای سطحی علاوه بر ایجاد اختلال در عملکرد فیزیولوژیک ماهیان منجر به صدمات جبران ناپذیری برسلامتی انسان طی انتقال از طریق زنجیره غذایی میگردد. در نتیجه بررسی امکان تجمع هیدروکربنهای نفتی در بافتهای خوراکی ماهیان اهمیت ویژهای می یابد. در این مطالعه نمونههای ماهی شانک زرد باله Acanthopagrus latus (Houttuyn, ۱۷۸۲)با استفاده از تلههای طعمه دار از منطقه خور موسی در خلیج فارس، جمع آوری شده و پس از بیست روز سازگاری با شرایط آزمایشگاهی مرکز تحقیقات آبزی پروری جنوب ایران در مخازن حاوی ۳۰۰ لیتر آب دریا به پنج گروه با دو تکرار تقسیم شدند. سپس گروهها در معرض غلظتهای صفر، ۲، ۴، ۸ و ۱۶ درصد فاز محلول نفت خام (water soluble fraction) قرار گرفتند. نتایج بررسی میزان هیدروکربنهای نفتی کل در بافت آبشش و کلیه نشان دهنده افزایش معنی دار در روزهای ۱۰ و ۲۰ آزمایش بود که این مقدر با بالا رفتن غلظت WSF نیز افزایش یافت (P<۰,۰۵). در حالی که در بافت کبد و عضلات در هیچ یک از گروههای مواجهه، با درنظر گرفتن زمان مواجهه و غلظت WSF، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (P>۰,۰۵). نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده امکان تجمع TPH در بافتهای آبشش و کلیه ماهی شانک زرد باله تحت تاثیر غلظت و مدت زمان مواجهه با WSF بود. فلذا با توجه به ارزش اقتصادی بالای خانواده شانک ماهیان، ارائه روشهای مدیریتی مناسب برای کنترل ورود آلایندههای نفتی به آبهای خلیج فارس ضروری به نظر میرسد.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
فضای کربلا از دیرباز تا امروز بسیار متکثر و پویا بوده و به همین دلیل تصاویر ذهنی نویسندگان نیز از این فضا متکثر و پویاست. نقد جغرافیایی از رویکردهای جدید میانرشتهای است که به فضا بهعنوان یکی از دستاوردهای مهم دوران پستمدرن توجه خاصی دارد. این نقد تعامل میان سوژه و فضا را درنظر میگیرد و از فضای جغرافیایی به فضای تخیلی در ادبیات گذر میکند. هدف اصلی این پژوهش مطالعۀ تأثیر رسوبگذاریِ فضا بر خوانش مخاطب از اشعار شاعران مورد مطالعه است. این رسوبگذاری فضا نیز بر اثر انباشتگی زمانی رخ میدهد و موجب میشود لایههای مختلف متنی در فضا و جغرافیا شکل بگیرد. بر این اساس، پژوهشگران با توجه به اصل فضا ـ زمانمندیِ نقد جغرافیاییِ وستفال، بهدنبال کشف لایههای فضا ـ زمانیِ شکلدهندۀ فضای کربلا در این اشعار هستند. نتیجه حاکی از آن است که این لایهها قابلیت معرفی فضا و هویتبخشی به شاعر را داشته و آنها با ایجاد دیالکتیک بین خود و دیگری، هویت خود را آشکار و هویت دیگری را افشا میکنند. همچنین با توجه به اصل چندکانونگیِ وستفال که به نگاههای متفاوت ازجمله نگاه درونزاد، برونزاد و دگرزاد توجه دارد، در بررسی فضای کربلا نگاه شاعر مسیحی بهعنوان نگاه برونزاد درمقابل نگاه شاعر مسلمان (نگاه درونزاد) درنظر گرفته شده است و تلاش میشود تا همگرایی میان این سه شاعر مشخص شود.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده- آب آلوده به هیدروکربن های نفتی همواره بر روی محیط اطراف، اثرات منفی و زیان بار زیادی در ابعاد سلامتی جامعه، اقتصادی و محیط زیستی داشته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تصفیه پذیری این نوع آلاینده ها از فاضلاب با استفاده از راکتور بیوفیلمی با بستر متحرک صورت گرفت. میزان تصفیه پذیری هیدروکربن های نفتی با محدوده CODهای معادل ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ میلی گرم بر لیتر (محدوده TPH بین ۵۲ تا ۴۰۰ میلی گرم بر لیتر) در زمان ماندهای مختلف به راکتور تزریق و راندمان حذف TPH و COD در اثر فعالیت بیولوژیکی تعیین شد. همچنین به بررسی مکانیسم غالب تصفیه، سینتیک واکنش های بیولوژیکی، اثر میکروارگانیسم های معلق و درصد پرشدگی آکنه در سیستم MBBR پرداخته شد. نتایج نشان دادند که بهترین راندمان حذف در COD معادل ۱۰۰۰ میلی گرم بر لیتر به میزان ۸۵ درصد، زمان ماند ۷۲ ساعت و با میزان پرشدگی ۵۰ درصد نتیجه می شود. میزان راندمان حذف TPH در محدوده مذکور روند ملایمی نشان داد به نحوی که در زمان ماند ۷۲ ساعت کاهش در راندمان حذف از ۸۴ درصد در TPH=۵۰mg/L به ۷۵ درصد در TPH=۴۰۰mg/L رسید. نتایج سینتیک واکنش های بیولوژیکی نیز نشان از تبعیت راکتور از مدل مرتبه دوم داشت. با بررسی نتایج حاصل مشاهده شد که سیستم MBBR به دلیل داشتن توانایی مناسب در تجزیه هیدروکربن های نفتی و راندمان حذف بالای COD و TPH گزینه مناسبی جهت تصفیه این نوع آلاینده ها است. واژگانکلیدی: COD، TPH، سینتیک واکنشهای بیولوژیکی، تجزیه بیولوژیک
دوره ۲۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
در شهرهای هوشمند با بهکارگیری طیف وسیعی از فناوریهای جدید، ضمن ایجاد تسهیلات مناسب برای زندگی، مشکلات زیرساختی بررسی شده و اقدامات لازم، به¬صورت هدفمند و نظام مند، برای حل این مشکلات انجام میگیرد. از جمله فناوریهایی که برای مدیریت زیرساختها در شهرهای هوشمند لازم است، تکنولوژی IT است. GPS و سنسورهای گوشیهای هوشمند از دیگر فناوریهایی هستند که می¬توانند در این شهرها، به صورت گسترده مورد استفاده قرار گیرند. خیابانها و معابر از زیر ساخت¬های مهم در هر شهر و در شهرهای هوشمند آینده میباشند. نظارت صحیح¬، ترمیم و بهسازی مناسب روسازی خیابان ها و معابر شهری، عامل اصلی در کاهش هزینه استهلاک خودروها و تأمین راحتی و ایمنی برای شهروندان است. درصورت اقدام به موقع در خصوص ترمیم و بهسازی روسازی، از هزینه های مضاعف و هنگفت تعمیر و بازسازی جلوگیری به عمل آمده و این موضوع می¬تواند هزینه¬های مدیریت شهری را به طور چشمگیری کاهش دهد. اولین¬گام در این راستا، شناسایی موقعیت مکانی ناهمواریها و اعوجاج سطح معابر و خیابانهای شهری¬ و شدّت این خرابی ها، در کوتاهترین زمان ممکن است. در این مقاله، ناهمواری¬ها و خرابیهای سطح جاده، با استفاده از سنسور شتابسنج و GPS گوشی¬های هوشمند مورد مطالعه قرار گرفته است. با قرار دادن دو دستگاه گوشی هوشمند، در یک خودرو و راندن خودرو در مسیرهای مختلف، دادههای موقعیت مکانی و شتاب در راستای قائم، برداشت شده است. این دادهها پس از آمادهسازی وارد نرم افزار GIS شده و دادهی شتاب قائم بر مبنای طول مسیر برداشت در دسترس قرار میگیرد. با تحلیل دادههای شتاب قائم و محاسبه چندین شاخص پیشنهادی و مقایسهی آنها، بهترین شاخص انتخاب گردید که از این شاخص برای تعیین وضعیت کیفی روسازی معابر استفاده شده است. با افزایش خرابیها و ناهمواریهای قطعهی مورد بررسی، مقادیر این شاخص افزایش مییافت. سپس با توجه به بازدیدهای میدانی انجام شده از وضعیت روسازی مسیرهای مورد مطالعه، یک دسته بندی کیفی از وضعیت روسازی صورت گرفته است. در این دستهبندی، قطعات با وضعیت روسازی خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف مشخص شدهاند و مقادیر شاخص برای هر یک از این وضعیتها در بازهی مشخصی قرار میگیرد. با ترسیم نمودار فراوانی نسبی تجمعی مقادیر این شاخص، درصدهای متناظر با هر بازه به دست آمد. از این درصدها میتوان جهت تکرارپذیری این شاخص در مناطق مطالعاتی دیگر استفاده کرد. به منظور اعتبارسنجی این شاخص، برداشت دادهی موقعیت مکانی و شتاب در راستای قائم در تعداد دیگری از مسیرها انجام شد و وضعیت کیفی این مسیرها توسط یک بازدید میدانی مشخص شد. نتایج به دست آمده نشان میداد که مقادیر شاخص برای هر مسیر نیز در بازهی متناظر با وضعیت کیفی آن مسیر که قبلا به دست آمد، قرار میگیرد.